قهر که میکنی، رشتهی عاطفهی میان خود و همسرت را پاره میکنی. قهر، کار بچّهگانهای است. کی میخواهی باور کنی که بزرگ شدهای؟
من نمیدانم چرا برخی از ما به محض پیدا شدن یک اختلاف، اوّلین کاری که به ذهنمان میرسد، قهر کردن است. مطمئن باشید با قهر کردن، سودی نصیب شما نخواهد شد.(۱)
قهر کردن، موجب خوشحالی شیطان است و از آنسو، وقتی دو طرف، قهر را کنار گذاشته، با هم سخن میگویند، به قدری برای شیطان، گران تمام میشود که نالهی هلاکت سر میدهد.(۲) آیا آن خوشحالی و این ناراحتی شیطان، نمیتواند دلیلی باشد بر اینکه قهر، بنیان ارتباط دو مسلمان را نشانه گرفته است؟ خشم خداوند بر قهر هم نشانهی روشنی بر مخرّب بودن آن است تا اندازهای که به کسی که مقصّر هم نیست، دستور داده شده اگر قهر، بیش از سه روز شد، با به عهده گرفتن تقصیر هم شده، به این قهر پایان دهد، وگرنه به خشم الهی مبتلا میشود.(۳)
کسی که زودتر قهر را به پایان میبرَد در مسیر آفرینش خود، زودتر گام برداشته، به هدف، نزدیکتر خواهد شد.(۴)
گاهی به زندگی بزرگترها که نگاه میکنیم، میبینیم که تفاوت چندانی با زندگی کودکان ندارد. بچّهها وقتی با هم خالهبازی میکنند و دعوایشان میشود، زود با هم قهر میکنند. زندگی ما بزرگترها هم شده مثل خالهبازی بچّهها. تا تقّی به توقّی میخورد، زود با هم قهر میکنیم و پشتمان را به هم میکنیم. فرق ما و آنها در این است که خانهی آنها با پشتی و چادر ساخته شده، خانهی ما با آهن و آجر. ظرفهای آنها پلاستیکی است، ظرفهای ما بلور و چینی و… اجاق گاز آنها روشن نمیشود و اجاق ما روشن میشود و… همین فرقها. البتّه خالهبازی بچّهها بهتر از زندگی ماست. یک بار بنشین و به خالهبازیشان نگاه کن. وقتی با هم دعوایشان میشود، دادشان، سقف خانه را میخواهد بکشد روی زمین؛ امّا چند دقیقه بعد، وقتی آنها را با گلهای لبخند کنار هم میبینی، باور نمیکنی اینها همانهایی هستند که همین چند دقیقهی پیش، تیر اخم و نیزهی فریادشان را به سوی هم پرتاب میکردند.
در هنگام بروز اختلاف، گفتگو، بهترین کار است؛ البتّه با رعایت قوانین گفتگو. در حالت قهر، دو طرف به جای اینکه در عالم واقعی با هم سخن بگویند، در ذهن خویش با همسرشان حرف میزنند. این کار، نوعی محاکمهی غیابی است که در آن، شاکی، همیشه پیروز و متّهم، محکوم به شکست است. اگر گفتگو هم اختلاف را حل نکرد، بهترین کار، گذشت است.
برخی معتقدند قهر، موجب میشود آتش اختلاف، خاموش شود. اگر قهر نکنیم، بحث میکنیم. وقتی بحث کردیم، عصبانی میشویم. وقتی هم که عصبانی شدیم، دعوا، شدیدتر میشود. اینکه بحث کردن در اوج اختلاف و عصبانیّت، تنور دعوا را داغتر میکند، درست است؛ امّا راه حلّ آن، بحث نکردن است، نه قهر. سعی کنیم تا چند دقیقه پس از عصبانیّت، حرف نزنیم و سکوت اختیار کنیم.(۵) به هیچ وجه، تلاش نکنید در هنگام عصبانیّت با طرف مقابلتان بحث کنید؛ زیرا در هنگام خشم، نوع فهم و منطق شما و دلایلی که شما را قانع میکند، متفاوت از حالت عادی است. پس بحث در هنگام خشم، فایدهای ندارد.(۶) پس از فروکش کردن آتش خشم هم باید با در نظر گرفتن قوانین گفتگو صحبت کرد؛ زیرا در غیر این صورت، دوباره آتش دعوا، شعله خواهد کشید.
از آنجا که در حالت قهر، دو طرف، یکدیگر را به صورت غیابی محاکمه میکنند، کینهی یکدیگر را هم به دل میگیرند. در اینجاست که آتش خشم، دست به دست آتش کینه داده، زمینهی اختلافات بیشتری را در میان زن و شوهر، فراهم میکند. پس قهر، نه تنها آتش را خاموش نمیکند؛ بلکه آتش را زیر خاکستر برده، آن را دوچندان میکند.
میدانی چرا با اینکه این همه با هم قهر کرده و آشتی کردهایم، باز هم اختلافاتمان سرِ جای خودش مانده که هیچ، بیشتر هم شده؟ من هر بار که با تو قهر میکنم، دادگاهی در ذهنم بر پا میکنم. در این دادگاه، شاکی منم و قاضی هم خودم. متّهم هم تویی، وکیل هم نداری، اجازهی دفاع هم به تو نمیدهم. هر طور دلم بخواهد، در جایگاه شاکی از جرم تو حرف میزنم. به قدری جرمت را بزرگ میکنم که شایستهی اشدّ مجازات شوی. کمی هم آه و ناله میکنم تا قاضی دلش به حالم بسوزد. چهرهی تو را طوری ترسیم میکنم که قاضی، وقتی شکلت را دید، حُکمت را امضا کند. وقتی دادخواستم را خواندم، از جایگاه شاکی بلند میشوم و میروم در جایگاه قاضی مینشینم. قاضی دیگر سؤالی از شاکی نمیپرسد. فقط دست به قلم میشود و حکم را مینویسد. بعد از این همه قهر کردن و دادگاه غیابی بر پا کردن، پروندهات پیش قاضی درونم خیلی سنگین شده. آخر من بعد از آشتی، حرفی از دادگاهی که بر پا کردم و حکمی که صادر شده، نمیزنم. من که اینطورم، تو چهطوری؟ تو هم در قهر کردنهایمان، دادگاه برپا میکنی؟ شاکی و قاضی دادگاه تو هم یکی است؟ متّهم دادگاه تو، آیا اجازهی دفاع دارد؟
اگر قهر هم کارآیی داشته باشد، حدّاکثر مدّتی که میتوان آن را تجویز کرد، سه روز است.(۷) بعد از سه روز هم اگر فایدهای ندیدیم، حتّی اگر مقصّر هم نیستیم، باید برای عذرخواهی پا پیش بگذاریم. اگر هم همسرمان متوجّه اشتباه خود شد و پوزش طلبید، باید بدون هیچ تحقیر و سرزنشی، عذر او را بپذیریم.
پرسش شما
ده سال است که با همسرم ازدواج کردهام و تا به حال، هیچ مشکلی با او نداشتهام. تنها مشکل من آن است که شوهرم خیلی قهر میکند. به محض اینکه صحبتی پیش میآید که باب میلش نیست، زود قهر میکند. بارها در شرایط آشتی از او خواستهام که این رفتارش را کنار بگذارد و او هم قول داده که دیگر اینگونه رفتار نکند؛ امّا باز هم تکرار میکند. همیشه بعد از قهر، من باید بروم منّتکشی کنم. گویا او حربهای به دست آورده که خواستهاش را با قهر به دست میآورد. او خودش را عقل محض میداند. خیلی کم اتّفاق میافتد که خودش را مقصّر بداند.
باید خدا را شکر کرد که این خانم محترم میگویند ما در خانه هیچ مشکلی نداریم، جز همین مشکل قهر کردن. همهی ما باید به زندگی کامل نگاه کنیم و خوبیها و بدیها را در کنار هم ببینیم تا اوّلاً از شکر خوبیها غفلت نکنیم و ثانیاً تحمّل بدیها برایمان آسان شود.
گذشت و عذرخواهی، مطمئنترین کار
ای کاش این خواهر بزرگوار، چند مورد از مواردی را که موجب قهر کردن همسرشان میشود، بیان میکردند تا قضاوت، کمی راحتتر میشد؛ امّا حالا که نمیدانیم، بدترین فرضیه را در نظر میگیریم؛ یعنی فرض میکنیم که این آقا مقصّر است؛ امّا باز هم قهر کرده و برای عذرخواهی پا پیش نمیگذارد. به طور یقین، بدانید اینجا هم مطمئنترین کار، گذشت است. تردید نکنید که با گذشت، چیزی از شما کم نمیشود و فقط زندگی آرامتری را تجربه خواهید کرد. اگر هم شما مقصّرید، بهترین کار، عذرخواهی است.
شما پس از ده سال زندگی با همسرتان، باید از روحیّات او باخبر شده باشید و بدانید که چه چیزهایی او را عصبانی میکند. پس با صرف دقّت بیشتر روی کارهایتان، زمینهی عصبانیّت را فراهم نکنید تا بخواهد قهری پیش آید.
اگر چه قهر کردن پیاپی همسرتان یک عیب است؛ امّا با مقابله به مثل، نه تنها این عیب برطرف نمیشود؛ بلکه ممکن است بیشتر هم بشود و همسر شما روی دندهی لجاجت بیفتد. پس برای اصلاح او بهتر است ریشهی این اخلاق را بیابید. شاید او از ناحیهی شما احساس کمبود محبّت میکند، شاید دچار سوء برداشت از رفتار شماست، شاید شما را زن سرکشی میداند، شاید برخی از ویژگیهای همسر مطلوب را در شما نمیبیند، شاید از نظر روحی، آدم زودرنجی است، شاید رفتار شما این باور را در او ایجاد کرده که وقتی با شما قهر میکند، زودتر و راحتتر به خواستههای خودش میرسد، شاید رفقایی داشته باشد که به او خط میدهند، شاید در تربیت خانوادگی او چنین روشی وجود داشته باشد، شاید… . بارها گفتهایم که با دانستن ریشهی مشکلات است که میتوان راهکار مناسب ارائه داد.
به هر حال، هر کدام از این ریشهها که باشد، راه حلّ آن، مقابله به مثل نیست.
رفتارهای مطلوب شما در برابر او
ما پیشنهاد میکنیم:
الف) رابطهی محبّتآمیز خودتان را با او بیشتر کنید.
ب) در نهایت احترام با او برخورد کنید.
ج) خواستههای او را به دقّت، شناسایی و برآورده کنید.
د) در صورتی که از دست شما عصبانی شد، شما با او حلیمانه برخورد کنید.
هـ) اگر هم با شما قهر کرد، اجازه ندهید قهر او ادامه پیدا کند.
پاورقی:
۱- امام صادق(ع) فرمود: «خیری در قهر کردن نیست» (وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۲۶۱).
۲- امام صادق(ع) فرمود: «تا وقتی که دو مسلمان با هم قهر هستند، شیطان خوشحال است؛ امّا وقتی این دو به ملاقات هم میروند، زانوان شیطان سست شده، مفاصلش از هم جدا میشوند و ناله سر میدهد که ای وای از هلاکت!» (الکافی، ج۲، ص۳۴۶).
۳- امام صادق(ع) فرمود: «دو نفر بر اثر قهر از هم جدا نمیشوند؛ مگر اینکه یکی از آن دو، شایستهی دوری از خدا و لعنت او خواهد شد و گاهی هر دو مستوجب این میشوند». در این هنگام مُعَتَّب، یکی از یاران صدیق امام صادق(ع) گفت: این، نتیجهی کار ظالم است. مظلوم، چه گناهی کرده است؟ امام فرمود: «مظلوم هم شایستهی همین عقوبت است؛ زیرا برادر خود را به آشتی دعوت نکرده و در سخن گفتن با او تعجیل ننموده است. من از پدرم شنیدم که فرمود: «وقتی دو نفر با هم دعوا میکنند و یکی بر دیگری چیره میشود، پس مظلوم به سراغ ظالم برود تا جایی که به او بگوید: ای برادر من! من ظالمم [یعنی تقصیر را بر عهده بگیرد] تا قهر میان آن دو تمام شود. البته خداوند، حاکم عدل است و حقّ مظلوم را از ظالم، باز خواهد ستاند» (همان، ص۳۴۴).
۴ . رسول خدا(ص) فرمود: «دو مسلمانی که با هم قهر کنند و سه روز هم بر همین حال باقی مانده، آشتی نکنند – البته کسی این کار را نمیکند، مگر کسانی که از اسلام خارجاند و بینشان محبّتی نیست – ، پس هر کدام که زودتر با دیگری سخن گفت، در روز حساب (قیامت)، زودتر وارد بهشت میشود» (همان، ص۳۴۵).
۵- رسول خدا(ص) فرمود: «وقتی کسی از شما عصبانی شد، باید سکوت اختیار کند» (بحار الأنوار، ج۶۸، ص۴۰۴). امیر مؤمنان علی(ع) نیز فرمود: «خشم را با سکوت، درمان کنید» (عیون الحکم و المواعظ، ص۲۵۰).
۶- امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «شدّت خشم، نحوهی سخن گفتن را تغییر داده، ریشهی برهان و دلیل را قطع میکند و فهم را از هم میگسلد» (بحار الأنوار، ج۶۸، ص۴۲۸)
۷- امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «رسول خدا(ص) از قهر کردن نهی کرد. پس اگر کسی مجبور به قهر کردن است، بیش از سه روز با برادرش قهر نکند. اگر کسی بیش از این با برادرش قهر کند، به آتش [دوزخ] شایستهتر است» (کتاب من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۰).