خدايا! اگر پذيرش فرمانت واجب نبود, تو را بلند مرتبه تر از اين مى دانستم كه از تو ياد كنم, زيرا ياد كردن من تو را, در حد من است نه در حد تو! مگر مرتبت من تا بدان پايه رسيده است كه محلى براى تقديس ذات پاكت باشم!
از بزرگ ترين نعمت هايى كه ما را ارزانى داشته اى اين است كه ذكر تو بر زبان هايمان جارى است و ما را رخصت فرموده اى كه تو را بخوانيم و پاك شماريم و تسبيح گوييم.
پروردگارا! ياد خود را به ما الهام كن, در تنهايى و در جمع و در شب و روز و در آشكار و نهان و آسايش و سختى. ما را با ياد كردن پنهانى از خود, مإنوس ساز و در اعمال نيك و كوشش هاى مورد قبول خويش, به كارمان گير و پاداش ما را به ميزان تمام عنايت فرماى.
خداى من! دل هاى حيرت زده, تشنه تواند و خردهاى متفاوت بر شناختن تو متفق اند و قلب ها جز با ياد تو اطمينان نيابند و جان ها جز با نگريستن به تو آرام نگيرند. تويى كه در همه مكان ها تسبيحت گويند و در همه زمان ها پرستش ات كنند و در همه لحظه ها حضور دارى و به همه زبان ها تو را بخوانند و در همه دل ها, بزرگ شمرده شوى; پس از تو پوزش مى طلبم, براى هر لذتى كه از غير ياد تو برده ام و از هر آرامشى كه به غير انس با تو بوده است و از هر خوشى كه جز با قرب به سوى تو مرا دست داده است و از هر مشغوليتى كه در غير طاعت تو داشته ام. تو فرموده اى و سخن تو حق است: ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد, خداى را ياد كنيد, ياد كردنى بسيار و هر بامداد و غروب او را تسبيح گوييد.))(1) و نيز فرموده اى – و فرموده تو حق است: ((مرا ياد كنيد, تا شما را يادكنم!))(2)
به ما فرمان دادى كه تو را ياد كنيم و در برابر, عهد فرمودى كه ما را به يادآورى تا موجب شرافت و احترام و بزرگداشت ما باشد.
اكنون, همان گونه كه امر فرمودى, تو را مى خوانيم, پس آن چه را به ما وعده دادى, انجام ده! اى يادكننده يادكنندگان و اى مهربان ترين مهربانان!
(ترجمه مناجاه الذاكرين)
پاورقي ها:پانوشت ها: 1 ) احزاب (33),41 ـ 42. 2 ) بقره(2),آيه 152.