قسمت بیست ویکم
آیت الله حسین نوری
مفاسد سیستم سرمایه داری
ایجاد جنگهای ناخواسته وتحمیلی
درمقاله اخیر در پیرامون یکی از مفاسد سیستم سرمایه داری که ” ایجاد جنگها وبرخوردها ” بودمطالبی گفته شد واکنون دنباله آن بحث : اما این جنگ ها هر چه بزرگ و پر دامنه هم باشند در مقایسه با جنگهائی که همین قدرتها بین کشورهای کوچک ایجاد می کنند وبمردم مستضعف آنها بطور ناخواسته تحمیل مینمایند باز هم اهمیت چندانی ندارد. آنچه به عنوان یکی از حیوانی ترین وخونخوارانه ترین”فجایع سرمایه داری ” بروز می کند همین نکته است. ریشه این فاجعه را نیز در سود پرستی ونفع طلبی جهان سرمایه داری باید جستجو کرد، از آنجا که در دنیای سرمایه داری چنانکه گفتیم هدف اصلی فقط تحصیل سود وکسب ثروت روز افزون است همواره تلاش می شود تا پر سودترین کالاها تولید شود وگسترده ترین تجارتها پی ریزی گردد در این مسیر یکی از پرسودترین تجارتها وبلکه اساسا پرسودترین تجارت موجود وممکن تجارت اسلحه وجهازات جنگی است. از این رو جهان سرمایه داری بیش از هر کالای دیگری،در راه تولید این کالای مرگبار سرمایه گذاری وتلاش می کندو چون در این رشته همچون سایررشته های تولیدی،بیش از اندازه سرمایه گذاری می شود وبیش از حد،تولید به دست می آید کالاهای تولیدشده در تمام انبارها وکارخانه ها متراکم می شود. وهمانطور که برای فروش سایر تولیدات د رخارج ازمرزها، بازار مصرف ایجاد می کنند،دراین رشته نیز همین سیاست را دنبال می کنند. در مرحله اول با تبلیغاتی حساب شده درنقاط گوناگونن دنیا،جوی بیم آلود ایجاد می کنند بطوریکه کشورهای آن مناطق تحت تاثیر این تبلیغات امپریالیستی قرار گرفته هر آن خودرا خطر بروز جنگ می بینند وبخاطر این تهدید دائمی ناگزیر مقدار قابل توجهی از ثروت وعوائد خودرا بجای اینکه در راه از بین بردن فقر وعقب ماندگی فرهنگی واقتصادی خود خرج کنند –صرف خرید سلاحهای گوناگون وانباشتن آنها در اسلحه خانه ها وسیع خود مینمایند!.از آنجا که در جهان سرمایه داری برای تولید هیچ کالائی حدو اندازه وپایانی وجود ندارد واین سیستم سیری نمی پذیرد پس از پرشدن انبارهای اسلحه اینگونه کشورها،تولید اسلحه زرادخانه های جهان امپریالیستی همچنان ادامه مییابد،وچون برای این تولیدات اضافی،دیگر خریداری وجود ندارد،در صدد برمی آیند که بازار مصرف جدیدی ایجاد کنند. برای ایجاد چنین بازاری راهی نیست جز اینکه انبارهای خریداران قبلی اسلحه خالی شود وبرای رسیدن به این خواست غیر انسانی نیز تنها یک راه باقی می ماند وآن اینکه با ایجاد جنگهای ناخواسته وتحمیلی سلاحهای موجود به مصرف برسد وپس ازخالی شدن انبارها،باردیگر خرید اسلحه از سر گرفته شود!
فروش اسلحه به موافق ومخالف
در این میان در ایجاد جنگهای تحمیلی در میان کشورهای مصرف کننده وخریدار اسلحه ملاحظه می شود که آنچه هیچ ارزشی ندارد وبه هیچ وجه مورد توجه قرار نمی گیرد “زندگی انسانها ” است وبهمین خاطر جان انسانها فقط بمیزانی برای سرمایه داران ارزش دارد که می توان به آنها اسلحه فروخت ویا با اسلحه فروخته شده به قتلشان رسانید!! وقتی جان انسان،با چنین برداشت وتوجیه دَدمنشانه ای با پول مبادله می شود، دیگر برای سرمایه دار فرقی نمی کند که موضوع جان چه کسی مطرح است: دوست یا دشمن؟موافق یامخالف ؟ بهمین جهت است که ملاحظه می شود صاحبان کارخانه های اسلحه سازی به تنها چیزی که فکر می کنند،همان ایجاد جنگ دو یا چند کشور است زیرا همین که جنگ شروع شد،زرادخانه داران چشم خود را بروی همه چیز می بندند وتمام روابط دوستی، قراردادهای معاملات بازرگانی وپیمانهای نظامی،و همچنین پیمانهای مبتنی بر حمایت های لازم در مواقع بروز جنگ را که با یکی از دو کشور در گیر جنگ دارند. نادیده می گیرند وبا بکارگرفتن حیله های گوناگون هم به کشوری که ظاهرا دوست وموافق ومتحد آنها است اسلحه می فروشند وهم به دشمنی که با او درحال جنگ است !زیرا قصد واقعی آنها به پیروزی رساندن دوست ومتحد وموافق خود وبه پایان رساندن جنگ به نفع آنها نیست بلکه به عکس، منظورشان ادامه دادن هر چه بیشتر جنگ و بفروش رساندن هر چه بیشتر اسلحه است!نمونه بارز و آشکار نقش آمریکا وکارخانه های اسلحه سازی آن،در رابطه با اسرائیل وکشورهای غربی است.وجالب این است که می بینیم سالها است که آمریکا آتش جنگ را بین این دوطرف متخاصم شعله ور نگاهداشته ودر عین حال،به هر دو طرف هم اسلحه می فروشد: در سال ۱۹۶۷ در حالی که کشورهای عربی به سلاحهای آمریکائی مجهزبودند،اسرائیل نیز با سلاحهای آمریکائی به آنها حمله کرد وسرزمینها وافراد بی گناهشان رابرگبار آتش وگلوله بست وچند سال بعد در حالی که همچنان آن منطقه انباری از سلاحهای آمریکائی بود،انورسادات با سلاحهای آمریکائی در جنگ بااسرائیل شد وبه صلاحدید آمریکا،پیروزی ظاهری ومصنوعی وفریب آمیزی بدست آورد تابه عنوان قهرمان ساختگی جنگ رمضان،بازار وسیعتری جهت مصرف اسلحه آمریکائی ایجاد کند! از این دیدگاه آشکارمی شود که اصولا یکی از دلائل اصلی ومهمی که باعث شد تا امپریالیسم وصهیونیسم جهانی ” دمل چرکینی ” بنام اسرائیل را درقلب کشورهای مسلمان منطقه ایجاد کنند،آن بود که به وسیله این کشور غاصب،بطور دائمی جوهراس آوری را در منطقه حاکم سازد که هر لحظه از آن بوی جنگ وکشتار به مشام برسد،وبدین ترتیب کشورهای این منطقه یا درگیر جنگ شوند واسلحه مصرف کنند یا از بیم در گیری جنگ،اسلحه بخرند وانبارهای خود را پر نمایند!
درگیریهای داخلی وقیامهای ساختگی
قابل توجه اینکه زرادخانه داران،حتی وقتی که در گیری جنگ بین کشورها رابه صلاح خود نبینند یا بهر دلیل دیگری از ایجاد چنین جنگی عاجز باشند،پارا فراتر می گذارند و در داخل کشورها،گروهائی را برای مخالفت بادولت بوجود میاورند وبوسیله آنها درگیریهای خونین داخلی ایجاد می کنند تااز یکسو این گروهها سالحهای زرداخانه داران را به مصرف رسانند واز سوی دیگر دولت آنها،با انواع گوناگون همان سلاحها به سرکوب آنها بروند. چنانکه در حال حاضر،دراکثر نقاط دنیا صورتهای گوناگونی از این نوع درگیریها ایجاد شده است وادامه دارد. تا جائی که ” با بی ساندز “انقلابی جانباز ایرلندی به خبرنگاران مطبوعات جهان گفته بود:ما دهها سال است که برای بدست آوردن استقلال ودفاع از شرافت انسانی خود می جنگیم اما صاحبان کارخانه های اسلحه سازی انگلیس واصولا “کارتل “و “تراست های” اسلحه سازی امپریالیسم جهانی، تمام قدرت خود را به کار می برند تا جنگ ما تمام نشود وآنها بازارفروش خود را در این قسمت از جهان از دست ندهند،ما داریم از جان خود مایه می گذاریم ولی آنها ما را آلت دست خود تصور کرده اند وجنگ ما را تنها عاملی برای دوام بازار تولیداتشان می دانند ! بادر نظر داشتن این نکات که مسائل کاملاً پیچیده ای رانیز گاهی در پشت پرده های خود دارد،می توان بخوبی دریافت که اقتصاد سرمایه داری واستعمار ناشی از آن برای بدست آوردن سود وثروت هر چه بیشتر تا چه میزانی دست به فساد انگیزی می زنند و در ایجاد مفسده های ننگین خود تا بکجا پیش می روند تا جائی که حتی حاضرند انقلابهای ملل تحت ستم را که به قیمت خون هزاران شهید وجانباز بدست آمده است نیز درهم بشکنند و”شیلی ” بلکه شیلی های گوناگون[۱]” درست کنند تا بازار فروش سلاحهایشان که پس از پیروزی انقلابها کساد می شود دوباره رونق خود را از سر بگیرد وهر گلوله به قیمت جان انسانی فروخته شود. این ها نمونه ای است که از مفاسد ننگین سیستم سرمایه داری سیستمی که فقط به سود وپول می اندیشد !
باز هم نمونه دیگری را که مشتی از خروارها مفاسد سرمایه داری است بخوانید : گزارش سازمان ملل ازهزینه تسلیحاتی جهان : مسابقات تسلیحاتی هردقیقه یک میلیون دلار خرج دارد!
نشریه بهداشت جهانی مربوط به سازمان ملل متحد اخیرا چندین عکس از تجهیزات نظامی را در کنار عکسهای تکاندهنده ای از آوارگی،فقر وگرسنگی انسانها چاپ کرده و گزارشی کوتاه از هزینه تسلیحاتی کشورها ومقایسه آن با هزینه هائی که برای نجات انسان از بیماریهای خطرناک وقابل پیشگیری آورده است در این مجله درکنار عکسها نوشته شده است: دنیائی را تصور کنید که در آن تمام نبوغها هزینه ها ومنابع انسانی ومادی که هم اکنون صرف سلاحهای نظامی می شوند در راه سلامتی جهان بکار گرفته شوند! رئیس مرکز خلع سلاح سازمان ملل برآورد کرده است که در هر سال برای حفظ مسابقه تسلیحاتی ۶۰۰ هزار میلیون دلار هزینه مصرف می گردد به عبارت دیگر شرکت در مسابقه تسلیحاتی برای دنیا در هر دقیقه یک میلیون دلار خرج بر میدارد در این دنیای متمدن شگفت انگیز است که باید در برابر این ارقام نجومی این واقعیت را در برابر این ارقام نجومی این واقعیت را قرار داد که تلاش ۱۴ ساله برای ریشه کن کردن بیماری “آبله ” بین سالهای ۱۹۶۷ و۱۹۸۰ فقط ۳۰۰ میلیون دلار هزینه دربر داشته است بدین ترتیت آشکار است اگر حتی بخشی از منابعی که اکنون به هزینه نظامی تخصیص یافته اند صرف پیشگیری معالجه وتحقیق در زمینه سلامتی شوند دنیا بگونه ای حیرت آور بسوی هدف “سلامتی برای همه ” درسال ۲۰۰۰ حرکت می کند. درحالی که قدرتهای بزرگ در جهان،هر دقیقه یک میلیون دلار( یعنی هر دقیقه بیش از ۷ میلیون تومان ) خرج مسابقات تسلیحاتی برای جنگهای ویران کننده میکند درجای جای این دنیای بزرگ میلیونها کودک وزن و مردآواره، گرسنه،فقیر وبیمار حتی سر پناهی که در آن زندگی کنند ندارند ! بچه ها بیمارند وازشدت گرسنگی میمیرند بهداشت،درمان، تغذیه وتحصیل برایشان معنا ندرد،انگار بی جهت چشم به جهان گشوده اند ! انگار هیچ چشمی از این بشر مدعی تمدن آنها را نمی بیند[۲] :اینک برای اینکه وظیفه انسانها را در مورد این قبیل مصرف کردن اموال و ثروت های جامعه از دیدگاه اقتصاد اسلامی را بهتر بدانیم به مفهوم یک آیه از آیات اقتصادی قرآن کریم نظر می افکنیم : استاد بزرگوار مرحوم آیت الله علامه طباطبائی در تفسیر این آیه :
” ولا تؤتوا السفهاء اموالکم التی ”
” جعل الله لکم قیاما ” [۳]
یعنی اموال خود را که خداوند آنرا قوام وپایه زندگی شما قرار داده است در دست سفیهان قرار ندهید.می گوید : ” جامعه مانند یک فرد دارای شخصیت است ومفاد این آیه این است که همه اموال روی زمین از یک نظر مال جامعه است واین یک حکم عمومی است که در مورد جامعه از جانب خداوند صادر گردیده وجامعه را مورد خطاب قرار داده وآنرا موظف گردانیده است که اموال را هرگز در دسترس افراد سفیه وسبک مغز که با افکار خود اموال وثروتها را در خلاف جهت رشد نیروهای انسانی واستعدادهای مفید الهی و در خلاف جهت رفاه وسعادت بشری بکار میاندازد قرار ندهند.
بعبارت دیگر اموال وثروتهای موجود هر چند از یک دیدگاه بر حسب شرائط ونسبتهای مخصوصی از قبیل کار،حیازت وراثت و تجارت وغیر آن به برخی از افراد اختصاص داده است وآنها حق استفاده از آنرا با رعایت اعتدال دارند ولی آن اصل ثابتی که در جمع شؤون زندگی باید مورد رعایت قرار بگیرد این است که همه مردم نسبت به همه اموال مسئولیت دارند وباید آنرا با تدبر کامل وصحیح اداره کنند ودر راه اصلاح آن بکوشند و در مجرای رشد ونمو قرار بدهند و با رعایت اعتدال و میانه روی در راه رفع مشکلات زندگی وتامین نیازمندیها خرج کنند وهرگز ذره ای از آنرا در راهی که با مصالح ومنافع جامعه منافات دارد خرج نکنند. ولازم است خرج کردن افرادی هم که مالکیت خصوصی دارند با این اصل کلی منطبق باشد وهرگز آنها نباید آنرا درخلاف جهت منافع ومصالح جامعه زیانبخش است مصرف نمایند. و هر جا که اصطکاک میان منفعت شخصی ومنافع و مصالح اجتماع بوجود بیاید باید بدون تردید مصلحت اجتماع برمنفعت شخصی ترجیح داده شود ورعایت مصالح جامعه برمنافع فردی مقدم گردد. واز این اصل اساسی فروع بسیاری منشعب می گردد که خداوند در قرآن مجید در مواردی به آن اشاره فرموده است[۴] نکته مهم این است که بسیاری از مفسرین بزرگ می گویند :منظور از سفهاء که در این آیه جامعه موظف شده است اموال وثروتها را در دسترس آنها قرار ندهد واز اختیار آنها خارج سازد کسانی هستند که در خرج مال اسراف می کنند وآنرا در راههائی که به صلاح اجتماع نیست مصرف می کنند[۵]. مرحوم آیت الله علامه شهید سید محمد باقرصدر می گوید از آیه پنجم از سوره نساء چنین استفاده می شود :
“اموال و ثروتها همانطور که در مورد مالکیت فردی به افراد تعلق وانتساب دارد به همه مردم روی زمین نیز ارتباط وتعلق دارد و آنها وظیفه دارند که باین مسئولیت قیام کنند وهر گاه ملاحظه کردند که یک فرد آنرا مورد اسراف و تبذیر قرار داده و در خلاف جهت مصالح مردم بکار انداخته و یا راکد نگاه داشته و در راه تولید بکار نینداخته است باید آنرا از تحت تسلط او خارج ساخته،در راه مصالح جامعه بکار وجریان بیندازند. [۶]
[۲] – روزنامه اطلاعات ۹ بهمن ۱۳۶۱
[۳] -سورۀ نساء آیه ۵٫
[۴] -تفسیر المیزان ج ۴ ص ۱۸۲
مجمع البیان ج ۳ ص ۸ و تفسیر المنارج ۴ ص ۳۷۸٫- ۴
[۶] – اقتصادنا ج ۲ ص ۲۰۰