حجتالاسلام والمسلمین محمد تقدیری
عدم خلود و دست نیافتنی
یکی از ویژگیهای آرزوهای غیرواقعی این است که دائمی نیستند و دستنیافتنیاند. انسان عمر محدودی دارد و قرار نیست در دنیا جاودانه بماند و با طولانیترین عمرها هم بالاخره بایستی دنیا را ترک کند و به سرای باقی بشتابد، زیرا فقط خداست که «باقی» است و غیر او«فانی» است، اما مدت عمر مزرعهای برای کاشت است تا در دنیای دیگر برداشت کند.
پیامبر اکرم«ص» فرمود: «کوُنُوا فی الدنّیا اضیافاً… تَبنونَ مالا تسکنُونَ و تَجمعونَ مالا تَأکُلون و تأملونَ ما لاتُدرِکونِ؛(۱) در دنیا چون میهمانان باشید… بناهایی میسازید که در آنها ساکن نمیشوید و چیزهایی فراهم میکنید که نمیخورید و آرزوهائی دارید که بدانها نمیرسید.»
ویژگـی آرزو این اسـت که هر چه سن انسان بالاتر میرود شیطان آن را بیشتر برای او پررنگتر میکند. پیامبر اکرم«ص» فرمود: «یَهرَم ابنُ آدَمَ و یبقی معه اثنتانِ الحرصُ و الأملُ:(۲) فرزند آدم پیر میشود و دو چیز با وی میماند: حرص و آرزو.»
دین و ایمان در عین حال که به امید و رجا قوت و توسعه میدهد، جلوی رشد برخی از آرزوها را هم میگیرد. انسان در زمینه آرزو هیچگونه محدودیتی ندارد و حتی گاهی آرزوی امر محالی را در سر میپروراند و مثلاً میگوید مثلاً ای کاش جوانی برگردد.
البته جلوی آرزو کردن را نمیتوان گرفت، زیرا آرزو منطق و قاعدهای ندارد و تابع قوانین عقل و فکر نیست و به همین دلیل هم باید اصلاح شود و تحت قاعده درآید. آرزوهای بیقاعده همان «آمال شیطانی» هستند که آدمی را میفریبند و وقت او را تباه میکنند. برای موفقیت در امیدهای صادق و واقعی بایستی با آرزوهای کاذب و خیالات شیطانی مبارزه کرد و شاخههای زیادی را از درخت وجود انسان زدود تا شاخههای مثمر ثمر آن رشد کند.
آرزوهای طولانی
از جمله آرزوهایی که در آیات و روایات فراوان مذمت شده است، آرزوهای دور و دراز هستند.
«طول امل» یا آرزوهای «دور و دراز» از رذایل اخلاقی شمرده شده است، زیرا انسان را به انواع گناهان آلوده و از خدا دور و به شیطان نزدیک میکند و گرفتار عواقب خطرناکی میسازد.
آرزوهای طولانی موجب میگردند که انسان از وظایف الهی و اهداف معنوی خود باز بماند، برای رسیدن به آن آرزوها وظایف اصلی خود را کنار نهد، به حال ننگرد، فرصتها را درنیابد و در اندیشه فردا موقعیتهای ارزشمند را از دست بدهد.
آرزوهای دور و دراز در دور داشتن انسان از کمال و توجه به سعادت برین نقش مهمی دارند، به همین دلیل، شیطان آنها را به عنوان اهرمی کارساز، در جهت گمراه ساختن بندگان خداوند به کار میبرد. وقتی خداوند، شیطان را از درگاه خود دور کرد، شیطان گفت: «… لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِکَ نَصیباً مَفْرُوضاً وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُم…؛(۳) از بندگان تو سهم معینى خواهم گرفت و آنها را گمراه مىکنم و به آرزوها سرگرم مىسازم! و به آنان دستور مىدهم که (اعمال خرافى انجام دهند، و) گوش چهارپایان را بشکافند و آفرینشِ پاک خدایى را تغییر دهند (و فطرت توحید را به شرک بیالایند)».
به برخی از آیات قرآن که سرنوشت اقوام گذشته و انسانها را در نتیجه طول امل بیان میفرماید، اشاره میکنیم:
۱ـ «یُنادُونَهُمْ أَلَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ قالُوا بَلى وَ لکِنَّکُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْکُمُ الْأَمانِیُّ حَتَّى جاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَ غَرَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُور؛(۴) آنها را صدا مىزنند: مگر ما با شما نبودیم؟! مىگویند: آرى، ولى شما خود را به هلاکت افکندید و انتظار (مرگ پیامبر را) کشیدید و (در همه چیز) شک و تردید داشتید و آرزوهاى دور و دراز شما را فریب داد تا فرمان خدا فرا رسید و شیطان فریبکار شما را در برابر (فرمان) خداوند فریب داد».
۲ـ «ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَ یَتَمَتَّعُوا وَ یُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُون؛(۵) بگذار آنها بخورند و بهره گیرند و آرزوها آنان را غافل سازد، ولى بهزودى خواهند فهمید».
آری آنان همچون چهارپایانند که جز آب و علف چیزی نمیفهمند، تنها تفاوتی که با چهارپایان دارند و آنها را از چهارپایان پستتر کرده این است که یک مشت آرزوی دور و دراز احاطهشان کرده و به آنها اجازه نمیدهد به سرنوشت خود بیندیشند و پیش از آنکه دست اجل گریبان آنها را بگیرد، بیدار شوند و از بیراهه بازگردند.
در اینجا تأثیر منفی آرزوهای دراز در وجود انسان بهخوبی تبیین شده و نشان میدهد که تا چه حد آرزوها انسان را به خود مشغول میسازند و از خدا غافل میکنند. تعبیر به «ذرهم (آنها را رها کن) بهوضوح نشان میدهد که امیدی به هدایت این گروه نیست وگرنه پیامبر اکرم«ص» هرگز مأمور نمیشد آنها را رها سازد. چگونه میتوان امید به هدایت گروهی داشت که هدف نهایی آنها همچون حیوانات خور و خواب است و آرزوهای دراز به آنها اجازه نمیدهد لحظهای به پایان زندگی و به آفریدگاری که مواهب حیات را به آنها بخشیده بیندیشد و در باره هدفی که برای آن آفریده شدهاند فکر کنند.
در ذیل آیه ۱۴ سوره حدید در تفسیر منهجالصادقین و تفسیر قرطبی حدیثی از پیامبر اکرم«ص» نقل شده که مضمونش این است: «آن حضرت در حالی که یارانش را موعظه میفرمود خطهایی (موازی هم ) بر زمین کشید. بعد یک خط عمودی بر همه آنان رسم فرمود و گفت: میدانید این خطوط چه معنائی دارند؟ این خطوط مانند آرزوهای دور و دراز انسانها هستند (که حد و مرزی ندارند) و آن یک خط عمودی همان مرگ و پایان زندگی است که بر همه آنها کشیده میشود و همه آمال و آرزوها را باطل میکند.»
ذکر الله و یاد خدا و توجه به حق، آرزوهای دور و دراز را برمیچیند و انسان را متوجه مسئولیتهایش میکند و دل را نورانی و فکر انسان را واقعبین و ماهیت زندگی ناپایدار دنیا را در برابر او مشخص میسازد. «أَمْ لِلْإِنْسانِ ما تَمَنَّى فَلِلَّهِ الْآخِرَهُ وَ الْأُولى؛(۶) آیا در حالى که آخرت و دنیا از آن خداست، انسان به آنچه که تمنّا دارد مىرسد؟ »
آیا انسان به آنچه آرزو میکند میرسد؟ نه، هرگز نخواهد رسید، چگونه ممکن است انسان به همه آرزوهایش برسد در حالی که طول آرزوها گاه دهها یا صدها برابر عمر اوست و گاه اصلاً نقطه پایانی ندارد و انسان به هر جا که برسد آرزوهای دیگری در برابر او خودنمایی و او را به سوی خود جلب میکنند.
از مجموع آیاتی که مطرح شدند میتوان چنین نتیجه گرفت که طول امل و آرزوهای دراز از خطرناکترین دشمنان سعادت بشر است که نه تنها افراد، بلکه اقوام و ملتها را در کام مرگ و بدبختی فرو میبرد.
از آنجا که آرزوهای دراز تأثیر بسیار مخربی بر زندگی معنوی و اخلاقی و حتی مادی انسانها دارند، در روایات با تعابیر گوناگونی نکوهش شدهاند.
حضرت امیر«ع» میفرمایند: «اِنَّما هَلَک من کان قبلکم بِطُول آمالِهِم وتَغَیُّب آجالِهِم حَتّی نَزَلَ بهمُ الموعُوُد الذی تُرد عنه المعِذه وَ تَرْفَعُ عنه التوَبهُ؛(۷) اقوامی که پیش از شما بودند و گرفتار عذاب شدند، فقط به خاطر آرزوهای طولانی و فراموش کردن اجل و سرآمدن زندگیشان بود تا آنکه عذاب موعود، یعنی همان عذابی که با فرا رسیدنش، معذرتخواهی رد و درهای توبه بسته میشود.
در حدیث دیگری از فاطمه بنت الحسینف از پدرش امام حسین«ع»، از جدش رسول خدا«ص» چنین آمده است: «اِنّ صَلاحَ اَوّلِ هذِهِ الامّه بالزُّهدِ و الیقینِ و هلاک آخرها بالشُّح بالشک و الامل!» دو عامل سبب اصلاح (و پیروزی) آغاز این امت شد. یکی زهد (و ترک وابستگی به دنیا) بود و دیگری ایمان و یقین محکم و آنچه باعث هلاکت (و شکست) آخر این امت میشود، بخل (شک) و آرزوهای دراز است. ایمان و یقین محکم و بیاعتنایی به زرق و برق دنیا سبب شد که مسلمانان نخستین به هنگام ورود در میدان جهاد از هیچ چیز پروا نکنند، جز خدا را در نظر نگیرند و جز برای خدا شمشیر نزنند و این عامل مهم پیروزی آنان بود.
ولی هنگامی که آرزوهای دراز و دلبستگیها و دلدادگیها نسبت به ظواهر دنیا جای «زهد» را گرفت و شک و تردید به جای یقین نشست، عقبگردها و شکها شروع شد و امروز هم برای تجدید عظمت نخستین، راهی جز احیای دو اصل نخست نیست.
در ارتباط با خطر آرزوهای طولانی در آلوده ساختن انسان به شبهات و سپس انجام گناهان کوچک و آنگاه دست و پا زدن به گناهان بزرگ و جنایتهاست که امام علی«ع» احساس خطر میکند: «ایها الناس اِن أَخوَفَ ما اخافُ عَلَیکُم اثنانِ اتباعُ الهَوی و طُولُ الامل فَامْا اتّباعُ الهَوی فَیَصُدُّ عَنِ الحَقِّ و امّا طُولُ الاملِ فِیُنسی الاخِرَه؛(۸) ای مردم، بیشترین ترس من بر شما از دو چیز است: یکی پیروی هوای نفس و دیگری آرزوهای طولانی، اما پیروی هوای نفس، انسان را از راه حق باز میدارد و آرزوهای طولانی، آخرت را از یاد میبرد».
امام خمینی «رضوانالله علیه» در کتاب چهل حدیث میگوید: «این طول امل که من و تو داریم… به طوری ما را از توجه به عالم آخرت بازداشته است که در فکر هیچ کار نیفتیم… نه عمل صالحی داریم و نه علم نافعی. اگر خدای نخواسته، با این حال که هستیم، ما را کوچ دهند، خسارتهای بزرگی و حسرتهای بسیاری در پیش داریم که زایل شدنی نیستند».(۹)
کوتاهی آرزو
در روایات در مقابل نکوهش آرزوهای طولانی، قصر امل و کوتاهی آرزوها توصیه شده است. اباذر از قول رسول خدا«ص» نقل میکند: «ای ابوذر! دوست داری به بهشت بروی؟ گفتم آری. فرمود: پس آرزو کوتاهدار».
امام علی«ع» فرمود: «قصر اَمَلَک، فما اقرب اَجَلَک؛(۱۰) آرزو کوتاهدار، زیرا عمر کوتاه است».
جمعبندی
انسان برای امید به آینده باید به آن خوشبین باشد، اما بستر خوشبینی نباید از بستر واقعیت دور باشد. خوشبینی واقعی را «امید» میگویند و چنانچه در متعلق خوشبینی بر امور محال تکیه شود یا در مقدمات از تلاش خودداری شود یا در تحقق از علت حقیقی غافل شود همگی غیرعاقلانه است و این خوشبینی غیرواقعی است که «آرزو و تمنا» خوانده میشود.
در این فصل پس از بررسی ارزش و نقش امید در زندگی از عمل و تلاش به عنوان مهمترین شرط آن یاد شده است. متعلق امید و توقع امور مختلف دنیوی و اخروی هستند که امید به خدا از ارزشمندترین و اصلیترین آنهاست. بیم و امید و خوف و رجا نیز دو صفت لازم در انسان هستند که تعادل آن دو مورد بررسی قرار گرفت و در پایان امیدهای غیرواقعی تحت عنوان آرزو مورد نکوهش قرار گرفتند و آرزوهای دروغین و سرابگونه که موجب غفلت و گمراهی انسانها میشود، به شدت مذمت شدند.
پینوشتها
۱ـ ابوالقاسم پاینده، نهجالفصاحه، تهران، سازمان انتشارات جاویدان، ۱۳۶۶، چاپ بیستم، حدیث ۲۱۸۸٫
۲ـ نهجالفصاحه، ص۶۴۸، ح۳۲۲۱٫
۳ـ نساء، ۱۱۸ و ۱۱۹٫
۴ـ حدید، ۱۴٫
۵ـ حجر، ۳٫
۶ـ نجم، ۲۴ و ۲۵٫
۷ـ نهجالبلاغه، خطبه ۱۴۷٫
۸ـ بحارالانوار، ج۷۳، ص۱۶۳، خصال، ج۱، ص۲۷، نهجالبلاغه، خطبه ۴۲٫
۹ـ روحالله خمینی، چهل حدیث، ص ۱۷۵٫
۱۰ـ ابوالحسن علی بن محمد اللیثی الواسطی، عیون الحکم والمواعظ، تحقیق حسین الحسنی البیرجندی، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۶، چاپ اول، ص۳۶۹، ح۶۲۲۲، غررالحکم :ح۶۷۹۸٫
سوتیترها:
۱٫
ویژگـی آرزو این اسـت که هر چه سن انسان بالاتر میرود شیطان آن را بیشتر برای او پررنگتر میکند. پیامبر اکرم«ص» فرمود: «یَهرَم ابنُ آدَمَ و یبقی معه اثنتانِ الحرصُ و الأملُ:(۲) فرزند آدم پیر میشود و دو چیز با وی میماند: حرص و آرزو.»