نخست وزیر محبوب ایران
*جنگ
*جبهه متحد اسلامی
* سیاست خارجی
* رابطه با کشورهای منطقه
*برنامه های اقتصادی
* برنامه های آینده ی دولت
* استفاده از مخترعین متخصصین
-با توجه به پیروزهای متوالی سپاه اسلام برجبهه ی کفر، نتیجه ی نهایی جنگ، به خصوص درباره ی موقعیت داخلی و خارجی جمهوری اسلامی را چگونه تحلیل می نمایید؟
– این پیروزیهای اخیر مقدمه ای انشا الله برای پیروزی نهایی ما در جبهه های غرب و جنوب است. طبیعی است که این پیروزی اثرات بسیار عمیقی در خاورمیانه بجا خواهد گذاشت و ما پیش بینی می¬کنیم که بعد از این پیروزی رژیمی از نوع رژیم صدام دیگر نتواند درعراق روی کار باقی بماند و طبیعتا گرایشات ضد امریکایی در منطقه اوج خواهد گرفت. نیرو های اسلامی برای مبارزه با صهیونیزم بسیار منسجم تر خواهندشد وبه تناسب توطئه های امریکا درمنطقه ودر داخل کشورمان کم خواهد شد، بخاطر این که الان عراق به صورت پایگاهی برای توطئه های حتی داخلی درکشور ما به کار می¬رود واز اول انقلاب هم چنین بود و ما در اسنادی که در وزارت خارجه داریم به روشنی دیده می شود که از همان روزهای اوج گیری انقلاب، حرکت ضد اسلامی رژیم عراق شروع می شودکه یک نمونه عینی آن را همه ی مردم میدانند و همه جهان کاملا آن را با چشم خود ش دیده و لمس کرده مسئله ی هجرت امام از عراق به خارج هست که زیر فشار های رژیم صدام صورت گرفت. کلاً ما فکر میکنیم که با این پیروزی ملت ما این فرصت را به دست خواهد آوردکه بار دیگر صدا و ندای حق طلبانه ی خودش را بیشتر از همه بگوش جهانیان برساند، مخصوصا توجه داشته باشیم که کم کم این جنگ تبدیل شده به جنگ بین انقلاب اسلامی و ارتجاع و امریکا و صهیونیزم در منطقه ولی همین پیروزی، پیروزی اسلام قلمداد خواهد شد و می توانیم حدس بزنیم که اثرات روانی این موضوع چه در داخل و چه در خارج، چقدر گسترده خواهدبود.این اثرات هم می تواند جنبه ی نظامی داشته باشد، جنبه ی سیاسی داشته باشد، ولی بیش از همه جنبه ی فرهنگی خواهد داشت.
-به نظر شما توطئه جدید امریکا پس از شکست توطئه جنگ تحمیلی چگونه خواهد بود؟
– امریکا توطئه هایش هیچ موقعه خاتمه پیدا نخواهد کرد، چرا؟ این از طبیعت انقلاب ما سرچشمه می¬گیرد که تا موقعی که این نظامهای استکباری وجود دارد،با آن نظامهای استکباری خواهد جنگید به ویژه امریکا، با امریکا ما ستیزمان تا ازبین رفتن نظام استکباری ادامه خواهد داشت، ما یقین داریم که انقلاب اسلامی کمر استکبار جهانی را که به سرکردگی امریکا درجهان هست درهمین خلیج فارس خواهد شکست و آن ر ا نابود خواهد کرد، برای همین طبیعی است که ما ببینیم که او توطئه میکند، ولی روز به روز من احساس می کنم که آن توطئه ها کمرنگ ترمی شود و اثراتش بر ملت ما و کشور ما کمترمیشود، نیروها منسجم تر دارند می¬شوند و نظام جمهوری اسلامی کم کم دارد قوام پیدا می کند و راههای رو در رویی با این توطئه ها را پیدا می کند.این یک مسئله .
مسئله دوم این هست که من نمی خواهم بگویم چه توطئه هایی می کنند، ما انتظار هرنوع توطئه ای را از سوی امریکاداریم داخلی وخارجی، رنگارنگ جنگی و سیاسی و اقتصادی، همه جورش را ما داریم. من می خواهم بگویم که ما در جهتی حرکت می کنیم که فکر می¬کنم شتاب ما در انسجام نظام جمهوری اسلامی بسیار تندتر و سریعتر از توطئه های امریکا است. این را کاملا احساس می کنم. یعنی شما حساب بکنید که یک سال و نیم قبل ما چقدر آسیب پذیر بودیم . یک سال پیش چقدر آسیب پذیر بودیم، الان چقدر آسیب پذیریم، من معتقد بودم آسیب پذیری ما به مراتب کمتر بوده ازیک سال پیش. ازموقعی که بنی صدر بود، از یکسال ونیم پیش، از دوران دولت موقت، از اوائل انقلاب، این بیشتر رفتن بسوی انسجام را ما درآینده خواهیم داشت.این یک موضوع.
یک موضوع دیگررا هم من فکر می کنم هست که اوائل که شورا انقلابی مردم بالا بود، بعد از بیست ودوم بهمن،همه اش ترس این را داشتیم که شور انقلاب یک روز بخوابد، بدون اینکه ارزشهای خودش را تثبیت کند، ولی ما در طول این سه سال دیدیم که نه آن شورانقلابی از بین رفت، نه ان ارزشها تثبیت نشد،بلکه آن ارزشها تثبیت شدند، یکی از آن ارزشها این است که اگر کسی با ما دشمنی کند بخواهد که پنجه به پنجه ما بیفکند ما ولش نمی کنیم، یعنی ملت ما، مثلا سرمسئله ی عراق تصمیم این بود که بیاید تهران راهم بگیرد، مقاومت کشور ما ادامه پیدا کرد، الان این روحیه وجود دارد، به نظر می آید که در کشور ما تثبیت شده، این خودش یک عامل بازدارنده است. ممکن است یک نیروی بسیار نیرومندی درجهان باشد حتی قادر به شکست کوتاه مدت ما باشد،ولی میداند که با این کار خودش را به دردسری می اندازد که برایش سود و صرفه ای ندارد، چون دردراز مدت به شکست خودش منجر خواهد شد، چراکه ملت ما دست از سر او به هیچ وجه برنمی داردو این چیزی است که در نظام ما به صورت یک ارزش درآمده و این چیزی نیست که به این سادگی ما ازدسش بدهیم، برای همین من می خواهم در مقابل این سئوال شما بگویم که اشاره نمی کنم که چه توطئه هایی بلکه می¬خواهم بگوییم که هر توطئه ای می خواهد درهرشکلی، بهر گستردگی، بهر نوعی باشد ما می توانیم مقابله کنیم.
-شما درمورد تشکیل جبهه ی متحد اسلامی چندی قبل تاکید فراوانی داشتید، ولی متاسفانه در اثر تراکم کار ومشکلات گوناگون درمقام عمل هنوز این هدف والا شکلی به خود نگرفته است، باآنکه واکنشهای مثبتی از سوی برخی از برادران اسلامی بوده است. با توجه به ضرورت آن، علت عدم پی گیری این مسئله چیست؟
-مسئله ی جبهه ی اسلامی واعلام این موضوع درحقیقت به صورت یک محور درسیاست خارجی کشور ما درآمده، یعنی سمت گیری سیاسی خارجی عمدتا در جهت ایجاد جبهه متحد اسلامی ضد استکباری وضد صهیونیستی دارد شکل میگیرد و طبیعی است که وقتی که یک شعار به این شکل محوری خودش داده می شود ما بلافاصله بخاطر شرایط و واقعیتهایی که درجهان امروز وجود دارند نباید منتظرباشیم که این جبهه سریعا تشکیل بشود. این نوع شعارهای محوری یک گرایشات ملموس و عمده ای را به وجود می آورند که دردراز مدت می توانند منجربه ایجاد چنین جبهه بشوند، یعنی درحقیقت اعلام شعار ایجاد زمینه برای تشکیل این جبهه است خود آن جبهه موقعی می تواند صورت بگیرد که قوانین اسلام شکل حکومت اسلامی و برگشت مسلمانان به اسلام اصیل گسترده ترازان باشد که هم اکنون هست،دادن این شعار و تکیه براین شعار و تاکید دائم براین شعاردرحقیقت روند برگشت به سمت اسلام اصیل را درجهان اسلامی سریعتر می¬کند. مثالی می زنیم: الان ازطرف حضرت آیت الله منتظری هفته ی وحدت اعلام شده،همین شعاروحدت به این معنا نیست که از نظر سیاسی ما بلافاصله شاهد این باشیم که برادران اهل سنت و شیعه در سراسرجهان و همه مسلمانان وحدت پیدا بکنند، ولی این شعار وحدت وقتی که داده میشودو رویش پافشاری می شودو اگر خود آن شعار هم اصولی باشد در دراز مدت جایی برای خودش باز می کند، یک زمینه ای درجهان اسلام ایجاد می کند برای ایجاد آن وحدت، یک نمونه ی دیگرمن ذکرمیکنم:
امام روزجمعه آخررمضان را روز قدس اعلام کردند.این به صورت یک پرچمی برافراشته می شود، این پرچم یاران خودش را در طول یکسال، دوسال، ده سال، بیست سال دورخودش جمع می کندو به صورتی درمی آیدکه در جهان اسلامی نیروهایی متوجه بیک نقطه و یک قطب نیروهای خودشان را محوری منسجم می کنند برای مبارزه با صهیونیزم . معمولا شعارهای سیاسی که داده می شود،روزهایی که اعلام می شود، مخصوصا دراین برهه ای که ما در آن قرار داریم و دراین انقلابی که ما درآن سیر می-کنیم، اینها زاییده ی آرمانهای بلند اسلامی است که در جامعه ی ما وجود داردو خود اعلام این آرمانها باعث ایجاد زمینه ای برای عینی شدن آن شعارها درآینده می تواند بشود. درزمینه ی جبهه ی اسلامی هم که نشات گرفته از آرمانها ی بلند انقلاب اسلامی و فرمایشات رهبر انقلاب بود، در حقیقت این کار صورت گرفته، برای اینکه ما درسیاست خارجی از آن حالت پراکندگی نجات پیدابکنیم، نمایندگیها ی ما و فعالیت دولتمردهای ما دراین جهت سوق پیدا بکند، این یک، و ثانیا در جهان اسلامی زمینه ای بوجود بیاید که ما در آینده انشا الله به این جبهه اسلامی نزدیک بشویم، گرچه درهمان اول شروع این شعار عده ی زیادی از نهضتهای آزادی بخش تمایل خودشان را برای گرویدن و برای پیوستن به این جبهه اعلام کردند، این نشان می دهد که این زمینه های عینی خیلی هم دور نیست.
-تاکنون سیاست خارجی ما دروضع تدافعی بوده است، اولا خطوط اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی رابیان فرمایید، و ثانیا چه طرحی در جهت تهاجمی کردن این سیاست دارید؟
-سیاست خارجی ما اتفاقاً درجهت تدافعی –به اعتقاد من- نبوده، منتهی در جنبه ی تهاجمی تا اندازه ای دچاررکود بوده، یعنی ما به خاطراین که مشکلات و مصائب و مسائل زیادی در داخل داشتیم، غافل بودیم برای اعلام یک سیاست خارجی روشن. خلا ناشی از این عدم اعلام را البته تا اندازه ی زیادی خود مردم انقلابی ما پرکردند، به این ترتیب شعارهایی که دادند اگر دقت بشود، قسمت اعظمی از این شعارها معطوف به اعلام یک سیاست خارجی خاصی هست که درجهان خارج این سیاست خارجی کاملا از زبان مردم درک شده تا آن اندازه ای که الان اگر دولت تحرکی پیدا می کند در اعلام سیاست خارجی، این تحرک ازهمان خواست مردم و از همان سیاست خارجی اعلام شده مردم،نشات می گیرد،منتهی بعد از گذشت نزدیک سه سال از انقلاب الان فرصتی پیش امده،بخاطر این که یک خط ان هم خط اسلام اصیل وخط حزب الله که الان در کشور حاکمیت دارد ما بیشتر بتوانیم از طرق رسمی درزمینه ی اعلام سیاست خارجی خودمان فعال باشیم ودر سطح دیپلماتیک و تماس با مقامات رسمی کشورهای مختلف و مجامع رسمی آن، اعتقادات و باورهای مردم را به گوش جهانیان برسانیم و هم چنین از فنون و شگرد های معمول در اعمال سیاست خارجی یواش یواش بهره گیری بکنیم، و این هم نقصی بوده که داشتیم. ما در سابق خیلی تکیه نمی کردیم که با کشورهای خارج ارتباط برقرار بکنیم، صحبت بکنیم، ارتباطاتی را ایجاد بکنیم،و غیراز ان که درابعاد مختلف به مبارزه برخاستیم در این جهت هم به مبارزه برخیزیم. الان وزارت امور خارجه دراین جهت فعال شده.
-در مورد کشورهای کوچک و ضعیف خلیج فارس شاید برخوردهای حساب نشده ای در گذشته انجام گرفته، آیا برنامه ای در جهت جذب آنها دارید؟
-ببینید دولت برخورد حساب نشده با این کشورهای کوچک نداشته،البته گروههایی درداخل بودند و بخاطر آن اوجگیری حرکتهایی انقلابی یک نوع وحشتی دراین کشورهای خارج وضعیف از انقلاب اسلامی بوجود آمده، در صورتی که خود دولت رسما اعلام کرده که اگر این کشور ها برضد انقلاب ما حرکتی را صورت ندهند و با دشمنان دست ندهند و با آنها متحد نشوند،چشم داشتی نه به خاک آنها دارد، نه به استقلال آنها دارد وبهترین حافظ می تواندباشد، به شرط این که رویه ای دوستانه درقبال انقلاب اسلامی ما بگیرند. طبیعی است که در آینده این سیاست را ما همچنان ادامه خواهیم داد. من فکر می کنم که این کشورها بالاخره بعداز این که سرشان به سنگ خورددررابطه با آمریکا، در رابطه با عراق،و کشورهای دیگر که دائما آنها را تحریک می کنند به سمت ما برگردند،البته این به این معنی نیست که ما هشیارانه به تحولاتی که درکشورها اتفاق می افتد چشنم نداشته باشیم من می خواهم دراینجا این مسئله را عنوان بکنم که اگر یک موقعی خدای ناکرده که ما هیچ موقع چنین چیزی را نمی خواهیم ازاین کشورها احساس بکنیم که توطئه ها علیه انقلاب عینی می شوند، ما هیچ تردیدی برای سرکوبی آن توطئه ها بخودمان نشان نخواهیم داد وبطور قاطع با این توطئه ها به هر شکلی باشد روبرو خواهیم شد. ما دماغ امریکا،و پوزه امریکا را دراینجا بخاک مالیدیم،طبیعی است در مقابل توطئه شیطانهای خیلی کوچکتر می توانیم قویتر عمل بکنیم، ولی ما به هیچ وجه نمی خواهیم که چنین وضعیتی، چنین مسئله ای بین ما واین کشورها، این کشورهای کوچک بوجود بیاید. ما دربعضی از آنها گرایشهای مثبتی را تازگی داریم می بینیم .
-یکی از میراثهای شوم رژیم طاغوت فرهنگ منحط مصرفی است. برای از بین بردن این فرهنگ و برداشتن فاصله های میان قشرهای مختلف، بخصوص آنکه می بینیم در شمال شهر بهترین زندگی را دارند، اما در جنوب شهر و روستاها مردم درمضیقه هستند، شما در این باره چه برنامه هایی دارید؟
-دراین زمینه خوب همانطوری که در سئوالتان کاملاً مشخص است. این بار هم یکی از آن آرمانهای انقلاب اسلامی ما است که در جهت رشد و تعالی مستضعفان جامعه ی ما حرکت بکند، چه از نظر فرهنگی، چه از نظر رفاهی. برای اینکه دولت دراین زمینه موفق باشد مجبوراست که به چند کار دست بزند،البته من از آن جنبه که دولت دست عوام فریبی بزند و بعد یک شعارهایی بدهد، یا اینکه بیاید با یک مقدار سازش، بایک مقدار لغزش کارهایی را صورت بدهد که کالاهای دردسترس مردم بطور وفور قرار بگیرد، ولی درحقیقت این کالای وفور دردسترس همه مردم قرارگرفتن منجر به وابستگی مجدد ما به آمریکا بشود، ابرقدرتها بشود و بعدش هم ذلت بباربیاورد، بازهم فقر بیشتری را به ارمغان بیاورد. ما این را حسابش را کاملا جدا می کنیم، کنار می گذاریم، فکر میکنیم که این مسئله روشن هست که کشوری که در حال جنگ است، کشوری که درحال حصراقتصادی است، کشوری که ابرقدرتها، به ستیز با او برخاستند. کشوری که به صورت بزرگترین قدرت نظامی و مالی و اقتصادی تمام طول تاریخ سیلی این چنین محکم زده، طبیعی است که فشارهایی به این کشور وارد بیاید و این فشارها روی طبقه ی مستضعف جامعه ی ماباشد، یعنی به راحتی نتوانیم در این جهان پر از توطئه وفریب وتخاصم حرکت بکنیم،منتهی دولت همان طوری که اشاره کردم با درنظرگرفتن این جنبه ها چندتا کار را دنبالش هست، یکی این مسئله هست که ما آن کالاهای ضروری مورد احتیاج عموم مردم را بشکلی با آن روبرو بشویم که در دسترس همه قرار بگیردنه قشر خاصی، اگر چه این در دسترس همه قرار گرفتن باعث بشودکه به مردم یک کمی کم برسد، بنظر ما این خیلی بهتر از آن هست که یک عده معدودی از این کالاهای ضروری مورد احتیاج روزانه ی مردم بهره ور بشوند، و یک عده ی دیگری از گرسنگی جان بدهندو ازبین بروندو فشار شدیدی را تحمل بکنند، مثلا مسئله گوشت، مسئله ی قند و شکرونظایر اینها از ان موضوعاتی است،اگر دقت بشود ستاد بسیج اقتصادی که زیر نظردولت کار میکند، بایک فشار بسیار زیاد،تحمل فشار زیاد، تحمل انتقادهای بسیار زیاد، کوشیده که در این زمینه به کمک مردم مستضعف جامعه ی ما بشتابد. با این وضعیت اقتصادی که داریم، با محدودیتهای ارزی که داریم،طبیعی است که یک مقدار معینی می توانیم گوشت وارد بکنیم، و مقدار معینی می توانیم شکر وارد بکنیم و نظایر اینها،خوب اینها را اگر ستاد نمی امد و زیر کلید قرار نمی داد و به بازار آزاد عرضه می شد، به خاطر اینکه یک مقدار کمی از کسانی که پول زیادتر داشتند می توانستند آنها را بخرند و طبیعتا قیمت هاشان به طور شدیدی بالا می رفت، یک عده ای اصلا دسترسی به اینها نمی توانستند پیدا بکنند. ما این سیاست را تا موقعی که ضرورت مصلحت جامعه ی مسلمانان ایجاب می کندادامه خواهیم داد. دراین زمینه هیچ تردیدی نداریم،یعنی نمی توانیم این تحمل را بکنیم که عشایر ما، روستایی ما،جنوب شهری ما دسترسی به شکر نداشته باشند، و یک عده درشمال شهر بنشینند کیک بخورند، شیرینی بخورند، غذاهای پر از شکر بخورند، انواع مختلف مربا جات داشته باشند و به وفور هم دسترسی به شکر و قند و این جور چیزها داشته باشند.
-مسئله دوم این هست که آیا دردراز مدت، یعنی سئوالی است که می شود کرد که سیاستهای دولت در جهت مستضعفان جامعه ماهست یا نه؟ ما بیشتر دلمان را، چشم امیدمان را به این سیاستهای دراز مدت بستیم، این نکته اساسی است، یعنی به این عنوان که آیا صنایع ما، کشاورزی ما، سیاست های کلی ما درجهت رشد و نمو و پیشروی مستضعفان جامعه ی ما خواهند شدیا نه؟ من می خواهم بگویم که دراین زمینه دولت بیشترین توجهش به این مسئله است که درآمدهای عمومی که دست دولت می رسدبه این درآمدهای عمومی خیلی مهم است که ما این بودجه را چه جوری بنویسیم، دست چه قشرهایی این درآمدهای عمومی پخش بشود،کجاها سرمایه گذاری بشود، چه کسانی را به اشتغال بکشاند،نفعش عاید چه کسانی بشود،آن سیاست کلی دولت در این است که این درامد های عمومی واقعا بمصرف عموم برسد، عموم در مملکت ماهمان مستضعفان جامعه معنا می دهند که من دراین زمینه یک مثالی می زنم:
کالا را اسمش را نمی برم، ولی یک مثالی می زنم، فرض کنید یک کالایی رادولت مجبور باشد که سوبسید بدهد، یعنی یک اضافه پرداختی داشته باشد، یک کالایی را وارد می کند، ولی بخاطر این که مورد احتیاج مردم هست یک پولی هم رویش می گذاردکه ارزان دست مردم برسد.خوب،بابت این، یک مخارجی به هزینه ی دولت تحمیل می شود.ما می آییم آن کالا را تجزیه می کنیم،بعد می بینیم که این کالا دونوع مصرف دارد، و علت اینکه اسمش را نمی برم، بخاطر این که می خواهیم سرموقع این مسئله را عنوان بکنیم. این کالا می بینیم دو مصرف دارد:یک مصرف عمومی دارد . خوب، دولت بخاطر نفع مستضعفان در آن زمینه سوبسید می دهد، بخاطر اینکه پول مردم است از پول مردم استفاده می کند که این قیمت در دست پایین باشد. آن فرد جنوب شهری، آن فقیر، آن روستایی ما، آن کس که با حقوق کمی زندگی خودش را می گذراند بتواند از آن کالای ضروری استفاده بکند، یک مقداری از آن کالا به مصرفی می رسد که یک چیزهایی با آن ساخته می شود که مصرف کننده اش طبقات اعیان هستند. ما دیگر در آنجا سوبسید نمی دهیم، یعنی می آییم کالا را دو نرخه می کنیم، یک نرخ برای پخش برای عموم مردم که به همه به یک قیمت مناسب برسد، یک کالایی که فرضا برای مثلا ساختن یک کالای مصرفی و لوکس تا اندازه ی زیادی میرسد . خوب، درآن زمینه ما پول می گیریم.
مازیاد چیز نداریم که آن کالایی که فرضا یک مقدار سودی عاید دولت می کندکه آن سود پنج درصد مردم آن را مصرف می کنند، یک کمی قیمتش بالا برود، بخاطر این که آن بالا رفتن یک مقدار سودی عاید دولت می کند که آن سود پخش می شود و سرشکن می شودبرای عموم مردم مستضعف کشور، یک سیاستی است که الان ما در پیش داریم، مثلا الان یک پروژه هایی دردست اجرا است که برای اولین بار اصلا درایران دارد اجرا می شود آن استفاده کردن از کانالهای فرعی سدها ا ست . این سدها کانالهای متعددی دارند، کانال اصلی دارند، کانال فرعی دارند،کانالهای فرعی در رژیم سابق هیچ موقع به کار گرفته نشدند، بخاطر اینکه سودش به جیب مردم می رفته، بجیب توده های مستضعف ما می رفته،سودی برای مقاطعه کاران نداشته، سودی برای هزار فامیل نداشته، ما آمدیم پروژه هایی طراحی کردیم که با استفاده از نیروی کاری وسیع که تا حدود هزار نفر حساب کردیم که می تواند کارگر جذب بکند، کارگر روستایی جذب بکند، کارگر روستایی جذب بکند، با بیل و کلنگ و وسائل ابتدایی اینها شروع کنند کانال کشی کردن از سدها، برای اینکه سطوح بسیار زیادی را زیر کشت ببرند، زیر آب ببرند،بهمان وسائل ابتدایی اگر دقت بشود، دراین پروژه دو سه تا روحیه حاکم هست، ضد اجنبی هست، ما در اجرای این پروژه از تکنولوژی پیچیده¬ای که باید وارد کنیم از خارج اصلا بهره نگرفتیم، یعنی اتکائمان بهمان وسائل ابتدایی مردم بوده ثانیا این پروژه اشتغال زا است، یعنی پروژه ای است که کارش را یکدفعه سیصد هزارکارگر انجام می دهند. خوب، این برای کشور ما بسیار مهم است، مسئله سوم،نتیجه نهایی اینکه غیر از این که این سیصد هزار نفر بهره وربشوند، باز هم عائد چه کسانی خواهدشد. نزدیک پانصد هزا ر هکتار زمین را زیر کشت می برد. خوب،اینهم باز سودش به طبقات مستضعف جامعه برمی گردد.هرپروژه ای که الان دولت دردست اجرا دارد، اگر دست بگذاریم نگاه بکنیم خواهیم دید که عملا دراین جهت سیر می کند، برای همین من می خواهم اینجا این اشاره را بکنم که وقتی که ما می گوییم حمایت از مستضعفین، وقتی می¬گوییم کمک به مستضعفین، وقتی می گوییم که خط اقتصادی دولت خط حمایت از مستضعفین هست به این معنانیست که ما الان یکدفعه کشور را به ورشکستگی بکشانیم بعد برای یک مدت محدودی به مستضعفین یک چیزی برسانیم. این بیشترین خیانت به مستضعفین است . ما می خواهیم بگوییم که سیاستهای دراز مدت مملکت طوری تنظیم می شود که بیشترین مردم، اکثریت مردم ما بیشترین بهره را ازدرآمدهای عمومی ببرند،بیشترین رشد را پیدا کنند، امکانات بصورت عادلانه بینشان تقسیم بشودو دراین جهت این چیزیست که من می توانستم دراین زمینه توضیح بدهم.
-درضمن این سیاستها ی دراز مدت آیا برنامه ای درنظر دارید برای استفاده از اختراعات و اکتشافاتی که به سبب شکوفایی استعداد مردم بعد از انقلاب و به ویژه بعد از جنگ تحمیلی پیدا شده است؟
-ماالان در طول جنگ و به برکت این جنگ و به برکت این جنگ با اینکه مصائب، ولی برکات زیادی هم بوده: یکی از آن برکات این بوده که ما مجبورشدیم بکارهایی بپردازیم که اگر بزور مارا وادار نمی کردند به آن کارها نمی پرداختیم، که آسان مثلا یک کاری در دسترس ما قرار بگیرد،معمولا آدم دنبال کار سخت نمی رود جز اینها، راه اندازی صنایع ما است جز اینها، تعمیرا ت وسائل بسیار مدرن و پیشرفته است که هیچ موقع تصور نمی شد که بدون احتیاج بکار شناسها، بدون احتیاج بقطعاتی که از خارج باید واردبکنیم.ما موفق بشویم که دراین جنبه ها موفقیتهایی داشته باشیم، ولی الان در طول این جنگ ما می بینیم که این تکنولوژی بسیار پیچیده که کم کم دست مهندسین و متخصصین و مخترعین خودمان دارد رام میشود، یعنی آن چیزی که ما می ترسیدیم به سمتش برویم می بینیم که نه سرنیاز، دیگر مجبوریم که ما خودمان برویم و آستین ها را بالا می زنیم جلو می رویم می بینیم که می توانیم حل بکنیم، شما عظمت مجتمع مس سرچشمه را ببینید،آدم حیرت می¬کند، خوب یک موقعی متخصص ما در مقابل آن مجموعه احساس حقارت می کرد، ولی الان با ان دست و پنجه نرم می کند، می بیند که یک قسمتیش را هم راه انداخته و انشا الله تا سال دیگر با این تلاشی که می شود بیاری خدا ما آنجا را کاملا به کار خواهیم انداخت و شمش مس ومفتول مس را خواهیم داشت. الان سنگ تغلیظ شده مس را تولید می کنند، یا در قسمتهای دیگر ما دقیقا اینرا می بینیم.من فکر می کنم که الان سیاست دولت در جهتی است که حداکثر استفاده را از مخترعین، از مکتشفین،از متخصصهای متعهدو مؤمن می کند.مامثلا در کارخانه های مختلف گاهی می بینیم افراد متخصصی که ممکن است به اندازه ی بعضی از برادرهای ما مؤمن به اسلام به آن طوری که می شناسیم نباشید، ولی می دانیم که آنها هم دلشان برای اسلام می سوزد، دلشان برای انقلاب می سوزد، همین مسئله مخصوصا بعد از رفتن بنی صدر که این تنش ها از بین رفته، آن اختلاف کذایی بین تخصص و مکتب که او عنوان کرد اصلا زمینه اش رفته،می بینیم که اینها برادر وار دور هم جمع می شوندمتخصصها و برادرهای مؤمن و مکتبی یک مجتمعهای بسیار عظیمی را تکان درآن بوجود می آورند.
چندروز بیش رفته بودم سایت مردآباد کرج که اینها تصاویر از ماهواره ها می گیرند که برای ما اهمیت زیادی در آینده خواهد داشت از نظر برنامه ریزی درروی منابع این بهره بری از این سایت اثرات بسیار عمیقی روی برنامه های ما خواهد داشت، و ضمن بهره برای ازمنابع طبیعی خودمان، از آبهای زیرز مینی، از منابع آب سطحی، از محیطهای کشاورزی، چون عکسهایی که اینها دریافت می کنند بصورت پیچیده ای اطلاعات بسیار قیمتی می دهند که دربرنامه ریزی می توانیم از آنها استفاده بکنیم.سطح کشت مثلا الان چقدر است، ازاین چیزها، دیگر الان من زیاد در جزییاتش نمی خواهم بروم، و هم چنین اطلاعات، این مجموعه را الان می دیدم که یکی از برادرهای متخصص باآن روحیه حزب اللهی که در آن محیط حاکم است راه انداخته اند. یک موقع تصور نمی شدکه متخصص ایرانی این آنتن بزرگ را بکار بیندازد.الکترونیکی رابکار بیندازند،آن دستگاه کامپیوتری را بکار بیندازد، الکترونیکی را بکار بیندازد، ولی اینها بکار انداخته بودند و یک فاز از پروژه را بطور موفق می چرخاندند، و درفکر این بودند که پنج فاز این پروژه را بلافاصله همین جور ادامه بدهند تا این مجموعه تمام بشود.
چیزی که آنجا من احساس نکردم این بود که آیا اینجا مکتب کجا قرار گرفته، تخصص کجا قرار گرفته، بخاطر اینکه این دو تا مقوله، دو تا جنسیت مختلف مختلف دارند که نمی توانند مخالف هم باشند. آن یک مقوله است، این یک مقوله، بنی صدر و لیبرالها با پیش کشیدن این مسئله سعی کردند بین نیروهای کاری این مملکت یک نوع جدایی بوجود بیاورند. الان ان جداییها از بین داردمیرود، طبیعی است که درچنین زمینه ای مخترعین ما، مکتشفین ما،متخصصهای ما بهترین کاربرد را داشته باشند برای برپایی این نظام که یک نظام واقعا ضد استکباری است.
-خوب انشا الله در فرصتهای دیگر باز هم صحبتهایی داشته باشیم . به برادرها در آنجا سلام برسانید، واین مجله جزء نشریات بسیار سنگین ما است که چاپ میشود. ان شا الله موفق ومؤید باشید. پایان