روحانیت، خدمت و مظلومیت
سیاست حذف روحانیت
حجتالاسلام و المسلمين محمدتقی رهبر
زندگینامۀ
فقهای امامیه و علمای شیعه سراسر افتخار و مجاهدت و خدمت بوده است. این فرهنگ
برگرفته از مکتب پرافتخار تشیع است که تفسیری واقعی از اسلام ناب محمدی (ص) است.
حدیث مظلومیت روحانیت نیز به مظلومیت رهبران شیعه پیوند خورده است که با حاکمیت
غاصبان زورمدار به انزوا، تبعیدگاهها یا زندانها و شکنجهگاهها افتادند و بهدلیل
سازشناپذیری و آزادگی جام شهادت را نوشیدند و جامعه آنگونه که باید نتوانست از
وجود آنان بهرهمند شود. همین مقدار که از اسلام نام و نشانی برجاست و از فقه و
فضیلت اثری مانده، از برکات آن پیشوایان معصوم و مظلوم است؛ چه در جهاد فرهنگی
مانند مکتب صادقین (ع) و چه در میدان جهادی مانند کربلا و شهادت آزادمردان آن
میدان. اگر از این فرهنگ عبور کنیم، اسلام و قرآن مفهوم خود را از دست میدهد و جز
نام و مرکب و کاغذ و خاطرات تلخ چیزی باقی نمیماند.
قرآن بهجای بت
سفیانی بر نیزه میرود و حقیقت قرآن را منزوی میکند و مسجد اموی بهجای بتکده مینشیند
و قصرهای شام و بغداد وارث کسری و قیصر میشوند. همۀ اینها به نام اسلام و استفادۀ
ابزاری از دین و قرآن و مسجد و راویان خودفروخته و نتیجه همان میشود که در دوستی
اموی و عباسی بهثبت رسیده است.
به همین مقیاس
روحانیت شیعه با انواع مظلومیت و محرومیت روبهرو میشوند و فقیهنمایان و راویان
دروغپرداز بر مسند فقه و قضا و فتوا مینشینند و جنایتهای حاکمان را توجیه میکنند.
در عصر حضور ائمۀ
طاهرین (ع) و عصر غیبت، سیاست حاکم جز این نبوده و با اندک فراز و نشیبی که داشته
است کمتر فرصتی پیش آمده تا روحانیت شیعه و علمای امامیه میدان گستردهای برای تعلیم
و تدریس فقه جعفری یافته باشند. با این همه، میراث فرهنگی شیعه از میان امواج
سهمگین مصائب راه پیموده و اصالت خود را حفظ کرده و به نسلها و عصرها رسیده است
که امروز شاهد ثمرات آن مجاهدات هستیم و به فضل پروردگار اکنون که قلم در نگارش
این سطور است تجلی مکتب شیعه و فرهنگ مجاهدان را در ایران اسلامی شاهدیم و در حال
گسترش به دیگر اقطار اسلامی است و میرود تا به حاکمیت عدل جهانی بپیوندد؛ انشاءاله.
به بیان قرآن کفهای
روی آب میروند و آب که مایۀ حیات است میماند؛ «اما الزبد فیذهب جفاً و امامایفع
الناس فیمکث فی الارض».
هدف از تحریر
این نوشته بررسی مجاهدت علمای امامیه نیست که این تاریخ مفصلی دارد و منابع تاریخی
به ترسیم آن پرداخته و از مجاهدتها و شهادتها و خدمات آنان موسوعهها نگاشتهاند
که در کتابخانهها ذخیره است و «شهداء الفضیله» مرحوم علامه امینی بخش کوچکی از
مجاهدات عالمان و محدثان شهید را در چند قرن اول هجری ضبط کرده و نمونههای بسیار
و شناخته شده و ناشناخته دارد تا هنگامی که به انقلاب اسلامی و شهدای جبهه و محراب
از علما و ائمه جمعه و طلاب و فضلا که در مقاله قبل اشاره شد، میرسیم.
نقش علما در
مبارزه با استبداد و استعمار فصل دیگری از افتخارات عالمان دین و فقهای اسلام است.
علمای اعلام با تکیه بر همان فرهنگ تشیع که حاکمیت جهل و جور و زر و زور را برنمیتابد.
همواره مدافع استقلال کشور و آزادی ملت از نوع اسارت بیگانه بوده و پرچم مبارزه با
حاکمیت استعمارگران را به دوش کشیدهاند؛ بهویژه در قرون اخیر که نظام سلطۀ
استکباری چشم طمع به ثروت ملی مسلمانان دوخته و آثار و ارزشهای اسلامی را هدف
گرفته و هرازچندی دولتی متجاوز به ملت ایران چنگ و دندان نشان داده است.
علما و فقهای
اسلام، پیشتاز مبارزات ضداستعماری بوده و از پایگاههای مسجد و منبر و کرسی فقاهت،
احکام سیاسی اسلام را تبیین کرده و مردم را به قیام علیه استعمارگران و عصیان
حاکمان دستنشانده فراخوانده و سنگرهایی را فتح کردهاند.
در تاریخ
مشروطیت و برچیدن سلطنت استبدادی، مسئلۀ تحریم تنباکو به فتوای میرزای شیرازی و
پایاندادن به سلطۀ اقتصادی انگلیسها، ملّیشدن صنعت نفت، مجاهدات شهید مدرس و…
شاهدی بر این مدعاست.
مرجع بزرگ آیتاله
سیدمحمد مجاهد در عصر فتحعلیشاه قاجار که روسیه به ایران حمله کرد و کشور را به
اشغال درآورد، از عتبات به ایران آمد و نهضت ضدِروس را در کشور به پا کرد. آیتاله
خوانساری در عراق به جبهۀ جنگ رفت و اسیر شد و مدتها در اسارت بود که نمونههایی
از این دست فراوان است، تا میرسیم به انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (قدساله
روحه) که اوج مبارزه با استعمار و بهثمرنشستن مجاهدات بود و نظام جمهوری اسلامی
را بهارمغان آورد.
دشمنان ملت
ایران و استعمارگران تأثیر عالمان و فقیهان در قیام ملت و مبارزه با استعمار را
دیدند و نوک پیکان حملۀ خود را متوجه روحانیت و مرجعیت شیعه کردند؛ بهخصوص پس از
پیروزی انقلاب اسلامی و زلزلهای که در منطقه و جهان پدید آورد با جدّیت بیشتر به
میدان جنگ و تخریب روحانیت آمدند و فراتر از این مکتب شیعه و فرهنگ جهادی را هدف
گرفتند و آنچه امروز از ترور و انفجار در حسینیهها و کاروانهای زیارتی کربلا بهدست
تکفیریها میبینیم در راستای این سیاست است.
«فکویاما» تبعۀ آمریکا
در کنفرانس بازشناسی هویت شیعه در اورشلیم گفت: «شیعه دو بال دارد؛ یکی سبز، یعنی
مهدویت و عدالتخواهی، دیگری سرخ، یعنی شهادتطلبی. بُعد سوم نیز ولایتپذیری فقهی
است».
وی میگوید: «ولایت
را باید زد تا دو بال دیگر زده شود و در این رابطه شورای نگهبان و نظارت استصوابی
را باید زد».
وی میگوید: «رفاهطلبی
را باید جایگزین شهادتطلبی و ولایتپذیری کرد و اباحیگری را باید رواج داد».
تلاش بیگانه در
تضعیف جایگاه فرهنگ ستمستیز تشیع و حمله به روحانیت و بهکارگیری امپراتور حزبی
غربی برضداسلام و ولایت فقیه و ترویج اباحیگری و رفاهطلبی و بهکارگیری هزاران
رسانه و ماهواره و سایت خبری و تبلیغی در جهت تخریب روح معنویت و اخلاق و مبانی
اعتقادی در راستای اسلامزدایی و اعادۀ سلطه و فرهنگ بیگانه است.
استفاده از
فشارهای خارجی و عوامل بیرونی و بهکارگیری عوامل داخلی و غربباور و لیبرال از
سیاستهای همزمان بیگانه است؛ چیزی که حضرت امام (ره) به آن هشدار میداد و در
پیام به علما و حوزویان فرمود: «تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت بهدست لیبرالها
بیفتد و اطمینان کامل دارم که تمامی مردم در اصول همچون گذشته پشتیبان نظام و
انقلاب اسلامی خود هستند که علاوه بر دهها و صدها صحنه، اعلام حضور و آمادگی خود
در راهپیمایی ۲۲بهمن حقیقت آمادگی خود را به جهانیان نشان دادند و واقعاً دشمنان
اسلام را شگفتزده کردند که تا کجا حاضر به فداکاریاند. من در اینجا خود را
شرمنده و کوچکتر از آن میدانم که زبان بهوصف و تقدیر از آنان بگشایم؛ خداوند
پاداش عظیم این همه اخلاص و رشد و بزرگی را خواهد داد، ولی به آنان که ناآگاهانه
مردم شریف و عزیز ما را متهم به رویگردانی از اصول و انقلاب و روحانیت میکنند
سفارش و نصیحت میکنم که در گفتار و کلمات و نوشتهها با دقت و مطالعه عمل کنند و
برداشتها و تصورات نابهجای خود را بهحساب مردم و انقلاب نگذارند». (صحیفۀ نور، ج
۲۱ و ص ۹۶، بخشی از پیام امام خمینی (قدس سره) به مراجع اسلام و روحانیون سراسر
کشور در تاریخ ۳ اسفندماه 13۶۷)
آنچه ملاحظه میفرمایید
بخشی از پیام معمار انقلاب اسلامی در ۲۴ سال قبل است و جالب اینکه گویی آن بزرگمرد
برای همین روز و همین سال سخن میگفته است و چنین است دیگر بیانات، نامهها و
رهنمودهای معمار اندیشه اسلامی امام خمینی که همواره باید نصبالعین ما باشد.
همچنین جای
سپاسگزاری است از مردم شریف و انقلابی و فداکار بزرگمان که امروز با گذشت 34 سال
از پیروزی انقلاب در ۲۲بهمن ۹۱ حماسۀ بزرگی آفریدند که نظیر آن دیده نشده بود و
چه زیبا بود سخنان رهبر معظم امام خامنهای در رابطه با این حماسه شکوهمند که بهرغم
مشکلات و فشارها و تحریمها، رستاخیز بزرگ ملت، پاسخِ دندانشکنی به دشمنان ایران
اسلامی داد و تعبیری که معظمله نمودند درست الگوی برگرفته از پیام آن روز امام
راحل بود. درست نسخۀ مطابق اصل با همان سیاق و همان ادبیات و خداوند را برای این
نعمت و این رهبری و حضور بینظیر ملت سپاس میگوییم.
اما آنچه در این
میان جایش خالی است، زمانشناسی و مسئولیتپذیری برخی مسئولان است که بهرغم دعاوی
درشتی که دارند از ملت عقب افتادهاند و اهداف و اغراض سیاسی و گروهی را بر مصالح
نظام و کشور و خیر ملت ترجیح داده و در دام غرور و غفلت گرفتار آمدهاند و
متأسفانه برخی عملکردها و ضعفها بهگونهای است که خسارت آن متوجه عقاید و
باورهای کسانی میشود که از عمق کافی برخوردار نیستند و بهانهای بهدست دشمنان میدهد.
افزون بر این برخی فرصتطلبیها و بداخلاقیهای سیاسی برخلاف انتظار مشاهده میشود
که ناشی از غرور و غفلت و انحراف و خودخواهی و توهمزدگی است و در این شرایطی که
ملت چشم به راه تلاش برای رفع مشکلات آنها بهویژه اقتصادی در شرایط تحریم خارجی و
ضعف عملکردهای داخلی است، دغدغهها در رقابتهای سیاسی و مطرحکردن خود و عقبزدن
دیگران نباید خلاصه شود. حقا که آزمایش بزرگی است برای دستاندرکاران امور و جریانهای
سیاسی بهویژه در این ایام که به استقبال انتخابات ریاستجمهوری میرویم و اگر
خویشتنداری و از خودگذشتگی و خدامحوری و حقجویی و اخلاص و ایمان و عقلانیت نباشد
میدان مناسبی برای دشمنانی است که خود را برای چالشآفرینی آماده کردهاند. امید
است که مسئولان و جناحهای سیاسی بهدرستی از این آزمایش بیرون آیند که هم خدا
راضی باشد و ملت سربلند و نیز دشمن ناکام.
سوتیتر:
1-
شیعه دو بال دارد؛ یکی سبز، یعنی مهدویت و عدالتخواهی،
دیگری سرخ، یعنی شهادتطلبی. بُعد سوم نیز ولایتپذیری فقهی است
2-
آنچه در این میان جایش خالی است،
زمانشناسی و مسئولیتپذیری برخی مسئولان است که بهرغم دعاوی درشتی که دارند از
ملت عقب افتادهاند و اهداف و اغراض سیاسی و گروهی را بر مصالح نظام و کشور و خیر
ملت ترجیح دادهاند