آثار و پیامدهای امیدواری

حجت الاسلام والمسلمین محمد تقدیری

مقدمه

بهترین و ساده‌ترین راه برای شناخت ارزش و اهمیت یک مسئله‌ در زندگی بررسی و تحلیل آثار و کارکردهای آن  است. امید نیز آثار و پیامدهای پراهمیتی دارد، از جمله:

۱ـ آسان شدن سختی‌ها

امید به رحمت و پاداش الهی سبب تقویت روحیه و آسان شدن سختی‌ها می‌شود. در سوره نسا آمده است که سختی جنگ برای کسانی که امید به دیدار خدا و از او امید پاداش دارند، آسان می‌شود: «وَ لَا تَهِنُواْ فىِ ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ  إِن تَکُونُواْ تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمُونَ  وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا یَرْجُونَ  وَ کاَنَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا؛(۱) و در راه تعقیب دشمن (هرگز) سست نشوید (زیرا) اگر شما درد و رنج مى‏بینید، آنها نیز همانند شما درد و رنج مى‏بینند، ولى شما به خدا امید دارید و آنها ندارند و خداوند، دانا و حکیم است‏.»

خداوند ولى مؤمنین است، اما دشمنان خدا مولا و امیدى که دلگرم‌شان کند ندارند و در نتیجه، در عمل خود نشاط ندارند و کسى نیست که رسیدن آنان به هدف را ضمانت کند. خداى تعالى داناى به مصالح و در نهی و امری که مى‏کند حکیم است.(۲)

قرآن مهم‌ترین اثر و کارکرد امید در زندگی بشر را آسان شدن سختی‌ها و تقویت روحیه انسان می‌داند. انسان برای هر عملی نیازمند انگیزه‌ است و هر چه کار سخت و دشوارتر باشد, امید نیز اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

گاه نقش عواطف و احساسات در زندگی بشر بیشتر از عقل و خرد است. حکم عقل و خرد برای روی آوردن به انجام کار سخت و دشوار به‌تنهایی موجب نمی‌شود تا انسان به کاری اقدام کند، زیرا روحیه انسانی ارتباط تنگاتنگی با عواطف و احساسات او دارد.

امید موجب تقویت روحی و روانی تقویت و عاملی برای انجام کارهای سخت و دشوار است. در عین حال  امید به پاداش درخور و شایسته، کارها را آسان و سختی‌ها را قابل تحمل می‌کند. اگر انسان امیدی به دستیابی به هدف نداشته باشد، هرگز برای رفع مشکلات تلاش نخواهد کرد.

امید به استجابت دعا موجب می‌شود که شخص سختی و رنج را تحمل کند و برای رهایی از مشکلات زندگی و دردهای روحی و جسمی و برآورده شدن نیازهایش دعا کند: «وَ إِذَا سَأَلَکَ عِبَادِى عَنىّ‏ِ فَإِنىّ‏ِ قَرِیبٌ  أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ  فَلْیَسْتَجِیبُواْ لىِ وَ لْیُؤْمِنُواْ بىِ لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ؛(۳) و هنگامى که بندگان من از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا مى‏خواند پاسخ مى‏گویم، پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا راه یابند و به مقصد برسند.

اگر کسی باور داشته باشد که کارش هیچ تأثیری ندارد، اقدام به انجام آن نمی‌کند، ولی اگر امیدوار باشد که کارش تأثیر دارد، احتمال و گمان رسیدن به نتیجه برای او کافی است تا به کاری دست زند. بر همین پایه و اساس است که شخص به آموزش و پرورش خطاکاران و بزهکاران اقدام می‌کند، زیرا این امید را به خود می‌دهد که شاید این اشخاص بزهکار و خطاکار با آموزش و پرورش درست اصلاح شوند.

«هیچ پیامبرى را نفرستادیم، جز آنکه دیگران به امر خدا باید مطیع فرمان او شوند و اگر به هنگامى که مرتکب گناهى شدند، نزد تو بیایند و از خدا آمرزش بخواهند و پیامبر برایشان آمرزش بخواهد، خدا را توبه‏پذیر و مهربان مى‏یابند.»

۲ـ زمینه‌ساز عفو و آمرزش

امید به لطف و رحمت خداوند زمینه آمرزش گناهان می‌شود: «إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ الَّذِینَ‌هاجَرُواْ وَ جَاهَدُواْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ أُوْلَئکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ  وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیم؛(۴)کسانى که ایمان آورده، هجرت و در راه خدا جهاد کرده‏اند، امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است.»

بعضى از مهاجرین قتل اشتباهی مرتکب شده و به‌ناچار مهاجرت کرده بودند و کفار همین جرم را مایه جنجال قرار داده بودند. خداوند می‌فرماید: «این گروه در پرتو این سه کار بزرگ (ایمان و هجرت و جهاد) اگر مرتکب اشتباهاتى نیز بشوند، ممکن است مشمول عنایات و مغفرت الهى گردند.»(۵)

«قُلْ یَاعِبَادِىَ الَّذِینَ أَسْرَفُواْ عَلىَ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُواْ مِن رَّحْمَهِ اللَّهِ  إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا  إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیم؛(۶)‏ بگو اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‏اید، از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى‏آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.»

این آیات راه بازگشت توأم با امیدوارى را به روى همه گنهکاران‏ مى‏گشاید، زیرا هدف اصلى از همه این امور، تربیت و هدایت است، نه انتقام‏جویى و خشونت. خداوند با لحنى آکنده از نهایت لطف و محبت، آغوش رحمتش را به روى همگان باز و فرمان عفو آنها را صادر کرده است.‏

۳ـ اجابت دعا

امید به خداوند و ترس از او در نیایش، زمینه‌ساز استجابت دعا و جلب مواهب الهی می‌شود: «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ وَهَبْنَا لَهُ یَحْیىَ‏ وَ أَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ  إِنَّهُمْ کَانُواْ یُسَرِعُونَ فىِ الْخَیرَْاتِ وَ یَدْعُونَنَا رَغَبًا وَ رَهَبًا وَ کَانُواْ لَنَا خَاشِعِین؛‏(۷) ما هم دعاى او را پذیرفتیم و یحیى را به او بخشیدیم و همسرش را (که نازا بود) برایش آماده (باردارى) کردیم، زیرا آنان (خاندانى بودند که) همواره در کارهاى خیر به‌سرعت اقدام مى‏کردند و در حال بیم و امید ما را مى‏خواندند و پیوسته براى ما (خاضع و) خاشع بودند.»

۴ـ قرار گرفتن در زمره محسنان

امید آمیخته با ترس از خدا، زمینه‌ساز قرار گرفتن در زمره محسنان است: «وَ لَا تُفْسِدُواْ فىِ الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَ ادْعُوهُ خَوْفًا وَ طَمَعًا  إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِین؛(۸) و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید و او را با بیم و امید بخوانید، زیرا رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است.»

اعتدال در عبادت و اجتناب از فساد در روى زمین بعد از اصلاح آن را «احسان» و کسانى را که به این دستورات عمل می‌کنند «محسنین» می‌نامند که رحمت خدا نزدیک به آنان است.(۹)

۵ـ صبر و استقامت

امیدآفرینی از روش‌های قرآن برای تقویت روحیه و پایداری مجاهدان است. «فَقَاتِلْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ لَا تُکلََّفُ إِلَّا نَفْسَکَ  وَ حَرِّضِ المُْؤْمِنِینَ عَسىَ اللَّهُ أَن یَکُفَّ بَأْسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ  وَ اللَّهُ أَشَدُّ بَأْسًا وَ أَشَدُّ تَنکِیلا؛(۱۰) در راه خدا پیکار کن که تنها مسئول وظیفه خود هستى و مؤمنان را (بر این کار) تشویق نما. امید است که خداوند از قدرت کافران جلوگیرى کند و خداوند قدرتش بیشتر و مجازاتش دردناک‌تر است.»

امید است خداوند با کوشش‌ها و تلاش‌هاى تو حتى اگر تنها باشى، قدرت و نیروى دشمنان را در هم بشکند، زیرا قدرت او مافوق قدرت‌ها و مجازات او مافوق مجازات‌هاست. با این بیان و ایجاد امید در راه موفقیت و پیروزی حتی در صورتی که انسان تنها باشد نیروی استقامت را بسیار افزایش می‌دهد. امید به حمایت الهی سبب صبر جمیل می‌گردد: «قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْرًا  فَصَبرٌْ جَمِیلٌ عَسىَ اللَّهُ أَن یَأْتِیَنىِ بِهِمْ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیم‏؛(۱۱) گفت (هواى) نفس شما مسئله را چنین در نظرتان آراسته است. من صبر مى‏کنم صبرى زیبا و امیدوارم که خداوند همه آنها را به من بازگرداند، زیرا او دانا و حکیم است.»

۶ـ اسوه‌پذیری

امیدواری به لطف خدا و روز قیامت سبب الگوگیری از اسوه‌های شایسته می‌شود: «لَّقَدْ کاَنَ لَکُمْ فىِ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِّمَن کاَنَ یَرْجُواْ اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الاَْخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا؛(۱۲) مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکویى است براى آنان که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مى‏کنند.»

کسانى به این صفت پسندیده متصف مى‏شوند که متصف به حقیقت ایمان باشند و معلوم است که چنین کسانى همه امیدشان به خداست و هدفشان خانه آخرت. دل در گرو خدا دارند و به زندگى آخرت اهمیت مى‏دهند، در نتیجه عمل صالح مى‏کنند و بسیار به یاد خدا هستند. هرگز از پروردگار خود غافل نمى‏مانند و نتیجه این توجه دائمى، تأسى به رسول خداست در گفتار و کردار.(۱۳)

۷ـ ایجاد انگیزه

امید به نتیجه عمل، سبب ایجاد انگیزه برای انجام آن می‌شود: «وَ إِذَا سَأَلَکَ عِبَادِى عَنىّ‏ِ فَإِنىّ‏ِ قَرِیبٌ  أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ  فَلْیَسْتَجِیبُواْ لىِ وَ لْیُؤْمِنُواْ بىِ لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُون؛(۱۴) و هنگامى که بندگان من از تو در باره من سئوال کنند، (بگو:) من نزدیکم. دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا مى‏خواند، پاسخ مى‏گویم. پس دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند تا راه یابند.»

۸ـ بازگشت نعمت‌ها

ایمان به خداوند، زمینه‌ساز بازگشت نعمت‌های زایل شده است: «إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصحَْابَ الجَْنَّهِ إِذْ أَقْسَمُواْ لَیَصْرِمُنهََّا مُصْبِحِین؛‏(۱۵) ما آنها را آزمودیم، همان ‌گونه که «صاحبان باغ» را به هنگامى که سوگند یاد کردند که میوه‏هاى باغ را صبحگاهان (دور از چشم مستمندان) بچینند آزمایش کردیم.»

«فَطَافَ عَلَیهَْا طَائفٌ مِّن رَّبِّکَ وَ هُمْ نَائمُون‏ فَأَصْبَحَتْ کاَلصَّرِیم‏؛(۱۶): امّا عذابى فراگیر (شب هنگام) بر (تمام) باغ آنها فرود آمد در حالى که همه در خواب بودند و آن باغ سرسبز همچون شب سیاه و ظلمانى شد.»

۹ـ عبرت

امید داشتن به حیات پس از مرگ باعث پند گرفتن از نابودی امت‌های گذشته می‌شود: «وَ لَقَدْ أَتَوْاْ عَلىَ الْقَرْیَهِ الَّتىِ أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ  أَ فَلَمْ یَکُونُواْ یَرَوْنَهَا بَلْ کَانُواْ لَا یَرْجُونَ نُشُورًا؛(۱۷) آنها [مشرکان مکّه‏] از کنار شهرى که باران شرّ [بارانى از سنگ‌هاى آسمانى‏] بر آن باریده بود [دیار قوم لوط] گذشتند. آیا آن را نمى‏دیدند؟! (آرى، مى‏دیدند) ولى به رستاخیز ایمان نداشتند.»

 

پی نوشت‌ها:

۱ـ نساء، ۱۰۴٫

۲ـ المیزان، ج‏۵، ص ۱۰۲٫

۳ـ بقره، ۱۸۶٫

۴ـ بقره، ۲۱۸٫

۵ـ تفسیر نمونه، ج‏۲، ص ۱۱۳٫

۶ـ زمر، ۵۳٫

۷ـ انبیاء، آیه ۹۰٫

۸ـ اعراف، آیه ۵۶٫

۹ـ المیزان، ج‏۸، ص ۱۹۹٫

۱۰ـ نساء، ۸۴٫

۱۱ـ یوسف، ۸۳٫

۱۲ـ احزاب، ۲۱٫

۱۳ـ تفسیرالمیزان، ج‏۱۶، ص ۴۳۳٫

۱۴ـ بقره، ۱۸۶٫

۱۵ـ قلم، ۱۷٫

۱۶ـ همان، ۲۰ و ۱۹ .

۱۷ـ فرقان، ۴۰٫

 

 

 

سوتیترها:

۱٫

خداوند ولى مؤمنین است، اما دشمنان خدا مولا و امیدى که دلگرم‌شان کند ندارند و در نتیجه، در عمل خود نشاط ندارند و کسى نیست که رسیدن آنان به هدف را ضمانت کند. خداى تعالى داناى به مصالح و در نهی و امری که مى‏کند حکیم است.

 

۲٫

امید به نتیجه عمل، سبب ایجاد انگیزه برای انجام آن می‌شود. قرآن کریم می‌فرماید: هنگامى که بندگان من از تو در باره من سئوال کنند، (بگو:) من نزدیکم. دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا مى‏خواند، پاسخ مى‏گویم. پس دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند تا راه یابند.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *