شیخ صدوق
اگر روحانیون نبودند ما الان از اسلام اطلاعی نداشتیم
امام خمینی
حوزه های علمیه اسلامی و بخصوص شیعی بعنوان بزرگترین پایگاه اسلامی در طول تاریخ اسلام، مهمترین مهد پرورش«پاسدار اسلام» بوده و خواهد بود. اگر امام خمینی می فرمایند که: «اگر روحانیون نبودند ما الان از اسلام اطلاعی نداشتیم»، از عمق یک واقعیت خبر می دهند، و بهترین دلیل بر وجود چنین امری، ارائه تاریخ زندگی و شرح حال علمای بزرگ حوزه ها می باشد که ضمناً تحلیلی نیز ایز تحول و تطور علمی و چگونگی حفظ و گسترش علوم اسلامی را در بردارد. این «احوال» نگاری گذشته از نشان دادن یک کمیت بی نظیر در کاوش علمی زوایای یک مکتب خاص بنام اسلام جنبۀ سازندگی روحی نیرومندی هم دارد که ناشی از تجسم مکتب در فرد مورد نظر می باشد. امیدواریم که مورد توجه خوانندگان قرار بگیرد:
ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی ملقب به صدوق، از پیشتازان علم حدیث، و ازرجال نامی تشیع که چون ستاره ای درخشان در آسمان فقاهت و روایت طلوع کرد، و برای همیشه روشن و پر نور خواهد ماند، چرا که این ستارگان الهی را افولی نیست، پدر بزرگوارش ابن بابویه قمی از فقهای بسیار عظیم الشأن که در زمان امام حسن عسکری(ع) و امام زمان(ع) می زیسته و مورد احترام آنان بوده است. در نامه ای که امام عسکری(ع) به او نوشته، او را با کلمات شیخ من، معتمد من، و فقیه من خطاب فرموده است.
ولادت شیخ صدوق:
نبوع و استعداد فوق العاده شیخ صدوق ما را وامیدارد که درباره ولادتش بحثی داشته باشیم. پدر صدوق را فرزندی نبود لذا به سن پیری که رسید حالت یأس و نومیدی کامل به او دست داد، ولی در نامه ای که حضرت امام حسن عسکری(ع) برای او مرقوم فرموده است:
«خدواند تو را به آنچه رضای او درآن است موفق بدارد و به تو فرزندانی شایسته عنایت فرماید.»
این دعای امام، حالت او را از نومیدی به امید تبدیل کرد، و دانست که او هم چون حضرت ابراهیم، پس از پیری دارای فرزند یا فرزندانی صالح خواهد شد. لذا در آن هنگام که به بغداد آمد از مرحوم نوبختی که سفیر امام زمان (عج) در آن وقت بود، درخواست کرد از امام بخواهد تا برای او دعا کند که خدا او را فرزندی عنایت فرماید. امام زمان(ع) نیز خواهش او را برآورده نموده و برایش دعا کرد:
«قد دعونا لک بذلک سترزق ولدین ذکرین خیرین»
ما برای تو دعا کردیم و بزودی خدا دو پسر خوب به تو خواهد داد. و برکت دعای امام(ع) در سال ۳۰۵ شیخ صدوق در شهر قم بدنیا آمد. آن سال اولین سال سفارت حسین بن روح رحمه الله علیه سفیر محترم امام زمان (ع) در غیبت صغری بود.
این دعای امام در تکوین شخصیت معنوی صدوق تأثیر بسیاری داشت که از جمله آثار آن استعداد کم نظیر او در فرا گرفتن علوم اهلبیت بود، شیخ صدوق خودش چنین می گوید: «ابو جعفر محمد بن الأسود که می دید من به مجلس شیخ محمد بن الحسن الولید رفت و آمد دارم و علاقه فراوانی به کتابهای علم و حفظ مطالب علمی ابراز میکنم، مکرر به من می گفت: این چنین علاقه و رغبت از تو به فراگرفت دانش عجیب نیست با توجه به اینکه تو به دعای امام عجل الله فرجه متولد شده ای»
آری دعای مستجاب امام چنین دانشمند بارزی را به اسلام هدیه کرد، که تا روز قیامت شاگردان مدرسه او، از راه کتابهای ارزشمندش که جز تعداد کمی از آنها باقی نمانده است، همواره فزونتر میشوند و افتخار میآفرینند.
شخصیت صدوق :
شیخ صدوق درکتاب فهرست می گوید: ابو جعفر ابن بابویه شیخ جلیل القدر حافظ حدیث و کسی که دانا به احوال رجال بوده و روایات اهل بیت نقل فرموده است. در میان علماء قم مانند او کسی پیدا نشد و قریب به سیصد کتاب دارد. شیخ مفید و والد نجاشی و ابن غضایری از شاگردان اویند. او از ارباب کتب اربعه است و از محدثین ثلاث و بدعای امام تولد یافت.
نجاشی در کتاب رجال میگوید:
او شیخ ما و فقیه و شخصیت شیعه در خراسان و ری بوده ودر سال ۳۵۵ در عنفوان جوانی به بغداد آمد و علمای شیعه از او استماع حدیث نمودند.
سید بحرالعلوم می گوید:
بزرگی از بزرگان تشیع ورکنی از ارکان مذهب، رئیس المحدثین صدوق و راستگو در آنچه از امامان نقل کرده. به دعای امام زمان (ص) متولد شد و به افتخاری بزرگ نائل امد. امام در توقیعی که از ناحیه مقدسه فرستاده است او را وصف کرده که فقیهی است مبارک و خوب. و لذا برکت او تمام مردم را فرا گرفت و خواص و عوام از او استفاده بردند، و آثار و تألیفات او برای همیشه باقی خواهد ماند.
ابن ادریس در سرائر می گوید:
مردی مورد اعتماد و جلیل القدر که به اخبار آل محمد دانا بود و در آثار علماء بحث و انتقاد میکرد و رجال را میشناخت. شیخ مفید از شاگردان اوست.
تألیفات صدوق:
شیخ صدوق از علمائی است که رحلۀ حدیثی داشته است. رحلۀ حدیث یعنی مسافرت به کشورهای مختلف برای جمع آوری احادیث و روایات اهل بیت(ع) و این شیوۀ برخی از محدثین بزرگ ما بوده است که با تحمل زحمت ها و مشقت های بی شمار با آن شرایط بسیار سخت و دشوار به کشورها و قطرهای دور و نزدیک مسافرت میکردند تا اینکه روایات و احادیث معصومین(ع) را از رواه و محدثین و علمای مختلف گرفته و در کتاب خود ثبت کنند، و همچنین در این مسافرتها از محضر اساتید بزرگ استفاده میکردند و یا اینکه از علوم و معارف خود به دیگران تدریس می نمودند و بدینوسیله فرهنگ اسلامی همواره در حرکت و تکامل بود.
شیخ صدوق از کسانی است که شخصا به این مسافرتها پرداخته و برای جمع آوری حدیث مسافرتهای زیادی داشته است. در شهر مقدس ری سکونت داشته ولی در سن جوانی به بغداد مسافرت کرده و مشایخ بزرگ آن دیار از محضرش استفاده می کردند و با اعجاب و تحسین به وی ملاقات با سایر رجال حدیث به شهرهای نیشابور، طوس، سرخس، مرو، بخارا و اصفهان و مسافرت کرده است.
با اینکه مسافرتها وقت زیادی از شیخ میگرفته و کار او منحصر به نوشتن حدیث نبوده و بسیاری از وقت شریفش را در تعلیم و تعلم میگذرانده، بیش از سیصد کتاب در علوم مختلف تألیف کرده است که متأسفانه از این همه ثروت علمی جز مقدار معدودی که از بیست جلد نیز کمتر است از آن بزرگوار بیادگار نمانده که عبارتند از :
- علل الشرایع ۲- ثواب الاعمال ۳- عقاب الاعمال ۴- عیون اخبار الرضا(ع) ۵- صفات الشیعه ۶- مصادقه الاخوان ۷- فضائل الشیعه ۸- المقنع ۹- فضایل رجب ۱۰- فضایل شعبان ۱۱- فضایل رمضان ۱۲- الهدایه
۱۳- کمال الدین و تمام النعمه شیخ طوسی در کتاب فهرست نوشته است که شیخ صدوق هنگامی که در مکه بود امام زمان را در خواب دید که به او فرمود:کتابی در غیبت ما تصنیف کن و عمر معمرین را در او بنویس، پس شیخ آن کتاب را نوشت.
۱۴- الأمالی: این کتاب عبارت از مجموعه سخنرانیهای شیخ در شهرهای مختلف است که اولین سخنرانی روز جمعه ۱۸ رجب ۳۶۸ در ری بوده و سخنرانی بیست و پنجم در شهر طوس (مشهد) روز جمعه ۱۷ ذی حجه ۳۶۷ و سخنرانی بیست و ششم در روز غدیر همان سال در مشهد و سخنرانی ۸۹ در روز یکشنبه اول شعبان ۳۶۸ در نیشابور بوده است. تا کنون چندین بار ترجمه و چاپ شده است.
۱۵- الاعتقادات: وقتی شیخ صدوق به نیشابور مسافرت کرده بود، علماء آن دیار در محضر شیخ جمع شدند و از او درخواست کردند که بصورت اجمال و اختصار عقاید شیعیان را برای آنان بیان کند، شیخ دعوت آنان را پذیرفت و این کتاب را در روز جمعه ۱۲ شعبان ۳۶۸ در نیشابور املأ نمود.
۱۶- التوحید: این کتاب همچنان که از نامش پیدا است در بارۀ خداشناسی است و چون با سبکی علمی نوشته شده لذا دانشمندان زیادی او را شرح کرده و تفسیر نموده اند. چندین بار در ایران و بمبئی و نجف اشرف به چاپ رسیده است.
۱۷- الخصال: کتاب خصال از معروفترین کتابهای صدوق است در او هنر جالبی بکار رفته و آن اینست که روایات کتاب بترتیب اعداد نوشته شده.
خصال بمعنای صفات است یعنی موضوع کتاب احادیثی است که صفات نیک و بد را نشان می دهد و بترتیب شماره از صفات یگانه تا خصلتها و صفات هزارگانه در این کتاب وارد شده است.
۱۸- کتاب من لایحضره الفقیه: و این کتاب از کتاب اربعه است کتب اربعه که از معتبر ترین کتب حدیث شیعه به شمار می روند عبارتند از: ۱- کافی: در حدود ۱۶ هزار حدیث. از شیخ کلینی ، ۲- من لایحضره الفقیه که مشتمل است بر ۵۹۲۰ حدیث، از شیخ صدوق. و این دومین کتاب از کتب اربعه و از بارزترین و با ارزشترین آثار و تألیفات شیخ صدوق است. من لایحضره الفقیه یعنی خود آموز فقه و شیخ این اسم را از کتاب من لایحضره الطبیب محمد بن زکریای رازی اقتباس کرده. ۳- استصار: با ۵۵۱۱ حدیث. ازشیخ طوسی ، ۴- تهذیب الأحکام: با ۱۳۵۹۰ حدیث. از شیخ طوسی، که تمام احادیث این کتاب در فروردین است. هر سه مؤلفین این کتب محمد نام دارند و کنیۀ هر یک از آنها ابوجعفر است و آنها به محمد بن ثلاثه معروفند.
وفات صدوق:
پس از خدمات شایانی که شیخ صدوق به اسلام و مسلمین نمود و پس از تحمل رنجهای فوق العاده در نشر و ترویج احادیثاهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، بالاخره در سن ۷۶ سالگی در سال ۳۸۱ هجری در شهر ری وفات کرد و در نزدیکی حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد.