فقط قسمت خالی لیوان را نبینیم

مقدمه: در گام چهاردهم از مبحث «گام‌های موفقیت در زندگی مشترک» در شمارۀ قبل به برخی قوانین گفتگو از جمله: گفتگوهای قاعده‌مند و بایدها و نبایدهای سخن گفتن و… اشاره شد. در اینشماره به چند پرسش متداول شما پاسخ داده می‌شود:

*پرسش‌های شما:

شوهر خسته و کم‌حرف

چند سال است که ازدواج کرده‌ام؛ امّا همسرم همیشه خسته است تا حدّی که وقتی از سر کار می‌آید، غذایش را می‌خورد و می‌خوابد. دیگر نه به من و نه به فرزندمان نمی‌رسد. این مسئله به قدری مرا ناراحت کرده است که بیمار شده‌‌ام. البتّه ایشان مرد خیلی خوبی است و من به او علاقه دارم؛ ولی نمی‌خواهم زندگی‌ام با سردی پیش برود. دوست دارم زندگی مستحکم و گرمی داشته باشیم؛ ولی مشکلات اقتصادی اجازۀ ایجاد این فضا را نمی‌دهد. همسرم هم باید خرج ما را بدهد و هم خانوادۀ خودش را اداره کند. از شش صبح تا نُه شب به چاپ‌خانه می‌رود و کار می‌کند. البتّه  ایشان خرج تحصیل مرا داد و من تا مقطع کارشناسی درس خواندم. در زمانی که درس می‌خواندم، متوجّه این مشکل نبودم؛ امّا پس از اتمام تحصیلم، تازه این مشکل را احساس کردم؛ البتّه کم‌حرفی شوهرم هم سنگینی این مشکل را دوچندان می‌کند. وقتی او حرف نمی‌زند، من هم حرفی برای گفتن پیدا نمی‌کنم. من چه بگویم؟ من یک زن خانه‌دار هستم. اوست که بیرون می‌رود و باید حرف‌های بیشتری برای گفتن داشته باشد. من از دوران عقد متوجّه شدم که انسان پُرهیجانی هستم؛ امّا او ساکت و خونسرد است. این خون‌سردی و کم‌حرفی، اخلاق خانوادگی آنهاست.

 

نگاه از بالا به شخصیّت همسر

این نکته را به همۀ زن و شوهرها می‌گوییم، بویژه زوج‌های جوان که آقایان محترم! خانم‌های بزرگوار! سعی کنید از بالا به شخصیّت همسرتان نگاه کنید؛ یعنی طوری همسرتان را ببینید که همۀ صفات او در مقابل دیدگانتان قرار بگیرد. گاهی به جهت این که زاویۀ دیدمان را این‌گونه تنظیم نمی‌کنیم، صفات خوب همسرمان را می‌بینیم؛ ولی به چشممان نمی‌آید. برای مثال، برای خرید ساعت که می‌رویم، ساعت را ورانداز می‌کنیم؛ امّا اگر بگویند: «ساعت چند است؟». نمی‌دانیم. چرا؟ چون در هنگام خرید ساعت، به اصلی‌ترین فلسفۀ وجودی آن، توجّه نداریم. در تحلیل شخصیّت همسر، باید همۀ صفات را دید. از متن پرسش چنین بر می‌آید که همسر ایشان، صفات بسیار خوبی دارد که پایۀ یک ازدواج موفّق است. مثلاً همسر ایشان تعهّد دارد؛ تعهّد در مقابل خانواده و پدر و مادر که بسیار مهم است.

پیشوای صدق و راستی، امام صادق(ع) فرمود: کسی که در تنگنا باشد و برای قوت خود و خانواده‌اش کار کند و در پیِ حرام نباشد، مانند مجاهد در راه خداست.

ببینید تعهّد این مرد تا چه اندازه بالاست. در حالی که خرج پدر و مادرش را می‌دهد و در تنگنای اقتصادی است؛ امّا مانع تحصیل همسرش هم نمی‌شود. با تمام فشارهای اقتصادی، مخارج دانشگاه او را نیز می‌دهد. این، نشان از درک بالای مرد از روحیّات همسرش دارد. وقتی می‌فهمد که همسرش تحصیل را دوست دارد، بدون هیچ منّتی اجازه می‌دهد که همسرش تحصیل کند؛ در حالی که می‌تواند به راحتی مشکلات اقتصادی را بهانه کند و یا حتّی دلیل قابل قبولی برای منع او از تحصیل بیاورد. از پرسش ایشان پیداست که در طول تحصیل، این خواهر محترم به قدری با خیال آسوده و بی‌دغدغه درس می‌خوانده که حتّی متوجّه کم‌حرفی همسرش نبوده. معلوم است که این شوهر، توانسته محیطی را برای ایشان آماده کند که فارغ از هر دغدغه‌ای درسش را بخواند.

این تعهّد و درک را با هیچ‌چیز نمی‌توان عوض کرد. بسیارند زنانی که از بی‌تعهّدی همسرشان می‌نالند و آرزو می‌کنند که ای‌کاش همسرشان صبح تا شب بیرون از خانه بود؛ امّا به تعهّدات خود در مقابل خانواده عمل می‌کرد!

صفت دیگری که این مرد دارد و از پرسش خود این خواهر محترم فهمیده می‌شود، آرامش همسر ایشان است. درست است که این آقا کم‌حرف است؛ امّا آرام هم هست. من نمی‌خواهم در این‌جا در بارۀ خوب یا بد بودن کم‌حرفی قضاوت کنم؛ امّا می‌خواهم به این خواهر بزرگوار بگویم می‌دانید بسیاری از زنان، از تندخو بودن همسرشان گلایه دارند؛ چرا که به جهت وجود همین صفت، فضای خانه برای آنها کانون رعب و وحشت شده است؟ چه بسیارند مردان پُرحرف، امّا خشنی که در کنار حرّافی، ید طولایی هم برای زدن دارند؛ امّا خدا را شکر، همسر شما اهل کتک زدن نیست.

در نظر گرفتن صفات خوب همسر، موجب می‌شود که صفاتی که برای ما مطلوب نیست، قابل تحمّل شود.

وقتی که از پایین به شخصیّت آدم‌ها نگاه می‌کنی، خیلی‌ها وحشتناک می‌شوند، به اندازه‌ای که دوست نداری حتّی نگاهشان کنی. حالا اگر یکی از این خیلی‌ها؛ همسرت باشد، چه مصیبتی به پا می‌شود؟! باید با کسی زندگی کنی که نگاه کردن به او، سوهان روحِ توست. نگاهت را امّا اگر بالا بکشی و خوبی‌ها و بدی‌ها را کنار هم ببینی، چهرۀ آدم‌ها چه‌قدر تغییر می‌کند! آدم‌هایی که باید تحمّلشان کنی، دوست داشتنی می‌شوند. به خودت هم نگاهی از بالا بینداز. آخر وقتی که از پایین به خودت نگاه می‌کنی، خودخواهی‌ات اجازه نمی‌دهد عیب‌هایت را ببینی. نگاه از پایین به دیگران، خوبی‌هایشان را پنهان و بدی‌هایشان را افزون می‌کند. این نوع نگاه از پایین به خود، بدی‌ها را اندک و خوبی‌ها را چند برابر می‌کند. این هم یعنی وارونه دیدن دنیا. بالا برو تا آدم‌ها را آن‌گونه که هستند، ببینی.

 

شکرگزاری

برخی خانم‌ها وقتی نکتۀ قبل را می‌شنوند، ممکن است بگویند: «نخیر، بیاید کتک هم بزند!» و اصلاً نمی‌توانند تصوّر کنند که شوهرشان، اهل کتک زدن باشد. به جای این که خدا را شکر کنند که چنین شوهری به او عطا کرده، متوقّعانه و مدّعیانه، حرف می‌زنند. خانم محترم! آن خانمی که همسرش دستِ بزن دارد، چیزی از شما کم ندارد. او هم تصوّر نمی‌کرده که روزی گرفتار همسری بشود که پاسخ حرف‌های او را با کتک بدهد. یا به مرد می‌گوییم: خدا را شکر کن که همسرت اگر حسّاسیت بسیاری نسبت به خانواده‌اش دارد، امّا اهل بی‌حرمتی به خانوادۀ تو هم نیست. می‌گوید: «نخیر، بیاید و به خانواده‌ام هم بی‌حرمتی کند!». او نمی‌داند که کم نیستند مردانی که از بی‌حرمتی همسرشان نسبت به پدر و مادر خود به تنگ آمده‌اند.

آدم ناشکر، فقط نداشته‌ها را می‌بیند. وقتی داشته‌ها را نمی‌بینی، داشتن و نداشتن‌شان برایت فرقی نمی‌کند. خودت را بدبخت‌ترین می‌دانی. اگر اهل دیدنِ داشته‌ها شوی، در دلِ «نداشته‌ها» هم دنیایی «داشته» خواهی دید. آن‌وقت خودت را داراترین می‌بینی. دارایی و فقر، به داشتن و نداشتن نیست، به دیدن داشته‌ها و نداشته‌هاست.

 

درک شرایط

یکی از اصول اساسی زندگی مشترک، درک شرایط طرف مقابل است. همسر شما، در حالی که خرج دو خانواده را می‌دهد، یک کارگر ساده است. او از ساعت شش صبح تا نُه شب در محلّ پُر سر و صدایی به نام چاپ‌خانه کار می‌کند؛ یعنی پانزده ساعت کارگری. اگر یک انسان پُرحرف هم این اندازه کار کند، وقتی به خانه بر می‌گردد، رمقی برای صحبت کردن ندارد، چه‌رسد به انسانی که در حالت عادی هم کم‌حرف است. اگر همسر شما برای زیاده‌خواهی، این اندازه کار می‌کرد و برای خانواده‌اش وقت نمی‌گذاشت، حق با شما بود؛ امّا این مرد برای این که محتاج کسی نباشد، برای این که حدّاقل‌های زندگی را کسب کند، کار می‌کند. بسیاری از زندگی‌ها در چند سال اوّل به سختی طی می‌شود. گاهی این سختی‌ها تا مدّت‌ها ادامه می‌یابد. اگر شما شرایط ویژۀ همسرتان را درک کنید، توقّعتان از او پایین می‌آید. به‌همین دلیل هم محیط زندگی برایتان جذّاب می‌شود. وقتی بدانید که همسرتان، قدم در راه خدا نهاده و نه برای آزار دادن شما، بلکه به جهت خستگی و ویژگی خانوادگی‌اش که کم‌حرفی است، با شما کم‌حرف می‌زند، نوع نگاهتان به او و مشکلش متفاوت می‌شود. دیگر از او توقّع نخواهید داشت پس از پانزده ساعت کار مداوم، وقتی به خانه می‌آید، امور فرزندان را هم عهده‌دار شود.

یکی از اصلی‌ترین نتایج درک شرایط همسر، افزایش محبّت میان شما و همسرتان است که بسیار لازم و حیاتی است.

 

مقابله به مِثل، ممنوع

اگر او کم‌حرف است، شما برای او حرف بزنید. در طول روز، مطالعه کنید، روزنامه بخوانید، اخبار گوش کنید و… تا وقتی که او آمد، حرفی برای گفتن داشته باشید. گاهی هم نظر او را جویا شوید؛ البتّه به اندازۀ توان و تحمّل او.

 

توجّه ویژه به فرزندان

در خانواده‌هایی که به هر دلیل، پدر برای فرزندش فرصت قابل توجّهی نمی‌گذارد، وظیفۀ مادر، سنگین می‌شود. در این شرایط، شما باید وقت بیشتری برای فرزندتان بگذارید که این امر در جهت آرامش خود شما هم بسیار مفید و مؤثّر است.

 

سخنی با همسر خسته و کم‌حرف

در این نکته روی سخنم با همسرانی است که به دلیل خستگی، برای خانواده، وقت نمی‌گذارند.

دوستان عزیز! من می‌دانم که خستگی ناشی از سر و کلّه زدن در جامعه و محیط کار، طاقت‌فرساست؛ امّا مردان به جهت توان بالایی که خدای مهربان به آنها داده، باید این سختی‌ها را به جان بخرند و اجازه ندهند خانوادۀ آنها بیش از توان خویش، تحت فشارهای عاطفی قرار بگیرد. از خدا مدد بگیرید، برنامه‌ریزی دقیقی داشته باشید و از روزهای تعطیل، استفادۀ بهینه کنید تا فشار حضور کم‌رنگ پدر در خانه بر روی دوش خانواده، بویژه همسرتان، این اندازه سنگینی نکند.

 

مشکل کم‌حرفی

من مشکل کم‌حرفی دارم. با توجّه به این که بیشتر مردها این مشکل را دارند، از شما میخواهم راهنمایی‌مان کنید؛ چون همسرم همیشه میگوید: «برایم صحبت کن»؛ امّا خیلی مواقع، چیزی به ذهنم نمی‌رسد!

 

تبیین دقیق مشکل

تعمیم دادن یک مشکل به دیگران، موجب می‌شود که انسان، انگیزۀ کافی برای حلّ آن مشکل را نداشته باشد. مراقب باشید که در این دام نیفتید.

این‌که می‌گویید بیشتر مردها مشکل کم‌حرفی دارند، سخن قابل قبولی نیست؛ زیرا بسیاری از مردهایی که شما گمان می‌کنید مشکل کم‌حرفی دارند، تمایلی به گفتگو با خانوادۀ خود را ندارند؛ یعنی در محیط بیرون از خانه، مثل محل کار، خیلی خوب با همکاران خود حرف می‌زنند و اصلاً هم مشکلی ندارند؛ امّا وقتی وارد خانه می‌شوند، دیگر تمایلی به سخن گفتن با خانواده‌شان را ندارند.

این دسته از مردان باید نوع نگاه خود را به خانواده و وظایف خود در محیط خانه، تغییر دهند. اینها باید بپذیرند که همسرانشان در این مسئله، حقّی بر عهدۀ آنان دارند. البتّه در بسیاری از موارد، عدم تمایل به گفتگو به جهت مشکلاتی است که در رابطۀ زن و شوهر، وجود دارد. مثلاً وقتی رابطۀ محبّتی میان زن و شوهر، خدشه‌دار شود، به صورت طبیعی میل به گفتگو در آن دو، کم می‌شود. اینها نباید فراموش کنند که وقتی تازه نامزد کرده بودند، قبض‌های تلفنشان چه‌قدر می‌آمد! در آن زمان، رابطۀ محبّتی قوی بود و به همین دلیل هم تمایل فراوانی به گفتگو داشتند؛ امّا وقتی به مرور زمان و بر اثر مشکلات پیش آمده، رابطۀ محبّتی میان آنها کم شد، تمایل به گفتگو هم رو به افول گذاشت.

 

فراهم کردن موادّ گفتگو

برخی از افراد هم هستند که واقعاً مشکل کم‌حرفی دارند؛ یعنی وقتی می‌خواهند حرف بزنند، نمی‌دانند در بارۀ چه چیزهایی حرف بزنند. بهترین کار برای این افراد، آماده کردن موادّ گفتگوست  که در همین گام به آن اشاره شد.

 

عدم توانایی در بیان خواسته‌ها

چهار ماه است که نامزد هستم؛ امّا مهارت بیان خواسته‌‌هایم را ندارم. تا خواسته‌‌هایم را می‌‌گویم، همسرم رد می‌کند. فکر می‌کنم رد شدن خواسته‌هایم از طرف ایشان، به جهت عدم بیان صحیح آنها از جانب من است. البتّه خواسته‌های من همه مادّی است؛ اگر چه زیاد نیست. وقتی هم که به او می‌گویم: «چرا خواسته‌هایم را برآورده نمی‌کنی؟»، می‌گوید: «همۀ حرف‌های تو تکراری است». ناگفته‌ نگذارم که اخلاقش خیلی خوب است، همه چیز می‌خرد، مرا بیرون می‌برَد، وقتی هم که بیرون می‌رویم، بریز و بپاش دارد.

 

دلیل این نوع رفتار

در متن پرسش دلیل این که همسر ایشان برای کارهایشان خرجی نمی‌دهد، به طور دقیق نیامده است. مبهم بودن این نکته پاسخ را تا اندازۀ بسیاری مشکل می‌کند. ممکن است ایشان از آن دسته از مردهایی باشد که معتقدند در دوران عقد، خرجی به عهدۀ پدر دختر است. ممکن است از آن دسته مردانی باشد که فکر می‌کنند نباید به هیچ وجه پول به دست زن داد. ممکن است مواردی را که زن مطالبه می‌کند، خرج ضروری نداند و … شاید آن‌طور که در متن پرسش هم به آن اشاره شده، نوع بیان این خانم، مرد را به این نتیجه رسانده که نباید به همسرش میدان دهد، وگر نه نمی‌تواند در آینده پاسخ‌گوی خواسته‌های او باشد.

 

 

شکر خدا

خدا را باید شکر کرد که این مرد، بخیل نیست؛ چرا که با توجّه به آنچه این خواهر محترم در سؤالشان مطرح کردند، همسرشان در خرید و بیرون رفتن و تفریح، اهل بخل نیست

برای این که بتوانید خدا را در این زمینه شاکر باشید، حتماً از همسرتان به جهت خوبی‌هایش، هم تعریف کنید و هم تشکّر

زینت زمین و آسمان، امام زین العابدین(ع) فرمود: خداوند تبارک و تعالی در روز قیامت به یکی از بندگان خود می‌فرماید: «آیا از فلانی سپاس‌گزاری کردی؟»

بنده می‌گوید: [نه] بلکه از تو سپاس‌گزاری کردم ای پروردگار من.

خداوند می‌فرماید: «چون از او تشکّر نکرده‌ای، از من نیز تشکّر نکرده‌ای»

امام(ع)در ادامه فرمود: «شاکرترین شما نسبت به خدا، کسی است که بیش از دیگران از مردم سپاس‌گزاری می‌کند»

نکند به جهت این‌که به برخی از خواسته‌هایتان توجّه نمی‌کند، تمام خوبی‌های او را زیر سؤال برده، از تشکّر غفلت کنید!

 

نوع خواسته‌ها

این نکته را با توجّه به این که گفتید فقط خواسته‌های مادّی دارم، می‌گوییم. برخی از مردها وقتی در ابتدای دوران عقد با خواسته‌های مادّی زن رو به رو می‌شوند، این پرسش برایشان پیش می‌آید که: «آیا همسرم از من، فقط پولم را می‌خواهد؟ آیا ارزش من در نزد او، به اندازۀ پولی است که به او می‌دهم؟!». ما نمی‌گوییم مرد حق دارد این تصوّر را داشته باشد؛ امّا به صورت طبیعی برای خیلی از آقایان، این اتّفاق می‌افتد. این از کیاست و زرنگی زن است که در طول زندگی، بویژه در ابتدای دوران عقد، خواسته‌هایش را به گونه‌‌ای مدیریت کند که بیشترش مادیّات نباشد. پس شاید مشکل شما نحوۀ بیانتان نباشد؛ بلکه نوع خواسته‌هاست که همسرتان را به این نتیجه رسانده که با شما، این‌گونه برخورد کند. در پرسش این خواهر آمده بود که: «همسرم می‌گوید: همۀ حرف‌های تو تکراری است». راز این تکراری بودن را خود این خانم بیان کرده که: «من فقط از همسرم خواسته‌های مادّی دارم.»

 

تفاوت دیدگاه همسر با شما در میزان ضرورت خواسته‌ها

شاید همسرتان فکر می‌کند بسیاری از خواسته‌های شما ضروری نیست! شاید او معتقد است خواسته‌های ضروری شما را خودش برآورده می‌کند و دیگر نیازی به آن نیست که خواسته‌های غیرضروری را خودتان برآورده کنید. خودتان قبل از بیان خواسته‌ها کمی فکر کنید که اگر این خواسته بیان نشود، آیا مشکل خاصّی پیش می‌آید؟ اگر با تأمّلی منصفانه به این نتیجه رسیدید که خواسته‌تان ضروری نیست، از خیرش بگذرید.

 

نحوۀ بیان خواسته‌ها

در بارۀ نحوۀ بیان خواسته‌های ضرور، بهتر است به این نکات توجّه کنید:

الف) مدیریت نیاز، به گونه‌ای که خود مرد، متوجّه آن شود

تا حدّ امکان بهتر است به گونه‌ای نیازتان را مدیریّت کنید که خود مرد، متوجّه آن نیاز بشود. مثلاً اگر لباستان کهنه شده، کمی صبر کنید تا خود مرد، متوجّه کهنگی لباستان بشود و خودش از شما بخواهد تا برای خودتان لباسی تهیّه کنید. البتّه این نکته در بارۀ مردانی است که از بیان خواسته‌های مادّی همسرشان، ناراحت می‌شوند. در بارۀ مردانی که چنین نیستند، نیازی نیست که به انتظار نشست تا خودشان متوجّه شوند.

 

ب) توجّه به لحن بیان خواسته

اگر با توجّه به نکتۀ قبلی، باز هم همسرتان متوجّه نیاز شما نشد، خواسته‌تان را بیان کنید؛ البتّه نه با لحنی طلب‌کارانه. لحن کلام و واژه‌هایی که ما برای بیان خواسته استفاده می‌کنیم، در نوع برخورد طرف مقابل با ما، تأثیر بسزایی دارد.

خدای مهربان می‌فرماید: «قُولُوا لِلنّاسِ حُسناً» با مردم به [زبانِ‏] خوش سخن بگویید.

معدن دانش، امام باقر(ع) در بارۀ این آیه فرمودند: «با مردم، به بهترین شکلی که دوست دارید با شما صحبت شود، سخن بگویید.»

فرض کنید لباس زنی کهنه شده و می‌خواهد از همسرش تقاضای پولی برای خرید کند. به چند شکل می‌تواند خواسته‌اش را بیان کند:

الف) دلمون خوشه که شوهر کردیم. لباسمون مثل گونی هم که باشه، عین خیالش نیست.

این بیان، هم در لحن و هم در واژه‌ها مشکل دارد.

ب) آقا! اگه ممکنه و توی جیب مبارک پول هست، به بنده کمی پول بدید تا برم برای خودم لباس بخرم.

واژه‌های این بیان مشکلی ندارد؛ امّا لحن آن گَزَنده است.

ج) لباسم کهنه شده. هروقت برای شما مقدور بود، خبرم کنید که با هم بریم لباس بخریم.

مهربان و مؤدّب حرف زدن، یک هنر است. سعی کنیم این هنر را یاد بگیریم.

 

ج) توجّه به وضعیّت مالی

قبل از بیان خواسته سعی کنید از وضعیّت مالی همسرتان با خبر شوید. نکند زمانی خواسته‌تان را بیان کنید که وضعیّت اقتصادی همسر خوب نباشد و او شرمندۀ شما بشود.

روزی امیر مؤمنان علی(ع) گرسنه بود و از فاطمۀ زهرا(علیهاسلام) غذایی طلب کرد. حضرت زهرا(علیهاسلام) فرمود: «چیزی در خانه نداریم. از دو روز پیش تاکنون، شما را بر خود مقدّم داشته‌ام و هر چه در خانه بوده، برای شما و فرزندانم آورده‌ام». امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «چرا به من نگفتی تا چیزی تهیّه کنم؟». ایشان فرمود: «از خدای خود شرم کردم که چیزی از تو بخواهم که توان انجام دادن آن را نداری»

 

عدم بزرگ‌نمایی

اگر همان‌طور که خودتان گفتید، در تمام امور دیگر با همسرتان مشکلی ندارید، سعی کنید بر روی این مسئله، حسّاس نشوید که چندان اهمّیتی ندارد؛ بویژه این که همسرتان، خوب خرج می‌کند و تنها مشکل شما آن است که پول را به دست خودتان نمی‌دهد تا خرج نیازهایی کنید که از نظر شما باید برآورده شود. اگر در این زمینه با توجّه به نکته‌هایی که گفتیم، موفّق به اصلاح رفتار همسرتان نشدید، آن را به معضل زندگی خود تبدیل نکنید که واقعاً به اندازه‌ای ارزش ندارد که یک زندگی آرام را به فضایی پُرتنش، تبدیل کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *