چگونگی گسترش و عملکرد کمونیسم درایران (۵)
۲- حزب توده
ملی شدن صنعت نفت
پس ازآنکه شوروی از امتیاز نفت شمال منصرف گشت و طرح شرکت مختلط نفت ایران و روسیه را مطرح نمود(در مذاکره با احمد قوام نخست وزیروقت در مسکو) طرح تهیه، وبه مجلس پانزدهم برای تصویب فرستاده شد، و مجلس آنرا رد کرد، و ماده ی واحد ه ای را در مهر ۱۳۲۶با ۱۰۲ رأی موافق و دو رأی ممتنع تصویب نمود که بموجب آن هرنوع واگذاری به خارجی ها ممنوع گردید و تنها می شد نفت شمال را به روسیه فروخت، و دربند «ه» ماده ی واحده تصریح شده بود که برای استیفای حقوق ملت ایران، دولت خواستار تجدید نظر درقرار داد سال ۳۳ با انگلیس می باشدودراجرای همین بند پس از دو سال چانه زدن با انگلیسی ها و بحث و مذاکره قرار داد الحاقی«گس گلشائیان» (گلشاییان وزیر دارایی وقت و گس نماینده شرکت انگلیس) تهیه گشت. طرح این قرار داد در زمانی تهیه شد که درپی ترور شاه حکومت نظامی برقرار بود و روزنامه ها و احزاب از آزادی برای اظها رنظر برخوردار نبودند.
در آذر ۱۳۲۹ کمیسیون مخصوص نفت به مجلس گزارش داد قرارداد الحاقی برای برگرداندن حقوق ملت ایران کافی نیست و با آن مخالفت کرد. در ۲۶/۹/۲۹ مصدق طی نطقی در مجلس محاسن ملی شدن نفت را برشمرد و سپس پیشنهادی با امضای یازده نفر از نمایندگان (کاندیدهای جبهه ملی) درباره ملی شدن نفت به رئیس مجلس داده شد که بعلت عدم امضای کافی مطرح نگردید.
درپی همین پیشنهادها، سخنرانیها و میتینگهایی توسط مردم برپا شد وروحانیون به پشتیبانی از ملی شدن نفت پرداختند، درنتیجه ی این جو،کمیسیون نفت مجلس دراسفند ۲۹ ملی شدن نفت را پذیرفت و به تصویب مجلس رسید. رزم آرا نخست وزیر وقت که دراین گیرودار سرگرم مذاکره با انگلیسی ها بود تا منافع آنان را تأمین نماید بدست «شهید خلیل طهماسبی از فداییان اسلام» بدرک واصل گردید.
در ۶/۲/۳۰ کمیسیون نفت هیئت مختلطی از نمایندگان مجلسین شورا وسنا و دولت را تعیین، تا دولت با نظارت انها، از شرکت سابق نفت انگلیس و ایران خلع یدکند. مصدق نیزبا اظهار تمایل مجلس نخست وزیر شد ودر ۱۲/۲/۳۰ کابینهی خود را معرفی نمود. پس از آنکه انگلیس پی برد ایران مصمم است نفت را طی کند، آن را قبول نکرد و امریکا را (ترومن) واسطه نمود، و خود نیز به شیوه های مختلفی از قبیل حصر اقتصادی، تهدید نظامی، ووادارکردن بازار به نخریدن نفت ایران دست زد(شرح آنرا در تاریخ جبهه ی ملی خواهیم آورد) و دراین اوضاع و احوال موضع گیریها ی حزب توده از دغل بازی و ناشی گری خاصی برخوردار بود.پس از مطرح گشتن ملی شدن نفت ابتداء شعار «الغاقرار داد نفت جنوب» را داد و جمعیتی تحت نام« جمعیت ملی مبارزه با کمپانی نفت انگلیس و ایران» ترتیب دادو زیراین چتر و شعار میتینگ هایی برپانمود، اما می دانیم ملی شدن صنعت نفت اصالتی دیگر دارد و از عمق خواست یک ملت ریشه می گیردو «الغا» دولت را یک طرف قضیه قرار دهد، طبیعی است که انگلیس الغا یک طرفه ی قرار داد را نخواهدپذیرفت. پس از مدتی شعار ر اعوض نمود و ندای« اعلان بطلان قرار داد نفت جنوب» را سرداد و در کنگره ی گروه مذکور اسم انرا به « جمعیت ملی مبارزه با کمپانی های نفتی امپریالیستی در ایران » تغییر داد، و بازمدتی به مانورپرداخت، وبار دیگر«ملی شدن صنعت نفت جنوب» را شعار خود قرار داد و نام جمعیت را به « جمعیت ملی مبارزه با استعمار» برگرداند.
مسئله روشن درتمام این شعارها و رنگ عوض کردنها این است که مسئله ی روسیه مطرح نشود،شعارها بنحوی انتخاب می شد که شایدبتواند زیر همان عنوان و با استفاده از تحریک و بوجود آوردن جو بیثباتی و مطرح نمودن خود به عنوان یک اهرم قدرتمند اجتماعی منافع ارباب را تأمین نماید. برای این که درفرهنگ حزب توده امپریالیسم و استعمار و نفت جنوب هیچ یک شامل روسیه نخواهد گشت.
در این مدت با تشکیل میتینگ ها و تظاهرات خیابانی به زد و خورد با پلیس و مردم میپرداخت. برای نمونه : درتیرماه ۱۳۳۰ بعنوان تظاهرات برعلیه ورود «هریمن» نماینده ی ترومن به ایران، با پلیس درگیرشدند که دراین درگیری حدود ۲۰ نفرکشته و چند صد نفرزخمی شدند.
اگربخواهیم بهتر جوی را که حزب توده می ساخت و روشهایی که بکار می برد ترسیم کنیم به سازمان منافقین خلق خودمان شبیه بودند و این تشبیه ما را از شرح بیشتر بی نیاز خواهدکرد. روزنامه های آنها نیز به فحاشی می پرداختند. روزنامه ی مردم ملی کردن نفت را دلالی برای امپریالیسم دانست، روزنامه ی آنها «داریا» به مدیریت حسن ارسنجانی که اززندانیان حزب توده پشتیبانی می کرد، جبهه ملی را بورژوایی خواند که سعی در فعالیت برای امریکا درمنابع ایران و توافق با هیئت حاکمه دارد، و آنها را عوام فریب خواند و نوشت:« ملی شدن صنعت نفت نقاب سیاهی است که چهره های داغدارو ننگین را می پوشاند.
بدنیست بدانیم که روسها (ایوانف درتاریخ نوین ) دراین مورد چه میگوید:
باید خاطرنشان ساخت که حزب توده ایران نیز درمرحله ی ملی شدن صنایع نفت اشتباه بزرگی مرتکب شد، به این معنی که جنبه های ضد امپریالیستی بورژوازی ملی را را درست ارزیابی نکرد و بورژوازی ملی را با بورژوازی کمپرادوریکی دانست، این امر باعث چپ روی حزب توده ایران نسبت به جبهه ملی، دولت مصدق و سیاست اوشد.
درسال ۳۱ برنامه ی حزب برای زمانه کنونی «منتشر شد که در آن گفته شده بود» حزب توده ی ایران حزب طبقه ی کارگر و دارای کشور از اردوی جنگ و تجاوز و پیوستن به جبهه ی صلح و دمکراسی جهانی، جبهه ای که اتحاد شوروی سوسیالیستی درپیشاپیش ان قرار دارد» می باشدو« این قانون اساسی نمی تواند برای ما صلح و آزادی و استقلال را تأمین نمایدو می باید بوسیله ی یک قانون اساسی دمکراتیک تعویض شود» و نیز « برانداختن رژیم سلطنتی، فئودالها، مالکین بزرگ وسرمایه داران وابسته به امپریالیسم، وبرقرار ساختن جمهوری دمکراتیک توده ای .»
درپاییز سال ۳۱ دکتر رضا رادمنش دبیر کل حزب درراس هیئتی به نمایندگی حزب توده درنوزدهمین کنگره حزب کمونیست شوروی درمسکو شرکت کرد و طی نطقی حزب توده را حزب طبقات زحمتکش بارهبری طبقه کارگر و مسلح به ایدئولوژی مارکسیسم لنینیسم معرفی کرد.
همانطور که گفتیم درون حزب اختلافاتی بود، یک جناح قاسمی و کیانوری، و جناح دیگر شرمینی بود. رادمنش،روستا و طبری که در خارج بودند عده ای رابرای شرکت در جشن سالیانه ی حزب کمونیست چین دعوت کردند که قاسمی،فروتن وبقراطی بعنوان این دعوت و شرمینی برای تحصیل بخارج رفتند. البته مسافرت به چین صورت نگرفت و در نتیجه درکنگره ی ۱۹ مسکو شرکت کردند.
اینان برنگشتند و باتنها ماندن کیانوری درهیئت اجرایی،جناح بی طرف مثل یزدی، علوی و بهرامی قدرت یافتند . البته اختلافات پابرجا بود.حزب در چنین اوضاع داخلی و آنچنان موضع گیری اجتماعی که در قبال نفت داشت کودتای ۲۸ مرداد رخ داد.
کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد
درجریان کودتای ۲۸ مرداد عوامل و پارامترهای تاثیر مستقیم و غیر مستقیم داشتند که تنها در این جا نقش خود پرستانه و خائنانه حزب توده را ترسیم خواهیم کرد.
اما خیانت، ناشی از عدم اجرا و یا کوتاهی در وظایف است، «۲۸ مرداد نقطه ی عطفی درحیات حزب توده بود… رهبری حزب توده که از انجام وظایف خود طی یکسال قبل از ۲۸ مرداد،یعنی از قیام سی تیر باز ماند… از امکانات موجود خود در روبرو شدن با کودتا استفاده نکرد. البته نمی خواهیم بگوییم که اگر حزب توده به وظایف خود عمل می کرد، کودتایی صورت نمی گرفت، عامل اساسی کودتا عدم حضور مردم در صحنه بودکه در جای خود خواهد آمد، ولی خود پرستی که محور اصلی جهت گیری حزب در قبال جریان کودتا بود باید نشان داده شود. برای جلوگیری از کودتا،داشتن اطلاعات صحیح از اهم اموراست،و چندین ماه قبل از کودتا حزب تحت عنوان مقدمات کودتا فراهم می شود «توطئه کودتا راباید به جنگ ضد کودتا مبدل ساخت» واین اطلاعات را حداقل می توان گفت که از طریق «سازمان نظامی » خود بدست می آورد برا ی پی بردن به امکانات سازمان نظامی حزب درکسب اطلاع از کودتا و شناساندن چهره های خبیث کودتا اشاره میکنیم که: طبق مدارک رژیم گذشته پرسنل نظامی دستگیر شده ی این سازمان ۱۰ نفر سرهنگ تمام،۱۳نفرسرهنگ دوم، ۶۲ نفرسرگرد،۱۰۰ سروان، ۱۹۶ ستوان، ۶۳نفر دانشجو،۱۷نفر درجه دار بودند . اکثر پرسنل افسر که درادارات مختلف نظامی کشور پراکنده بودند حتی دررکن دوم ارتش و حکومت نظامی تهران هم افسران حضورداشتند.
بازمطبوعات حزب توده در ۲۲/۵ نوشتند:« مردم شرافتمند ایران: توطئه ی خائنانه ی کودتا درشرف اجراست، برای درهم شکستن این توطئه آماده شوید.» و گردانندگان اصلی را سرلشکر زاهدی، سرلشکر با تمانفلیج (معدوم درجمهوری اسلامی)، سرلشگر گرزن، سپهبد شاه بختی معرفی کردند.
کودتا ابتدا قرار بود در ۲۳ مرداد ۳۲ صورت بگیرد، اما خنثی گردید و سرهنگ نصیری رئیس گارد که برای بازداشت مصدق رفته بوده دستگیر و سرهنگ نصیری رئیس گارد که برای بازداشت مصدق رفته بود دستگیر شد و شاه فرار کرد و به بغداد رفت. دراین چند روز نبودشاه درایران وقایع زیادی اتفاق افتاد که برای شناسایی چهره های سست و فریبنده وانقلابی و ملی کافی است.اما نکته ی اساسی دربحث ما این است که حزب توده می خواست از اب گل الود ماهی بگیرد،یعنی اگر هم قرار است کودتا سرکوب شود حزب برنده ی این رزم باشد و تحلیلهای بعدی حزب ودیگرهم پالکیهای چپ آنها نشانگر این مطلب می باشد.
جزیی می گوید:از امکانات خود استفاده نکردند«و ابوانف می نویسد:«کمیته مرکزی حزب توده… ضمن انتشار بیانیه ای خطاب به مردم ایران خواستار استقرار جمهوری دموکراتیک در کشور، ازادی احزاب و… گردید، مع ذالک رهبری حزب توده ایران فقط به انتشاربیانیه و ترتیب دادن تظاهرات و میتینگ ها قناعت کرد و در شرائط موجود تصمیمات ضروری وقاطع برای متحد ساختن کلیه ی نیروهای ضد امپریالیستی و دموکراتیک به منظور مقاومت درمقابل توطئه ها و یورشهای جدید و بعدی امپریالیستها بعمل نیاورد.»
شعارهای حزب درجریان فرار شاه: پیروز باد ملت، برچیده باد سلطنت، پیروز باد جمهوری دمکراتیک بود. خود نیز با انتشار جزوه ها و حرفهایی که دریلنوم های بعدی خود درزیر سالن های سربسته ی امن و امان کشورهای اروپای شرقی و روسیه زدند به خیانتهای خود اقرار کرده و به تئوری پردازی برای تطبیق نعل به نعل اصول مارکسیمسم لنینیسم با موضع گیریهای کلی خود پرداختند که خواهیم رسید.اما قیام ملی!پس از زد و خورد مختصری درخیابانهای تهران که روی هم چند ساعت بیشتر طول نکشید
در۲۸ مرداد شکست خورد؟ روزهای پس از کودتا هم« رهبری حزب توده دستور برگذاری میتینگهای موضعی و شعار نویسی و پخش تراکت و اعلامیه را داد.در آبان ۳۲ اعلامیه ای به امضای کمیته ی ایالیتی تهران منتشرشد که طی آن کودتا چیان و همکاران آنان به سختی تهدید شده بودند.
این بود کل عملیات «ضد کودتا» که حزب توده بدا ن دست زد.
ادامه دارد