رهنمودهاى مقام معظم رهبرى حضرت آية الله خامنهاى
امريكا در تلاش است با ايجاد ترديد و شبهه در اذعان مردم در مورد مبانى اعتقادى، ارزشى، اخلاقى و انقلابى، پيوند مستحكم ملت و نظام را سست كند و سپس با آماده سازى افكار عمومى جهانى به اقدام نظامى يا شبه نظامى مورد نظر خود دست بزند.
هرگونه ناكامى، اقتدار امريكا را درهم مىشكند بنابراين امريكايىها هر جايى كه احتمال بدهند از بحران موفق خارج نمىشوند دست به ماجراجويى نخواهند زد.
امريكايىها براى ماجراجويى در هر كشور ديگر نيز به اين دو عنصر يعنى جدايى مردم از حكومت و داشتن مجموعهاى مرعوب و تسليمپذير نيازمندند اما آنها خوب مىدانند كه ماجراجويى در ايران به نتيجهاى نمىرسد چرا كه مردم به رغم نارضايتى از برخى امور به مسئولان نظام اعتماد دارند و جوانان پرشور در دفاع از نظام اسلامى تا پاى جان ايستادهاند.
القاى ناكارآمدى نظام و ترديدافكنى در ارزشها و مبانى اعتقادى و انقلابى از جمله نيازهاى دولت امريكاست و متأسفانه برخى عناصر، دانسته يا ندانسته به تأمين اين نيازهاى دشمن كمك مىكنند و عملاً زمينه را براى اقدام نظامى يا شبه نظامى او به وجود مىآورند.
عدهاى در مقابل ماجراجويىهاى امريكا نسخه تسليم را براى ملت ايران تجويز مىكنند اما تسليم در مقابل دشمن به هيچ وجه كارساز نيست و ضمن تقويت روحيه دشمن او را در زيادهخواهى و ماجراجويى جرىتر مىكند.
كسانى كه در بخشهاى مختلف جامعه از جمله مطبوعات مؤثرند هنگامى كه سخن از تسليم مىگويند در واقع از لزوم تسليم كشور و مسلط شدن دشمن بر ايران سخن مىگويند اما مگر كسى حق دارد و يا مىتواند كشور را تسليم دشمن كند؟
يكايك مسئولان و مردم موظفند با تحكيم همبستگى موجود، استحكام درونى نظام را افزايش دهند تا دشمن بيش از گذشته ناكام بماند.
مبارزه با فساد جنبش عدالت خواهى، جنبش آزاد انديشى، توليد علم و جنبش نرمافزارى و مبارزه با بيكارى و تقويت پول ملّى كه به ويژه در مجامع دانشگاهى مورد استقبال قرار گرفته است به محكم شدن ساخت درونى نظام كمك مىكند.
مردم به ويژه جوانان بايد عدالتطلبى را كاملاً جدّى و به عنوان يك خواست اساسى از مسئولان مطالبه كنند تا همه مسئولان مقوله عدالت را جدّى بگيرند.
برخىها مىگويند بهانه دست امريكا ندهيد و مثلاً در مورد دانش هستهاى در برابر امريكا كوتاه بياييد اما اين افراد متوجه نيستند كه امريكا دنبال زمينه سازى و تضعيف درونى نظام اسلامى است به گونهاى كه اگر اين زمينه را فراهم بببيند بدون بهانه هم حمله مىكند و اگر زمينه را نامساعد ببيند با داشتن بهانه هم حمله نمىكند ضمن آن كه دانش هستهاى كه ايران به همّت استعدادهاى داخلى و بدون هيچ گونه كمكى از خارج به آن دست يافته است به هيچ وجه به معناى سلاح اتمى نيست بلكه به معناى تهيه سوخت نيروگاه بوشهر در داخل كشور است. (23 / 2 / 82)اصلاح جامعه در پرتو امر به معروف
امر به معروف و نهى از منكر دو اصلى است در اسلام كه همه چيز را مىخواهد اصلاح كند، يعنى با اين دو اصل مىخواهد تمام قشرهاى مسلمين را اصلاح بكند، به همه مأموريت داده. به همه، به تمام افراد زير پرچم مأموريت داده كه بايد وادار كنيد همه را به كارهاى صحيح و جلوگيرى كنيد از كارهاى فاسد. اين طور نيست كه شما فقط يك مأموريتى داريد و آن اين است كه خودتان يك كارهاى خوبى بكنيد جز كار بد، مأموريت زيادتر از اين است، خودتان و همه را، هم خودتان، هم همه را و هيچ فرقى هم بين قشرها در اين امر نيست كه همه بايد اطاعت خدا بكنند و همه بايد حفظ اين پاسدارى را بكنند. مهم اين است.(2 / 7 / 58)
كوشش كنيد كه احكام اسلام را، هم عمل كنيد و هم وادار كنيد كه ديگران عمل كنند. همان طورى كه هر شخص و هر فردى موظف است كه خودش را اصلاح كند، موظف است كه ديگران را هم اصلاح كند. اصل امر به معروف و نهى از منكر براى همين است كه جامعه را اصلاح كند. (20 / 7 / 58)
بايد كارى كرد كه ملتها هر جا هستند، ملتها بفهمند تكليف خودشان را. اگر بخواهيد و بخواهند و دانشمندها بخواهند، علماى همه بلاد اسلامى و دانشگاههاى همه بلادهاى اسلامى بخواهند حل مشكله اسلام و ممالك اسلامى بشود، بايد مردم را بيدار كنند. اين مردمى كه با تبليغات چند صد ساله، به آنها باور آورده بودند كه نمىشود با امريكا يا با… مخالفت كرد و الآن هم باور ملتهاى ديگرى هست، بايد اينها به ايشان فهماند كه مىشود. بهتر دليل بر اينكه يك امرى ممكن است، وقوع اوست و اين امر واقع شد در ايران. دولتهاى ديگر، ملتهاى ديگر گمان نكنند كه ايران از آنها عِدّه و عُدّه بيشتر داشت، خير. بايد آنهايى كه در همه ممالك هستند، آنهايى كه دلشان براى ملتها مىتپد، آنهايى كه به اسلام اعتقاد دارند و براى اسلام مىخواهند خدمت كنند. هر كدام در محل خودشان، ملت خودشان را بيدار كنند تا ملت خودشان را كه گم كردهاند، پيدا كنند. مملكت خودشان را گم كردند. ممكلت خودشان را گم كردند، هرچه در ذهنشان وارد مىشود، اينكه نمىشود با اين قدرتها طرف شد، اينها چهها و چهها خواهند كرد. بايد از مغز ملتها اين «نمىشودها» را بيرون كرد و به جاى آن «مىشودها» را گذاشت. (18 / 5 / 59)
تمام انبيا از صدر بشر و بشريت، از آن وقتى كه آدم – عليه السلام – آمده است تا خاتم انبيا – صلى الله عليه و آله و سلم – تمام انبيا براى اين بوده است كه جامعه را اصلاح كنند و فرد را فداى جامعه مىكردند. ما فردى بالاتر از خود انبيا نداريم، ما فردى بالاتر از ائمه – عليهم السلام – نداريم، اين فردها خودشان را فدا مىكردند براى جامعه. خداى تبارك و تعالى مىفرمايد كه انبيا را ما فرستاديم. بيّنات به آنها داديم، آيات به آنها داديم، ميزان برايشان داديم و فرستاديم «ليقوم الناس بالقسط» غايت اين است كه مردم قيام به قسط بكنند عدالت اجتماعى در بين مردم باشد، ظلمها از بين برود، ستمگرىها از بين برود و ضعفا به آنها رسيدگى بشود، قيام به قسط بشود. (18 / 6 / 60)
آنهايى كه به ما اشكال مىكنند كه شما چرا سازش نمىكنيد با اين قدرتهاى فاسد، آنها از باب اين كه همه چيز را با چشم مادى ملاحظه مىكنند، با چشم طبيعى حل و فصل اشياء را مىكنند. آنها نمىدانند كه انبياى خدا چه رويّهاى داشتند، با ظالم چطور برخورد مىكردند، يا مىدانند و خودشان را به كورى و كرى زدند. سازش با ظالم، ظلم بر مظلومين است، سازش با ابرقدرتها، ظلم بر بشر است. آنهايى كه به ما مىگويند سازش كنيد، آنها يا جاهل هستند يا مزدور. سازش با ظالم، يعنى، اين كه دست ظالم را باز كن تا ظلم كند. اين خلاف رأى تمام انبياست. انبياى عظام، تا آن جا كه توانستند جديت كردند كه ظلم را از اين بشر ظالم بزدايند، به موعظه، به نصيحت، به امر به معروف، به نهى از منكر، به «انزلنا الحديد فيه بأس شديد»، «أخر الدواء الكىّ» بعد از آن كه موعظه نشد، نصيحت نشد، آخر دوا اين است كه داغش كنند. شمشير، آخرْ دواست. (10 / 4/ 63)