شیفتگی نسبت به آمریکا و اروپا راهی برای نفوذ در کشور است

 

در گفتگو«پاسدار اسلام» با دکتر فؤاد ایزدی

 

درآمد:

دکتر فؤاد ایزدی، فارغ‌التحصیل رشته ارتباطات سیاسی دانشگاه لوئیزیانای امریکا و عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان و دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. کارشکنی‌های امریکا پس از برجام و تاثیر انتخابات ریاست‌جمهوری آینده این کشور در فرآیند برجام، همچنین رفت و آمدهای هیئت‌های سیاسی و اقتصادی اروپایی به ایران موجب شده به سراغ ایشان برویم. و نظر این کارشناس ارشد مسائل بین‌الملل را در خصوص موارد یاد شده جویا شویم:

 

*پس از توافق هسته‌ای، پرونده‌های مسکوت قبلی باز و پرونده‌های جدید رو شدند. تحلیل جنابعالی در این باره چیست؟  

دوستان دولت باید به این موضوع توجه کنند که چه کار کردند و چه سیاست‌هایی را در قبال آمریکا در پیش گرفتند که آمریکایی‌ها احساس می‌کنند که الان پول‌های متعلق به مردم ایران، قابلیت دست‌اندازی و استفاده دارد. دوستان دولت باید به این سئوال پاسخ دهند. حالتی که بعد از برجام به وجود آمده این است که هر کار خلافی که دولت آمریکا می‌کند به جای اینکه قوه مجریه و وزارت خارجه ما اعتراض و پیگیری قانونی کند، توجیه می‌کند. چرا این کار را انجام می‌دهند؟ زمانی‌که برجام نقض می‌شود، وزارت خارجه ما مترجم آقای کری می‌شود و نقض طرف مقابل را توجیه می‌کند. آمریکایی‌ها متوجه این موضوع می‌شوند که الان بهترین فرصت است و هر کاری می‌توانند می‌کنند، چون دولت ایران سکوت خواهد کرد. چرا؟ چون این دولت کل زندگی سیاسی خود را به برجام وابسته کرده و نمی‌تواند حرف منفی بزند , ولذا برای آمریکا بهترین فرصت است که هر کاری را انجام دهد.

به تاراج رفتن اموال مردم ایران تقصیر آمریکاست، ولی عده‌ای در داخل کشور سعی دارند که آمریکا را بزک و عملکرد او را توجیه و ادبیات سنتی ضد استکباری را در جمهوری اسلامی محو کنند. آنها دیگر نمی‌گویند آمریکا دشمن ایران است. دکتر ظریف هم در تلویزیون مصاحبه کرد و گفت که باید دیوار بی‌اعتمادی بین ایران و آمریکا شکسته شود. زمانی‌که این تفکر نسبت به آمریکا وجود دارد، چرا آمریکا از این فرصت استفاده و اموال ایران را تصاحب نکند؟ خوی سرمایه‌سالاری آمریکا اقتضا می‌کند که این کار را بکند.

وظیفه دولت این است که از حقوق مردم دفاع کند، ولی متأسفانه به جای دفاع از حقوق مردم به کارگزار توجیه‌گر عملکرد مقامات آمریکایی تبدیل شده‌ است. چیزی که آمریکا دوست دارد در ایران اتفاق بیفتد این است که دولت ایران تبدیل به دولت خودگردانی مثل فلسطین شود، یعنی حکومتی باشد که مردم را مدیریت و منافع طرف مقابل را تأمین کند.این وظیفه دولت است که اعلام کند ما حکومت خودگردان نیستیم، اما در این حوزه هم ضعیف عمل کرده است.

 

*کمتر از یک ماه دیگر خانم موگرینی در صدر یک هیئت بلندپایه از اتحادیه اروپا وارد ایران می‌شود. در این سفر قرار است وضعیت حقوق بشر در ایران بررسی شود. آقای روحانی هم چندی است که بحث برجام۲ را مطرح کرده است. آیا در این سفر قرار است ساز و کاری مثل برجام۱ در باره حقوق بشر و در قالب برجام۲ مطرح و پیگیری شود؟

این را که برجام۲ چیست خود آقای روحانی باید توضیح بدهند، ولی در برجام۱ و بر اساس متنی که صادر شد، مشکلات ساختاری متعددی وجود داشت. رهبر معظم انقلاب هم در نامه به رئیس‌جمهور به آن مشکلات اشاره کردند. کشور برجام را با شروطی پذیرفت. در نامه حضرت آقا به آقای روحانی چندین شرط مشخص شده بود که متأسفانه تا امروز هیچ‌ کدام محقق نشده است.

از این جهت وضعیتی که در برجام داریم وضعیت خوبی نیست. کشور امتیازهای بسیار گسترده‌ای داده است، ولی طرف مقابل به تعهدات خود عمل نکرده و برجام را نقض کرده است. یکی از نکات مثبتی که برجام می‌توانست داشته باشد، این بود که بعد از توافق، ارتباط‌های تجاری کشور با کشورهای خارجی افزایش پیدا کند. منتهی کنگره آمریکا جلوی همین یک نکته مثبت را هم سد کرد، یعنی به افرادی که از اروپا و ژاپن و کره‌جنوبی قصد سفر به ایران را داشتند اعلام کرد که اگر شما به ایران بروید معلوم نیست شما را به آمریکا راه بدهیم. افرادی که تجارت بین‌المللی می‌کنند به کشورهای متعددی سفر می‌کنند و شاید بخواهند به آمریکا هم سفر کنند. این موضوع مسئله را پرهزینه کرد و گفتند اگر صلاح بدانیم وزیر امنیت داخلی آمریکا می‌تواند قانون را به صورت فردی اعمال نکند، یعنی فرد باید ریسک سفر به ایران را بپذیرد و امید داشته باشد وزیر امنیت داخلی آمریکا قانون را در مورد او اعمال نکند.

این نحوه عملکرد طرف مقابل ماست. ما در برجام امتیازهای زیادی دادیم و اینکه قرار است چقدر امتیاز بگیریم معلوم نیست. رهبر معظم انقلاب هم در سخنرانی آخر خود فرمودند که هرچه هست در کاغذ هست و در عمل روی زمین اتفاق خاصی نیفتاده است. حالا با این وضعیتی که برجام۱ دارد، دوستان دولتی فرار رو به جلو دارند و این‌طور وانمود می‌کنند که برجام۱ چیز خیلی خوبی بوده و حالا باید به سراغ برجام۲ برویم. مشخص هم نیست که برجام۲ چیست. دوستان در دولت به مسیری که طی می‌کنند، می‌گویند تعامل با دنیا، اما منظورشان تعامل با آمریکاست. دنیا را آمریکا و اروپا می‌دانند و جاهای دیگر دنیا را آدم حساب نمی‌کنند. توجه هم ندارند که خودشان هم در جاهای دیگر دنیا حضور دارند و اگر کشورهای دیگر دنیا را جدی نگیرند، یعنی خودشان را جدی نگرفته‌اند و مشکل روانی و خودکم‌بینی دارند.

 

*رفت ‌و آمدهای هیئت‌های اروپایی به ایران چه پیامدهایی داشته است؟  

اولویت اول اروپایی‌ها نسبت به ما تجاری است. در این چهار پنج سال در اثر تحریم‌های آمریکا ضرر هم کرده‌اند. با دیپلمات‌های اروپایی هم که صحبت می‌کنیم متوجه می‌شویم که می‌دانند  اشتباه کرده‌‌اند. منتهی آمریکا از یک سو می‌خواهد از اروپا برای رسیدن به هدف اصلی خود یعنی سرنگونی جمهوری اسلامی استفاده کند. هدف اصلی آمریکا اول استحاله و تغییر رفتار جمهوری اسلامی و قدم دوم سرنگونی آن است. سیستم سیاسی و امنیتی آمریکا علاقه دارد از اروپا برای این امر استفاده کند. بعضی از افراد در اروپا هم حاضرند در این حوزه با آمریکا همراهی کنند. دولت‌های اروپایی این شیفتگی‌ را که در سران قوه مجریه ما نسبت به آمریکا و اروپا وجود دارد می‌بینند و می‌خواهند از آن استفاده کنند.

این همان «پروژه نفوذ» است که رهبری بارها به آن اشاره کردند. تغییر محاسبات مسئولین کشور از مصادیق نفوذ در کشور است که با ابزارهای متعددی انجام می‌شود. طرف مقابل، ما را به تروریسم متهم می‌کند و در واقع منظورش این است که شما سیاست خارجی خود را با ما هماهنگ کنید؛ اما چون نمی‌توانند بگویند سیاست خارجی خود را در اختیار ما قرار دهید، می‌گویند از تروریسم حمایت نکنید. زمانی‌که حقوق بشر را مطرح می‌کنند منظورشان این است که مثل کشورهایی که سیاست داخلی و خارجی آنها در دست آمریکا و اروپا است، سیاست داخلی خود را به دست آنها بدهیم. آنها قصد دارند نظام ایران را هم به این نوع سیستم‌ها تبدیل کنند. منتهی چون نمی‌توانند علناً بگویند سیاست داخلی خود را به دست ما بدهید، می‌گویند حقوق بشر را نقض نکنید.

در سفر خانم موگرینی به ایران، دولت باید به‌شدت دقت کند که این پروژه آمریکایی با استفاده از ابزار اروپایی عملیاتی نشود. این کار نیاز به دقت و تمرکز و شناخت اهداف طرف مقابل و تکنیک‌های نفوذ دارد. منتهی اگر به این مباحث باور نداشته و یک نوع شیفتگی نسبت به طرف مقابل داشته باشیم، قطعاً او از این مشکل سیستمی ما برای رسیدن به اهداف خود استفاده خواهد کرد. همان ‌طور که در قضیه پرونده پول‌های ایران در آمریکا از شیفتگی و وضعیتی که دولتی‌ها برای خود ایجاد کردند، برای بالاکشیدن پول‌های مردم ایران استفاده می‌کنند، از این فرصت هم استفاده خواهند کرد. ما نباید از رفتار طرف مقابل خود که از فرصت‌ها استفاده می‌کند تعجب کنیم، بلکه باید از خودمان تعجب کنیم که چرا این فرصت‌ها را در اختیار طرف مقابل قرار می‌دهیم. باید بدانیم که.از بی‌توجهی به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در حوزه سیاست خارجی، حرف‌های غیرمربوط و غیرکارشناسی و مخالف منافع ملی زدن و عمل کردن به آن، قطعاً در آینده ضربه می‌خوریم. به نظر می‌رسد دولت باید یک بازنگری اساسی در مورد سیاست خارجی خود داشته باشد.

 

 *صرف نظر از اینکه کدام کاندیدا در انتخابات آمریکا پیروز ‌شود، این انتخابات چه تأثیری  در فرایند برجام خواهد داشت؟ البته به نظر می‌رسد ما در برجام به موفقیتی دست پیدا نکرده‌ایم. با انتخاب رئیس‌جمهور جدید آمریکا روند برجام به چه شکلی ادامه پیدا می‌کند؟

در مقایسه با امتیازاتی که در برجام دادیم، قطعاً منافعی را که باید به دست می‌آوردیم، کسب نکردیم. این بدین معنی نیست که در برجام چیز به دردبخوری وجود ندارد. ممکن است به ما شکلاتی هم بدهند! اصلاً هدف برجام این بود که چیزهای کوچکی را به ما بدهند و بعد تهدید کنند که اگر به مسیری که ما می‌خواهیم نروبد، همین چیزهای کوچک را هم از شما می‌گیریم. می‌خواستند طعم بعضی از این اقلام مصرفی را در ذائقه مردم ایران شیرین کنند. مثلاً چند هواپیمای نو به ایران بدهند، حالا آنها را می‌فروشند و میلیاردها دلار از این معامله سود می‌کنند، ولی افراد معمولی سوار این هواپیماها می‌شوند و خوش‌شان می‌آید و راضی و طعم شیرینی در ذائقه‌شان ایجاد می‌شود. بعد هم از این موضوع برای تهدید استفاده می‌کنند. می‌خواهند ساختار تحریم‌ها را نگه دارند و با بازی با تحریم‌ها و تهدید تحریم‌هایی که برگشت‌پذیر است، رفتار ایران را مدیریت کنند.

ما در برجام لغو تحریم نداشتیم و در مواردی فقط تعلیق موقت داشتیم. مثلاً در مورد تحریم‌های کنگره به صورت موقت ۱۲۰ و ۱۸۰ روزه بعضی از تحریم‌ها تعلیق می‌شود و هر کسی که رئیس‌جمهور آمریکا می‌شود، در پایان بازه زمانی باید تصمیم بگیرد که آیا می‌خواهد تعلیق تحریم‌ها ادامه پیدا کند یا خیر. آقای اوباما ممکن است این را اعلام کرده که ممکن است ادامه بدهد. البته حساب‌کشی هم می‌کند، یعنی آن بازه زمانی ۱۸۰ روزه که تمام شود خواهد گفت که آیا شما در این دوره موشک پرتاب کردید؟ آیا به حرف ما در سوریه گوش کردید؟ آیا روابط خود را با عربستان که هم‌پیمان ماست اصلاح کردید؟ این‌گونه حساب‌کشی‌ها را خواهند کرد. با اهرم و گرز «برگشتن تحریم‌ها» اعلام می‌کنند که تعلیق را ادامه نمی‌دهند. فرد بعدی هم که قرار است در دی‌ماه سال ۹۵ رئیس‌جمهور آمریکا شود، هیچ الزامی برای ادامه این کار ندارد. ابتدای برجام نوشته شده است که کل این داستان voluntary یعنی «داوطلبانه» است، منتهی داوطلبانه برای آنها نه برای ما.

در حال حاضر برجام جزو پیوست الف قطعنامه ۲۲۳۱ است. اگر ما برجام را نقض کنیم می‌توانند علیه ما قطعنامه صادر کنند، اما اگر طرف مقابل نقض کند آیا سازمان ملل می‌تواند برای فرانسه و انگلیس و آلمان قطعنامه صادر کند؟ خیر، چون اینها عضو دائم شورای امنیت هستند، پس قطعنامه‌ای را که قرار است علیه اینها توسط سازمان ملل صادر شود «وتو» خواهند کرد. ما نمی‌توانیم قطعنامه سازمان ملل را وتو کنیم، ولی آنها می‌توانند. آن هم به خاطر ساختاری که در سازمان ملل برای خودشان ایجاد کرده‌اند.

از این جهت یکی از مشکلات ساختاری برجام همین است که اگر طرف مقابل نقض کند هیچ اتفاقی برای او نمی‌افتد. کاندیداهای ریاست‌‌جمهوری از طیف جمهوری‌خواهان در حال مسابقه با هم هستند که چه روزی برجام را نقض کنند. خانم کلینتون هم که از دموکرات‌هاست بعد از تست موشکی که در ایران انجام شد اعلام کرد که ایران باید تحریم بیشتری شود و اظهار داشت برجام بخشی از یک بسته بزرگ‌تر برای مقابله با ایران است. بحث کری و اوباما هم همین بود که آیا ما قرار است با ایرانی مبارزه کنیم که توانمندی هسته‌ای داشته باشد یا با ایرانی که توانمندی هسته‌ای نداشته باشد؟ جواب هم این بود که قرار است با ایرانی که توانمندی هسته‌ای نداشته باشد مقابله کنیم. پس طراحی طرف مقابل برای ما این است. یعنی اهرم‌های قدرت کشور را مشخص کرده‌اند که یکی از این اهرم‌ها «توانمندی‌ هسته‌ای» ایران است. آمریکا احساس می‌کند اگر توانمندی هسته‌ای ایران را مدیریت کند، یکی از اهرم‌های قدرت ایران را گرفته است.

اهرم قدرت دیگر ما، «نفوذ منطقه‌ای جمهوری اسلامی» است که می‌خواهند آن را مدیریت کنند. اهرم قدرت سوم ما، «قدرت موشکی- تسلیحاتی» است که می‌خواهند با کمک عربستان آن را مهار کنند. آقای اوباما وقتی می‌گوید عربستان باید ایران را بالانس کند، منظورش این است که اگر ایران خواست زیاد قدرت بگیرد، عربستان باید آن را محدود کند. این نقشه‌ آمریکا و عربستان برای جلوگیری از نفوذ منطقه‌ای ایران است.آنها می‌خواهند قدرت موشکی و تسلیحاتی ایران را هم با قطعنامه‌های سازمان ملل و اعمال تحریم مدیریت کنند.

جمهوری اسلامی اهرم قدرت چهارمی به صورت موفقیت‌هائی در حوزه مدیریت داخلی دارد. در ایران انتخابات برگزار می‌شود و ۶۲ درصد شرکت می‌کنند، در حالی که در انتخابات جاری ریاست جمهوری آمریکا، مثلاً در ایالت آیووا که اولین ایالتی است که انتخابات در آن برگزار شد، کاندیداها در ظرف یک ‌سال تبلیغات بسیار گسترده کردند. شبکه CNN گزارش داد که «جِب بوش»، برادر «جورج دبلیو بوش» برای هر یک‌ رأی در ایالت آیووا در ماه قبل۲۶۰۰ دلار هزینه کرده است. با این همه هزینه و تبلیغات بسیار گسترده‌، فقط ۱۵٫۷ درصد از مردم شرکت کردند. جمهوری اسلامی در حوزه مدیریت داخلی موفقیت‌هایی داشته است و این هم اهرم قدرت چهارم اوست که می‌خواهند از او بگیرند. چگونه؟ با نفوذ فرهنگی و اقتصادی و سیاسی. ولی برخی از دوستان در دولت نفوذ فرهنگی را قبول ندارند. مسئولین فرهنگی کشور هم چندان متوجه نفوذ فرهنگی طرف مقابل نیستند. آمریکایی‌ها به‌تدریج سبک زندگی بخشی از جامعه ایران را غربی می‌کنند. این موضوع اولاً نیاز به فهم و ثانیاً نیاز به طراحی دارد. وقتی دوستانی ‌که مسئول این کارها هستند توجهی به این امور نداشته باشند، نفوذ فرهنگی اتفاق می‌افتد که البته در بخشی از جامعه ما اتفاق افتاده است و نیاز به اصلاح دارد.

طرف مقابل علاقه دارد بعد از برجام هسته‌ای، برجام سوریه داشته باشد و در حوزه نفوذ منطقه‌ای مدیریت کند. نوشته آقای «دنیس راس» در نشریه «پولیتیکو» در هفته گذشته خیلی گویاست. دنیس راس مسئول امور ایران در دولت اول اوباما بود. او اعلام می‌کند اگر ایران خواهان لغو تحریم‌هاست، باید در حوزه منطقه امتیاز بدهد، یعنی همان ادبیاتی را که برای موضوع هسته‌ای به کار بردند، برای این موضوع هم به کار می‌برند و می‌خواهند در حوزه‌های دیگر هم از این ادبیات استفاده کنند.

خیلی عجیب است که آقای دکتر روحانی در سخنرانی خود می‌گوید اگر می‌خواهیم همه تحریم‌ها لغو شوند، باید در حوزه‌های دیگر هم مذاکره کنیم. این به‌نوعی ترجمه فارسی مقاله آقای دنیس راس است.که قبل از برجام بارها اعلام کرد که اگر بر سر مسائل هسته‌ای توافق کنیم، همه تحریم‌ها لغو می‌شوند. آن‌موقع هم بعضی از دوستان می‌گفتند قرار نیست همه تحریم‌ها لغو شوند، شاید قرار است تعلیق شود که معلوم شد حرف درستی بوده و قرار نبوده همه تحریم‌ها لغو شوند. طرف مقابل می‌گوید اگر می‌خواهید همه تحریم‌ها لغو شوند، باید در حوزه‌های دیگر مذاکره کنید و امتیاز بدهید. از این جهت خواسته یا ناخواسته، بین ادبیات بعضی از افراد در داخل کشور نوعی هماهنگی با غربی‌ها وجود دارد. اینها می‌خواهند نقشه‌ای را برای مردم طراحی کنند که اصلاً به نفع مردم نیست.

*اخیراً نشریه آتلانتیک با اوباما رئیس‌جمهور آمریکا گفت‌وگویی را انجام داده است که در آن اوباما از روابط پیچیده آمریکا و عربستان در آینده خبر داده است. همچنین گفته که عربستان در بعضی نقاط دنیا تروریست‌پروری می‌کند و بعضی از دولت‌های عربی از اینکه آمریکا در سوریه دخالت نظامی نمی‌کند، اظهار ناراحتی کرده‌اند. در این بین کشوری مثل فرانسه روابط خود را با عربستان به بالاترین سطح سیاسی و اقتصادی رسانده است. آینده حمایت‌ها و مناسبات آمریکا و عربستان را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟ دلیل رفتار فرانسه در روابط با عربستان چیست؟

آقای اوباما در این مصاحبه گفته که عربستان در برخی از نقاط دنیا از بنیادگرایی حمایت و تفکر وهابیت را ترویج می‌کند. در عین حال چند بار در آن مصاحبه اعلام کرده است که عربستان هم‌پیمان سنتی آمریکاست و آمریکا از عربستان حمایت می‌کند و ایران دشمن آمریکاست. منتهی این را هم گفته که عربستان باید مشکلات خود را با ایران حل کند و با هم به توافق برسند و در منطقه به‌گونه‌ای با هم برخورد کنند که جنگی رخ ندهد. البته این مصاحبه بیشتر جنبه عملیات روانی دارد، چون دولت آمریکا، هم در دوره آقای اوباما و هم در دوره قبل از او بیشترین سلاح را به عربستان فروخته است. اگر آمریکایی‌ها در مورد بعضی از فعالیت‌های عربستان نگرانی و دغدغه داشته باشند، قاعدتاً نباید سلاح‌هایی را که منجر به فعالیت‌های منفی می‌شود در دسترس عربستان قرار دهند؛ در حالی که در اولین روزی که عربستان به یمن حمله کرد، خانم «برنادت میهن» سخنگوی شورای امنیت ملی دولت آقای اوباما اعلام کرد که آمریکا در حوزه‌های لجستیکی و اطلاعاتی به عربستان کمک می‌کند.

این درحالی است که طبق قوانین بین‌المللی هیچ کشوری حق ندارد به همسایه خود حمله کند و اگر کشوری به همسایه خود حمله می‌کرد، آمریکایی‌ها به صورت سنتی و حداقل در ظاهر اعتراض می‌کردند. در این جنگ نه‌تنها آمریکایی‌ها اعتراض و یا سکوت نکردند، بلکه علناً از عربستان حمایت کردند. حمایت در حوزه اطلاعاتی یعنی مکان‌هائی را که قرار است هواپیماهای عربستان بمباران ‌کنند، آمریکایی‌ها مشخص می‌کنند. همان کاری که در زمان جنگ تحمیلی انجام می‌دادند و محل تجمع رزمندگان را در جبهه‌ها مشخص می‌کردند. نیروهای صدام با استفاده از اطلاعاتی که امریکائی‌ها در اختیارشان قرار می‌دادند، نقاطی را بمباران شیمیایی می‌کردند و روز بعد هم از طریق تصاویر ماهواره‌ای که آمریکایی‌ها در اختیار آنها قرار می‌دادند به بمباران‌ها ادامه می‌دادند.

آقای اوباما حرفی را زده، ولی در عمل چیز دیگری اتفاق ‌افتاده است. حمایت آمریکا از رژیم سعودی بسیار ریشه‌ای و درازمدت است. زندگی‌نامه‌ای آقای محمد بن نایف را که مؤسسه بروکینگز منتشر کرده و به فارسی هم ترجمه شده مطالعه کنید. مؤسسه بروکینگز یکی از اتاق‌های فکر آمریکاست. نویسنده این مقاله آقای «بروس ریدل» است که ۳۰ سال در سازمان CIA کار کرده و الان بازنشسته شده و در مؤسسه بروکینگز کار می‌کند. او در زندگی‌نامه محمد بن نایف ولیعهد کنونی عربستان می‌گوید که او از اواخر دهه ۷۰ میلادی برای تحصیل به آمریکا رفت، منتهی درس خود را تمام نکرد و به جای اینکه به عربستان برگردد، دو سال بعد در یکی از مراکز آموزشی FBI آموزش دید. پس از آن به انگلیس رفت و دو سال هم در یکی از مراکز آموزشی «اسکاتلند یارد»  آموزش دید و بعد وقتی به عربستان بر‌گشت، معاون وزیر کشور وقت که پدرش بود ‌شد.

بروس ریدل توضیح می‌دهد که از بین شاهزاده‌های عربستانی که اکثر قریب به اتفاق‌شان طرفدار آمریکا هستند، محمد بن نایف از همه به آمریکایی‌ها نزدیک‌تر است، لذا دولت آمریکا علاقه دارد که حتماً این شخص پادشاه شود. اگر تفاوتی در عملکرد تیم جدیدی که در عربستان حکومت می‌کند با تیم قبلی مشاهده می‌شود، به خاطر این است که تیم جدید آمریکایی‌تر است. عربستان کاملاً دست‌نشانده آمریکاست. آقای اوباما در سخنرانی خود نمی‌گوید که عربستان دست‌نشانده آمریکاست، بلکه می‌گوید عربستان هم‌پیمان قدیمی آمریکاست و آمریکا از هم‌پیمان قدیمی خود همواره حمایت خواهد کرد و ایران دشمن ماست.

متأسفانه در داخل کشور افرادی هستند که ظاهراً چندان اهل مطالعه نیستند و مطالب را نمی‌خوانند و فکر می‌کنند آمریکایی‌ها می‌خواهند با ایران تعامل کنند. هر قدر هم آمریکا بگوید ایران دشمن ماست و ما را تحریم کند و فشار بیاورد، اینها فکر می‌کنند آمریکایی‌ها می‌خواهند با ما تعامل کنند. در نهایت هم به خاطر این تفکر اشتباه به غلط می‌افتند.

نگاهی که در بعضی از مواقع در داخل کشور نسبت به آمریکا ایجاد شده است، قطعاً برای منافع ملی کشور خطر دارد. دوستان خودشان مایلند با آمریکا تعامل کنند و خیال می‌کنند طرف مقابل هم همین طور فکر می‌کند، در حالی که او می‌خواهد با شما دشمنی و شما را نابود کند و این را اعلام و در عمل در متمم بودجه ۲۰۱۶، دو میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار «بودجه براندازی» را تعریف می‌کند. البته نام آن را ترویج دموکراسی می‌گذارد. بخش عمده‌ای از این پول را هم می‌خواهند علیه ما هزینه کنند.

اگر به ادبیاتی که آقای اوباما بعد از برجام به کار می‌برد توجه کنید، بارها اعلام کرده است می‌خواهد تغییر ایجاد کند. منظور اوباما از تغییر، تغییر آب ‌وه وا نیست، تغییر حکومت است! وقتی هم به بحث تغییر حکومت می‌رسند، می‌خواهند تغییر رفتار را ببینند و مناسبات مرسوم کشور را عوض کنند. متأسفانه بعضی‌ها در کشور کاملاً آمادگی دارند که مناسبات کشور تحت تأثیر آمریکایی‌ها قرار بگیرد. قطعاً این موضوع خطر بسیار بزرگی برای کشور است.

فرانسه هم مثل هر کشور دیگری به دنبال منافع خود است و در مقیاسی کمتر از امریکا به عربستان سلاح فروخته و با ایران دشمنی کرده است. ما تنش خاصی در رابطه با عربستان و آمریکا نمی‌بینیم که فرانسه بخواهد از این تنش استفاده کند. آمریکا و عربستان تمایل داشتند که آقای اوباما به سوریه حمله کند، ولی او نمی‌خواست اشتباهی را که بوش در عراق انجام داد در سوریه تکرار کند. در عین حال این دلیل نمی‌شود که حمایت آمریکا از عربستان کم شده باشد. مقامات فعلی عربستان همگی دست‌پرورده و هماهنگ با آمریکا هستند. گاهی هم یک دست‌پرورده‌ از ارباب خود دلخور می‌شود که  موضوع مهمی نیست. فرانسه هم مثل انگلیس و ترکیه در پی منافع خود است. این مردم مظلوم عربستان هستند که منابع‌شان از دست می‌رود و حکامی دارند که در راستای منافع ملی کشورشان قدم برنمی‌دارند.

 

 *اخیراً در باره حادثه ۱۱ سپتامبر دادگاهی در آمریکا برگزار و در آن احکامی صادر شده که طبق آنها می‌خواهند قسمت اعظم پول بلوکه شده ایران را بابت غرامت بازماندگان کشته‌شدگان ۱۱ سپتامبر و شرکت بیمه برداشت کنند. آیا احکامی که در این دادگاه‌ها صادر می‌شوند ضمانت اجرایی دارند و آیا این موضوع بهانه‌ای برای طرح پرونده‌های دیگری چون میکونوس و … نمی‌شود؟

در ماه‌های بعد از توافق برجام نه یک مورد، بلکه چهار پنج مورد از این پرونده‌ها داشتیم. یکی از این پرونده‌ها مربوط به ساختمانی بود که شاه از منهتن خریده و بنیاد پهلوی را ایجادکرده بود. در متمم بودجه ۲۰۱۶ آمده بود که این ساختمان باید حراج شود و پول آن را به اتباع آمریکایی که در لانه جاسوسی دستگیر شده بودند بدهند. این پیشنهاد دولت آمریکا بود و در متن قانون هم آمد و اوباما هم امضا کرد. اینها اتفاقاتی است که در ماه‌های گذشته در مور پول‌های مردم ایران افتاده است. این نظر خود اوباما بود و این طور نیست که مثلاً گروه‌های مخالف او این کار را انجام داده باشند. خود اوباما این موضوع را پیگیری می‌کرد.

یک مورد هم مبلغ یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار پول ایران در یکی از بانک‌‌های نیویورک است که می‌خواهند ان را بین آدم‌هایی که قربانی تروریسم هستند، تقسیم کنند. با نگاهی به این لیست متوجه میشویم که موضوع اصلاً ربطی به ایران نداشته است. این افراد در جایی کشته شدند که ایرانی‌ها در آنجا حضور و نقشی نداشتند، منتهی می‌خواهند پول ایران را تقسیم کنند. یک مورد هم در کالیفرنیا وجود دارد که افرادی شکایت کردند و قاضی هم رأی داد و می‌خواهند این پول را در آنجا تقسیم کنند.

یک مورد هم همین موضوعی است که به آن اشاره کردید. در سال ۲۰۰۴ کمیسیون ۱۱ سپتامبر وجود داشت که اعضای آن توسط رئیس‌جمهور آمریکا تعیین شدند و کنگره هم این کمیسیون را تأیید کرد. یعنی با تأیید قوه مقننه و مجریه آمریکا کمیسیون پیگیری حادثه ۱۱ سپتامبر در آمریکا تشکیل شد. در سال ۲۰۰۴ یک گزارش نزدیک به ۶۰۰ صفحه‌ای منتشر شد. در این گزارش ایران در هیچ‌ جا مسئول حادثه ۱۱ سپتامبر شناخته نشد. این گزارش رسمی دولت آمریکاست. ادعاهایی در باره سایر کشورها دارند. صرف نظر از درست و غلط بودن این ادعاها، در هر حال ایران مسئول نبوده است. اما حالا در سال ۲۰۱۶ و بعد از ۱۵ سال از حادثه ۱۱ سپتامبر و ۱۲ سال بعد از انتشار این گزارش، یک قاضی ادعا می‌کند که ایران در ۱۱ سپتامبر مجرم است و حالا پول‌های ایران را بین بازماندگان این حادثه تقسیم می‌کنیم! دلیلش هم این است که ایران از خود دفاع نکرده که در ۱۱ سپتامبر دخالت نداشته است. در همه جای دنیا فرد زمانی متهم شناخته می‌شود که علیه او شواهدی را بیاورند. اینکه به شما تهمت بزنند و از خود دفاع نکنید و بعد بگویند بدون هیچ شواهدی مجرم هستید، چیز عجیبی است. وضعیت سیستم سیاسی آمریکا که مشخص است، سیستم قضایی آمریکا هم مایه تأسف است.

*با سپاس از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

 

 سوتیترها:

 

۱٫

متأسفانه در داخل کشور افرادی را داریم که چندان اهل مطالعه نیستند و فکر می‌کنند که آمریکایی‌ها می‌خواهند با ایران تعامل کنند. هر قدر هم آمریکا بگوید ایران دشمن است و ما را تحریم کند و فشار بیاورد، متوجه نمی‌شوند.

 

۲٫

منظور اوباما از تغییر، تغییر آب‌ و هوا نیست، بلکه تغییر حکومت است! اگر هم به بحث تغییر حکومت برسند، می‌خواهند تغییر رفتار را ببینند و مناسبات مرسوم کشور را عوض کنند.

 

۳٫

زمانی‌که برجام نقض می‌شود، وزارت خارجه ما مترجم آقای کری می‌شود و نقض طرف مقابل را توجیه می‌کند، آمریکایی‌ها متوجه این موضوع می‌شوند که الان بهترین فرصت است و هرکاری می‌توانند می‌کنند، چون دولت ایران سکوت خواهد کرد. چرا؟ چون این دولت کل زندگی سیاسی خود را به برجام وابسته کرده و حرف منفی نمی‌تواند بزند.

 

۴٫

هدف اصلی آمریکا اول استحاله و تغییر رفتار جمهوری اسلامی و قدم دوم سرنگونی آن است. سیستم سیاسی و امنیتی آمریکا علاقه دارد از اروپا برای این امر استفاده کند. بعضی افراد هم در اروپا حاضر هستند در این حوزه با آمریکا همراهی کنند. دولت‌های اروپایی این شیفتگی‌ را که در سران قوه مجریه ما نسبت به آمریکا و اروپا وجود دارد می‌بینند و می‌خواهند از این شیفتگی استفاده کنند که این همان «پروژه نفوذ» است.

 

۵٫

هدف برجام این بود که چیزهای کوچکی بدهند و بعد تهدید کنند اگر مسیری که ما می‌خواهیم از آن پیروی نکنید همین چیزهای کوچک را هم از شما می‌گیریم. می‌خواستند طعم بعضی از این اقلام مصرفی را در ذائقه مردم ایران ایجاد کنند.

 

۶٫

ابتدای برجام نوشته شده است که کل این داستان voluntary یعنی «داوطلبانه» است، منتهی داوطلبانه برای آنها نه برای ما. چون برجام جزو پیوست الف قطعنامه ۲۲۳۱ است که اگر ما برجام را نقض کنیم می‌توانند علیه ما قطعنامه صادر کنند، اما اگر طرف مقابل نقض کند آیا سازمان ملل می‌تواند برای فرانسه و انگلیس و آلمان قطعنامه صادر کند؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *