در آستان امامان
«در آستان امامان» نام مجموعه مقالاتی است در حوزه «معرفت امامان» که «متن» آن شرح زیارت جامعه کبیره است که متنی جامعتر از آن در حوزه «امامشناسی» نداریم. اینک در فرازهای پایانی زبارت بعد از سلام و عرض ادب به ساحت مقدس امامان و اعتراف به مناقب والایشان درخواستها مطرح میشود:
۱– ثبات قدم
« فَثَبَّتَنِىَ اللّهُ أبدا ما حَییتُ عَلى مَوالاتِکُمْ وَ مُحَبَّتِکُمْ وَ دینَکُْم» :پس خداوند همیشه تا زندهام بر موالات و دوستی شما و آئین شما پابرجایم سازد.
«ثبات در دین» ارزش والای قرآنی که در آیات فراوانی بر آن تأکید شده است، از خداوند ثبات و پایداری در مسیر ولایت خواسته شده است. «دینمداری» در طول تاریخ هزینه داشته و دینمداران با افتخار هزینه آن را پرداختهاند. شهادت، زندان، تبعید از سوی طواغیت، اهانت، هتکحرمت، شایعهپراکنی و… بخشی از این هزینه است که بدون پرداخت آن نمیتوان پای عَلَم دین ایستاد.
در این حوزه «ثبات قدم» در مسیر ولایت مستلزم سختیها و قهراً هزینههای بیشتری است که رهروان این راه باید خود را برای تحمل و پرداخت آنها آماده آن نمایند.
مردی نزد امام باقر(ع) آمد و گفت: «والله این الاحبکم: به خدا من شما خاندان پیامبر «عترت» را دوست دارم. امام(ع) فرمودند: «فاتخذ للبلاء جلباباً فوالله انه لاسرع الینا و الی شیعتنا من السیل فی الوادی و بنا یبدءالبلاء ثم بکم و بنا یبدءالرخا ثم بکم…: پس جامه محافظی برای بلا بر تن کن، زیرا سوگند به خدا که بلا و سختی به سوی ما و پیروان ما شتابندهتر میآید تا حرکت سیلاب. بلا به سوی ما آغاز میآید و سپس به شما میرسد و آسایش و رفاه نیز از ما آغاز میشود و سپس به شما میرسد.»(۱)
در روایتی از حضرت مولی علی(ع) میخوانیم: «من احبنا اهل البیت فلیعد للفقر جلباباً؛(۲)هر کس که خاندان ما را دوست دارد باید برای مقابله با فقر تنپوشی (محافظ) یا «برگستوانی» آماده سازد.»
آری رهروی راه اهل بیت«ع» و محبت آنان به خاطر دشمنان این «صراط مستقیم»، پرسنگلاخ است و باید بر آن ثبات قدم داشت. امامان خود الگوی ثبات قدماند و نشان آن «شهادت» یازده امام است. رهروان شهید راه امامان نیز اسوه و الگویند. این سروهای قامت کشیده فراوانند. فقط برای نمونه نام یکی از این راستقامتان را میبرم. «کمیت اسدی» شاعر برجسته عاشق بیقرار اهل بیت«ع» است که دانشمند بزرگ، علامه سید محسن امین جبلعاملی در باره او میگوید:
«کمیت شاعری است شیعی که در شیعه بودنش عمیق و ژرفاندیش است. شعر او خردمندانه و برهانش قوی و دلیلهایش در موقع بحث و جدل متین و محکم است. او شاعری با روشی ویژه و سبکی خاص است که از آن تخلف نمیکند. از تفکر دینی خود دفاع میکند و در راه آن به مبارزه میپردازد. او را مذهبی است سیاسی و ضد حاکمیت جور که آن را صریح و بدون مبالغه دورغین ابلاغ میکند. او نخستین کسی است که بیان برهان و زبان دلیل را در شعر وارد و به وسیله آن از آل علی«ع» وحق غصب شده و به تاراج رفته آنها دفاع کرده است.»(۳)
او هنگامی که یکی از سرودههای خویش را میخواند، دژخیمان بنیامیه و هواداران خالد قسری بر سرش ریختند و شمشیرهایشان را در سینه سینائی او فرو بردند و او را به شهادت رساندند. پسر کمیت «مستهل» میگوید:
«در واپسین لحظات پدرم بالای سرش بودم. آخرین نفسهای خویش را میکشید. دیدم که بیهوش شد. وقتی به هوش آمد سه بار گفت: «اللهم آل محمد، اللهم آل محمد، اللهم آل محمد؛ بارخدایا خاندان محمد.»(۴)
الگوی ثبات قدم تا آخرین نفر و تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون یعنی این.
ثبات در دین در عصر غیبت
این ثبات در دین در عصر غیبت حضرت ولیعصر«عج» ارواحنا فداه بسی مهمتر و سختتر است، از آن رو که:
۱- امام زمان غایب است و غیبتش طولانی است.(۵)
۲- فضای حاکم مقوم انگیزههای گوناگون دینگریزی است.(۶)
۳- سستی در گرایشها و باورها پیدا میشود.(۷)
۴- انحراف و دینگریزی افزایش مییابد.(۸)
۵- ستیزهجویی با دینداران افزایش مییابد.(۹)
در چنین فضایی اینچنین پایداری و پایمردی در عرصه دین بسیار مشکل است. حضرت نبی اکرم(ص) فرمودند: «لاخدهم اشدّ بقیه علی دینه من فرط القتاد فی اللیله الظلماء او کالقابض علی جمرالفضاء: هریک از آنان «دینداران عصر غیبت» اعتقادات و دین خویش را با هر سختی که هست، نگه میدارند چنانکه گویی خار مغیلان را در شب تاریک با دست پوست میکنند و یا آتش پردوام را در دست نگاه میدارند.»(۱۰) به همین دلیل دینداری در عصر غیبت ارزشی بزرگ و دینداران شایسته تجلیل و تکریماند.
حضرت امام صادق(ع) میفرمایند: «قال النبی(ص) لعلی: یاعلی و اعلم ان اعظم الناس یقیناً قوم یکونون فی آخر الزمان لم یلحقوا النبی و حجب عنهم الحجه فامنوا بسواد علی بیاض؛(۱۱) پیامبر اکرم به علی(ع) فرمودند: یا علی بزرگترین مردمان در ایمان و یقین کسانی هستند که در آخرالزمان زندگی میکنند. اینان پیامبرشان را ندیدهاند و امامشان پنهان است و با خواندن خطی بر کاغذ ایمان میآورند.»
حضرت امام سجاد(ع) فرمودند: «انّ اهل زمان غیبته القائلون بامامته المنتظرون لظهوره افضل اهل کل زمان لان الله تعالی ذکره اعطاهم من العقول و الافهام و المعرفه، صارت به الغیبته عندهم بمنزله المشاهده… اولئک المخلصون حقا؛(۱۲)بهدرستی که مردمان زمان غیبت مهدی«عج» که امامتش را باور دارند و منتظر ظهور
اویند، از مردمان همه زمانها برترند، زیرا خدا چنان عقلها، فهمها و شناخت آنان را قوت بخشیده است که غیبت نزد آنان همچون دیدن باشد… آنان به حق اخلاصورزانند.»
۲- توفیق اطاعت از امامان
درخواست دیگر توفیق اطاعت از آنان است. این توفیق رزق است: « اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَه: خدایا توفیق اطاعت را روزیمان کن.» توفیق یعنی که خداوند اسباب کار را چنان فراهم آورد که انسان به خواسته نیکویش برسد.
اطاعت از امامان معصوم ارزشی والاست که در تحقق آن حتما نیازمند فراهم شدن اسباب یعنی توفیق هستیم. البته مقصود «اطاعت عملی» است و نه اطاعت شعاری. در روایتی ابوالصباح کنانی» به امام صادق(ع) گفت: «در راه شما چهها که از مردم نمیبینیم.» حضرت فرمودند: «در راه من از مردم چه میبینی؟» گفت: «همواره میان ما و مردی از مخالفان سخنی درمیگیرد. او میگوید تو جعفری خبیث هستی.» امام فرمودند: «مردم شما را به خاطر من سرزنش میکنند؟» ابوالصباح گفت: «آری.» امام فرمودند: «ما اقلّ والله من یتتبع جعفراً منکم انما اصحابی من اشتدّ ورعه و عمل لخالقه و رجائوا به فهو لاءاصحابی: به خدا سوگند پیروان جعفر از میان شما چه اندکاند. یاران من کسانی هستند که سخت پرهیزکارند و برای آفریدگارشان عمل میکنند و به پاداش او امیدوارند. اینان یاران مناند.»(۱۳)
۳- بهرهمندی از شفاعت امامان
« رَزَقَنِی شَفَاعَتَکُم»
بهرهمندی از شفاعت امامان سومین درخواست است در مقالات گذشته مفصل از شفاعت در ذیل عناوین مربوط بحث کردیم. در این فراز، زائر شفاعت اهل بیت(ع) را به عنوان روزی معنوی خود از خداوند درخواست میکند.
«شفاعت» اولیاء خداوند از جمله مسلمات معارف الهی است که دهها آیه و روایت بر آن گواهند، اما نکته مهم آن که کسی که میخواهد مورد شفاعت قرار گیرد باید زمینههای آن را فراهم کند به تعبیر دیگر همان گونه که فاعل باید در فاعلیت کامل باشد، قابل هم باید زمینه آن را فراهم کند. بر این اساس است که در آیات و روایات آمده که چند گروه مشمول شفاعت نمیشوند و اولیای خداوند از آنان شفاعت نمیکنند:
۱- کافر.(۱۴)
۲- ستمگر.(۱۵)
۳- کسانی که فرزندان رسول اکرم«ص» را آزار دادهاند.(۱۶)
۴- کسانی که به شفاعت اعتماد ندارند. (۱۷)
۵- دشمنان خاندان رسالت.(۱۸)
۶- خائن.(۱۹)
۷- کسی که به نماز اهمیت نمیدهد.(۲۰)
باید زمینهها را فراهم ساخت تا نعمت شفاعت نصیب گردد. نقل میکنند شاعری به نام حاجب شعری به این مضمون سرود که:
«حاجب اگر معامله حشر با علی است من ضامنم که هر چه بخواهی گناه کن»
شب هنگام امیرالمؤمنین«ع» را در خواب دید، در حالی که عصبانی و خشمگین بودند و فرمودند: شعر خوبی نگفتی. عرضکرد: چه بگویم؟ فرمودند: شعرت را اصلاح کن و بگو:
«حاجب اگر معامله حشر با علی است شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن»(۲۱)
در حلقه ویژه دوستان قرار گرفتن
«و جعلنی من خیار موالیکم التابعین لما دعوتم الیه: و مرا از بهترین دوستانتان که پیرو آنچه باشند که شما بدان دعوت میکنید قرار دهد.»
مهمترین ویژگی دوستان برگزیده امامان پیروی از رهنمودهای آنان است. «التّابِعینَ لِما دَعَوتُمْ إلَیه». تبعیت محض با محبت رابطه مستقیم دارد. هر اندازه که محبت بیشتر شود، پیروی هم افزون میشود.
از حضرت امام باقر(ع) روایت شده که فرمودند هرکسی که ما را دوست بدارد، از ما محسوب میشود. راوی شگفتزده شد و پرسید: «فدایت شوم. از شما محسوب میشود؟» امام(ع) فرمودند: «منا والله اما سمعت قول ابراهیم فمن تبعنی فانه منی: به خدا سوگند از ماست. آیا سخن ابراهیم را نشنیدهای که هر کس که مرا پیروی کند از من است.»(۲۲)
باید چنان عمل کرد که «خودیِ اهل بیت«ع» شد». امامان(ع) به برخی کسان چنین تعبیر کردند که «لیس منا» یعنی خودی نیستند، اما بر گروهی دیگر فرمودند خودی ما محسوب میشوند. چهرههایی همانند سلمان، ابوذر، فضیل بن یسار، یونس بن یعقوب و… را خودی نامیدند و مدال منا اهل البیت«ع» را به آنان دادند.(۲۳) ویژگی مشترک این خودیها تقواست. نبی اکرم(ص) فرمودند: «آل محمد کل تقی؛ هر باتقوایی آل پیامبر محسوب میشود.»(۲۴)
سبک زندگی آنان را دانستن
۵- «و جعلنی ممن یقتص آثارکم: و مرا از کسانی قرار دهد که در مسیر شمایند.»
این عبارت را میتوان این گونه تفسیر کرد که سبک زندگیم سبک زندگی شما باشد و زندگیم را رهنمودهای شما تنظیم کند.
و نیز میتوان این گونه تفسیر کرد که مرا از آنانی قرار دهد که آثار شما را نقل میکنند و نقل آثار شما یعنی زنده نگهداشتن فرهنگ اهل بیت(ع).
پانوشت:
۱– امالی، شیخ طوسی، ص ۱۵۴٫
۲- مشکاتالانوار، ص ۸۷٫
۳- اعیانالشیعه، ج ۹، ص ۳۵٫
۴- کمیت بن زید حدیث حریث، ص ۲۰۵٫
۵- کتاب الغیبه، ص ۱۷۱٫
۶- بحارالانوار، ج ۳، ص ۲۵۱٫
۷- همان، ص ۲۳۵٫
۸- نهجالبلاغه، خطبه ۱۰۳٫
۹- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۶٫
۱۰- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۴؛ ر.ک مقاله زندگی دینی پیش از ظهور در کتاب چشم به راه مهدی(عج).
۱۱- بحارالانوار، ج۵۲، ص ۱۲۵٫
۱۲- کمالالدین، ج ۱، ص ۳۲۰٫
۱۳- اصول کافی، ج ۲، بابالورع، ح ۶٫
۱۴- خصال، شیخ صدوق، ص ۳۵۵٫
۱۵- سوره غافر، آیه ۱۸٫
۱۶- امالی صدوق، ص ۱۷۷٫
۱۷- امالی صدوق، ص ۵، عیون اخبارالرضا(ع)، ج ۲، ص ۶۶٫
۱۸- محاسن برقی، ص ۱۸۴٫
۱۹- مسند احمد بن حنبل، ج ۱، ص ۷۲٫
۲۰- الکافی، ج ۳، ص ۲۷٫
۲۱- تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۳۳۴٫
۲۲- تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۳۱٫
۲۳- اهل البیت فی الکتاب و السنه، ص ۵۴۱ تا ۵۴۷٫
۲۴- همان، ص ۵۳۶٫
سوتیترها:
۱٫
«دینمداری» در طول تاریخ هزینه داشته و دینمداران با افتخار هزینه آن را پرداختهاند. شهادت، زندان، تبعید از سوی طواغیت، اهانت، هتکحرمت، شایعهپراکنی و… بخشی از این هزینه است که بدون پرداخت آن نمیتوان پای عَلَم دین ایستاد.
۲٫
حضرت نبی اکرم(ص) فرمودند: «دینداران عصر غیبت» اعتقادات و دین خویش را با هر سختی که هست نگه میدارند، چنانکه گویی خار مغیلان را در شب تاریک با دست پوست میکنند و یا آتش پردوام را در دست نگاه میدارند.»