انتفاضه فلسطین از چه زمانی و چگونه شکل گرفت؟

پاسخ به شبهات تاریخی اشغال فلسطین

 

مجید صفاتاج

مقدمه

انتفاضه(۱) یا قیام فراگیر فلسطین اشغالی یا آنچه به نام انقلاب مساجد یا معجزه‌ قرن بیستم(۲) نامیده شده، اولین جهاد مردم فلسطین بر ضد رژیم صهیونیستی اسرائیل نیست و طبیعتاً آخرین آن نیز نخواهد بود، بلکه حرکتی مردمی و حلقه بارزی است از سلسله و زنجیره جهاد تاریخی مردم فلسطین که از سال ۱۹۴۸م به روش‌های گوناگون , در قالب‌ فعالیت‌های حزبی و گروهی و حرکت‌های مردمی و یا اعتصاب جریان داشته است.

به‌طورکلی نمی‌توان انتفاضه را از تاریخ مقاومت فلسطین و مبارزه با دشمن صهیونیستی جدا کرد، مبارزه‌ای که از زمان سلطه استعمار انگلیس بر این سرزمین شروع شد و با تشکیل دولت اسرائیل ادامه یافت و با تشکیل گروه‌های مقاومت فلسطینی از سال ۱۹۶۵، قالب و شکل حزبی و گروهی به خود گرفت تا اینکه جریان‌های سیاسی فلسطینی به دلایل گوناگون به‌تدریج از مرکزیت مبارزه با رژیم صهیونیستی خارج شدند و روز به روز مشعل مبارزه با این رژیم به خاموشی گرایید، اما انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی«ره» با وارد کردن اسلام به صحنه مبارزاتی مردم فلسطین، به کالبد و جسم نیمه‌جان نهضت فلسطین که رو به سردی گراییده بود، جانی دوباره بخشید؛ آتش زیر خاکستر انقلاب فلسطین شعله‌ور شد و مردم این سرزمین با الهام از انقلاب اسلامی ایران و الگو قرار دادن مقاومت اسلامی لبنان دست به قیامی فراگیر و همه جانبه‌ در سرزمین‌های اشغالی فلسطین زدند که در مرحله اول در انتفاضه دسامبر ۱۹۸۷ متبلور شد(۳) و نقطه اوج آن در در مرحله دوم و انتفاضه الاقصی تجلی یافت.

 

عوامل مؤثر در شکل‌گیری انتفاضه اول

انتفاضه اول که به «انتفاضه بزرگ» یا «انقلاب سنگ»(۴) شهرت دارد، قبل از شروع مذاکرات سازش اعراب و اسرائیل در اثر حادثه‌ای غیرسیاسی یعنی کشته شدن چند فلسطینی توسط یک کامیون‌دار اسرائیلی، از کرانه باختری رود اردن و نوار غزه در دسامبر۱۹۸۷ آغاز شد، هر چند که رویداد فوق‌الذکر جرقه‌ای برای شعله‌ور شدن آتش قیام مردم فلسطین علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی بود، اما این انتفاضه‌ را نمی‌توان تابع علت واحدی دانست.  شکل‌گیری و گسترش این قیام فراگیر و مقاومت مردمی فلسطین و استمرار آن، بدون شک تابع علل و عوامل متعددی در ابعاد فلسطینی، منطقه‌ای و جهانی است که در ذیل به مهم‌ترین آنها اشاره می‌شود:

الف) عوامل فلسطینی

عوامل فلسطینی تأثیرگذار در شکل‌گیری انتفاضه و مقاومت مردم فلسطین را در می‌توان در موارد ذیل خلاصه کرد:

 

۱ـ به نتیجه نرسیدن مبارزات پیشین گروه‌های فلسطینی

به نتیجه نرسیدن مبارزات پیشین گروه‌های فلسطین که در شکل‌ها و قالب‌های گوناگون و متعدد سیاسی چپ و غیرمذهبی شکل گرفته بودند، نه تنها پیروزی ملت فلسطین بر ضد اشغالگری صهیونیسم را به ارمغان نیاورد، بلکه موجب اختلاف بین طبقات گوناگون فلسطینی و ناکامی فلسطینیان در برابر رژیم صهیونیستی شد. این گروه‌ها علاوه بر اختلاف‌هایی که با یکدیگر داشتند، مبارزه خود بر ضد رژیم صهیونیستی را در خارج از سرزمین‌های اشغالی فلسطین سازماندهی کردند، آن هم به صورت محدود، غیر مستمر و مقطعی. این گروه‌ها و سازمان‌های مقاومت، پایگاه‌هایی در کشورهای همجوار فلسطین اشغالی، مثل سوریه، مصر، اردن، لبنان و حتی دیگر کشورهای عربی همچون عراق، لیبی و الجزایر داشتند، لذا مجبور بودند سیاست‌های خود را با سیاست‌های رژیم‌های عربی همسو و هماهنگ کنند، در این صورت، مبارزه با رژیم اشغالگر قدس منوط به رضا و توافق این رژیم‌ها بود.

 

۲ـ اختلافات داخلی گروه‌های مقاومت فلسطینی

اختلاف‌های گروهی و تفرقه داخلی عامل دیگری بود که گریبانگیر مقاومت فلسطین تا پیش از انتفاضه شده بود. برخی از کشورهای عربی، پس از سال ۱۹۶۷ جنبش مقاومت فلسطین را خطری برای خود احساس و اقدام به ایجاد و یا تقویت جناح‌ها و افراد وابسته به خود در سازمان آزادی‌بخش فلسطین کردند؛ یعنی هرکدام، جناحی را در داخل مقاومت فلسطین تشکیل دادند که اولین هدف و مأموریت آن، حفظ منافع کشور موردنظر خود در مسئله فلسطین بود. این اختلاف‌ها و جناح‌بندی‌ها در داخل مقاومت فلسطین، پدیده‌ای شوم و مسموم برای مبارزات ضدصهیونیستی فلسطینیان بود، زیرا در بعضی موارد، اختلاف‌ها آن‌قدر عمیق و گسترده شدند که کار از انشعاب و تحزب و گروه‌گرایی گذشت و حتی به درگیری مسلحانه و تصفیه‌های خونین میان آنها انجامید.

 

۳ـ تبدیل مبارزات ضدصهیونیستی گروه‌های مقاومت به مذاکرات سیاسی

در بعد مبارزه با رژیم صهیونیستی، فلسطینیان تا پیش از انتفاضه نه تنها نتوانستند پیشرفت و تحولی چشمگیر داشته باشند، بلکه در مقایسه با مبارزات سال‌های اولیه پس از اشغال فلسطین (۱۹۴۸) نیز فاصله بیشتری تا پیروزی و تشکیل کشور مستقل فلسطینی پیدا کردند.(۵) افزون بر آن هر سال که از اشغال فلسطین گذشت، مبارزه گروه‌های مقاومت فلسطینی با رژیم اشغالگر قدس از شکل و محتوای نظامی خارج شد و بیشتر جنبه سیاسی و دیپلماسی پیدا ‌کرد، به‌نحوی که در برخورد با اسرائیل دو گام به عقب و یک گام به جلو برداشتند. مجموعه رویدادهای فوق‌الذکر باعث شدند تا فلسطینیان ساکن سرزمین‌های اشغالی دچار احساس سرخوردگی عمیق شوند، از این رو تصمیم گرفتند به جای دل بستن به نیروهای مسلح سازمان آزادی‌بخش فلسطین و شعارهای گروه‌های مقاومت، در فکر چاره‌ دیگری باشند.

آنهایی که حدود چهل سال در داخل سرزمین‌های اشغالی، چشم امید به مبارزه گروه‌ها و سازمان‌های فلسطینی و کمک نظامی کشورهای عربی دوخته بودند، روز به روز نقطه‌ امید و اتکایشان به گروه‌های مقاومت فلسطینی کمتر شد. آنها شاهد انحطاط و فروپاشی مبارزات سازمانی، سیاسی و دیپلماسی عرب‌ها در برابر تقویت سلطه اسرائیلی‌ها بر سرنوشت و سرزمین خود و احداث مداوم شهرک‌های مهاجر‌نشین یهودی ‌بودند، لذا به فکر ایجاد مقاومت حرکتی وسیع و مردمی و غیروابسته بر ضد اسرائیل در داخل سرزمین‌های اشغالی فلسطین افتادند.

ب) عوامل منطقه‌ای

عوامل منطقه‌ای مؤثر در شکل‌گیری انتفاضه و مقاومت مردمی فلسطین عبارتند از:

۱ـ پیروزی انقلاب اسلامی ایران

پس از اینکه مردم فلسطین تجربه‌های تلخ رهبران سیاسی خود را پشت سر گذاشتند و هیچ روزنه امیدی در افق و آرزوهای آنها هویدا نشد، انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوست. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ به رهبری امام خمینی، انوار مقدس آن بر منطقه تابید و رکود و تاریکی و یأس و ناامیدی را از صحنه‌ فلسطین زدود. انقلاب اسلامی ایران از آغاز، شعار آزادی قدس شریف و فلسطین را از چنگال رژیم اشغالگر قدس و فرزند نامشروع نظام سلطه جهانی سر داد. امام خمینی مسلمانان جهان را به بسیج تمام توان و امکانات خود برای رویارویی با صهیونیسم غاصب دعوت کرد و شعار نابودی اسرائیل را سرلوحه فعالیت‌های مسلمانان قرار داد. جمهوری اسلامی ایران نیز به تبعیت از رهبر و بنیانگذار خود، اولین سفارت فلسطین در جهان را در تهران بازگشایی کرد. مدتی از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نگذشت که موج اسلام‌خواهی در کشورهای مسلمان منطقه شروع شد. نسل جوان فلسطینی که از مبارزات ظاهری و غیر اصولی سازمان‌ها و گروه‌های فلسطینی، در قالب‌های سوسیالیسم، مارکسیسم، و ملی‌گرایی عربی مأیوس و ناامید شده بودند، روح انقلابی حاکم بر ایران را لمس کردند.

به تدریج، با طرح ایدئولوژی اسلام از سوی انقلاب ایران در برخورد با مشکلات جهان اسلام، به‌ویژه مسئله فلسطین، تصور جدیدی در اذهان فلسطینیان شکل گرفت که در آن نشانه‌های انقلاب و سرکش و طغیان بر ضد اشغالگران آشکار بود، اما این مرتبه مقاومت و قیام مردم فلسطین جدی‌تر نمایان شد و از بحث و از سازش با اسرائیل در آن خبری نبود. آنها راه‌حل خلأ موجود در صحنه مبارزاتی فلسطین را یافتند و به سوی مذهب روی آوردند. لذا، گرایش به اسلام در نسل جدید فلسطین و گسترش نشانه‌های آگاهی و ظلم‌ستیزی که با دین حنیف الهی تطابق داشت شروع شد و نقش گروه‌ها و احزاب ملی و چپ‌گرا روز به روز در داخل فلسطین اشغالی کمرنگ و ماهیت واقعی آنها مشخص شد. با احیای این تفکر در فلسطین، مبارزات سیاسی سازمانی و گروهی خارج از مناطق اشغالی رو به افول نهاد و اولین آثار مقاومت مردمی و  انتفاضه فلسطین در سال ۱۹۸۷ هویدا گردید.

۲ـ مقاومت اسلامی لبنان

پس از اشغال جنوب لبنان و تسلط صهیونیست‌ها بر آن در سال ۱۹۸۲م مقاومت اسلامی لبنان در خلال مقاومت مسلحانه مردمی خود در جنوب لبنان در برابر اسرائیل اشغالگر، به‌حق نمونه پویا و زنده‌ای از حرکتی جهادی و انقلابی را به نمایش گذاشت.

پس از تجاوز اسرائیل به جنوب لبنان در این سال و شکست طرح‌های سازشکارانه سیاسی ـ نظامی رهبران سیاسی سازمان آزادی‌بخش فلسطین و پس از آشکار شدن ماهیت دولت‌های سازشکار عرب، مقاومت اسلامی که پا به صحنه سیاست و عرصه کارزار با صهیونیست‌ها گذاشته بود، نقطه عطف جدیدی در کشمکش‌های اعراب‌ و اسرائیل به وجود آورد که اصالت و ماهیت اسلامی داشت. مقاومت اسلامی لبنان با تمسک به همین خط و روش توانست طرح صهیونیست‌ها را در لبنان به شکست بکشاند و نیروهای متجاوز و متجسار آن را مجبور به عقب‌نشینی از این کشور کند.

حرکت‌های چشمگیر و جهادی مقاومت اسلامی در جهان اسلام منعکس و آثار آنها به‌خوبی در فلسطین اشغالی آشکار شد. این اقدام‌ها در دل‌های مأیوس و طوفان‌زده جوانان مسلمان فلسطینی، روزنه و نور امیدی را گشود و توانست راه‌های دیگر مبارزه با رژیم صهیونیستی و حامیان این طرز تفکر را به زباله‌دان تاریخ بسپارد. جوانان فلسطینی که شاهد عملیات متهورانه و شهادت‌طلبانه نیروهای مقاومت اسلامی لبنان بودند، وضع خود را در مناطق اشغالی فلسطین با وضع مسلمانان جنوب لبنان مقایسه کردند و دریافتند روحیه‌ای که در جنبش انقلابی مقاومت اسلامی لبنان دمیده شده، می‌تواند در انقلاب فلسطین نیز کارساز و مؤثر باشد و پیروزی بر دشمن منحصر به یک منطقه و جبهه محدود نیست و امکان پیروزی در جای دیگر نیز وجود دارد.

با مقاومت اسلامی لبنان، روحیه جهادی و مبارزات ضدصهیونیستی در داخل فلسطین از نو برانگیخته شد و آنان توانستند اعتقاد به خداوند و اعتماد به نفس و انگیزه‌های مقاومت و انقلاب را در دل تمام طبقات فلسطینی در برابر اسرائیل زنده کنند.

به این ترتیب، ملت مسلمان فلسطین با بهره‌گیری از انقلاب اسلامی ایران و مقاومت اسلامی لبنان تصمیم گرفت تا با اعتقاد به اسلام و برخورداری از روحیه انقلابی، مرحله جدیدی را برای مبارزات رهایی‌بخش خود آغاز کند. آنها درک کردند که دامنه انقلاب اسلامی به یک محدوده جغرافیای منحصر نیست،  شعاع آن فراتر رفته است و به‌زودی تمام دنیای اسلام را دربر می‌گیرد. انقلابی که عظمت اسلام را نمایان کرد و امت اسلامی را از مرحله ذلت و خواری و خضوع در مقابل استکبار و عوامل دست‌نشانده‌اش به مدارج پیروزی و رهایی و استقلال ‌رساند.

۳ـ سازش بعضی از سران عرب با رژیم اشغالگر قدس

از هنگامی که فلسطین با تبانی و توافق کشورهای استعمارگر تحت قیمومیت و سلطه انگلیس قرار گرفت، بر درد و رنج ملت مظلوم فلسطین افزوده ‌شد، زیرا از یک سو رژیم صهیونیستی با خشونت، تجاوز، ترور، جنایت و دیپلماسی پنهان و آشکار خود در صحنه جهانی و منطقه‌ای سعی در تحکیم سلطه خود بر فلسطین اشغالی و کسب موقعیت برتر در منطقه را داشت و از سوی دیگر برخی از کشورهای عربی به‌ویژه مصر به سوی سازش با رژیم صهیونیستی و فراموش کردن تاریخ و تمدن و مبارزات ملت فلسطین گام برداشتند.

در جنگ‌های اعراب و اسرائیل در سال‌های ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ کشورهای عربی به‌رغم برتری نیرو نتوانستند به موفقیت چشمگیری دست یابند. از آن پس بود که برخی از رژیم‌های عربی، سیاست سازش با رژیم صهیونیستی را در پیش گرفتند. سادات رئیس جمهور مصر در سال ۱۹۷۸ قرارداد کمپ دیوید را با رژیم صهیونیستی امضا کرد. وی علاوه بر خارج کردن بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین کشور عربی از خط کشمکش عربی‌ـ ‌اسرائیلی، ضربه شکننده‌ای بر پیکر فلسطین وارد کرد و تمام آرمان‌ها و آرزوهای مردم فلسطین را که چشم امید به ارتش آن کشور دوخته بودند، نقش بر آب کرد. بدین لحاظ پس از شکست کشورهای عربی در جنگ ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ رویکرد آنها به سازش با اسرائیل، فعالیت جوانان مسلمان فلسطینی شکل انفرادی و سازمان‌یافته به خود گرفت. جهاد بر ضد اسرائیل توسط جوانان شهادت‌طلب آغاز شد و در کرانه غربی و نوار غزه از سال ۱۹۸۵ عملیات فردی علیه صهیونیست‌ها در شهرهای اشغالی فلسطین رو به افزایش نهاد و قیام‌های پراکنده‌ای مثل پرتاب سنگ علیه ارتش اسرائیل آغاز شدند.»(۶)

ج) سرکوب و شکنجه فلسطینیان

رژیم صهیونیستی در راستای اهداف تجاوزکارانه و توسعه‌طلبانه خود، همواره به سرکوب فلسطینیان در کرانه غربی و نوار غزه اقدام کرده است. این اقدامات، در دوره بین سال‌های ۱۹۸۷ـ۱۹۶۷، به‌ویژه با اقدامات ضدبشری نظیر کشتار جوانان، زندانی کردن آنها بدون تحقیق، بازداشت و اقامت اجباری افراد، انهدام منازل، بیرون راندن عرب‌ها، جلوگیری از ورود فلسطینیان به وطنشان، بستن مؤسسه‌های آموزشی و اجتماعی و تحمیل مالیات‌های سنگین بر مردم، جلوگیری از احداث منازل مسکونی و ساختمان‌ها در روستاها، به وجود آوردن مشکل‌های اقتصادی بر فلسطینیان و… شدت بیشتری پیدا کردند. رژیم صهیونیستی بیش از هزار منزل مسکونی را منهدم کرد و چندین روستا را به بهانه مسائل امنیتی و توسعه خیابان‌ها کاملاً از بین برد.(۷)

رژیم صهیونیستی همچنین در مدت بیست سال (۱۹۸۷ـ۱۹۶۷) بر ۵۲ درصد از زمین‌های کرانه غربی و۳۳ درصد از زمین‌های نوار غزه استیلا یافت و تعداد مستعمره‌های یهودی‌نشین، فقط در کرانه غربی، حدود ۱۵۰ مستعمره و شمار ساکنان آنها به بیش از ۶۵ هزار تن بالغ شد.(۸)

رژیم صهیونیستی همچنین برخی از مراکز مقدس مسلمانان و مسیحیان را مورد تعرض قرار داد که تظاهرات اعتراض‌آمیز وسیعی علیه آن به وجود آمد. از جمله اقدامات تعرض‌آمیز و تجاوزکارانه رژیم صهیونیتی می‌توان از آتش زدن مسجدالاقصی نام برد که منجر به واکنش جهان اسلام در مقابل این جنایت شد. آتش زدن منبر صلاح‌الدین ایوبی در مسجدالاقصی در ۲۱/۸/۱۹۶۹ نیز باعث شد تظاهرات گسترده‌ای از مسجدالاقصی علیه صهیونیست‌ها شروع شود.

هجوم ارتش اسرائیل به حرم مسجدالاقصی و تیراندازی به سوی نمازگزاران در صحن مسجد منجر به مجروح شدن ده‌ها تن شد. تلاش صهیونیست‌ها برای انفجار و انهدام مسجد‌الاقصی به وسیله هواپیماهای بمب‌افکن از جمله اقدامات سرکوبگرانه و تجاوزات این رژیم است. تجاوزات دیگری نیز در تاریخ یازدهم آوریل ۱۹۸۲ از سوی ارتش اسرائیل به این مسجد انجام گرفت که عده‌ای از نمازگزاران به شهادت رسیدند و ده‌ها تن نیز زخمی شدند.(۹)

اقدامات وحشیانه و سرکوبگرانه رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان و اماکن مقدس اسلامی و مسیحی فلسطین به‌رغم محکومیت جهانی آن همچنان تا زمان انتفاضه ادامه یافت.

د) عوامل جهانی و بین‌المللی

حمایت‌های بی‌دریغ و مستمر قدرت‌های جهانی، به‌ویژه آمریکا از رژیم صهیونیستی در مجامع گوناگون جهانی، به‌خصوص در سازمان ملل متحد و نیز مذاکره برخی از کشورهای عربی با اسرائیل سبب گردید تا رژیم صهیونیستی به‌مرور زمان از انزوای سیاسی در صحنه جهانی و بین‌المللی و نیز تحریم‌های سازمان ملل خارج شود. سقوط کمونیسم در اروپای شرقی و فروپاشی اردوگاه شرق که تا دیروز از حامیان حقوق فلسطینیان بود و نیز بر هم خوردن توازن قوا به نفع غرب که از حامیان اسرائیل بود، موجب گردید تا کشورهای کمونیستی و سوسیالیستی که از زیر چتر شوروی رها شده بودند، برای رهایی از مشکلات داخلی و معضلات اقتصادی که از نظام کمونیستی به آنها به ارث رسیده بود، به برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائیل روی آورند. لهستان و مجارستان و چکسلواکی در ابتدا و سپس بلغارستان، پس از ۲۳ سال قطع رابطه با اسرائیل، مجدداً روابط سیاسی خود را با این رژیم از سر گرفتند.(۱۰)

این رویدادها به دنبال فروپاشی بلوک شرق و روی‌‌آوردن آنها به برقراری روابط دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی، به‌قدری در صحنه داخلی و جبهه مبارزاتی فلسطینیان تأثیر منفی گذاشت که برخی از گروه‌های عضو جنبش مقاومت فلسطین نتوانستند نگرانی و موضع انفعالی و ناامیدانه خود را پنهان کنند.

حوادث و رویدادهای مذکور و چندین مسئله مشابه در صحنه جهانی و بین‌المللی،(۱۱) نه تنها فلسطینیان را به بازپس‌گیری سرزمین‌شان از دست رژیم اشغالگر قدس امیدوار نکرد، بلکه به تقویت اسرائیل نیز کمک کرد. فلسطینیان نتوانستند با کمک مجامع بین‌المللی و قدرت‌های جهانی از جمله سازمان ملل متحد، حتی به کوچک‌ترین خواسته خود که طرح تقسیم(۱۲) فلسطین بود، دست یابند، لذا مردم دریافتند که جز اتکال به نیروی لایزال الهی و استفاده از مسلسل‌های متکی بر ایمان، هیچ‌ کسی جز خودشان نمی‌تواند دفتر سرنوشت فلسطین را رقم بزند.

 

پی‌نوشت‌ها

۱ـ منیر، سعید، علی طریق الانتفاضه المبارکه معجزه القرن العشرین، (کویت: دارالنفاس، ۱۹۸۹)، ص ۹٫

۲ـ همان.

۳ـ برای آگاهی بیشتر رجوع شود به: مجید، صفاتاج، ماجرای فلسطین و اسرائیل، صص ۳۹۱ ـ ۲۹۷٫

۴ـ به دلیل استفاده مردم از سنگ در مبارزه با اشغالگران صهیونیستی این قیام مردم «انقلاب سنگ» نیز نامگذاری شد. Fa.Wikipedia.org

۵ـ همان، ص ۲۵٫

۶ـ پیشین، صص ۳۴ ـ ۳۳٫

۷ـ زیاد ابوعمرو، الانتفاضه اسبابها و عوامل استمرارها، ص ۸٫

۸ـ پیشین، ص ۳۳٫

۹ـ همان، صص ۳۷ ـ ۳۶٫

۱۰ـ صفاتاج، روزنامه کیهان، شماره ۱۴۶۶۳٫

۱۱ـ برای آگاهی بیشتر رک: سیدحسین عدنان، الانتفاضه و تقریرالمصیر (بیروت: دارالنفائس، ۱۹۹۲)، صص ۷۵ ـ ۶۵٫

۱۲ـ براساس این طرح، سرزمین فلسطین تقسیم شد و از همه مساحت فلسطین ۸۸/۴۲ درصد آن به کشور عربی اختصاص یافت. جمعیت آن متشکل از ۷۲۵٫۰۰۰ عرب و حدود ۱۰٫۰۰۰ یهودی بود، اما دولت یهودی از مناطق جلیل شرقی و مرج‌ابن عامر و بیشتر دشت ساحلی و منطقه بیرالسبع و نقب تشکیل می‌شد و ۷۴/۵۶ مساحت فلسطین به آن اختصاص می‌یافت و جمعیت آن متشکل از ۴۹۸٫۰۰۰ یهودی و ۴۹۷٫۰۰۰ عرب بود. به موجب این طرح، بیت‌المقدس وضعیت مستقل ویژه‌ای پیدا می‌کرد و زیر نظر یک نظام بین‌المللی اداره می‌شد که ملل متحد از طریق یک شورای اداری در آنجا پیاده می‌کرد. در بیت‌المقدس ۱۰۰ هزار یهودی و ۱۰۵ هزار عرب ساکن بودند. (مجید صفاتاج، فرهنگ جامع فلسطین، جلد دوم، ص ۸۱).

 

سوتیترها:

۱٫

پس از اینکه مردم فلسطین تجربه‌های تلخ رهبران سیاسی خود را پشت سر گذاشتند و هیچ روزنه امیدی در افق و آرزوهای آنها هویدا نشد، انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوست. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ به رهبری امام خمینی، انوار مقدس آن بر منطقه تابید و رکود و تاریکی و یأس و ناامیدی را از صحنه‌ فلسطین زدود.

 

۲٫

انقلاب اسلامی ایران از آغاز، شعار آزادی قدس شریف و فلسطین را از چنگال رژیم اشغالگر قدس و فرزند نامشروع نظام سلطه جهانی سر داد. امام خمینی مسلمانان جهان را به بسیج تمام توان و امکانات خود برای رویارویی با صهیونیسم غاصب دعوت کرد و شعار نابودی اسرائیل را سرلوحه فعالیت‌های مسلمانان قرار داد.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *