Monthly Archives: نوامبر 2024

17نوامبر/24

نقشـه راه، شریک جرم

حضرت امام خمینی(رحمه‌الله علیه)

*تمام گرفتاری مسلمین از آمریکاست. از این آمریکایی است که صهیونیسم را آنطور تقویت کرده است و آنطور دارد تقویت می‌کند، و برادرهای ما را فوج فوج می‌کُشند. (صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۳۹۲ سخرانی هفتم آبان ۱۳۵۸)

*تمام گرفتاری ما از این آمریکاست! تمام گرفتاری ما از این اسرائیل است! اسرائیل هم از آمریکاست. (صحیفه امام، ج ۱، ص ۴۲۲ – سخنرانی تاریخ ۴ آبان ۱۳۴۳ در جمع مردم (مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون)

 

*اسرائیل این جرثومه فساد همیشه پایگاه آمریکا بوده است.(صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۳۹۲ بخشی از پیام بمناسبت ۲۲ بهمن ۱۳۵۸)

*نقشه آمریکا که به دست خبیث اسرائیل در جریان است، به بیروت و لبنان خلاصه نمی‌شود؛ که اسلام در همه جا، در کشورهای اسلامی، خصوصاً منطقه خلیج فارس و حجاز مرکز وحی الهی، هدف است. هدف اول آن است که حکام منطقه گوش و چشم بسته در فرمان آمریکا و از آن دردناکتر اسرائیل باشند، و ننگ هر تحقیر و نوکری را بپذیرند.(صحیفه امام، ج ۱۶، ص۵۱۴ – بخشی از پیام بمناسبت عید قربان در ۲۹ شهریور ۱۳۶۱)

*آمریکا و اسرائیل با اساس اسلام دشمنند، چرا که اسلام و کتاب و سنّت را خار راه خود و مانع از چپاولگرى‏شان مى‏دانند، چراکه ایران با پیروى از همین کتاب و سنت بود که در مقابل آنان به‏پاخاست و انقلاب نمود و پیروز شد(صحیفه امام، ج ۱۹، ص ۲۸- بخشی از پیام در آستانه عید سعید قربان در تاریخ ۴ شهریور ۱۳۶۳)

*ملت‌های اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند به اینکه دشمنان آنان که دشمنان خدای بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند، درندگانی هستند که از هیچ جنایت و خیانتی برای مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمی‌کشند… و در رأس آنان آمریکا این تروریست با لذات دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هم پیمان او صهیونیست جهانی است. (صحیفه امام، ج ۲۱ ص۳۹۸-بخشی از وصیتنامه سیاسی – الهی)

 

آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای«مد‌ظله‌العالی»

*در این قضیّه، آمریکا شریک جرم قطعی جنایت‌کاران است؛ یعنی در این جنایت، دست آمریکا تا مِرفق در خون مظلومان و کودکان و بیماران و زنها و مانند اینها داخل شده و آلوده است؛ در واقع، او دارد به یک نحوی مدیریّت می‌کند این جنایتی را که در غزّه دارد انجام می‌گیرد؛ آمریکا است که دارد مدیریّت می‌کند(۳/۸/۱۴۰۲)

*آمریکایی‌ها…خودشان، هم تروریستند، هم تروریست‌پرورند، هم حامی یک کشوری مثل رژیم صهیونیستی هستند که مغز ‌تروریسم و مادر تروریسم است و از اوّل، اصلاً با تروریسم به وجود آمده، با کشتار و با ظلم به وجود آمده؛ اینها حامی او ‌هستند.(۲۲/۳/۱۳۹۶)   

*عامل اصلی ناامنی‌ها در منطقه؛ حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی‌ ‌و گروه‌های تروریستی است. (۱۰/۸/۱۳۹۴)

*امروز قدرت‌هاى سلطه‌‌گر غربى -یعنى چند دولت بزرگ و ثروتمند که در رأس آنها آمریکا است، پشت سرش هم انگلیس خبیث- محکم ایستاده‌‌اند براى اینکه از این رژیم غاصب و ظالم و سنگدل [صهیونیستی] دفاع کنند…صریح دارند حمایت می‌کنند. از چه حمایت می‌کنند؟ از این فاجعه‌‌آفرینى که هیچ انسان با انصافى، هیچ انسان متعارف و معمولى‌‌اى نمیتواند بى‌‌تفاوتى در مقابل این جنایات را قبول بکند…با چه منطقى؟ با منطق مسخره‌‌ى آقاى رئیس جمهور آمریکا که می‌گوید اسرائیل حق دارد از امنیت خودش دفاع کند! خب فلسطینى‌‌ها حق ندارند از امنیت خودشان دفاع کنند؟!(۱/۵/۱۳۹۳)

*دولت آمریکا بزرگ‌ترین نقض‌کننده‌ی حقوق بشر در دنیا است…اینها کسانی هستند که رژیم غاصب صهیونیستی به پشتوانه‌ی اینها و پشت‌گرمی اینها است که دارد این همه شرارت در این منطقه می‌کند. فلسطینی‌ها در چه وضعند؟ غزّه در چه حالی است؟(۱۹/۱۰/۱۳۹۲)

17نوامبر/24

بی‌پرده با تاریخ / نگاهی به وقایع تابستان ۱۳۶۹ – تسلیم صدام در برابر شروط ایران و بازگشت اولین گروه آزادگان به میهن

تابستان ۱۳۶۹ روند رخدادها در حوزه بین‌الملل شتاب گسترده‌ای به خود گرفت، صدام در نامه‌های متوالی به همتای ایرانی خود به تمامی شروط ایران تن داده، معاهده الجزایر را پذیرفت و بازگشت به مرزهای پذیرفته شده بین‌المللی که در جنگ هشت‌ساله نقض کرده بود را آغاز کرد، متعاقب ارسال این نامه‌ها و دریافت جواب از سوی ایران، طارق عزیز وزیر خارجه عراق به ایران آمده و روابط دیپلماتیک دو کشور از سر گرفته شد.

بازگشت اولین گروه از آزادگان به میهن اسلامی یکی از آثار تبادل این نامه‌ها می‌تواند محسوب شود.

یازده مرداد ۱۳۶۹ که مصادف با دوم اوت ۱۹۹۰ عراق با حمله ای برق‌آسا، کویت را اشغال و پس از چند روز به خاک خود ملحق کرد، این حمله پای قدرت‌های بین‌المللی را به منطقه باز کرده و سرآغاز مصیبت‌های بزرگی برای مردم عراق و دیگر کشورهای منطقه شد.

درگذشت آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی از مراجع بزرگ تقلید نیز از دیگر رخدادهای تابستان ۱۳۶۹ است که به آن در این مختصر پرداخته‌ایم.

صدام تسلیم ایران شد و کویت را اشغال کرد!

۸ مرداد ۱۳۶۹ صدام در نامه‌ای برای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور اسلامی ایران اعلام کرد ظرف مدت دو ماه نیـروهایش را به پشت مـرزهای ایران عقب خواهد نشاند و طی همین مدت اقـدام به آزادسازی اسیران خواهد کرد. وی در این نامه اروندرود را «شط‌العرب» خـواند و مدعی حاکمیت کامل عراق بر آن شـد.

۱۷ مرداد همین سال حجه‌الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور در پاسخ به نامه ۸ مرداد صدام حسین تأکید کرد در مورد مالکیت اروندرود، معاهده ۱۹۷۵ الجزایر باید مبنا قرار گیرد. وی سقف دو ماه برای عقب‌نشینی نیروها و آزادی اسیران را غیرقابل توجیه خواند و افزود این‌کار ظرف یکی دو روز قابل انجام است.

۲۳ مرداد ماه این سال نیز صدام در نامه دیگری به هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به نامه ۱۷ مرداد ایشان اعلام کرد با پیشنهاد مبنا قراردادن معاهده ۱۹۷۵ الجزایر موافق است و عقب‌نشینی نیروها و آزادی اسیران را از روز ۲۶ مرداد آغاز خواهد کرد.(۱) یک روز بعد صدام، با ارسال نامه‌ای دیگر برای رئیس جمهور ایران‌، پیمان الجزیره را بار دیگر پذیرفت‌.

۲۵ مرداد ماه این سال نیز هاشمی رفسنجانی در پاسخ به نامه صدام که خواستار ملاقات با وی شده بود نوشت: «ملاقات دو رئیس جمهور فقط در شرایطی امکان پذیر است که مسائل مهم و کلیدی دو طرف حل شده باشد.»

۲۷ مرداد نیز هاشمی رفسنجانی در نامه‌ای به صدام اعلام کرد پذیرش معاهده الجزایر از جانب شما و شروع عقب‌نشینی نیروهای عراق به پشت مرزها و آزادی اسیران ایرانی راه اجرای قطعنامه و حل اختلافات در چارچوب قطعنامه ۵۹۸ و تبدیل آتش بس موجود به صلح دائم و پایدار را هموار ساخت.

۳۰ مرداد ماه این سال نیز ستاد فرماندهی کل قوا اعلام کرد کلیه اراضی اشغالی کشورمان از وجود نیروهای عراقی تخلیه شده و نیروهای بعثی در طول ۱۲۵۰ کیلومتر مرز مشترک عقب نشینی کرده‌اند.

۱۸ شهریور ماه این سال نیز در حالی که مذاکرات صلح میان ایران و عراق هنوز به نتیجه مورد انتظار نرسیده است طارق عزیز وزیر امور خارجه عراق امروز در رأس هیأتی از مقامات بلندپایه کشورش وارد تهران شد.(۲)

۲۰ شهریور ماه ۱۳۶۹ ایران و عراق، روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند. روزنامه «کیهان» در این روز نوشت: طارق عزیز وزیر امور خارجه عراق که در رآس هیئتی به تهران سفر کرده بود پریروز پس از یک دیدار ۲۴ ساعته، تهران را به مقصد بغداد ترک کرد.(۳)

متعاقب تبادل این نامه‌ها و پذیرش شرایط ایران از سوی صدام، جورج بوش رئیس جمهور آمریکا با تأکید بر اینکه عراق آغازگر جنگ با ایران بود، از موافقت عراق با تمامی شرایط ایران برای خاتمه جنگ اظهار تعجب کرد.

 

آغاز بازگشت آزادگان به وطن

درپی پذیرش مجدد پیمان الجزیره توسط صدام، موج بازگشت اسیران ایرانی در عراق آغاز شد. در همین‌حال وزیر امور خارجه ایران در نامه‌ای به دبیرکل سازمان ملل خواستار نظارت نیروهای ناظر بر آتش بس این سازمان (یونیماگ) بر عقب‌نشینی نیروهای عراقی از خاک ایران بر مبنای عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر شد.

روزنامه «اطلاعات» در شماره ۲۷ مرداد ۱۳۶۹ نوشت: یک هزار نفر از آزادگان صابر و نستوه که اولین گروه از اسرای آزاد شده ایرانی را تشکیل می‌دهند بعد از ظهر دیروز (جمعه ۲۶ مرداد) پس از سال ها تحمل اسارت، در میان بی‌شائبه‌ترین و شورانگیز‌ترین ابراز احساسات عمومی وارد قصر شیرین شدند. تحویل اولین گروه از آزادگان از ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه بامداد دیروز با استقرار نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد (یونیماک) در خط حائل میان نیروهای ایرانی و عراقی در منطقه «ناصر خان» واقع در منطقه عمومی خسروی شروع شد.(۴)

 

حمله برق آسای عراق و اشغال کویت!

سه روز پس از ارسال نامه صدام به رئیس جمهور ایران، در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۶۹/ عاشورای ۱۴۱۱ و دوم اوت ۱۹۹۰ عراق در حمله‌ای برق آسا کویت را به اشغال خود در آورد.

برادر امیر کویت و تعداد زیادی از نیروهای این کشور در جریان مقاومت در برابر نیروهای عراقی، کشته شدند. عراق اعلام کرده است به تقاضای انقلابیون کویت که با یک کودتا حکومت «شیخ‌جابر الاحمد‌الصباح» را سرنگون کردند وارد کویت شده است. حمله عراق به کویت در پی دو هفته جنگ تبلیغاتی بغداد علیه همسایه کوچکش صورت گرفت.

خبرگزاری عراق به نقل از یک بیانیه که از رادیوی این کشور پخش شد گفت: «دولت موقت آزاد کویت» نیز با خروج نیروهای عراقی موافقت کرده است. در این بیانیه آمده است: با برقراری ثبات و امنیت در کویت پس از هماهنگی با رهبری کشور برادر عراق، ما موافقت کردیم نیروهای عراق که به کمک برادران خود آمده بودند از تاریخ یکشنبه ۵ اوت خروج خود را از کویت آغاز کنند. اعلام خروج نیروهای عراقی از کویت در پی فشار شدید بین‌المللی که با محکومیت گسترده تهاجم عراق همراه بود صورت می‌گرفت.

علیرغم این ادعا که عراق به دنبال خروج نیروهای خود از کویت است، دولت بعثی این کشور هشت اوت علیرغم استقرار نیروها و هواپیماهای جنگنده آمریکایی در خاک عربستان سعودی و فشار فزاینده نظامی و اقتصادی بین‌المللی، کویت را به خاک خود ضمیمه کرد.

متعاقب الحاق کویت به عراق، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در بیانیه‌ای این اقدام را غیرقانونی و محکوم دانست. و تأکید کرد جمهوری اسلامی ایران هرگونه تغییری در جغرافیای سیاسی منطقه را مردود می‌شمارد.

فرانسه با قطع صدور تسلیحات به عراق، به ۱۶ سال روابط نزدیک خود با این کشور پایان داد.

ایران نیز طی نامه‌ای به دبیرکل سازمان ملل در محکومیت تجاوز عراق به کویت خواستار عقب‌نشینی سریع و کامل نیروهای عراقی به مرزهای شناخته شده بین‌المللی و حل اختلافات با کویت از طریق صلح‌آمیز شد.(۵)

 

افشای رسوایی آمریکا در تحویل سلاح میکروبی به صدام!

۴ تیر ۱۳۶۹ منابع خبری اعلام کردند که رژیم عراق طی سال ۱۳۶۴ سه محموله سلاح‌های میکروبی به نام‌های «ویروس تب‌آور غرب نیل» از آمریکا دریافت کرده است. این سلاح‌ها مستقیماً از آمریکا به عراق بارگیری شد.

روزنامه «کیهان» در شماره ۴ تیر ۱۳۶۹ نوشت: رژیم عراق از آمریکا سلاح‌های میکروبی وارد کرده است. هفته‌نامه المجله چاپ لندن فاش ساخت که رژیم عراق در سال ۱۹۸۵ سه محموله شامل سلاح‌های میکروبی به نام «ویروس تب‌آور غرب نیل» را از آمریکا دریافت کرده این سلاح‌ها مستقیماً از آمریکابه عراق بارگیری شد.

این هفته نامه همچنین فاش ساخت که آمریکا و کشورهای غربی در زمینه ساخت سلاح و اعطای کمک‌های فنی و صنعتی به رژیم عراق، کمال همکاری را داشتند و ارسال اسلحه آمریکایی به عراق زیر چتر ارسال کالاهای کشاورزی صورت می‌گرفت.(۶)

 

بی‌کفایتی آل‌سعود بیش از هزار حاجی را به کشتن داد!

۱۱ تیر ۱۳۶۹ تعداد ۱۴۲۶ نفر از زائران خانه خدا از جمله چند ایرانی بر اثر آتش‌سوزی در تونل منی جان خود را از دست دادند.

روزنامه «اطلاعات» در شماره ۱۳ تیر این‌سال نوشت: به گفته شاهدان عینی، هجوم هزاران زائر بیت‌الله‌الحرام برای دست‌رسی به هوا در داخل تونلی نزدیک اماکن مقدس مکه، در روز دوشنبه ۱۱ تیر موجب کشته شدن صدها تن از حجاج شد.

یک زائر مصری در تماس تلفنی به خبرگزاری رویتر در نیکوزیا گفت: قطع برق موجب از کار افتادن سیستم تهویه شد و مردم به واسطه نبود اکسیژن وحشت زده به اطراف هجوم بردند.

یکی از مقامات وزارت کشور سعودی قبلاً گفته بود که تنها تعدادی کشته شده و برخی نیز بیهوش گشتند!

در همین‌حال، شاهزاده نایف بن‌عبدالعزیز وزیر کشور عربستان دیروز اعتراف کرد: در فاجعه تونل منا ۱۴۲۶ تن از زائران کشته شده‌اند. مقامات سعودی قبلاً کشته شدن ۱۴۰۰ تن در تونل منا که از سوی خبرگزاری‌ها مخابره شده بود را اغراق‌آمیز خوانده بودند.(۷)

 

تعیین مجازات اعدام برای اخلالگران نظام اقتصادی

مجلس شورای اسلامی در جلسه ۲۷ تیر ۱۳۶۹ طرح مجازات اخلالگران نظام اقتصادی کشور را مورد بررسی قرار داده و به تصویب رساند.

بر اساس بندهای دیگر ماده واحده این طرح وصول وجوه کلان به صورت قبول سپرده اشخاص حقیقی یا حقوقی تحت عنوان مضاربه و نظایر آن که موجب حیف و میل اموال مردم یا اخلال در نظام اقتصادی شود و نیز اقدام باندی و تشکیلاتی به منظور اخلال در نظام صادراتی کشور به هر صورتی از قبیل تقلب در سپردن پیمان ارزی و تعبیه آن و تقلب در قیمت‌گذاری کالاهای صادراتی و آثار فساد دیگر مترتب بر آن می‌تواند حسب مورد نظر مراجع ذیربط را نیز جلب کند و در هر یک از موارد یاد شده چنانچه اخلال به صورت مقابله با نظام جمهوری اسلامی یا ضربه زدن به آن انجام شده باشد مرتکب به اعدام محکوم و در غیر این‌صورت به حبس از ۵ تا ۲۰ سال محکوم خواهد شد و در هر دو صورت دادگاه به عنوان جزای مالی به ضبط کلیه اموالی که از طریق خلاف قانون به دست آمده باشد حکم خواهد داد. (۸)

 

شکایت ایران علیه جنایت آمریکا به دیوان لاهه!

جمهوری اسلامی ایران دوم مرداد ماه ۱۳۶۹ شکایت نامه‌ای علیه جنایت آمریکا در ساقط کردن هواپیمای مسافری جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس، تسلیم دیوان بین‌المللی دادگستری لاهه کرد.

روزنامه «کیهان» در شماره این‌روز خود نوشت: جمهوری اسلامی ایران شکایت نامه‌ای علیه آمریکا در ارتباط  با جنایت غیر انسانی ناو وینسنس آمریکایی به هواپیمای غیر نظامی ایران در آب‌های خلیج‌فارس تسلیم دیوان بین‌المللی دادگستری لاهه می‌کند.

به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی در این شکایت‌نامه که در بیش از ۲۵۰ صفحه همراه با دو جلد ضمائم تنظیم گردیده، موارد متعدد اقدامات غیر قانونی مغایر با اصول و مقررات حقوق بین‌المللی، آمریکا و همچنین عمل عامدانه ارتکابی ناو آمریکایی در حمله به هواپیمای ایرباس ایرانی به روشنی و صراحت بیان شده است.(۹)

وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران صبح امروز در بیانیه‌ای که به مناسبت دوم مردادماه روز ثبت شکایت ایران علیه آمریکا در دیوان بین‌المللی دادگستری لاهه منتشر کرد آورده است: ارتکاب جنایت غیر‌انسانی غیرقابل تصور حمله به هواپیمای مسافربری ایرباس پرواز شماره ۶۵۵ که در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷ توسط ناو آمریکایی «وینسنس» صورت پذیرفت و انهدام کامل هواپیما و شهادت ۲۹۰ نفر سرنشین و خدمه آن را به‌بار آورد، هرگز از ضمیر پاک و وجدان آگاه انسان‌های آزاده فراموش نخواهد شد.

از آن‌جا که جامعه بین‌المللی قبلاً و در موارد مشابه بیزاری خود را از حمله به هواپیماهای غیر نظامی ابراز داشته و این‌گونه اقدامات غیر قانونی مغایر با ملاحظات اولیه انسانی و اصول حقوق بین‌المللی را محکوم ساخته بود، دولت جمهوری اسلامی ایران نیز این فاجعه باورنکردنی را در شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنین در شورای «ایکائو» شورای سازمان هواپیمایی بین‌المللی کشوری مطرح ساخت با این انتظار به حق که عمل جنایتکارانه انهدام هواپیما بر فراز قلمرو هوایی ایران و در آب‌های سرزمینی جمهوری اسلامی ایران را شدیداً محکوم سازند. متاسفانه شورای ایکائو بعد از قریب یک‌سال تحقیق و بررسی، برخوردی ملاحظه‌کارانه با این فاجعه نمود و در تاریخ ۱۷ مارس ۱۹۸۹ ضمن ابراز تقبیح حمله به هواپیمای مسافربری جنایت مذکور را ناشی از خطا و به‌طور تصادفی اعلام داشت بدون آن که صریحاً آمریکا را محکوم سازد و مسئولیت آن دولت را در جهت پرداخت غرامات و تعهد به جلوگیری از بروز حوادث مشابه شناسایی کند!

دولت جمهوری اسلامی ایران ضمن اعتراض به تصمیم نادرست شورای ایکائو در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۸ برابر با هفدهم ماه مه ۱۹۸۹ بر اساس مقررات کنوانسیون هواپیمایی بین‌المللی کشور (شیکاگو ١٩۴۴) و کنوانسیون راجع به جلوگیری از اعمال غیر قانونی علیه امنیت هواپیمایی کشوری (مونترال ۱۹۷۱) درخواست شکایتی را نزد دیوان بین‌المللی دادگستری در لاهه علیه دولت آمریکا ثبت نمود و چون به موجب دستور دیوان مذکور تاریخ دوم مرداد ماه ۱۳۶۹ جهت ثبت لایحه تفصیلی جمهوری اسلامی ایران علیه آمریکا به خاطر فاجعه انهدام ایرباس تعیین گردیده است بنابراین به منظور آگاهی عموم به اطلاع می‌رسد که بامداد امروز شکایت نامه‌ای در بیش از دویست و پنجاه صفحه همراه با دو جلد ضمائم به دفتر دیوان بین‌المللی دادگستری تسلیم گردید.

 

درگذشت شاعر پرآوازه

۴ شهریور ۱۳۶۹ مهدی اخوان ثالث شاعر و استاد زبان و ادبیات فارسی در سن ۶۲ سالگی در تهران درگذشت. پیکر وی در جوار آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی در شهر طوس به خاک سپرده شد.

روزنامه «اطلاعات» در شماره ۵ شهریور در این زمینه نوشت: مهدی اخوان ثالث شاعر معاصر یکشنبه شب در سن ۶۳ سالگی در بیمارستان مهر درگذشت.

از اخوان ثالت در شعر فارسی آثاری به جای مانده و کتاب‌های «ارغنون»، «زمستان»، «از این اوستا»، و «آخر شاهنامه» وی بارها تجدید چاپ شده است.

آخرین دفتر شعر او «تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم» نام دارد. (۱۰)

 

درگذشت آیت‌الله‌العظمی مرعشی نجفی

هفتم شهریور ماه ۱۳۶۹ آیت‌الله‌العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، از مراجع بزرگ تقلید در ۹۶ سالگی درگذشت‌.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب به دنبال درگذشت این مرجع تقلید طی پیامی تصریح کردند: ارتحال‌ عالم‌ جلیل‌القدر و فقیه‌ اهل‌بیت ‌علیهم‌السلام ‌آیت‌‌الله ‌العظمی‌ سید شهاب‌الدین‌ مرعشی‌ نجفی رضوان‌الله‌ علیه‌ را به‌ حضرت ‌ولی‌ عصر ارواحنا‌فداه‌ و جهان‌ تشیع‌، مخصوصاً مراجع‌ عظام‌ و علمای‌ اعلام‌ و حوزه‌های‌ علمیه‌ و بالاخص‌ خانواده‌ی‌ محترم‌ ایشان‌ تسلیت‌ می‌گویم‌. آن ‌بزرگوار یکی‌ از اساطین‌ حوزه‌ی‌ علمیه‌ و از ارکان‌ علمی‌ و عملی‌ آن‌ محسوب ‌می‌شدند و عمر بابرکت‌ خود را به‌ تعلیم‌ و تدریس‌ و تربیت‌ و تزکیه‌ مصروف‌ نمودند.

گفتنی است ۱۶ شهریور ماه این سال نیز آیت الله محمدتقی قمی از مراجع فعال در پیشبرد طرح تقریب مذاهب در یک سانحه اتومبیل در پاریس به رحمت ایزدی پیوست. او از شاگردان مراجعی چون آیت‌الله‌العظمی بروجردی، آیت‌الله محمدحسین کاشف الغطاء و آیت‌الله سیدعبدالحسین شرف‌الدین بود.

 

پی نوشت‌ها

  • اطلاعات، ۲۴ مرداد ۱۳۶۹، صص ۱ و ۲
  • جمهوری اسلامی، ۱۹ شهریور ۱۳۶۹، ص ۳
  • کیهان، ۲۰ شهریور ۱۳۶۹، صص ۱ و ۳
  • اطلاعات، ۲۷ مرداد ۱۳۶۹، صص ۱ و ۲ و ۳
  • روزنامه های کیهان، اطلاعات، جمهوری اسلامی، ۱۳ و ۱۸ مرداد ۱۳۶۹
  • کیهان، ۴ تیر ۱۳۶۹، ص ۲۰
  • اطلاعات، ۱۳ تیر ۱۳۶۹، ص ۱۳
  • جمهوری اسلامی، ۲۸ تیر ۱۳۶۹، ص ۱۲
  • کیهان، ۲ مرداد ۱۳۶۹، ص ۱۸

اطلاعات، ۵ شهریور ۱۳۶۹، ص ۲

17نوامبر/24

گام بیست و ششم: قیچی عاطفه – اختلاف‌مان را با قهر، حل نکنیم! – حجت‌الاسلام والمسلمین محسن عباسی‌ولدی

قهر که می‌کنی، رشته‌ی عاطفه‌ی میان خود و همسرت را پاره می‌کنی. قهر، کار بچّه‌گانه‌‌ای است. کی می‌خواهی باور کنی که بزرگ شده‌ای؟

من نمی‌دانم چرا برخی از ما به محض پیدا شدن یک اختلاف، اوّلین کاری که به ذهن‌مان می‌رسد، قهر کردن است. مطمئن باشید با قهر کردن، سودی نصیب شما نخواهد شد.(۱)

قهر کردن، موجب خوش‌حالی شیطان است و از آن‌سو، وقتی دو طرف، قهر را کنار گذاشته، با هم سخن می‌گویند، به قدری برای شیطان، گران تمام می‌شود که ناله‌ی هلاکت سر می‌دهد.(۲) آیا آن خوش‌حالی و این ناراحتی شیطان، نمی‌تواند دلیلی باشد بر این‌که قهر، بنیان ارتباط دو مسلمان را نشانه گرفته است؟ خشم خداوند بر قهر هم نشانه‌ی روشنی بر مخرّب بودن آن است تا اندازه‌ای که به کسی که مقصّر هم نیست، دستور داده شده اگر قهر، بیش از سه روز شد، با به عهده گرفتن تقصیر هم شده، به این قهر پایان دهد، وگرنه به خشم الهی مبتلا می‌شود.(۳)

کسی که زودتر قهر را به پایان می‌برَد در مسیر آفرینش خود، زودتر گام برداشته، به هدف، نزدیک‌تر خواهد شد.(۴)

گاهی به زندگی بزرگ‌ترها که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که تفاوت چندانی با زندگی کودکان ندارد. بچّه‌ها وقتی با هم خاله‌بازی می‌کنند و دعوای‌شان می‌شود، زود با هم قهر می‌کنند. زندگی ما بزرگ‌ترها هم شده مثل خاله‌بازی بچّه‌ها. تا تقّی به توقّی می‌خورد، زود با هم قهر می‌‌کنیم و پشت‌مان را به هم می‌کنیم. فرق ما و آنها در این است که خانه‌ی آنها با پشتی و چادر ساخته شده، خانه‌ی ما با آهن و آجر. ظرف‌های آنها پلاستیکی است، ظرف‌های ما بلور و چینی و… اجاق گاز آنها روشن نمی‌شود و اجاق ما روشن می‌شود و… همین فرق‌ها. البتّه خاله‌بازی بچّه‌ها بهتر از زندگی ماست. یک بار بنشین و به خاله‌بازی‌شان نگاه کن. وقتی با هم دعوای‌شان می‌شود، دادشان، سقف خانه را می‌خواهد بکشد روی زمین؛ امّا چند دقیقه بعد، وقتی آنها را با گل‌های لبخند کنار هم می‌بینی، باور نمی‌کنی اینها همان‌هایی هستند که همین چند دقیقه‌ی پیش، تیر اخم و نیزه‌ی فریادشان را به سوی هم پرتاب می‌کردند.

در هنگام بروز اختلاف، گفتگو، بهترین کار است؛ البتّه با رعایت قوانین گفتگو. در حالت قهر، دو طرف به جای این‌که در عالم واقعی با هم سخن بگویند، در ذهن خویش با همسرشان حرف می‌زنند. این کار، نوعی محاکمه‌ی غیابی است که در آن، شاکی، همیشه پیروز و متّهم، محکوم به شکست است. اگر گفتگو هم اختلاف را حل نکرد، بهترین کار، گذشت است.

برخی معتقدند قهر، موجب می‌شود آتش اختلاف، خاموش شود. اگر قهر نکنیم، بحث می‌کنیم. وقتی بحث کردیم، عصبانی می‌شویم. وقتی هم که عصبانی شدیم، دعوا، شدیدتر می‌شود. این‌که بحث کردن در اوج اختلاف و عصبانیّت، تنور دعوا را داغ‌تر می‌کند، درست است؛ امّا راه حلّ آن، بحث نکردن است، نه قهر. سعی کنیم تا چند دقیقه پس از عصبانیّت، حرف نزنیم و سکوت اختیار کنیم.(۵) به هیچ وجه، تلاش نکنید در هنگام عصبانیّت با طرف مقابل‌تان بحث کنید؛ زیرا در هنگام خشم، نوع فهم و منطق شما و دلایلی که شما را قانع می‌کند، متفاوت از حالت عادی است. پس بحث در هنگام خشم، فایده‌ای ندارد.(۶) پس از فروکش کردن آتش خشم هم باید با در نظر گرفتن قوانین گفتگو صحبت کرد؛ زیرا در غیر این صورت، دوباره آتش دعوا، شعله خواهد کشید.

از آنجا که در حالت قهر، دو طرف، یکدیگر را به صورت غیابی محاکمه می‌کنند، کینه‌ی یکدیگر را هم به دل می‌گیرند. در این‌جاست که آتش خشم، دست به دست آتش کینه داده، زمینه‌ی اختلافات بیش‌تری را در میان زن و شوهر، فراهم می‌کند. پس قهر، نه تنها آتش را خاموش نمی‌کند؛ بلکه آتش را زیر خاکستر برده، آن را دوچندان می‌کند.

می‌دانی چرا با این‌که این همه با هم قهر کرده و آشتی کرده‌ایم، باز هم اختلافات‌مان سرِ جای خودش مانده که هیچ، بیش‌تر هم شده؟ من هر بار که با تو قهر می‌کنم، دادگاهی در ذهنم بر پا می‌کنم. در این دادگاه، شاکی منم و قاضی هم خودم. متّهم هم تویی، وکیل هم نداری، اجازه‌ی دفاع هم به تو نمی‌دهم. هر طور دلم بخواهد، در جایگاه شاکی از جرم تو حرف می‌زنم. به قدری جرمت را بزرگ می‌کنم که شایسته‌ی اشدّ مجازات شوی. کمی هم آه و ناله می‌کنم تا قاضی دلش به حالم بسوزد. چهره‌ی تو را طوری ترسیم می‌کنم که قاضی، وقتی شکلت را دید، حُکمت را امضا کند. وقتی دادخواستم را خواندم، از جایگاه شاکی بلند می‌شوم و می‌روم در جایگاه قاضی می‌نشینم. قاضی دیگر سؤالی از شاکی نمی‌پرسد. فقط دست به قلم می‌شود و حکم را می‌نویسد. بعد از این همه قهر کردن و دادگاه غیابی بر پا کردن، پرونده‌ات پیش قاضی درونم خیلی سنگین شده. آخر من بعد از آشتی، حرفی از دادگاهی که بر پا کردم و حکمی که صادر شده، نمی‌زنم. من که این‌طورم، تو چه‌طوری؟ تو هم در قهر کردن‌های‌مان، دادگاه برپا می‌کنی؟ شاکی و قاضی دادگاه تو هم یکی است؟ متّهم دادگاه تو، آیا اجازه‌ی دفاع دارد؟

اگر قهر هم کارآیی داشته باشد، حدّاکثر مدّتی که می‌توان آن را تجویز کرد، سه روز است.(۷) بعد از سه روز هم اگر فایده‌ای ندیدیم، حتّی اگر مقصّر هم نیستیم، باید برای عذرخواهی پا پیش بگذاریم. اگر هم همسرمان متوجّه اشتباه خود شد و پوزش طلبید، باید بدون هیچ تحقیر و سرزنشی، عذر او را بپذیریم.

 

پرسش شما

همسرم خیلی قهر می‌کند

ده سال است که با همسرم ازدواج کرده‌ام و تا به حال، هیچ مشکلی با او نداشته‌ام. تنها مشکل من آن است که شوهرم خیلی قهر می‌کند. به محض این‌که صحبتی پیش می‌آید که باب میلش نیست، زود قهر می‌کند. بارها در شرایط آشتی از او خواسته‌ام که این رفتارش را کنار بگذارد و او هم قول داده که دیگر این‌گونه رفتار نکند؛ امّا باز هم تکرار می‌کند. همیشه بعد از قهر، من باید بروم منّت‌کشی کنم. گویا او حربه‌ای به دست آورده که خواسته‌اش را با قهر به دست می‌آورد. او خودش را عقل محض می‌داند. خیلی کم اتّفاق می‌افتد که خودش را مقصّر بداند.

 

شکر نعمت

باید خدا را شکر کرد که این خانم محترم می‌گویند ما در خانه هیچ مشکلی نداریم، جز همین مشکل قهر کردن. همه‌ی ما باید به زندگی کامل نگاه کنیم و خوبی‌ها و بدی‌ها را در کنار هم ببینیم تا اوّلاً از شکر خوبی‌ها غفلت نکنیم و ثانیاً تحمّل بدی‌ها برای‌مان آسان شود.

 

گذشت و عذرخواهی، مطمئن‌ترین کار

ای کاش این خواهر بزرگوار، چند مورد از مواردی را که موجب قهر کردن همسرشان می‌شود، بیان می‌کردند تا قضاوت، کمی راحت‌تر می‌شد؛ امّا حالا که نمی‌دانیم، بدترین  فرضیه‌ را در نظر می‌گیریم؛ یعنی فرض می‌کنیم که این آقا مقصّر است؛ امّا باز هم قهر کرده و برای عذرخواهی پا پیش نمی‌گذارد. به طور یقین، بدانید این‌جا هم مطمئن‌ترین کار، گذشت است. تردید نکنید که با گذشت، چیزی از شما کم نمی‌شود و فقط زندگی آرام‌تری را تجربه خواهید کرد. اگر هم شما مقصّرید، بهترین کار، عذرخواهی است.

فراهم نکردن زمینه‌ی عصبانیّت

شما پس از ده سال زندگی با همسرتان، باید از روحیّات او باخبر شده باشید و بدانید که چه چیزهایی او را عصبانی می‌کند. پس با صرف دقّت بیش‌تر روی کارهای‌تان، زمینه‌ی عصبانیّت را فراهم نکنید تا بخواهد قهری پیش آید.

ریشه‌یابی

اگر چه قهر کردن پیاپی همسرتان یک عیب است؛ امّا با مقابله به مثل، نه تنها این عیب برطرف نمی‌شود؛ بلکه ممکن است بیش‌تر هم بشود و همسر شما روی دنده‌ی لجاجت بیفتد. پس برای اصلاح او بهتر است ریشه‌ی این اخلاق را بیابید. شاید او از ناحیه‌ی شما احساس کمبود محبّت می‌کند، شاید دچار سوء برداشت از رفتار شماست، شاید شما را زن سرکشی می‌داند، شاید برخی از ویژگی‌های همسر مطلوب را در شما نمی‌بیند، شاید از نظر روحی، آدم زودرنجی است، شاید رفتار شما این باور را در او ایجاد کرده که وقتی با شما قهر می‌کند، زودتر و راحت‌تر به خواسته‌های خودش می‌رسد، شاید رفقایی داشته باشد که به او خط می‌‌دهند، شاید در تربیت خانوادگی او چنین روشی وجود داشته باشد، شاید… . بارها گفته‌‌‌‌ایم که با دانستن ریشه‌ی مشکلات است که می‌توان راه‌کار مناسب ارائه داد.

به هر حال، هر کدام از این ریشه‌ها که باشد، راه حلّ آن، مقابله به مثل نیست.

رفتارهای مطلوب شما در برابر او

ما پیشنهاد می‌کنیم:

الف) رابطه‌ی محبّت‌آمیز خودتان را با او بیش‌تر کنید.

ب) در نهایت احترام با او برخورد کنید.

ج) خواسته‌های او را به دقّت، شناسایی و برآورده کنید.

د) در صورتی که از دست شما عصبانی شد، شما با او حلیمانه برخورد کنید.

هـ) اگر هم با شما قهر کرد، اجازه ندهید قهر او ادامه پیدا کند.

 

پاورقی:

۱- امام صادق(ع) فرمود: «خیری در قهر کردن نیست» (وسائل ‏الشیعه، ج۱۲، ص۲۶۱).

۲- امام صادق(ع) فرمود: «تا وقتی که دو مسلمان با هم قهر هستند، شیطان خوش‌حال است؛ امّا وقتی این دو به ملاقات هم می‌روند، زانوان شیطان سست شده، مفاصلش از هم جدا می‌شوند و ناله سر می‌دهد که ای وای از هلاکت!» (الکافی، ج۲، ص۳۴۶).

۳- امام صادق(ع) فرمود: «دو نفر بر اثر قهر از هم جدا نمی‌شوند؛ مگر این‌که یکی از آن دو، شایسته‌ی دوری از خدا و لعنت او خواهد شد و گاهی هر دو مستوجب این می‌شوند». در این هنگام مُعَتَّب، یکی از یاران صدیق امام صادق(ع) گفت: این، نتیجه‌ی کار ظالم است. مظلوم، چه گناهی کرده است؟ امام فرمود: «مظلوم هم شایسته‌ی همین عقوبت است؛ زیرا برادر خود را به آشتی دعوت نکرده و در سخن گفتن با او تعجیل ننموده است. من از پدرم شنیدم که فرمود: «وقتی دو نفر با هم دعوا می‌کنند و یکی بر دیگری چیره می‌شود، پس مظلوم به سراغ ظالم برود تا جایی که به او بگوید: ای برادر من! من ظالمم [یعنی تقصیر را بر عهده بگیرد] تا قهر میان آن دو تمام شود. البته خداوند، حاکم عدل است و حقّ مظلوم را از ظالم، باز خواهد ستاند» (همان، ص۳۴۴).

۴ . رسول خدا(ص) فرمود: «دو مسلمانی که با هم قهر کنند و سه روز هم بر همین حال باقی مانده، آشتی نکنند – البته کسی این کار را نمی‌کند، مگر کسانی که از اسلام خارج‌اند و بین‌شان محبّتی نیست – ، پس هر کدام که زودتر با دیگری سخن گفت، در روز حساب (قیامت)، زودتر وارد بهشت می‌شود» (همان، ص۳۴۵).

۵- رسول خدا(ص) فرمود: «وقتی کسی از شما عصبانی شد، باید سکوت اختیار کند» (بحار الأنوار، ج۶۸، ص۴۰۴). امیر مؤمنان علی(ع) نیز فرمود: «خشم را با سکوت، درمان کنید» (عیون الحکم و المواعظ، ص۲۵۰).

۶- امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «شدّت خشم، نحوه‌ی سخن گفتن را تغییر داده، ریشه‌ی برهان و دلیل را قطع می‌کند و فهم را از هم می‌گسلد» (بحار الأنوار، ج۶۸، ص۴۲۸)

۷- امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «رسول خدا(ص) از قهر کردن نهی کرد. پس اگر کسی مجبور به قهر کردن است، بیش از سه روز با برادرش قهر نکند. اگر کسی بیش از این با برادرش قهر کند، به آتش [دوزخ] شایسته‌تر است» (کتاب من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۰).

17نوامبر/24

سلبریتی فراری! – حجه‌الاسلام ‌والسلمین محمدباقر پورامینی

افرادی را که معمولاً در زمینه‌های هنر، سیاست و نظایر آن، در جامعه به معروفیت خاصی می‌رسند و با کمک گروه‌های نامورساز، سرشناس می‌شوند، در نقش جریان‌ساز، در پی هوادار و به‌شدت محرک جنجالند، در اصطلاح، «سلبریتی» می‏نامند.

هر چهره و ستاره‌ای، لزوماً سلبریتی نیست؛ اما زمینه تبدیل شدن به سلبریتی را دارد تا در خدمت زر و زور و تزویر، سوژه‌ای برای به چالش کشیدن شرایط اجتماعی و حتی سیاسی شود.

با این نگاه، می‏توان از چهره سرشناسی یاد کرد که یکی از سرآمدان هنر نظم و شعر حماسی جبهه حق به شمار می‏رفت؛ اما در لغزشی که قابل جبران بود، راهی دیار دشمن شد و در قامت یک سلبریتی فراری، به هجوگویی مردان الهی پرداخت.

*****

مقیس بن عمرو بن مالک، مشهور به «نجاشى»، از شعرای توانای صدر اسلام و یکی از اصحاب امیرمومنان«ع» بود که اشعار حماسی‏اش در میدان جنگ بسیار کارساز بود. او به فرمان امام در سروده‏هایش مردم را به جنگ ترغیب می‏کرد و به‌ویژه با حضور در پیکار صفین، اشعاری در رسوایی معاویه و یارانش سرود.

یکی از اشعار جالب وی، قصیده‌ای بود که هنگام حکمیت سرود و این شعر، گواه باور او به امامت و ولایت امیرالمؤمنین «ع» بود:

«این اندوه و مصیبت عظیم بر ما بس است که ما از فرمان امام خود (علی «ع») سرپیچی می‌کنیم و آن گروه [دشمنان ما] همگی از معاویه فرمان می‌برند. شامیان از این بابت بر ما برتری دارند و چون [ویژگی] آن را به رخ ما می‌کشند، جا دارد که چشم بگرید.»

نجاشى در روز اول ماه رمضان، بر ابوسمّال اسدى گذر کرد که در آستانه خانه‌اش نشسته بود. ابوسمال رو به نجاشی کرد و گفت: «آیا میل دارى کله‌ها و دنبه‌هایى بخورى که از اول شب در تنور بوده، حالا خوب پخته و بار آمده است؟» نجاشی با شگفتی پرسید: «روزه‌خواری در نخستین روز رمضان؟» ابوسمّال این پرسش را به سخره گرفت و گفت: «از آنچه که یقین نداریم، رهایمان کن!» نجاشی پرسید: «بعد از آن ‏چه؟» ابوسمّال برای به دام انداختن نجاشی گفت: «شرابى سرخ‌فام به تو می‌نوشانم که جان را خوش می‌سازد و در رگ‌ها جارى می‌شود؛ شهوت را می‌افزاید؛ غذا را هضم می‌کند و لکنت زبان را می‌برد.»

نجاشی در تور معصیت ابوسمال افتاد و آن‌گاه همراه او، ضمن روزه‌خواری آشکار، به میگساری پرداخت؛ به‌گونه‌ای که صدای نعره‌های آن دو، مسلمانان را به شگفتی انداخت.

خبر این حرمت‌شکنی و گناه اجتماعی، به امیرمومنان «ع» رسید و حضرت بی‌درنگ، دستور بازداشت حرمت‌شکنان را صادر کرد. ابوسمّال گریخت؛ اما نجاشی دستگیر و نزد امام آورده شد.

حکم الهی بدون ملاحظه  شهرت و پیشکسوتی او صادر شد: هشتاد ضربه تازیانه بابت میخواری، همراه با بیست تازیانه افزون‌تر.

نجاشی پرسید: «اى امیرمؤمنان! حد شراب را دانستم. این تازیانه‌های اضافی براى چیست؟» امام فرمود: «براى گستاخی‌ات بر خدا و روزه‌خواری‌ات در ماه رمضان.»

حکم الهی اجرا شد؛ اما این حکم، برای نجاشی، سخت گران آمد و جمعی از دوستان او، نزد امیرمومنان «ع» آمدند و زبان به شکوه گشودند: «ما می‏بینیم اهل معصیت و طاعت و اهل جدایی و وحدت، در دولت عدل، یکسان مجازات می‏شوند؛ آن‌گونه که با دوستمان رفتار شد. شما سینه‏مان را به خشم آوردی و تصمیم و کارمان را سست کردی!»

امیرمؤمنان ‏«ع» در پاسخ آنان فرمود: «به‌راستی این کار جز بر فروتنان گران است. آیا جز این است که مردی از مسلمانان، حرمت حرام الهی را شکسته است؟ ما بر او حدی را اجرا کرده‏ایم که کفاره گناهش شمرده می‏شود.                  همانا خداوند می‏فرماید: نباید دشمنی گروهی، شما را بر آن دارد که عدالت نکنید. عدالت کنید که آن به تقوا نزدیک‏تر است.»

بعد از این حکم و فرمایش حضرت، نجاشی، شبانه کوفه را ترک کرد و به معاویه پیوست. امویان نیز امکانات رسانه‌ای خویش را برای چهره فراری، فراهم ساختند تا در قامت یک شاعر مزدور، به مدیحه‌سرایی معاویه بپردازد و على «ع» را هجو گوید.

این حکایت، فرجام ستاره خوشنامی‌ است که به یک سلبریتی فراری تبدیل شد. نمونه‌های امروزی از این قبیل فراوانند.

17نوامبر/24

یک گزارش متفاوت! – حجه‌الاسلام والمسلمین جواد محدثی

به نام آن‌که آب آفرید، تا هدر ندهیم.

و نعمت هوا بخشید، تا آلوده‌اش نسازیم.

و زمین داد، تا در آن فساد نکنیم و به آبادانی آن بکوشیم.

اوضاع و احوال جوّی و ارضی، به اختصار از این قرار است:

سامانه‌ی پرفشار فساد، که از «غرب» وارد میهن‌مان شده است، بارش‌های پراکنده‌ی «اختلاس» و «رانت» در پی داشته و «نزولات بانکی»، موجب آب گرفتگی در معابر دولتی و دخل و خرج مردم شده است.

گرچه طبق تصاویری که ماهواره‌های ملکوت نشان می‌دهد، این جو در فضای کشورمان «پایدار» و «ماندگار» نخواهد بود؛ اما سالمندان، پیش‌کسوتان و کسانی که مشکلات تنفسی و معیشتی و درآمدی دارند و گرفتار قرض و قسط و اجاره‌اند، فعلاً آفتابی نشوند، تا آب‌ها از آسیاب بیفتد و ریزگردهای شایعات فرو بنشیند و هوا صاف‌تر شود.

دیم‌کاران هم سراغ وام و قسط و تسهیلات بانکی و تخصیص بودجه و اعتبار نروند، که هوا پس است و پیش‌بینی دشوار. دریای ارز و دلار هم موّاج است و غیر قابل اطمینان!

بیش‌ترین بارش گناه و فساد، در مناطق مرکزی، شمالی، جنگلی، ساحلی و ارتفاعات و حاشیه‌ی رودخانه‌ها و کناره‌ی جنگل‌ها گزارش شده است. ذخیره‌ی آب و آبرو و اعتبار و اعتماد، در پشت سدّ بعضی مسئولان و رؤسا به پایین‌ترین میزان خود در چهل و چند سال اخیر رسیده است و کاهش همدلی مردم نگران کننده است.

بارش‌های پراکنده‌ی شایعات و اخبار بی‌اساس و شیب ملایم مالیات و افزایش و التهاب قیمت‌ها و ثبات نسبی تورم و گرانی، در روزها و ماه‌های آینده دور از انتظار نیست و شاخص‌های گاهی متناقض، چشم‌انداز نگران کننده‌ای را نشان می‌دهد.

در سال‌های گذشته، وضع هوای پاک فکری نامطلوب بوده و تنفس را بر اقشاری از مردم سخت کرده است.

به تدریج بر میزان آلاینده‌های اداری و سیستم‌های نظارت و بازرسی افزوده خواهد شد. ولی این وضع با به کارگیری مه‌شکن بصیرت، چندان دوام نخواهد یافت.

جاده‌های اصلی ایمان، یخبندان است. تردد در بزرگراه «تقوا» به کندی صورت می‌گیرد و گذرگاه‌های مرتفع، لغزنده است. اگر قصد عبور از این مسیرها را دارید، حتماً به زنجیر چرخ تعهد و تقوا مجهز باشید و با احتیاط حرکت کنید و الا خطر سقوط حتمی است.

آمار و گزارش‌های واصله نشان می‌دهد که معبر پست‌ها و منصب‌ها مین‌گذاری شده است و پیوسته تلفات می‌گیرد.

با ریزش بهمن‌های تزویر، راه صداقت و صراحت تا اطلاع ثانوی مسدود شده و افراد عجول، از مسیرهای قابل دسترسی همچون پارتی، رانت، توصیه، نفوذ و نفاق و چاپلوسی استفاده می‌کنند و به مقصد می‌رسند. اما نگهبانان جاده درباره‌ی آنان اعمال قانون خواهند کرد تا به مرحله‌ی «بازدارندگی» برسند.

دوربین‌های مداربسته و کنترل نامحسوس را دست کم نگیرید.

جاده‌های ترانزیتی «واردات غیرضروری» مرتب آسفالت می‌شود، در حالی که دست‌اندازهای بوروکراسی، خودروهای «تولید ملی» و «محصولات داخلی» را پنچر کرده است و کشف اختلاس‌های صدها میلیاردی، از سستی مرزهای نظارت خبر می‌دهد و برخی از تابلوها و علائم حذف شده یا عوضی نصب گشته و مخدوش است.

هوای ادارات، کمی تا قسمتی ابری است.

در مناطقی از کشور، ریزگردهای تهمت و افترا، سبب کاهش دید گشته و به «آمارهای غیر واقعی» جلوی دید جاده‌ها را گرفته و «واقعیات» پشت ابرهای «ادعا» پنهان مانده است.

«غبار سیاسی‌کاری»، در کلان‌شهرها به خصوص در مرکز، مردم را به استفاده از ماسک‌های «ضد فتنه» مجبور ساخته و چاره‌ای هم نیست، ولی تأثیر آن اندک بوده است.

سواحل دریای اخلاق و کرانه‌های صداقت، ناآرام پیش‌بینی می‌شود.

گرم‌ترین نقطه در بیست و چهار ساعت گذشته، «بازار داغ شایعات» در جزایر سه‌گانه‌ی «طمع»، «تکاثر» و «تزویر» بوده است. سردترین مناطق، سواحل امید و ایمان و بلندی‌های «قانون» گزارش شده است.

البته «زمستان تخریب» می‌گذرد.

ولی روسیاهی سیاسی برای ذغال‌های حزبی و جناحی باقی می‌ماند.

گرچه زباله‌های «فساد اداری»، مشام همه را آزار می‌دهد، ولی عطر «خدمت خالصانه»، هوا را تلطیف می‌کند و ریه‌های جانبازان شیمیایی حال می‌آید.

ساخت و سازهای غیرمجاز در حاشیه‌ی بزرگراه‌های «ثروت‌اندوزی» و جاده‌های فرعیِ «احتکار» جلوی وزش نسیم قناعت را گرفته است.

ساخت و پاخت‌های سیاسی و اداری هم، کار نیروهای انتظامی و قضایی را با دشواری مواجه ساخته است. «پدیده» هایی که روز «گسل سهام» ساخته می‌شود، نشست خواهد کرد.

به هر حال، هوای انقلاب در «وضعیت هشدار» قرار دارد و دهک‌های انقلابی و ایثار را تهدید می‌کند. اما انتظار می‌رود «اصلاح بدنه‌ی اداری» و رساندن هوای پاک و دور از ریب و ریا از کریدور قانون به ریه‌ی ریاستمندان، اوضاع جوی را تغییر دهد و «این کار شدنی است!»

از تک تک هموطنان درخواست می‌شود در حفظ محیط زیست انقلاب و توسعه‌ی مساحت قانون بکوشند، تا آب و هوای کشور بدتر از این نشود. بالأخره آدمی به امید زنده است!

البته امروز هم با حضور به موقع نیروهای مردمی مثل چهار دهه‌ی گذشته، راه‌هی بسته شده گشوده می‌شود.

جاده‌ی انقلاب، بن‌بست نیست.

بارش‌های متناوب آگاهی (چه در فضای حقیقی چه مجازی) کف‌های روی آب و غبارهای نشسته بر سیمای نظام را از بین می‌برد و نیازی به «باران مصنوعی» نیست.

راستی… «طرح امر به معروف و نهی از منکر» به کجا رسید؟

و «لایحه‌ی حجاب و عفاف» چه شد؟

در بخش بعدی اخبار، به اطلاع شما خواهد رسید…روز خوش!

17نوامبر/24

شهادت آقازاده‌ای که دنیا را متحیر کرد! – دکتر یعقوب توکلی

۲۲ شهریور ماه سال ۱۳۷۶ مطابق با دوازدهم سپتامبر ۱۹۹۷، تلویزیون‌های رژیم صهیونیستی پیکر جوانی بلندبالا با ابروانی پرپشت را در لباس نظامی حزب‌الله مکرر نشان داد و این کشته را پیروزی بزرگی اعلام کرد. تا اینکه بعد از مدتی، همگان متوجه شدند که این جوان سیدهادی، پسر سیدحسن نصرالله است که به همراه ۴ نفر از نیرو‌های حزب‌الله لبنان در نبرد با ارتش رژیم صهیونیستی در ارتفاعات موسوم به «جبل الرفیع» در  «اقلیم‌التفاح» در جنوب لبنان ضمن وارد کردن ضرباتی به نیرو‌های دشمن صهیونیستی به شهادت رسیده‌اند. منابع خبری در آن زمان اعلام کردند که ۴ نظامی صهیونیست در آن عملیات به هلاکت رسیده‌اند.

ابتدا اسرائیل این حادثه را به فال نیک گرفت و هیاهوی بسیاری به راه انداخت. هنگامی که تصاویر سیدهادی از شبکه‌های تلویزیونی پخش شد، حزب‌الله و سیدحسن تأیید کردند که این پیکر سیدهادی است. اسرائیل هم از اینکه غنیمت گران‌بهایی را به دست آورده بود، بسیار خوشحال بود.

وقتی همه لبنانی‌ها و فلسطینی‌ها و جهانیان فهمیدند که دبیرکل حزب‌الله پسر ارشد و جوان خود را، که به تازگی ازدواج کرده بود، در خط مقدم جبهه از دست داده است، موجی از تأثر و همدردی به همراه احساس سربلندی و عظمت سیدحسن نصرالله را فراگرفت. بسیاری از شعرای عرب در وصف فداکاری سیدحسن شعر سرودند. سران دولت‌های عربی برای او نامه تسلیت فرستادند. همه گروه‌های فلسطین و اسلامی با سیدحسن همدردی کردند و یکپارچه به صداقت ایمان وصف‌ناپذیر او ایمان آوردند. اما شهادت سیدهادی نصرالله لایه‌های تأثیرگذار دیگری داشت. تا آن‌ موقع هیچ یک از رهبران عرب و فلسطینی فرزندانشان را به اعماق خطر نفرستاده بودند و تجربه حضور فرزندانشان را در میدان نبرد با اسرائیل نداشتند، اما فرزند برومند سیدحسن در مبارزه‌ای بسیار مستقیم، پیشتازانه به شهادت رسید و پیکرش در اسارت و گروگان دشمن افتاد.

 

 

 

 

 

این مسئله که این‌بار نیز سیدحسن _که آن همه بر ادامه راه امام حسین «علیه‌السلام» تأکید می‌کند_ در به شهادت رسیدن فرزندش پیشتاز شده است، همه رهبران عرب و فلسطینی را شرمنده کرد. این پیشتازی بسیار معنادار بود؛ چه اینکه خود سیدحسن ۳۸ ساله بود و پسر هجده‌ساله‌اش اولین فرزند او، و تازه به سن مبارزه رسیده بود. او اولین میوه نوبرانه شیرین زندگی خود را در راه آرمان‌هایش هدیه کرده بود.

جالب اینکه شخصیت‌های غیرمذهبی عرب نیز در برابر این فداکاری سیدحسن به زبان آمدند. اشخاصی چون محمدحسنین هیکل و رهبران سیاسی عرب چاره‌ای جز خضوع و کرنش در برابر سیدحسن نداشتند. از طرف دیگر، برخورد بسیار کریمانه و بزرگ‌منشانه سیدحسن و خانواده‌اش در برابر شهادت هادی همه را به تعجب واداشت. آن‌ها به‌هیچ‌وجه اجازه ندادند بیشتر از سایر شهدا به هادی توجه شود.

بعد از شهادت سیدهادی، سیدحسن گفته بود: «من همیشه از اینکه با خانواده‌های شهدا روبه‌رو می‌شدم، شرمنده بودم؛ از اینکه فرزندان یا برادرانشان به شهادت رسیده‌اند. اما امروز خدا را شاکرم که ما را در ردیف خانواده‌های شهدا قرار داده است.» این بیانات را پدری می‌گفت که جنازه فرزند شهیدش در دست دشمن بود، و در واقع می‌بایست در برابر این ضربه احساس غم و اندوهی شدید داشته باشد. اما او جمله‌ای را از قول امام سجاد «علیه‌السلام» نقل کرد که بسیار تکان‌دهنده بود:

«الحمدلله الذی جعل کرامتنا الشهاده،» شکر خدایی را که کرامت و بزرگی ما را در شهادت ما قرار داد. همان امامی که تنها مرد باقیمانده از شهدای کربلا بود. و این چیزی نبود که از چشمان من دور مانده باشد و به آنها بی‌توجه باشم.

نگارنده رهبران زیادی از فلسطینی‌ها و اعراب را می‌شناختم که در وضعیت فعلی، فرزندانشان را برای تحصیل و شروع زندگی متفاوت به اروپا و کشورهای عربی فرستاده بودند؛ اما سیدحسن فرزندش را به جبل‌الصافی در

 

 

 

جنوب لبنان فرستاده بود. روزها به این فداکاری بزرگ سیدحسن و خانواده‌اش فکر کردم و تنها پاسخی که یافتم، ایمان متفاوت او بود؛ ایمانی که در بین اعراب و مسلمانان کمتر پیدا می‌شود و می‌بایست با تأمل بیشتری به این فداکاری و صبر و گذشت فکر کرد.

سیدهادی نصرالله در نبرد جبل‌الرفیع، میان نیروهای حزب‌الله لبنان با ارتش غاصب صهیونیستی، که قصد نزدیک شدن به روستای عربصالیم” را داشتند، به همراه دو دوست خود، “علی کوثرانی” و “هیثم مغنیه” و ۲ نفر دیگر از اعضای حزب‌الله لبنان به شهادت رسیده بودند. پیکر مطهر شهید سیدهادی نصرالله و “علی کوثرانی” ابتدا به بیمارستانی در مرجعیون و سپس به فلسطین اشغالی انتقال داده شد. سرانجام در تبادل ۲۵ ژوئن ۱۹۹۸ پیکر مطهر این شهید و “علی کوثرانی” در میان چهل پیکر شهید دیگر به لبنان بازگشت، و در «روضه‌الشهیدین» مقاومت اسلامی لبنان در ضاحیه جنوبی دفن شد.

17نوامبر/24

تحلیل پیامدهای جنگ غزه در عرصه داخلی رژیم صهیونیستی – دکتر سلمان رضوی (دانش¬آموخته دکترای دانشگاه تهران رشته مطالعات آمریکا)

عناصر تشکیل دهنده قدرت در جوامع و دولت‌های گوناگون تا حدی مشترکند. بخشی از این عوامل به مردم و شهروندان برمی‌گردد و بخشی دیگر با حکومت و نهادهای سیاسی نظامی مرتبط است. از جمله عوامل قابل اشاره عبارتند از: ایدئولوژی که می‌تواند باعث تقویت روحیه ملی شود و در صورت وجود اختلاف‌های فرهنگی، نژادی و قومی، عامل وحدت دهنده به‌شمار می‌رود. عوامل اجتماعی- انسانی همانند کم و کیف جمعیت، ویژگی‌های ملی فرهنگی و اجتماعی، روحیه ملی، یکپارچگی اجتماعی. در قالب عوامل سیاسی می‌توان به ثبات سیاسی، رهبری، نوع حکومت و اعتبار ملی اشاره کرد. شکل جغرافیایی کشور، میزان قدرت نظامی و کم و کیف افراد و تسلیحات نظامی و همچنین عوامل اقتصادی همچون درآمد سرانه، وابستگی یا عدم وابستگی به خارج و کم و کیف تولیدات صنعتی- کشاورزی در همین راستا قابل اشاره‌اند.(۱) مجموع این عوامل، تشکیل دهنده عناصر قدرت به شمار می‌رود.

رژیم صهیونیستی طی ۷۶ سال گذشته به‌عنوان یک رژیم بحران‌ساز و بحران‌زا همواره در معرض بحران‌های متعدد بوده است. در این سال­ها، این رژیم سعی کرد تا با ایجاد بحران‌های تصنعی در میان کشورهای منطقه جایگاه ممتازی برای خود تعریف کند و از عباراتی چون «تنها دموکراسی خاورمیانه» و «اخلاقی‌ترین ارتش دنیا» بهره گرفته است. اما آیا رژیم اسرائیل  در شرایط بحرانی، عناصر لازم قدرت برای حفظ موجودیت و هویت خود را دارد؟ آیا این رژیم از یک روند طبیعیِ دولت­سازی و ملت­سازی گذر کرده و در یک شرایط  عادی قرار دارد؟ آیا اثرپذیری این رژیم از جنگ‌ها و بحران‌ها همانند دیگر واحدهای سیاسی منطقه است یا به دلیل ساختار تصنعی آن، از در معرض شکنندگی ویژه­ای است؟ چرا موضوع زوال و فروپاشی این رژیم در آستانه ۸۰ سالگی به صورت جدی مطرح است؟

به نظر می‌رسد برخلاف آنچه رسانه‌های صهیونیستی تاکنون به‌شدت تبلیغات می‌کردند، هم‌اکنون پایه‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی- امنیتی این رژیم در مقابل تکانه‌ها و پیامدهای جنگ غزه به لرزه درآمده‌اند. با اینکه یکی از اصول همیشگی نظامی اسرائیلی‌ها، جنگ برق‌آسا و انتقال آن به اراضی دشمن بوده است، اما در حال حاضر جنگ غزه برخلاف اصول نظامی همیشگی این رژیم به پیش می‌رود.

پیامدهای یک سال جنگ غزه بر حوزه‌های متعدد داخلی این رژیم چه بوده است؟

 

پیامدهای سیاسی

*بی‌ثباتی سیاسی: رژیم صهیونیستی طی سال‌های اخیر به‌شدت با مسئله ناتوانی در تشکیل دولت یا کابینه مواجه بوده است. این مسئله که در سال‌های گذشته و در قالب ۵ انتخابات خود را نشان داد، سرانجام با انتخاب نتانیاهو از این بحران خارج شد. او در کمتر از دو سال گذشته که نخست وزیری را بر عهده داشته، با بی‌سابقه‌ترین بحران‌ها مواجه بوده است. در حال حاضر نتانیاهو از یک سو با خانواده‌های معترض به تداوم جنگ روبه‌روست و از سوی دیگر اپوزیسیون حاضر در کنست به دنبال انتخابات زودرس هستند و سرانجام اینکه نتانیاهو با خواسته‌های افراط‌گرایان داخل کابینه، به‌ویژه بن‌گویر و اسموتریچ مواجه است.

 

*کاهش جایگاه ائتلاف نتانیاهو: شکست رژیم جعلی اسرائیل در ۷ اکتبر موجب شده است که با وجود کشتار گسترده فلسطینی‌ها به‌ویژه در نوار غزه (شهادت بیش از ۴۱ هزار نفر، مفقودی ۱۰ هزار نفر و تخریب تقریباً ۷۰ تا ۸۰ درصد این باریکه)، همچنان مهر ناتوانی و شکست بر پیشانی کابینه نتانیاهو بر جای بماند. چنین نتیجه‌ای موجب شد تا ائتلاف حاکم نتانیاهو که ۶۴ کرسی در کنست در اختیار دارد، طبق نظرسنجی‌های کنونی به زیر ۵۰ کرسی برسد. در بسیاری از نظرسنجی‌ها در مقایسه بین بنی‌گانتس و نتانیاهو معمولاً بنی‌گانتس از پایگاه و آرای بیشتری برخوردار است. چنین وضعیتی به معنای شکست ائتلاف کنونی در هرگونه انتخابات زودرس است.

طبق آخرین نظرسنجی در ۱۹ شهریور که از سوی شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی انجام شد، آرای کسب شده عبارتند از : لیکود ۲۲ کرسی، اردوگاه ملی(بنی گانتس) ۲۱ کرسی، یش آتید ۱۵ کرسی، اسرائیل خانه ما(لیبرمن) ۱۴ کرسی، دموکرات‌ها (ائتلاف احزاب کارگر و میرتص) ۱۱ کرسی، شاس ۱۰ کرسی، عوتصما یهودیت (بنگویر) ۹ کرسی، یهودیت توراتی ۸ کرسی، ائتلاف العوده و الطیبی ۵ کرسی و لیست یکپارچه عربی (منصور عباس) ۵ کرسی. بر پایه این نظرسنجی ائتلاف هم‌پیمانان نتانیاهو ۴۹ کرسی و اپوزیسیون ۶۶ کرسی را کسب خواهند کرد.

 

*روابط خارجی ناکام: یکی از مسائل اساسی فراروی نتانیاهو و کابینه‌اش، ناتوانی در مسئله عادی‌سازی روابط با عربستان است، ضمن اینکه وعده مقابله با ایران نیز عملاً به فراموشی سپرده شده است. در اروپا نیز در دو کشور انگلستان و فرانسه نتایج تلخی برای رژیم صهیونیستی به بار آمده است. پیروزی حزب کارگر در انگلستان و کسب رأی اول چپ‌گرایان در فرانسه موجب شد تا روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» بنویسد: «انگلستان و فرانسه فتح شدند.»

کناره‌گیری بایدن و معرفی «کاملا هریس» به‌عنوان کاندیدای نهایی حزب دموکرات که از چپ میانه در حزب دموکرات برخاسته است و مواضع تا حدی متفاوت هریس در مقایسه با بایدن، مسئله دیگری است که اسرائیلی‌ها را دوچندان نگران کرده است. افزایش انتقادات کشورهایی چون ترکیه، مصر، برزیل، کلمبیا، اسپانیا، ایرلند و همچنین سازمان ملل از رژیم صهیونیستی از دیگر معضلات فراروی این رژیم محسوب می‌شود. گوترش دبیرکل سازمان ملل نیز با اعلام اینکه در مدت عهده‌دار بودن این سمت، این حجم مرگ و ویرانی را تنها در «غزه» شاهد بوده‌ام، افزود: «غیر واقع‌بینانه است اگر فکر کنیم که سازمان ملل می‌تواند در آینده غزه، نقشی داشته باشد، زیرا بعید است که اسرائیل نقش سازمان ملل را بپذیرد.»

 

پیامدهای اجتماعی

*کاهش اعتماد اجتماعی: از مهم‌ترین نتایج جنگ غزه در عرصه اجتماعی، کاهش اعتماد شهروندان صهیونیستی به سران این رژیم است. در حالی که نتانیاهو در ابتدای جنگ غزه اعلام کرد با حملات هوایی و زمینی، ضمن نابودی حماس، اسرای اسرائیلی را باز خواهد گرداند، اما هم‌اکنون پس از یک سال کشتار و تخریب، همچنان نزدیک به ۲۰۰ هزار صهیونیست اطراف نوار غزه و شمال فلسطین اشغالی از منازل خود تخلیه شده و در هتل‌ها و دیگر اماکن اسکان داده شده‌اند. چنین نتیجه‌ای موجب شد تا آنان به وعده‌های نتانیاهو و سران نظامی بی‌اعتماد شوند. در حال حاضر  در نتیجه این بی‌اعتمادی بخش قابل‌توجهی از ساکنان شمالی فلسطین اشغالی اعلام می‌کنند که هرگز به منازل خود باز نمی‌گردند، زیرا امکان تکرار سناریوی حماس توسط حزب‌الله در شمال فلسطین اشغالی وجود دارد.

 

*تشدید مهاجرت معکوس: بر اساس برخی آمارها تاکنون بیش از ۵۰۰ هزار نفر از صهیونیست‌ها، فلسطین اشغالی را ترک کرده‌اند؛ ضمن اینکه متقابلاً ورود مهاجران صهیونیست به فلسطین اشغالی حدود ۵۰ درصد کاهش یافته است. چنین نتیجه‌ای برای رژیم صهیونیستی که به‌شدت به مسئله جمعیت به‌عنوان یک موضوع امنیتی نگاه می‌کند خطرناک و حساس به شمار می‌رود. بر اساس یک پژوهش جدید از هر چهار یهودی اسرائیلی یک نفر به دلیل جنگ و عدم اعتماد به رهبری سیاسی و نظامی، آماده مهاجرت است.

 

* افزایش شکاف مذهبی- سکولار: تطویل جنگ غزه و فرسایش ارتش این رژیم سبب نیازمندی این نهاد نظامی به سربازان قشر مذهبی یا حریدی‌ها شده است. اما در سوی مقابل حریدی‌ها معتقدند آنچه که باعث حفظ اسرائیل شده است نه ارتش، بلکه حضور و دعای حریدی‌هاست. در چنین شرایطی خاخام‌های یهودی نیز اعلام کردند در صورت تشدید فشار بر آنها برای سربازگیری، آماده خروج از فلسطین اشغالی هستند. درگیری‌هایی که بین ارتش و حریدی‌ها با هدف سربازگیری صورت گرفته و اتفاقات مشابه، موجب شده است تا نگاه جامعه صهیونیستی به قشر مذهبیِ یهودی، به‌عنوان افرادی صرفاً مصرف کننده تغییر یابد و موجب افزایش شکاف میان آنها شود.

 

*تعمیق شکاف عرب- یهود: مهم‌ترین پیامد اجتماعی اختلافات داخلی و یا شکاف اساسی میان ساکنان فلسطین اشغالی شکاف عرب- یهود است. این شکاف از یک ‌سو بر محور عرب یهودی می‌چرخد و موجب شده است تا مشکلات یهودیان با جامعه ۲ میلیون نفری فلسطینی اصلی ساکن اراضی اشغالی ۱۹۴۸ افزایش یابد. عدم همراهی این فلسطینی‌ها با ارتش رژیم اسرائیل و حمایت قلبی آنها از فلسطینی‌های مبارز به موازات افزایش ناهنجاری‌های اجتماعی در میان فلسطینی‌های ۱۹۴۸ موجب شکست راهبردهای «دیگ مذاب» و «همزیستی مسالمت‌آمیز یهودیان و عرب‌ها» شده است.

 

پیامدهای نظامی امنیتی

*بزرگ‌ترین چالش نظامی: سران نظامی رژیم صهیونیستی با وجود آنکه جنگ‌هایی چون جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷ و یا جنگ اکتبر ۱۹۷۳ را پشت سر گذاشته‌اند، اما جنگ کنونی غزه را بزرگ‌ترین چالش در تاریخ خود محاسبه می‌کنند. اینکه ارتش کاملاً مسلح و با برخورداری از تسلیحات سنگین آمریکایی و اروپایی از توان نابودی جنبش حماس در باریکه غزه به مساحت ۳۶۰ کیلومتر مربع عاجز است و هیچ چشم‌اندازی نیز برای پیروزی و یا موفقیت مذاکرات آتش بس وجود ندارد، برای اسرائیلی‌ها کاملاً نامفهوم و دردآور است.

طبق گزارش روزنامه صهیونیستی جروزالم پست، تا کنون(۱۸ شهریور) حدود ۱۶۷۰ اسرائیلی کشته شده‌اند که بیش از ۷۰۰ نفر آنها نظامی هستند. هرچند که تقریباً همه جامعه صهیونیستی نظامی محسوب می‌شوند، با وجود این، کشته شدن بیش از ۷۰۰ سرباز و افسر در جنگ با جنبش‌های حماس و جهاد اسلامی رقم بسیار بزرگی محسوب می‌شود. بر همین اساس، حدود ۱۸ هزار نفر از اسرائیلی‌ها زخمی و بیش از ۱۴۰ هزار نفر، از خانه‌های خود تخلیه شده‌اند. ضمن اینکه ۱۵ هزار بار در اثر حملات مقاومت فلسطین و حزب الله لبنان، بخش‌های مختلف جامعه رژیم اسرائیل مجبور به فرار به مناطق امن شده‌اند.(۲) مطمئناً این آمار و ارقام کمتر از آمار واقعی است، زیرا اسرائیلی‌ها هیچ‌گاه تعداد کشته‌ها و زخمی‌های واقعی خود را اعلام نمی‌کنند.

‏یوآوگالانت وزیر جنگ رژیم اسرائیل با اذعان به تلفات سنگین در این جنگ اعلام کرد: «جنگ سختی که وارد آن شدیم، به‌طور ناگهانی آغاز شد و بهای سنگینی را پرداختیم که تا به‌حال سابقه نداشته است.» وی افزود: «نیروهای ارتش، موساد و سرویس‌های امنیتی اسرائیل در ۷ جبهه (نوار غزه، کرانه باختری، جنوب لبنان، یمن، عراق، سوریه و ایران) می‌جنگند. چنین جنگی هیچ وقت سابقه نداشته است.»

 

*از دست رفتن بازدارندگی اسرائیل: یکی از مهم‌ترین پیامدهای این جنگ از دست رفتن بازدارندگی اسرائیل در مقابل دشمنان خود، به‌ویژه مبارزین فلسطینی است. در حقیقت این رژیم که در جنگ‌های عربی- اسرائیلی و در سال‌های ۱۹۴۸، ۱۹۵۶ و ۱۹۶۷ موفق شده بود کشورهای عربی را یکی پس از دیگری شکست بدهد و بخش‌هایی از خاک آنها را به اشغال خود درآورد، در جنگ غزه پس از نزدیک به ۱۰ ماه هنوز نتوانسته است اهداف خود را تامین کند. با شکست در عرصه نظامی باید گفت که این رژیم بازدارندگی خود را در مقابل جنبش‌های فلسطینی در نوار غزه و جنبش حزب‌الله در شمال فلسطین اشغالی از دست داده است.

 

*وحدت ساحات: مسئله دیگر مواجهه این رژیم با جبهه مقاومت منسجم یا وحدت ساحات است. در حالی که این رژیم همواره تلاش می‌کرد تا از جنگ همزمان در چند جبهه خودداری کند، اما به‌زعم سران این رژیم هم اکنون، با ۷ عضو جبهه مقاومت در جدال و جنگ است که عبارتند از: نوار غزه، کرانه باختری، جنوب لبنان، سوریه، عراق، ایران و یمن. وحدت ساحات یا اتحاد جبهه‌های مقاومت در نقطه مقابل این راهبرد رژیم صهیونیستی، موفق شد طی نزدیک به ۱۰ ماه گذشته عرصه را بر این رژیم تنگ کند، تا جایی که بین رژیم اسرائیل و آمریکا تقسیم کار به وجود آمد.

بر این اساس، این رژیم با سه محور از غزه، کرانه باختری و حزب‌الله لبنان درگیر می‌شود و جبهه‌های دیگر بر عهده آمریکا و انگلیس هستند. البته حمله اخیر رژیم صهیونیستی به بندر الحدیده یمن در حقیقت تا حدی جنگ را به سمت منطقه‌ای شدن پیش ‌برد و این رژیم را در شرایط بغرنج ناشی از باز شدن یک جبهه جدید مستقیم قرار داد.

کرانه باختری نیز اخیراً به معضلی جدی برای اسراییلی‌ها تبدیل شده است. «رونین‌بار»، رییس شاباک در این زمینه گفت: «در صورت ادامه اقدامات تحریک‌آمیز در مسجدالاقصی، باید منتظر انتفاضه سوم باشیم. با چنین تغییری تمام جبهه‌ها علیه اسرائیل متحد خواهند شد و این مسئله می‌تواند باعث اعتراضات مردمی شود و کاری را انجام خواهد داد که ۱۰ ماه جنگ علیه غزه انجام نداد.»

پیامدهای اقتصادی

رژیم صهیونیستی به دلیل متکی بودن به سرمایه‌گذاری‌های خارجی و درآمدهای ناشی از استارت‌آپ‌ها و توریسم، نسبت به بحران‌ها و جنگ‌ها واکنشی جدی دارد. به بیان دیگر اقتصاد این رژیم در برابر هرگونه بحرانی به‌شدت آسیب‌پذیر است.

 

* تعطیلی جهانگردی: در ۱۲ ماه گذشته جهانگردی، هتلداری و فعالیت‌های وابسته به آن تقریباً تعطیل بوده‌اند. اقدامات حزب‌الله در شمال فلسطین اشغالی موجب فرار دسته جمعی ساکنین مناطق خوش آب و هوای جولان و اطراف آن شده و کشاورزی را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. به دلیل جنگ غزه، رژیم صهیونیستی برای اولین ‌بار در چند دهه اخیر از ۱۰ مقصد برتر میلیونرها خارج شد. بر اساس گزارش شرکت بین‌المللی مهاجرتی هنلی و شرکا، جنگ جاری نه تنها وجهه رژیم اسرائیل به‌عنوان پناهگاه امن را از بین برده، بلکه تهدیدی برای تحت‌الشعاع قرار دادن دستاوردهای اقتصادی آن نیز شده است.

 

*کسری مالی: کسری مالی رژیم صهیونیستی یا تداوم روند کسر بودجه یکی دیگر از مشکلات اقتصادی این رژیم محسوب می‌شود. طبق گزارش وزارت دارایی رژیم جعلی اسرائیل، مخارج دولت از ابتدای سال ۲۰۲۴ به حدود ۲۵۰ میلیارد شیکل افزایش یافته که ۳۵ درصد بالاتر از مدت مشابه سال قبل است. دلیل عمده کسری بودجه به‌خاطر هزینه‌های بالای نظامی و وزارتخانه‌های نظامی است و به نظر می‌رسد این روند در ماه‌های آینده ادامه‌ داشته باشد. ضمن اینکه بودجه دفاعی از ۸۷ میلیارد شیکل به نزدیک به ۹۹ میلیارد شیکل افزایش یافته است. بر اساس اعلام امیر یارون رئیس بانک اسرائیل، جنگ کنونی موجب هزینه‌ای بالغ بر ۲۵۳ میلیارد شیکل یا ۶۷ میلیارد دلار بین سال‌های ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ خواهد بود.

*تعطیلی بندر ایلات: بر اساس گزارش سرویس تحقیقات کنگره آمریکا، یمنی‌ها از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا پایان می ۲۰۲۴ حداقل ۵۳ بار به اراضی اشغالی حمله کرده‌اند و با وجود برخورداری ایلات از پدافند هوایی مناسب،  عملیات بندری آن به صفر رسیده است. نکته مهم اینکه اگر درگیری در شمال بین اسرائیل و حزب‌الله تشدید شود و بنادر دریای مدیترانه را تحت تاثیر قرار دهد، این امر به یک تهدید ملی تبدیل خواهد شد، زیرا بندر ایلات به ادعای «الی بار یوسف» مدیرعامل بندر اشدود، حدود ۵ درصد از حجم مبادلات این رژیم را به خود اختصاص می‌دهد. این شرایط موجب شد تا مدیر بندر ایلات اعلام کند نیمی از کارکنان این بندر به‌علت کاهش فعالیت‌های آن اخراج می‌شوند.

 

*تحریم­ها: تداوم جنگ موجب تحریم‌هایی از سوی برخی کشورها همانند ترکیه و کلمبیا شده است. تحریم‌های ونزوئلا در صورت اجرا آسیب‌های زیادی به زنجیره تامین کالا و خدمات رژیم اسرائیل وارد می‌کند. پس از آنکه اردوغان تحت فشارهای مردمی در ۲ می ۲۰۲۴ اعلام کرد که تجارت با رژیم صهیونیستی را تا زمان آتش‌بس دائمی متوقف می‌کند، رسانه‌های این رژیم اعتیاد به مصرف محصولات ترک را مورد اشاره قرار دادند و نشریه «کالکالیست» تاثیر این تحریم اعلامی را بر روی بخش‌های مختلف اقتصاد این رژیم از جمله مسکن، انرژی و زیرساخت‌ها تحلیل کرد.

در صورت اجرا شدن تحریم‌های ترکیه، مواد اولیه برای بخش صنعتی مانند نفت، سیمان، کابل‌های برق، فولاد و آهن با مشکلات جدی مواجه خواهد شد و قیمت‌ها را بسیار بالاتر از قیمت‌های کنونی افزایش خواهد داد. وابستگی بخش ساخت و ساز و صنعت به محصولات ترکیه موجب می‌شود تا در آن‌صورت قیمت آپارتمان افزایش یابد. همچنین با توجه به تامین بخش عمده نفت رژیم اسرائیل از جمهوری آذربایجان و انتقال این ماده از طریق لوله از خاک ترکیه، در صورتی که دولت ترکیه بر این مسئله نیز دست بگذارد، رژیم صهیونیستی با بحرانی جدی مواجه خواهد شد.

کشور دومی که رژیم صهیونیستی را به تحریم تهدید کرد، کلمبیاست. رئیس جمهور کلمبیا که چندی پیش از قطع روابط دیپلماتیک با رژیم اسرائیل خبر داده بود اعلام کرد تصمیم دارد تا زمانی که جنگ در غزه ادامه دارد عرضه زغال‌سنگ به این رژیم را متوقف کند. از آنجایی که حدود ۵۰ درصد از واردات زغال سنگ از کلمبیا انجام می‌شود، قطع کامل روابط تجاری کلمبیا با رژیم اسرائیل موجب افزایش قیمت برق در این رژیم می‌شود، زیرا  ۲۳ درصد از تولید برق در این رژیم همچنان با استفاده از زغال‌سنگ انجام می‌شود.

روزنامه صهیونیستی جروزالم پست می‌نویسد: «روزانه اخبار جدید و نگران‌کننده‌ای منتشر می‌شوند که نشان دهنده آسیب به فعالیت‌های اقتصادی هستند: رشد در حال کاهش و تورم در حال افزایش است؛ قیمت مسکن دوباره سر به فلک زده و کسری بودجه به بالاترین حد خود رسیده است. سرمایه‌گذاران خارجی از اسرائیل دوری می‌کنند. رتبه اعتباری در آستانه سقوط بیشتر است و رکود و کاهش سطح زندگی قریب الوقوع است.(۳)

 

*خروج سرمایه‌ها: فرار سرمایه­ها از فلسطین اشغالی پس از آغاز عملیات «طوفان الاقصی» جهش هفت برابری داشته است. شرکت اقتصاد تجارت «Trading Economics»متخصص در زمینه مشاوره‌های مالی اعلام کرد در سال ۲۰۲۳ حدود ۵.۶ میلیارد دلار از سرزمین‌های اشغالی خارج شده و این یعنی هفت برابر مبلغی که در شش ماهه قبل از آغاز جنگ به خارج منتقل شده بود. روزنامه صهیونیستی «معاریو» نوشت: «این وضعیت، انسان را به یاد سال ۲۰۲۱ و نگرانی ناشی از پیامدهای همه‌گیری کرونا می‌اندازد. در سه ماهه سوم آن سال حدود ۱.۹ میلیارد دلار و در طول سال ۲۰۲۱حدود ۶.۴ میلیارد دلار از اسرائیل به خارج منتقل شد.»

مدیر اجرایی شرکت «GMT fintech» فعال در زمینه حواله و انتقال اموال به خارج نیز گفت: «فرار سرمایه و خروج اموال ابتدا مربوط به شرکت‌های «های‌تک» بود که با‌ناآرامی‌های داخلی ناشی از اعتراض به لایحه تغییرات قضایی آغاز شد. ولی با افزایش نگرانی­ها پس از جنگ، این موضوع به خانواده‌ها نیز کشیده شد و بسیاری از آنها اقدام به انتقال سرمایه­ها و سپرده­های خود به خارج کردند.»

 

نتیجه‌گیری

حضور نتانیاهو در رأس هرم قدرت رژیم صهیونیستی، از یک‌‌سو با تطویل جنگ و تخریب گسترده نوار غزه موجب هزینه‌های فراوانی برای فلسطینی‌ها شده است، اما از سوی دیگر وی را باید به‌عنوان یک فرصت در نظر گرفت، تنها شخصیتی است که موفق شد با وجود مخالفت‌های داخلی و خارجی، جنگ را به مدت یک سال در چندین عرصه ادامه دهد و خسارات جبران ناپذیری به این رژیم در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی در داخل و خارج وارد کند.

به نظر می‌رسد نتانیاهو بیش از هر شخصیت دیگری در تاریخ این رژیم در شکست، فروپاشی و زوال آن سهم داشته و نقش قهرمان را بازی می‌کند. کاهش جایگاه و پایگاه رژیم اسرائیل در آمریکا و اروپا خود به‌تنهایی خسارتی جبران‌ناپذیر به حساب می‌آید. به تعبیر برخیاز  نویسندگان صهیونیست، یهودستیزی در آمریکا یا به تعبیر درست‌تر مخالفت با رژیم صهیونیستی در آمریکا، به امری عادی تبدیل شده است.

این انتقادات در سطح رسمی نیز نه تنها در قوه مجریه، بلکه در کنگره و با غیبت حدود نیمی از نمایندگان دموکرات در سخنرانی اخیر نتانیاهو در کنگره، کاملاً قابل مشاهده است. در اروپا نیز در هیچ دوره‌ای از تاریخ ۷۶ ساله این رژیم، شاهد این همه انتقادات از آن در دو سطح رسمی و غیررسمی اروپایی نبوده‌ایم. در سطح منطقه‌ای نیز علاوه بر تظاهرات‌ها و راه‌پیمایی‌های گسترده و متعدد، می‌توان به عملیات استشهادی یک شهروند ترکیه در کرانه باختری و یک راننده اردنی در گذرگاه آلنبی یا ملک حسین در روزهای اخیر اشاره کرد.

منوشه امیر مدیر رادیو اسرائیل ضمن شکایت از محور مقاومت و قطع امید برای زندگی آرام در سرزمین‌های اشغالی می­گوید: «اسرائیل با بزرگ‌ترین مشکل امنیتی روبه‌روست. شهرهای اسرائیل ویران شد‌ه‌اند و اوضاع، بسیار وخیم و نگران‌کننده است. شکاف سیاسی و اجتماعی در اسرائیل آن‌چنان عمیق شده که در طول زندگ‌ِ ۶۴ ساله­ام چنین شکافی را ندیده بودم. راهی برای خلاصی از وضعیت خطرناک فعلی نمی‌بینم.»

 

پی­نوشت­ها

۱- عبدالعلی قوام، اصول سیاست خارجی و سیاست بین‌الملل، تهران: سمت، ۱۳۸۶، صص. ۷۵ تا ۹۴.

۲- Gaza war breakdown: 17,000 terrorist killed as Israel weathers terror attacks, rockets – INSS, WALLA, SEPTEMBER 8, 2024, https://www.jpost.com/israel-hamas-war/article-819136

۳- GALI INGBER, SEPTEMBER 8, 2024, Smotrich’s religious-economic concept: It could lead to a lost decade, https://www.jpost.com/opinion/article-819097

17نوامبر/24

حماسه “طوفان الاقصی” و رسوایی رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن‌ – حسین کربلایی

نزدیک به یک سال است که “طوفان‌الاقصی” آغاز شده و جنگ با رژیم صهیونیستی در نوار غزه و جبهه‌های پشتیبانی در لبنان، عراق و یمن همچنان ادامه دارد. در این یک سال رژیم صهیونیستی به‌رغم حمایت قاطع تسلیحاتی، سیاسی، و مالی غرب به ویژه از سوی آمریکا و نیز مشارکت مستقیم در جنگ از طریق حضور مستشاران نظامی و یا دفاع مستقیم از این رژیم در دریای سرخ، نتوانست این جنگ را به نفع خود یکسره کند. این رویارویی پس یک سال شرایطی را پدید آورد که در این مجال به تصویرسازی از آن می‌پردازیم.

  1. یکی از مهم‌ترین نتایج “طوفان‌الاقصی” این است که رژِیم صهیونیستی توان یکسره‌سازی جنگ را از دست داده است. غرب زمانی که رژیم صهیونیستی را تاسیس کرد به آن همه امکانات بقا را داد که بالاترین آن برتری نظامی بود که غرب همواره بر آن تاکید داشته و برای حفظ این شرایط، پیشرفته‌ترین تسلیحات خود را به این رژیم تقدیم کرده تا بازدارندگی لازم در مقابل جبهه مقاومت برای این رژیم ایجاد شود.

رژیم صهیونیستی همه جنگ‌های پیشین خود را در سال‌های ۱۹۴۸، ۱۹۵۶، ۱۹۶۷با ابزار برتری نظامی یکسره می‌کرد و حتی زمانی که  در سال ۱۹۷۳ مصر و سوریه با استفاده از  اصل غافلگیری در عید کیپور  به او حمله کردند، این رژیم به علت برتری نظامی در روز پنجم جنگ، شرایط نظامی را به نفع خود برگرداند و نه تنها ارتش مصر را پس زد و به کانال سوئز بازگشت که با نصب پل بر کانال سوئز، دو سوم مسیر از این منطقه تا قاهره (دویست کیلومتر از سیصد کیلومتر) را اشغال و دولت مصر را وادار به پذیرش آتش‌بس کرد. این بازدارندگی با اتکای به برتری نظامی این رژیم بوده که تاکنون از مهم‌ترین ابزارهای استمرار این رژیم بوده است.

البته محور مقاومت از دو دهه پیش تا کنون با طراحی نوع جدیدی از جنگ به نام جنگ نامتقارن، موفق شد این برتری را بشکند و بر این رژیم پیروز شود. جنگ ۳۳ روزه‌ این رژیم با حزب‌الله در سال ۲۰۰۶، نخستین جنگی بود که این رژیم در آن شکست خورد و با تشکیل کمیته تحقیق “وینوگراد” در صدد بود تا علل این شکست را بیابد و از تکرار آن جلوگیری کند.

“طوفان الاقصی” شکست نظامی دیگری بود که رژیم صهیونیستی در مقابل نیروهای مقاومت در غزه خورد و نتوانست مدلی از جنگ در برابر جنگ نامتقارن محور مقاومت طراحی و قدرت بازدارندگی خود را بازسازی و از شکست مجدد نظامی جلوگیری کند. این شرایط موجودیت رژیم‌صهیونیستی را به خطر انداخته و اظهارات مختلف رهبران این رژیم در اینکه اکنون در مقابل خطر وجودی قرار گرفته مؤید این نظر است.

  1. راهبرد محور مقاومت در وحدت جبهه‌ها شرایط این محور را به‌عنوان یک تشکل منسجم و متحد بالا برد و به‌عنوان یک جبهه جدید مقتدر در سطح منطقه پدیدار شد. این اتحاد که پس از آغاز “طوفان‌الاقصی” شکل گرفت، نشان داد که اتحاد فکری و سیاسی، اکنون به اتحاد نظامی نیز تبدیل شده و جایگاه محور مقاومت را ارتقا داده است. نتانیاهو، اخیراً اعلام کرد که این رژیم اکنون در هفت جبهه در غزه، کرانه باختری، لبنان، سوریه، عراق، یمن و ایران در حال جنگ است و علت ناکامی نظامی این رژیم تعدد جبهه‌هاست. امروزه قدرت‌های جدید جهانی مانند چین و روسیه بیش از هر زمان در پی آن هستند تا ایران در تشکل‌های قاره‌ای مانند شانگهای و تشکل‌های جهانی مانند بریکس نقش بیشتری را ایفا کند. تحول نظام بین‌الملل و بالا رفتن جایگاه ایران در آن بسیاری از معادلات را به نفع مقاومت تغییر می‌دهد.
  2. امروزه منطقه جنوب غرب آسیا در سطوح رسمی بیش از هر زمان دیگری دچار قطب‌بندی حاد شده است و خیانت به آرمان‌های عربی به ‌صورت آشکار صورت می‌گیرد. در دهه ۶۰ میلادی قرن گذشته ناسیونالیسم عربی به رهبری ناصر در تقابل کامل با رژیم‌های سنتی وابسته به رهبری عربستان بود، اما در عین‌حال این تضاد حاد نبود و با شکست مصر، سوریه و اردن در جنگ ۱۹۶۷، عربستان فوراً مبلغ چند میلیارد دلار برای بازسازی ارتش این کشورها کمک کرد. همچنین در جنگ ۱۹۷۳ مصر و سوریه بر ضد رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی به‌رغم اختلافاتی که با مصر داشت با تحریم نفتی علیه غرب به کمک مصر و سوریه آمد.

اما امروز شرایط سیاسی در جهان عرب به‌گونه‌ای سقوط کرده که زمانی که یمن از فلسطین حمایت و از ورود کشتی‌ها به مقصد رژِم صهیونیستی از تنگه باب‌المندب ممانعت می‌کند، فوراً امارات، عربستان و اردن راه زمینی تدارک می‌بینند و به اسرائیل کمک می‌کنند. این تقابل و قطب‌بندی حاد در سطوح رسمی در منطقه بر پایه تقابل یا تعامل با رژیم صهیونیستی صورت می‌گیرد و نشان می‌دهد که همبستگی قومی و دینی برای برخی از دولت‌های منطقه هیچ ارزشی ندارد و این آشکارسازی ماهیت نظام‌ها در آینده پیامدهای اجتماعی زیادی به دنبال خواهد داشت، به‌ویژه که مردم منطقه مسلمان‌اند و بر خلاف دولت‌ها از آرمان فلسطین حمایت می‌کنند.

 

  1. نظم بین‌المللی که در نتیجه جنگ جهانی دوم به وجود آمد و از موجودیت اسرائیل حمایت کرد اکنون پس از هشت دهه در حال تضعیف است و نظام بین‌المللی کنونی در حال گذار به نظام متفاوتی است. گرچه این نظام جدید بین‌المللی تا کنون به شکل کامل پدیدار نشده، اما انتقال بخشی از قدرت جهانی از غرب (آمریکا و اروپای غربی) به شرق (به آسیا و مربع قدرت جدید روسیه، چین، هند و ایران) آغاز شده است. این تحولات اهمیت زیادی دارد، به‌ویژه که “طوفان‌الاقصی” نشان داد که رژیم صهیونیستی بدون آمریکا قادر به جنگ نیست و اعتماد این رژیم به غرب در ابعاد سیاسی، نظامی و اقتصادی بیش از اندازه شده است.

 

جمعبندی:

شکی نیست که “طوفان‌الاقصی” چهره واقعی رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن‌ را عریان کرد. این رژیم که از کسب پیروزی و بازسازی بازدارندگی خود ناتوان شده تلاش دارد با نسل‌کشی مردم مظلوم غزه، از جامعه مقاوم فلسطین انتقام بگیرد و همه مقررات بین‌المللی را با حمایت غرب زیر پا بگذارد. تفاوت رفتاری در باره تلفات نظامی در دو محور نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی در تنگنای کامل است.

همه اعضای مقاومت هر روز با صدور بیانیه، تعداد شهدای خود را اعلام و آنان را طی مراسم با شکوهی تشییع می‌کنند، ولی رژیم صهیونیستی با اعمال سانسور بی‌سابقه آمار تلفات خود را پنهان می‌سازد. از سوی دیگر به‌رغم پنهانکاری این رژیم، اختلاف داخلی در زمینه تامین نیروی انسانی برای جنگ، دچار بحران شدید شده است و اصرار برخی از ساکنین سرزمین‌های اشغالی بر ضرورت پایان دادن به معافیت حریدیم‌ها از خدمت نظام وظیفه و امتناع حریدیم‌ها از انجام خدمت، عمق بحران سیاسی در داخل این رژیم را بیشتر نمایان کرده است.

همچنین اعتراضات داخلی گسترده در سرزمین‌های اشغالی در اعتراض به رفتار دولت در عدم توافق برای آزادی اسرا و تضاد با شخص نتانیاهو که آمار آن از نیم میلیون معترض نیز فراتر رفته و تلاش‌ها برای سرنگونی دولت حاکم، نشان می‌دهد که همبستگی‌ای که معمولاً در شرایط جنگ در هر نظام سیاسی پدید می‌آید، در این رژیم به علت شکست فرایند ملت‌سازی، پدیدار نشده و به گسترش اختلافات انجامیده است.

17نوامبر/24

«طوفان الاقصی»، «وحدت ساحات» و «محور مقاومت» – سید محمدجعفر رضوی

مقدمه:

عملیاتی که مقاومت اسلامی فلسطین در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ میلادی، با عنوان عملیات «طوفان الاقصی» اجرا کرد، تحولاتی شگرف را در عرصه‌ فلسطین، منطقه و بین‌الملل به وجود آورد. این تحولات موجب شدند نظم منطقه متحول شود، قواعد بازی تغییر کنند و به تبع آن، بازیگران منطقه‌ای و جهانی دچار تغییر شوند. این عملیات که طراحی آن توسط یکی از اعضای محور مقاومت، یعنی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، حماس صورت گرفته بود، بهترین زمینه و فرصت را برای مقاومت به‌منظور عملیاتی کردن راهبرد بنیادین خود، به نام «وحدت ساحات» یا «اتحاد میدان‌ها» به‌وجود آورد. راهبردی که اجرا شدن آن بازدارندگی عمیقی را برای محور مقاومت پدید خواهد آورد.

 

اتحاد میدان‌ها(۱)

اصطلاح «اتحاد میدان‌ها»، نخستین بار در عملیات «شمشیر قدس»(۲) در سال ۲۰۲۱ میلادی توسط جنبش حماس مطرح شد.(۳) مقصود از این عبارت در آن عملیات این بود که تمام بخش‌های فلسطین همچون اعضای یک پیکر، به دیگر اعضا حساس هستند و در صورت وارد شدن هرگونه ضربه‌ای به آنها، از سوی دیگر اعضا مورد حمایت قرار خواهند گرفت.(۴)

یک‌ سال بعد از نبرد «شمشیر قدس»، گردان‌های قدس، شاخه‌ نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین، نبردی را که رژیم صهیونیستی علیه این جنبش در ۵ اوت ۲۰۲۲ میلادی انجام داد، نبرد «اتحاد میدان‌ها» نام گذاشت.

«اتحاد میدان‌ها»، براساس یک ضعف بنیادین در رژیم صهیونیستی، یعنی عدم ورود به چند جبهه در آنِ واحد و از بین بردن یکی از نقاط ضعف مقاومت اسلامی- که همواره رژیم صهیونیستی روی آن سرمایه‌گذاری کرده است- یعنی تفکیک، جدایی و تفرقه بین اعضای مقاومت، شکل گرفت.

رژیم صهیونیستی، همواره از ورود به چند جبهه در یک زمان احراز کرده است. این مسئله به‌عنوان بخشی از «راهبرد نظامی ارتش صهیونیستی» در سال ۲۰۱۵ رسماً منتشر شد. رژیم صهیونیستی در این سند اعلام کرد که ارتش نباید در یک زمان در چند جبهه وارد جنگ همه‌جانبه شود. «اتحاد میدان» با در نظر گرفتن این ضعف بنیادین رژیم صهیونیستی طراحی شد.

از سوی دیگر، این رژیم به همراه هم‌پیمانان خود همواره به دنبال این بوده است تا با ایجاد اختلاف و تفرقه و جدایی انداختن بین بخش‌های مختلف جهان اسلام و ملت فلسطین، با هر یک از این بخش‌ها به‌عنوان سلول‌های جدا روبه‌رو شود. «وحدت میدان‌ها» با از بین بردن این خلأ، تلاش رژیم صهیونیستی برای ایجاد تفرقه را هدف قرار داد و یک پیکر واحد به وجود آورد، به طوری که رژیم صهیونیستی در هر اقدام و تجاوزی با مجموعه‌ اعضای محور مقاومت روبه‌رو خواهد شد.(۵)

در حقیقت، «اتحاد میدان‌ها»، متحد و حساس کردن اعضای محور مقاومت به هرگونه تجاوز رژیم صهیونیستی است، به‌گونه‌ای که پس از هر گونه اقدام خصمانه یا تجاوز، با واکنش کل اعضا مواجه خواهد شد.

اتحاد میدان‌ها، گام دوم محور مقاومت پس از متحد کردن اعضای محور در داخل بود. محور مقاومت از یک دهه قبل، با ایجاد اتاق‌های عملیات مشترک در داخل هر یک از جبهه‌های موجود و میان اعضا، اتحادی داخلی را در هر منطقه ایجاد کرده بود. اتاق عملیات مشترک غزه، اتحاد عملیات مشترک لبنان و اتاق عملیات مشترک عراق، بخشی از این اقدام بود که پیش از اتحاد میدان‌ها شکل گرفته بود. جنگ ۵۱ روزه در سال ۲۰۱۴ میلادی با مدیریت اتاق عملیات مشترک مقاومت فلسطین اداره شده بود و حالا نوبت متحد کردن کل جبهه بود که در «اتحاد میدان‌ها» تجلی یافت.

 

«اتحاد میدان‌ها» در «طوفان الاقصی»

با آغاز حملات رژیم صهیونیستی علیه مقاومت فلسطین در نوار غزه- که پس از اجرای عملیات «طوفان الاقصی» صورت گرفت – «اتحاد میدان‌ها» به‌عنوان راهبرد اصلی محور مقاومت در دستور کار اعضای محور مقاومت قرار گرفت. در همین راستا همه اعضای محور مقاومت، در حمایت از مقاومت فلسطین، وارد کارزار با رژیم صهیونیستی شدند. نخستین عضو محور مقاومت که در این میدان وارد شد، حزب‌الله لبنان بود. پس از آن مقاومت یمن و سپس مقاومت اسلامی عراق نیز وارد میدان شدند.

 

مقاومت اسلامی لبنان

با شروع جنگ در نوار غزه، مقاومت اسلامی لبنان، نخستین عضو از محور مقاومت بود که در راستای راهبرد «اتحاد میدان‌ها» یک روز پس از آغاز جنگ، در ۸ اکتبر ۲۰۲۳، وارد کارزار شد. این موضع از سوی «سید حسن نصرالله»، دبیرکل حزب‌الله در اولین سخنرانی ایشان بیان شد.(۶) حزب‌الله لبنان پس از ورود به جنگ، یک شیب حرکتی ملایم را طی کرد و به‌مرور بر کمیت و کیفیت حملات خود افزود.

مرحله‌ نخست: ورود حزب‌الله لبنان با ضربه زدن به تأسیسات جاسوسی رژیم صهیونیستی در مناطق مرزی و پایگاه‌های نظامی و محل تجمع نیروهای نظامی در نزدیکی مرز همراه بود. حزب‌الله در این مرحله تمام استحکامات مرزی رژیم صهیونیستی در شعاع ۱۰ کیلومتری مرز لبنان و فلسطین را هدف قرار داد.

مرحله‌ دوم: ورود حزب‌الله در ماه‌های چهارم و پنجم جنگ در نوار غزه، جایی که صهیونیست‌ها با تهدید حزب‌الله تلاش کردند با حملاتی که به لبنان انجام می‌دهند و تهدیداتی که علیه بیروت، پایتخت رژیم صهیونیستی انجام دادند، نوعی رعب و وحشت ایجاد کنند، صورت گرفت. در این مرحله با تشدید حملات رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان، حملات حزب‌الله نیز توسعه یافت. حزب‌الله علاوه بر افزایش تعداد حملات خود، به مناطقی تا عمق ۳۵ کیلومتری مرز لبنان نیز حمله کرد. در این مرحله، برخی شهرک‌های صهیونیست‌نشین از سکنه خالی شدند.

مرحله‌ سوم: حملات حزب‌الله با توسعه‌ کمی و کیفی از نوع دیگری همراه بود. جایی که حزب‌الله در نهمین ماه جنگ، با انتشار تصاویر «هدهد»، پهپاد اطلاعاتی خود، اشراف خود را بر عمق تأسیسات نظامی و زیرساخت‌های رژیم صهیونیستی در مرکز فلسطین اشغالی نشان داد. حزب‌الله در سه مرحله از اوایل تیرماه تا اوایل مرداد ماه ۱۴۰۳، با انتشار سه فیلم از تصاویر ثبت شده با کیفیت توسط پهپاد اطلاعاتی «هدهد»، زیرساخت‌ها و تأسیسات نظامی رژیم صهیونیستی را به همگان معرفی کرد. این اقدام حزب‌الله در کنار استمرار حملات حزب‌الله تا عمق ۳۵ کیلومتری که در مرحله‌ دوم آغاز شده بود، رعب و وحشت عمیقی را در دل صهیونیست‌های مهاجر ساکن فلسطین اشغالی، به‌ویژه ساکنان مناطق شمالی به وجود آورد.(۷)

مرحله‌ چهارم: حملات حزب‌الله همزمان با اجرای عملیات انتقامی مرحله‌ اول حزب‌الله از ترور شهید «فؤاد شکر» صورت گرفت. جایی که حزب‌الله در یک عملیات کاملاً موفق، با هدف قرار دادن یازده پایگاه نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در مناطق مرزی لبنان و سوریه به‌عنوان مرحله‌ فریب و هدف قرار دادن یک پایگاه مزاحم به نام «عین شیمر» که می‌توانست مانع حمله به هدف اصلی باشد، پایگاه اطلاعاتی «گلیلوت» را در عمق ۱۱۰ کیلومتری مرز لبنان و فلسطین در نزدیکی تل آویو هدف قرار داد.(۸)

انصارالله یمن

دومین عضو محور مقاومت که وارد عرصه‌ حمایت از فلسطین و اجرای راهبرد «وحدت ساحات» شد، انصارالله یمن بود. انصارالله، به دلیل هماهنگی با دولت موقت و ساختار سیاسی یمن، در قالب نیروهای مسلح یمن وارد این میدان شد.

همزمان با شروع عملیات، دولت یمن و جنبش انصارالله، ضمن تبریک این عملیات، حمایت خود را از مقاومت فلسطین و مردم نوار غزه اعلام کردند. در ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳ یعنی سه روز پس از عملیات «طوفان الاقصی»، «عبدالملک بدرالدین»، در خصوص ورود مستقیم به جنگ به نفع رژیم صهیونیستی به ایالات متحده هشدار داد. از این تاریخ بود که یمن در عملیاتی که نام آن را «میدان فتح موعود و جهاد مقدس» گذاشت، در پنج مرحله، با دو نوع عملیات، یعنی حمله به منافع و کشتی‌های رژیم صهیونیستی در دریای سرخ و حمله‌ مستقیم موشکی و پهپادی علیه این رژیم، وارد عملیات علیه صهیونیست‌ها شدند.

نخستین مرحله‌ ورود یمن به عرصه‌ اتحاد میدان‌ها، ۹ دسامبر۲۰۲۳، با صدور هشدار نیروهای مسلح یمن به کشتی‌های رژیم صهیونیستی- که از دریای سرخ به سمت فلسطین اشغالی در حرکت بودند- آغاز شد. نخستین عملیات یمن در این بخش، در روز ۱۹ دسامبر ۲۰۲۳، علیه کشتی صهیونیستی «گالاکسی لیدر» انجام شد و نیروهای ویژه ارتش یمن در یک عملیات هوایی، با ورود به این کشتی- که بدون توجه به هشدارهای صادر شده در حال حرکت به سمت فلسطین اشغالی بود- آن را به خاک یمن منتقل کردند. این مرحله در دریای سرخ، تنگه‌ باب المندب، خلیج عدن و دریای عرب اجرا شد. نیروهای مسلح یمن، زمان پایان این اقدام را پایان جنگ در نوار غزه و محاصره آن اعلام کردند.

مرحله‌ دوم عملیات نیروهای مسلح یمن، تنها ۲۰ روز پس از مرحله‌ نخست آغاز شد و در ژانویه ۲۰۲۴، نیروهای مسلح یمن اعلام کردند که علاوه بر کشتی‌های رژیم صهیونیستی، هر کشتی‌ای را که به سمت بنادر فلسطین اشغالی در حرکت باشد، هدف قرار خواهند داد. عملیات انصارالله در این مرحله، موجب محدودیت کشتیرانی رژیم صهیونیستی در دریای سرخ شد. به تبع آن اقتصاد دریایی دچار بحران شد و با افزایش قیمت حمل و نقل دریایی، اقتصاد غرب تحت تأثیر قرار گرفت.

از آن تاریخ تا کنون ۱۰۲ مورد حمله به کشتی‌هایی که قصد عزیمت به بنادر فلسطین اشغالی را داشتند ثبت شده است.(۹)

مرحله‌ سوم عملیات نیروهای مسلح یمن، با حمله‌ ایالات متحده به یمن در حمایت از رژیم صهیونیستی آغاز شد. در ۱۲ ژانویه ۲۰۲۴، ایالات متحده که تلاش می‌کرد با ایجاد یک ائتلاف در دریای سرخ، علیه یمن عمل کند، حمله به یمن را آغاز کرد. از همین تاریخ، نیروهای مسلح یمن با اعلام آغاز سومین مرحله‌ عملیات نظامی خود، کشتی‌های آمریکایی و انگلیسی را هدف قرار دادند. از آن تاریخ تا کنون ۱۰۹ کشتی جنگی و نظامی آمریکا و انگلستان و چند کشور اروپایی در منطقه، هدف قرار گرفته‌اند.(۱۰) در حال حاضر هیچ ناو جنگی غربی‌ای در دریای سرخ حضور ندارد.

علاوه بر این، نیروهای مسلح یمن در مرحله‌ سوم، شعاع عملیاتی خود علیه کشتی‌های عازم فلسطین اشغالی را تا اقیانوس هند افزایش دادند.(۱۱)

مرحله‌ چهارم عملیات نیروهای مسلح یمن، در سوم می ۲۰۲۴ هنگامی که رژیم صهیونیستی در آستانه‌ حمله نظامی به منطقه‌ پر جمعیت رفح بود، آغاز شد. جنبش انصارالله در این روز اعلام کرد، از این به بعد تمام کشتی‌هایی را که از طریق مدیترانه قصد حرکت به سمت فلسطین اشغالی را داشته باشند هدف قرار خواهد گرفت. در این مرحله، محاصره‌ دریایی رژیم صهیونیستی تکمیل شد و علاوه بر تمام آب‌های منطقه‌ای، کشتیرانی رژیم صهیونیستی در مدیترانه نیز با حملات انصارالله روبه‌رو شد.

یکی از نقاط مثبت این مرحله، همکاری مقاومت یمن با مقاومت اسلامی عراق بود که در قالب عملیات‌های مشترک پهپادی تجسم یافت و دو عضو مقاومت، عملیات‌های مشترک را در این مرحله کلید زدند.

مرحله‌ پنجم عملیات نیروهای مسلح یمن، در ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۴ با شلیک موشک فراصوت به قلب فلسطین اشغالی در نزدیکی تل‌آویو آغاز شد. این مرحله در آستانه‌ یکمین سالروز آغاز عملیات «طوفان الاقصی» انجام شد و در مراحل آغازین قرار دارد. موشک نامبرده پس از طی ۲ هزار و ۴۰ کیلومتر مسافت، با عبور از تمام سامانه‌های دفاع هوایی رژیم صهیونیستی به هدف اصابت کرد.

هاشم شرف‌الدین، وزیر اطلاع‌رسانی انصارالله یمن، پس از شلیک این موشک با تأکید بر راهبرد «اتحاد میدان‌ها» گفت: «زمان شلیک این موشک، پس از تهدیدات «نتانیاهو» علیه حزب‌الله بود تا به وی اعلام کنیم، نمی‌تواند میدان‌های جنگ را از هم جدا کند.» او علاوه بر این به یک سلاح جدید کیفی اشاره و اعلام کرد که نیروهای مسلح یمن این سلاح را در زمان مناسب به کار خواهند گرفت.(۱۲)

مقاومت اسلامی عراق

عملیات «طوفان‌الاقصی» موجب شد، گروه‌های مقاومتی عراق که پیش از این تحت عنوان «حشدالشعبی» شناخته شده بودند، تحت یک عنوان، یعنی «مقاومت اسلامی عراق» وارد میدان مقابله با رژیم صهیونیستی شوند. مقاومت اسلامی عراق نیز تا اولین سالر‌وز عملیات «طوفان الاقصی» سه مرحله مقابله را از سر گذرانده است.

مرحله‌ نخست: عملیات مقاومت اسلامی عراق، شامل حملاتی بود که این مجموعه از اعضای محور مقاومت، در حمایت از مردم فلسطین، علیه ساختارهای نظامی ایالات متحده در منطقه صورت دادند. نخستین حمله‌ «مقاومت اسلامی عراق» تنها ده روز پس از عملیات «طوفان الاقصی» در ۱۷ اکتبر علیه دو پایگاه آمریکایی «عین‌الأسد» و «حریر» در عراق انجام شد. در این زمینه، مقاومت اسلامی عراق، حملات متعددی را علیه نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه و یک مورد هم در اردن انجام داد.(۱۳)

مهم‌ترین عملیات این مرحله، حمله‌ای بود که مقاومت اسلامی عراق علیه پایگاه آمریکایی موسوم به «برج۲۲» در مرز اردن و عراق در خاک اردن انجام داد که منجر به کشته شدن سه نظامی آمریکایی شد.

مرحله‌ دوم: عملیات مقاومت اسلامی عراق در ۲ نوامبر ۲۰۲۳ آغاز شد. زمانی که این عضو محور مقاومت، نخستین پهپاد هجومی خود را به سمت «بحر المیت» گسیل داشت، در آنجا یک هدف حیاتی رژیم صهیونیستی را مورد اصابت قرار داد. حرکت مقاومت اسلامی عراق در این مسیر با یک شیب ملایم همراه بود و به‌مرور با گذشت زمان حملات پهپادی آن به مواضع رژیم صهیونیستی افزایش یافت، به‌گونه‌ای که تمرکز عمده‌ مقاومت عراق تا پیش از ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ (۲۰۲۴ میلادی) بر اهداف رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی قرار گرفت.

مرحله‌ سوم: عملیات مقاومت اسلامی عراق در روز پنج شنبه ۶ ژوئن ۲۰۲۴ آغاز شد. در این مرحله، مقاومت اسلامی عراق، عملیات مشترک خود با مقاومت یمن را علیه رژیم صهیونیستی آغاز کرد. در این تاریخ، دو عضو مقاومت، طی دو عملیات مشترک، دو هدف را در بندر حیفا هدف قرار دادند.(۱۴) این مرحله، در حالی آغاز شد که مقاومت اسلامی عراق، همچنان مرحله‌ دوم حملات خود را در حمله به اهداف حیاتی رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی دنبال می‌کرد.

مقاومت در کرانه‌ باختری

در کنار سه‌جبهه‌ای که در بالا به آنها اشاره شد، مقاومت در کرانه‌ باختری نیز در راستای راهبرد «اتحاد میدان‌ها»، از همان آغاز عملیات «طوفان الاقصی»، جبهه‌ای را علیه رژیم صهیونیستی در آن منطقه آغاز کرد. روند عملیات گروه‌های مقاومت در کرانه‌ باختری روند یکنواختی نداشت، بلکه به دلیل محاصره‌ای که صهیونیست‌ها در این منطقه ایجاد کردند، شاهد دوره‌ شعله‌ور شدن مقاومت بود.

دوره‌ نخست: افزایش عملیات‌های مقاومت در کرانه‌ باختری مربوط به ماه آوریل ۲۰۲۴، (اردیبهشت ۱۴۰۳) است. در این ‌دوره پس از عملیاتی که در قدس انجام شد، بیکباره‌، تعداد عملیات‌های مقاومتی در کرانه‌ باختری افزایش یافت و صهیونیست‌ها با یک موج عملیات‌های مقاومتی در کرانه‌ باختری روبه‌رو شدند. برخی تحلیل‌گران بر این عقیده‌اند که این موج از حملات مقاومت به‌منظور کاهش فشار از نوار غزه، اجرا شده است(۱۵) و این همان «وحدت میدان‌ها»ست که در کرانه‌ی باختری نیز ظهور یافت.

دوره‌ دوم: شعله‌ور شدن عملیات‌های مقاومت در کرانه‌ باختری مربوط به یازدهمین ماه جنگ، یعنی اواخر ماه اوت ۲۰۲۴ است. صهیونیست‌ها در عملیاتی به نام «پایگاه‌های تابستانی» با حمله به نقاط مرکزی مقاومت در شمال کرانه‌ باختری، قصد از بین بردن مقاومت در کرانه‌ باختری را داشتند. در این دوره گروه‌های مقاومت کرانه‌ باختری به‌ویژه در جنین، طولکرم و طوباس، مورد هجمه‌ رژیم صهیونیستی قرار گرفتند. مقاومت کرانه‌ باختری، با طراحی‌هایی که در منطقه الخلیل انجام داد، رژیم صهیونیستی را به نقاط جنوبی کرانه‌ باختری کشاند. ضمن اینکه در این دوره، عملیات مقاومتی به شرق کرانه‌ باختری و مرزهای اردن نیز تسری یافت.(۱۶)

رژیم صهیونیستی، ضمن آنکه از ابتدای عملیات «طوفان الاقصی» اقدام به بازداشت‌های وسیع در سطح کرانه‌ باختری کرد، در دو دوره نامبرده فوق، با توسعه حملات علیه مقاومت از طریق، ترور، حمله پهپادی، حمله هوایی و تخریب وسیع در مناطق مقاومت‌خیز کرانه‌ باختری تلاش کرد مقاومت را در کرانه‌ باختری سرکوب کند. اتساع این عملیات به شرق کرانه و مرزهای اردن بسیار برای صهیونیست‌ها هراس‌انگیز بود.

 

تحرکات سایر اعضای محور مقاومت

در سوریه با وجود مجموعه‌ای به نام «دفاع الوطنی» -که کار مقاومت را در دوره حمله تکفیری‌ها آغاز کرد- حمایت از مقاومت از سوی دولت سوریه شکل گرفت. با وجود آنکه دولت سوریه در شرایط بسیار بحرانی به سر می‌برد؛ اما با باز کردن جبهه‌ جولان، وارد عرصه‌ اتحاد میدان‌ها شد. حملاتی که از سوی گروه‌های مقاومتی از جولان سوریه انجام شد، این بخش از اتحاد میدان‌ها در سوریه بود. حمایت ایران نیز به شکل پشتیبانی لجستیک و دیپلماتیک صورت گرفت. البته پس از حمله‌ای که رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در سوریه انجام داد، جمهوری اسلامی نیز در حمله انتقامی خود وارد فاز نظامی شد.

بخش کوچکی از مقاومت نیز در بحرین در این میان اعلام موجودیت و چند عملیات محدود را اجرا کرد.(۱۷) این اقدام اگرچه ادامه نیافت؛ اما اعلام رسمی حضور میدانی یک عضو جدید محور مقاومت در دل هم‌پیمانان آمریکا در خلیج‌فارس بود که در تحولات آینده می‌تواند نقش‌آفرینی کند. در این میان، اخباری نیز از فعال شدن هسته‌های مقاومت در اردن به‌گوش رسید که چندان استمرار نیافت و میدانی نشد. خبری که صهیونیست‌ها را به هراس وجودی سوق داد و می‌تواند در آینده منطقه بسیار تعیین کننده باشد.(۱۸)

 

جمع‌بندی:

آنچه در «طوفان الاقصی» در خصوص «وحدت ساحات» یا «اتحاد میدان‌ها» به منصه‌ ظهور رسید، آغاز این راهبرد توسط گروه‌های مقاومت بود. «طوفان الاقصی» به‌مثابه یک آغاز، موجب شروع این راهبرد وحدت‌بخش و بازدارنده‌ مقاومت شد. این راهبرد، در روزهای نخست خود قرار دارد و «طوفان الاقصی» در آستانه‌ یک‌سالگی‌ خود شاهد رشد و بالندگی این راهبرد در مقایسه با آغاز آن در یک ‌سال قبل است. به نظر می‌رسد این راهبرد، یکی از مظاهر روشنگر‌ آینده‌ منطقه است و استمرار توسعه و رشد آن می‌تواند در بسیاری از تحولات آینده، تعیین کننده باشد.

 

پی‌نوشت:

  1. وحده الساحات.
  2.  معرکه سیف القدس.
  3. ورقه علمیه: معرکه سیف القدس فی المیزان (رمضان ۱۴۴۲هـ – أیار/ مایو ۲۰۲۱)

https://www.alzaytouna.net/2022/04/29/ ورقه- علمیه- معرکه- سیف- القدس- فی- المیزان).

  1.  وحده الساحات أو وحده الجبهات أو محور المقاومه: بین الشعارات والوقائع

https://www.palestine-studies.org/ar/node/1654679#_ftnref1

  1. عن «سیف القدس» و«وحده الساحات».. کیف تُستنزف «إسرائیل»؟

https://www.almayadeen.net/news/politics/ عن- سیف- القدس- ووحده- الساحات- کیف-تستنزف- إسرائیل.

  1.  السید نصرالله: طوفان الأقصى أسس لمرحله تاریخیه جدیده.. وکل الاحتمالات فی جبهتنا مفتوحه

https://www.almanar.com.lb/11179951

  1.  هراسی که «هدهد» حزب‌الله بر تن صهیونیست‌ها نشاند.

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1403/04/03/3109318

  1.  مروری بر مرحله نخست انتقام فواد شکر توسط حزب الله/ قسمت اول.

https://www.tasnimnews.com/fa/media/1403/06/17/3154404

Tracking Maritime Attacks in the Middle East Since 20199 . 9

https://www.washingtoninstitute.org/fa/policy-analysis/rdgyry-hmlat-dryayy-dr-khawrmyanh-az-sal-2019

  1. منبع قبلی.
  2. گام بلند ارتش یمن در محاصره‌ دریایی رژیم صهیونیستی.

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1403/03/09/3094036

  1. صنعاء تکشف امتلاکها أسلحه نوعیه جدیده.

https://yemnews.net/index.php/news/sn-a-tkshf-amtlakha-aslht-nw-yt-jdydt

  1. لمحه عامه: «المقاومه الإسلامیه فی العراق».

https://www.washingtoninstitute.org/ar/policy-analysis/lmht-amt-almqawmt-alaslamyt-fy-alraq

  1. المقاومه الإسلامیه فی العراق تنفذ عملیتین مشترکتین مع القوات المسلحه الیمنیه فی أسدود و فی حیفا

https://www.almanar.com.lb/12098286

  1. فاجأت قوات الاحتلال.. تطور نوعی للمقاومه الفلسطینیه داخل الضفه الغربیه.

https://www.alghad.tv/ فاجأت- قوات- الاحتلال- تطور- نوعی- للمقاوم.

  1. عملیه «المخیمات الصیفیه» فی الضفه الغربیه. نافذه على ممارسات الاحتلال الیومیه.

https://www.noonpost.com/241974/

  1. تنظیم تصنفه البحرین إرهابیا یعلن قصف إیلات الإسرائیلیه.

https://www.aljazeera.net/news/2024/5/3/ سرایا- الأشتر- تعلن- قصف- إیلات- والبحرین

  1. المقاومه العراقیه توسّع الإسناد: الجبهه الأردنیه لیست میته.

https://al-akhbar.com/Palestine/379357

17نوامبر/24

خونخواران یهود در آئینه قرآن و تاریخ – حجه‌الاسلام سیدجواد حسینی

درآمد:

منحرفان قوم یهود و بنی‌اسرائیل به‌دلیل خصیصه‌های ناشایست لجاجت، قدرت‌طلبی، نژادپرستی، پیمان‌شکنی، قساوت و سنگدلی، ثروت‌پرستی و….، همچنین آزار و اذیت و قتل پیامبران الهی، به‌کرات در قرآن کریم مورد سرزنش قرار گرفته‌اند. یهود چون انبیای الهی را مانع رسیدن به اهداف خود می‌دید، با آنها به جنگ بر‌می‌خاست و تا ترور و کشتن ایشان پیش می‌رفت.(۱) این قوم در طول تاریخ، آزارهای فراوانی را در حق مسلمانان روا داشته‌اند و برای نابودی و ممانعت از پیشرفت آخرین دین الهی دست به توطئه‌های فراوان زده‌اند. قرآن کریم هم بیش از هر قومی در باره این قوم سخن گفته و کارشکنی‌های آنها را ذکر و محکوم کرده است.

در ادامه به گوشه‌هایی از خصایص اهریمنی قوم منحرف یهود اشاره می‌شود:

 

 سرزنش و لعن یهودیان در قرآن

پیامبران بسیارى از جانب خداوند براى هدایت و راهنمایى قوم بنی‌اسرائیل مبعوث شدند که همگى در دوران زندگى و رسالت خویش متحمل رنج‏هاى فراوانى شده‏اند تا بتوانند مردم زمان خویش را از خواب غفلت بیدار و متوجه مبدأ هستى و روز جزا و در پرتو عمل به احکام الهى به سعادت و خوشبختى همیشگى نایل کنند. اولین پیامبر بنی‌اسرائیل موسی(ع) وآخرین آنها عیسی(ع) بود و۶۰۰ نبی در فاصله زمانی بین این دو نفر، ابلاغ رسالت کردند. در منابع موجود نام تعداد بسیار اندکی از پیامبران به چشم می‏خورد.(۲)

بنی‌اسرائیل در زمان هر پیامبرى به گونه‏اى نافرمانى و مخالفت خود را ابراز داشته‏اند. صفحات تاریخ گواه گویا و شاهدى بى‏طرف بر این مدعاست. بازماندگان قوم بنى‏اسرائیل در آغاز بعثت نبى مکرم اسلام(ص) چنان سماجتی در دشمنى و عداوت به خرج دادند که قرآن مجید «از آنان با عنوان سرسخت‏ترین دشمن مسلمانان یاد مى‏کند»(۳).

بر اساس مستندات و قرائن فراوان تاریخی، یهود در طول تاریخ با وجود بهره‌مندی از معجزات و الطاف الهی از قبیل رهایى از شرّ فرعون، شکافته شدن دریا، قبول توبه آنان از گوساله‌پرستى، نزول بهترین غذاها، سایه‌بان قرار دادن ابرها و رهبرى معصوم و…، از یاغی‌ترین و سنگدل‏ترین ملت‏ها بودند. قرآن کریم آنان را نکوهش می‌کند و می‌فرماید: «ثُمَّ قَسَت قُلُوبُکُم مِن بَعدِ ذَلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَهِ أَوْ أَشَدُّ قَسوَهً…؛(۴) خداوند در این آیه مى‌فرماید که به ‌دلیل بى‌توجهى شما به این همه نشانه و آیه از روى لجاجت و کینه، دل‌هاى شما را قساوت فراگرفت و سنگدل شدید و اى ‌بسا که دل‌هایتان از سنگ هم سخت‌تر شد.»

همچنین قرآن کریم آنان را به دلیل خیانت و پیمان‌شکنی‌های مکرر، نفرین کرده است: «فَبِمَا نَقْضِهِم مِیثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُم قَاسِیَهً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ…، پس چون پیمان شکستند، آنان را لعنت کردیم و دل‌هایشان را سخت گردانیدیم…»(۵) همواره اهل خیانت بودند: «لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى‌ خائِنَهٍ مِنهُم»(۶)

«قساوت قلب» یکی دیگر از رذایل اخلاقی یهود است که در قرآن به آن اشاره شده، است: «ثُمَّ قَسَت قُلُوبُکُم مِّن بَعدِ ذَلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَهِ أَو أَشَدُّ قَسوَهً …؛ سپس دل‌های شما بعد از این واقعه همچون سنگ یا سخت‌تر شد.»(۷)

 

نافرمان‌ترین و یاغی‌ترین قوم

از منظر قرآن، یهود سرکش‌ترین و یاغی‌ترین قوم است. در هیچ قومی به اندازه یهود، پیغمبر مبعوث نشده و معجزات به وقوع نپیوسته و در عین حال هیچ قومی همانند یهود در برابر پیامبرانشان نافرمانی نکرده است. آنان به لحاظ روحیات اهریمنی خویش همواره به دنبال رسیدن به حکومت و زورگویی به دیگر مردمان زمانه خود بوده‌ و برای رسیدن به این هدف شوم از هیچ عمل ناروایی فروگذار نکرده‌اند. چنانکه هر زمانى بر منطقه‏اى حاکم شده‌اند، با بى‏رحمانه‏ترین شیوه دست به قتل و کشتار زده‌اند.

از نظر یهود هدف وسیله را توجیه می‌کند. آنها وحشی‌گری و خونریزى را از توراتِ تحریف شده گرفته‌اند که در اسفار مختلف از آن سخن به میان آورده است، از جمله اینکه: «…هیچ کسى را زنده نگذارید و به کسى رحم نکنید. همه پیر و جوان دختر و زن و بچه _غیر یهود_ را از بین ببرید.»(۸)

یهودیان که خود را قومی ویژه با جوهره خاص می‌دانند، به دلیل این تعصب افراطی و خودبرتربینی، هیچ‌گاه قادر به سازش و همزیستی با جوامعی که در آن می‌زیستند نبوده‌اند. یهودیان بر این باورند ‌که آنان برترین مردمان و دارای عالی‌ترین و پاک‌ترین نژادند و خداوند آنان را سرآمد همه ملت‌ها قرار داده است. این تخیلات ابلهانه‌ افراطی، موجب غرور و نخوت آنان شده و همین امر، روابط آنان را با دیگران مبتنی بر دشمنی، بهره‌کشی و تحقیر قرار داده است.(۹)

 

نژادپرستی عامل کفر به قرآن

تنها کتاب آسمانی موثق نزد یهودیان افراطی، تورات است و بس؛ آن هم تورات تحریف شده توسط سران منحرف یهود که ادعا داشتند که چون تمام پیامبران از میان بنی‌اسرائیل انتخاب شده‌اند، حاضر به اطاعت از پیامبری غیر از یهود و بنی‌اسرائیل نیستند: «وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ ءَامِنُواْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُواْ نُؤْمِنُ بِمَا أُنزِلَ عَلَینَا وَ یکفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ»(۱۰) و چون به آنان گفته شود: «به آنچه خداوند نازل کرده ایمان آورید» می‌گویند: ما به آنچه بر [پیامبر] خودمان نازل شده، ایمان می‌آوریم و غیر آن را- با آنکه [کاملاً] حق و مؤید همان چیزی است که با آنان است – انکار می‌کنند.

این در حالی‌است که همان‌گونه که اشاره شد، نسبت به پیامبران خود از بنی‌اسرائیل نیز بیشترین ستم‌ها را روا داشتند.

هرگاه پیامبری از جانب خدا به سوی یهود بنی‌اسرائیل مبعوث می‌شد و معارف و احکام الهی را به آنان عرضه می‌کرد، چون آن احکام و معارف بر خلاف میل و هوای نفس آنان بود، از پذیرش حق سرباز می‌زدند و پیامبر الهی را تکذیب می‌کردند. آنان، عده‌ای از انبیای الهی همچون یحیی و زکریا را به قتل رساندند.(۱۱)

قرآن کریم می‌فرماید: «وَ لَقَد ءَاتَینَا مُوسی‌الْکتَابَ وَ قَفَّینَا مِن بَعدِهِ بِالرُّسُلِ وَ ءَاتَینَا عِیسی ابْنَ مَرْیمَ الْبَینَاتِ وَ أَیدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَکلُّمَا جَاءَکمْ رَسُولُ بِمَا لَا تهَوَی أَنفُسُکمُ اسْتَکبرَتُمْ فَفَرِیقًا کذَّبْتُم وَ فَرِیقًا تَقْتُلُون(۱۲): و همانا به موسی کتاب [تورات] را دادیم و پس از او پیامبرانی را از پی یکدیگر فرستادیم و عیسی پسر مریم را معجزه‌های آشکار بخشیدیم و او را با روح‌القدس تأیید کردیم، پس چرا هرگاه پیامبری چیزی را که خوشایند شما نبود برایتان آورد، کبر ورزیدید؟ گروهی را دروغگو خواندید و گروهی را کشتید.»

همچنین خداوند می‌فرماید: «لَقَد أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَأَرْسَلْنَا إِلَیهِم رُسُلًا ۖ کُلَّمَا جَاءَهُم رَسُولٌ بِمَا لَا تَهوَى أَنْفُسُهُم فَرِیقًا کَذَّبُوا وَ فَرِیقًا یَقْتُلُونَ»؛(۱۳) ما از فرزندان اسرائیل سخت پیمان گرفتیم و به سویشان پیامبرانی روانه کردیم. هر بار پیامبری چیزی برخلاف دلخواهشان برایشان آورد، گروهی را تکذیب کردند و گروهی را می‌کشتند.

 

 قوم برگزیده‌ که بقیه مردم را حیوان می‌دانند

صهیونیست‌ها از عمق وجودشان معتقدند که قوم برگزیده هستند. پس حق دارند در قبال دیگران هرکاری که دلشان می‌خواهد انجام دهند. آنان مدعی هستند ما قوم برگزیده‌اند و غیریهودیان را در ردیف حیوانات قرار می‌دهند. یهودیان معتقدند، یهود دو نوع حیوان را در خدمت دارد؛ حیوان چهارپا و حیوان دوپا (انسان‌های غیریهود) سرچشمه این نوع تفکر در مورد انسان‌های غیر یهود در تفکر جبرگرایانه معطوف به آپارتاید یهود است که برگزیدگی و پستی طبع افراد را معطوف به تولد افراد می‌داند. در این نگاه، یهودیان ذاتاً برگزیده آفریده شده‌اند و دیگران هیچ گونه ظرفیتی برای برگزیدگی ندارند. بر همین اساس فلسطینی‌ها بشر محسوب نمی‌شوند که شامل حقوق بشر ‌شوند.(۱۴)

 

 صهیونیست‌ها: خونخواران تاریخ بشریت

از جنایات وحشیانه‌ای که امروز رژیم اشغالگر صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی رقم می‌زند، می‌توان خوی درندگی و وحشی‌گری این قوم را دریافت. صهیونیست‌ها در خونریزی و خونخواری ید طولایی دارند.!

طبق آنچه که در “تلمود” آمده است، نزد یهودیان دو مراسم خونین وجود دارد که خدای یهود “یهوه” را راضی می‌کند. یکی از آنها عید نان‌های آغشته به خون بشری در عید «فصح» یکی از سه عید بزرگ یهودیان است و دیگری مراسم ختنه‌کردن کودکان یهودی که خون آن را خاخام یهودی می‌خورد.(۱۵)

همچنین براساس این آیین، کسانی که به آموزه‌های دین یهود ایمان ندارند، باید آنها را به‌عنوان قربانی به الهه بزرگ یهود تقدیم کرد.(۱۶)

تلمود به یهود چنین دستور می‌دهد: «افراد غیراسرائیلی را بکشید.» همچنین می‌گوید: «‌همان طور که شکافتن شکم ماهی جایز است؛ پاره کردن شکم انسان نیز مانعی ندارد هرچند که این‌کار با “روزه بزرگ” روزهای شنبه مصادف شود.» سپس برای این جنایت ثواب در نظر می‌گیرد و می‌گوید: «هر کسی فرد غیریهودی را بکشد،‌ پاداش او بهشت جاویدان است و در طبقه چهارم سکنی گزیند…»(۱۷)

تا کنون به بیش از ۴۰۰۰ نمونه از قتل و جنایات وحشتناک این قوم در کشورهای مختلف از قبیل مصر، سوریه، لبنان، فرانسه، روسیه، آلمان، اسپانیا، اتریش، سوئیس و…، پی برده شده که در آن نوزادان و کودکانی ربوده شده و پس از قتل به وحشیانه‌ترین روش ممکن (از قبیل ذبح و آویزان کردن و سوراخ کردن ماهرانه‌ نقاط حساس بدن) خون آنان را تا آخرین قطره کشیده و در نهایت اجساد را در تالاب‌ها و رودخانه رها ‌کرده‌اند که قتل را غرق ‌شدن جلوه‌ دهند! مرتکبین و قاتلین این نوزادان و کودکان که به صورت انفرادی و حتی توسط گروه‌های ۱۵ و ۲۰ نفره صورت گرفته، تماماً یهودی بودند که پس از دستگیری و اعتراف به اینکه این جنایت را در راستای اهداف دینی _عید فصیح یهودی_ و آزمایشات پزشکی مرتکب شده‌اند، مجازات و اعدام شده‌اند.

در بسیاری موارد نیز در حالی که تمام شواهد حاکی از دست داشتن یهودیان در جنایات مشابه بوده، به واسطه سرمایه و پول یهودی، بر این جنایات سرپوش گذاشته شده و‌ یا متهمین تبرئه شده‌اند. تمای متهمین در اعترافات خود اذعان کرده‌اند که این جنایات را در راستای اهداف دینی _عید فصح یهودی_ و آزمایشات پزشکی مرتکب شده‌اند.(۱۸)

به‌عنوان نمونه: در سال ۱۹۳۹ در مجله آلمانی شتومر تصویری عجیب منتشر شد. این شماره به موضوع “قربانیان بشری در دین یهود” اختصاص داشت. روی جلد مجله تصویری از یک جنایت وحشتناک به کسی جز یهودیان مربوط نمی‌شد، چاپ شده بود. آنها اطفالی را کشته و خونشان را تا آخرین قطره از بدنشان خارج کرده بودند!(۱۹)

موضوع کشتن انسان‌های غیریهودی باعث شد که دکتر «رفعت مصطفی» از اندیشمندان جهان عرب به گردآوری اطلاعاتی پیرامون این موضوع و تالیف مقاله‌ای مهم در این ‌باره بپردازد. وی می‌گوید: «در ابتدای نگارش این موضوع منصرف شدم و این به سبب ابهام در وقایع و حوادثی بود که موضوع نگارشم را در بر می‌گرفت؛ تا اینکه پس از اندک مدتی به درستی آن پی بردم. با دستیابی به چند کتاب و اسناد و پایگاه‌های اینترنتی توانستم از “قربانیان بشریت” آگاهی یابم. با اتمام نگارش این مقاله افراد زیادی مرا به اینکه در این موضوع مبالغه کرده‌ام متهم کردند؛ اما منابعی را که به آنها استناد کرده بودم برای آنها فرستادم و این باعث شد که قانع شوند.»

«رفعت مصطفی» یهودیان را “خونخواران بشریت” می‌داند و می‌گوید: «شاید شما آن را بیشتر خیالی بدانید تا امری واقعی، اما با ما همراه باشید تا مردمانی را به شما معرفی کنیم که به شایستگی، مستحق این لقب هستند.»(۲۰)

تحقیقات نشان می‌دهند تبعیت یهودیان از تعالیم تحریف ‌شده‌ی دینشان، عامل اساسی در بروز حوادث و جنایت‌هایی است که به آن دچار شده‌اند. در تورات متن صریحی وجود دارد که به این عمل جنایتکارانه اشاره می‌کند. در سفر اشعیاء چنین آمده است: «شما فرزندان معصیت، گناه و قوم دروغ و کذب هستید… در شکاف پناهگاه‌ها و در دره و رودخانه‌ها، دیگران را می‌کشید.» یهودیان بر اساس تعالیمشان و جنایت‌های به یادگار مانده از گذشتگان به کشتن کودکان و گرفتن خونشان و ترکیب این خون با خون روز عید عادت کرده‌اند. مورخ یهودی برنارد لازار (Bernard Lazare) در کتاب خود به نام “یهودستیزی” ضمن تایید و اعتراف به این عمل شنیع و جنایتکارانه، در مقام دفاع، آن را به ساحران یهود در زمان‌های گذشته نسبت داده است!(۲۱)

 

پی‌نوشت‌ها:

  1. بقره۹۱/ و آل­عمران/۱۱۲
  2. https://article.tebyan.net/401194
  3. مائده / ۸۲
  4. بقره / ۷۴
  5. مائده / ۱۳

۶٫همان.

  1. بقره / ۷۴
  2. https://www.aparat.com/v/u35w64i – ر.ک. کتاب مقدس، پیشین، سفر حزقبال، ۹: ۵ – ۶٫
  3. https://rasekhoon.net/article/show/750796
  4. بقره / ۹۱
  5. قویدل، مصطفی، مقاله یهود در قرآن، اینترنت: farsnews.net
  6. بقره/ ۸۷
  7. مائده / ۷۰
  8. https://www.aparat.com/v/049Bx
  9. https://www.aparat.com/v/m32e39b
  10. https://goums.ac.ir/content/20270
  11. https://www.mashreghnews.ir/news/357083
  12. https://www.mashreghnews.ir/news/357083

۱۹٫همان.

  1. https://quran-nategh.blog.ir/1394/01/25 https://goums.ac.ir/printme-41.2097.20270.fa.html

۲۱٫ https://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/01/22/706656

17نوامبر/24

ضرورت توجه بیشتر به حوزه اندیشه‌ای پدیده اربعین – دکتر حسین رویوران (معاون سیاسی جمعیت دفاع از ملت فلسطین)

آنچه مسلم است مراسم اربعین حسینی امروز به یکی از بزرگ‌ترین پدیده‌های اجتماعی در سطح منطقه و جهان و وسیع‌ترین تجمع بشری در کره خاکی تبدیل شده که بیش از بیست میلیون نفر در آن شرکت می‌کنند.

این پدیده مذهبی در طول تاریخِ دور و نزدیک، از چند هزار نفر تجاوز نمی‌کرد و در زمان سلطه صدام حسین و حزب بعث که مشارکت در این مراسم  ممنوع شده بود و شرکت‌کنندگان را اعدام می‌کردند به چند صد نفر تنزل یافت و تقریباً از بین رفت. به عبارت دقیق‌تر زیارت میلیونی اربعین که ۲۱ سال پیش پس از سقوط رژیم جبار بعثی شکل گرفت، پدیده‌ای جدید و در تاریخ عراق و شیعه بی‌سابقه است. تعریف این پدیده در چهارچوب واکنش اجتماعی به ممنوعیت قبلی با واقعیت‌های صحنه هماهنگ نیست، زیرا اگر واکنشی بود، در طول ۲۱ سال گذشته انگیزه‌های آن تحلیل می‌رفت و ریزش پیدا می‌کرد، درحالی که پس از دو دهه همچنان با قدرت، استمرار و همچنان در حال گسترش است و این نشان می‌دهد که رویدادی انفعالی و زود گذر نیست.

امروزه اربعین حسینی به مراسم آئینی محدود نمی‌شود، بلکه بسیاری از شاخص‌های مقاومتی شیعی و اسلامی را دارد و به‌عنوان بخشی از هویت جدید شیعی- امتی پس از انقلاب اسلامی ایران نمایان شده و بیانگر یک خط فکری و رفتار انقلابی فرا مذهبی، فرا قومی و فراملی است.

اربعین امروز یکی از ارکان هویت جدید پیش از ظهور و تجلی وحدت امت انقلابی و مؤمن و نماد جامعه همبسته امام زمانی است که ایثار و جهاد مالی درآن کم‌نظیر است. این ویژگی‌ها تنها در باره دوران ظهور   که در آن فقیر یا نیازمند وجود ندارد، گفته شده است. در اربعین هیچ کسی گرسنه و یا بی‌جا نمی‌ماند وگرما و سرما نمی‌تواند مانع استمرار این مراسم شود. اربعین امروز نه تنها جامعه پس از ظهور را به بهترین شکل برای چند روز جلوی دیدگان بشر قرار داده که باور تحقق این وعده عظیم را تقویت کرده و زمینه تحول برای تحقق آن را نیز فراهم ساخته است.

اربعین امروز بخشی از این هویت دینی و امتی و در منطقه و جهان اسلام در حال گسترش است. هر نگاهی که در رسانه، مطبوعات یا منبر، دور از این واقعیت باشد، نشانه جهل و یا عدم فهم ابعاد این پدیده جدید و یا خدای ناکرده تلاش برای مقابله با آن است.

 

نگاه به اربعین در ایران

با باز شدن مسیر کربلا و با توجه به تاکیداتی که در روایات معصوم«ع» در باره زیارت امام حسین«ع»،  این امام بزرگوار و شهید که محور واقعه کربلا و عاشوراست، شده است، موضوع زیارت اربعین نزد ایرانیان جایگاه خاصی پیدا کرده و هرسال میزان استقبال ایرانیان از اربعین گسترش کمّی یافته است. اما با توجه به نوع انعکاس این پدیده در رسانه‌های ایرانی اعم از صدا و سیما و خبرگزاری‌ها و حتی شبکه‌های اجتماعی، به نظر می‌رسد نگاه عمیقی به فرهنگ زیارت اربعین در این رسانه‌ها شکل نگرفته است.

متاسفانه نگاه رسانه‌های ایران، به‌ویژه رسانه ملی و مطبوعات به مراسم اربعین، نگاهی مبتنی بر فهم عمیق اربعین و نسبت آن با انقلاب اسلامی و ظهور نیست. بخش‌های خبری صدا و سیما در این ایام عمدتاً نگاهی آماری به این رویداد عظیم دارند و اقدامات تدارکاتی را که برای زوار فراهم می‌شود، منعکس و برنامه‌های آئینی مرسوم را پخش می‌کنند. وزارت کشور مرجع اعلام آمار و شلوغی یا خلوتی نقاط مرزی شده و سازمان حج و زیارت نیز بحث ثبت‌نام در سامانه سماح (گرفتن صد هزار تومان از هر زائر) را دنبال و این مناسبت را به یک نان‌دانی تبدیل کرده و بانک مرکزی چگونگی پرداخت ارز توسط بانک‌ها را مکرراً اعلام می‌کند.

هدف از تشکیل ده‌ها ستاد اربعین در نهادهای مختلف تولید محتوای فاخر و تحلیل‌های عمیق از تاثیر این پدیده در آینده سیاسی منطقه و جهان نیست، بلکه رسیدگی به مسائل تدارکاتی و خدماتی است که در عین اهمیت، همه اولویت‌ها را شامل نمی‌شود.

این رفتارهای تکراری هر ساله نشان می‌دهند که کُنه پدیده جدید در زیارت اربعین همچنان برای نهادهای رسمی ملی مجهول است و جهل در باره فرآیند هویت‌سازی کنونی و اهمیت سیاسی و تمدنی آن نشان می‌دهد که شرایط کنونی جامعه ما و ناهنجاری‌های موجود، محصول چه شرایط و کدام عوامل است.

بی‌توجهی به حوزه فکری و نهادینه‌سازی فرهنگ اربعین در سطوح اندیشه‌ای و غفلت از حوزه مغز افزاری و نرم‌افزاری اربعین و برعکس بازتاب حداکثری حوزه سخت‌افزاری آن موجب شده است تا شاهد برخی تلاش‌ها از سوی دشمنان امت اسلامی و ضد نظام اسلامی در تخطئه فرهنگ اربعین از یک ‌سو و دور کردن  زوار اربعین از حوزه اندیشه‌ای باشیم که هر ساله در آستانه اربعین آغاز می‌شود و تا مدتی پس از اربعین ادامه می‌یابد.

شاخص‌های این قصور را می‌توان در برخی از شعارهایی نوشته شده بر پشت کوله‌پشتی‌ها (که خود به نمادی از راه‌پیمایی اربعین تبدیل شده‌اند) مشاهده کرد. شعارهایی مانند؛ «ما فقط برای امام حسین«ع»  آمده‌ایم» و یا «امام حسین«ع» را سیاسی نکنید» و یا «امام حسین«ع» را از ما نگیرید».

این جوانان پر احساس که عاشق شهید کربلا‌ هستند، تنها به یک وجه امام معصوم«ع» توجه داده شده‌اند و آن‌هم وجه اشک و آه و دعاست، اما از وجه دیگر امام که تماماً سیاسی است و شاید بتوان گفت کمال ایمان است، غافل مانده‌اند. قیام امام حسین «ع» قیام علیه ظلم است و ایشان و یارانشان شهید امر معروف و جهاد با منکرند.

نکته دیگری که باید در حوزه اندیشه‌ای جامعه به آن پرداخت، این است که اگر انقلاب اسلامی، نظام اسلامی و خون‌هایی که پای این نظام و ایران ریخته شد، نبود، شاید این مسیر و این پدیده هرگز متولد نمی‌شد. اربعین هرگز از پدیده انقلاب اسلامی و ایران جدا نیست و بیداری اندیشه‌ای یک ضرورت و تکلیف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حج و زیارت، ستاد‌های مرتبط با اربعین و نیز رسانه‌هاست. غفلت از این مهم و تمرکز صرف و بیش از حد بر حوزه سخت‌افزاری اربعین فرصت‌هایی را برای دشمنان اربعین ایحاد می‌کند تا آن را به یک حرکت بی‌محتوا تبدیل کنند.

قریب یک سال است که جنگی ظالمانه در فلسطین و در باریکه تحت محاصره غزه در جریان است. تردیدی نیست که غزه امروز مصداقی از کربلای مکرر و عاشورای هر روز است. لذا توجه به این ظلم آشکار نیز باید مکرر و روزانه باشد. یادآوری این فاجعه در اربعین حسینی که بزرگ‌ترین تجمع جهانی طی دست‌کم پانزده روز است، می‌بایست بسیار پررنگ باشد. البته در اربعین امسال نسبت به سال‌های گذشته موضوع فلسطین با توجه به عملیات «طوفان الاقصی» پررنگ‌تر بود، اما در حوزه رسانه‌ای توجه به فلسطین در اربعین بسیار کمرنگ بود.

این درحالی است که امروزه یکی از شاخصه‌های بیداری اندیشه و یا روشنفکری در بسیاری از کشورهای جهان وخصوصاً غرب، حمایت از قضیه فلسطین و مخالفت با اسرائیل است. لذا انتظاری طبیعی است که سازمان‌ها و اشخاصی که در حوزه مدیریت فکری و تنویر افکار عمومی جامعه فعالند، به این امر مهم توجه ویژه داشته باشند.

 

جمع‌بندی

  اربعین امسال نیز گذشت و یک فرصت طلایی دیگر هم بدون بهره‌برداری صحیح و مبتنی بر فهم عمیق از دست رفت؛ اما فرصت برای سال‌های آینده همچنان باقی است. به نظر می‌رسد ضرورت دارد که همه نهادها خود را در قبال اربعین بازتعریف و بر اساس تخصصشان، از حالا نقش مناسبی را برای خود تعریف کنند.

معقول نیست که همه نهادها به‌عنوان تدارکاتچی عمل کنند. کاری که شهرداری‌ها در حفظ بهداشت و نظافت انجام می‌دهند و تامین بخشی از آب و خوراک زائران توسط موکب‌داران ایرانی لازم و حضور پزشکان ایرانی برای سلامتی زوار یک وظیفه است و همه باید در تامین این تدارکات کمک کنند تا نیازهای مادی زائران حتما تامین شود، اما نهادهای فکری مانند حج و زیارت، صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه‌های علمیه به جای کارهای موازی تدارکاتی باید به تأمین محتوای فاخر فکری بپردازند و این پدیده هویتی را برای بازسازی هویت اجتماعی مغتنم بدانند و فرایند ایمان و فرهنگ ظهور را در کشور تقویت کنند.

شرایط امروز اجتماعی نسل جدید نشانه  انجام قصوری بزرگ از سوی نهادهای فعال فکری، چه در فهم بسیاری از تحولات و چه در به کار بستن آنها در جهت تقویت ایمان و التزام دینی در جامعه است. امروز جامعه ایران الگویی برای بسیاری از کشورهای منطقه است و هر قصوری در حفظ جامعه متاسفانه جامعه همراه بیرونی را نیز مآیوس می‌کند و در چنین شرایطی نظام باید هزینه مضاعفی را بابت این قصور بپردازد.

17نوامبر/24

رازگشایی از اربعین حسینی – حجه‌الاسلام والمسلمین غلام‌نبی گلستانی

درآمد:

قال رسول‌الله(ص): «إنّ لِرَبِّکُم فی أیّامِ دَهرِکُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ لَعَلَّهُ أن یُصِیبَکُم نَفحَهٌ مِنها فلا تَشقَونَ بَعدَها أبدا؛ همانا از سوى پروردگار شما در طول عمرتان نسیم‌هایى مى‌وزد، پس خود را در معرض آنها قرار دهید، باشد که نسیمى از آن نفحات به شما بوزد و زان پس هرگز به شقاوت نیفتید.»(۱).

گفت پیغمبر که نَفحَت‌های حق

اندر این ایام می‌آرد سبق

گوش و هش دارید این اوقات را

در ربایید این چنین نفحات را(۲)

سیر و سفر به‌ویژه سفرهای زیارتی ریشه در اعمال فطرت آدمیان و رهنمود تاریخ پیامبران دارد. سفرها و هجرت‌ها و گرایش‌های فردی و گروهی با انگیزه‌های علمی، تجاری، جهادی و زیارتی و عبادتی پیشینه‌ای دراز و ابعاد گسترده‌ای دارد.

از آن روزی که بشر پا به کره خاکی نهاد، موجودی مهاجر و سیّاح و جهانگرد بود. سفرهای زیارتی و دسته‌جمعی دستاوردهای بسیار فزون‌تر و گرانبهاتر از گردش‌های علمی و تورهای تفریحی و سفرهای تجاری و سیاسی دارد.

سفرهای زیارتی اقدامی عبادی، معنوی و به انگیزه تقرّب به آستان قدس ربوبی و حضور در محضر و مزار انسان‌های نمونه تاریخ است. سفرهای زیارتی آمیزه‌ای از عشق ملکوتی و تکریم و احترام به پاسداران ارزش‌ها و شستشوی غبار غفلت و گناه و پناهندگی انسان به پایگاه‌های امن الهی و مشاهد و مراقد برکت‌آفرین اولیای الهی است.

زیارت یکی از سازنده‌ترین برنامه‌های تربیتی مکتب ما و تقدیر و احترام به پاکی‌ها، فضیلت‌ها، مجاهدت‌ها، الهام گرفتن از اولیای دین، پاک ساختن روح و جان از هرگونه آلودگی‌هاست. نجف، کوثر فیاض ولایت، کربلا، کعبه دل‌ها و جان‌ها، کاظمین، کوی الهام‌بخش صبر و مقاومت، سامّرا مایه سرور و روشنی‌بخش دیده همه چشم‌انتظاران ظهور آخرین ذخیره الهی است.

اکنون که پس از سال‌ها محرومیت و حدود نیم قرن مسدود بودن، راه زیارت شش تن از انوار پاک الهی و پیشوایان معصوم در سرزمین عراق و نیز امکان زیارت و تجدید عهد بارگاه علوی و پایگاه حسینی و سرزمین‌های مقدس کاظمین و سامرا و ده‌ها مرقد و آستان مقدس امامزادگان و عارفان و عالمان بزرگ و مجاهدان تاریخ اسلام فراهم شده و خداوند زمینه زیارت از نزدیک را فراهم ساخته است، شایسته است از این سفرها بهتر و بیشتر بهره ببریم و زیارت را با معرفت و محبت بیشتر قرین سازیم و از راز و رمز جایگاه قدس آنان آگاه شویم.

 

جایگاه اربعین

اربعین وعده‌گاه عاشقان اباعبدالله الحسین(ع)، امام انسانیت و عشق است که افراد مختلفی را از سراسر جهان در کنار مزار ایشان گرد می‌آورد تا به‌رغم اختلافات نژادی، مذهبی و جغرافیایی، جمعیتی کثیر، با صفا و صمیمیت و دوستی، در جوار آن یک زندگی مسالمت‌آمیز را تجربه ‌کنند.

پس از سقوط حکومت بعثی در عراق، اربعین تبدیل به یک انقلاب بزرگ و حماسه‌ای به یادماندنی و در سال‌های اخیر تبدیل به یک حرکت تکاملی و نهضت بزرگ جهانی و حماسه‌ای بین‌المللی شده است، چنانکه حدود ۹۰ کشور با ترکیبی از شیعیان، اهل‌سنت، مسیحیان، یهودیان، هندوها و حتی لائیک‌ها در حرکتی شگفت‌آور با جمعیتی چند میلیونی مرکب از ملیت‌ها و مذاهب‌ مختلف، حول محور یک امام، یک انسان کامل و با حالتی آمیخته با تحسین و تقدیس به زیارت اباعبدالله(ع) می‌آیند و هیچ عامل و قدرتی نمی‌تواند مانع تجمع این سیل مردمی شود.

 

 

 

 

از این‌‌رو امروز اربعین حسینی از جهات مختلف مورد بحث و گفتگو است. به تعبیر آیت‌الله معرفت، اربعین یکی از پربحث‌ترین واقعه «طف» است که از جوانب مختلف مورد تحقیق و بررسی پژوهشگران قرار گرفته است. تا کنون آثار و دستاوردهای گرانبهایی در این زمینه ارائه شده‌اند و در طول زمان پژوهش‌های ارزنده‌تر و جامع‌تر و کامل‌تری توسط پژوهشگران سختکوش عرضه خواهند شد.(۳)

هر سال به هنگام فرارسیدن ماه صفر و تجدید خاطره و یاد سیدالشهدا(ع) در روز اربعین، افراد مختلفی از بزرگان در باره روز اربعین به رشته تحریر در می آورند و من هم به خاطر اهمیت این واقعه بر آن شدم تا بحث کوتاهی را در این باره مطرح کنم.

تردیدی نیست که پس از شهادت امام حسین(ع) تأثیرگذاری امام سجاد«ع» و حضرت زینب کبری«س» در تداوم نهضت اربعین، فکر و ذهن پژوهشگران و کاوشگران را به خود مشغول داشته است. باید گفت آغازگر حرکت حماسی اربعین، زینب کبری«س» عقیله بنی‌هاشم است. هنگامی که امام حسین«ع» و همراهان باوفای ایشان در کربلا به شهادت رسیدند و بازماندگان به اسارت گرفته و به دربار سلطان ستم‌پیشۀ بی‌ریشه، یزید آورده شدند، زینب کبری«س» با قدرت و صلابت وی را تحقیر و مژده تاریخی خود را چنین مطرح کرد: «فوالله لا تمحو ذِکرَنا، ولا تُمیت وحیَنا»(۴) یزید! من به تو به چشم حقارت می‌نگرم. به خدا سوگند وحی و نیز یاد ما محو شدنی نیست.» و خطاب به لشکریان یزید می‌فرماید: «شما توانی بیش از نابودی جسم من ندارید. مرا به شهادت هم که برسانید، یاد و نام مرا نمی‌توانید به فراموشی بسپارید.»

اربعین عامل قدرتمندی است که افراد مختلف را برمی‌انگیزد تا ده‌ها و صدها کیلومتر راه‌ را با میل و اصرار خود بپیمایند و حول یک شخصیت مقدس و رهبر الهی و آسمانی گرد هم آیند. حرکت از وطن تا مرقد حسین(ع) و از نجف تا کربلا در اربعین واجد این هنر شگفت‌انگیز است تا میلیون‌ها تن را در یک تجمع بزرگ، سیل‌آسا به هم بپیوندد و شرکت‌کنندگان در آن با روحی واحد و مشترک و انسانی به سوی یک هدف روان گردند. قرآن از این روح مشترک انسانی با واژه فطرت و گاه با نفخه رحمانی و نفخت فیه من روحی(۵)

 

 

 

فطرتی که مادر همه معارف اسلامی است، یاد می‌کند: «‌فَأَقِم وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ‌اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکثَرَالنَّاسِ لَا یَعلَمُون(۶): توجه خود را پایدار و استوار گردان و به سوی دین در حالی که گرایش به اعتدال و میانه‌روی و حق و حقیقت داری بر تو باد به فطرت الهی، مراقب و ملازم فطرت باش و بکوش که از فطرت خودت جدا نشوی و دور نیفتی.»

به فرموده شهید مطهری: «فطرت صرفاً یک موضوع نظری صرف و به قول امروزی‌ها ذهنی محض نیست، بلکه جهان‌بینی اسلامی و آنچه مربوط به شناخت انسان است بر آن متکی و بلکه بالاتر، اساس مکتب و ایدئولوژی اسلامی است که بدون شناخت فطرت امکان‌پذیر نیست، زیرا فطرت در جزء جزء ایدئولوژی اسلامی نهفته است. از نظر من مادر همه معارف، فطرت است. تا مسئله فطرت روشن نشود معارف اسلامی و فرهنگ خاص دینی درست شناخته نمی‌شود.»(۷)

در عبارات امام حسن عسکری(ع) زیارت امام در اربعین یکی از علامات پنجگانه مؤمن و بلکه یک عهدنامه و پیمان است بین ما و امام حسین(ع) و بین ما و امام زمان(عج) و هر چه اربعین باشکوه‌تر برگزار شود، آمادگی برای ظهور امام زمان(عج) بهتر صورت می‌گیرد.

راه‌پیمایی اربعین یکی از عالی‌ترین جلوه‌های بصیرت در باره دین خدا و اهل‌بیت(ع) است. اربعین مظهر آزادی،‌ اراده و آزادی‌خواهی همه مردم جهان و حماسه‌ای کم‌نظیر و بلکه بی‌نظیر است که ده‌ها و صدها مانع از موانع ظهور امام زمان(عج) را برطرف می‌کند. مردم در زیارت اربعین به مرحله‌ای از کمال می‌رسند که دیگران را بر خود ترجیح می‌دهند و مصداق بارز آیه؛ «وَیُؤثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِم وَلَو کَانَ بِهِم خَصَاصَهٌ»(۸) می‌شوند.

زیارت و راه‌پیمایی اربعین این قدرت را دارد که عطر وفاداری و همدلی را نه تنها در بین شیعیان که در بین مسلمانان و همه مردم جهان بپراکند. راه‌پیمایی اربعین نمایشی کم‌نظیر و واجد همه کمالات است. فضای این راه‌پیمایی آکنده از عشق و فداکاری است و اشک و لبخند، غم و شادی، وحدت و همدلی، صفا و صمیمیت، حماسه و معنویت، امید و طراوت در آن توأمان دیده می‌شود.

 

 

 

فداکاری و عشق و ایثاری که در هنگام اربعین در بین مردم در عراق به چشم می‌خورد، نمادی از اخلاق در دوران حکومت امام زمانی است. در زیارت اربعین خطاب به امام حسین(ع) عرض می‌کنیم: «وَ نُصرَتِی لَکُم مُعَدَّهٌ»(۹) یاری من برای شما اهل‌بیت(ع) آماده است؛ یعنی من برای خدمت در این حرکت حزب‌اللهی هرگونه آمادگی‌ای را دارم و پیمان می‌بندم که در حزب‌الله که همان حزب اهل‌بیت(ع) است ثبت‌نام کنم.

اربعین یک حرکت بزرگ فرهنگی و جهانی علیه فرهنگ غرب و همه مستکبران عالم است.

اربعین حرکتی بزرگ، سترگ و عظیم و کم‌نظیر است که دشمنان بشریت و صلح جهانی را به وحشت انداخته است.

 

حسین(ع) نماد اربعین

پیامبر(ص) در باره امام حسین(ع) می‌فرماید: «براى شهادت حسین(ع) حرارت و گرمایى در دل‌هاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى‌شود.»

برای زیارت حسین(ع) در گذشته تاریخ – به‌ویژه در زمان متوکل عباسی – دست و پا و چشم می‌دادند. با آنکه خوف ضرر و احتمال آن، رافع بسیاری از احکام است، ولی در زیارت سیدالشهدا(ع) خصوصیتی است که احتمال ضرر، رافع استحباب زیارت نیست و حتی در برخی از روایات می‌بینیم که در این‌گونه موارد حتی با احتمال ضرر و غلبه ترس بر دل‌ها، مردم را به این کار ترغیب شده‌اند.(۱۰)

امام صادق(ع) فرمود: «من‌خاف لخوفنا اظله‌الله فی‌ظل عرشه، وکان محدثه‌الحسین علیه‌السلام تحت‌عرشه…»؛ هر‌کس به خاطر ما به ترس افتد، خداوند او را در زیر سایه عرش پناه دهد و هم‌سخن با او در زیر عرش حسین(ع) خواهد بود.(۱۱)

 

 

 

و امام باقر(ع) در این‌زمینه ‌فرمود: «میزان ثواب قبر حسین(ع) به اندازه ترس است و هر کس با ترس به زیارت قبر او برود، خداوند ترس او را در روز قیامت خواهد ریخت و در پناه الهی قرار می‌گیرد و آمرزیده خواهد شد.(۱۲)

شواهد تاریخی نشان می‌دهند که شیعیان و دوستداران اهل‌بیت(ع) در راه زیارت سیدالشهدا از خود رشادت و جانبازی بسیار نشان دادند و حتی برای توفیق زیارت، اعضا و جوارح خود را تقدیم کردند.

امام حسین(ع) تجلی و تبلور کامل همه خوبی‌ها و زیبایی‌ها و معشوق اصلی و حقیقی انسان‌هاست. او والاترین و کامل‌ترین مرتبه عشق انسان به خدا را به نمایش‌گذاشت و در فرازهایی از دعای عرفه ‌فرمود: «إِلَهِی وَ رَبِّی مَن‌لِی غَیرُک»: خدایا من غیر از تو کسی را ندارم، وَاِلی غَیرِکَ فَلا تَکِلنی؛ هرگز مباد مرا به غیر خودت واگذاری. «وَ أقِمنِی بِصِدقِ الْعُبُودِیَّهِ بَیْنَ یَدَیک»: مرا در پیشگاه خودت به راستی در نیایش وادار .

و در فرازی بلند فرمود: «خدایا آن که تو را از دست داد و گم کرد چه یافته است و آن که تو را یافت چه‌چیزی را از دست داده است.»(۱۳)

او همه چیز خود را فدای معشوق مشترک انسان‌ها کرد تا راه و رسم عاشقی به‌خدا را به همگان بیاموزد. او الگو و راهبر انسان‌های عالم است: «لکم فِیَّ اسوه».او با شهادت خویش بزرگ‌ترین درس انسانیت یعنی عشق به خالق انسان‌ها را به همگان آموخت.

این همه تأکیدی که امام معصوم(ع) بر مانایی اربعین داشتند، برای حفظ وحدت و قدرت و جاودانی اسلام بود. آنان اربعین را میعادگاه عاشقان صلح و دوستی قرار دادند تا مردم از سراسر جهان در جوار بارگاه  امام انسانیت با شور و عشق گرد هم آیند و همراه با حسین(ع) فریاد بلند اربعین یعنی عدالت‌خواهی و صلح‌طلبی را سر دهند.

امام رضا(ع) در سخنی به بلندای ابدیت فرمود: «مَن زارَ قَبْرَالْحُسَیْنِ علیه السلام بِشَطِّ الْفُراتِ کانَ کَمَـن زارَاللّه َ»: هر کس زیارت اباعبدالله الحسین(ع) را در کنار فرات دریابد، همانند کسی است که توفیق زیارت خدا را در عرش یافته است.(۱۴)

 

 

و امام صادق(ع) فرمود: «من اتی قبر‌الحسین علیه‌السلام عارفا بحقه‌کتبه‌الله عز و جل فی‌اعلی علییّن؛ (۱۵) کسی که زیارت حسین(ع) را دریابد در حالی که عارف به حق او باشد، در بالاترین و والاترین جایگاه‌ها قرار دارد.»

اینک شاهدیم که شمارش معکوس نابودی ظلم و ستم و فساد جهانی و اتحاد و دوران صلح و آشتی جهانی مردم در پرتو اربعین حسینی و مژده تحقق آیه شریفه آغاز شده است: «هُوَالَّذی أَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدى وَدینِ الحَقِّ لِیُظهِرَهُ عَلَى‌الدّینِ کُلِّهِ وَلَوکَرِهَ المُشرِکونَ؛ اوست خدایی که رسول خود را به هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان عالم تسلط و برتری دهد، هر چند مشرکان ناراضی و مخالف باشند.(۱۶)

اربعین حسینی نماد کوچکی است از حکومت موعود آخرالزمانی و نمایش قدرت الهی و تبلور بهترین خلق و خوی دوران مهدوی و نشانه ظهور موعود همه ادیان و همه انسان‌های روی زمین.

ان‌شاءالله

 

پی‌نوشت‌ها:

  1. محجه البیضا، ملامحسن فیض کاشانی

۲٫مولانا

۳٫اربعین حسینی محمدامین پورامینی، مقدمه آیت‌الله معرفت

  1. بهارالانوار علامه مجلسی ۴۵ / ۳۴

۵٫حجر ۲۹

۶٫سوره مبارکه روم / ۳۰

۷٫فطرت و تربیت شهید مطهری ص. ۱۲ انتشارات صدرا

۸٫حشر/ بخشی از آیه ۸

۹٫زیارت اربعین – مفاتیح‌الجنان شیخ‌عباس قمی

۱۰٫اربعین حسینی، محمد امین پورامینی ص. ۱۶

۱۱٫کامل الزیارات، ابن قولویه، ص. ۱۲۶

۱۲٫همان ص. ۱۲۷

  1. مفاتیح‌الجنان، شیخ عباس قمی زیارت عرفه امام حسین

۱۴٫مستدرک الوسائل، ج.۱۰، ص.۲۵۰؛ به نقل از کامل

  1. من لا یحضره الفقیه، ج. ۲، ص .۵۸۱

۱۶٫ توبه / ۳۳

17نوامبر/24

اذا غاب سید، قام سید آخر – دکتر مجید صفاتاج

شهادت اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین(حماس)، قهرمان مقاومت ضد اشغالگری و نماد مقاومت فلسطین علیه رژیم منحوس و غاصب و کودک‌کش صهیونیستی، با توسل به عملیات تروریستی در سحرگاه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ در پایتخت محور مقاومت (تهران)، بار دیگر صدای آزادی‌خواهان را به گوش جهانیان رساند و عمق جنایات رژیم تروریستی و اشغالگر قدس را برملا کرد و سند دیگری شد بر زبونی باند جنایتکار تل‌آویو، از کشتار زنان، کودکان و سالخوردگان فلسطینی و زیر پا گذاشتن حقوق بشر تا نقض حریم حقوقی و قوانین بین‌المللی کشورها در ترور رهبران محبوب ملت‌ها.

 

الف. شخصیت فرهنگی و علمی و مبارزاتی شهید اسماعیل هنیه

اسماعیل عبدالسلام احمد هنیه، ملقب به ابوالعبد، در تاریخ در ۲۹ ژانویه ۱۹۶۳ در اردوگاه الشاطی در غزه به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس سازمان آنروا (وابسته به سازمان ملل متحد) در اردوگاه الشاطی در غزه و تحصیلات دبیرستان در دانشسرای دینی الازهر در غزه گذراند. تحصیل آکادمیک او لیسانس زبان عربی از دانشکده تربیت دانشگاه اسلامی غزه بود.

در تاریخ ۱۹۹۱ میلادی (۱۳۷۰ شمسی) همراه با تعدادی از مبارزان و رهبران مقاومت فلسطین به منطقه مرج الزهور در جنوب لبنان تبعید شد. وی پس از پایان تحصیلات تا پیش از ریاست دفتر سیاسی حماس، فعالیت‌ها و سمت‌های ذیل الذکر را به عهده داشت:

*دبیر پیشین هیئت امنای دانشگاه اسلامی غزه؛

*مسئول پیشین امور اداری دانشگاه اسلامی غزه؛

*مدیر سابق علمی سابق دانشگاه اسلامی غزه؛

*عضو سابق هیئت امنای دانشگاه اسلامی غزه؛

*عضو کمیته عالی گفتگوی حماس با سایر گروه‌های فلسطینی و تشکیلات خودگردان؛

*عضو کمیته عالی پیگیری انتفاضه به نمایندگی از حماس؛

*رئیس دفتر شیخ احمد یاسین رهبر شهید جنبش حماس؛

* عضو رهبری سیاسی جنبش حماس؛

*عضو سابق هیئت مدیره جمعیت اسلامی غزه؛

*رئیس باشگاه جمعیت اسلامی غزه به مدت ۱۰ سال؛

*منتخب مجلس ملی فلسطین؛

*منتحب به‌عنوان نایب رئیس دفتر سیاسی حماس و رئیس آن در غزه؛

*منتخب  به‌عنوان نخست‌وزیر تشکیلات خودگردان فلسطین پس از سال ۲۰۰۶ میلادی که حماس کنترل نوار غزه را به عهده گرفت.

* منتخب به‌عنوان رئیس دفتر سیاسی حماس پس از خالد مشعل تا زمان شهادت.

 

ب. زمان و مکان اجرای ترور

ترور شهید اسماعیل هنیه در زمان و مکان و  شرایطی انجام شد که بحران غزه به یک جنگ منطقه‌ای تمام عیار تبدیل شده بود؛ زیرا رژیم صهیونیستی با اجرای این عملیات، چند ساعت پس از عملیات تروریستی در بیروت علیه فرمانده مقامت اسلامی لبنان، همه خطوط قرمز را زیر پا گذاشت و عملا ً اوضاع را به سمت جنگی فراگیر با کل محور مقاومت سوق داد.

در این راستا حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در پیامی ضمن تسلیت شهادت این رهبر شجاع و مجاهد برجسته به امت اسلامی و جبهه مقاومت و ملت سرافراز فلسطین تأکید کردند:

«رهبر شجاع و مجاهد برجسته‌ فلسطینی، جناب آقای اسماعیل هنیه در سحرگاه دیشب به لقاء‌الله پیوست و جبهه‌ عظیم مقاومت عزادار شد. رژیم صهیونیستی جنایتکار و تروریست، میهمان عزیز ما را در خانه‌ ما به شهادت رساند و ما را داغدار کرد، ولی زمینه‌ مجازاتی سخت را نیز برای خود فراهم ساخت .»

تقریباً بیشتر کشورهای جهان و تمام جریان‌های مقاومت، این ترور را محکوم کردند و نسبت به عواقب احتمالی آن هشدار دادند. حتی کاخ سفید در اولین واکنش خود نسبت به ترور شهید اسماعیل هنیه – هرچند  این عملیات بدون پوشش و حمایت آمریکا ممکن نبود – اعلام کرد: «ترور در ایران و لبنان، خاورمیانه را به یک جنگ منطقه‌ای نزدیک می‌کند.»

شهید هنیه سال‌ها جان گرامی‌اش را در میدان مبارزه‌ای شرافتمندانه بر سردست گرفته و آماده‌ شهادت بود و فرزندان و کسان خود را در این راه تقدیم کرده بود. او از شهید شدن در راه خدا و نجات بندگان خدا باک نداشت، ولی ما در این حادثه‌ تلخ و سخت که در حریم جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است، خونخواهی او را وظیفه‌ خود می‌دانیم.

 

ج. شروع عملیات روانی در کنار عملیات تروریستی

با توجه به اینکه شهادت اسماعیل هنیه موجب همبستگی اضلاع محور مقاومت برای تسریع نابودی رژیم خونخوار صهیونیستی خواهد شد؛ لذا این رژیم با کمک عوامل مزدور داخلی و رسانه‌ای خود، عملیات روانی را شروع کرده است. ادامه این مبحث در باره این رویکرد است.

۱. با توجه به آغاز به کار رسمی ریاست جمهوری اسلامی جدید، بازوهای رسانه‌ای خائن صهیونیست‌ها در منطقه به دنبال القای روایت همدستی ایران با رژیم صهیونیستی در خصوص مقاومت فلسطین هستند تا ملت‌های منطقه را به ایران بی‌اعتماد کنند.

  1. رسانه‌های صهیونیستی و عوامل نفوذی آنان در فضای مجازی در راستای ممانعت از اوج‌گیری حس انتقام از رژیم جلاد و کودک‌کش صهیونیستی در ملت ایران، اقدام به اختلاف‌افکنی داخلی و گرفتن انگشت اتهام به سوی رئیس جمهور منتخب و جریان متبوع او کرد، در حالی که در زمان ترور شهید اسماعیل هنیه، همچنان مسئولین و وزرای دولت سابق حاکم بودند و دولت جدید اساساً هنوز مستقر نشده بود.
  2. همچون برهه‌های مختلف عملیات صهیونیست‌ها علیه مقاومت، این بار هم منافقین به‌عنوان بازوی عملیات روانی صهیونیست‌ها دست به کار شدند تا با انتشار شایعات و دروغ‌ها، به جای تمرکز محکومیت‌ها علیه صهیونیست‌ها، کشور را دچار نزاع‌های لفظی داخلی کنند.

این ادعاها برای باورپذیری و نزاع بیشتر در پوشش اکانت‌های ظاهراً انقلابی، اما در واقع با عقبه نفاق مطرح شدهاند.

۴. خود تحقیری و خط تخریب نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، به‌ویژه‌ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، خواست رژیم منحوس صهیونیستی و آمریکای جنایتکار است. بر این مبنا تعدادی از اکانت‌های جعلی با ظاهر و پوشش انقلابی پس از ترور شهید اسماعیل هنیه، با اعلام خبر ترور شهید هنیه در تهران، دولت آقای پزشکیان را در این زمینه سرزنش کردند و بیش از هرچیزی تمرکز را به تشدید شایعات در داخل و انتقام‌جویی علیه نهادهای انقلابی اختصاص دادند.

 

هـ. جزئیات جدیدی از نحوه ترور اسماعیل هنیه

خالد قدومی، نماینده جنبش حماس در تهران در گفتگویی به بیان جزئیاتی از ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس توسط رژیم صهیونیستی اسرائیل پرداخت. وی در این‌باره گفت:

«جزئیات شامل مشاهدات شخصی بنده و گزارش رسمی از طرف سپاه است. این ترور ناجوانمردانه با موشک کوتاه برد و سر انفجاری ۷ کیلوگرمی اتفاق افتاده است. آن شب داخل اتاق رفتم و پیکر شهید هنیه را دیدم. در آنجا بر اساس مشاهدات عینی مشخص بود که دیوارهای این اتاق به سمت داخل منهدم شده است.

بر اساس مشاهدات بنده، بین گزارش‌هایی که دیدم، شنیدم و خواندم، گزارش‌های سپاه منطقی‌تر بود. وسیم ابوشعبان محافظ شهید هنیه در اتاق دیگری بود. به‌محض اینکه پنجره‌ها شکست و دیوارها آوار شد، پیکرش روی آوار قرار گرفت. البته قرار است بعد از تحقیقات توسط کمیته‌های مشترک جمهوری اسلامی ایران و مقاومت جزئیات این رخداد به مردم توضیح داده شود.»

وی همچنین اظهار داشت:

«در مورد این جزئیات و تفصیل اینکه پیکر آقای هنیه چه‌طور بوده مناسب نیست خیلی صحبت کنم. بدن حاج آقا هدف قرار داده شده بود. چیزی که پرتاب شده بود اثرش از بالا به پایین بود. من در طبقه دوم بودم. سرویس بهداشتی واحدی هم که من داخلش بودم خراب شد. اگر انفجار می‌بود از پایین به سمت بالا می‌رفت؛ اما از بالا به پایین آمد. اتاق‌هایی هم که در کنار اتاق شهید هنیه بودند، تخریب شدند. محافظ ایشان وسیم ابوشعبان همراهشان بود. وسیم در ساختمان منتظر بود. من هم منتظر بودم تا شهید هنیه از مراسم ضیافت شام ریاست جمهوری بیایند. دیر شده بود و بچه‌های حراست خسته شده بودند. به وسیم گفتند: چند ساعت به صبح مانده است. شما می‌توانی بمانی؟، وسیم هم گفت: لبیک. می‌مانم. در واقع قسمتش چنین بود که بیاید، بماند و شهید بشود.»

هنیه در آخرین دیدارش با رهبر معظم انقلاب درباره شهدا صحبت کرد. آخرین جمله‌ای که هنیه به حضرت آقا گفت شعر عربی اذا غاب سید قام سید آخر بود. بعد هم از آقا خداحافظی کرد.

حاج اسماعیل هنیه در آن شب بعد از نماز مغرب و عشاء که خبر حمله به ضاحیه بیروت و فواد شکر آمد با دوستانش در باره شهادت صحبت کرد و گفت: «آرزوی مجاهد چه باید باشد؟ یا پیروز یا شهید می‌شود. خدا کند من هم شهید بشوم.»

و بعد از یک ساعت به آرزویش رسید.(۱)

 

و. تحلیل وضعیت:

‏رژیم صهیونیستی با ترور اسماعیل هنیه، برای چندمین‌‌بار ثابت کرد زمانی که در تنگنا و موقعیت پذیرش آتش‌بس بدون دستاورد‌ ویژه‌ای قرار می‌گیرد، از هیچ ابزاری برای فرار از این تنگنا چشم‌پوشی نمی‌کند. نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، بعد از عملیات ۱۷ اکتبر ۲۰۲۳ مهرماه ۱۴۰۲ که دچار مشکل ادراکی شده بود با طولانی شدن و فرسایشی شدن جنگ، از حالت بازیگر عقلائی خارج شد و سعی کرد از طریق ترور فرماندهان ارشد محور مقاومت، ناکامی‌های موجود خود را جبران و خود را تا حدودی از فشارهای وارده خارج کند. افزون بر آن سعی کرد با گسترده‌ کردن جنگ و وارد کردن سایر اعضای محور مقاومت، آمریکا و اروپا را نیز به صحنه جنگ بکشاند؛ چون می‌داند که حیات سیاسی و مادی او به نتیجه ‌نهایی این جنگ بستگی دارد.

البته بعد از انجام عملیات وعده صادق توسط جمهوری اسلامی ایران، این‌گونه گمان ‌می‌رفت که بازدارندگی مناسب در قبال اسرائیل ایجاد شده است؛ اما چند روزی پس از عملیات وعده‌ صادق، یک‌ نشانه خطرناک ظاهر شد که شاید  توسط عامه مردم جدی گرفته نشد. به پرواز درآمدن چند کوادکوپتر در اصفهان که با توجه به سخیف بودن آن، بیشتر مورد تمسخر قرار گرفت؛ اما پیام این چند کوادکوپتر، حجم بالای نفوذ موساد و اسرائیل در ایران بود.

نکته تلخ اینکه ایران مجدداً از همین جریان نفوذ ضربه خورد و بدین ترتیب رژیم صهیونیستی مجدداً ایران را بر سر دو راهی زیر قرار داد:

۱. حمله به اسرائیل و احتمال گسترده شدن جنگ؛

۲.عدم حمله و پذیرش ترورهای بعدی

با توجه به مطالب ذکر شده در مورد پاسخ نظامی ایران به رژیم صهیونیستی می‌توان تصریح کرد که ایران بعد از ترور شهید هنیه، جز پاسخگویی چاره‌ای ندارد؛ چون اگر واکنشی نشان ندهد؛ سطح بازدارندگی ایران به‌شدت تحلیل خواهد رفت؛ به‌گونه‌ای که حتی ممکن است ترور مقامات رده بالای کشور را در داخل خود کشور، توسط عوامی رژیم صهیونیستی شاهد باشیم.

از سوی دیگر، بحث اعتبار ایران در محیط بین‌الملل نیز مطرح است. مهم‌تر آنکه، بر خلاف حمله به کنسولگری ایران در خاک سوریه، این بار حمله در داخل خاک ایران رخ داده و یک مهمان خارجی بلندپایه نیز که مسئولیت حفاظتش بر عهده ایران بوده ترور شده است. اگر بعد از حمله به کنسولگری ایران در سوریه، امکان این بود که از طریق متحدان منطقه‌ای عضو محور مقاومت پاسخ داد، این‌ بار ایران نمی‌تواند به گزینه اقدام از طریق این متحدان فکر کند. با توجه به موضع‌گیری رهبر معظم انقلاب و مقامات سیاسی ایران نیز به نظر می‌رسد پاسخ ایران قطعاً اتفاق خواهد افتاد.

در واقع ترور شهید هنیه نشان داد که ایران نیازمند ارائه پاسخی سنگین‌تر از وعده صادق است. البته ایران ضمن اعلام‌ پاسخ قاطع به رژیم صهیونیستی و در کنار حملات هماهنگ شده مقطعی حزب‌الله، جنگ روانی با اسرائیل را تشدید و سپس اقدام به حمله علیه اسرائیل ‌می‌کند (این نظر بر این پایه استوار است که ایران بخواهد پاسخ نظامی بدهد). اما عملیات احتمالی باید به لحاظ کیفیت بالاتر و بزرگ‌تر و بیشتر از وعده صادق باشد و مراکز نظامی و تاسیساتی اسرائیل مورد هدف قرار گیرند‌. از سوی دیگر، با توجه به حجم اعتراضات علیه نتانیاهو و اختلاف ساکنین سرزمین‌های اشغالی با وی و تعمیق اختلافات و چند دستگی در حزب لیکود و افزایش اختلافات وی با گالانت، ایران باید از ظرفیت موجود استفاده کند تا در عملیات احتمالی بتواند افکار عمومی در سرزمین‌های اشغالی را بیشتر از گذشته علیه نتانیاهو تحریک و بسیج کند و چالش‌های اجتماعی و سیاسی داخلی را برای نتانیاهو افزایش دهد. مسئله‌ای هم که ایران باید مدنظر قرار دهد که علاوه بر افزایش کیفیت عملیات نظامی‌‌اش و وارد کردن خسارات به اسرائیل، حمله‌اش به گونه‌ای باشد که بازدارندگی ایجاد کند و مانع از گسترش درگیری و ادامه‌دار شدن درگیری‌ها شود.

بدین لحاظ حمله ایران نیز می‌تواند چند جانبه و با همکاری دیگر اضلاع محور مقاومت در عراق، سوریه، لبنان و یمن باشد تا از پنج جهت رژیم صهیونیستی مورد حمله قرار گیرد. حتی به منطور حفظ موازنه قدرت با آمریکا، اقداماتی نیز علیه برخی از پایگاه‌های نظامی این کشور در عراق و سوریه صورت بگیرد که این هم توسط برخی گروه‌ها نظیر حشدالشعبی تا کنون انجام شده است.

البته ایران برای گرفتن بهانه از سایر کشورها، طبیعتا منازل مسکونی و غیر نظامی را مورد هدف قرار نخواهد داد و هدف قرار دادن اماکن نظامی تاسیساتی و یا مقامات اسرائیل محتمل به نظر می‌رسد.

از سوی دیگر با توجه به افزایش عملیات تروریستی رژیم صهیونیستی علیه رهبران مقاومت در منطقه، ایران باید به لحاظ امنیتی در داخل و خارج (حفاظت از مستشاران خود) رویه‌های محکم‌تری را اتخاذ کند؛ لذا به بازبینی در بحث امنیتی در داخل و خارج کشور بعد از انجام عملیات احتمالی نیاز است. زیرا احتمال ترور فرماندهان محور مقاومت و مستشاران ایران همچنان وجود خواهد داشت و از سمت دیگر ممکن است اسرائیل به تلافی ضربه کاری‌ای که خورده، مراکز تاسیساتی و هسته‌ای ایران را مورد هدف قرار دهد.(۲)

 

ز- پیامدهای شهادت اسماعیل هنیه در جهان اسلام

اتحاد میان اهل تسنن و اهل تشیع، بعد از عملیات تروریستی رژیم صهیونیستی در به شهادت رساندن اسماعیل هنیه و ابعاد پاسخ محور مقاومت به تجاوزات تل‌آویو از محورهای مورد توجه روزنامه‌های مطرح جهان عرب است که در واقع منعکس‌کننده افکار عمومی جهان عرب هستند. در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود.

روزنامه رأی الیوم در خصوص ترور اسماعیل هنیه نوشت: «صحنه نماز خواندن رهبر ایران بر پیکر اسماعیل هنیه بهترین صحنه برای توصیف اتحاد امت اسلامی و اتحاد میان شیعه و سنی و آغازی بر پایان فصل اختلافات تاریخی این امت به شمار می‌رود. همان طور که خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «برترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست»، باید صرف نظر از مذاهب مختلف به میزان تقوای اشخاص توجه داشته باشیم. پیامبر اکرم «ص» نیز در خصوص سلمان فارسی فرمودند: «سلمان از ما اهل‌بیت«ع» است.»

موضوعاتی که میان شیعه و سنی پیوند برقرار می‌کنند بسیار بیشتر از موضوعات مورد اختلاف هستند. چه بسا جو مثبت حاکم بر کشورهای منطقه، از ایران گرفته تا عربستان، ترکیه، امارات، قطر و مصر بتواند آغازی تاریخی را برای جهان عرب و اسلام رقم بزند.

روزنامه القدس العربی در خصوص فلسطین نوشت: «اوضاع برای فلسطینی‌ها و نبرد آنها با اشغالگران صهیونیست به مرحله حساسی رسیده است. صهیونیست‌ها نتوانسته‌اند به آرزوهای خود برای تأمین امنیت به اصطلاح سرزمین موعود دست پیدا کنند. فلسطینی‌ها نیز در برابر فشارهای تل‌آویو و سیاست‌های کشتار سر خم نکرده‌اند. ترورهای اخیر تل‌آویو با وجود حمایت‌های غرب و توان نظامی بالا نمی‌تواند کفه ترازو را به نفع این رژیم تغییر دهد، زیرا که حق با فلسطینی‌هاست و زمانی که حق با انسان باشد اراده و قدرتش دو چندان می‌شود.»

روزنامه سوری الثوره در خصوص ترورهای سیاسی نوشت:

«ترورهای سیاسی در هیچ برهه‌ای از تاریخ اقدام شجاعانه‌ به شمار نیامده‌اند. کسی که دست به ترور می‌زند در توهم پیروزی به سر می‌برد، اما این واقعیت ندارد. ماهیت ترور، یک اقدام بزدلانه و نشانه شکست است. این بدان معناست که دشمن به مرحله شکست نهایی رسیده که دست به ترور می‌زند. درست است که شهادت یک فرمانده در محور مقاومت دردناک، اما زودگذر است و خیلی زود جایگزین می‌شود. آنچه که رژیم صهیونیستی دستاورد و پیروزی می‌داند آخرین میخی است که بر تابوت شکست خود می‌کوبد.»

روزنامه سوری الوطن در گزارشی نوشت:

«آمریکا باید مانع واکنش رژیم صهیونیستی به حملات قریب‌الوقوع محور مقاومت شود، زیرا در غیر این صورت شاهد آغاز جنگی فراگیر در منطقه خواهیم بود؛ جنگی که شدیدترین درگیری در منطقه از زمان تأسیس رژیم جعلی صهیونیستی خواهد بود. به نظر می‌رسد کابینه رژیم صهیونیستی بعد از سفر اخیر نتانیاهو به آمریکا و دریافت حمایت از سوی کنگره این کشور تصمیم گرفته دامنه آتش را به سمت لبنان بکشاند.»

روزنامه یمنی المسیره در خصوص تحولات منطقه نوشت:

« از لحاظ گزینه‌ها و اهداف در میان رؤسای جمهور آمریکا هیچ تفاوتی وجود ندارد. رژیم صهیونیستی نیز مانند آمریکا برای جنگ‌افروزی در منطقه به دنبال بهانه بود که حادثه ساختگی جولان اشغالی این بهانه را به دستش داد. آمریکا که به بهانه سلاح‌های کشتار جمعی در عراق اقدام به لشکرکشی به این کشور می‌کند چطور انتظار دارد کشوری در اندازه ایران برای حق مشروع دفاع از خود وارد عمل نشود و یا واشنگتن برای این حق مشروع شرط و شروط تعیین کند؟ دلیلی ندارد ایران و محور مقاومت از جنگ منطقه‌ای هراسی داشته باشند، بلکه این آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند که باید بترسند.»

روزنامه المراقب العراقی نیز در این خصوص نوشت:

«توجه جهانیان همچنان به مسئله واکنش ایران به ترور اسماعیل هنیه معطوف است. طی روزهای گذشته هیئت‌های عربی و غربی بسیاری به سمت ایران روانه شده‌اند تا برای کاهش سطح واکنش این کشور چانه‌زنی کنند. این در حالی است که تهران تمام این درخواست‌ها را رد و پیام خود را به کشورهای عربی مخابره کرده است. رسانه‌های عربی و غربی از موج فراری سخن می‌گویند که اراضی اشغالی شاهد آن است. همین انتظار و وحشت بخشی از واکنش ایران به شمار می‌رود. صهیونیست‌ها از وعده صادق ۲ هراس دارند.»

روزنامه عراقی الصباح در خصوص نظامیان آمریکایی در این کشور به نقل از یاسر پالحسینی عضو پارلمان عراق نوشت:

«ما خواهان عملیاتی شدن مصوبه پارلمان عراق مبنی بر خروج نیروهای آمریکایی از این کشور در سریع‌ترین زمان ممکن هستیم. تشدید اقدامات دولت برای اجرای این مصوبه در آینده نزدیک ضروری و مهم است. نیروهای آمریکایی در عراق عناصر اشغالگری به شمار می‌روند که حاکمیت این کشور را نقض کرده‌اند.»(۳)

ح- نکته آخر

جنایت اشغالگران صهیونیستی، ملت فلسطین را از تداوم مسیر پیروزی باز نمی‌دارد. با ترور رهبران، مقاومت متوقف نخواهد شد؛ زیرا همان‌طور که شهید اسماعیل هنیه در دیدار با رهبر معظم انقلاب بیان کرد: «اذا غاب سید قام سید آخر»، قطعاً راه او با قوت و شدت بیشتری ادامه خواهد یافت.

شهید اسماعیل هنیه به آرزویش رسید. یاد و خاطره‌اش همواره در دل‌های ما و آزادگان جهان زنده خواهد ماند.

 

پی‌نوشت‌ها:

  1. خبر آنلاین ۲۱ مرداد ۱۴۰۳، جزئیات جدیدی از نحوه ترور اسماعیل هنیه؛ به نقل از خبرگزاری مهر
  2. سید محمد شفیعی، دیپلماسی ایرانی، «انتقام از اسرائیل، چرا و چگونه؟!» ۶ شهریور ۱۴۰۳، کد خبر: ۲۰۲۷۹۱۵، تلخیص و با اصلاحات و اضافات

۳٫ خبرگزاری مهر، «اتحاد تاریخی شیعه و سنی بعد از شهادت هنیه»، ۱۵ مرداد ۱۴۰۳، کد خبر: ۶۱۸۶۷۲۸

17نوامبر/24

جایگاه زن ایرانی در راهبرد رژیم صهیونیستی – سمیرا کریمشاهی

با آنکه این روزها تقابل ایران و رژیم صهیونیستی به سطحی رسیده است که احتمال رویارویی سخت و مستقیم و وقوع جنگ تمام‌عیار را قوت می‌بخشد، اما همچنان دو بازیگر معادله تقابلی خود را در یک منطقه خاکستری(The Gray Zone)  حفظ کرده‌اند. تخاصم در این منطقه بیشتر در لایه‌های پنهان قابل تعریف است و در میانه‌ای از دو سر طیف رقابت و جنگ تمام عیار رخ می‌دهد. بنابراین کنشگری در این منطقه بر پایه اقداماتی همچون خرابکاری، عملیات رسانه‌ای، حملات سایبری، شبکه‌سازی نیابتی، اهرم اقتصادی، ترور و جاسوسی شکل می‌گیرد. عملیات قلمروسازی ادراکی در زمین حریف توسط هر کدام از این عوامل ممکن است به شکلی بازدهی داشته باشد که شرایط یک پروژه حمله همه‌جانبه با تجمیع تمامی ابزارها در قالب یک جنگ هیبریدی(Hybrid warfare) رقم بخورد. نمونه‌ای از این پروژه توسط رژیم صهیونیستی علیه ایران در غائله ۱۴۰۱ رقم خورد. یک عملیات پنهان بدون نیاز به رویارویی مستقیم که می‌تواند نتایج و آورده‌هائی در سطح جنگ تمام عیار با هزنیه‌ای کمتر برای یک طرف به ارمغان آورد.

اما برای شناخت ملزومات تهاجمی و پدافندی درگیری در منطقه خاکستری و مجهز شدن به سلاح تقابل با دشمن نیاز است که نقاط هدف‌گذاری شده توسط او در زمین بازی خود را درک کنیم. متاسفانه سطح سیاست‌گذاری و تصمیم‌سازی جمهوری اسلامی ایران در پاسداری و پرورش فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی  در دهه‌های اخیر دچار ضعف شده است. در مقابل، دشمن با استفاده از مزیت نسبی خود یعنی عملیات رسانه‌ای و برخورداری از پشتیبانی جریان مسلط رسانه‌ای جهان، به دنبال ضربه زدن به پاشنه آشیل ایران است.

از جمله مصداق‌هایی که می‌توان برای این مسئله مشخص کرد مقوله زنان و به‌طور خاص‌تر پوشش بانوان در جمهوری اسلامی ایران است. پرونده حجاب و پوشش متعارف در دولت‌ها و مجلس‌ها در دوره‌های متعدد بحث و بررسی شده، اما همچنان شاهد ناتوانی رسیدن به یک راه حل نهایی و حل و فصل کننده در قانون حجاب و عفاف هستیم. چنین وضعیتی موضوع حجاب را به مقوله‌ی بحران‌زا در مقاطع زمانی متعدد تبدیل می‌کند که با جریان هدایت شده بیرونی به تنش درونی ختم می‌شود.

شاید در نگاه ابتدایی، بی‌حجابی و مسئله پوشش بانوان پدیده داخلی ناشی از تغییرات نسلی و عدم پویایی قانون‌گذاری متناسب با آن تعریف شود؛ اما با درک جایگاه هویت زن مسلمان ایرانی و اهمیت نهاد خانواده در ساخت و استحکام‌بخشی هویت جمعی ایرانی- اسلامی پی می‌بریم که در پروژه فروپاشی از درون برای نظام جمهوری اسلامی ایران توسط جبهه دشمنان آن، زن ایرانی هدف کانونی است. در واقع هرچه ادراک جمعی ما   از ارزش‌های مشترک عاری‌تر باشد، مفهوم وطن و پاسداری از آن بیشتر معنای خود را از دست می‌دهد و این خالی‌الذهن شدن که در واقع خلع سلاح شدن در برابر ترورویسم رسانه‌ای جریان غربی-عبری- عربی است، «ما»ی ایرانی را با یکدیگر بیگانه می‌سازد.

مسئله‌ زنان، شکاف‌های قومی، اقلیت‌های مذهبی و طبقه‌بندی‌های متعدد دیگر ‌می‌توانند به اهرم‌های فشار برای غیریت‌سازی و پاک‌سازی حافظه، تاریخ و احساس مشترک ایرانیان تبدیل شود. اکنون اگر هر یک از این مصدا‌‌ق‌ها را با ابزارهای جنگ در منطقه خاکستری تطبیق دهیم، رد پای رژیم صهیونیستی در بحران و هزینه‌سازی در هر یک از آنها آشکار می‌شود.

در مورد پرونده حجاب می‌توان تحرکات رژیم صهیونیستی را به‌ویژه در فتنه ۱۴۰۱ که حساب ویژه‌ای بر روی بازدهی آن و ضربه نهایی باز کرده بود، در سه سطح حمایتی- تشویقی، ترویج و تخریب بررسی کرد:

۱٫تشویق: سطح تشویقی بیشتر به جنبه اعلامی از سوی رسانه‌ها و یا افراد وابسته به رژیم صهیونیستی تعلق دارد. در واقع هر رخدادی مربوط به کشف حجاب و قانون‌شکنی در ایران رقم بخورد، پشتیبانی و پوشش رسانه‌ای رژیم و اعلام موضع حمایتی از سوی مقامات وابسته به آن را به همراه دارد. بخش مهمی از عملیات رسانه‌ای هدف قرار دادن مخاطب فارسی‌‌زبان است. به‌طور مثال رسانه‌ای به نام «اسرائیل به فارسی» در تمام شبکه‌های اجتماعی پر مخاطب از جمله اینستاگرام، توئیتر و تلگرام به صورت شبانه‌روزی فعال است و وضعیت زنان در ایران از نقاط متمرکز کار آنهاست.

با اطمینان می‌توان گفت پروژه‌ای نبوده که از سوی براندازان خارجی به‌منظور هدف قرار دادن حجاب ساخته شود و رسانه‌های فارسی‌زبان اسرائیلی به پوشش گسترده آن نپردازند. «آزادی‌های یواشکی»، «چهارشنبه‌های سفید» و «دختران خیابان انقلاب» نام تعدادی از این پروژه‌هاست که تا پیش از ۱۴۰۱ کلید خوردند و موجی از محتوا را در صفحات اسرائیل به فارسی مربوط به ‌آنها می‌توان یافت. مجریان این پروژه‌ها که بازوهای عملیاتی رژیم هم محسوب می‌شوند بارها به‌عنوان مهمان با شبکه‌های صهیونیستی به گفتگو و حمایت از هنجارشکنی در ایران پرداختند. به‌عنوان مثال در جریان غائله «زن، زندگی،آزادی» کانال ۱۲ شبکه تلویزیونی رژیم صهیونیستی از «مسیح علی‌نژاد» با عنوان رهبر معترضان حجاب برای گفتگو دعوت کرد و کانال ۱۱ این رژیم تلاش کرد با ارتباط‌گیری با عوامل داخل ایران، اغتشاشاتِ با بهانه حجاب را مستقیماً پوشش بدهد.

شبکه‌های تلویزیونی، خبرگزاری‌ها و رسانه‌های اجتماعی رژیم صهیونیستی در جریان فتنه ۱۴۰۱ دائما در حال پیوند زدن کلیدواژه «اعتراض به حجاب» با «حقوق قومیت‌ها» بودند تا پروژه خود را به مرحله نهایی عملیات وارد کنند. به‌عنوان مثال «مرد‌خای کیدار» ، از مقامات سابق موساد از سال‌های گذشته تا کنون با حضور فعال در رسانه‌های صهیونیستی و غربی، حمایت از کشف حجاب در ایران را به‌منظور کمک به هدف نهایی یعنی تجزیه قلمرو ایران و تبدیل شدن ایران واحد به چند کشور در نظر داشته است.(۱) او معتقد است به جای تمرکز بر نابودی برنامه هسته‌ای ایران، با پرونده‌هایی مانند حجاب می‌توان به صورت درونی تهدید ایران را دفع کرد.

برپایی اجتماعات حمایتی و اعلام همبستگی با آنچه که آزادی زنان ایرانی عنوان می‌شد همزمان با روزهای فتنه ۱۴۰۱ در سراسر سرزمین‌های اشغالی توسط صهیونیست‌ها، نه تنها آزاد بود، بلکه توسط مقامات شهری و سیاسی پشتیبانی می‌شد. «حسن ناهوم»، معاون شهردار بیت‌المقدس اشغالی با حضور در یکی از تجمعات اعلام کرد: «همبستگی با زنان ایرانی بیش از هرکسی به نفع اسرائیل است».(۲) سوژه «زن ایرانی» و پیوست آن با واژه‌های آزادی، زندگی و صلح در کلام مقامات دولتی رژیم تحت عنوان حمایت و پشتیبانی پرتکرار است  و در واقع باید تشویق زنان و دختران به تبدیل شدن به عامل بدون مزد پروژه‌های صهیونیستی تلقی شود.

سران این رژیم هم بارها ذیل ادعای دروغین حمایت از حقوق زنان ایرانی به مسئله پوشش اختیاری و تشویق به کشف حجاب پرداخته‌اند. وزارت خارجه رژیم صهیونیستی در طول پروژه ۱۴۰۱ بیانیه‌های حمایتی‌ای را از توطئه‌ای که علیه زنان ایرانی به راه افتاده بود صادر می‌کرد. آنها‌ همچنین پیام «اسرائیل در کنار زنان ایران ایستاده است» را به سه زبان عبری، انگلیسی و فارسی روی نمای ساختمان وزارت خارجه پخش می‌کردند.(۳) بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم جعلی، در سخنرانی‌های ضد ایرانی خود به این موضوع گریز داشت، اما زمانی اهداف سیاسی آنها با پوشش حقوق زنان برملا شد که او با شبکه ضد ایرانی «ایران اینترنشنال» که تریبون تجزیه‌طلبان ایران است، مصاحبه کرد. ستودن شجاعت زن ایرانی در سخنان او نتوانست مانع از بیان نیت اصلی‌اش شود و او از موضوع زنان ایرانی، سخن خود را به براندازی، حمله نظامی، نابودی برنامه هسته‌ای و فشار تحریمی بیشتر منتقل کرد.(۴) البته گمانه‌زنی‌هایی وجود دارند که کارفرمایی جدید این شبکه به خود رژیم صهیونیستی واگذار شده است.

  1. ترویج: در بخش ترویجی و نشر بی‌حجابی، اقدامات رژیم صهیونیستی در سطح بالاتری قابل بررسی است. در این حوزه علاوه بر حمایت و موضع اعلامی، ماهیت اعمالی در موضوع حجاب ذیل بخش عملیاتی تعریف می‌شود. از جمله رسانه‌ها وارد بخش جدی‌تری چون تولید آثار فرهنگی به‌ویژه فیلم و سریال شدند. در همین راستا رژیم صهیونیستی برای پیشبرد ترویج بی‌حجابی، روی عناصر ایرانی خارج از کشور که به‌عنوان نماد آزادی پوشش و مروج بی‌حجابی معروفند سرمایه‌گذاری می‌کند.

در سال گذشته فیلم سینمایی‌ای با نام «لولیتاخوانی در تهران» به جشنواره کن عرضه شد که سه نفر از این افراد: گلشیفته فراهانی، زر امیرابراهیمی و مینا کاوانی در این فیلم به ایفای نقش ‌پرداختند. نکته قابل تامل این است فیلم به‌عنوان محصول مشترک ایتالیا و اسرائیل و زیر نظر کارگردان صهیونیستی ساخته شده و به موضوع زنان ایرانی در دوران انقلاب فرهنگی می‌پردازد.

پیش از این فیلم ضد ایرانی دیگری با نام «پناهگاه» با بازیگری گلشیفته فراهانی توسط رژیم صهیونیستی تولید و عرضه شد. با بررسی فعالیت‌های فردی مانند گلیشفته فراهانی در سالیان اخیر چهار مقوله را می‌توان پررنگ دید: پوشش زنان، قومیت، تجزیه‌طلبی و هویت‌زدایی ملی. سه مورد انتهایی به‌طور آشکار در مصاحبه‌های متعدد او قابل رصد است. حجم ایران‌ستیزی نهفته در کنشگری او و دیگر نمادهای کاذب آزادی زن ایرانی نشان می‌دهد تا چه حد ‌می‌توان جایگاه ارزشمند هنر را آمیخته با اهداف سیاسی ساخت و  بدین گونه یکی از لوازم نفوذ جبهه غرب و اسرائیل را فراهم کرد.

صهیونیست‌ها چهارسال پیش یک مجموعه تلویزیونی به نام «تهران» را منتشر کردند که علاوه بر کانال۱۱ تلویزیون این رژیم در نتفلیکس و شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان هم پخش شد. موضوع اصلی این سریال جاسوسی و امنیتی و با خط روایی نفوذ یک مامور زن موساد در تهران است. اما می‌توان دست گذاشتن روی موضوع زنان ایران و پوششان و بازنمایی آن در قالب یک «معضل» را در لابلای محتوای مجموعه دید. به‌عنوان مثال در یکی قسمت‌ها، نفوذی موساد علت حضور دختران در یک تظاهرات را جویا می‌شود و اعتراض به حجاب اجباری را به‌عنوان پاسخ دریافت می‌کند.

این رژیم روی فیلم‌نامه‌هایی با محتوای ضد عفاف و پوشش زن که توسط نویسندگان فارسی‌زبان نوشته شده سرمایه‌گذاری می‌کند. به‌عنوان مثال، سال گذشته فیلم سینمایی «تاتامی» با محتوایی سراسر سیاه‌نمایی از ایران و ضد زن، توسط رژیم اسرائیل، بریتانیا و آمریکا تولید و منتشر شد که کارگردانی اثر را «گای ناتیو» صهیونیستی با همکاری زر امیرابراهیمی به عهده داشت. الهام عرفانی، نویسنده این فیلم در مراسم اکران در سرزمین‌های اشغالی، فیلم را به قدرت زن ایرانی تقدیم ‌کرد.(۵) نکته قابل تامل اینجاست که عرفانی دقیقا در روزها و مکانی این سخن را بر زبان آورد که در فاصله‌ای نه چندان دور، رژیم صهیونیستی مشغول جنایت در غزه و کشتار زنان، دختران و کودکان فلسطینی بود و هست.

علاوه بر فیلم‌های بلند و مجموعه‌ها، طراحی رژیم در تولیدات کوتاه، به‌ویژه برای مخاطب زن ایرانی در دستور کار قرار دارد. موجی از این اقدام را می‌توان در خلال اغتشاشات۱۴۰۱ در ایران مشاهده کرد. رسانه‌های دولتی رژیم ویدئویی‌هایی را با عنوان «زنان اسرائیلی در کنار زنان ایرانی ایستاده‌اند» منتشر کردند(۶) که در آن تعدادی از زنان ساکن در سرزمین‌های اشغالی با تاکید بر عناوینی چون آزادی، شجاعت، زندگی و مبارزه قصد داشتند برداشتن حجاب را مبارزه سیاسی بنامند و به حضور در کف خیابان دامن بزنند.

سربازان رسانه‌ای رژیم ضهیونیستی تلاش می‌کردند این ویدئو‌های کوتاه را تحت عنوان «پیام زن اسرائیلی برای زن ایرانی» که به زبان فارسی و یا ترجمه فارسی تولید می‌شدند، در بین مخاطبان ایرانی فراگیر کنند تا علاوه بر اینکه تبلیغ کشف حجاب به ابزار مبارزه تبدیل میشود، موضوع در ذهنیت ایرانیها هم عادی‌سازی شود.

از جمله فعالیت‌های دیگری که شبکه یهودی- صهیونیستی در راستای حجاب سازماندهی می‌کند، شناسایی و گزینش زنان ایرانی خارج‌نشینی است که به واسطه مواضعشان و حضور در محافل فمینیستی می‌توانند به فعالین حوزه زنان تبدیل شوند. صهیونیست‌ها وظیفه برندسازی این افراد را تحت عنوان فعال حقوق زن و فعال حقوق بشر برعهده دارند تا با چنین عناوینی که بار مثبت معنایی دارند، بتوانند برای فعالیت‌های ضد ایرانی مشروعیت کسب کنند.

از جمله نهادهایی که وظیفه عملیات وجهه‌سازی را دارند می‌توان به شبکه راهبری اروپا (ELNET) با وظیفه تقویت روابط رژیم صهیونیستی و اروپا اشاره کرد. از جمله فعالیت‌های این شبکه، شناسایی زنان ایرانی ساکن اروپا و پیوند آنها با رژیم صهیونیستی است. به‌عنوان نمونه رژیم در جهت مظلوم‌نمایی اسیران زن در عملیات هفت اکتبر، ۹ نفر از این زنان را برای سخنرانی، ابراز همبستگی و نطق‌های ضد ایرانی به تل‌آویو دعوت کرد  که درکنفرانسی به نام «خشونت مبتنی بر جنسیت» به میزبانی شبکه مذکور شرکت کردند(۷)

باید در نظر داشت بخش قابل توجهی از پول‌پاشی، تربیت نیرو و سرمایه‌گذاری‌های رژیم صهیونیستی برای فعالیت‌های متمرکز، بر مسئله پوشش زنان ایران و ترویج بی‌حجابی به صورت پنهان و در قالب اقدامات خاموش صورت می‌پذیرد. ممکن است به‌مرور زمان اسناد، مدارک و شواهدی از این قبیل تحرکات منتشر شود اما اکنون در دسته پروژه‌هایی با کارفرمای غائب طبقه‌بندی می‌شوند.

  1. تخریب: اقدامات در این سطح بیشتر متمرکز بر دوگانه‌سازی، تعریف دیگری در مقابل و تقابل با بی‌حجاب، سرکوب و تخریب حامیان حجاب و قرار دادن مسئله حجاب در رویارویی با طبقه حاکمیت قرار دارد. به‌عنوان مثال شاهد هستیم هرگاه قرار است در کشور پروژه‌ای حیاتی آغاز و یا اقدام مهمی در راستای تامین منافع ملی انجام شود، یک فیلم از نحوه برخورد با هنجارشکنان حجاب به‌سرعت فراگیر می‌شود؛ ابتدا فضای رسانه‌ای و سپس افکار عمومی را تا مدت‌ها درگیر می‌کند.

فرضیه نقش اسرائیل در این زمینه زمانی قوت می‌گیرد که تبحر این رژیم در زمینه جذب عناصر مزدور به‌منظور درز اطلاعات و هک سیستم و دوربین‌های مداربسته، سپس طبقه‌بندی اطلاعات و افشای آن در بازه زمانی مورد نیاز مسبوق به سابقه است. مهم‌تر اینکه در تحولات اخیر و دوره زمانی اقدام پاسخ ایران به جنایات رژیم صهیونیستی در حمله به سفارت ایران در دمشق و همچنین ترور اسماعیل هنیه نمونه‌ای از این فیلم‌ها منتشر شدند و به‌سرعت در رسانه‌های متعدد در دسترس همگان قرار گرفتند.

فارغ از اصل موضوع و درستی و نادرستی برخوردهای انجام گرفته در این فیلم‌ها، موضوع زمان و فاصله وقوع حادثه تا انتشار عمومی آن کاملا معنا‌دار است و جریان داشتن یک پروژه عملیات روانی را می‌رساند تا جای سئوالی در مورد هویت کارفرما باقی ‌نگذارد.

مثال دیگری که در این دسته می‌گنجد، مربوط به حادثه سقوط هلیکوپتر رئیس‌جمهور شهید است. در واکنش به آن فردی به نام هومن خلیلی یک سری طرح‌های گرافیکی موهن به منظور پیوند این حادثه و دختران حجاب از سر برداشته منتشر کرد. این طرح‌ها به‌سرعت در سرزمین‌های اشغالی با استقبال رو به رو شدند تا جایی که با الهام از این طرح‌های ضد ایرانی دیوارنگاره‌هایی بر دیوارهای تل‌آویو نقش بستند.

نمونه دیگر اینکه بارها صفحه اسرائیل به فارسی تصویر زنان کشف حجاب کرده را در خیابان‌های تهران در زاویه بیلبوردهای شهری از رهبران و شهدای محور مقاومت با متن‌های توهین‌‌‌آمیز و تفرقه‌افکن همچون «زنان آزاده و قاتلان» منتشر کرد. این تصویرسازی‌ها با ارائه رشته تصاویر خوش‌رنگ و لعاب از زنان اسرائیلی به‌ویژه نظامیان ارتش اشغالگر پیوست می‌شود که با چهره‌ای خندان، نوید صلح و آزادی را به زنان ایران می‌دهند و در مقابل با ارائه تصاویر سیاه، مخرب و خشونت‌طلب از زنان محجبه ایرانی و معرفی آنان به‌عنوان نیروی سرکوبگر به دنبال جداسازی آنها‌ و در اقلیت قرار دادن آنان در مقابل طبقه غالب زن ایرانی هستند.

بررسی محتوای این رسانه‌های فارسی زبان نشان می‌دهد با استفاده از تکنیک‌های زیبایی‌شناسی و بازنمایی تصویر در ادراک ذهنی مخاطب، تلاش می‌شود روایتی ساختگی چون تقابل «خیر و شر» به افکار ایرانی تزریق شود. تقابلی که در یک طرف آن سیاهی و طبقه حاکمیت قرار دارد که زنان باحجاب، مزدور و پیاده‌نظام آنها معرفی می‌شوند و در طرف دیگر با تعریف کشف حجاب به‌عنوان ارزش، با همراهی خیرخواهانه زنان صهیونیستی، یک مبارزه کاذب شکل می‌گیرد.

نتیجه دلخواه و خروجی مورد نظر رژیم صهیونیستی از این تصویرسازی‌ها تبدیل هنجار‌ها و ارزش‌هائی چون عفت، پاکدامنی و پوشیدگی زن ایرانی به ضد ارزش و ستیزآفرین است؛ آن هم با تاریخ غنی‌ای که سابقه آن حتی به پیش از اسلام هم می‌رسد. در بررسی چنین محتواهایی محوریت روایت از زن ایرانی قهرمان و شجاع به‌عنوان الگوی زیستی دختران ایرانی با حیازدایی و نمایش بدن و جسمیت او پیوند می‌خورد و خبری از الگوی زن موفق در نقش‌های شکوهمندی چون همسر، مادر، بانوی سرپرست خانواده، بانوی صاحب علم و دانشمند، هنرمند، ورزشکار، کارآفرین و… نیست.

اهمیت مسئله حجاب زنان ایرانی برای صهیونیست‌ها و تبدیل آن به ابزار تقابل را می‌توان در سطح راهبرد کلان به‌عنوان بخشی از نبرد تمدنی اسلام و غرب و در سطح راهبرد خرد یعنی تقابل کارگزاران در ساختار منطقه‌ای تحلیل کرد. در سطح نزاع تمدنی کارشناسان مذهبی اسلامی به پدیده رشد تمدن اسلامی و هراس جریان غربی از افول دوباره در برابر ظرفیت‌های اسلامی می‌پردازند. به‌عنوان مثال می‌توان در تبیین اندیشه دانشوران صهیون به بخش‌هایی از کتاب «میشل هولباک» اسلام‌ستیز اشاره کرد. او می‌گوید: «غربیان باید به جای خشونت علیه مسلمانان، فروپاشی خانواده‌های مسلمان را در پیش گیرند و به جای اینکه بمب بر سر مسلمانان بریزند، دامن‌های کوتاه را بر سر دختران و زنانشان آوار کنند.»

در این مرحله نیاز است به توصیه و تجویز ضد اسلامی متفکران یهودی- صهیونیستی اشراف داشته باشیم. به استناد چنین نقشه‌هایی، علمای دینی معتقدند باید بی‌حجابی سال‌های اخیر در ایران را پروژه‌ای صهیونیستی با میدانداری بهائیان دانست.(۸)

به هر صورت چه این پروژه‌ را در سطح کلان نزاع و چه سطح خرد در نظر بگیریم، از ماهیت سیاسی‌کاری آن کاسته نمی‌شود. جنایات یک ساله جاری در غزه به خوبی شاهد این مدعاست که با وجود کشتار ده‌ها هزار زن و کودک توسط رژیمی که خود را حامی زنان ایرانی معرفی می‌کند، بانیان و حامیان فتنه‌انگیزی علیه زن ایرانی از اقدامات صهیونیست‌ها حمایت و در بهترین حالت سکوت می‌کنند.

 

 

پی‌نوشت:

 

  1. Mordechai Kedar.(March 13. 2024).

https://www.jpost.com/opinion/article-791633

  1. Israelis show support for Iranian women amid protests.( October 06, 2022 ).

https://www.i24news.tv/en/news/middle-east/iran-eastern-states/1665074730-israelis-show-support-for-iranian-women-amid-protests

۳٫Israel MFA stands with Iranian women. ( 08.03.2023).

https://www.gov.il/en/departments/news/israel-mfa-stands-for-iranian-women-8-mar-2023

  1. پروژه صهیونیستی زن، زندگی، آزادی. (۲۰ اسفند ۱۴۰۱).
    .yjc.ir/fa/news/8385910/پروژه صهیونیستی زن، زندگی، آزادی

 

  1. Review of “Tatami” by Guy Nattiv and Zar Amir Ebrahimi – Culture Israel.(July 28, 2024).

https://cargreen.es/2024/07/28/bl-wlv/rtsd445109ltcu33uihtml/review-of-tatami-by-guy-nattiv-and-zar-amir-ebrahimi-culture-israel

  1. For Iranian Women Who Break the Laws About Their Dress.(January 19, 2024).

https://jwa.org/blog/risingvoices/iranian-women-who-break-laws-about-their-dress

  1. JNS:Activist for Iranian women also champions Israel’s human-rights cause.

(May 30, 2024).

https://elnetwork.eu/press/jns-activist-for-iranian-women-also-champions-israels-human-rights-cause

  1. حجت‌الاسلام‌ و المسلمین عالی. (۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳).

news.amfm.ir    ۱۰/۰۵/۲۰۲۴ ترویج بی‌حجابی، مهم‌ترین راهبرد صهیونی