آل‌سعود و تکرار خطای صدام

دکتر محمد صادق کوشکی

۱- اگر در سال ۱۳۵۹ صدام خطای وحشتناک تهاجم به جمهوری اسلامی را مرتکب نشده بود، به احتمال زیاد منطقه سرنوشت دیگری پیدا می‌کرد و رژیم صهیونیستی بسیار بیشتر از وضعیت فعلی زیر فشار قرار می‌گرفت؛ چون نظام جمهوری اسلامی می‌توانست تمام توان و نیرویی را که صرف مقابله با تهاجم حزب بعث کرد، در مسیر اقتدار خود و جهان اسلام و مقابله با رژیم صهیونیستی هزینه کند. از سوی دیگر عراق هم به عنوان یک کشور مسلمان متحمل تلفات و هزینه‌های سنگین جنگ هشت‌ساله نمی‌شد…

۲- بررسی اسناد و مدارک غربی و عراقی ثابت می‌کند که تحریک و تشویق صدام به شروع جنگ تحمیلی از سوی آمریکا و متحدان آن صورت گرفت و بدون چراغ سبز و حمایت و طراحی آمریکا و غرب، صدام جرئت و جسارت تهاجم به جمهوری اسلامی را پیدا نمی‌کرد (هر چند که برای این تهاجم انگیزه و بهانه کافی در اختیار داشت.)

۳- جمهوری اسلامی به‌رغم میل باطنی و به‌ناچار به مقابله با رژیم بعث پرداخت و اگر امکان انتخاب وجود داشت، هیچ‌گاه جنگ با رژیم بعث صدامی را به عنوان گزینه مطلوب نمی‌پذیرفت، زیرا این جنگ فرصت‌های قابل توجهی را از جمهوری اسلامی و جهان اسلام گرفت؛ فرصت‌هایی مانند سرعت افزون‌تر در رشد و بالندگی اقتصادی ایران و تقویت همگرایی در جهان اسلام. فرصت‌هایی که شاید هیچ‌گاه به صورت قبل مهیا نشود.  بدیهی است که بنا به فرمایش حضرت امام، ما برای یک لحظه هم از دفاع مقدسمان پشیمان نیستیم؛ اما فرض این نوشتار آن است که اگر جنگ بر جمهوری اسلامی تحمیل نمی‌شد فرصت‌های فراوانی در اختیار نظام و انقلاب و جهان اسلام باقی می‌ماند.

۴- بررسی شرایط و تحولات کنونی منطقه نشان می‌دهد که محمد بن سلمان ( وزیر دفاع فعلی عربستان ) استعداد و تمایل عجیبی در تبدیل شدن به «صدام آینده» از خود بروز داده است؛ شاهزاده‌ای که عملأ فرمان حکومت را از دست پدر آلزایمری و بی‌هوش و حواس خود خارج کرد و با حذف رقبای خانوادگی، گام به گام خود را به تخت پادشاهی سعودی نزدیک‌تر کرد و با نمایش قساوت خود در جنگ ۱۱ ماهه یمن و افزایش بی‌سابقه خصومت با جمهوری اسلامی کم‌کم این ایده را در اذهان صهیونیست‌ها و آمریکا تقویت کرده که برای مهار انقلاب و جمهوری اسلامی راهی جز تکرار جنگ تحمیلی نیست.

۵- افزایش رشد و اقتدار انقلاب اسلامی در چند سال اخیر توازن منطقه‌ای را به سود جبهه جهانی مستضعفان تغییر داده و برای نخستین بار ابتکار عمل  در منطقه‌ای به اهمیت «غرب آسیا» نه در دست آمریکا و متحدانش که به دست ملتی مومن و متحدان متدین آن افتاده است.

تحولات این روزهای منطقه را عاشقان اهل بیت رسول‌الله در لبنان و عراق و سوریه و یمن و بحرین رقم می‌زنند و این نکته‌ای نیست که از چشم جبهه جهانی الحاد و استکبار مخفی مانده باشد.

۶- اقداماتی مانند تحریم، فشارهای رسانه‌ای، طرح براندازی سال ۸۸، شعله‌ور کردن جنگ‌های نیابتی، نفوذ و … هیچ یک قادر به مهار انقلاب اسلامی نشده‌اند و تحقیر نظامیان آمریکایی در میانه خلیج فارس ( جزیره فارسی ) به دست بچه‌های انقلابی سپاه نشان داد که قدرت اصلی این روزهای منطقه غرب آسیا کیست.

این وضعیت (استیصال جهان استکبار در برابر موج رو به گسترش انقلاب اسلامی ) شبیه وضعیتی است که مستکبران جهان در ۳۷ سال پیش در مواجهه با پیروزی نهضت اسلامی حضرت امام در بهمن ۵۷ احساس کردند؛ احساسی که آنها را به سمت صدام و همنو‌ایی و پشتیبانی و تحریک او برای شعله‌ور کردن آتش جنگ تحمیلی ( با هدف مقابله با موج فزاینده انقلاب اسلامی ) سوق داد.

۷- محمد بن سلمان شخصیتی شبیه به صدام دارد؛ با همان خباثت، بلند پروازی، تکبر و قساوت کم‌نظیر و اطرافیانی چون عادل الجبیر وزیر خارجه سعودی که یادآور طارق عزیز، وزیر خارجه و مجری سیاست خارجی صدام و حلقه پیرامونی صدام‌اند ! شاهزاده جاهل سعودی قساوتش را در قتل عام بی‌سابقه زنان و کودکان یمنی در ۱۱ ماه گذشته به نمایش گذاشته و گوش به فرمان بودن خود نسبت به صهیونیسم را در اجرای نقشه کشتار حجاج در مراسم حج امسال نشان داد و در اطرافش فرد یا چهره باتجربه و معقولی نیز وجود ندارد تا او را از عواقب حماقت‌ها و ماجراجویی‌هایش آگاه کند و مانع از تصمیمات نابخردانه‌اش شود.

چنین مهره‌ای مناسب‌ترین ابزار برای اجرای سناریوها و طرح‌های آمریکا و صهیونیست‌ها در سطح منطقه است، زیرا در چند ماه اخیر استعدادش را در ایجاد التهاب در سطح منطقه و ایجاد فشار سیاسی، دیپلماتیک و رسانه‌ای بر جمهوری اسلامی نشان داده و ثابت کرده که حاضر است موقعیت، منافع و امنیت ملی عربستان را هم فدای جاه طلبی‌ها و غرور و لجاجتش کند؛ همان گونه که صدام با عراق و ملتش کرد.

۸- این شرایطی صهیونیست‌ها و آمریکا یی‌ها را به‌شدت وسوسه می‌کند که با تحریک و تشویق شاهزاده جوان و جاهل سعودی، آتش جنگی را در منطقه شعله‌ور کنند که می‌تواند منشأ درگیری‌ها و تنش‌هایی طولانی در جهان اسلام باشد. جنگ‌هایی داخلی که جهان اسلام را از درون بپاشد و امکانات و نیروی انسانی آن را نیست و نابود کند. این همان آرزویی است که دنیای استکبار و صهیونیسم مدت‌هاست در پی تحقق آنند.

هر چند رژیم آل‌سعود در حد و اندازه‌ای نیست که بتواند نظام جمهوری اسلامی را به‌گونه‌ای جدی تهدید کند؛ اما وقوع هرگونه درگیری نظامی میان دو کشور قطعاً موجب بروز جنگ‌های طائفی در منطقه و جهان اسلام خواهد شد؛ جنگ‌هایی که به قول چاک هیگل، وزیر جنگ سابق آمریکا، می‌تواند تا سه دهه دیگر ادامه داشته باشد. جنگ‌هایی که از کشورهای منطقه و جهان اسلام، سرزمین‌هایی سوخته با مردمی منهزم و آسیب‌دیده به جا بگذارد که برای لقمه‌ای نان، تن به هر ذلت و حقارتی بسپارند.

۹- کشتار حجاج در مراسم حج سال جاری، کشتار بی‌رحمانه شیعیان نیجریه، اعدام شیخ نمر، نسل‌کشی مردم مظلوم یمن، ایجاد اختلال در روند مقابله با بحران سوریه، قطع رابطه با جمهوری اسلامی و اقدامات تحریک‌آمیز پس از آن، همگی گوشه‌ای از اقداماتی است که آل سعود و شاهزاده «صدام» صفت‌شان در مسیر جنگ‌افروزی در منطقه بر داشته‌اند؛ جنگی که تلفات و خسارات آن لبخند را بر لبان گرگ‌های تل‌آویو و کاخ سیاه خواهد نشاند.

۱۰ – همه این موارد در حالی است که نشانه‌ها و قرائن از احتمال بروز جنگ قدرت در خاندان آل سعود حکایت دارد؛ جنگ قدرتی که می‌تواند اضمحلال آل‌سعود را در بر داشته باشد.

اگر آل‌سعود به دلیل حماقت و جهالت  سران آن در آستانه فروپاشی درونی است، صبر توام با قاطعیت می‌تواند بهترین تصمیم در برابر اقدامات آل‌سعود باشد. منافع جهان اسلام و انقلاب اسلامی ایجاب می‌کند که منتظر فروپاشی آل‌سعود از درون باشیم و حسرت جنگ میان سربازان انقلاب اسلامی و نوکران صهیونیسم مستقر در ریاض را بر دل صاحبان کاخ سیاه بگذاریم؛ زیرا شأن سربازان انقلاب اسلامی، جنگ با رأس فتنه یعنی رژیم صهیونیستی، آن هم در نبردی نهایی و تاریخ‌ساز است. اگر عاقبت کار می‌تواند چنین باشد، پس روا نیست که این نیرو و توان در نبردی بی‌ارزش صرف مقابله با پیر کفتاران آل‌سعود شود. پیر کفتارانی که به‌زودی شاهد حذفشان از صحنه منطقه خواهیم بود.

ان‌شاالله.

 

سوتیترها:

۱٫

بررسی شرایط و تحولات کنونی منطقه نشان می‌دهد که محمد بن سلمان ( وزیر دفاع فعلی عربستان ) استعداد و تمایل عجیبی در تبدیل شدن به «صدام آینده» از خود بروز داده و با نمایش قساوت  در جنگ ۱۱ ماهه یمن و افزایش بی‌سابقه خصومت با جمهوری اسلامی کم‌کم این ایده را در اذهان صهیونیست‌ها و آمریکا تقویت کرده که برای مهار انقلاب و جمهوری اسلامی راهی جز تکرار جنگ تحمیلی نیست.

 

۲٫

کشتار حجاج در مراسم حج سال جاری، کشتار بی‌رحمانه شیعیان نیجریه، اعدام شیخ نمر، نسل‌کشی مردم مظلوم یمن، ایجاد اختلال در روند مقابله با بحران سوریه، قطع رابطه با جمهوری اسلامی و اقدامات تحریک‌آمیز پس از آن، همگی گوشه‌ای از اقداماتی است که آل سعود و شاهزاده «صدام» صفت‌شان در مسیر جنگ‌افروزی در منطقه بر داشته‌اند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *