استواری در عمل

حجت‌الاسلام
دکتراصغر هادوی

دو اتفاق عجیب در سیره پیامبر«ص» وجود دارد که نمی‌توان به
سادگی از آن گذشت بلکه باید پایه و مبنایی برای بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها در حوزه‌های
فرهنگی و اقتصادی ـ سیاسی باشد. این اتفاق آنقدر مهم بوده است که دو مرتبه در یک
موضوع رخ داده است.

۱ـ زمانی که ابراهیم فرزند پیامبر خدا«ص» از دنیا رفت، هنگام
دفن او حضرت داخل قبر رفتند و خللی را مشاهده کردند و آن را با دست خود درست
نمودند. اینجا برای همه کسانی که شاهد ماجرا هستند سؤال پیش می‌آید که خود قبر
حفره بزرگی است که با ریختن خاک پر می‌شود، چه رسد به حفره‌های کوچکی که درون آن
است، پس چرا پیامبر«ص» ابتدا حفره‌های کوچک را پر می‌کند و داخل قبر را به شکلی
مطلوب درمی‌آورد؟ این اتفاق در سال دهم هجری رخ داده است.

قبل از آن هم در سال پنجم هجری صحابه مشابه این رفتار را از
پیامبر دیده بودند، هنگامی که حضرت، سعدبن معاذ را دفن می‌کردند، لحد درست کردند و
خشت‌های داخل قبر را همگون درست کردند و داخل قبر را آراستند، باز همان سؤال قبلی
پیش می‌آید که قبر به تدریج دچار فرسایش می‌شود و آن آراستگی از بین می‌رود پس
حکمت عمل رسول خدا چیست؟ پیامبر در پاسخ به این شبهه فرمودند: «ای لا علم انه
سیبلی و یصل الیه البلاء و لکن الله یحق عبداً اذا عمل احکمه؛ من می‌دانم آن به
زودی کهنه می‌شود ولکن خدا بنده‌ای را دوست دارد که هنگامی که کاری انجام می‌دهد
محکم سازد.»

با اندکی تفاوت مشابه همین تعبیر را به هنگام دفن ابراهیم هم
فرمودند: «اذا عمل احدکم فلیتقن؛(۲) با استواری انجام دهد.»

از این رفتار پیامبر«ص» می‌توان نکته‌های مهم و کارگشایی به
دست آورد:

۱ـ این سخن می‌توانست در کنار کارهای دیگر و شاید مهمتر گفته
شود ولی در هنگام دفن و در کنار قبر این اهمیت را دارد که به مسلمین گوشزد کند حتی
در کندن قبر هم که هیچ ماندگاری و جلوه دنیوی ندارد خوب کار کردن مطلوب است چه رسد
به کارهای مهمتر و ماندگارتر که می‌تواند منشأ اثرات اجتماعی باشد که در آن موارد
باید به طریق اولی به استواری عمل توجه نمود.

۲ـ این سخن پیامبر«ص» مثل بقیه کلمات نورانی ایشان مبنای قرآنی
دارد، در سوره ملک آمده است: «همان که مرگ و زندگی را پدید آورد تا شما را
بیازماید که کدامتان نیکوکارترید.»(۳)

و امام صادق«ع» در ذیل این آیه فرمودند: «منظور این نیست که
کدامیک بیشتر عمل می‌کنید، بلکه منظور آن است که کدامیک صحیح‌تر عمل می‌کنید.»(۴)

و آن نفرموده است «اکثر عملاً» که یک نگاه کمیتی است، بلکه
توجه به «احسن عملاً» کرده است که نشان دهد جنبه کیفی عمل اهمیت بیشتری دارد.

۳ـ در پیام نوروزی سال ۱۳۹۱ مقام معظم رهبری از واژه اتقان در
تولید ملی استفاده کردند و افزون به تشویق استفاده از کالای داخلی به کیفیت کالا
اشاره کردند و فرمودند: «ما باید بتوانیم از کارگر ایرانی حمایت کنیم، از سرمایه‌دار
ایرانی حمایت کنیم و این فقط با تولید ملی امکان‌پذیر خواهد شد. سهم دولت در این
کار پشتیبانی از تولیدات داخلی صنعتی و کشاورزی است، سهم سرمایه‌داران و کارگران،
تقویت چرخه تولید و اتقان در کار تولید است.»(۵)

بیانات ایشان نشانگر بهره‌گیری مناسب از کلمات معصومین است با
آنکه برگردان فارسی اتقان، استواری است و ایشان به فارسی توجه ویژه‌ای دارند،
استفاده از واژه «اتقان» که در کلام رسول خدا آمده است خالی از لطف نیست.

۴ـ اگر کالای تولیدشده از استواری و زیبایی لازم برخوردار باشد
می‌تواند خواسته مشتری را تأمین کند و تقاضای کالای داخلی را افزایش دهد. در
روایتی از پیامبر«ص» می‌خوانیم: «خداوند دوست دارد هر کس هر کاری را نیکو انجام
دهد.»(۶)

اگر این چنین کاری انجام شود کالای تولیدشده نباید به درجه یک
و درجه دو تقسیم شود، همه کالاها باید مرغوب و درجه یک باشند. پذیرفتنی نیست در
کشورهای غیراسلامی این شاخص رعایت شود، ولی مسلمین توصیه پیامبر«ص» را به فراموشی
بسپارند.

۵ـ مهمترین نکته که از روایت به دست می‌آید اینکه یک اصل
اقتصادی از سیره پیامبر«ص» به دست می‌آید و آن تولید کار با کیفیت است. امروزه
برای کیفی کردن کالاها، هزینه‌های زیادی پرداخت می‌شود که اگر شعار همه
تولیدکنندگان در همه حوزه‌ها، «استواری در عمل» باشد نیاز به این هزینه‌ها نیست.

از آغاز یک پروژه، اصل بر این باشد که سازمان تولیدکننده بنا
دارد بهترین و مرغوب‌ترین کالا را تحویل دهد، با این نگاه زمان را به خوبی مدیریت
می‌کند و به دنبال آن از بهره‌وری به عنوان یک سیستم کاهنده هزینه‌ها استفاده می‌کند.

مصرف‌کننده وقتی کالایی را تهیه می‌کند فقط هزینه‌های ظاهری را
می‌بیند. به گمان او هزینه کالا فقط شامل نهاده‌های تولید و حقوق و دستمزد و اجاره
ساختمان و هزینه آب و برق است، اما برای یک کالا، هزینه‌های ناپیدایی وجود دارد که
اگر تولیدکننده این باور به استواری در عمل را در سازمان خود نهادینه کرده باشد،
این هزینه‌ها را بر مصرف‌کننده تحمیل نمی‌کند. برای نمونه به بعضی از این هزینه‌های
پنهان که به چشم مصرف‌کننده نمی‌آید اشاره می‌شود:

۱ـ هزینه خرابی داخلی: این هزینه‌ها به کاستی‌های پیش از تحویل
به مشتری اطلاق می‌شود که شامل اقلامی است که معمولاً به علت عدم کیفیت دور ریخته
می‌شود.

۲ـ هزینه تعمیرات کالاهای معیوب و اصلاح آنها

۳ـ هزینه علت‌یابی عیب‌ها

۴ـ هزینه خرابی‌های خارجی که شامل هزینه‌های بعد از تحویل کالا
به مشتری می‌شود، مثل هزینه تعویض کالا

۵ـ هزینه‌های ارزیابی شامل هزینه‌های بازرسی مواد تشکیل‌دهنده
کالا، بازرسی و آزمون مواد در حین تولید و بعد از تولید

۶ـ هزینه‌های کنترل کیفیت بعد از تولید

علاوه بر این هزینه‌ها تصور کنید هزینه‌هایی که صرف آموزش
نیروهایی می‌شود که در چرخه تولید برای بهبود کیفیت کالا به کار گرفته می‌شوند که
برای نمونه می‌توان به مدل شش‌سیگما (۶sigma) اشاره کرد که این روش به دنبال عملکرد دقیق، حداقل تغییر و
کمترین هزینه است. با این روش سعی می‌کنند خرابی‌ها را به حداقل برسانند و یا مدل QFD (Quality
function deployment) که دنبال هزینه
کمتر و کیفیت برتر است و یا مدل TQM (Total
Quality Management) که به دنبال
استانداردهای بالاتر، کیفیت بهتر، هزینه کمتر و جلب رضایت مشتری است.(۷)

همانطور که ملاحظه شد تمام هزینه‌ها در راستای بهبود کیفیت در
کار پرداخته می‌شود و بر همه این هزینه‌ها، هزینه زمان هم افزوده می‌شود، فرصت‌هایی
که قابل برگشت نیستند و می‌شود آن فرصت‌ها را در کارهای بیشتر و بهتر هزینه کرد.

امید است با الگو قرار دادن پیامبر«ص» به عنوان اسوه حسنه، همه
مردم جهان، پیام ۱۴ قرن پیش ایشان را از درون قبر کودکی ۱۸ ماهه گوش فرادهند و
استواری در عمل را شعار همیشگی خود قرار دهند.

آنچه در این نوشتار کوتاه بیان شد بیشتر از نگاه اقتصادی بود،
ولی همانطوری که درصدر آن آمد در عرصه‌های سیاسی و فرهنگی هم می‌تواند به عنوان یک
اصل باشد. بسیاری از طرح‌های فرهنگی از استحکام لازم برخوردار نیستند، لذا خروجی
مورد نظر را ندارند. باید طرح‌های جامع فرهنگی داده شود تا جامعه را در راه رسیدن
به نقطه هدف که مورد نظر اسلام است یاری کند و همینطور در عرصه سیاسی و روابط
خارجی با توجه به اقتضائات کشور طرح‌های پایدار و استوار را ارائه نمود که در
راستای عمل به قرآن و عترت پیامبر«ص» باشد.

 

پی‌نوشت‌ها

۱ـ وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۸۸۳.

۲ـ همان.

۳ـ ملک، ۲.

۴ـ تفسیر صافی.

۵ـ Khamenei.ir

۶ـ‌ کنزالعمال، ح ۹۱۲۵.

۷ـ Vista.ir