«مهدی یاوری به پیشنهاد شهید حاج قاسم»

به‌یاد آوریم فرماندهان جنایتکار ارتش بعثی صدام را و بنگریم امروز را که رهبر عظیم‌القدر انقلاب اسلامی خطاب به یکی از ارکان نظامی همان عراق می‌فرماید، «من هرشب شما را به اسم دعا می‌کنم» و او کسی نیست جز«ابومهدی المهندس»، همان بت‌شکن زمانه و سرباز امام زمان«عج». او که می‌گفت: «وقتی پیش حاج ‌قاسم هستم احساس آرامش می‌کنم، چون او سیمش به آقا وصل است.»(۱)

به قول سعدی «علیه‌الرحمه»: «تو اول بگو با کیان زیستی/ من آنگه بگویم که تو کیستی».

از این روست که امام سجاد می‌فرمایند: «نَظَرُ المؤمِنِ فِی وَجهِ أخیهِ المُؤمِنِ لِلمَوَدَّهِ وَ المَحبَّهِ لَهُ عِبادَهٌ: نگاه مؤمن به چهره برادر مؤمنش عبادت است.» مجالست با ارادتمندان حقیقی حضرت حق، حیات طیبه است و چه خوش مجالستی بین این دو برادر که به مصداق آیه شریفه، « إِنَّمَا الْمُؤمِنُونَ إِخوَهٌ»(۲) برادر بودند و سال‌ها همراهی و همدلی، شباهت درونیشان را به شباهت ظاهری نیز بدل کرد و سلوک و گفتار و نگاهشان به هستی را هماهنگ ساخت. از همین روی شهادتشان نیز شبیه به هم رقم خورد و شاید از همین روی بود که وقتی حاج قاسم به عنوان مهدی‌یاور سال انتخاب و به وعده‌گاه منتظران دعوت شد، ابومهدی را راهی این مراسم کرد؛ زیرا که دیگر من و تو به ما تبدیل شده بود و او هم حق برادری را چه نیکو به جای آورد، وقتی که در نهایت تواضع و ادب گفت:

«من کوچک‌تر از این هستم که عنوان «مهدی‌یاوری» را حاج آقا رحیمیان و دوستان عزیزمان به ما تقدیم کردند. اولاً ما از مقام ولایت عظمی حضرت آیت الله‌العظمی السید‌الخامنه‌ای{یاد می‌کنیم} ایشان از ما پشتیبانی و حمایت کردند. با همت مردم عراق و با پشتوانه شما مردم عزیز جمهوری اسلامی، با شهید دادن، حضور درصحنه، فرماندهی فرمانده عزیزمان، برادر بزرگوار حاج‌ قاسم سلیمانی توانستیم امروز کل خاک عراق را آزاد کنیم و عراق یکپارچه ماند.»(۳)

همواره می‌گفت، «وقتی دلم می‌گیرد با امام زمان«عج» یا با امام حسین«ع»دردِدل می‌کنم.»(۴) او عاشق کربلا بود، اما به قول سید اهل قلم، شهید مرتضی آوینی، «کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها و نامی است در میان نام‌ها. نه، کربلا حرم حق است و هیچ‌کسی را جز یاران امام حسین«ع» راهی به سوی حقیقت نیست.»

دعای هر شب نایب امام زمان«عج» به اسم در حق او بود یا مجاهدت چهل‌ساله خودش که او  را لایق عنوان مهدی‌یاوری کرد؟ او عاشق شهادت در رکاب مهدی«عج» بود و در پرده آخر حیات پر بارش همچو ابراهیم بت‌شکن، ابهت پوشالی امریکا و دنباله‌های تکفیری‌اش را در عراق و شام شکست و این‌گونه بود که آتش نمرودی بر سرش فرود آمد و حیاتی جاودانه یافت.

دشمن امروز با تمام ظرفیت و دور از هرگونه پرده پوشی به میدان آمده است تا در واپسین مجال خود در جدال تاریخی حق و باطل، کورسوی امیدی برای رهایی و نجات پیدا کند، اما وعده الهی، قطعی است که، «إِنَّ البَاطِلَ کانَ زَهُوقاً»(۵)

این خون مطهر شهیدان است که در رگ آزادیخواهان عالم به جوش آمده و تاریخ همواره ثابت کرده که خون بر شمشیر پیروز است. «أَلَیسَ الصُّبْحُ بِقَرِیب» صبح پیروزی بسیار نزدیک است، هر چند کافرین و منافقین ندانند.

به برکت خون پاک شهیدان، امروز بیش از همیشه شاهد اجتماع قلوب و عظم راسخ مؤمنین و همه آزادی‌خواهان عالم برای رهایی از ظلم و نفاق هستیم. از این رو دور نیست روزی که به خونخواهی اباعبدالله«ع» و همه مظلومین عالم، آزادیخواهان سراسر گیتی یکپارچه به‌پا خیزند و به‌زودی شاهد برپایی نماز ظفر به امامت مهدی موعود«عج» در قدس شریف باشیم.

حاج‌قاسم سلیمانی، حاج ابومهدی المهندس و سایر یارانشان سحرگاه جمعه رفتند تا جمعه‌ای دیگر و برای آخرین نبرد در جبهه حق علیه باطل بازگردند. باشد که آن روز ما هم در کنار یاران مخلص صاحب‌الزمان«عج»، لبیک‌گویان به ندای ملکوتی «أنا‌الإمام‌القائم» به دنبال شمشیر انتقام او از ظالمان و مستکبران تاریخ و برای استقرار کامل حکومت الله بر زمین، جانفشانی کنیم.

 

پی‌نوشت:

۱٫مستند «سلفی با ابومهدی»

۲٫حجرات/۱۰

۳٫صحبت‌های ابومهدی المهندس در مراسم نیمه شعبان سال۹۷ در مسجد مقدس جمکران

  1. مستند «سلفی با ابومهدی»

۵٫اسراء/۸۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *