سیاست تا دیانت

محمد صالح

فقه‌الارشاد و فقیه‌الاوتاد

بدان ای پسر! ایدک الله فی الدارین که «ارشاد» بر وزن  افساد از اسامی  ذو وجوه است و ادیب  کوفی آن را جمع‌الاضداد خوانده است و معنای آن جز با سیاق عبارت تفهیم نخواهد شد. پس اگر زید گوید: «ارشاد  شدم» مقصود آن است که از ضلالت خلاصی یافتم و اگر عمر گوید: «متولی ارشاد شدم» منطوق آن است که مرا بر اضلال خلایق گمارده‌اند! و «ارشاد» در لسان ملوک و حکام، دیوانی است که امور مطربان و  مغنیان و رامشگران و عمله خلوت و طرب و رقاصان و… را تمشیت می‌کند، فلذا در باب آن مستحدثات فقهیه و شبهات و استفتائات و «ان قلتهای» متعدده طرح گشته و عالم فرید دهر، زبده الفقها و خیره الحکما، افقه الافقها الارشاد، فقیه الاوتاد، سماحه مولانا ابن جنت العلما ملقب به «شیخ شوخ» من باب اداء تکلیف به تألیف رساله نادره «فقه الارشاد فی بیان احکام افساد» اقدام و ذخیره آخرت خویش و اسباب خروج خلق از وادی جهل و تحیر را فراهم آورده، کثره اله امثاله! و در این رساله اعجب و اغرب فتاوای فقهیه جمع است مثلأ:

الف) حکم بر وجوب غنی در حال که مطربین و مغنیان زن باشند و خاصه آن که زنی واحد (که اهل فسق او  را تک‌خوان گویند) و به سیاق مجالس طرب به ترجیع و چَه‌چَهه اقدام کند و در باب سیم این کتاب آمده که: «استماع غنی خاصه آنکه مغنیه و مطربه از نساء میان سال باشد بر عموم رجال واجب است و مخالفت با آن در حکم محاربه با اصل دیانت است و عموم مؤمنین باید در ترویج غنی و طرب بکوشند تا این لذت بی‌مثال از انحصار فساق به درآید و شیخنا مهاجرانی حفظه الله فی لندن فرموده که وجوب استماع به صوت زن مغنیه از باب «کلو من الطیبات» جایز است و انا اقول بل واجب است و در خبر است از ابوهریره که روایت کرده  شیطان در بیتی که صوت زن مطربه در آن باشد داخل نشود (چرا که حاجتی به دخول او نیست).

ب) فتوا بر حلیت جمیع افعال اهل هنر (اعم از رامشگر و مطرب و رقاص و آکتور و مزقانچی و…) و در  توضیح این فتوا، مصنف هداه الله انشاالله به قاعده «رفع القلم» تشبث نموده و جماعت مذکوره را مصداق «رفع عن امتی تسع» دانسته چرا که این جماعت یا در خلسه و نئشه‌اند یا در سکر و نوم و تغافل که در هر حال از مصادیق رفع القلم محسوب  می‌شوند والله اعلم.

ج) امّا جواز حیلت بر مؤمنین در امور ارشاد از غرائب این رساله است. و «شیخ شوخ» از باب احتیاط واجب و عنداللزوم فتوا بر وجوب حیلت بر مؤمنین داده، خاصه آنجا که مؤمنان و اهل علم از مؤمنین بر امرای ارشاد بابت افعال قبیحه رایج در «ارشاد» از باب نهی از منکر، امر و نهی کنند به فتوای «شیخ شوخ» جایز بَل واجب است بر امرای «ارشاد» که دست بر دیده نهاده و بگوید سمعأ و طاعتأ و بعد هر آنچه خواهد کند و در باب ثامن از این کتاب شریف چنین آورده که: اطاعت امر و نهی مؤمنان در امور ارشاد کراهت شدیده دارد و بر مدیران ارشاد است تا حد وسع، مطالبات مؤمنان و اهل علم و فقها و مجتهدان را من «اذن» داخل و من «اذن اخری» خارج گردانند و جز بر مدار امیال اهل هنر نچرخند که در یوم‌الحساب از مدیران ارشاد جز رضایت اهل هنر عملی مقبول نخواهد بود!

 

تغییر در مواضع امام

یک دستفروش سیاسی در گفت‌وگو با سایت جماران: اگر امام امروز بودند با نهضت آزادی این‌گونه برخورد  نمی‌کردند. امام خود را معصوم نمی‌دانست و در آخر عمر اشاره کرد که در چند جا اشتباه کرده. باید در شرایط فعلی در برخی سخنان و مواضع امام تغییر ایجاد کنیم.

۱ـ این دوره‌گرد سیاسی اگر برای یک‌بار هم شده «صحیفه امام» را خوانده بود، می‌فهمید که امام، میدان دادن به اعضای نهضت آزادی در ابتدای انقلاب و عدم برخورد قاطع با لیبرال‌ها را از جمله اشتباهات خود اعلام کرده‌اند!

۲ـ دوره‌گرد انسان شریفی است که صبح تا شب می‌خرد و می‌فروشد برای اینکه شب نانی به کف آرد و به غفلت نخورد. امّا دوره‌گرد سیاسی کسی است که بدون توجه به قدر و قیمت هر چیز فقط به «فروش» فکر می‌کند آن هم برای نشستن روی یکی از صندلی‌های قدرت! اینکه چه می‌فروشد برایش اهمیّت ندارد. مهم رسیدن به قدرت است! دوره‌گرد سیاسی اولین چیزی را که برای فروش عرضه می‌کند شرافت و آبروست (البته اگر از قبل داشته باشد!)

۳ـ اینکه چرا هر دوره‌گرد سیاسی به خود اجازه می‌دهد دربارۀ حضرت امام اظهارنظر کند (آن ‌هم درباره  اشتباهات امام! و ضرورت تغییر در برخی سخنان و مواضع ایشان) بحثی ‌است و اینکه چرا رسانه‌ای که وظیفه‌اش حفظ و نشر آثار امام است منعکس‌کننده و مروج این افاضات شده، بحثی دیگراست! یعنی این روزها «تنظیم و انتشار آثار امام» به معنی «تحریف و تغییر» آثار ایشان است؟

۴ـ از دوره‌گردی که عیالش جلوی دوربین عکاسی نشریات سعودی ایستاده و چادر از سر برداشته و ژست گرفته تا عکسش در دست حرامیان آل‌سعود دست به دست بگردد، توقعی جز این نمی‌رود که از تغییر در سخنان و مواضع امام سخن بگوید (چون امام مظهر غیرت دینی در تمامی عرصه‌ها بوده‌اند) امّا از مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام حتماً انتظار می‌رود که رسانه‌اش تریبون دوره‌گردان سیاسی نشود!

 

 

چند نفر؟

یک مقام  مسئول در وزارت ارشاد: انتشار یک کتاب «موهن» مگر چند نفر را فاسد می‌کند؟

۱ـ بستگی دارد! بعضی کتاب‌ها می‌توانند یک نفر را فاسد کنند، امّا ممکن است آن یک نفر عیال یا دختر یک  مقام مسئول باشد.

۲ـ اصولاً اگر چند نفر را فاسد کند شما انتشار آن‌ را ممنوع خواهید کرد؟ هزار نفر؟ دو هزار نفر؟ یک میلیون  نفر؟ یا به صورت دقیق و با دو رقم اعشار ۳۴/۲۵۳۴ نفر؟

۳ـ بر همین مبنی سایر مقامات مسئول در دولت می‌توانند چنین استدلال کنند که:

الف) توزیع یک محموله رب گوجه فاسد مگر چند نفر را مسموم خواهد کرد که ما زحمت بکشیم و جلوی  توزیع آن ‌را بگیریم؟

ب) فروش یک وانت مواد مخدر مگر چند نفر را معتاد می‌کند که ما آن را توقیف کنیم؟

ج) طبابت یک پزشک تقلبی مگر چند نفر را خواهد کشت که جلوی نان خوردن او را بگیریم؟

۴ـ و البته بر همین اساس بعضی هم می‌توانند نتیجه بگیرند انتشار یک شایعه خیلی بد علیه مقامات یا فلان مسئول وزارت ارشاد مگر برای چند نفر ذهنیت منفی ایجاد می‌کند که ما چنین نکنیم؟ یا تهمت زدن به مدیران ارشاد مگر آبروی چند نفر را می‌برد که از آن جلوگیری می‌شود؟

۵ـ مهمترین عذابی که خدا می‌تواند بر سر یک مقام ارشاد نازل کند این است که او را از نعمت عقل محروم کند!

 

 

فقط خلع لباس

* یک ملبس به لباس روحانیت: برخی موضوعات حاشیه‌ای مانند «حجاب»، متأسفانه ارزش تلقی می‌شود و بعضی‌ها ‌به خاطر اجرای یک کنسرت زمین و زمان را به هم می‌زنند.

حاشیه: گویندۀ این عبارت مدتی هم وزیر کشور بوده است!

* کاملاً با ایشان موافقیم! وقتی بعضی‌ها احکام شرعی مثل «حجاب» را حاشیه‌ای تلقی می‌کنند و از غیرت دینی مردم در اعتراض به رقاصی و مطربی خلاف شرع آن هم در کشور امام زمان رنج می‌برند، دیگر نباید  کسی به خلع لباس یکی از این بعضی‌ها توسط دادگاه ویژه روحانیت اعتراض کند! چون خلع لباس فرد مذکور خیلی حاشیه‌ای‌تر از حاشیه‌ای بودن حجاب است و لزومی ندارد بعضی‌ها برای خلع لباس یک «روحانی نما» زمین و زمان را به هم بریزند.

 

مهمتر از هوا فضا

دولت «پژوهشگاه فضایی ایران» را منحل کرد.

ـ می‌دانید که «پژوهشگاه فضایی» از اول هم یک چیز زیادی بود! مثل انرژی هسته‌ای یا آب سنگین اراک و صنایع ساخت موشک و خیلی امور زائد دیگر! وقتی مملکت با بی‌پولی و کسر بودجه مواجه است، باید بیت‌المال را در جاهای لازم و معقول خرج کرد! مثلأ پس از انحلال پژوهشگاه فضایی می‌شود با بودجه آن چندین کنسرت شاد بر پا کرد تا مردم با دیدن و انجام حرکات موزون، ضمن نهادینه کردن شادی، از ابتلا به کمر درد پیشگیری کنند و یا اینکه اعتبارات پژوهش‌های فضایی را خرج چاپ کتب ضاله کرد و از این طریق فکر و ذهن جوانان را بارورتر ساخت! ترتیب دادن چند تئاتر با موضوعاتی ضروری مثل روابط دوستانه دخترها و پسرها در خیابان و دانشگاه و تقویت فمینیسم و ترویج آن از طریق برپایی همایش‌های دفاع از تجرد زن و استقلال او از خانواده در سراسر کشور از جمله دیگر مواردی است که شایسته است پس از انحلال «پژوهشگاه فضایی ایران» و از محل صرفه‌جویی ناشی از این انحلال، بودجه و اعتبار دریافت کنند!

* نکته حاشیه‌ای: پژوهشگران خارجی دریافته‌اند انجام پژوهش‌های فضایی برای ملت ایران اصلأ مفید نیست چون ممکن است آنها را «هوایی» کند و یا میزان «سر به هوا» شدن جوانان را افزایش دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *