دکتر محمدصادق کوشکی
۱ـ مراسم حج امسال شاهد رویدادهایی بود که در تاریخ معاصر بیسابقه محسوب میشود. سقوط جرثقیل به صحن مسجدالحرام و در پی آن فاجعه منا، حج امسال را به خونینترین حج تاریخ معاصر تبدیل کرد تا آنجا که رقم قربانیان حج امسال در مقایسه با حج خونین سال ۱۳۶۶ (که مأموران آلسعود به شکل علنی و رسمی به سرکوب راهپیمایی برائت از مشرکان پرداختند و طی آن بیش از ۴۰۰ نفر از زائران بیتالله را به شهادت رساندند) بیش از ده برابر افزایش یافت!
در این میان واکنشها به این مسئله متفاوت بود: آلسعود این رویدادها را قضا و قدر خوانده و با خونسردی تمام از کنار آن عبور کردند. کشورها و مجامع غربی عموماً سکوت کرده و به مسائل مهمتری!! پرداختند و کشورهای مسلمان نیز واکنشهای جدی بروز ندادند تا آنجا که در جلسات سالانه سازمان ملل که همزمان با این رویدادها شاهد سخنرانی سران بسیاری از کشورها (از جمله کشورهای مسلمان) بود، حداکثر مطلبی که در این باره بیان شد اظهار تأسف بود، حال آن که در حوادثی با تلفاتی کمتر از این تعداد (مثلاً حادثه مشهور به ۱۱ سپتامبر که به مدد فعالیتهای رسانهای و سیاسی آمریکا و غرب به نقطهای شاخص در تاریخ معاصر جهان تبدیل شد) جهان، رسانهها و مجامع بینالمللی شاهد واکنشهایی بسیار شدید و هماهنگ بودند!
۲ـ شاید در ابتدای امر، وقوع این رویدادها (سقوط جرثقیل و فاجعه منا) حوادثی ناشی از سوءتدبیر و بیکفایتی آلسعود به نظر میرسید، اما پس از گذشت مدت زمانی از این دو رویداد و گرد آمدن اطلاعات دقیقتر، کمکم این فریضه قوت گرفت که از قضا این دو فاجعه نه تنها محصول سوءتدبیر نبودهاند که نتیجه طراحی و تدبیرهایی بسیار دقیق و حسابشده بوده و با اهدافی معین شکل گرفته و طراحان آن نیز به اهداف خود دست پیدا کردهاند!
جمعبندی اطلاعات فنی و مستند در خصوص دو واقعه نشان میدهد که هر دو فاجعه نه تنها قابل پیشگیری بوده، بلکه دقیقأ به صورت عمدی رخ داده و سوءتدبیر نمیتواند به این میزان و در این وسعت منجر به تلفات انسانی گردد، کما اینکه سالهای گذشته مراسم حج شاهد حوادث ناشی از سوءمدیریت آلسعود بوده و البته میزان تلفات انسانی در این حوادث هیچگاه به میزان یک دهم تلفات فجایع سال جاری هم نبوده است (مانند حادثه تونل منا در سال ۱۳۸۴ که منجر به فوت حدود ۴۰۰ زائر گردید.)
۳ـ دلایل فنی و میدانی فراوانی وجود دارد که عمدی بودن دو رویداد خونین حج سال جاری را تأیید میکند، این دلایل خصوصأ درباره تعمد آلسعود در وقوع فاجعه منا جای کمترین شبهه را باقی نمیگذارد. بستن راه حجاج برخلاف روش معمول، عدم امدادرسانی به حجاج گرفتار در حادثه، جلوگیری مأموران آلسعود از امدادرسانی سایر حجاج به قربانیان حادثه، خونسردی، شوخی و خنده مأموران سعودی حاضر در صحنه فاجعه آن هم در حالی که زائران قربانی فریاد کمک سر داده و مأموران صرفأ تماشاگر این صحنهها بودهاند، گوشهای از این دلایل است.
از سوی دیگر تلاش برنامهریزی شده آلسعود در تطویل این بحران و بهانهجویی در تحویل اجساد و عدم مشارکت در شناسایی قربانیان و مجروحان فاجعه نیز جزئی از این طراحی به شمار میآید. در حالی که در حوادث مشابه دولتهای مسئول تلاش میکنند تا با سرعت پرونده حادثه را مختومه کرده و با شناسایی سریع قربانیان و تحویل مجروحان و اجساد فاجعه، سعی در بیگناه جلوه دادن خود نموده و لااقل از بروز نفرت در میان خانواده و کشورهای متبوع قربانیان نسبت به مقصرین حادثه جلوگیری نمایند!
در این میان سؤال اصلی این است که دلیل آلسعود برای ارتکاب عمدی این دو جنایت چیست و اجرای این دو جنایت چه منافعی را برای آلسعود در پی داشته است؟ برای یافتن پاسخ این سؤالات لازم است تحولات منطقه در چند ماهه اخیر مورد بررسی قرار گیرد.
۴ـ رژیم صهیونیستی در چند ماه اخیر شاهد نا آرامیها و خیزش مردم فلسطین به ویژه در کرانه باختری رود اردن بوده است. خیزشی که از آن به عنوان انتفاضه سوم نیز یاد میشود و این در حالی است که هم رژیم صهیونیستی و هم دولت خودگردان ابومازن طی سالهای گذشته با سرکوب شدید مبارزان فلسطینی در کرانه باختری موفق به ایجاد سکون و خفقان در این منطقه شده و امنیت شهرکها و مناطق صهیونیستنشین موجود در کرانه باختری و مناطق تحت اشغال اطراف آن را تأمین میکردند. اهمیت کرانه باختری برای رژیم صهیونیستی در حدی است که قلع و قمع فعالیتهای ضد صهیونیستی در آن را مساوی امنیت خود تلقی کرده و بروز هرگونه ناآرامی در آن را تهدیدی برای امنیت و موجودیت خود به شمار میآورد و به همین دلیل رهبر انقلاب طی نطقی رسمی از تلاش جمهوری اسلامی برای تسلیح مبارزان فلسطینی در کرانه باختری سخن گفته و حمایت نظام و انقلاب اسلامی از این امر را بیان داشتند، چرا که آغاز مبارزه نظامی و مسلحانه در کرانه باختری ناقوس مرگ رژیم صهیونیستی را به صدا در خواهد آورد. در چنین فضایی کرانه باختری پس از مدتها سکون و جمود، شاهد شکلگیری حرکتهای ضدصهیونیستی جوانان و مبارزان فلسطینی شده و رژیم صهیونیستی برای بقای خود چارهای جز سرکوب این تحرکات نمیبیند. تحرکاتی که در صورت گسترش، عواقب جبرانناپذیری برای موجودیت اشغالگران قدس به دنبال خواهد داشت. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی طی جنگهای ۲۲، ۸ و ۵۰ روزه با نوار غزه به این مهم پی برده است که حمایت مسلمانان و افکارعمومی جهانی از مردم مظلوم فلسطین، سرکوبی و ریشهکنی مبارزان و مقاومت فلسطین را دشوار و حتی ناممکن میسازد و به همین دلیل پس از مشاهده علائم آغاز انتفاضه سوم در کرانه باختری به این نتیجه رسید که برای سرکوبی اساسی این حرکت چارهای جز انحراف افکارعمومی جهان اسلام از مسئله فلسطین ندارد و به همین جهت در پی ایجاد مسئلهای برآمد که توان جلب توجه مسلمانان جهان را داشته باشد، مسئلهای که همزمان با شروع موج سرکوب انتفاضه سوم رخ بدهد و به دلیل اهمیت ذاتیاش همه نگاهها در جهان اسلام و منطقه را به خود معطوف کند تا رژیم صهیونیستی در فراغ بال و به دور از مخالفت و اعتراضات مسلمانان و مردم منطقه به قلع و قمع انتفاضه سوم بپردازد.
۵ـ حج تنها مسئلهای است که توجه جهان اسلام را به صورت متمرکز و در یک مقطع زمانی معین به خود جلب میکند و هیچ مسئلهای دیگری نیست که از چنان قابلیتی در سطح جهان اسلام برخوردار باشد و بر همین اساس رژیم صهیونیستی تصمیم گرفت تا با بهرهگیری از این قابلیت و با طراحی کشتاری عظیم در مراسم حج بمبی خبری ایجاد کند که تا مدتها توجه جهان اسلام و مسلمانان سراسر جهان را به خود معطوف کند. از آنجا که مراسم حج محل تجمع صدها هزار مسلمان از سراسر جهان است، بروز هر حادثهای در آن خود به خود همه نگاهها در همه کشورهای اسلامی را به خود جلب خواهد کرد. براساس طراحی رژیم صهیونیستی آلسعود کشتاری به راه انداختند که با توجه به فضای موجود در «منا» امکان نسبت دادن آن به «قضا و قدر» وجود داشته باشد، چند هزار حاجی از کشورهای مختلف در آن قربانی شوند و افکارعمومی، خانوادهها و هموطنان آنان تا مدتها درگیر این فاجعه و سوگواری و خشم و نفرت ناشی از آن باشند، قابلیت تطویل داشته باشد و بتوان با عدم تحویل پیکر قربانیان و یا کارشکنی در تحویل پیکرها تا مدتها مسئله را زنده نگه داشت تا رژیم صهیونیستی بتواند در سایه آن و بدون نگرانی از بسیج افکارعمومی جهان اسلام علیه اقداماتش به سرکوب شدید و بیرحمانه انتفاضه سوم بپردازد.
۶ـ ممکن است این سؤال پیش بیاید که چرا آلسعود تن به پذیرش این طرح صهیونیستی داده و منافع اجرای این طرح برای این رژیم چیست؟ در پاسخ باید گفت آلسعود با گرفتار شدن در باتلاق یمن و برای خروج از آن بیش از گذشته به حمایتهای سیاسی و نظامی آمریکا و رژیم اشغالگر قدس نیازمند شده و در شرایط فعلی چارهای جز پذیرش خواست صهیونیستها و کشتار حجاج در منا نداشت. صهیونیستها در طول تجاوز آلسعود به یمن از دادن کمکهای تسلیحاتی و نظامی به حاکمان ریاض دریغ نکرده و آلسعود نیز در مقام جبران این کمکها، کشتار حجاج در منا (به سفارش رژیم صهیونیستی) را متقبل شدند و نگرانی چندانی بابت پیامدهای این کشتار نیز نداشته و ندارند! چرا که دستگاههای تبلیغاتی رژیم ریاض و رسانههای وابسته به آن از یک سو و شبکه روحانیون وهابی در کشورها و جوامع مسلمان از سویی دیگر هم نوا با آلسعود «قضا و قدر» را به عنوان عامل اصلی این کشتار معرفی کرده و آن را تا سرحد یک حادثه (و حداکثر ناشی از سوء تدبیر آلسعود!) پایین آوردند و در چنین حالتی دیگر جایی برای نگرانی آلسعود از عواقب ارتکاب چنین جنایتی وجود ندارد! ممکن است برخی تقارن این رویدادها (سرکوبی انتفاضه سوم و فجایع حج سال جاری) را محصول تصادف قلمداد کنند، اما بررسی میزان منافعی که از وقوع این فجایع نصیب رژیم اشغالگر قدس شده، نشان میدهد چنین تقارن دقیق و به موقعی نمیتواند نتیجه یک اتفاق باشد. پس از وقوع فجایع خونین در مراسم حج امسال، اخبار انتفاضه سوم و سرکوب شدید آن توسط صهیونیستها، ارزش و جایگاه خود را در رسانههای جهان اسلام از دست داد و به اولویتی فرعی و دست چندم بدل شد و این یعنی بیاعتنایی جهان اسلام به خیزشی که میتوانست سرنوشت مسئله فلسطین را مشخص و فاتحه رژیم نامشروع اسرائیل را بخواند!!
۷ـ قطعاً روشن شدن همه جوانب کشتار حجاج در سال جاری نیازمند گذشت زمان و پیگیری جدی این رویدادهای خونین از سوی رسانهها و فعالان جهان اسلام است (چرا که به دلیل مناسبات حاکم بر روابط آلسعود و بسیاری از نظامهای سیاسی در جهان اسلام امیدی به پیگیری این جنایتها از سوی حاکمان کشورهای اسلامی وجود ندارد) و بعید هم نیست که طراحان این فجایع در آیندهای نه چندان نزدیک به جنایت خود اعتراف کنند (همانگونه که در موارد مشابه مانند حمایت از صدام در جنگ تحمیلی و حمایت از تشکیل گروههای تروریستی طالبان و القاعده، پرده از جرائم خود برداشتند) اما تا آن زمان ضروری است با توجه ویژه به انتفاضه سوم و حمایت از آن، انتقام حجاج مظلوم و قربانیان کشتارهای حج امسال از بانی اصلی این جنایت گرفته شود، در آن حالت دیگر بعید نیست که آلسعود پیش از اربابان صهیونیستشان به مزبله تاریخ سرازیر شده باشند و نیازی به مجازات آلیهود (به عنوان مجریان این جنایتها) احساس نشود، انشاالله!