قسمتی از وصیت نامه شهید مهدی سلیمی
… ای کسانی که ندای ما را می شنوید تا زمانی که دشمن نابود و مستضعفان از زیر سلطه ابرقدرت های جهانخوار بیرون نیامده و کربلا را بعثیان کافر رها نکرده اند و مکه معظمه «آن خانه خدا و جای عبادت و سیاست آزاد نشده، همه ذلیل هستیم و تنها رمز رسیدن به این هدف، پشتیبانی از ولی فقیه می باشد»…
پدر بزرگوار و مادر عزیزم: درست است که باید عصای پیری شما می شدم اما چه می شود کرد که وقتی می بینم صدام خونخوار آن نوکر شرق و غرب چنین بی رحمانه به اسلام عزیز و میهن اسلامی ما حمله می کند، نمی توان ساکت نشست و نگاه کرد که به جنایات خود ادامه دهد. باید پوزه این جانی قرن را به خاک مالید تا دیگر جنایتکاران نتوانند چنین خیالی را در سر بپرورانند. و تنها خواهش من این است که گریه و شیون نکنید چون خدای بزرگ اجر شما را خواهد داد.
قسمتی از وصیت نامه شهید محمدحسین (مسعود) اوحدی
امیدوارم که هر قوت خواستید برای من گریه کنید، برای امام حسین گریه کنیدو حضرت عباس و حضرت زینب و حضرت قاسم و علی اکبر و علی اصغر ۶ ماهه که هنوز بوی خون سرخشان از صحرای کربلا به مشام می رسد و هر مسلمانی را سرمست می کند و هنوز طنین فریادشان که ما را به یاری می طلبند در گوش های هر انسان آزاده طنین افکن است، باشد تا ریخته شدن خون های ما زمینه ای باشد برای ظهور امام مهدی (عج) که خونخواه واقعی امام حسین (ع) او و یارانش می باشند و خداوند انشاء الله از عمر ما بکاهد بر عمر امام عزیز بیفزاید تا این امید مستضعفان ظهور مهدی (عج) زنده بماند و پرچم انقلاب اسلامی را به دست امام ع بسپارد. هر وقت خواستید برای من گریه کنید برای صد ها شهید بی کفن گریه کنید که صهیونیست های غاصب خون پاکشان را در بیروت بر زمین ریختند و برای خواهرانی گریه کنید که جنایت صهیونیست ها بر آن ها مو را بر اندام انسان راست می کند. برای صد ها جوانی گریه کنید که مادرشان آرزوی دامادیشان را داشتند یا عروسانشان در انتظارشان چهره به درها دوخته بودند. برای فرزندان و خانواده شهیدان انقلاب گریه کنید و آن ها را یاد کنید. امیدوارم اگر کسی برای فاتحه بر سر قبرم می آید، ابتدا برای طول عمر و سلامتی امام دعا کند و برای ظهور امام زمان و پیروزی نهائی انقلاب اسلامی و سپس مرا نیز از دعای خیر و فاتحه بی نصیب نگذارد که آن چه بیشتر روحج مرا شاد خواهد کرد همراهی و همکاری عملی و قلبی با انقلاب اسلامی و کمک به تداوم آن است.
قسمتی از وصیت نامه شهید عزیز الله غلامی
خدایا من از زندگی و خانواده ام سیر نشده ام و بدون هدف خودم را به کشتن نمی دهم. بلکه این راه را شناختم و انتخاب کردم و منتهای آرزوی من رسیدن به لقاء تو است. و این برداشت کلی من است که شهادت شربتی است که هر کس توان آن را ندارد که بنوشد، مگر این که خود را از تمام قید و بندهای ظاهری اعم از مال و جان خود گذشته و در راه حق علیه باطل فدا کند، و من از خدای بزرگ طلب کردم تا زمانی که لیاقت شهادت را ندارم از این دنیا نروم و این را می دانم که آخرین لحظه خوشی ام در این دنیا همان لحظات آخریست که چشمانم بسته می شود و دیگر این که خوشحالم که جانم را نثار اسلام ومکتب محمد (ص) و علی (ع) می کنم و این را بدانید ای مسلمانان جهان و به خصوص مردم ا یران که اسلام همیشه در حال جنگ با کفار است و برادرم تو وارث لباس رزمم می باشی، تو باید تداوم بخش راه تمام شهیدان باشی تو باید با آمدن به جبهه و با ریختن خون این جنایت پیشه گان چون صدام وگروهک های وابسته درخت نوپای انقلاب اسلامی را آبیاری نمائی.
قسمتی از وصیت نامه شهید محمود ضمیری
جهان همیشه عرصه پیکار حق و باطل بوده است و هر یک از این جبهه ها پیروانی داشته است زمانی هابیل در مقابل قابیل و زمانی حسین و حسینیان در مقابل یزید و یزیدیان و امروز هم نیز شاهد درگیری جبهه حق یعنی ایران اسلامی به پاخواسته به رهبری امام خمینی و جبهه باطل یعنی دنیای کفر به رهبری ابر جنایتکارانی چون آمریکا و شوروی و انگلیس و … است وظیفه هر کسی است که موضع خویش را در برابر این جبهه ها مشخص ند و با عمل خویش ادعای خویش را به اثبات برساند.
اگر کسی ادعای می کند که پیرو جبهه حق است و رهبرش حسین زمان خمینی بت شکن است، به درستی که رمز پیروزی و سعادت انسان در جهاد است، چنانچه علی (ع) مولای متققیان می فرماید: الجهاد باب من ابواب الجنه فتحهه الله لخاصه اولیائه. جهاد دری است از درهای بهشت که خداوند آن را برای دوستان خاصش می گشاید.
و چه بهتر شهادت در این راه، که شهادت انسان را به درجه اعلای ملکوتی می رساند و چقدر زیباست شهادت در راه خدا که همانند گلی محمدی است که وارثان خون پاک شهید از آن می بویند.
خدایا شهادتم که خاری در چشم دشمنان اسلام است بپذیر.