پاسداران بزرگ اسلام

سید محمد جواد مُهری

وحید بهبهانی

آنجه تاکنون مکتب تشیع را از گزند فتنه ها و پیشامدها ی خطرناک دورانهای گوناگون حفظ کرده و آنچه تا امروزاین کشتی نجات رااز تلاطم دریاهای فساد و ستم مصون نگه داشته،وجودفقهای دانشمند این مکتب است .فقها بودندکه درطول تاریخ پر فراز و نشیب تشیع ،آن رادست نخورده و سالم نگهداشتند و از سیل بدعتها ،انحرافها ،خودخواهیها ، کژیها ، ستمها و ستمگرها و خلاصه آنچه به نحوی می خواست درآن رخنه کند یا آن را آلوده سازد یا آثار آن را از بین ببرد ،نگهبانی کردند. آری !تاریخ ما و مکتب ما و بقای ارزشهای معنوی ما به این فقیهان بستگی داشته و دارد .اینان بودند که با سلاح دانش و دین ،با کمال قدرت دربرابر آن همه خطوط فکری و اندیشه های باطل بدخواهان ایستادند ومقاومت کردند و بساعمر خویش را در این راه فدا کردند و تا آنجا که در توانشان بود، نگذاشتند انحرافها از سوئی و بی عدالتیهاو زورگوئیها از سوئی دیگر ،مکتب رااز راه پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم به در برد با خدشه ای درآن وارد سازد.تاریخ آن رویدادها را و آن مقاومتها را نگاشته و ستوده است،که خود بحثی مفصل و درخور گوش دادن دارد. مادر این سری مقالات که به نام پاسداران بزرگ اسلام مزین شده،بنابراین داریم که نظری گذرا بربرخی از آن شخصیتهای والا و بزرگ بنمائیم و آنان را از دیدگاه زندگی ساده و معمولی خویش بشناسیم  ،زیرا غور درمقام علمی آنان نه در توان مااست و نه این چند صفحه ، گنجایش آن را دارد . و از آنجا که نام بسیاری از آن نگهبانان عظیم الشان برده نشده ،در این مقدمه کوتاه، فهرست وار فقه و فقاهت رااز نظر تاریخی تنها با ذکر نام آن بزرگان ،سیر می کنیم:

سیر فقه و فقاهت

۱ ـ شیخ صدوق ، علی بن بابویه قمی ،متوفای سال ۳۲۹٫

۲ـ ابن جنید اسکافی ،متوفای سال ۳۸۱هجری قمری .

۳ ـ شیخ مفید،  محمد بن محمد بن نعمان بغدادی در سال ۴۱۳وفات کرده است.

۴ـ سید مرتضی ،علم الهدی ،علی بن الحسین موسوی ، درسال ۴۳۶درگذشته است.

۵ـ شیخ الطائفه،شیخ طوسی ،ابوجعفر محمد بن حسن ،متوفای سال ۴۶۰در نجف اشرف.

۶ـ شیخ ابو الصلاح حلبی ،متوفای سال ۴۴۷٫

۷ـ سلار دیلمی ،حمزه بن عبدالعزیز دیلمی ،متوفای سال ۴۶۳ درتبریز.

۸ـ ابن زهره ، سیدابوالمکارم حلبی ،متوفای سال۵۸۵٫

۹ـ ابن ادریس حلی ،در سال۵۹۸درگذشته است .

۱۰ـ محقق حلی ، شیخ ابوالقاسم، جعفر بن حسن بن یحیی درسال ۶۷۶وفات کرده است.

۱۱ـ علامه حلی، حسن بن یوسف بن علی بن مطهر درسال ۷۲۶وفات کرده است.

۱۲ـ فخر المحققین ،محمد بن حسن حلی ، پسر علامه حلی ، متوفای سال۷۷۱٫

۱۳ـ شهید اول ،محمد بن مکی عاملی درسال ۷۸۶درداخل قلعه دمشق به شهادت رسیده است.

۱۴ـ فاضل مقداد حلی ،درسال ۸۲۶ وفات کرده است.

۱۵ ـ ابن فهد حلی ،جمال السالکین ،ابو العباس احمد بن فهد،در سال۸۴۱وفات یافته است.

۱۶ـ محقق کرکی (محقق ثانی ) شیخ علی بن عبدالمعالی عاملی ،درسال ۹۴۵در اثر مسموم شدن به شهادت رسیده است.

۱۷ـ شهیدثانی ، زین الدین علی بن احمد عاملی ،در سال ۹۴۶شهید شده است.

۱۸ـ مقدس اردبیلی ،احمد بن محمددر سال ۹۹۳در نجف اشرف درگذشته است.

۱۹ـ شیخ بهائی ، بهاءالدین محمد بن حسین بن عبدالصمد عاملی درسال ۱۰۳۱وفات یافته است .

۲۰ـمحقق سبزواری ،ملا محمد باقر ،متوفای سال ۱۰۹۰٫

۲۱ـ محقق خوانساری ، آقا حسین خوانساری درسال ۱۰۹۸در گذشته است.

۲۲ـ جمال المحققین،آقا جمال خوانساری فرزند محقق خوانساری.

۲۳ـفاضل هندی ،شیخ بهاء الدین محمد بن حسن اصفهانی درسال ۱۱۳۷در گیرودارافغان در گذشت.

۲۴ـ وحید بهبهانی ،محمد باقر بن محمد اکمل اصفهانی[۱]

وحید بهبهانی کیست

وحید بهبهانی :بزرگمردی که در فقه اهل بیت تبحر داشت.

وحید بهبهانی :شخصیت والامقامی که در تخصص  فقهیش نظریاتی ارزنده دارد.

وحید بهبهانی:مجتهد بزرگ ،مرجع مسلمانان جهان در سدۀ ۱۲هجری .

وحید بهبهانی:نابغه تشیع و افتخار اسلام و الگوی تقوی و استاد مجتهدان.

وحید بهبهانی : “استاد کل”،” استاد اکبر” ،محقق بهبهانی ” و”آقای همه ” که اورا به هر چهار لقب خوانده اند. گر چه او را به بهبهان منسوب کرده اند ولی بازهم اصفهان افتخار این را دارد که زادگاه چنین استاد بلند مرتبه ای است.پنج سال از وفات علامه مجلسی می گذشت که دگر بار ستاره ای درخشان در اصفهان پدید آمد ودیری نپائید که همچون آفتابی عالمتاب، جهان را از نور پر فروغش ،روشن و منور ساخت. پیشوا و مرجع  تقلید شیعیان و سرآمد مجتهدین وفقهای قرن دوازدهم،آقا محمد باقر اصفهانی (وحید بهبهانی)درسال ۱۱۱۷هجری در اصفهان دیده به دنیا گشود.ادبیات ومقدمات فقه و اصول را نزد پدرش محمد اکمل اصفهانی که از دانشمندان سترگ اصفهان بود،آموخت،وهنچنین نزد سایر علمای آن دیاربه تحصیل علوم دین پرداخت. اوبا اینکه خود،افتخار خاندانش بود،در خانواده ای مشهور به علم و دانش پرورش یافت. از طرفی پدرش یکی از مفاخر علمی تشیع به شمار می آید و از طرفی دیگر ،نوه دختری ملا صالح مازندرانی از همسر او”آمنه بیگم “دختر” مجلسی اول” (ملا محمد تقی مجلسی) می باشد.[۲]

هجرت

هنوز ۱۸سال از عمر پربرکتش نمی گذشت که “محمود افغان”[۳] به شهر اصفهان یورش برده ،آن دارالعلم را محاصره کرد،و سرانجام درسال ۱۱۳۵،محقق بهبهانی با تمام افراد خانواده اش به سوی بهبهان مهاجرت کردو از آنجا که “افغان” فتنه وآشوب زیادی برپا کرده بود،برخی دیگر از علما وفقها نیز آن دیار را ترک کردند،از جمله استاد وحید بهبهانی ،سید صدرالدین رضوی قمی که به عتبات مهاجرت کرد.از این رو حوزۀ علمیه بزرگ اصفهان از مرکزیت افتاد.وحید بهبهانی ازاین نظر بهبهان را انتخاب کرد،که آن شهر در محل امن وامانی بود وازنظر دفاعی برج و باروی مورد اطمینانی داشت .از سوی دیگر،همانگونه که سید عبدالله جزایری نوۀ دختری سید نعمت الله جزائری میگوید: درهمان اوقات،آقا محمد رضا پسر آقا محمد هادی فرزند ارشد ملاصالح مازندرانی که فاضلی محقق و متکلمی بلند مقام بوده،یعنی پسر عموی مادروحید بهبهانی در بهبهان اقامت داشته و در مدرسه خیر آباد آن شهر تدریس میکرده است.وحید بهبهانی بیش از ۳۰سال دربهبهان اقامت و به تحقیق و تدریس اشتغال داشت،به اینمناسبت ،او را “وحیدبهبهانی”می نامند.این بزرگوار ،پس از گذشت سی سال از اقامت در بهبهان ،به سوی حرم حسینی شتافت و راهی کربلا شدوازآن تاریخ کربلا مرکز علم و دانش و مقر حوزه علمیه گردید و علما و پژوهشگران وطالبان فضیلت به آنجا شتافتند واز محضر مقدس محقق بهبهانی استفاده های شایان بردند.

آثار علمی وعملی

از آنجا که استعمار فکری هر زمان درشکل وشمایل خاصی در می آید وهمواره منحرفان در صدد ضربه زدن به پیکره تنومند وسستی ناپذیر فقه آل محمدهستند،در زمان وحید بهبهانی، اخباریان برای شکستن اجتهاد قد برافراشته بودندواخباریگری کم و بیش در جهان تشیع رواج پیدا کرده بود،وحید بهبهانی با نیروی علمی و نفوذ معنوی خود،در برابرآنان ایستاد و پایه های اخباریگری را در هم شکست ،و در مدتی کوتاه توانست بیش از سی مجتهد مبرّز ـ که هریک رکنی متین از عالم اسلام تشکیل میدادند ـ تربیت کند،و همین امر باعث شدکه آن بزرگوار را “استاد کل” بخوانند.نه تنها قدرت علمی ایشان در تربیت شاگردان والا مقامش تاثیر داشته بلکه بدون شک مهمترین تاثیر از ایمان فوق العاده و تقوای زاید الوصفش بود که شاگردانش را به خود مجذوب ساخته و از انفاس طیبه اش بیشترین بهره را می بردند،و همان تقوای او بود که او را محبوب قلوب عالم و عامی ،بزرگ و کوچک ،عرب وعجم کرده بود وبرای او احترام بسیاری قائل بودند. برخی ازشاگردن آن بزرگوار که هر یک در زمان خویش مرجعی برای مسلمین بودند عبارتند از:  ۱ـ علامه سید مهدی بحرالعلوم،که در علمای شیعه تالی معصوم به شمار می آید و برای او کرامتهای بسیار قائلند،منظومه او در فقه مشهور است.

۲ـ شیخ جعفر کاشف الغطاء ،صاحب کتاب معروف “کشف الغطاء ” و صاحب نظریات ارزنده درفقه.

۳ـ آخوند ملا محمد مهدی نراقی کاشانی متفکر و محق بزرگ کتابهای کوامع و انیس و معتمد در فقه از او است.

۴ـ میرزا ابوالقاسم قمی معروف به میرزای قمی ،از فقهای زبر دست و صاحب کتاب معروف “قوانین الاصول “که همواره مدار تدریس علماء بوده است.

۵ـ حاج ملا احمد نراقی فرزند ملا مهدی نراقی ،صاحب کتاب مناهج الاصول و عین الاصول.

۶ـ سید علی طباطبائی اصفهانی صاحب شرح کبیر و صغیر.

۷ـ میرزا مهدی شهرستانی.

۸ـ سید محمد باقر شفتی اصفهانی معروف به حجه الاسلام شفتی ،استاد فقه ورجال و درایه و صاحب کتاب مطالع الانوار.

۹ـ سید جواد صاحب مفتاح الکرامه.

۱۰ـ سید محسن اعرجی .

۱۱ـ میرزا مهدی مشهدی شهید.

۱۲ـ سید دلدار علی نصیر آبادی هندی از بزرگترین فقهای هند.

۱۳ـ میرزا محمد تقی قاضی طباطبائی .

۱۴- حاج محمد ابراهیم کلباسی .

۱۵ ـ ملا عبدالصمد همدانی  ۱۶ـ شیخ اسدالله کاظمینی .

وحید بهبهانی ،دارای تالیفات ارزشمند بسیار در فقه، اصول ،کلام،حدیث و رجال است که برخی بیش از ۷۳کتاب برای آن بزرگوار قائل شده اند.از جمله کتابهای معروف ایشان : اجتهاد الاخبار ،شرح مفاتیح فیض،فوائد حائریه ،تعلیقات رجالی ، حاشیه بر شرح ارشاد اردبیلی ،رساله در اصل برائت، رساله درحجیت استصحاب ،حاشیه بر کتاب معالم و رساله در طهارت و صلاه که این دو از آخرین تالیفات او است. از تقوای فوق العاده آن بزرگوار ،همین بس که به هنگام سالخوردگی و پیری وقتی دید قوای فکریش ضعیف شده است از تدریس منصرف شد برخی چنین نوشته اند که خود اعلام کرد: چون بسیار پیر شده ام وقوای فکریم فرسوده شده است از تقلید من دست بردارید وخلاصه مرجعیت را به علامه بحرالعلوم سپرد ولی در هر صورت برای تیّمن و تبّرک به همان تدریس شرح لمعه (که در دوره سطح می خوانند)اکتفا کرد،و علمای بزرگ نیز برای اینکه از محضراو فیض ببرند در مجلس درسش شرکت کرده و با نگاه به سیمای مبارکش برمعنویات خود می افزودند. وحید بهبهانی دارای دو فرزند بود به نامهای آقا محمد علی و آقا عبدالحسین که هردو از علما و شخصیتهای برجسته و از مفاخر تشیع می باشند اقا محمد علی مؤلف کتاب مشهور” مقامع الفضل “در سال ۱۲۱۶در کرمانشاه وفات کرد و آقا عبدالحسین د رهمان سال در اثر یورش و هابیها به کربلا از آن دیار مقدس هجرت کرده به ایران آمد و در همدان اقامت گزید و همانجا وفات کرد.

وفات

آقا محمد باقر وحید بهبهانی  پس از ۸۸ سال عمر پر برکت که درخدمت به دین و مذهب گذراند و فقه را رونق و صفائی تازه بخشید ،سرانجام در سال ۱۲۰۵در کربلا رخت از دنیای فانی بربست و به ملاء اعلی پیوست .جسد مبارکش را درپائین پای شهدای کربلا در حرم امام حسین (ع) دفن کردند. سلام و درود خدا براو باد.

 

[۱] ـ دنباله سیر فقه و فقاهت را در مقاله آینده خواهیم داشت.

[۲] ـ ملا صالح مازندرانی با اینکه از فحول علمای شیعه است،مع ذلک گاهی مشکلات علمی را با همسر خود “آمنه بیگم”درمیان میگذاشته است و ایشان مشکلات شوهر خود را حل می کرده  و او را یاری می نموده است.

[۳] ـ پس از سلطان حسین صفوی ،محمود افغان دو سال وهفت ماه حکومت کرد،و درطی این مدت کوتاه به قدری ظلم کرد و به کارهای جنون آمیز دست زد که حتی خود افغانها از او بیزار شده ودر حالی که بیش از ۲۷سال از عمر پلیدش نمیگذشت اورا به قتل رساندند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *