یکی از چهرههای درخشان سپهر معرفت و فضیلت، فقیه فرزانه، مجتهد والا مقام، شهید آیتالله سیدحسن مدرس میباشد. شخصیت بزرگواری که در زمره سادات جلیلالقدر به شمار میرود. عالمی که اجتهاد و فقاهت را با درایت سیاسی قرین ساخت و با نوعی بصیرت ناشی از تقوا و نور الهی و فراست دینی در بیابانی تیره و تار، راه درست را شناخت و در این راستا کارنامهای پربار و منوّر از خود به یادگار گذاشت.
آن مجاهد نستوه در دورانی پرتلاطم، نظریه «دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ماست» و نیز «اندیشه سیاست موازنه عدمی و سلبی» رویکرد تازهای را بین رجال آن عصر مطرح کرد.
امام خمینی(ره) در فرازی از حکم تاریخی ۲۸ شهریور ۱۳۶۳ مبنی بر بازسازی مزار مدرس، اینگونه از آن شهید اندیشمند یاد میکند: «در واقع شهید بزرگ ما مرحوم مدرس که القاب برای او کوتاه و کوچک است، ستاره درخشان بود بر تارک کشوری که از ظلم و جور رضاشاهی تاریک مینمود و تا کسی آن زمان را درک نکرده باشد، ارزش این شخصیت عالیمقام را نمیتواند درک کند.»
رهبر معظم انقلاب در فراز پیامی که به مناسبت سالروز شهادت این فقیه مبارز صادر نمودهاند، فرمودهاند: «مدرس به عنوان یک روحانی که از چشمه فیاض دین رهاییبخش و انسانساز اسلام سیراب بود، در انجام تکلیف الهی و شرعی خویش، که مبارزه با ظلم، فساد و اختناق را در سرلوحه احکام خویش دارد، تنها بودن را بهانه سکوت قرار نداد و چه بسا که در بسیاری از جریانات سیاسی کشور تنها یک فریاد مخالف بود که پرده خفقان حاکمه را میدرید و آن فریاد خروش دشمنشکن مدرس بود.»
در باب زندگی، اندیشه، کارنامه سیاسی و مبارزاتی و تلاشهای آموزشی و علمی این مجتهد مقاوم، کتابها و مقالات متعددی به رشته نگارش درآمدهاند که مؤلفان در هر کدام از این آثار کوشیدهاند ابعاد و جوانبی از سیمای پرفروغ و موضعگیری راهگشای او را ترسیم نمایند.
یکی از این نوشتهها، کتابی است با عنوان «شهید مدرس ماه مجلس» به قلم نویسنده معاصر و صاحب تألیفات متعدد، آقای گلیزواره که پدیدآورنده، آن را در شش فصل سامان داده است.
بعد از سخن پژوهشکده باقرالعلوم سازمان تبلیغات اسلامی و مقدمه مؤلف، در نخستین فصل، خاندان، والدین، دوران کودکی مدرس، تحصیلات نزد جدش سیدعبدالباقی و استادان حوزه اصفهان و نجف اشرف و نیز تدریس مدرس در مدارس اصفهان مورد بررسی قرار گرفته است، در همین بخش از کتاب، نقش مدرس در حرکت مشروطهخواهی اصفهان، مبارزاتش با ظلالسلطان، اقبالالدوله و صمصامالسلطنه که حاکمان این شهر بودهاند، بررسی شده است. در فصل دوم با عنوان: مدرس دانشمندی وارسته، به مقام علمی و اجتهاد، فعالیتهای آموزشی و تربیتی، پژوهشها، آثار و تألیفات مدرس اشاره گردیده و در ادامه دیدگاههای وی در باره موضوعاتی چون: جهان اسلام، نگرش تاریخی، شرافت علم، قیام تنباکو، حالات اخلاقی و فضایل انسانی از نظر خوانندگان گذرانیده شده است. در سومین فصل کتاب این موضوعات مورد کنکاش قرار گرفته است: برگزیده شدن مدرس از سوی مراجع عظام تقلید به عنوان مجتهد طراز اول برای نظارت بر مصوبات مجلس مبنی بر عدم مغایرت با موازین دینی و شرعی و قانون اساسی، آغاز فعالیتهای پارلمانی مدرس در دوره دوم مجلس، مخالفت با اولتیماتوم روس، انتخاب مدرس توسط اهالی تهران به عنوان نماینده این شهر در مجلس شورای ملی (دوره سوم)، آغاز جنگ جهانی اول و شروع دوران فترت مجلس و سفر مهاجرت، حضور مدرس در دربار امپراتوری عثمانی.
مخالفت مدرس با قرارداد استعماری وثوقالدوله، کودتای سیدضیاءالدین طباطبایی و رضاخان با حمایت انگلستان و دستگیری مدرس توسط کابینه سیاه، مخالفتهای این مجتهد والامقام با شرارتها، طغیانها و تباهیهای رضاخان به عنوان سردار سید، در مجلس چهارم، از بحثهای مطروحه در فصل چهارم میباشد. در فصل پنجم نکات ذیل پی گرفته شده است: ادامه مبارزات مدرس در دوره پنجم مجلس با نیرنگهای رضاخان، بخصوص بلوای جمهوریخواهی و برخی شرارتهای او و مأموران و هواخواهانش، استیضاح وی به عنوان رئیس کابینه و مخالفت شدید با خلع قاجاریه و روی کار آمدن سلسله پهلوی.
در فصل ششم بحثهایی درباره ترور مدرس توسط عوامل رضاخان، دستگیری و حبس وی در زندان خواف خراسان و سرانجام شهادت در کاشمر، بزرگداشت مقام مدرس، احداث بارگاه مدرس و نیز مدرس در نگاه بزرگان، دیده میشود. در خاتمه منابع و مآخذ مورد استفاده نویسنده آمده است.