مقدمه
همانگونه که در شماره قبل هم گفته شد، در سال ۱۳۷۰ جمعاً ۴۸ فیلم سینمایی اکران گردید. در شماره گذشته (شماره ۳۱) این سلسله مقالات ۱۵ فقره از این فیلمها تحلیل گردید. اینک مابقی فیلمها حسب ژانرهای مختلف عرضه میشود.
ب) ژانر اجتماعی، قاچاق کالا و مواد مخدر:
۱۶) آفتاب و عشق – محصول حوزه هنری، سناریست و کارگردان: جواد شمقدری، فیلمبردار: محمد درمنش و کریم نصر
این فیلم مستند درباره رحلت و مراسم بینظیر تشییع امام بزرگوار است که بارها از تلویزیون نشان داده شده و طبعاً حسب مورد بعداً هم تکرار خواهد شد.
۱۷) جیببرها به بهشت نمیروند – کارگردان: ابوالحسن داودی، بازیگران: علیرضا خمسه، آتنه فقیهنصیری، غلامحسین لطفی، مرحومه حمیده خیرآبادی (قبل از انقلاب به نام نادره)، روحالله مفیدی، حسین محباهری، آتش تقیپور
قصه جوان دستفروشی که برای ازدواج و تشکیل زندگی با دختری که به هم علاقمندند دچار مشکلات عدیده مالی و مسکن و اشتغال است و جوان به دفعات برای حل مشکل در معرض لغزش و افتادن به راههای خلاف مانند سرقت و قانونشکنیاست اما وجدان او مانع میشود. ابوالحسن داودی فارغالتحصیل رشته جامعهشناسی است که به دنیای فیلمسازی قدم گذاشته و از معدود فیلمسازانی است که ترکیب سینمای بدنه و پیام را میشناسد. بر همین اساس فیلمهایش که در ژانرهای مختلف هم ساخته شدهاند معمولاً فروش خوبی داشتهاند. اشکال بزرگ کار وی آن است که ظاهراً نمیتواند خود را از حصار تنگ و تاریک مشکلات سیاسی اوائل زندگی دانشجویی و کاری خود رهایی بخشد و این معضل هر از چندگاهی که فرصتی برای او فراهم آورد در آثارش خود را نشان میدهد. نمونه روشن آن، فیلم (زادبوم) بود که با ارجاع به نشانههای فتنه ۸۸ ساخته شد و به مدت هشت سال مجوز نمایش دریافت نکرد. البته بعدها (سال ۹۶) که به اکران عمومی درآمد مورد استقبال هم قرار نگرفت که برای کارنامه هنری وی شکست محسوب میشود.
۱۸) دلشدگان – فیلمنامهنویس، تهیه کننده و کارگردان: علی حاتمی. بازیگران: امین تارخ، فرامرز صدیقی، سعید پورصمیمی، اکبر عبدی، حمید جبلی، جلال مقدم، محمدعلی کشاورز، جمشید هاشمپور (قبل از انقلاب با نام جمشید آریا)، شهلا ریاحی، رقیه چهرهآزاد، لیلا حاتمی، عنایت بخشی، فتحعلی اویسی، عطاءالله زاهد، سرور نجاتاللهی
داستان فیلم به حفاظت از موسیقی سنتی ایرانی در دوره احمدشاه قاجار برمیگردد و تلاشهایی که از جانب علاقمندان به ردیفهای موسیقی سنتی صورت میگیرد، به خوبی و قابل لمس برای مخاطب عام به نمایش درآمده است.
مرحوم علی حاتمی کارگردان مستعدی بود که کاملاً با مفهوم سینما آشنا بود. پیش از انقلاب فیلمهایی ساخت که ترکیبی از جذابیتهای عامیانه مردمپسند و نشانههایی از شبه روشنفکری به تفسیر آن زمان را دارا بود (رضا موتوری)، اما پس از انقلاب با درک درست از فضای ایجاد شده آثار ماندگاری مانند (مادر) ارائه کرد که تقریباً همگی پربیننده هستند او سریالهای خوبی هم برای تلویزیون ساخت که معروفترین آنها (هزاردستان) بود. حاتمی با سرطان از دنیا رفت.
۱۹- خانه خلوت – کارگردان: مهدی صباغزاده. بازیگران: عزتالله انتظامی، رضا رویگری، نیکو خردمند، فاطمه گودرزی، مرتضی احمدی، جهانگیر فروهر، یونس شکرخواه.
داستان نویسنده پیری روایت میشود که با وجود تغییرات گسترده زمانه حاضر نیست دست از نوشتن بردارد همه او را ملامت میکنند اما علاقه شدید او به نوشتن تمامی ندارد. البته پرداختن به زندگی رزمنده مفقودالاثری در شرایط کنونی میتواند زمینه مناسبی برای نوشتههای او فراهم آورد. مهدی صباغزاده کارگردان پرکاری است که به شدت به حرفه خود علاقمند است و با شناخت شرایط زمانه در ژانرهای گوناگون فیلمهایی را به دنیای سینما عرضه کرده است.
۲۰- دندان طلا – محصول سیمای جمهوری اسلامی ایران. کارگردان: حسین فردرو. بازیگران: جمشید مشایخی، مریم معترف، سعید امیرسلیمانی، باقر صحرارودی، طاهره سری، روحالله مفیدی، رضا کرمرضایی.
قصه قدیمی آشنایی روستاییان با ابداعات و اختراعات جدید دستمایه کارگردان در این فیلم است. یکی از روستائیان دندان مصنوعی گذاشته و به روستا بازگشته است اما از آنجا که غالب روستائیان در آن زمان برخلاف حال دندانهای خود را در اواسط عمر از دست میدادند و بدون دندان زندگی میکردند و فقر حاکم بر آنها هم اجازه نمیداد که دندان مصنوعی خریداری کنند. وضعیت دنداندار شدن و بطور طبیعی غذا خوردن، برایشان شیرینی خاصی رقم میزد. از روستایی صاحب دندان مصنوعی خواهان دادن دندانها در بعضی مواقع برای استفاده مشترک میشدند. کارگردان با ایجاد فضایی کمیک و طنز و حوادث مضحک ناشی از اشتراک دندانهای مصنوعی به این موضوع پرداخته است. البته هم اکنون که ۲۷ سال از ساخت فیلم میگذرد و فضای بهداشت و درمان متوسط جامعه بویژه روستاییان تغییرات عمدهای را شاهد بوده است، حتی تصور داستان هم برای نسل حاضر غیر قابل فهم است.
۲۰- دیگه چه خبر – کارگردان: تهمینه میلانی. فیلمنامه، تهیه کننده (تهمینه میلانی به همراه مهدی احمدی و رضا بانکی). بازیگران: جهانگیر الماسی، دانیال حکیمی، حمید جبلی، ماهایا پطروسیان، مرحومه پروین سلیمانی، عذرا اویسی.
به روال سنتی همه فیلمهای تهمینه میلانی، مسائل اجتماعی نسل جوان و تعارضات موجود دستمایه کارگردان برای قصهپردازی شده است. خواهر و برادری از یک منطقه قدیمی تهران که هر دو در حال حاضر دانشجو هستند و به اصرار کارگردان در طبقه نیمه سنتی تقسیمبندی میشوند با مسائل مختلفی کشمکش دارند. دغدغه فیلمساز از منظر پرداختن به مشکلات اجتماعی طبقه متوسط خوب است اما نگاه سنتی بدبینانه و تلخ وی مانند همه فیلمهای قبلی و بعدیاش مخاطب را آزار میدهد.
۲۱- دو نفر و نصفی – کارگردان: مرحوم یدالله صمدی. تهیه کننده: یدالله صمدی، فیلمنامه: یدالله صمدی (بر اساس نوشتهای از بهرام ریپور، جمال امید و حسن قلیزاده). بازیگران: علیرضا خمسه، فرامرز قریبیان، آتنه فقیه نصیری، فرخلقا هوشمند، اکبر دودکار، صدیقه کیانفر، فرهاد خانمحمدی.
داستان دو جوان مجرد و کالسکه بچه گمشدهای که کنار منزل آنان متوقف شده و ماجراهای خوشمزه برخورد و نگهداری چند روز از آن بچه توسط دو جوان مجرد و بی تجربه خمیرمایه حوادث شیرینی در زندگی آنان میشود. بعد از چند روز که مادر بچه او را در خانه دو جوان مجرد پیدا میکند متوجه علاقه متقابل بچه و جوانان به یکدیگر میشود. مادر بچه مطلقه است و یکی از جوانان سعی میکند دوستش و مادر بچه را به زندگی مشترک تشویق کند.
مرحوم یدالله صمدی کارگردان و فیلمساز مسلطی بود که از چند سال پیش از انقلاب وارد حوزه فیلمسازی شده بود. او بعد از انقلاب با درک درست از فضای جدید و اخلاقی فراهم آمده به ساخت فیلمها و سریالهایی زیبا و تأثیرگذار پرداخت که همگی بارها و بارها از سیما پخش شدهاند و همچنان دیدنی هستند. مرحوم صمدی برخلاف تعداد کثیری از همنسلان خود که هوش درک واقعیتهای جدید زمانه را نداشتند توانست از استعداد خود بهترین بهره را ببرد و با عرضه آثار قابل قبول نام ماندگاری برای خود فراهم آورد.
۲۲- رقص خاک – فیلمنامهنویس و کارگردان: ابوالفضل جلیلی. بازیگران: محمود خسروی، لیمو مهابادی
زندگی طبقات فرودست و مشکلات بیپایان آنان جوهره داستانی فیلم را تشکیل میدهد. مانند اکثر آثار جلیلی بازیگران آماتور هستند و توصیف زندگی سخت مردم فقیر در سراسر فیلم خودنمایی میکند. این فیلم جزء آثار اولیه جلیلی است. او بعدها آثار پختهتر و بهتری عرضه نمود. دغدغه کارگردانهایی نظیر جلیلی که دغدغه نمایش تلخی و سختی طبقات ضعیف جامعه را دارند ستودنی است. اما اشکال اساسی این است که اینان صرفاً توصیف را تکلیف سینما می دانند و شأنی برای ارائه طریق بهبود زندگی این طبقات قائل نیستند.
۲۳- دو نیمه سیب – فیلمنامه، تهیه کننده، تدوینگر و کارگردان: کیانوش عیّاری. بازیگران: مریم مصدقی، لیلا مصدقی، مرحوم گرشاسب رئوفی (نام پیش از انقلاب گرشا)، داریوش اسدزاده، مهین شهابی، روحانگیز مهتدی، عباس جهانبخش، مرجانه گلچین.
قصه دو خواهر دوقلوی جدا افتاده از یکدیگر روایت میشود که تصادفاً بر سر مزار مادر خود یکدیگر را ملاقات میکنند. آنها به یقین متوجه میشوند که خواهرند. ارتباط بعدی آنها و علاقه شدید به یکدیگر شرایطی را فراهم میآورد که تصمیم میگیرند جای خود را در خانواده جدیدشان با هم تعویض کنند. طبعاً این فضا ماجراهای شیرینی را رقم میزند که برای بیننده جذاب است.
کیانوش عیاری کارگردان با استعدادی است که فیلم و سریالهای خوبی ساخته است. مهمترین و معروفترین آنان سریال «روزگار قریب» است که زندگی دکتر قریب مؤسس طب کودکان را به نمایش میگذارد. البته عیّاری در بعضی موارد معیارهای پذیرفته شده سینمای ایران را رعایت نکرده و بر همین اساس آثارش غیر قابل پخش شدهاند.
۲۴- زندگی و دیگر هیچ – محصول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. فیلمنامه و کارگردان: عباس کیارستمی.
زلزله شدید در سال ۶۹ در شمال کشور داستان فیلم را شکل میدهد. مرحوم عباس کیارستمی، پدر و فرزند را راهی این مناطق میکند تا خبری از کودکان فیلم (خانه دوست کجاست؟) به دست آورند. کیارستمی مانند غالب آثارش شور زندگی و شکوه حیات آدمیان را علیرغم حوادث وحشتناک طبیعی به ترسیم میکشد. کیارستمی آثار متعددی در داخل و خارج از کشور و عمدتاً در زمینه سینمای کودک از خود بر جای گذاشت.
۲۵- سالهای جوانی –کارگردان: هوشنگ درویشپور. بازیگران: بیژن درویشپور، نصرت عزیزیان، توران اکبری، شهرام دانشگر، علیرضا سلیمی.
زندگی سه جوان خلافکار از سه خانواده، شاکله قصه فیلم را تشکیل میدهد. خانوادهها که از تخلفات فرزندان خود بیخبرند. بعد از اطلاع از وضعیت نابسامان جوانان خود دست به کار نجات و هدایت آنان میشوند که پسندیده است اما نکتهای که لازم است در این قبیل قصهها به جدیت پرداخته شود تدبیر و آیندهنگری پیشگیرانه است که متأسفانه جای آن در غالب خانوادهها خالی است.
۲۶- سیرک بزرگ – فیلمنامه، فیلمبردار و کارگردان: اکبر خواجویی. بازیگران: اکبر عبدی، سرور نجاتالهی، فردوس کاویانی، مرحوم منوچهر حامدی، غلامحسین لطفی، اکبر دودکار، فرحناز منافی ظاهر، حسین محباهری.
یک سیرکباز ورشکسته هندی تصمیم میگیرد برای ادامه حیات حرفهای خود در یکی از شهرهای ایران نمایشی برپا کند. این نمایش شکست میخورد و استقبال قابل توجهی از آن به عمل نمیآید. سیرک او قاتل خلافکاری را در پوست خرس پنهان کرده است. پس از شکست نمایش او در ایران، حیوانات را رها کرده و فرار میکند. مسئولین این شهر اموال و حیوانات به جا مانده و بیصاحب را به حراج میگذارد و طلب طلبکاران را میدهند. فیلم سرگرم کنندهای است و هدف خاصی را به مخاطب منتقل نمیکند.
۲۷- سادهلوح – فیلمنامه، تهیهکننده (به اتفاق سید غلامرضا مولوی، حبیب اسماعیلی و علیاصغر احدی). کارگردان: مهدی فخیمزاده. بازیگران: مرحوم هادی اسلامی، خسرو امیرصادقی، حبیب اسماعیلی، پوراندخت مهیمن، هوشنگ دیبانیان، سهیلا ترک.
داستان فیلم ماجرای قتل جوانی را روایت میکند که ظاهراً دو دوست در مضانّ اتهام هستند، اما بعدها معلوم میشود که قتلی در کار نبوده و شخص در اثر سکته قلبی از دنیا رفته است. این دو دوست با پیگیری پولهای سرقت شده توسط فرد ظاهراً به قتل رسیده را در جنگل پیدا میکنند. مانند غالب آثار فخیمزاده وجه سرگرمی فیلم مورد نظر بوده و پیام و هدف خاصی از آن استنباط نمیشود.
۲۸- سهند دریا – فیلمنامهنویس و کارگردان: عبدالجبار دلدار. بازیگران: پرهام دلدار، امیر نیکیار، منصور موزونی، شهناز شیخ علی.
تأثیر زندگی و رفتار نظامیان بر فرزندان آنان در این فیلم مورد بررسی قرار گرفته است. بدیهی است که رفتار اجتماعی همه طبقات بر آینده فرزندانشان تأثیر قطعی و جدی دارد، اما از آنجا که نظامیان میان مردم از اعتبار (مدافع کشور) و دین و آیین برخوردارند، طبعاً حساسیت زندگی آنان از درجه بالاتری برخوردار است. این مسأله در طول تاریخ در فرهنگها و کشورهای مختلف محل توجه بوده و بارها به آن پرداخته شده است.
۲۹- شقایق – فیلمنامهنویس، تهیهکننده (به همراه هوشنگ نورالهی و علی شعاعی) و کارگردان: مجید قاریزاده. بازیگران: امین تارخ، مهشید افشارزاده، خسرو امیرصادقی، حسین کسبیان، پریدخت اقبالپور، ملیحه نظری.
زندگی قشر ضعیف و آسیبپذیر مردم ما در خارج از کشور و سرخوردگی آنان در برگشت به وطن خمیرمایه داستان فیلم را به خود اختصاص داده است. این گروه که به امید زندگی بهتر با تبلیغ برخی از دوستان خود و یا شبکههای ماهوارهای عازم خارج شدهاند، دچار تنگناهای عدیدهای هستند. آنان پس از چند سال در میدان عمل دریافتهاند که در مقایسه با کشور خود در کشورهای بیگانه مشکلات بیشتری دارند. این قشر از آنجا که تا حدودی به اخلاقیات پایبندند و نمیخواهند یکسره در منجلاب مفاسد آن کشورها غرق شوند، در وضعیت نابسامانی به سر میبرند.
مأخذ: نشریات سازمان سینمایی و فرهنگ فیلمهای سینمای ایران، تألیف: جمال امید، ج۳٫