درآمد:
در طول دوره سه ساله ریاست جمهوری آیتالله شهید دکتر ابراهیم رئیسی، برخلاف تبلیغات گسترده علیه ایشان در دوران انتخابات ریاست جمهوری، توانست جایگاه بینالمللی ایران را ارتقا دهد. آیتالله رئیسی این تصور را که برخی معتقد بودند با تقویت میدان نمیتوان دیپلماسی موفقی در سیاست خارجی داشت، باطل نموده و با تقویت میدان، روابط جمهوری اسلامی با کشورهای منطقه و جهان را هم بهبود بخشید و همچنین ایشان با تقویت همه جانبه همکاریها با همسایگان نزدیک و دور، ایران را به یکی قدرتهای تاثیرگذار در تحولات جهانی تبدیل نمود .
حضور ۹۰ تن از سران و مقامات کشورهای جهان و سازمانهای بینالمللی در مراسم ادای احترام بر پیکر پاک رئیس جمهور شهید، گواه بر این موفقیت است. بر این اساس، دوران ریاست جمهوری دکتر رئیسی، با اقدامات به عمل آمده در دولت ایشان برخلاف همه تبلیغات منفی، با افزایش نفوذ و جایگاه ایران در صحنه بینالمللی همراه بود. در این نوشتار به برخی از اقدامات به عمل آمده اشاره و آنها را تحلیل و بررسی اجمالی میکنیم:
۱٫ تقویت منطقهگرایی و ارتباط با همسایگان
در حوزه منطقهگرایی، ایران اقدامات مهمی را انجام داد و روابط دیپلماتیک خود را با تعدادی از همسایگان عرب و کشورهای آفریقایی از جمله عربستان سعودی، کویت، مصر، لیبی، سودان، جیبوتی و مالدیو از سر گرفت. این اقدامات نشانه تلاش ایران برای بهبود روابط با کشورهای منطقه و افزایش نفوذ خود در سطح منطقهای است.
بهطور خاص، در ۱۹ اسفند ۱۴۰۱، پس از دیدار دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی ایران با همتای سعودی خود در چین و گفتوگوهای فشرده، روابط دیپلماتیک ایران و عربستان سعودی از سر گرفته شد. شش ماه بعد، وزیر خارجه ایران در جده با ولیعهد و نخستوزیر عربستان دیدار کرد که نشانه ارتقای بالای روابط دو کشور پس از هفت سال قطع رابطه بود.
ایران و عربستان سعودی بهعنوان دو بازیگر اصلی و تأثیرگذار منطقهای، نقش مهمی در مناسبات و تحولات ژئوپلیتیکی خلیج فارس دارند. در یک دهه گذشته، روابط این دو کشور با چالشهای جدی مواجه شد و تنشهای بین آنها نقش مخربی در منطقه داشت. با عملیاتی شدن این تعامل و روابط، شرایط ژئوپلیتیکی خلیج فارس از لحاظ بسترهای اقتصادی، امنیتی و نظامی بهبود یافت.
در مجموع، ایران با اتخاذ رویکرد منطقهگرایی و بازگشایی روابط با همسایگان عرب، در پی تقویت جایگاه خود در سطح منطقهای است. این اقدامات در کنار استفاده از استراتژیهای نوین و ادامه اقدامات بنیادی دولتهای پیشین، موجب ارتقای موقعیت بینالمللی ایران در دوران ریاست جمهوری آیتالله رئیسی شد.
۲٫ عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای و همکاری با کشورهای عضو بریکس
عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای و همکاری با کشورهای عضو بریکس، دستاورد مهم دیپلماسی فعال دولت سیزدهم تحت ریاست جمهوری دکتر ابراهیم رئیسی است. این اقدامات نشانه رویکرد جدی ایران در جهت تنوعبخشی به روابط بینالمللی و مقابله با یکجانبهگرایی غرب به رهبری آمریکا است.
دولت سیزدهم در شرایطی آغاز به کار کرد که تحولات بینالمللی و منطقهای سرعت بیشتری به خود گرفته بودند. در این دوره، فرآیند عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای که سالها تلاش صرف آن شده بود، به نتیجه رسید.
این سازمان که با حدود ۴۰ درصد جمعیت جهان و ۲۰ درصد تولید ناخالص داخلی جهان، یکی از بزرگترین سازوکارهای سیاسی- امنیتی و اقتصادی جهان محسوب میشود، فرصتی برای ایران است تا نقش موثرتری در فرآیند شکلگیری ساختارهای چندجانبه ایفا کند.
همزمان، همکاری با کشورهای عضو بریکس نیز در دستور کار جدی سیاست خارجی ایران قرار گرفت. این اقدامات در راستای تنوعبخشی به دسترسی ایران به امکانات و ابزارهای بینالمللی برای تأمین نیازهای اقتصادی، پولی و مالی انجام شد.
در شرایط فعلی که شاهد تشدید یکجانبهگرایی و تحریمهای غرب، بهویژه آمریکا هستیم، عضویت ایران در این سازوکارهای چندجانبه میتواند پاسخی قاطع به این اقدامات تلقی شود. در حالی که غرب با اقداماتی همچون انسداد داراییهای بانکهای مرکزی، بیاعتمادی به ساختار مالی خود را افزایش داده است، کشورهای جهان به دنبال راهکارهای جایگزین هستند. در این شرایط، اقدامات هماهنگ و واکنشهای جمعی در سطح منطقهای و فرامنطقهای از سوی اعضای این سازوکارها مانند سازمان همکاری شانگهای و بریکس، امری منطقی و ضروری به نظر میرسد.
جمهوری اسلامی ایران نیز با ارادهای محکم و جدی، این فرصت را از دست نداد و با عضویت در این سازوکارها در پی ایفای نقش مؤثرتر در شکلگیری ساختارهای چندجانبه و مقابله با یکجانبهگرایی غرب است.
۳٫ امضای موافقتنامههای همکاریهای دوجانبه با کشورهای مختلف
دولت آیتالله رئیسی با هدف تنوعبخشی به روابط بینالمللی و کاهش وابستگی به غرب، اقدام به انعقاد موافقتنامههای همکاریهای دوجانبه با کشورهایی کرد که اهمیت امنیتی، سیاسی و اقتصادی قابل توجهی برای کشور دارند. از جمله این توافقها میتوان از توافقنامه جامع همکاری ۲۵ ساله با چین و قرارداد ۲۰ ساله همکاری با روسیه نام برد.
امضای توافقنامه جامع همکاری ۲۵ ساله با چین که بهموازات پیگیری هوشمندانه مذاکرات با غرب در وین انجام شد، نشاندهنده درک دولتمردان ایرانی از واقعیتهای حاکم بر مناسبات بینالمللی بود.
همکاری راهبردی میان ایران و چین در شرایطی انجام شد که چین در حال تبدیل شدن به قدرت برتر اقتصادی جهان است و چشمانداز شکلگیری نظم جهانی جدیدی با محوریت رقابت اقتصادی را ترسیم میکند.
در این میان، چین با ایجاد کانالهای پنهان برای کمک به ایران در تسهیل خرید و فروش نفت، از عقب ماندن ایران از بازار رقابتی انرژی جلوگیری کرد.
همچنین، مخالفت قاطع چین با قطعنامههای شورای حکام علیه ایران و حمایت از مواضع مذاکراتی ایران در گفتوگوهای رفع تحریمها، نشاندهنده تغییر در سطح مناسبات دو کشور است. این امر نشان میدهد که پکن حاضر است هزینه بیشتری برای حمایت از منافع سیاسی و اقتصادی ایران صرف کند.
در کنار چین، ایران همکاریهای راهبردی خود را با روسیه نیز تعمیق بخشید. تمدید قرارداد ۲۰ ساله همکاری با روسیه و ترسیم افق تازهای برای تعمیق همکاریها در این قالب، از دیگر اقدامات ایران در راستای تکثیر روابط بینالمللی و مقابله با یکجانبهگرایی غرب بود.
در مجموع، دولت آیتالله رئیسی با امضای توافقنامههای جامع همکاری با برخی از کشورهای مهم و تأثیرگذار، در پی بهرهگیری از همه ظرفیتهای بالقوه در عرصه سیاست خارجی بود تا در برابر یکجانبهگرایی و فشارهای آمریکا مقاومت و نقش مؤثرتری را در شکلگیری نظم جهانی جدید ایفا کند.
۴٫ هماهنگی میان میدان و دیپلماسی
یکی از مسایلی که در دولت دوازدهم توسط برخی از دولتمردان مطرح و در فضای سیاسی کشور در باره آن بحث شده بود، موضوع تقابل «میدان و دیپلماسی» بود؛ به این معنا که با در مقابل قرار دادن این دو مفهوم، طوری آن را تفسیر میکردند که این دو ضد هم هستند و اساساً قابل جمع نیستند. مرد میدان صرفاً یک فرمانده جنگ است که لباس رزم میپوشد و در میدان جنگ فرماندهی میکند و میجنگد و از دیپلماسی سررشتهای ندارد و مرد دیپلماسی فردی است که صرفاً در حوزه دیپلماتیک فعالیت میکند، کت و شلوارپوش است و نامش روی آستین پیراهنش حک شده و در جلسات مذاکره و دیپلماتیک حضور دارد و با وزرا و مسئولین کشورهای خارجی دیدار و مذاکره و توافق میکند، اکثراً در سفرهای خارجی به سر میبرد و کاری به جنگ و جنگیدن ندارد. اصلاً هم جنگجو نیست و فقط دنبال صلح و راهحلهای صلحطلبانه است.
آنچه مشخص است محدودسازی مفهوم «مرد میدان» به یک فرمانده صرفاً نظامی که تنها در عرصه جنگ حضور دارد، ظلمی بزرگ به واقعیتهای موجود است. در حقیقت، مرد میدان فردی است که در هر زمان و مکانی که نظام و انقلاب اسلامی به حضور و تلاش او نیاز دارد، با مسئولیتپذیری و از خودگذشتگی ظاهر میشود. این افراد، در عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، با جدیت، صلابت و ایمان در راستای حفظ نظام و ارزشهای انقلاب اسلامی گام برمیدارند و از هیچ تلاشی برای پیشبرد این اهداف فروگذار نمیکنند.
اگرچه میدان جنگ ظرفیت حضور همه آحاد جامعه را ندارد، اما هر فرد در محل کار و فعالیت خود میتواند چون یک «مرد میدان» ظاهر شود و با ایستادگی و پایبندی به اصول انقلاب، به تقویت استواری و صلابت نظام اسلامی یاری رساند. در این صورت، نظام اسلامی بدون نیاز به درگیریهای نظامی مستمر، از هیمنه و قدرت بازدارندگی برخوردار خواهد شد که مانع از هرگونه دستاندازی دشمنان به این نظام میشود.
در این میان، نباید دیپلماتها را از این مفهوم مستثنی دانست؛ زیرا آنان نیز میتوانند در عرصه دیپلماسی، همچون «مردان میدان» ظاهر شوند و با بهرهگیری از توانمندیهای دیپلماتیک خود، به حفظ ارزشهای نظام و منافع ملی کشور بپردازند. از این رو دولت آیتالله رئیسی با درک عمیق از واقعیتهای حاکم بر نظام بینالملل و ضرورت مواجهه همهجانبه با فشارهای غرب، رویکرد «تجمیع دیپلماسی و میدان» را که در حقیقت برخاسته از نگاه راهبردی رهبری انقلاب اسلامی است، در پیش گرفت و در این راستا، با انتخاب دکتر شهید امیر عبداللهیان به عنوان وزیر امور خارجه، به این نگاه راهبردی، نمود عینی بخشید.
دکتر امیر عبداللهیان بهعنوان یک دیپلمات باتجربه که همواره معتقد به تلفیق ابزارهای دیپلماسی و میدان بود، توانست در پیشبرد این رویکرد نقش مهمی را ایفا کند. دکتر امیر عبداللهیان قدرت میدانی را پشتوانه محکمی برای دیپلماسی میدانست و بر این باور بود که میدان، دست دیپلماتها را در میز مذاکره بهشدت باز میکند. او دیپلماسی و میدان را مکمل یکدیگر ارزیابی میکرد و معتقد بود که «سردارسلیمانی هیچگاه دیپلماسی و میدان را جدا از هم نمیدید. سردار سلیمانی نه تنها هیچگاه از دیپلماسی برای میدان هزینه نکرد، بلکه از جیب مردم هم برای میدان هزینه نکرد…»(۱)
شهید امیر عبدالهیان بر این نکته تأکید داشت که دیپلماسی همواره بر «میدان» استوار بوده است و آن را باید رمز موفقیت دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی دانست.
بهطور خلاصه، رویکرد تجمیع دیپلماسی و میدان در دولت سیزدهم، بهمنزله رویکردی راهبردی بود که بر اساس درک عمیق مسئولان از واقعیتهای حاکم بر صحنه بینالملل و ضرورت اتخاذ رویکردی همهجانبه برای مقابله با فشارها و تهدیدات شکل گرفت.
۵٫ تقویت محور مقاومت
دولت سیزدهم از زمان به روی کار آمدن، تقویت و حمایت از محور مقاومت را یکی از اولویتهای اصلی خود در حوزه سیاست خارجی قرار داد. این رویکرد نه تنها در بیانات و مواضع رسمی مقامات ارشد کشور بازتاب یافت، بلکه در اقدامات عملی دولت نیز به وضوح قابل مشاهده بود.
از جمله اقدامات برجسته دولت در این زمینه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
الف. حمایت صریح و علنی از مقاومت: حمایت قاطع و روشن از محور مقاومت همواره در اولویت سیاستهای خارجی دولت آیتالله رئیسی قرار داشت و این حمایت از طریق بیانات صریح و علنی مقامات ارشد کشور به وضوح قابل مشاهده بود. از اینرو سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در پیام تسلیت خود به مناسبت شهادت آیتالله رئیسی و سایر شهدای خدمت بیان داشت که: «از شهیدان رئیسی و امیر عبداللهیان جز حمایت و پشتیبانی، چیز دیگری ندیدیم.»
این حمایت قاطع و بیدریغ از محور مقاومت، نشاندهنده استراتژی سیاست خارجی دولت آیتالله رئیسی در تقویت و تحکیم همبستگی و انسجام محور مقاومت در برابر زیادهخواهیهای رژیم صهیونیستی و متحدان آن در منطقه است.
ب. ارائه کمکهای عملی به متحدان: در راستای تقویت محور مقاومت، دولت سیزدهم اقدام به فروش سوخت ایرانی به تجار لبنانی کرد که این امر به شکست حصار اقتصادی آمریکا علیه لبنان منجر شد. وزیر امور خارجه نیز اعلام کرد که پیشنهادهای بهتر و جدیدتری برای کمک به شکست این حصار اقتصادی در دست اقدام است.
ج. تقویت دیپلماسی مقاومت: بر اساس تحلیلها، دولت سیزدهم با اتخاذ رویکرد «دیپلماسی مقاومت»، توانست در عرصههای منطقهای و بینالمللی، موقعیت ایران را ارتقا دهد. این نوع دیپلماسی، برخاسته از قدرت واقعی میدانی ایران و متحدان آن در محور مقاومت و در تقابل با دیپلماسی ناشی از ضعف و تسلیمپذیری در برابر دشمنان است.
د. تحکیم همبستگی محور مقاومت: انتخاب دکتر امیر عبداللهیان بهعنوان وزیر امور خارجه، نقطهعطفی در سیاستگذاری دولت محسوب میشود. امیر عبداللهیان با تجربه میدانی خود در جبهههای مقاومت به ایجاد «اتاق فرمان مشترک محور مقاومت» اقدام کرد تا هماهنگیهای دیپلماتیک و میدانی در این چارچوب را تسهیل و تقویت کند.
در مجموع میتوان گفت دولت آیتالله رئیسی با اتخاذ رویکرد راهبردی در تقویت محور مقاومت و اقدامات عملی در این زمینه، گامهای مؤثری را در جهت ارتقای امنیت و ثبات منطقه برداشت و موقعیت ایران را در معادلات بینالمللی تقویت کرد. این رویکرد، به تبدیل شدن ایران و متحدان آن در محور مقاومت به «نقاط آشکارساز قدرت» در منطقه غرب آسیا انجامید.
۶٫ حمایت از فلسطین و مردم مظلوم غزه
دولت سیزدهم موضوع فلسطین و حمایت از مردم این سرزمین را به یکی از اولویتهای اصلی سیاست خارجی خود تبدیل کرد. این مسئله بهوضوح در بیانات و مواضع صریح رئیسجمهور و وزیر امور خارجه، دکتر امیر عبداللهیان قابل مشاهده بود. آنها در سخنرانیها و مصاحبههای خود، بهطور مکرر و قاطع، رژیم صهیونیستی را به ارتکاب جنایات جنگی و نسلکشی علیه مردم فلسطین، بهویژه در غزه محکوم و بر حمایت از آنان تأکید میکردند.
آیتالله رئیسی در نشست سران کشورهای اسلامی و عربی در ریاض نیز فعالانه حضور یافت و با ارائه پیشنهادهای ده مادهای، تلاش کرد تا فشار بیشتری را بر رژیم صهیونیستی وارد و به مردم غزه کمک کند. در این نشست، آیتالله رئیسی تاکید نمودند که «راه حل پایدار، آنچه امام خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی مطرح کردند و امروز در سازمان ملل ثبت شده است، تشکیل دولت واحد فلسطینی از بحر تا نهر بر مبنای اصل دموکراتیک «هر فلسطینی یک رأی اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی» است که جمهوری اسلامی قاطعانه از این نگاه حمایت خواهد کرد».
دولت سیزدهم، همچنین با تقویت محور مقاومت و گسترش روابط با کشورهای اسلامی، در پی افزایش همبستگی جهان اسلام در دفاع از فلسطین و ارتقای موقعیت ایران در منطقه از طریق دیپلماسی مقاومت بود. این رویکرد نشاندهنده اولویتبخشی این دولت به موضوع فلسطین و تلاش برای ایجاد هماهنگی و همبستگی جهان اسلام در حمایت از مردم مظلوم این سرزمین بود.
در مجموع دولت آیتالله رئیسی با مواضع قاطع و عملکرد فعال در حمایت از مردم فلسطین و محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی، نقش پیشتازی و پرچمداری دفاع از آرمان فلسطین را در عرصه بینالمللی ایفا کرد.
نتیجه
دولت شهید جمهور آیتالله رئیسی با اتخاذ رویکردهای نوین در سیاست خارجی، از جمله تقویت منطقهگرایی و همکاری با کشورهای عضو سازمانهای چندجانبه همچون شانگهای و بریکس، همچنین تعمیق همکاریهای دوجانبه با قدرتهای بزرگ چون چین و روسیه، توانست جایگاه بینالمللی ایران را ارتقا دهد. این رویکرد همراه با اصل «هماهنگی میان میدان و دیپلماسی» و تقویت محور مقاومت، در کنار اقدامات بنیادین دولتهای پیشین، سبب شد تا ایران در برابر فشارها و تحریمهای غرب مقاومت و نقش مؤثرتری را در معادلات منطقهای و بینالمللی ایفا کند. همچنین، دولت سیزدهم با موضعگیری قاطع در حمایت از مردم فلسطین و محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی، نقش پیشتازی و پرچمداری دفاع از آرمان فلسطین را در عرصه بینالمللی ایفا کرد.
پینوشت:
۱٫ mehrnews.com/xVfqR.