نسبت حوزه با انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی؛ برخاسته از حوزه

حوزه‌های علمیه همواره تأثیرات مهمی در سرنوشت سیاسی اجتماعی مردم ایران داشته‌اند. این تأثیرات به خصوص از زمان صفویه و با مهاجرت عده زیادی از علمای بزرگ شیعه به ایران آغاز و در برهه‌هایی مانند انقلاب مشروطه و نهضت ملی شدن نفت و قیام ۱۵ خرداد و… به خوبی نمایان شد و در شرایطی که حدود پنجاه سال از تأسیس و احیای حوزه علمیه قم به اهتمام حاج شیخ عبدالکریم حائری می‌گذشت، انقلاب اسلامی از درون حوزه علمیه به پایگاه اسلام و معارف الهی تبدیل شد و فصل جدیدی را برای مردم ایران و همه مسلمانان و همه عاشقان اسلام و پیامبر اسلام(ص) رقم زد.

تأثیرات انقلاب اسلامی بر حوزه

بدون شک یکی از نقاط عطف در تحول تاریخ حوزه‌های علمیه، انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی خود برخاسته از تحولی است که بعد از شکل‌گیری حوزه جدید قم پدید آمد، عاملی بسیار مؤثر در تحول چشمگیر در حوزه‌های علمیه محسوب می‌شود. آنچه در زمان آیت‌الله حائری پایه‌ریزی شد، حوزه‌ای با نگاه‌هایی جدید و دیدگاه‌هایی نو ناظر به زمان بود که حوزه نجف از تولید آن تا حدودی عاجز مانده بود و در حوزه‌های دیگر نیز چنین توانایی دیده نمی‌شد. حوزه جدید قم برخاسته از یک نگاه نو متناسب با زمانه بود که در زمان آیت‌الله حائری و در زمان آیت‌الله بروجردی پایه‌های این نگاه جدید ریخته شد؛ البته نقش حضرت امام(ره) در شکل‌گیری این تحول از همه مهمتر بود.

حوزه قم در ربع قرن گذشته در پرتو انقلاب اسلامی و در مواجهه با تحولات جهانی و تحولات کشور و نیازهای حکومت و سایر عوامل، آرام آرام به سمت تحولات جدید قدم برداشته است؛ بدین جهت باید بپذیریم که هنوز حوزه‌های ما و حوزه علمیه قم پاسخگوی همه نیازهای جهان اسلام و تشیع و تحولات زمان نیست؛ اما گام‌های بزرگی برای رسیدن به این مقصود برداشته شده است که در اینجا فهرست‌وار به چند محور آن اشاره می‌شود:

۱٫ رشد کمّی و افزایش طلاب و مدارس و فضاها و امکانات و ظرفیت‌ها در قم و سایر استان‌ها و شهرها؛

۲٫ شکل‌گیری «نظام و ساختار مدیریتی» جدید و نسبتاً کارآمد؛

۳٫ شکل‌گیری «نظام آموزشی» جدید بر اساس مرحله‌بندی و تخصص و سایر معیارها: امروزه علوم اسلامی مختلف، مانند فقه، تفسیر، حدیث و کلام برحسب نیازها حوزه‌بندی و مرحله‌بندی شده است و با همت فضلا و استادان، ما شاهد رشد افقی و نظام‌بخشی و ساماندهی به رشته‌ها و معارف موجود در سنت حوزه هستیم؛

۴٫ پایه‌ریزی رشته‌های تخصصی در زمینه‌های گوناگون و نهادهای پیرامونی آن در خلق ده‌ها رشته در علوم اسلامی: به طور کلی علوم حوزه با ایجاد تنوع در رشته‌ها و آموزش‌های حوزه و پرداختن به مسائل مختلف به واقعیت‌های عینی جامعه نزدیک‌تر و مرتبط‌تر شده است؛

۵٫ اهتمام به علوم انسانی با نگاه اسلامی و مطالعات تطبیقی و شکل‌گیری تخصص‌های میان‌رشته‌ای در این زمینه: در دو سه دهه اخیر در حوزه علمیه قم، علاوه بر علوم اسلامی که در سنت پیشین وجود داشته‌اند، فلسفه‌های جدید‌ و علوم جدید در قلمرو علوم انسانی به صورت گسترده تدریس شده است. نظام آموزشی حوزه قم، امروز از دامنه‌ای وسیع برخوردار و ده‌ها رشته از رشته‌های علوم اسلامی و انسانی و فلسفه‌های جدید در آن بحث، آموزش و تحقیق می‌شود؛

۶٫ تأسیس مؤسسات گوناگون پیرامون و درون ساختار حوزه: مراکز پژوهشی و آموزشی در حوزه قم گسترش یافته و به حدود دویست مرکز آموزشی و تحقیقاتی و مطالعاتی در قم رسیده است؛

۷٫ اهتمام به رشته‌های مربوط به ادیان، مذاهب، فلسفه‌های مطلق و مضاف و کلام در نحله‌های جدید آن؛

۸٫ عنایت ویژه به زبان‌های خارجی و پرورش صدها طلبه و فاضل آشنا با زبان‌های دنیا؛

۹٫ بهره‌گیری از فناوری‌های مدرن آموزشی و پژوهشی و تبلیغی در حوزه و تأسیس مؤسساتی در این زمینه: کوشش شده است که از فناوری‌های مدرن آموزشی و پژوهشی و ابزارهای الکترونیکی و انفورماتیک در حوزه بهره‌گیری شود و این امور در خدمت و بسط و گسترش علوم اسلامی قرار بگیرد؛

۱۰٫ اصلاح و انتظام و ارتقای نظام معیشتی حوزه و تأسیس مرکز خدمات؛

۱۱٫ پایه‌ریزی نظام تبلیغی جدید و بهره‌گیری از شیوه‌ها و روش‌های نو تأسیس مؤسسات ویژه در این زمینه؛

۱۲٫ گشوده شدن دریچه‌های حوزه به سوی جهان خارج و افزایش ارتباط و تعامل علمی با مراکز و شخصیت‌ها و توده‌های مردم در خارج از کشور: امروزه به برکت انقلاب اسلامی، دروازه‌های فکری جهان به روی عالمان دین گشوده شده است، از این رو باید از این فرصت مغتنم به خوبی استفاده کنیم. امروز حوزه علمیه قم از شرایطی برخوردار است که در آن به اندیشه‌های جدید فلسفی و تئوری‌های گوناگونی که با حیطه فرهنگ و دین ارتباط دارند، توجه و به سرعت در باره آن اعلام موضع می‌شود.

۱۳٫ ارتباط و تعامل نسبتاً خوب با دانشگاه‌ها و نهادهای نظام؛

۱۴٫ گسترش و بسط پژوهش‌های بنیادی و کاربردی: در حوزه پژوهش‌های بنیادی و کاربردیِ ناظر به نیازهای نظام، اقدامات فراوانی شکل گرفته و حتی علاوه بر حوزه تحقیقات نظری به تحقیقات میدانی هم توجه شده است؛

۱۵٫ افزایش چشمگیر تألیف و ترجمه و انبوه تولیدات به صورت کتاب، مجله و نرم‌افزار: در خصوص مجلات، کتاب، کتابخانه، نشریات و استفاده از فناوری‌‌های مدرن آموزشی و پژوهشی آمار و ارقام امیدوارکننده‌ای وجود دارد؛

۱۶٫ گسترش و توسعه حوزه خواهران: حوزه خواهران و بانوان در دوره‌های قبل هم وجود داشته است؛ اما در یکی تا دو دهه اخیر، بسیار گسترش یافته است؛

۱۷٫ بین‌المللی شدن حوزه و قم از طریق پذیرش طلاب غیرایرانی و شکل‌گیری جامعه‌المصطفی و تعداد زیادی از مدارس و مؤسسات در سراسر جهان: یکی از تحولات مهم حوزه‌های علمیه بسط و گسترش حوزه به خارج از مرزهای ایران است؛ البته قبل از انقلاب طلاب غیر ایرانی در حوزه حضور داشتند؛ اما از یک سو تعداد آنها بسیار کم بود و از سوی دیگر برنامه منسجمی برای تعالیم و معارف اهل بیت(ع) به مشتاقان اهل بیت(ع) در سراسر عالم وجود نداشت. پس از انقلاب با عنایت مراجع معظم و به خصوص معمار بزرگ انقلاب، حضرت امام(ره) و پس از آن، رهبر عظیم‌الشأن انقلاب، حوزه قم در خارج از کشور بسط و گسترش یافت و ریشه‌های نشر معارف اهل بیت را به سراسر جهان تسری داد و این تنوع ملیتی که اکنون به لطف الهی و به برکت انقلاب اسلامی ایران و مراجع عظام در حوزه ایجاد شده، شاید برای اولین بار در تاریخ حوزه‌های شیعه اتفاق افتاده است؛

۱۸٫ حاکمیت و تقویت جریان انقلابی ولایتمدار و مدافع نظام و رهبری در سطوح مختلف که از همه این موارد مهمتر است. در همه زمینه‌های برشمرده شده، حوزه و نهادهای وابسته و پیرامونی آن شاهد رشدی فزاینده و غیر قابل قیاس با قبل از انقلاب است و در بسیاری از آنها رهنمودهای رهبری مؤثر و دخیل و در قسمت زیادی از آنها دستگاه‌های مرتبط با معظم له پیشگام بوده‌اند. مجموع این عوامل، ایران و قم را به کانون محوری حوزه‌ها و مؤسسات علوم اسلامی و حوزوی تبدیل کرده است.

شاخص‌های انقلاب اسلامی

گفتمان انقلاب اسلامی که برخاسته از حوزه علمیه قم و مبتنی بر تفکرات امام(ره) است، شاخصه‌های فراوانی دارد که از میان آنها می‌توان به این موارد اشاره کرد:

۱٫ در ذات خود، بین‌المللی و فراملی و جهانی است: انقلاب شکوهمند اسلامی از نقاط عطف در حیات مجدد اسلام در سراسر جهان بود که در ایران رخ داد؛ اما از دید ما این انقلاب به همه امت اسلامی و به ویژه همه شیعیان تعلق دارد و معارف اهل بیت(ع) که پایه انقلاب اسلامی بر آن قرار گرفته است، می‌تواند بر تمام جهان تأثیر داشته باشد و اکنون نیز به گواه بسیاری از شواهد، مرزهای انقلاب اسلامی از ایران و منطقه خارج شده و همه نقاط عالم را درنوردیده است.

۲٫ فراقومی، فرانژادی و فرامذهبی است؛

انقلاب اسلامی در ایران تولد یافت؛ اما در حقیقت ریشه‌ها و شعاع آن، فراتر از ایران را فراگرفته است و درون آن، پیام و حقیقتی نهفته است که فراتر از یک کشور، یک قوم، یک زبان و یک ادبیات است. انقلاب اسلامی ایران به انتقال پیام اهل بیت(ع) در جهان افتخار می‌کند؛ اما در عین حال توانسته است جهان مسیحیت را نیز بیدار کند.

۳٫ تمدنی و ناظر به همه ساحت‌های زندگی بشر است: مهمترین شاخص انقلاب اسلامی که آن را از بسیاری از نهضت‌ها و جریانات دیگر غرب و امروز دنیای اسلام ممتاز می‌کند، این است که گفتمان انقلاب اسلامی گفتمانی تمدنی است و بازگشت به ذخایر تمدنی اسلام و بازسازی این میراث ارزشمند را متناسب با دنیای جدید دنبال می‌کند.

۴٫ در ذات خودمعرفتی و فکری و عمیق است.

۵٫ عقلانی و اجتماعی است: راه‌های انحرافی را نفی و بر صراط مستقیم و اسلام تأکید می‌کند و ذات آن عقلانی و اجتهادی است. قبل از انقلاب همه جامعه‌شناسان و فلاسفه اعتقاد داشتند که زمان حضور دین در عرصه‌های اجتماعی به پایان رسیده است؛ اما انقلاب اسلامی با طرح گفتمان جدید، این تحلیل‌ها را تغییر داد.

۶٫ تحول‌خواه و انقلابی است: در چهارچوب گذشته نمی‌گنجد و معتقد است که می‌توان با اتکا به روش‌های نو ابتکاری آینده را رقم زد.

۷٫ برهم‌گرایی مذهبی و نفی تعصبات جاعلانه و تکفیر تأکید می‌کند.

۹٫ به خانواده و زن نگاهی نو دارد: به الگویی جدید و کامل وجامع معتقد است و اصالت خانواده را مهم شمرده و نقش زن را دور از زن جاهلیت قدیم و جاهلیت مدرن تلقی می‌کند.

۱۰٫ بر وحدت همه اقشار و تعاملات دین تأکید می‌کند.

۱۱٫ گفتمانی سیاسی است: به اسلامی سیاسی و فعال در صحنه سیاسی معتقد است و از اندیشه‌های سکولاریستی و لیبرالیستی پرهیز می‌کند.

۱۲٫ بر پایه حوزه و حوزه اصیل اعتماد می‌کند و به اصالت و ریشه حوزوی تکیه دارد.

۱۳٫ به استقلال و آزادی و به همه نیازهای بشر توجه دارد.

۱۴٫ برای جوانان و نسل نو اهمیت و اعتبار قائل است.

۱۵٫ بر مسئله وحدت حوزه و دانشگاه تأکید دارد.

۱۶٫ دوری از خرافات را سرلوحه کار خود قرار می‌دهد.

۱۷٫ بر حفظ روحیه آینده‌نگری، اعتمادبه‌نفس و برنامه‌ریزی برای آینده تأکید دارد.

الف. نقش بارز گفتمان حضرت امام(ره) در انقلاب اسلامی

در بررسی تاریخ روشن می‌شود که مسلمانان پس از هجمه و سیطره علمی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی غرب در دو قرن گذشته، درصدد برآمدند به هویت اسلامی خویش بازگردند و بدین ترتیب نهضت‌ها و قیام‌هایی با نام‌های مختلف در جهان شکل دادند و در نهایت انقلاب اسلامی ایران و خیزش امام خمینی(ره) که تفاوت بسیاری با نهضت‌های قبل داشت، به پیروزی رسید و به نقطه عطفی در این حرکت‌ها تبدیل شد.

خلوص دینی و ناب بودن مبانی و اصول انقلاب و روش اجتهادی و رویکرد عقلانی در تبیین تعالیم اسلامی  و منزه بودن تفکر حضرت امام(ره) از اندیشه‌های غیراسلامی و همچنین رویکرد تمدنی به اسلام از ویژگی‌های انقلاب حضرت امام خمینی(ره) است.

امام خمینی(ره) اسلام جامع و پاسخگو در همه عرصه‌ها را به مسلمانان معرفی کردند؛ البته علما و بزرگان کارهای زیادی در این عرصه انجام داده‌اند؛ ولی امام(ره) تمامی قامت برخاستند و آن را به صورت علنی مطرح کردند؛ بنابراین، تجربه انقلاب اسلامی در ایران در زمینه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، بسیار غنی و سودمند برای امت اسلامی است و ما معتقدیم که اگر قرائت حضرت امام(ره) و در جهان امروز رواج یابد، منجر به رفع مشکلات امت اسلامی خواهد شد.

کنار گذاشتن خط اعتدالی که در قرائت امام(ره) از اسلام وجود دارد، منجر به دیدگاه‌های افراطی و تفریطی می‌شود، بر همین اساس امروز جهان اسلام با دو خطر جدی مواجه است:

۱٫ غرب‌زدگی و خودکم‌بینی در برابر غرب: بسیاری از روشنفکران غرب‌زده افکار اسلامی را به صورت التقاطی عرضه و در برابر غرب دچار خودکم‌بینی هستند.

۲٫ خطر ایجاد تفکرات افراطی: نگاه عرفانی به اسلام ندارند و متعصبانه به مسائل نگاه می‌کنند. این امر باعث تربیت کسانی شده است که اهل تعصب و تکفیر هستند و صدمات زیادی به پیکر اسلام وارد کرده‌اند

ب. شدت تأثیر انقلاب اسلامی بر سایر پدیده‌های عالم

ارزیابی میزان تأثیرگذاری یک پدیده سیاسی، علائم، شاخص‌ها و نشانه‌هایی دارد که در علوم و تئوری‌های سیاسی مطرح شده است و با آن نشانه‌ها می‌توان ارزیابی کرد که یک پدیده سیاسی چه وزنی دارد؛ آیا آن پدیده، قومی، منطقه‌ای و ملی است یا فراملی و پدیده‌ای بین‌المللی است؟ یکی از شاخص‌های روشن برای ارزیابی عظمت و بزرگی یک پدیده اجتماعی و سیاسی، حلقه‌های اتصال و ارتباط آن با دیگر پدیده‌های اجتماعی و سیاسی و اثرگذاری آن بر دیگر تحولات سیاسی در پهنای دنیاست.

اگر این شاخص را بر تحول عظیم انقلاب اسلامی که از حوزه تشیع برخاست و روحانیت و امام بزرگوار در آن پیشگام بودند، تطبیق کنیم، عظمت انقلاب و ابعاد بین‌المللی آن آشکار می‌شود. بررسی رابطه انقلاب اسلامی با دیگر تحولات دنیا در ربع قرن گذشته، نشان از آثار بسیار دامنه‌دار آن در تحولات دنیا دارد. روابط فعال و تأثیرات گفتمان انقلاب اسلامی و فضای حاصل از انقلاب شکوهمند اسلامی بر سایر تحولات دنیا ارزش مطالعه و بررسی دارد. شاخص بودن انقلاب اسلامی در روابط این پدیده با تحولات آفریقا، اروپا، آمریکا و بسیاری از کشورهای منطقه به خوبی احساس می‌شود. برای نمونه تأثیر انقلاب اسلامی بر خاورمیانه، آسیای میانه، فروپاشی بلوک شرق (شوروی سابق) و در بسیاری دیگر از کشورهای دنیا و تأثیراتی که در گرایش به دین و نهضت بازگشت به دین، حتی در مسیحیت و ادیان و گرایش‌های دینی دیگر گذاشته است، بسیار مهم است.

مسئولیت حوزه در قبال انقلاب اسلامی

حوزه‌های علمیه که در ادامه خط رسالت و ولایت، تأسیس شده و مأمور به حفظ خطوط کلی فعالیت‌های انبیا و ائمه معصومین(ع) هستند، در قبال حکومت اسلامی مسئولیت‌های خطیری بر عهده دارند. به نوعی می‌توان گفت، تمام محورهای اصلی رسالت حوزه که ذکر شد، در رابطه با حکومت اسلامی نیز نیازمند به بررسی است؛ لذا محورهای اصلی وظایف حوزه در قبال حکومت اسلامی به شرح زیر هستند:

الف. نقش تبلیغی و ترویجی حوزه علمیه: حوزه‌های علمیه از یک سو باید به نیازهای تبلیغی و پژوهشی داخل کشور بپردازند و از سوی دیگر با توجه به بین‌الملل بودن پیام اسلام و انقلاب اسلامی و بازگشت تدریجی مردم جهان به سمت معنویات باید در ایجاد و گسترش گفتمان اسلامی ناب با بهره‌گیری از معارف اسلام عزیز و اندیشه‌های نبوی و علوی کوشا باشند؛ همچنین با توجه به فضای متراکم گفتمانی موجود که هر فرقه‌ای کالای خود را در قالب معنویت عرضه می‌دارد و برای مخدوش کردن چهره اسلام، گفتمان‌های بدلی از اسلام معرفی می‌شود، نقش حوزه‌های علمیه و عالمان اسلامی برای گفتمان ناب محمدی دوچندان شده است.

ب. نقش تربیتی و پرورشی حوزه علمیه: حوزه باید از یک سو نیروهای متعهد و متخصص مورد نیاز انقلاب اسلامی را پرورش دهد و از سوی دیگر حوزه می‌تواند پایگاه اصلی صدور انقلاب باشد؛ یعنی حوزه‌های علمیه در کنار فعالیت آموزشی و علمی باید فرهنگ انقلاب و فرهنگ اهل بیت(ع) و معارف اسلام را به بومی‌های کشورهای مختلف آموزش دهند تا آنها بتوانند سربازان اسلام و پیام مکتب اسلامی در تمام دنیا باشند. اگر به روایات مراجعه شود، بیش از هزار و دویست سال پیش امام صادق(ع) در روایات مختلف فرموده‌اند که قم پایگاه علوم اهل بیت(ع) خواهد بود و از قم دانش اسلامی و معارف ما به تمام جهان منتشر می‌شود. در حال حاضر و به برکت انقلاب اسلامی، این اتفاق افتاده و قم به محور و کانون معارف اهل بیت(ع) تبدیل شده است. حوزه‌های علمیه باید در سراسر دنیا نیروی فکری و علمی داشته باشند و این کار در قم در حال انجام گرفتن است.

ج. نقش پژوهشی حوزه علمیه: از سوی دیگر با توجه به شرایط جدید و نیازهای روزافزون حکومت اسلامی و خلأ تئوریکی که در اداره نظام احساس می‌شود، نیاز است که حوزه‌های علمیه در جهاد عظیم علمی وارد شوند و به نحو مناسبی به نیازهای کشور پاسخ دهند؛ البته مراد از خلأ تئوریکی که در اداره نظام دیده می‌شود، خلأ در تئوری‌ها و شیوه‌های اجرایی و کارآمد برای نظام است که دامنه این امر از مسائل ساختاری تا مسائل تربیتی و تربیت اخلاقی دینی و جنسی و مانند آن شامل می‌شود. در حال حاضر واقعاً تئوری‌پردازی مناسبی که متناسب با زمان امروز باشد و تحولات پیش روی دنیا را پیش‌بینی کند، در کشور وجود ندارد  و این امر آسیب‌های فراوانی را به همراه خواهد داشت. برای حل این مشکل نیاز به تأسیس مرکزی است که به صورت قانونمند به این امور بپردازد.

اگر به بعد بین‌المللی هم نظر بیفکنیم، در وضعیت کنونی، شرق و جهان اسلام در برابر گفتمان غربی مقهور و منفعل هستند و تا زمانی که در این مبارزه فکری و فرهنگی، نرم‌افزارهای لازم و رهبرانی شایسته در اختیار نباشد و پاسخ‌های متناسب از ذخایر دینی استخراج نشود، نمی‌توان پی برد که یکی از عوامل مهم شکست برخی از گروه‌های اسلامی در نهضت اخیر نداشتن فکر و اندیشه درست بوده است؛ پس نقش پژوهشی حوزه‌های علمیه در عرصه بین‌الملل هم بسیار مهم و برجسته است.

 د. نقش سیاسی و اجتماعی حوزه علمیه: حوزه‌ها و مراکز دینی ما و به خصوص عالمان دینی در کنار تعلیم و تعلم و تهذیب و اخلاق و تربیت، نقش اجتماعی و سیاسی داشته و ظرفیت فراوانی را در این زمینه از خود نشان داده‌اند. اگر کسی احوال عالمان و متفکران دینی را مطالعه و اوضاع و احوال سیاسی جهان را بررسی کند، شاهد این خواهد بود که علما نقش‌های تأثیرگذاری در حوادث و جریانات سیاسی و اجتماعی داشته‌اند. امروز نیز باید این امر در حوزه‌های علمیه احیا شود واین نهاد اجتماعی مهم، نقش سیاسی و اجتماعی خود را در کشورهای مختلف اسلامی بازسازی کند.

 

سوتیترها:

۱٫

حوزه جدید قم برخاسته از یک نگاه نو متناسب با زمانه بود که در زمان آیت‌الله حائری و در زمان آیت‌الله بروجردی پایه‌های این نگاه جدید ریخته شد؛ البته نقش حضرت امام(ره) در شکل‌گیری این تحول از همه مهمتر بود. حوزه قم در ربع قرن گذشته در پرتو انقلاب اسلامی و در مواجهه با تحولات جهانی و تحولات کشور و نیازهای حکومت و سایر عوامل، آرام آرام به سمت تحولات جدید قدم برداشته است

۲٫

امروزه به برکت انقلاب اسلامی، دروازه‌های فکری جهان به روی عالمان دین گشوده شده است، از این رو باید از این فرصت مغتنم به خوبی استفاده کنیم. امروز حوزه علمیه قم از شرایطی برخوردار است که در آن به اندیشه‌های جدید فلسفی و تئوری‌های گوناگونی که با حیطه فرهنگ و دین ارتباط دارند، توجه و به سرعت در باره آن اعلام موضع می‌شود

 

۳٫

پس از انقلاب با عنایت مراجع معظم و به خصوص معمار بزرگ انقلاب، حضرت امام(ره) و پس از آن، رهبر عظیم‌الشأن انقلاب، حوزه قم در خارج از کشور بسط و گسترش یافت و ریشه‌های نشر معارف اهل بیت را به سراسر جهان تسری داد و این تنوع ملیتی که اکنون به لطف الهی و به برکت انقلاب اسلامی ایران و مراجع عظام در حوزه ایجاد شده، شاید برای اولین بار در تاریخ حوزه‌های شیعه اتفاق افتاده است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *