خرداد، همیشه بار غم بر دوش ما نهاده است.
چه آن «۱۵ خرداد» خونین، با شهادتها و جوی خون و بوی باروت،
و چه این «۱۴ خرداد» غمبار، با رحلت امام و رنگ غم و غربت ماتم.
و ما صبوری پیشه کردهایم،
و مگر جز «صبر» بر تقدیر خدا و مشیت حق میتوان کاری کرد؟
فقدان امام بهراستی که کمرشکن و اندوهبار و زلزلهآفرین بود و اگر امت ما زیر بار این غم همچنان قامتی استوار افراشت و مردانه آن را تحمل کرد، اگر امت شهیدپرور همچنان ایستاد و با صلابتی هرچه پرشکوه، همان راه و خط را در اوج دشمنیهای استکبار ادامه داد، این قوت دل و قدرت عزم و توان زانوها و تحمل دوشها را نیز از همان امام بینظیر فرا گرفته و به ارث برده بود.
امام برای امت تنها یک شخص عزیز و شخصیت دینی و سیاسی نبود. امام برای ما یک «راه»، «صراط»، «میزان»، «ملاک»، «اسوه» و «الگو» بود. از این رو با رفتن او راهش باقی ماند.
***
در قیام ۱۵ خرداد نیز گرچه طاغوتیان میپنداشتند که اگر در نیمه شب، امام را از خانهاش بربایند و به زندان و تبعید و… ببرند، گامهای رهپوی رهروانش از «رفتن» باز میمانند، ولی چنین نشد و راه امام در فریادها و خروشها و رشادتها و صبوریها و بصیرتها ادامه یافت.
و امروز نیز گرچه امام روی در نقاب خاک کشیده است، ولی امت داغدار و وفادار، از راه امام و کلام امام، مشعلی افروخته تا راه بشریت امروز تیره نماند.
اگر چشم دل را بگشاییم، امام در هر خانه و ادارهای، در هر مدرسه و پادگانی، در هر کارخانه و مؤسسهای، در هر کوچه و خیابانی به امامت ایستاده و راهش، مسیر امت و نگاهش، چتری از حمایت بر سر ملت گسترده و به «هدایت معنوی» مشغول است.
***
تداوم خط ولایت در مقام معظم رهبری، جلوهای از حضور آن عزیز در متن زمان و زمین است. امروز ما درس اسلام و انقلاب و استکبارستیزی را در صفحات «صحیفه امام» میخوانیم.
«منشورها»، «فریاد برائت»ها، «پیام استقامت»ها، راه زندگی و خطمشی ما و جهتگیری نظام اسلامی را روشن میکنند.
و… «وصیتنامه»، کتاب درس و عمل ماست.
«آزادگان» از یک سوی، مرزبانان حماسههای مقاومت در خط اماماند.
«جانبازان» اسناد شرف و یادگارهای معطر آن روزگارند که به فتوای امام، درهای بهشت از جبهههای غرب تا جنوب به روی عاشقان گشوده شده بودند.
«شهدا»، الهامبخش حریّت و حرکت و حراست از انقلاباند.
خانوادههای معظم شهدا و مفقودان و جانبازان، مدارک مظلومیت خط علی و حسین(ع) و الگوهای صبوری و دریادلی و ایمان و ولایتاند.
کور کسی است که با این همه چراغ فروزان، راه را تشخیص نمیدهد.
و غافل آنکه خود را به تغافل میزند و چشم بر این همه حقیقتهای روش فرو میبندد.
به قول صائب تبریزی:
غفلت نگر که پشت به محراب کردهایم
در کشوری که «قبلهنما» موج میزند
***
سالگرد رحلت امام، سالگرد بیعت و میثاق است. با آنچه امام بر سر آن جان باخت و شهدا در راه آن خون دادند و جانبازان، سلامت خود را برای سلامت ماندن آن از تفرقه و خیانت و نفوذ و وادادگی ایثار کردند.
پیمان با خدا و رسول«ص»، اسلام و انقلاب، شهدا و ایثارگران، ولایت علوی و شهامت حسینی و عفاف فاطمی.
پیمان با خط آشتیناپذیر مبارزه با کفر و استکبار جهانی،
میثاق استوار برای پاسداری از حرمت خونها و قداست ایثارها.
تجدید عهد راستین با «اسلام ناب محمدی» که امام راحل بر بلندای زمان و در رواقِ تاریخ معاصر فریادگر آن بود.
***
امروز روز وفای به آن میثاقها و پیمانهاست.
امروز «حضور در صحنه» مفهوم روشنتر و تعیینکنندهتری دارد.
در عصر حاضر و در مقطع حساس کنونی، جبهه جهانی استکبار و مزدورانش در منطقه و داخل، کمر به شکستن هیمنه و نفوذ خط امام و خط ولایت بستهاند؛ لذا «تکلیفی مضاعف» بر دوش هواداران و وفادارانِ «خط خمینی» است.
همه راهها باید به قبله «ولایت» ختم شود، و گرنه به بیراهه میرود.
یک صدایی مطلوب، نه بر اساس سیاست غربگرایی و سلطهپذیری، بلکه بر محور وحدت و وفاق در «ولایت فقیه» تجلی دارد.
«انتخابات»، آزمونی برای وفا و بصیرت و تعهد است.
«رأی درست»، سرنوشت جامعه را رقم میزند و «انتخاب بد»، سایه سنگین بیتدبیری و نفوذ را بر سر جامعه میگستراند.
از یاد نبریم که:
تا چنان بودیم، بودی آنچنان
چون چنین گشتیم، گشتیم اینچنین
***
روح بلند امام از افق زمان ناظر ماست.
او در ملکوت خدا بر سفره «قرب الهی» نشسته است و در فردای محشر نیز از ما سئوال خواهد کرد و از نگهبانی از میراثش خواهد پرسید.
الهی که در آن روز شرمندهاش نباشیم.
و الهی که دست ما از دامان شفاعتش کوتاه نشود.