اهمیت ماه محرم
ماه محرم، ماه تزکیه و مجاهده در راه خداست. به این مناسبت، فرمایشی را که جناب ابنشبیب از حضرت رضا(ع) نقل کرده است میخوانیم.
«قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی الرِّضَاسلاماللهعلیه فِی أَوَّلِ یوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ»(۱):در اول ماه محرم به محضر امام رضا(ع) وارد شدم. حضرت ابتدا درباره روزه روز اول ماه محرم مطالبی گفتند و سپس فرمودند: «یا ابْنَ شَبِیب! إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِی کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیهِ فِیمَا مَضَی یحَرِّمُونَ فِیهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِه: در جاهلیت که بسیاری از مردم در توحش بودند، از آنها توقع نبود که مراعات امور اخلاقی و کرامتی انسان را بکنند. با این حال ماه محرم که میشد، آنها ظلم کردن و جنگ و جدال را بر خود حرام میکردند.
«فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّهُ حُرْمَهَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَهَ نَبِیهَا صلیاللهعلیهوآله لَقَدْ قَتَلُوا فِی هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّیتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ أَبَداً: ولی این امت، حرمت این ماه و نیز حرمت پیامبرش«ص» را رعایت نکردند و فرزندان او را در این ماه کشتند و زنان او را به اسیری گرفتند و اموال او را به تاراج بردند.»
هشدار عجیبی است که اگر بشر از جاهلیت ظاهری هم بیرون بیاید، ممکن است در جاهلیتی اعظم و در تاریکی بزرگتری قرار بگیرد.
عامل تداوم عاشورا
اگر هدایتهای الهی، تذکر و توجه دادن نباشد، وضعی شبیه به عاشورا پیش میآید. تازه اینها به عصر پیامبر«ص» نزدیک بودند و آن معجزات و واقعیتها را به چشم خود دیده بودند، اما انحراف پیدا کردند.
حضرت رضا«ع» عناصری را بیان میکنند که ممزوجی از عقلانیت و عاطفه هستند، هم پشتوانه عقلانی و برهانی و استدلالی و هم پشتوانه عاطفی و احساسی دارند و با جمع بین دو امر، این واقعه هیچگاه فراموش نمیشود و همیشه در اذهان زنده میماند. در این دانشگاه همیشه باز است و شاگردان آن تعلیم میبینند.
سپس حضرت رضا«ع» درباره حماسه عاشورای حضرت سیدالشهدا و اولاد و اصحاب و بازماندگان آن بزرگوار«ع» که این حماسه عجیب را آفریدند، به سه نکته اشاره میکنند و میفرمایند: «یا ابْنَ شَبِیب! إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیءٍ: اگر اشکت جاری شد، فوراً این گریه را به مسئله سیدالشهدا«ع» منصرف کن.»
قهراً مراد از «بَاکِیاً لِشَیءٍ»؛ یعنی امور دنیایی، نه گریه از خوف خدا.
«إِن کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیءٍ فَابکِ لِلْحُسَینِ بنِ عَلِی بنِ أَبِیطَالِبٍ(ع) فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یذْبَحُ الْکَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْأَهْلِبَیتِهِ ثَمَانِیهَعَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُم فِی الْأَرْضِ شَبِیهُونَ وَ لَقَدْ بَکَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَد نَزَلَ إِلَی الأَرضِ مِنَ الْمَلَائِکَهِ أَربَعَهُ آلَافٍ لِنُصْرِتهِ فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَی أَنْ یقُومَ الْقَائِمُصلواتاللهعلیه فَیکُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ یا لَثَارَاتِ الْحُسَین: اگر خواستی گریه کنی، بر حسینبن علی بن ابیطالب«ع» گریه کن که همانند سر او را بریدند و هجده مرد از خاندانش که هیچکس در زمین با آنها برابری نمیکرد، همراه ایشان کشته شدند. آسمان و زمین برای شهادت او گریستند و چهار هزار فرشته از آسمان به زمین فرود آمدند تا ایشان را یاری کنند، ولی بعد از شهادتش به زمین رسیدند. از اینرو، تا روز قیام حضرت قائم«عج»، ژولیده و غبارآلود در کنار قبر او اقامت دارند و هنگام قیام آن حضرت، از یاوران ایشان خواهند بود و شعار آنان «یا لثارات الحسین» است.
انسان وقتی که در اوج امری عاطفی قرار میگیرد و مثلاً فرزندی را از دست میدهد یا مشکلی برایش پیش میآید بهقدری متأثر میشود که به گریه میافتد. حضرت رضا«ع» میفرمایند همه این موارد را برگردان و گریهات را متوجه سید الشهدا«ع» کن.
این یعنی که هیچوقت نگذاریم آفتاب طالع این داستان عجیب در ذهن ما غروب کند.
«یا ابْنَ شَبِیب! لَقَد حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَن جَدِّهِ(ع) أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ جَدِّی الْحُسَینُ امَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَر:
ای پسر شبیب! پدرم به نقل از پدرش و او به نقل از جدش«ع» برای من بازگو کرد که وقتی جدم امام حسین«ع» به شهادت رسید، از آسمان خون و خاک سرخ بارید.
حکایاتی از تربت حسینی
در سال گذشته، بعضی از بستگان ما که در روز عاشورا به کربلا مشرف بودند، در موزه حرم مطهر حضرت سیدالشهدا«ع» مقداری خاک قبر شریف را دیده بودند که از آن خون جاری شده بود.
شنیدهام که در پاکستان در روز عاشورا تسبیحی را به محفلی که شیعیان با احساسات فراوان میآیند و سینهزنی و عزاداری میکنند، میآورند. بعضی از دانههای این تسبیح یا قسمتی از بعضی از دانههایش سرخ میشود، چون مقداری از آن از تربت اصل است. این تسبیح از اعصار گذشته نزد خانوادهای نگهداری میشود.
من در ایام عاشورا به جایی رفتم که این سینهزنها آمدند و این تسبیح را دیدم که چند تا از دانههایش سرخ شده بود.
«یا ابْنَ شَبِیب! إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَلْقَی اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا ذَنْبَ لکَ فَزُرِ الْحُسَینَ«ع»: ای پسر شبیب! اگر دوست داری وقتی که با خداوند عزّوجلّ ملاقات میکنی، گناهی نداشته باشی، به زیارت امام حسین«ع» برو.
سخن امام خمینی(ره) درباره زیارت عاشورا
آیتالله مؤمن نقل میفرمود یک روز امام خمینی(ره) در درس فرمودند که زیارت عاشورا با آن همه فضیلتهای بزرگی که دارد و آن ثوابهای محیرالعقولی که برای آن ذکر شده، مربوط به این متن طویل با صد لعن و صد سلام نیست، بلکه مربوط به اصل زیارت عاشوراست. چون بعد از اینکه حضرت این را فرمودند، راوی از حضرت باقر«ع» خواست که متنی را برای من بفرمایید و حضرت این زیارت را فرمودند.
بنابراین این باعث افضلیت میشود. اما اصل آن ثواب، به همان عبارت مختصری است که آدم رو به قبر شریف بایستد ـ بهتر است بالای بلندی برود، اما اگر این هم نشد، در فضای خانهاش رو به قبر شریف کند ـ و این اظهار ارادت را داشته باشد. بنابراین شایسته است که انسان روزی چند بار به حضرت سیدالشهدا«ع» توجه کند. این توجه، انسانساز است. چون ما نمازهای واجب را جمع میکنیم و در سه وعده میخوانیم، خوب است که بعد از هر نماز، به حضرت سلام بدهیم و ارتباط وسیع با حضرت را به طور مستمر داشته باشیم.
باید ارتباط شخصی ما و نیز جامعه ما با حضرت سید الشهدا«ع» محفوظ بماند که اگر چنین بودیم، قهراً ارادت و ارتباط ما به جامعه هم رنگ میدهد.
بعد حضرت فرمودند: «یا ابْنَ شَبِیب! إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَسْکُنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِیهَ فِی الْجَنَّهِ مَعَ النَّبِی فَالْعَنْ قَتَلَهَ الْحُسَین: ای پسر شبیب! اگر دوست داری همراه با پیامبر اکرم و خاندان او «ص» در طبقات بالای بهشتی سکنی گزینی، قاتلان امام حسین«ع» را لعن کن. مسئله برائت از قاتلان آن بزرگوار امر آسانی است. هر دفعه که سلام میدهیم، بعد از آن بگوییم؛ «فَالْعَنْ قَتَلَهَ الْحُسَین»
بعد فرمودند: «یا ابْنَ شَبِیب! إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَکُونَ لَکَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَینِ«ع» فَقُلْ مَتَی مَا ذَکَرْتَهُ یا لَیتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً: ای پسر شبیب! اگر دوست داری ثواب کسانی را داشته باشی که در رکاب امام حسین«ع» به شهادت رسیدند، هرگاه او را به یاد آوردی، بگو: «ای کاش در کنار آنها بودم و به رستگاری بزرگ نایل میشدم!»
این تقاضا و تمنا که ای کاش با آنها بودم، درس و آموزهای دارد. یعنی ما باید آماده تزکیه نفس برای اسلام باشیم. «یا لَیتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً».
زیارت حضرت، لعن به قاتلان حضرت، گفتن«یا لَیتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ» چقدر طول میکشد؟ در حالی که در مقابل آن، خداوند ثواب عظیمی قرار داده است. ما باید این فرهنگ را حفظ کنیم و به مردم هم آموزش دهیم.
حکایتی از آیتالله وحید خراسانی
مسئله دوم اهمیت تبلیغ است. با ذکر یک داستان کوتاه، اهمیت تبلیغ را عرض میکنم.
حضرت آیتالله وحید یک وقت مطلبی در درس فرمودند و سال گذشته هم در مجلسی بنا به درخواست بنده تکرار کردند. حاصل مطلب این است که ایشان فرمودند در نجف اشرف آقایی بود به نام سید جعفر شیرازی، برادر مرحوم سید مهدی شیرازی و از اطرافیان مرحوم آیتالله آقای سید عبدالهادی شیرازی معروف که بعد از مرحوم آیتالله العظمی بروجردی مرجعیت عام شیعه برای دو سال به ایشان منتقل شد. ایشان فرمود که آقای سید جعفر برای یک عمل جراحی چشم از عراق به تهران آمد و مدتی بعد از عمل فوت کرد. مرحوم آیتالله سید عبدالهادی برای ایشان مجلس ختم گذاشتند و ما هم در این ختم شرکت کردیم.
در مراسم ختم در کنار آیتالله سید عبدالهادی شیرازی نشسته بودم. ایشان حکایتی از سید جعفر نقل کردند که من یک سال در شب اول محرم حضرت سیدالشهدا«ع» را در خواب دیدم که در مجلسی تشریف دارند و در خدمت ایشان حضرت ابوالفضل«ع» یا حضرت علیاکبر«ع» بودند. لیستی در دست شخص همراه سیدالشهدا«ع» بود. حضرت به او فرمودند که اسم فلانی را حذف کن. بعد اسم این آقا سید جعفر را بردند و فرمودند که اسم او را جایگزین کن. آیتالله سید عبدالهادی شیرازی فرمودند: «از خواب بیدار شدم و دیگر تا صبح خوابم نبرد. صبح منتظر بودم که آقا سید جعفر بیاید و ببینم چه کار کرده است. وقتی آمد، به ایشان گفتم که چنین خوابی دیدم. ایشان گفت دیشب که شب اول محرم بود، برای زیارت به حرم حضرت امیر«ع»مشرف شدم. وقتی از حرم بیرون آمدم، به ذهنم آمد که ما برای حضرت سیدالشهدا«ع» گریه کردیم، اما کسی را نگریاندیم. تصمیم گرفتم مقتل تهیه کنم و از همان شب اول محرم در منزل خودم برای زن و بچههایم روضه بخوانم. ایشان این تصمیم را میگیرد. میرود مقتل را تهیه میکند که حداقل در منزل خودش برای زن و بچه خودش روضه بخواند. از این رو، حضرت سید الشهدا«ع» نام او را در لیست ذاکرانشان وارد میکنند و آقای سید عبدالهادی این را در خواب دیده بود. بنابراین تبلیغ و روضهخوانی مقام شامخی است و کسانی که واقعاً توانایی این کار را دارند نباید آن به بهانههای مختلف ترک کنند.
تبلیغ مقدم بر زیارت
از من سئوال شده که زیارت بهتر است یا تبلیغ؟ البته تبلیغ، چون برای زیارت وقت هست. ما باید این فرهنگ را نگه داریم و آن راه را ادامه بدهیم. حضرت سیدالشهدا«ع» آرمانها و اهداف بزرگی را دنبال کردند. این اهداف، بعد از ایشان، در آن زمان به واسطه اهلبیت«ع» حضرت که اسیر شدند و بعد به واسطه روحانیت و تبلیغ و روضه و سخنرانیها ادامه پیدا کرد. خبیثهایی که در آن زمان بودند، در این زمان هم هستند، البته اگر اشد از آنها نباشند. بنابراین ضروری است که این چراغ را روشن نگه داریم و نگذاریم که خاموش شود.
خدای متعال انشاءالله همه ما را از شیعیان و موالیان راستین اهلبیت عصمت و طهارت«ع» بهخصوص حضرت اباعبدالله الحسین«ع» قرار دهد و نام ما را در زمره عزاداران واقعی و مبلغان اهداف و آرمانهای آن بزرگوار بنویسد.
به کوشش روحالله شیرمهد
پینوشت:
۱- بحار الأنوار، ج۹۸، ص ۱۰۲٫