فلسطین، کلید درهای فرج در نگاهی قرآن بنیان | حجهالاسلام والمسلمین دکتر محمدعلی محمدی

درآمد
امروزه جامعه‌ جهانی با مشکلات فراوان اقتصادی، جنگ‌ها، مسائل اقلیمی و ده‌ها مسئله‌ دیگر مواجه است. در این بین، مسئله‌ فلسطین، بزرگ‌ترین مسئله‌ بشریت در قرن اخیر است. در فلسطین، شرارت، ظلم، استکبار و جنایت، همه‌ توان خود را به میدان آورده‌اند تا انسانیت، اخلاق، معنویت و همه‌ ارزش‌ها را به مسلخ ببرند. از این رو حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اشغال فلسطین و قدس شریف را بزرگ‌ترین مصیبت تاریخ معاصر خوانده‌اند.(۱)
با مراجعه به قرآن، روایات و تاریخ درمی‌یابیم که عمر ظلم کوتاه است و دیر زمانی نخواهد گذشت که مظلومان مقتدر بر ظالمان ستمگر و مستضعفان بر مستکبران و زورگویان پیروز شوند. این سنت قطعی خداوند است. قرآن می‌فرماید «وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلىَ الَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ فىِ الْأَرضِ وَ نجَعَلَهُمْ أَئمَّهً وَ نجَعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ؛(۲) ما مى‏خواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم.» این پیروزی نهایی در زمان ظهور اتفاق می‌افتد و همه‌ ما وظیفه داریم علاوه بر زمینه‌سازی برای ظهور، ویژگی‌های ظلم‌ستیزان را بشناسیم و در زمره‌ یاوران امام مهدی(عج) درآییم.
امروزه در فلسطین ظلم صهیونیست‌ها به اوج رسیده و با تمام قساوت و سنگدلی، می‌کُشند، می‌سوزانند، تخریب می‌کنند و از هیچ ظلمی در حق ملت مظلوم دریغ نمی‌کنند؛ ولی این ستم‌ها نه تنها هیچ فایده‌ای برای ستمگران ندارد، بلکه مستکبران را به نابودی می‌کشاند و کلید درهای فرج را به سوی مسلمانان می‌گشاید و بیش از پیش وعده پیروزی را نزدیک می‌کند. اینک ماییم و قضیه‌ فلسطین، ماییم و ظلم استکبار، ماییم و یاری مظلوم: با قلم، قدم، دم و درم.
پرسش مهم فراروی ما این است: قضیه‌ فلسطین چگونه می‌تواند کلید درهای فرج باشد و وظیفه‌ ما در این میان چیست؟ برای یافتن پاسخ به پرسش فوق، ابتدا نگاهی قرآنی به مسئله‌ فلسطین می‌اندازیم و در ادامه با وظایفمان آشنا خواهیم شد.

فلسطین سرزمین صلح و آرامش
سرزمین فلسطین و به‌ویژه بیت‌المقدس به سبب حضور، تولد، زندگى یا دفن شمارى از پیامبران و شخصیت‌هاى بزرگ الهى در آن، از قبیل ابراهیم، یعقوب، داوود، سلیمان، مریم، عیسى(ع) و پیامبر اسلام(ص)، همچنین وجود بسیارى از آثار، اماکن و بناهاى دینى و مقدس کهن در آن، از ارزش و قداست ویژه‏اى در نزد پیروان همه‌ ادیان ابراهیمى برخوردار است.(۳) صخره‌ مقدس (مذبح اسماعیل، قبله‌ موسى(ع) و بنى‏اسرائیل و جایگاه عروج پیامبر اسلام(ص)(۴) قبهالصخره، هیکل سلیمان، برج داوود، مسجد الأقصى و قبه المعراج و ده‌ها اثر دینى و تاریخى دیگر از این قبیل در آن است.(۵) بر اساس گزارش برخى منابع فقط آثار و اماکن اسلامى بیت المقدس به بیش از ۱۱۰ مورد مى‏رسد.(۶)
بیت‏المقدس، پیشتر‏ با نام عبرى اورشلیم خوانده مى‏شد. پس از بنای شهر، پادشاه کنعانى به احترام «شالیم» (خداى صلح) آن را «یُوْرشالیم» به معناى شهر صلح و آرامش خواند. حضرت داوود(ع) آن را به «اورشلیم» تغییر داد.(۷) «اور» در زبان سومرى و آرامى به معناى «شهر» است که وارد زبان عبرى شده و با «شلیم» به معناى مقدس، صلح و آرامش، رویهمرفته، معناى شهر مقدس، شهر صلح، سلامتى و آرامش را مى‏دهد.(۸)
اما صهیونیست‌ها با ادعای یهودیت و پیروی از پیامبران الهی از جمله حضرت داوود پس از حمله به فلسطین، بدترین جنایت‌ها را در حق مردم این سرزمین انجام دادند. دایره‌ این جنایت‌ها به‌قدری وسیع و فاجعه‌بار و شنیع است که در هیچ جای تاریخ نمی‌توان به این شدت با بازه بیش از ۷۰ سال نظیر آن را سراغ گرفت و متأسفانه هنوز هم تداوم دارد. ارائه نمونه‌هایی از جنایت‌های سفاکان صهیونیست شاهدی بر این مدعاست.
۱٫آنان در ۲۲ مه سال ۱۹۴۸ در کشتار طنطوره، مردان را در قفس انداختند، به دختران تجاوز و پس از قتل عام ۲۵۰ فلسطینی، ۱۷۲۸ خانواده را آواره کردند.
۲٫در کشتار دیر یاسین،۲۵۰ فلسطینی را قتل عام کردند و حتی جنین از شکم زن باردار بیرون کشیدند و سر جنین را بریدند.
۳٫در قتل عام اللد و الرمله، به زن و کودک رحم نکردند و حداقل ۱۷۶ فلسطینی را کشتند.
۴٫در قتل عام خان یونس در سال ۱۹۵۷، خانه به خانه را گشتند و حداقل ۲۷۵ فلسطینی را کشتند.
۵٫در قتل عام اردوگاه‌های صبرا و شتیلا، حدود ۳۵۰۰ تن از فلسطینیان که اکثر آنان را زنان و کودکان تشکیل می‌داد، کشتند، با کارد شکم زنان حامله را دریدند و با سرنیزه بر روی بدن خونین کودکان و زنان نشان صلیب کشیدند.
۶در انتفاضه‌ دوم فلسطینیان که از سال ۲۰۰۰ آغاز شد، بیش از ۴۴۰۰ انسان بیگناه را قتل عام و حدود پنجاه هزار نفر را مجروح کردند.
۷٫در سال ۲۰۱۴ میلادی بیش از دو هزار فلسطینی را کشتند که بیش از یک سوم آنان را زنان و کودکان تشکیل می‌دادند.
۸٫٫و بالاخره در جنایت فعلی که تا کنون حدود ۳۴۶۵۴ نفر را شهید و حدود ۷۷۷۶۵ نفر را زخمی کرده‌اند. دشمن صهیونیستی در این نبرد نابرابر با استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی و بمب‌های فسفری و… جنایت کم‌سابقه‌ای را در تاریخ مرتکب شده است.

طغیان اسرائیل، کلید فتح فلسطین در نگاهی قرآن‌بنیان
هر چند واژه‌ فلسطین با صراحت در قرآن نیامده است، ولی در آیاتی از قرآن کریم از بیت‏المقدس سخن به میان آمده است. بیشتر مفسّران، تعابیرى مانند، «الارضِ الَّتى برَکنا فیها» (انبیاء، اعراف، ۱۳۷)، «الارضُ المُقَدَسَه» (مائده، ۲۱)، «القَریَه» (بقره، ۵۸) و «الارض» (اسراء، ۴) را بر آن تطبیق کرده‏اند. در آیات مربوط به تغییر قبله (بقره، ۱۴۲- ۱۵۰) نیز تلویحاً از بیت‌المقدس‏ یاد شده است.(۹)‏ به داستان‌های بنى‏اسرائیل و سکونت آنان در سرزمین فلسطین نیز در آیاتی از قرآن کریم اشاره شده است. بنى‏اسرائیل در پى خروج از مصر و ورود به فلسطین، در شهر بیت‏المقدس با قومى معروف به عمالقه روبه‏رو شدند. موسى(ع) از آنان خواست که وارد سرزمین مقدس شوند، با عمالقه بجنگند و در غیر این صورت دچار خسران و زیان خواهند شد: «یا قَومِ ادخُلوا الارضَ المُقَدَّسَهَ الَّتى کَتَبَ اللَّهُ لَکُم و لا تَرتَدّوا عَلى‏ ادبارِکُم فَتَنقَلِبوا خاسِرین». (مائده، ۲۱) مفسران مشهور شیعه(۱۰) و سنى(۱۱) سرزمین مقدس یاد شده را شهر بیت‌المقدس در سرزمین فلسطین دانسته‏اند.
یکی دیگر از موارد مهم یاد کرد پایتخت فلسطین در قرآن، آیات اول سوره‌ اسراست. خداوند در اولین آیه از سوره‌ اسرا می‌فرماید: «پاک و منزّه است خدایى که بنده‏اش را در یک شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصى- که گرداگردش را پربرکت ساخته‏ایم- برد، تا برخى از آیات خود را به او نشان دهد، زیرا او شنوا و بیناست.»
(۱۲) علاوه بر آیه یاد شده، از آیه چهارم به بعد این سوره، از ظلم‌های یهودیان ومجازات‌هایی که در انتظار آنان بوده و هست سخن می‌گوید: «ما در کتاب تورات به بنى اسرائیل اعلام کردیم که شما در زمین، دو بار فساد خواهید کرد، و راه طغیان بزرگى را در پیش خواهید گرفت.»(۱۳)
نتیجه‌ این طغیان و سرکشی بنی‌اسرائیل روشن است: «فَإِذَا جَاءَ وَعدُ أُولَئهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُم عِبَادًا لَّنَا أُوْلىِ بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُواْ خِلَلَ الدِّیَارِ وَ کاَنَ وَعْدًا مَّفعُولًا؛(۱۴) هنگامى که نخستین وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پیکارجوى خود را بر ضد شما می‌انگیزیم (تا شما را سخت در هم کوبند و حتى براى به دست آوردن مجرمان)، خانه‏ها را جستجو مى‏کنند و این وعده‏اى است قطعى.»
مفسران در این‏ باره که فسادانگیزى دوگانه بنى‏اسرائیل چه بوده است، دیدگاه‌های متفاوتی را مطرح کرده‌اند. برخى آن را رفتارهای نابخردانه یهودیان از جمله کشتن زکریاى پیامبر و فرزند وى حضرت یحیى(ع) دانسته‏اند(۱۵) و برخى دیگر اراده قتل ارمیاى نبى و عیسى مسیح(ع) را هم افزوده‏اند.(۱۶) برخی دیگر از مفسران با تأکید بر ظهور آیات در ایمان و وحدت مبارزانی که با اسرائیل می‌جگند و همچنین استکبار و عصیان گسترده اسرائیلیان، منظور از آیات را افساد یهودیان در دوره‌های پس از اسلام و سرکوبى آنان در آینده به دست مسلمانان خبر داده‏اند.(۱۷)
به نظر می‌رسد همه‌ این موارد از مصادیق ستمگری، زورگویی، طغیان و استکبار یهودیان است. به دیگر سخن این آیه مصادیقی دارد و موارد پیش گفته برخی از مصادیق آیه هستند، ولی آیات قرآن مصادیق دیگری نیز دارد. برابر روایات یکی از بهترین مصادیق افرادی که با یهودیان ستمگر (صهیونیسم فعلی) مبارزه می‌کنند، خونخواهان امام حسین(ع) و یاوران مهدی(عج) هستند. برای نمونه امام صادق(ع) در تفسیر آیه: «وَ قَضَیْنا إِلى‏ بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْن» می‌فرماید: «منظور از آیه «هنگامى که نخستین وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پیکارجوى خود را بر ضد شما می‌انگیزیم.»(۱۸) این است که آنگاه که زمان خونخواهی از امام حسین(ع) فرا رسد، خداوند مجاهدانی را می‌فرستد که برای به دست آوردن مجرمان خانه‌ها را جستجو می‌کنند. این مجاهدان را خداوند قبل از قیام حضرت مهدی(عج) می‌فرستد.»(۱۹)
همچنین حدیث دیگری به نقل از امام باقر(ع) می‌خوانیم: «منظور از کسانی که خداوند می‌فرماید «گروهى از بندگان پیکارجوى خود را بر ضد شما می‌انگیزیم‏»، امام مهدی(عج) و یاران او هستند که سخت نیرومندند.(۲۰)

رزمندگان جبهه مقاومت، بندگان خاص خدا
خداوند در آیه مورد بحث در باره‌ افرادی که با بنی‌اسرائیل می‌جنگند می‌فرماید: «بعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ…گروهى از بندگان پیکارجوى خود را بر ضدّ شما می‌انگیزیم (تا شما را سخت در هم کوبند و حتى براى به دست آوردن مجرمان)، خانه‏ها را جستجو مى‏کنند»
مجاهدانی که آیه از آنان سخن می‌گوید، ویژگی‌های ممتازی دارند، از جمله:
۱) ایمان به خدا: «عِباداً لَنا» در این آیه اشاره به مبارزان و افراد باایمانی است که با بنی‌اسرائیل می‌جنگند. نویسنده مجمع البیان نکته‌ یاد شده را به نقل از جبائی نقل کرده است.(۲۱)
۲) توانمندی و جنگاوری، «بَأْسٍ» در لغت به معناى شدت در جنگ است و «أُولِی بَأْسٍ» توانمندى و جنگاورى را معنا مى‏دهد.(۲۲)
۳) جستجوى خانه به خانه براى دستگیرى فسادگران بنى‏اسرائیل: «فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ»
این ویژگی‌ها، اصولی هستند که رزمندگان جبهه مقاومت به آن پایبندند. دیر زمانی بود که مبارزان فلسطینی با شعارهای پوچ و توخالی پان عربیسم و امیدواری به غیر خدا، پای در میدان می‌نهادند، ولی امروزه آن شعارهای واهی رنگ باخته‌اند و رزمندگان با نام خدا، به یاد خدا و با استعانت از معصومان نبرد می‌کنند. زمانی که فلسطینیان با شعارهای غیرالهی به جنگ صهیونیسم می‌رفتند، غالباً شکست‌خورده باز می‌گشتند؛ ولی امروزه افسانه‌ شکست‌ناپذیری اسرائیل، حتی بین خود صهیونیست‌ها نیز رنگ باخته است و این مهم تنها با رعایت اصولی به دست آمده که در آیه فوق به برخی از آنها اشاره شده است. امام خامنه‌ای در این باره می‌فرمایند: «فلسطین پرچم جهاد پیچیده، دشوار و بلندمدت دنیای اسلام با مستکبران متجاوز و غارتگر است که شرط اصلی پیروزی در این جهاد عظیم پای فشردن بر اصول است.»(۲۳)
جهاد همه جانبه‌ علمی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، اعتقادی در کنار ایمان‌گرایی‌، مردم‌گرایی و علم‌گرایی اصولی است که باید با دقت به آن توجه شود. از این رو حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دست ‌یافتن جهان اسلام به هدف والای رهایی از سلطه و زورگویی مستکبران را امری ممکن، اما منوط به جهاد علمی سیاسی و اخلاقی می‌دانند و خاطرنشان می‌کنند: «ملت ایران در بیست ‌و ‌هفت سال اخیر میوه‌های شیرین این جهاد مقدس را بر پایه‌ ایمان‌گرایی، مردم‌گرایی و علم‌گرایی چشیده است.»
از نگاه قرآن‌بنیان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، شرط اصلی موفقیت جهاد ملت فلسطین و امت اسلام، پای‌ فشردن بر اصول است، کما اینکه دشمن هم با تمام توان خود پای به میدان نهاده است تا امت اسلام این اصول را کمرنگ و شاخص‌ها را گم کند. ایشان با اشاره به تلاش‌های پیچیده‌ دشمنان برای چشم‌ پوشیدن مسلمانان از اصول خود و یا حداقل کمرنگ شدن این اصول تصریح کردند: «اگر این هدف دشمن تحقق یابد، امت اسلامی شاخص‌های راهنما را گم می‌کند و به قواعدی که دشمن تعیین کرده است، محکوم می‌شود. نتیجه‌ این تسلیم از هم‌اکنون معلوم است.»(۲۴)

خیزش جهانی و پیروزی نهایی
قیام امام مهدی(عج) جهانی و یکی از مهم‌ترین فلسفه‌های ظهور و عدالت‌گستری در تمام پهنه‌ گیتی است. آن حضرت می‌آید تا جهان پر از ظلم و ستم را پر از عدل و داد کند. این مهم نیازمند عزمی جهانی برای ظلم‌ستیزی است. قضیه‌ فلسطین از این جهت نیز می‌تواند کلیدی برای فرج و مقدمه‌ای برای انقلاب جهانی مهدوی(عج) باشد. امروز در قضیه‌ فلسطین به‌خوبی مشاهده می‌شود که جریان ظلم‌ستیزی جهانی جانی تازه گرفته و مردم جهان در غالب نقاط به یاری مظلومان ستمدیدگان فلسطینی برخاسته‌اند. راه‌پیمایی‌های عظیم دانشجویان در کشورهای آمریکا، انگلستان، فرانسه و… نمونه‌هایی از این خیزش جهانی است. ظالمان و زورمداران نیز در مقابل همه‌ توان خود را به کار گرفته‌اند تا جلوی این حرکت عظیم را بگیرند.

سخن آخر
۱) مبارزه با ظلم، در طول تاریخ یکی از مهم‌ترین برنامه‌های پیامبران الهی و دیگر مصلحان و نیک‌اندیشان بوده است. طوفان‌الاقصی و نیز عملیات وعده صادق از مصادیق این مبارزه بی‌امان بر ضد ظلم هستند.
۲) در نگاهی قرآن‌بنیان و با استناد به قرآن کریم، جریان فلسطین اگر به‌خوبی تبیین، تمشیت و مدیریت شود می‌تواند زمینه‌ساز فرج و کلیدی برای فتح الفتوح بزرگ اسلام باشد.
۳) خیزش‌های جهانی علیه ظلم صهیونیست‌ها نیز شاهدی بر گشایش و کلیدی از کلیدهای باب فرج هستند.
۴) آنچه گذشت به معنی تعیین وقت ظهور نیست؛ زیرا وقت قطعی ظهور منجی عالم بشریت را تنها خدا می‌داند، ولی همه‌ مسلمانان وظیفه دارند در زمینه‌سازی ظهور بکوشند.
۵) مجاهدان جبهه‌ مقاومت آنگاه می‌توانند زمینه‌ساز ظهور باشند که به اصول توجه و شاخص‌های مجاهد واقعی اسلامی از جمله نگاه توحیدی، جهاد همه جانبه فرهنگی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی را در خود تقویت کنند.

منابع
۱٫ قرآن کریم
۲٫ احکام القرآن، احمدبن على الجصاص (م. ۳۷۰ ق.)، به کوشش صدقى محمد جمیل، مکه المکرمه، المکتبه التجاریه، [بى‏تا].
۳٫ الانس الجلیل فى قصه موسى و فرعون و بنى‏اسرائیل، فؤاد عبدالله العمر، اول، کویت، مکتبه المنار و الاسلامیه، ۱۴۱۹ ق.
۴٫ بیت‏المقدس شهر پیامبران، عبدالله ناصرى، اول، تهران، سروش، ۱۳۶۷ ش.
۵٫ تاریخ اورشلیم (بیت المقدس)، سید جعفر حمیدى، اول، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۴ ش.
۶٫ تفسیر الجلالین، جلال الدین المحلى (م. ۸۶۴ ق.)، جلال الدین السیوطى (م. ۹۱۱ ق.)، اول، بیروت، مؤسسه النور، ۱۴۱۶ ق.
۷٫ تفسیر القرآن العظیم، اسماعیل بن کثیر الدمشقى (م. ۷۷۴ ق.)، به کوشش یوسف مرعشلى، سوم، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۹ ق.
۸٫ تفسیر راهنما ، هاشمى رفسنجانى و برخى از محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن، – قم، چاپ: سوم، ۱۳۷۹٫
۹٫ تفسیر کنز الدقایق و بحر الغرائب، محمد بن محمد رضا القمى المشهدى، به کوشش حسین درگاهى، اول، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، ۱۴۱۱ ق.
۱۰٫ تفسیر نور الثقلین، ابن‏جمعه العروسى الحویزى (م. ۱۱۱۲ ق.)، به کوشش رسولى محلاتى، چهارم، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ ش.
۱۱٫ جامع البیان عن تأویل آى القرآن، محمدبن جریر الطبرى (م. ۳۱۰ ق.)، به کوشش صدقى، جمیل العطار، اول، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق.
۱۲٫ دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلى حداد عادل و دیگران، دوم، تهران، بنیاد دائرهالمعارف اسلامى، ۱۳۷۸ ش.
۱۳٫ دائرهالمعارف بستانى، معلم بطرس البستانى، بیروت، دارالمعرفه، [بى‏تا].
۱۴٫ دایرهالمعارف تشیع، زیر نظر صدر حاج سید جوادى، فانى، خرمشاهى، سوم، تهران، نشر شهید سعید محبى، ۱۳۷۵ ق.
۱۵٫ الدرالمنثور فى التفسیر بالمأثور، جلال‏الدین السیوطى (م. ۹۱۱ ق.)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ ق.
۱۶٫ زاد المسیر فى علم التفسیر، جمال‏الدین الجوزى (م. ۵۹۷ ق.)، چهارم، بیروت، المکتب الاسلامى، ۱۴۰۷ ق.
۱۷٫ الصحیح من سیرهالنبى الاعظم صلى الله علیه و آله، جعفر مرتضى العاملى، بیروت، دارالسیره، ۱۴۱۴ ق.
۱۸٫ قاموس کتاب مقدس، مستر هاکس، اول، تهران، اساطیر، ۱۳۷۷ ش.
۱۹٫ الکشاف، محمود بن عمر الزمخشرى (م. ۵۳۸ ق.)، دوم، قم، بلاغت، ۱۴۱۵ ق.
۲۰٫ مجمع البیان فى تفسیر القرآن، فضل بن‏الحسن الطبرسى (م. ۵۴۸ ق.)، بیروت، دارالمعرفه، افست، تهران، ناصر خسرو، ۱۴۰۶ ق.
۲۱٫ معجم اللاهوت الکتابى، انطونیوس نجیب، به کوشش سید اروس و سلیم دکاش الیسوعى، دوم، بیروت، دارالمشرق، ۱۹۸۸ م.
۲۲٫ الموسوعه العربیه العالمیه، مؤسسه اعمال الموسوعه للنشر والتوزیع، دوم، الریاض، ۱۴۱۹ ق.
۲۳٫ الموسوعه الفلسطینیه، احمد المرعشى، اول، دمشق، ۱۹۸۴ م.

پی‌نوشت:
۱- https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=1371
۲- قصص / ۵٫
۳- ر. ک: معجم اللاهوت، ص ۱۲۴؛ دانشنامه جهان‏اسلام، ج ۵، ص ۹۵؛ الانس‏الجلیل، ج. ۱، صص. ۲۴۰- ۲۳۹٫
۴- تاریخ اورشلیم، ص. ۱۷؛ دایرهالمعارف تشیع، ج. ۳، ص ۵۵۸؛ الموسوعه العربیه، ج. ۱۸، ص. ۸٫
۵- ر. ک: بیت المقدس، صص.۱۶۴-۱۱۶؛ دانشنامه‌ جهان‏اسلام، ج. ۳، ص. ۱۰۴؛ الموسوعه العربیه، ج. ۱۸، صص.۸۷-۸۶ .
۶- ر. ک: بیت المقدس، صص. ۱۶۴-۱۱۶٫
۷- تاریخ اورشلیم، صص.۱۶-۱۵؛ الموسوعه الفلسطینیه، ج. ۳، ص. ۵۱۰٫
۸- ر. ک: دایرهالمعارف بستانى، ج. ۴، ص. ۶۲۳؛ قاموس کتاب مقدس، ص. ۱۱۸؛ تاریخ اورشلیم، ص. ۱۵٫
۹- جامع‏البیان، مج. ۲، ج. ۲، ص.۱۰-۳؛ ۳۹-۱۷؛ مجمع‏البیان، ج. ۱، ص.۴۲۴- ۴۱۴؛ الدرالمنثور، ج. ۱، صص.۲۷۰-۲۶۰ .
۱۰- مجمع‏البیان، ج. ۱، ص. ۲۲۵؛ کنزالدقائق، ج. ۱، ص. ۲۵۳٫
۱۱- احکام القرآن، ج. ۲، ص. ۵۶۱؛ زادالمسیر، ج. ۲، ص. ۳۲۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج. ۱، ص. ۱۰۱٫
۱۲- اسراء / ۱٫
۱۳- اسراء / ۴٫
۱۴- اسراء / ۵٫
۱۵- تفسیر جلالین، ص. ۲۸۶٫
۱۶- الکشاف، ج. ۲، ص. ۶۴۹٫
۱۷- الصحیح من سیره، ج. ۳، صص.۴۹-۴۷٫
۱۸- اسراء / ۵٫
۱۹- تفسیر نور الثقلین، ج.‏۳، ص. ۱۳۸٫
۲۰- همان؛ ص. ۱۳۹٫
۲۱- مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج.‏۶، ص. ۶۱۵٫
۲۲- تفسیر راهنما، ج.‏۱۰، ص. ۱۷٫
۲۳- -https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=1371
۲۴- همان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *