با آغاز عملیات «طوفانالاقصی» از سوی مقاومت اسلامی در غزه بسیاری از شخصیتهای رژیم صهیونیستی دم زدن از امکان فروپاشی اسرائیل را آغاز کردند. با اینکه نظام غربی در اروپا و آمریکا از لحظههای آغازین عملیات نظامی طوفانالاقصی تا کنون از رژیم صهیونیستی در ابعاد نظامی، سیاسی، و اقتصادی حمایت کامل کردند و سیل کمکهای نظامی به این رژیم با همه فشارهای مردمی و تظاهرات اعتراضآمیز تا کنون متوقف نشده و همه جنایات ضد انسانی و نسلکشی این رژیم از سوی کشورهای سلطهگر غربی در محافل بینالمللی به گونهای پوشانده شده، اما همچنان امکان فروپاشی این رژیم وجود دارد و این پدیده تا حد زیادی سئوال برانگیز است و دلایل آن باید بررسی شود.
“دانیال کانمان” اقتصاددان سرشناس اسرائیلی و استاد دانشگاه میشیگان آمریکا، برنده جایزه نوبل اقتصاد، اخیراً در گفتگو با شبکه ۱۲ رژیم صهیونیستی با اشاره به جنگ، تظاهرات اعتراضی، اختلاف شدید در شیوه مدیریت جنگ و گسستهای اجتماعی سیاسی و دینی در جامعه صهیونیستی اظهار داشت: «من بهشدت نگران آینده اسرائیل هستم. نگرانی من در حال حاضر بیشتر از جنگ روز غفران (جنگ ۱۹۷۳) است که ارتشهای مصر و سوریه بهطرزی غافلگیرانه به اسرائیل حمله کردند. اکنون نگرانی من در باره موجودیت و هویت اسرائیل است و اعتقاد دارم این پایان کار اسرائیل است که از قبل هم پیشبینی شده بود.» او ادامه میدهد: «چه اتفاقی در جامعه اسرائیل در حال رخ دادن است؟ این ساختار آن دولتی نیست که من میشناسم و در آن بزرگ شدهام. این کشوری نیست که دوست دارم فرزندانم در آن زندگی کنند. بدون شک این پایان این نظام است.»
اظهاراتی شبیه به آن نیز از سوی “هرتزوک” رئیس جمهور کنونی اسرائیل نیز شنیده شد که آینده اسرائیل را تسلیت گفت و نیز نخستوزیران قبلی مانند “ایهود باراک” و “اولمرت” که در باب انتقاد از رفتار بنیامین نتانیاهو نخستوزیر کنونی رژیم صهیونیستی اعلام کردند که او تیشه به ریشۀ موجودیت اسرائیل میزند و نظام را قربانی منافع فردی خود میسازد و این گونه بعید است این رژیم از دهه منحوس هشتم به سلامت عبور کند.
البته این اشاره به این مسئله تاریخی است که یهودیان در گذشته دو بار دولت برپا کردند، اما در دهه هشتم هر دوی آنها به علت اختلاف فرو پاشیدند و سقوط کردند.
“بن موریس” مورخ سرشناس اسرائیلی مقالهای در سال ۲۰۱۹ در “روزنامه هاآرتص” منتشر کرد و در آن، در باره از هم پاشیده شدن اسرائیل صحبت کرد. بن موریس در سال ۲۰۰۵ هنگامی که اسرائیل از غزه عقبنشینی نظامی کرد گفت که شکست پروژه از نیل تا فرات آغاز شده و این عقبنشینی از آرمانها در آینده تبعات جدی بر موجودیت اسرائیل خواهد داشت. او گفت این رژیم پس از این عقبنشینی دور خود دیوار کشید تا در امنیت در داخل آن زندگی کند، اما اکنون در درون این دیوار نیز احساس ناامنی میکند.
اخیراً یکی از اساتید جامعهشناسی رژیم صهیونیستی در یک مصاحبه تلویزیونی اشاره کرد که قرآن ۱۴۰۰ سال پیش گفته که یهودیان خانه خود را از درون و قبل از اقدام بیرونی تخریب خواهند کرد. این گفته اشاره دارد به آیه ۲ سوره مبارکه حشر که میفرماید: «یُخرِبُونَ بُیُوتَهُم بِأَیْدِیهِم وَأَیدِی الْمُؤمِنِین»: اینکه خانه خود را به دست خود و به دست مؤمنان تخریب میکنند.» ما الان در حال اجرای این پروژه هستیم. مجری برنامه ناگهان با شگفتی گفت: «اگر قرآن گفته و این به واقعیت تبدیل شده پس باید به قرآن ایمان آورد.»
“احمد منصور” یکی از سرشناسترین مجریان شبکه الجزیره دو دهه پیش و قبل از شهادت شیخ احمد یاسین، رهبر و مؤسس جنبش حماس فلسطین مصاحبهای با ایشان داشت و گفت: «اسرائیل دولتی صنعتی و کشاورزی نیرومند با تولید ناخالص بسیار بالا و یک نظام دارای سلاحهای نامتعارف هستهای، شیمیایی و بیولوژیک است. با برتری کامل نظامی چگونه ممکن است مقاومت فلسطین این نظام را ساقط کند؟»
شیخ احمد یاسین در پاسخ گفت: «اگر به سوره حشر دقت کنیم میتوانیم حوادث آینده را بهخوبی از آن استنباط کنیم. ابتدا مسلمان باید موقن به وعدههای الهی باشد و این یقین به قرآن اهمیت زیادی در فهم آیات سوره حشر دارد. آیه: «مَا ظَنَنْتُم أَن یَخرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُم مَانِعَتُهُم حُصُونُهُم مِنَاللَّهِ فَأَتَاهُمُاللَّهُ مِن حَیثُ لَم یَحتَسِبُوا وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعبَ یُخرِبُونَ بُیُوتَهُم بِأَیدِیهِم وَأَیْدِی الْمُؤمِنِینَ فَاعتَبِرُوا یَا أُولِیالأَبْصَارِ»؛ شما گمان کردید که دژها و باروها مانع از شکست آنها در برابر ارادۀ خداوند خواهد بود؟ ولی خداوند از جایی وارد شد که آنها گمان نمیکردند و در محاسبه آنها نبود و ترس را در دل آنها پراکنده ساخت و آنها خانههای خود را با دست خود و به دست مؤمنان تخریب خواهند کرد. پس ای مؤمنین عبرت بگیرید.»(۱)
این آیه نشان میدهد که مسلمانان در زمان پیامبر اکرم«ص» نیز تصور نمیکردند امکان شکست یهودیان خیبر وجود دارد و باورشان این بود که آنها بسیار قوی هستند، ولی اراده خداوند در نهایت بر پیروزی مسلمانان تعلق گرفت و امیر مؤمنان«ع» فاتح خیبر شد. شیخ یاسین ادامه داد: «البته استمرار یا سقوط دولتها در حالت طبیعی تابعی از محاسبات علمی و کارکردی و جلب رضایتمندی اجتماعی است. ولی ما مسلمانان اعتقاد داریم در نهایت این خداوند است که حاکمیت را به کسی میسپارد یا از کسی میگیرد: «تُؤْتِی الْمُلْکَ مَن تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاءُ».(۲)
امروزه شرایط سیاسی و اجتماعی مسلمانان و یهودیان تا حد زیادی به شرایط جنگ خیبر نزدیک است. در یک سو مؤمنان مجاهد و با اراده قرار دارند و در سوی دیگر یک قدرت اهریمنی صهیونیستی که در حق مردم مظلوم فلسطین بویژه در مورد کودکان و زنان، ظلم و جنایت بسیاری کرده و طبق قاعده، باطل هرگز نمیتواند پایدار باشد «إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا»(۳) امید به پیروزی وجود دارد و از آنجا که سنتهای الهی تغییر ناپذیرند و شرایط کنونی به جنگ خیبر شباهت دارد، چیزی جز تکرار پیروزی خیبر قابل تصور نیست.
آنچه مسلم است رژیم صهیونیستی اکنون عملیات تخریب از درون را آغاز کرده است. ستاد مدیریت اعتراض به اصلاحات قضایی در رژیم صهیونیستی که قبل از جنگ «طوفان الاقصی» ۴۲ هفته تظاهرات چند صد هزار نفری بر ضد نتانیاهو و ائتلاف حاکم راه انداخته بودند، در وسط جنگ اعلام کردند که اعتراضات را از سر خواهند گرفت.
لایحه وظایف برابرِ شهروندان در زمینه خدمت نظام وظیفه که بر ضرورت لغو استثنای آنها از خدمت نظام وظیفه در ارتش را مطرح میکند با چه جنجالی روبرو شد و “حریدیمها” اعلام کردند که آنها خدمت نخواهند کرد و اگر کنیست (پارلمان) این لایحه را مصوب کند، آنها اسرائیل را ترک خواهند کرد.
اگر نگاهی هرچند سطحی به جامعه صهیونیستی کنونی بیندازیم به این نتیجه خواهیم رسید. معمولاً در جنگ، هر نظام سیاسی نیروهایش را بسیج میکند و به خدمت زیر پرچم فرا میخواند و اتحاد اجتماعی افزایش مییابد و مردم ایثارگرانه اختلافات را کنار میگذارند و از دولت مرکزی و نیروهای مسلح حمایت میکنند، اما پس از عملیات «طوفان الاقصی» ما شاهد اختلاف شدید در رژیم صهیونیستی بویژه در بارۀ راهکار آزادی اسرای خود نزد حماس بودیم و تظاهراتهای متعددی در اعتراض به رفتار دولت در اینزمینه اتفاق افتاد. و لایحهی وظایف برابر شهروندان در زمینهی خدمت نظام وظیفه که ضرورت خدمت شهروندان متعصب “حریدیمیها” در ارتش را مطرح کرد با جنجال فراوان رو بهرو شد و حریدیمها اعلام کردند که آنها خدمت نظام وظیفه را نخواهند پذیرفت و اگر کنیست (پارلمان) این لایحه را تصویب کند، آنها اسرائیل را ترک خواهند کرد. همه این شاخصها نشان میدهند تخریب از درون در این رژیم جعلی آغاز شده و ما با یک جامعه یکپارچه روبهرو نیستیم.
از طرفی در بحبوحۀ جنگ کنونی، بسیاری از نظامیان بلندپایه از جمله سخنگوی ارتش یا استعفا داده و یا درخواست بازنشستگی کردهاند و آنهایی هم که ماندهاند بر خلاف رفتار نظامی سیاستهای نتانیاهو فرمانده کل قوا در این رژیم را زیر سئوال بردند.
ستاد برگزاری اعتراض به اصلاحات قضایی در رژیم صهیونیستی که قبل از جنگ، ۴۲ هفته تظاهرات چند صد هزار نفری بر ضد نتانیاهو و ائتلاف حاکم راه انداخته بود، در کشاکش جنگ اعلام کرد که اعتراضات را از سر خواهد گرفت.
نظرسنجیهای اخیر نیز در درون رژیم صهیونیستی نشان میدهند که مردم، ائتلاف راست حاکم را یک مافیای قدرت میدانند که با امنیتی کردن شرایط انتخابات و اغفال مردم، قدرت را غصب کرده و بر خلاف خواست مردم عمل میکند و اگر اکنون انتخابات برگزار شود، حتی یک سوم آرای مردم را به دست نخواهد آورد.
طوفان الاقصی و تاثیر آن بر استمرار این رژیم
آنچه مسلم است رژیم صهیونیستی همواره با انحصار هستهای و برتری نظامی، همواره در سطح منطقه تمام جنگها با ارتشهای عربی را یکسره میکرد و اشغال فلسطین و زمین تحت اشغال را گسترش میداد. محور مقاومت با ایجاد مدل جدیدی از جنگ به نام جنگ نامتقارن موفق شد برتری نظامی صهیونیستی را خنثی کند و این یکی از بزرگترین تحولهایی است که معادلات منطقه را در معرض دگرگونی قرار داد. در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ حزبالله لبنان برای اولین بار رژیم صهیونیستی را غافلگیر کرد و شکست داد. اینگونه جنگ، تحول بزرگی در معادلات رویارویی با این رژیم پدید آورد و افقهای جدیدی را گشود.
رژیم صهیونیستی پس از جنگ ۳۳ روزه با تشکیل کمیتهای متشکل از متخصصان نظامی، اساتید دانشگاه در علوم استراتژیک، جامعهشناسان، سیاسیون، روانشناسان (کمیته وینوگراد) در صدد پاسخ به این سئوال برآمد که چرا اسرائیل بهرغم برتری کامل نظامی در برابر حزبالله شکست خورد و ب اهداف خود دست نیافت؟ این کمیته با انجام بیش از ۴۵۰۰ مصاحبه با دستاندرکاران، متخصصان و نیروهای مهم رزمی به این نتیجه رسید که مدل جنگ نامتقارن محور مقاومت برتری نظامی اسرائیل را خنثی کرده و مانع از پیروزی آن شده است.
در این گزارش ۶۰۰ صفحهای اشاره شده که اسرائیل همچنان برتری نظامی دارد، اما به علت نبودن اهداف مقاومت روی زمین، امکان یکسرهسازی و پیروزی از آن گرفته شده است. رژیم صهیونیستی با تئوری سرزمین سوخته “ضاحیه” و حمله به مردم غیرنظامی و کشتار و تخریب وسیع خانهها، بیمارستانها، و مدارس امیدوار بود با سیاست ارعاب بتواند نوعی ترس و نه بازدارندگی در طرف مقابل ایجاد کند. این مدل جنگ امروز در غزه در حال تکامل و شاخصهای آن در حال تکمیل است.
ولی آنچه اسرائیل را بهشدت غافلگیر کرد، واکنش وسیع جهانی به این جنایات بود. بهعنوان نمونه آمریکا با حمله هستهای به ژاپن، در جنگی کلاسیک این کشور را وادار به تسلیم کرد. در این مدل یک طرف پیروز مطلق و طرف دیگر تسلیم مطلق است؛ در حالی که در جنگ نامتقارن، تعریف طرف پیروز و بازنده جنگ با شاخص تحقق اهداف قابل تعریف است. هرچند که در این مدل مفهوم پیروزی و باخت نسبی است و طرف پیروز کار را یکسره نمیسازد و طرف بازنده نیز توان جنگیدن را از دست نمیدهد.
در میدان غزه برای همگان روشن است که مقاومت اهداف خود را محقق کرده، در حالی که دشمن در تحقق اهداف اعلام شده خود بهرغم همه جنایات تا کنون ناکام مانده است. مقاومت برای مبادله اسیر گرفت و آتشباری کرد و تمرین آزادسازی سرزمینی را انجام داد، اما دشمن در تمام اهداف خود اعم از ریشهکنی مقاومت، قطع آتشباری، آزادی اسرا با زور و کوچ دادن مردم غزه به صحرای سینا ناکام ماند.
این پیروزی قطعاً مابه ازاء دارد و عقبنشینی آمریکا از عراق و پذیرش مرزهای جدید محور مقاومت بخشی از آن بهشمار میآید. همچنین یکی از نتایج «طوفانالاقصی» قرار گرفتن موضوع ضرورت حل بحران فلسطین روی میز جامعه جهانی است، بهگونهای که حتی حامیان غربی تلآویو اکنون ناچار به مطرح کردن موضوع دو دولت شدهاند. البته محور مقاومت راضی به کمتر از آزادی فلسطین از نهر تا بحر نیست، ولی از بازگشت هر وجب از خاک فلسطین در هر طرحی استقبال میکند.
صرف مطرح شدن این موضوع برای رژیم صهیونیستی بحرانآفرین است؛ زیرا جریان سکولار تا حدودی ممکن است با جرح و تعدیل با این ایده کنار بیاید، اما جریان راست دینی تحت هیچ شرایطی حاضر به پذیرش این موضوع نیست و عقبنشینی از هر وجب از کرانه باختری را معادل شکست تفکر صهیونیسم میداند. اخیراً اکثر رهبران راست اسرائیل در پاسخ به طرح دو دولت آمریکا هرگونه گفتگو درباره عقبنشینی از کرانه باختری را رد کردند. با توجه به مسلح بودن جریان راست که عمدتاً در شهرکهای کرانه باختری استقرار دارند، هیچ بعید نیست که این جریان دست به جنگ داخلی بزند و مانع از عقبنشینی رژیم صهیونیستی حتی از یک پنجم خاک فلسطین شود. این جریان قبلاً نیز اسحاق رابین، نخستوزیری که در این زمینه توافق اسلو را امضاء کرد، ترور کرد. تشدید شکافهای سیاسی و اجتماعی در درون رژیم صهیونیستی یکی از متغیرهایی است که میتواند این رژیم را در آینده دچار بحرانهای جدی کند.
پینوشتها
۱٫سورۀ مبارکۀ حشر آیۀ ۲
۲٫بخشی از آیۀ ۳ سورۀ مبارکۀ آلعمران
۳٫بخشی از آیۀ شریفۀ ۸۱ سوره مبارکۀ اسراء