مصاحبه با حجه الاسلام و المسلمین واعظ طبسی
نماینده امام و تولیت آستان قدس رضوی
خطراتی که انقلاب را تهدید می کند و راه مقابله با آنها جنگ و آینده آن عدم کیفیت رهبری و مرجعیت اثر روز قدس در سرنوشت انقلاب
بسم الله الرحمن الرحیم
- برآورد و ترسیمی کلی از وضعیت آستان قدس رضوی در جمهوری اسلامی نسبت به آنچه در رژیم گذشته بوده، بیان فرمائید؟
- آستان قدس رضوی در گذشته در کل، تشکیلاتی بوده در خدمت رژیم چه از جنبه های مادی و چه از جنبه های معنوی و فکری،همۀ نیروهای تبلیغاتی از اینجا تغذیه می شدند و از این سرمایه های عظیم مادی حداکثر استفاده را می بردند. رژیم از این طریق سعی می کرد احساسات دینی مردم را در حدی تأمین کند ولی از آن طرف به زیربنای فکری و اعتقادی ضربه می زد: ظواهر حرم را، ظواهر آستان قدس را روز به روز بر شکوه و تجلیلش می افزودند ولی از آن طرف با پول آستان قدس، کسانی که علیه برنامه های اسلامی بسیج می شدند مورد حمایت و کمک قرار می گرفتند.
امروز سعی ما بر این است که برادران و خواهرانی که سالها محرومیت دیده اند، چه از جنبۀ مادی و چه از جنبه معنوی، بتوانیم از طریق آستان قدس، استضعاف مادی فکری معنوی آنان را برطرف کنیم.
از جنبه های مادی که بنظر من خیلی هم مهم نیست که مکرر بیلان دادیم، بسیار حجم و بعد کار وسیع است. ما تا الان رقمی در حدود دویست و هشتاد میلیون تومان از نذورات آستان قدس مستمری داریم، کمک های بلاعوض کردیم و به مساجد و ساختمانهای مذهبی کلاً کمک کردیم، صرف نظر از این، شهرک رضوی را ساختیم که پانصد و بیست و شش واحد مسکونی دارد و هر واحد مسکونی برای آستان قدس آنروز (درسال پنجاه و هشت، از اول خرداد شروع شد و در ظرف نه ماه این شهرک را ما تحویل دادیم).
حدود هشتاد هزار تومان خرج برداشت که بعد از تحقیق و بررسی دراختیار افراد نیازمندی که زمین نداشتند، خانه نداشتند قرار دادیم و بیست هزار تومان نقد گرفتیم و بقیه را ماهی پانصد تومان. البته بعضی همان بیست هزار تومان را هم نداشتند بدهند، که یا نگرفتیم و یا از نذورات به آنها دادیم. داراشفای امام را احداث کردیم. داروخانۀ امام ساختیم که داروخانه امام ماهی دویست هزار تومان خرج برمی داشت برای آستان قدس، و کل بیمارانی که بررسی می شد و نیاز داشتند نسخه های آنها مجانی و رایگان پیچیده می شد، و دارالشفای امام که از مجهزتیرین و مدرنترین وسائل درمانی و طبی برخوردار است، مریض های مستمند و مستضعف را مورد معاینه قرار می داد و قرار می دهد. در حال حاضر هم ساختمانی بعنوان داروخانه مرکزی امام ساختیم که خود این ساختمان، ساختمان نمونه است است، داروخانۀ شبانه روزی خواهد بود، و هر داروئی که در کشور نباشد ان شاء الله این داروخانه خواهد داشت.
در رابطه با زمین، در حدود ده، دوازده هزار قطعه زمین به رایگان و بدون دریافت حق تقدیمی بین خانواده هایی که نیاز داشتند و خانه و زمینی نداشتند توزیع شده است.
مسئله دیگر بازسازی هویزه است که به فرمان امام شروع کردیم و قریب یک میلیارد تومان خرج دارد. هویزه را بعنوان شهری سمبل و نمونه و الگو ان شاء الله خواهیم ساخت. همچنین شهرک ابوذر است که باز با شرائط بسیار آسانی در بین افراد واجد شرائط قرار دادیم و زمین های مزروعی بسیاری را در بین روستائیانی که آمادگی داشتند برای کار کشاورزی و روستائی تقسیم کردیم و این برنامه ها بهمین شکل ان شاء الله ادامه خواهد داشت. صرف نظر از کارهای بنیادی و بنیانی که آستان قدس در زمینه های اقتصادی و کشاورزی خواهد داشت که امیدواریم ان شاء الله بزودی ثمراتش را ببینیم. البته من اینجا فهرست وار گفتم.
در این رابطه کتابی که بزودی منتشر خواد شد مجموعۀ تلاشها و فعالیتهای آستان قدس رضوی در طول مدت چهارسال بعد از پیروزی انقلاب در آنجا درج شده که برادران و خواهران اسلامی آن را خواهند خواند و خواهند دید.
و اما در رابطه با خدمات فرهنگی، کتابخانۀ عظیم آُستان قدس الان در دست احداث است که در کشور بی نظیر خواهد بود، روی کتابخانه های داخل کشور و خارج کشور مطالعه شده و طرح جامعی پیاده می شود، این کتابخانه یک میلیون جلد کتاب ظرفیت دارد، در کنار دانشگاه علوم اسلامی خواهد بود و امیدواریم این ساختمان و این بنا هم در تربیت محققین و اندیشمندان اسلامی و فقها و مراجع بزرگ نقش بسزائی داشته باشد.
- بنظر شما در شرائط فعلی، بعد از ناکامی شرق و غرب در نابودی جمهوری اسلامی،چه خطراتی ممکن است از سوی دشمنان، انقلاب را تهدید کند؟
- بنظر من بزرگترین خطری که میتواند انقلاب را تهدید کند، حربه ای است که از این حربه رژیم شاه هم قبل از پیروزی انقلاب حداکثر استفاده را می کرد، و این حربه از حربه هائی است که نمی شود گفت کهنه می شود و بالاخره در یک مقطع خاصی ولو در کوتاه مدت میتواند مؤثر باشد، و آن حربه ایجاد اختلاف در بین عناصر و چهره هائی است که وجودشان برای انقلاب خیلی میتواند نافع باشد، و توجه هم داریم که منشأ اختلافات و تضادهای غیر قابل حل، نوعاً بی توجهی به خدا است، توجه به دنیا است و دشمن خیلی خوب می داند از چه راهی وارد شود و بین دو نفر، دو گروه، دو سازمان و تشکیلات ایجاد اختلاف و ناهماهنگی بکند، یکی این است و دیگر اینکه به چهره ها و عناصر مفیدی که میتواند سرمایۀ علمی و فکری برای انقلاب باشند مارک بزنند، برچسب بزنند، و زمینه ای را فراهم کنند که از آن طریق مردم بدبین بشوند و عقائد قشر کم آگاه اجتماع ما را تضعیف کنند، که امیدورم ان شاء الله با بهوش بودن همۀ مسئولین و خدمتگزاران به انقلاب، دشمن نتواند از این طریق هم به ما ضربه بزند.
- راه مقابله و برخورد با این خطر احتمالی که میتواند دشمن برای ما ایجاد بکند، برای مردم و برای کسانی که میتوانند در مقابله و حل این مسائل نقشی داشته باشند، بیان بفرمائید؟
- بنظر ما راهش این است که آن عوامل نفوذی شناسائی بشوند چون وقتی که احساس کردند که مردم بخاطر اعتقاد عمیقی که به خدمت گزاران به انقلاب دارند و شناختی که از گذشته داشتند، تحت تأثیر جو و شرائط خاص قرار نمی گیرند، و افرادی نیستند زودباور، تأثیرپذیر، انعطاف پذیر در برابر این تلاشهای مذبوحانه، طبیعی است که دست بردارند.
باید عوامل اینطوری شناسائی بشوند و از طریق مراجع قانونی هم تحت تعقیب قرار بگیرند و برخوردی قاطع با آنان بشود.
- نظر شما در مورد جنگ و آیندۀ جنگ چیست؟
- نظر من این است که کلاً هر گروه و جمعی، و هر فردی که به خدا متکی باشد و روی تفکر و اندیشه ای بعنوان حق تکیه بکند و مقاوم و پایدار در برابر دشمن بایستد سرانجام آن گروه پیروز است ولو پیروزی برای او بسیار گران تمام بشود. و من تردید ندارم که اگر ملت ما به خداوند متکی باشد و با وحدت و هماهنگی و همکاری مقاوم و پایدار بایستد و گوش بفرمان امام باشد و تحت تأثیر هواها و امیال نفسانی قرار نگیرد تجمل پرست نباشد، دنیا پرست نباشد، مادیات او را فریب ندهد پیروز خواهد شد.
آینده جنگ را من بسیار روشن و درخشان می بینم و بی تردید با پیروزی نهائی سپاهیان اسلام ان شاء الله تمام خواهد شد.
- جمعه آخر این ماه(رمضان) روز قدس است، بفرمائید که فلسفه طرح روز قدس و اثری که روز قدس میتواند داشته باشد در سرنوشت انقلاب و منطقه و رسالت انقلاب اسلامی و اصولاً ارتباط انقلاب و ایران با مسئله قدس چیست؟
- بنده نظر خودم را می گویم: موقعی که سیاست آمریکا و انگلستان و دیگر قدرتهای بزرگ ایجاب می کرد که اسرائیلی را در منطقه مطرح بکنند و با توجه به آن روحیه قدرت، رویش کار بکنند و با توجه به آن روحیه قدرت طلبی و توسعه طلبی که دارد خواستند اسرائیل تقویت شود و بخش مهمی از منطقه را در بر گیرد، از طرفی انقلاب اسلامی را ما بعنوان قدرتی در برابر همۀ قدرتهای بزرگ با کمک خداوند به ثمر رسانیدم، و همیشه شعار: “نه شرقی نه غربی” را مطرح کرده ایم و مسئله صدور انقلاب را با توجه به اینکه قدس مقام و موضعی بسیار مقدس از نظر مسلمین دنیا داشته و دارد، و مورد طمع دشمنان است، بهترین موردی که میتواند زمینه را برای نوید دادن و امید دادن به مسلمین و محرومان فراهم بیاورد و زمینه را برای صدور انقلاب اسلامی فراهم بکند، مطرح کردن قدس است.
مطرح کردن قدس به این معنی که اگر مسلمین بگونه ای که دراینجا عمل کردند یعنی جز فکر و اندیشه اسلامی و مکتب، چیزی برایشان مطرح نبوده است و روی ملیتها و نژادها و قومیتها تکیه نکرده اند، با همین روش و منش اگر ما انقلاب رامطرح بکنیم طبیعی است که بخوبی بتوانیم بیت المقدس را آزاد کنیم و برادران فلسطینی ما که سالها است در این جهات تلاش میکنند متأسفانه بخاطر انگیزه های غیر اسلامی که بر بعضی از رهبران آنها حاکم است نتوانسته اند به اهداف و مقاصد عالیه شان برسند،آنها و همه محمرومان و مسلمانان بدانند و بفهمند که تنها حرکتی که میتواند برای آنها مفید باشد و آنها را به آرمان مقدس خودشان برساند انقلاب اسلامی ایران است،آنهم در رابطه با قدس که بنظر من اگر ما بتوانیم آن ملت را نجات بدهیم و به سرزمین مقدس خودشان برگردند و بیت المقدس را رها و آزاد بکنیم، بهترین سمبل و بهترین نمونه بارز ظهور اسلام و صدور انقلاب اسلامی است ان شاء الله.
- در مورد عدم تفکیک رهبری و مرجعیت در تشیع و اینکه طبعاً همیشه عناصری بوده اند که می خواسته اند این دو را از هم تفکیک کنند، نظر جنابعالی در این مورد چیست؟
- تفکیک رهبری و مرجعیت، هیچگونه تحلیل علمی در نظام جمهوری اسلامی ندارد. اساساً از نظر فقهی ناتمام است و درست نیست، چه آنکه در جامعه اسلامی کسی رهبر است که آشنا با فرهنگ اسلام باشد. فرهنگ اسلامی از بعد اخلاق، اقتصاد، سیاست و همه مسائلی که در اسلام از جهات گوناگون مطرح است. ما معتقدیم که اسلام در همه زمینه ها قانون دارد و میتواند آئینی جهانی باشد و در تمام ادوار زندگی انسانها قابل انطباق و تطبیق است. و بالاخره تنها دینی که میتواند سعادت انسانها راتأمین کند، اسلام است.
اسلام را ما خلاصه در مسائل سیاسی و جهاد و مبارزه نمی کنیم و در عبادات هم خلاصه نمی شود، بنابراین کسی میتواند در رأس جامعه اسلامیباشد و کسی میتواند چنین نظامی را اداره کند که واقف باشد بر همۀاین قوانین و اصول اسلامی، و آن کسی که تمام این قوانین و اصول را بداند و قدرت استنباط را داشته باشد و آشنا با همۀ این قوانین و ضوابط فقهی و اسلامیباشد، او شخصیتی خواهد بود که شایستگی اداره امور مملکت را دارد. از یکسو اگر کسی با احکام عبادات فی الجمله آشنا باشد مثلاً –فرض بفرمائید- در زمینه احکام و آداب نماز بتواند مراجعه بکند به منابع و صاحب نظر باشد، اما درک سیاسی و اجتماعی نداشته باشد، در برخورد با جنایتکاران بزرگ تاریخ در برخورد با ابرقدرتها نداند چگونه باید برخورد کرد، و تحت تأثیر شرایط خاصی قرار بگیرد، طبیعی است که چنین فردی ناخودآگاه به جامعه اسلامی خیانت خواهد کرد، از آنطرف اگر کسی با سیاستها آشنا باشد،اما در رابطه با پدیده ها و حوادثی که پیش می آید، هنگام مراجعه به مراجع و فنون اسلامی نتنواند از متن استنباط کند و تشخیص بدهد و تکلیف مسلمین را مشخص بکند، باز او هم نمیتواند رهبری چنین جامعه ای را بعهده بگیرد. بنابراین بنظر من مسئله کاملاً بدیهی است که فردی میتواند نقش یک رهبر را درنظام اسلامی و در جامعه اسلامی ایفا بکند که بر همۀ اصول و قوانین اسلامی احاطه داشته باشد (وقوف و آگاهی) و چنین فردی نیست مگر آن فقیه و مجتهد جامع الشرائط. بر این اساس ما استنتاج می کنیم و نتیجه می گیریم: کسانی که تفکیک میکنند رهبری را از مرجعیت، بنظر من یا واقعاً توجه ندارند و ناآگاهند یا آنگه در جوامعی است که رهبر، رهبر ملی باشد و جنبه های ملیت را در نظر بگیرند و روی جنبه های مذهبی و علمی تکیه نکنند، یا آنکه می فهمند و متوجهند و براساس انگیزه های خاص مسئله را به این شکل مطرح میکنند و الا کسی که تکیه بکند بر فقه و اصول جز این راهی نیست، رهبر کسی میتواند باشد که مجتهد و جامع الشرائط باشد.
همانگونه که خود رسول اکرم(ص) رهبر جامعۀ اسلامی بوده و این را حق خودش می دانسته و هیچکس جز پیغمبر چنین شایستگی را نداشته است. درزمان ائمه معصومین(ع) نیز امامت حق کسانی است که اعلم و اخبر و آگاهتر باشند به ضوابط و مبانی اسلامی و از نظر تقوی و شایستگی و صلاحیت اخلاقی هم نمونه باشند که تنها مصداق آن، خود امامان معصوم ما می باشند.
- اگر برای امت اسلامی در ایران ودر دنیا وبرای امت پاسدار اسلام پیامی دارید، بیان بفرمائید؟
- پیام من برای همۀ برادران و خواهران اسلامی این است: ضمن این که به خداوند بیشتر متکی باشند، به خودشان اعتماد داشته باشند، اعتماد به نفس داشته باشند. بدانند که اگر کسی به اسلام و به فکر اسلامی تکیه بکند، و توجه او به خدا باشدو از همۀ علقه های مادی و دنیوی واقعاً ببرد و قلب او متوجه خدا باشد و بس، چنین فردی و چنین گروهی و ملتی از قدرت بسیاری برخورداند.
در مبارزه و نبردی که با دشمن خواهند داشت چون مبارزه را یک اصل و یک تکلیف و یک وظیفۀ الهی می دانند و چون ارتباط دارد با فکر و اندیشه ای که بر همۀ مکاتیب و افکار و اندیشهها تفوّق و امتیاز دارد، و چون مرتبط با خداوندی است که مرکز قدرتها و نیروها است، انسانی که با توجه به این اصول مبارزه می کند از دو حال خارج نیست: یا میتواند به آنچه که فکر می کند و می اندیشد آرمانهای خودش را تحقق بدهد، طبیعی است که پیروز است، یا در راه این هدف مقدس به افتخار شهادت می رسد که بالاخره “احدی الحسنیین” است. بنابراین من اصرار و تأکید دارم که این اصل مقدس که مبارزه در راه پیاده کردن اهداف و مقاصد اسلامی است با همۀ قدرت ادامه پیدا بکند و به خدا و خود متکی باشند، از مقام رهبری الهام بگیرند، از اختلاف و تضاد و تشتت برحذر باشند، به خداوند بیاندیشند، دینا و آنچه که در او است را رفتنی بدانند، چرا که کسانی که بیش از ما ذخائر دنیوی و سرمایه های مادی داشتند گذاشتند و رفتند، بنابر این آنها نمی توانند باقی باشند. دلبسته به این ذخائر دنیوی نباشند، و اطمینان به پیروزی نهائی داشته باشند، و امیدوارم که همۀ ما توفیق داشته باشیم که این راه مقدس را ادامه بدهیم و انقلاب اسلامی را به همۀ کشورها و مناطق دوردست دنیا صادر کنیم و انقلاب ما نوید و امیدی برای همۀ محرومان و مستضعفان امت اسلامی ان شاء الله باشد.