حجتالاسلام دکتر اصغر هادوی
مقدمه
عدهای از اهل خراسان خدمت امام صادق«ع» رسیدند. حضرت قبل از آنکه سؤالی بپرسند فرمودند: «هر کس مالی از راه غیرمشروع به دست آورده است، خداوند متعال آن مال را در راههای حرام و بیهودهای تباه میسازد که نفعی برای او نداشته باشد.» عرض شد سخن شما را نفهمیدیم. حضرت به فارسی فرمودند: «از باد آید به دم شود»، یعنی با کوچکترین جابهجایی هوا از بین میرود.(۱)
داستان لقمه حرام در زندگی نیز همین است. نه تنها اثر مثبتی ندارد و تباه میشود، بلکه اگر اثری هم داشته باشد منفی است. در متون دینی ما علاوه بر پرداختن به معنای مال حرام، به آثار آن نیز پرداخته شده است که در این نوشتار به آنها اشاره میشود.
۱ـ معنای مال حرام
در اقتصاد دو مفهوم درآمد و هزینه معمولاً کنار یکدیگر میآیند. درآمد آن مالی است که از راه کسب حاصل میشود و هزینه یعنی مصرف کردن همان مال به دست آمده. اگر توازن بین این دو باشد، فرد در آرامش روحی و جسمی است، اما افزونی درآمد و عدم هزینه آن به صورت ذخیرهای درمیآید که نه خود از آن بهره میبرد و نه جامعه و پیشی گرفتن هزینه از درآمد هم منجر به قرض گرفتن از دیگران میشود که پیامدهای خاص خود را دارد.
بعضی از افراد به جای آنکه قرض کنند، از راههای نامشروع به کسب مال میپردازند. سرقت، رشوه، کمفروشی و ربا بعضی از مصادیق کسب حرام هستند. کسب حرام تبدیل به لقمه حرام میشود و زندگی همراه با ایمان را تحتتأثیر قرار میدهد.
۲ـ آثار لقمه حرام
الف) سنگدلی
قلب انسان کانون عشق و عاطفه و محبت است. هر چه انسان بیشتر به یاد خدا باشد، این کانون، گرمتر و عاطفیتر میشود و برعکس، اگر کاری مغایر با یاد خدا کند، دل او سنگتر و حال او پریشانتر میشود. خوردن لقمه حرام از کارهایی است که خداوند نمیپسندد. گویا انسان خدا را فراموش کرده است که به چنین کاری روی میآورد، چون خداوند در آیات قرآن از انسان خواسته است از رباخواری، سرقت، رشوه، کمفروشی دوری گزیند. پس کسی که به این کارها روی میآورد، در واقع خدا را فراموش کرده است و لذا به جایی میرسد که سنگدل میشود و مشمول این آیه میشود که « فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَهِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ أُولئِکَ فی ضَلالٍ مُبین؛(۲) پس وای بر آنان که از سختدلی یاد خدا نمیکنند. اینانند که در گمراهی آشکارند».
ب) تباهی مال و اسراف
کسی که مال را از راه حلال کسب میکند حتماً برنامهای دارد وگرنه غیر از ارث یا بخشش که اموال مشروعی هستند، برای کسب مال باید برنامهریزی کرد و زحمت کشید، لذا در هزینه کردن آن هم برنامهریزی میشود. برعکس مال بادآورده که چون با زحمتی همراه نبوده، گاهی هدر میرود و گاهی با اسراف همراه میشود. در این صورت شخص اسرافکار از گروه کسانی میشود که خداوند آنان را دوست ندارد.
ج) بیاثر شدن دعا
دعا رابطه بین عبد و مولی است. بندهای که یاد خدا را فراموش میکند و به مسیری میرود که مولای او نمیپسندد، به هنگام درخواست، چون شرط بندگی را به جا نیاورده است، جا دارد که مولای او درخواست بنده را اجابت نکند. این همه سفارش برای پرهیز از رشوه و کمفروشی و سرقت به بندگان رسیده است. وقتی به آنها عمل نشود، جا دارد که مولا دعوت بنده را اجابت نکند، بهویژه اینکه خداوند حتی شرایط اجابت دعا را هم بیان کرده است. در حدیثی قدسی آمده است «بنده من! تو دعا کن، من اجابت میکنم. بدان که تمام دعاها به پیشگاه اجابت من میرسد، مگر دعای کسی که مال حرام میخورد».(۳)
د) ایجاد ناهنجاری در جامعه
جامعه ایمانی جامعهای است که همه مؤمنین در کنار هم زندگی پاکیزه و دور از حرامی را طی میکنند و به گونه قطعات یک پازل کنار هم چیده شدهاند. عوامل متعددی در چیدمان این جامعه دخالت دارند. رعایت آداب و حقوق اجتماعی، مشارکت عمومی در کارها، رعایت حقوق یکدیگر و بسیاری از عوامل که به پایداری این جامعه کمک میکنند. یکی از آنها هم کسب حلال از مسیر طبیعی است. اگر قرار باشد عدهای با رشوه و کمفروشی و ربا زندگی کنند، این نظم فرو میریزد. کسی که رشوه میدهد سعی میکند این رشوه را از جای دیگری جبران کند. کسی که کمفروشی میکند، سعی میکند درآمد حاصل از آن را در جای دیگری رشوه بدهد و همین طور این زنجیره ادامه دارد. به تعبیر قرآن، جمع همه این کارها در دو کلمه است و آن «مشارکت شیطان» است که در قرآن تعبیر شده است «… وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلاد.»(۴)
پولی که از راه غیرمشروع به دست میآید، اگر نطفهای با آن لقمه منعقد شود، آن فرزند میتواند آن اختلال اجتماعی ایجاد کند و پازل ایمانی جامعه را فرو ریزد.
علامه طباطبایی در ذیل این آیه مینویسد: «مشارکت شیطان یک معنا و قاعده کلی است که مصداقهای مختلف دارد، یکی از آنها نطفهای است که از مال حرام منعقد شده است، زیرا شیطان از آن نفع میبرد و آن کسی که از راه حرام فرزندی به دنیا آورد، سهمی از آن را برای فرزند خود و سهمی را برای شیطان قرار داده است(۵) و چه شوربخت است کسی که در دنیا کاری کند که شریک شیطان باشد.»
لقمه حرام فقط مربوط به فرزند بلاواسطه نیست، بلکه در نسل اثر میگذارد و فرزندان این فرزند نیز از بسیاری از فیوضات الهی محروم میشوند. امام صادق«ع» فرمود: «آثار کسب حرام در نسل آدمی آشکار میگردد.»(۶)
هـ) عدم قبولی نماز
نماز ستون دین و شاخص قبولی اعمال است. در روایت است که قبولی همه اعمال در گرو قبولی نماز است. زیبنده نیست کسی که سختی عبادت در دوران مختلف را به خود داده، در سرما و گرما و در سفر و حضر نماز خوانده و بقیه اعمال را به نمازش پیوند زده است، در روز جزا همه را بیحاصل ببیند. لقمه حرام این تأثیر را دارد که نماز را از اثر میاندازد. اگر تأثیر فقط یک لقمه حرام چنین باشد، پس کسی که هر روز درآمدش از حرام است چه وضعیتی خواهد داشت؟
در روایت است که رسول خدا«ص» فرمود: «یک لقمه حرام تا چهل روز اثر نماز را از بین میبرد».(۷) در تفسیر این روایت میتوان گفت که لقمه حرام همه عبادات و اعمال را میتواند بیاثر کند. علت ذکر نماز در روایت، اهمیت نماز است؛ یعنی با تمام ویژگیهایی که نماز دارد و ستون خیمه دین است، لقمه حرام میتواند این ستون را فرو بریزد. روایاتی وجود دارند که این برداشت را تأیید میکنند. امام باقر«ع» فرمود: «هرگاه انسان مالی را از حرام به دست آورد، نه حجی از او پذیرفته میشود، نه عمرهای و نه صله رحمی و حتی در ازدواج و زناشویی او اثر میگذارد.»(۸)
و) فقر عمومی
وقتی حتی درآمد یک نفر از مسیر غیرطبیعی باشد، تبدیل به یک شبکه به هم پیوسته میشود که دیگران را هم مبتلا میکند، لذا از نظر فقهی همان طور که رشوهگیرنده کار حرام انجام میدهد، رشوهدهنده نیز مرتکب حرام میشود. شاید راز آن این باشد که رشوهدهنده هم برای تأمین این مال حرام به حرامی دیگر دست میزند و مثلاً کمفروشی یا رباخواری میکند. همین طور هر شخص حرامخواری در رواج حرامخواری شریک میشود و این آفت بهتدریج جامعه را دربرمیگیرد. پس ممکن است گناه از یک نقطه و با یک عمل شروع شود، ولی به همه جامعه سرایت پیدا کند. پیامبر«ص» با اشاره به یکی از راههای کسب حرام، نتیجه آن را فقر عمومی بیان میکنند: « طُفِّفَ الْمِکْیَالُ وَ الْمِیزَانُ أَخَذَهُمُ اللَّهُ بِالسِّنِینَ وَ النَّقْصِ؛(۹) هرگاه کمفروشی شود، خداوند مردم را به قحطی و کمبود گرفتار سازد.»
این نکته از نگاه اقتصادی هم روشن است. مال مثل خون در رگهای جامعه است و باید گردش سالم و متوازن داشته باشد. اگر به همه اندامها برسد، سلامت جامعه تضمین است وگرنه فقر و سستی به همراه میآورد.
ز) از دست دادن دوستی اهلبیت«ع»
در روایات است که شیعیان از «طینت» اهلبیت«ع» خلق شدهاند و در غم و شادی آنها شریکند. کسی که لقمه حرام میخورد، در واقع این طینت پاک را آلوده میکند و از دایره محبان اهلبیت«ع» خارج میشود، لذا امام علی«ع» فرمود: «کسی که به حرام مال مؤمنی را بخورد، هرگز دوستدار من نیست».(۱۰)
سخن پایانی
از آنچه درباره مال حرام و لقمه آن و آثارش گفته شد میتوان نتیجه گرفت گاهی برای به دست آوردن مال باید به سختی و مشقت گرفتار شد. بعد از آن هم علاوه بر آثار دنیوی، آثار اخروی آن را هم باید پذیرفت. انسان در هر لحظه از عمرش مشغول تصمیمگیری است که چه کارهایی شایسته انجام و چه کارهایی بایسته ترک هستند. روبهرو شدن با مال حرام نیاز به تصمیمگیری دارد. اگر از آن مال بگذرد، سعادت دنیا و آخرت را به دست میآورد و اگر مبتلا شود، به مصیبت هر دو دنیا گرفتار میشود. گاهی گذشتن از مال زیاد خیلی سخت است و اگر انسان از آن مال چشمپوشی کند کار بزرگی انجام داده است.
مال حرام بهقدری مذموم است که پیامبر«ص» فرمود: «چشمپوشی از حتی یک لقمه حرام نزد خدا محبوبتر از دو هزار رکعت نماز مستحبی است.»(۱۱)
از خداوند میطلبیم به برکت چشمپوشی از حرام، دلهای ما را کانون نور و رحمت خویش قرار دهد.
پینوشتها
۱ـ بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۸۴.
۲ـ زمر، ۲۲.
۳ـ بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۷۳.
۴ـ اسرا، ۶۴.
۵ـ المیزان، ج ۱۳، ۱۴۵.
۶ـ کافی، ج ۹، ص ۶۸۰.
۷ـ بحارالانوار، ج ۶۳، ص ۳۱۴.
۸ـ امالی طوسی، ص ۶۸۰.
۹ـ بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۳۶۹.
۱۰ـ تنبیه الخواطر، ص ۱۶.
۱۱ـ همان، ص ۲.
سوتیترها:
۱٫
شیعیان از «طینت» اهلبیت«ع» خلق شدهاند و در غم و شادی آنها شریکند. کسی که لقمه حرام میخورد، در واقع این طینت پاک را آلوده میکند و از دایره محبان اهلبیت«ع» خارج میشود، لذا امام علی«ع» فرمود: «کسی که به حرام مال مؤمنی را بخورد، هرگز دوستدار من نیست.»