سخن پیرامون سیمای امیرالمؤمنین«ع» در قرآن با الهام از زیارت امام هادی«ع)»در روز غدیر بود. در این زیارت، حضرت امام هادی«ع» از مناقب برجسته امیرمؤمنان علی«ع» یاد فرموده و تکیهگاه حضرت قرآن کریم است. در این مقاله، با الهام از این زیارت به دیگر ویژگی حضرت مولا علی«ع» از نگاه قرآن کریم میپردازیم.
ایمان، هجرت و جهاد
حضرت امام علی«ع» در عرصه ایمان و هجرت و جهاد که سه معیار مهم برتری هستند، در قله بوده است.
« الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَهً عِنْدَ اللَّهِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ
یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَهٍ مِنْهُ وَرِضْوَانٍ وَجَنَّاتٍ لَهُمْ فِیهَا نَعِیمٌ مُقِیمٌ؛(۱) آنها که ایمان آوردند و هجرت و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد کردند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها پیروز و رستگارند. پروردگارشان آنها را به رحمتی از ناحیه خود و رضایت خویش و باغهایی از بهشت بشارت میدهد که در آن نعمتهای جاودانه دارند.»
در این آیه شریفه سخن از سه ارزش والاست. این سه ارزش عبارتند از: «ایمان» خداباوری و «هجرت» در راه خدا و «جهاد» در راه او. در همه این ارزشها مولا علی«ع» به اعتراف دوستان و دشمنان، حضرت در قله است.
ایمان حضرت مولا علی«ع»
در آیات فراوانی سخن از پیشگامی مولا علی«ع» در اسلام است، از جمله:
۱- وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ وَارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ؛(۲) و نماز را به پا دارید و زکات را بپردازید و با رکوع کنندگان رکوع کنید.
از ابن عباس نقل شده که این آیه در حق رسول خدا«ص» و علیبن ابیطالب«ع» نازل شده است. آن دو نخستین کسانی بودند که نماز گزاردند و رکوع کردند.(۳)
۲- وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولَئِکَ الْمُقَرَّبُونَ ؛(۴) پیشگامان پیشگام مقربانند.
جابر جعفی از امام باقر«ع» نقل میکند علیبن ابیطالب«ع» فرمود: محمد«ص» در روز دوشنبه به رسالت مبعوث شد و من صبح روز سهشنبه اسلام آوردم. پیامبر نماز میگزارد و من در سمت راستش نماز میگزاردم و هیچ مردی جز من با او نبود که خداوند آیه واَصحابُ الیَمین را که این دو آیه به دنبال آن است نازل فرمود.(۵)
۳- الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ؛(۶) آنانی که ایمان آوردند و ایمان خود را به ظلم و شرک نیالودند. ایمنی تنها از آن ایشان است و ایشان هدایت یافتگانند.
«مجاهد» از ابن عباس نقل میکند که مراد از الَّذِینَ آمَنُوا علیبن ابیطالب«ع» و مراد از بِظُلْمٍ شرک است. بهخدا سوگند هیچکس ایمان نیاورد مگر آنکه پیش از آن مشرک بود، جز علی«ع» که به خدا ایمان آورد و به اندازه چشم برهمزدنی به او شرک نورزید. آری علی«ع» نخستین کسی بود که ایمان آورد.
این از افتخارات بیتردید امیرمؤمنان علی«ع» است که اول بزرگی که ابراز ایمان کرده، ایشان است. اینکه میگویم ابراز ایمان بدین جهت است که او لحظهای مشرک نبوده تا ایمان بیاورد و این افتخار بزرگ اوست که میتوان گفت پس از پیامبر«ص» انحصاری است. به این جهت او اول کسی است که ایمانش را ابراز کرده است.
این حقیقتی که خود حضرت بارها به آن تصریح کرده است، «…فانی ولدت علی الفطره و سبقت الی الایمان و الهجره؛(۸) …همانا من بر فطرت پاک توحید تولد یافتهام و در ایمان و اسلام و هجرت بر دیگران پیشی گرفتهام.»
ابن ابیالحدید میگوید، «امت اسلامی متفقاند که از میان زنان نخستین کسی که ایمان آورد خدیجه کبری«س» بود و در میان دانشمندان اسلامی اعم از سنی و شیعه مشهور و معروف این است که نخستین کسی از میان مردان که ایمان آورد امام علی«ع» بود.» به گفته ابن ابی الحدید هیچ کس از علمای اسلام در این مسئله تردید ندارد.(۹)
در این مسئله تنها برخی از افراطیهای اهل سنت مانند نویسنده البدایه و النهایه راه انکار را پیمودهاند. مرحوم علامه امینی در جلد سوم الغدیر حدود یکصد حدیث در این باره از منابع اهل سنت نقل کرده که برخی از آنها از شخص رسولالله نقل شده و بعضی از صحابه یا تابعین نقل شده است. مرحوم علامه امینی این احادیث را طبقهبندی کرده (احادیث رسولالله«ص» احادیث علی«ع»، احادیث حسنین«ع»، احادیث صحابه، سخنان صحابه و تابعین و اشعار فراوانی که گروه زیادی از شعرا در این زمینه سرودهاند.) و همچنین گواهی مورخانی همچون طبری در تاریخ خود ابن اثیر در کامل و نصربن مزاحم در صفین آورده است.(۱۰) ابن ابی الحدید نیز احادیث مربوط به این موضوع را در منابع اهل سنت در شرح نهجالبلاغه آورده است.(۱۱)
هجرت امام علی«ع»
«هجرت» از ارزشهای والا بهویژه در عصر بعثت بوده است. هجرت زیربنای همه حوادث سیاسی، تبلیغی و اجتماعی اسلام را تشکیل میدهد و به همین مناسبت مبدأ تاریخ مسلمانان شده است. در زمان رسول اکرم«ص» اگر مسلمانان به فرمان آن حضرت دست به هجرت نمیزدند، نه تنها اسلام از محیط مکه فراتر نمیرفت، بلکه ممکن بود در همان جا دفن و فراموش شود. هجرت در کنار جهاد در قرآن یکی از ارزشهای والای دینی است حدود ۲۶ بار هجرت به عنوان ارزش والا آمده و در بسیاری از آیات همسنگ جهاد معرفی شده است.
حضرت مولی علی«ع» در قله این فضیلت است. هجرتهایی که حضرت مولی علی«ع» به دستور پیامبر«ص» به یمن و اماکن دیگر داشت، هجرت حضرت بعد از پیامبر«ص» به مدینه و حفاظتی که از فواطم داشت تا آنها را به مدینه برساند، از جلوههای روشن هجرت در سیره مولی علی«ع» است.
جهاد امام علی«ع»
از ارزشهای والا در قرآن است که بیش از ۳۰ بار از آن یاد شده است. صریحترین آیه در بیان ارزش والای جهاد آیه ۹۵ سوره نساء است:
«لَا یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَهً وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا؛ هرگز افراد با ایمانی که بدون بیماری و ناراحتی از جهاد باز نشستند با مجاهدانی که در راه خدا با مال و جان خویش جهاد کردند یکسان نیستند. خداوند مجاهدانی را که با مال و جان خود جهاد کردند بر قاعدان (ترککنندگان جهاد) برتری مهم بخشیده و به هر یک از این دو گروه (نسبت به اعمال نیکشان) خداوند وعده پاداش نیکو داده و مجاهدان را بر قاعدان پاداشی نیکو بخشیده است.»
تفسیر عملی جهاد را باید در گفتار و رفتار حضرت علی«ع»، امام مجاهدان هم در عرصه جهاد نظامی و هم در عرصههای دیگر دید. در عرصه جهاد نظامی، ابن ابی الحدید، سیمای جهاد مولی«ع» را چنین ترسیم کرده است:
«نزد دوست و دشمن معلوم است که وی (امام علی«ع») در جنگ در راه خدا سرور مجاهدان است. آیا فضیلت جهاد از آنِ کسی جز اوست؟ و میدانی که بزرگترین جنگهایی که پیامبر خدا«ص» انجام داد بدر بود که سختترین ضربه بر مشرکان بود. جنگی که هفتاد نفر از مشرکان در آن کشته شدند و علی«ع» نصف آن تعداد را بهتنهایی کشت و مسلمانان و فرشتگان نصف دیگر را کشتند. اگر مغازی محمدبن عمر واقدی و تاریخالاشراف احمدبن یحییبن جابر بلاذری و دیگر کتابها را مطالعه کنی درستی این ادعا را خواهی فهمید. گذشته از کسانی که در غیر آن جنگ (از جمله در احد و خندق) به دست او کشته شدند این موضوع جای بحث طولانی را ندارد ،زیرا از آگاهیهای بدیهی به شمار میآید درست مثل علم به وجود مکه یا مصر و نظیر آنها.»(۱۲)
ولی جهاد در نگاه مولی علی«ع» محدود به جهاد نظامی نیست. حضرت وقتی از جهاد نظامی فراغت مییافت رو به جهاد فرهنگی میآورد. «روی انه اذا کان یفرغ من الجهاد یتفرغ لتعلیم الناس و القضاء بینهم؛»(۱۳) روایت شده که هرگاه مولی علی«ع» از نبرد فراغت پیدا میکرد، به آموزش مردم و داوری در میان آنان میپرداخت.
حضرت امام باقر«ع» فرمود، «کان علی«ع» از صلی الفجر لم یزل معصباً الی ان تطلع الشمس فاذا طلعت اجتمع الیه الفقراء و المساکین و غیرهم من الناس فیعلمهم الفقه و القرآن و کان له وقت یقوم فیه من مجلسه ذلک؛(۱۴) هنگامی که امام علی«ع» نماز صبح را به جا میآورد، در حال تعقیب نماز بود تا خورشید طلوع میکرد. هنگام طلوع خورشید تهیدستان و مستمندان و دیگر قشرهای مردم نزد او جمع میشدند و او به آنان دینشناسی و قرآن میآموخت و در ساعتی خاص از این مجلس برمیخاست.
او امام مجاهدان به معنای دقیق کلمه بود.
ایمان و جهاد برترین معیار فضیلت
برخی جایگاه والای این ارزشها را نمیشناختند و دیگر امور را معیار قرار میدادند و از این رهگذراین صفات ارزشمند مولی«ع» را تحتالشعاع قرار میدادند. آوردهاند: «شیبه» و «عباس» هر کدام بر دیگری افتخار میکردند و در این باره مشغول سخن بودند که علی«ع» از کنار آنها گذشت و پرسید، «به چه چیزی افتخار میکنید؟» عباس گفت، «امتیازی به من داده شده که احدی ندارد و آن مسئله آب دادن به حجاج خانه خداست.» شیبه گفت، «من تعمیر کننده مسجدالحرام (و کلیددار خانه کعبه) هستم.» امام علی«ع» فرمود: «من با شمشیر جهاد کردم تا شما ایمان به خدا و پیامبر«ص» آوردید.»
عباس خشمناک برخاست و دامنکشان به سراغ پیامبر«ص» آمد (و به عنوان شکایت) گفت، «آیا نمیبینی علی با من چگونه سخن میگوید؟» پیامبر«ص» فرمودند، «علی را صدا کنید.» هنگامی که به محضر پیامبر آمد، فرمودند، «چرا این گونه با عمویت عباس سخن گفتی؟» علی«ع» پاسخ داد، «من اگر او را ناراحت کردم برای بیان حقیقتی بوده است. در برابر گفتار حق هر کسی میخواهد ناراحت و هر کسی میخواهد خشنود شود.»
جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد، «أَجَعَلْتُمْ سِقَایَهَ الْحَاجِّ وَعِمَارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لَا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ؛ آیا سیراب کردن حجاج و آباد ساختن مسجدالحرام را همانند (عمل) کسی قرار دادید که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و در راه او جهاد کرده است. (این دو) نزد خدا مساوی نیستند و خداوند گروه ظالمان را هدایت نمیکند.»
این شأن نزول را بسیاری از مفسران شیعه و اهل سنت آوردهاند.(۱۵)
پینوشتها:
۱- سوره توبه، آیه ۲۱-۲۲٫
۲- سوره بقره، آیه ۴۳٫
۳- البرهان، آیه ۱۰-۱۱٫
۴- سوره واقعه، آیه ۱۰-۱۱٫
۵- شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۲۲۰٫
۶- سورهی انعام، آیه ۸۲٫
۷- شواهد التنزیل حسکانی، ج ۱، ص ۱۹۷٫
۸- نهجالبلاغه، خطبه ۵۷٫
۹- شرح نهجالبلاغه، ج ۴، ص ۱۲۲٫
۱۰- الغدیر، ج ۳، از ص ۲۱۸ به بعد.
۱۱- شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید، ج ۴، ص ۱۱۶-۱۲۵٫
۱۲- شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۲۴٫
۱۳- ارشاد القلوب دیلمی، ص ۲۱۸٫
۱۴- بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۳۲٫
۱۵- مجمع البیان ذیل آیه نورالثقلین، ج ۲، ص ۱۹۴؛ اسباب النزول، ص ۱۶۳؛ ر.ک احقاق الحق، ج ۳، ص ۱۲۲-۱۲۷، الغذیر، ج ۲، ص ۵۳-۵۴٫