شهادت سید حسن نصرالله و حضور گسترده او در آینده تاریخ توحیدی – استاد اصغر طاهر زاده

شهید سید حسن نصرالله  نماد حیات متعالی انسانِ مقابل با استکبار بود و شهادت او شهادتی است که امیدها را برای عطایی بس بزرگ‌تر زنده و زنده‌تر می‌کند. به امید آنکه متوجه عطایایی بشویم که در راستای چنین شهادت‌هایی پیش می‌آیند، عطایایی که تنها در مسیر توحید تاریخی ظهور می‌یابند و ما به کمک آنها می‌توانیم بیش از پیش فردای خود را با احساسی متعالی‌تر درک کنیم و این است معنای حضور در آینده تاریخِ توحیدی با گستردگی آخرالزمانی.

 

۱- با نظر به آیاتی که متذکر شکست اولیه ما در جنگ اُحد هستند، قرآن قصه خودِ ما را در امروزمان با ما در میان می‌گذارد.  با تدبر در آیه ۱۳۷ سوره آل‌عمران متوجه خواهیم شد که در این تاریخ چه نوع حضوری می‌توانیم داشته باشیم و باید سعی کنیم به کمک آیات قرآن عملکرد خود را ارزیابی کنیم.

 

۲- بعد از آنکه­ مسلمانان ظاهراً در جنگ احد شکست خوردند و بعضی از مؤمنین که همراه با پیامبر خدا«ص» وارد جنگ با کفار شده بودند تعجب کردند که چگونه جبهه حق شکست ­خورد؛ حضرت حق این آیه را نازل کرد: «قَد خَلَت مِن قَبلِکُم سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ»(۱) شما را چه شده است؟ چرا به حضور تاریخی جبهه­های حق در مقابل باطل در گذشته نگاه نمی­کنید؟ «قَد خَلَت مِن قَبلِکُم سُنَنٌ» قبل از شما هم سنت­هایی بوده‌اند و خداوند در تاریخ، سنت‌های خاصی دارد: «فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ» بروید با نگاه تاریخی- جغرافیای زمین را بنگرید: «فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ» پس ملاحظه کنید عاقبت کار انکارکنندگانِ حقیقت به کجا کشیده شد، در حالی­که در گذشته هم به ظاهر لشکر ابوسفیان­ها و یزیدها پیروز شدند، ولی اگر به عاقبت کار آنها بنگرید با صحنه­های نابودی آنها در تاریخ مواجه می‌شوید، زیرا در مقابل حقیقت ایستادند. آری: «فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ؛».

 

۳- خداوند در ادامه آیه فوق با ما گفت‌وگوهایی دارد و بصیرت تاریخیِ خوبی را با ما در میان می­گذارد، زیرا هنگامی که به پدیده­های تاریخی با نظر به جایگاه تاریخی آنها بنگریم، نسبت به حرکات توحیدی، متوجه آینده­ای متعالی و پایدار می­شویم که در مقابل جبهه توحیدی در افق آینده گشوده می­شود. در همین  زمینه در ادامه می­فرماید: «هَذَا بَیَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَهٌ لِلْمُتَّقِینَ»(۲) بالاخره این نور قرآن است که مشخص می­کند ما در کجای تاریخ ایستاده­ایم: «هَذَا بَیَانٌ لِلنَّاسِ» این قرآن برای مردم روشن­کننده حق از باطل است: «وَهُدًى وَمَوْعِظَهٌ لِلْمُتَّقِینَ» و برای اهل تقوا هدایت و موعظه است.

برای مردم عادی اگر در ندای فطرت خود حاضر باشند و خود را فریب ندهند؛ قرآن به‌خوبی روشن می­کند که جبهه حق کدام است و جبهه باطل کدام. همان قرآن برای متقین هدایت است و حقایق را در افق پیش روی‌شان نمایان می­سازد و مدّ نظر می­آورد. یعنی آن افق­های دور را نسبت به حضوری که با شهادت پیش آمده، نشان می­دهد و علاوه بر هدایت، «وَمَوعِظَهٌ لِلْمُتَّقِینَ» موعظه­ای است برای اهل تقوا که آن ایمانی است بعد از ایمانی.

 

 

۴در ادامه در آیه ۱۳۹ می­فرماید: «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» با توجه به آینده­ای که در دل همین تنگناها در پیش است به گفته علامه طباطبایی در اقامه دین و مقابله با دشمنان اسلام، نه ضعف و سستی به خود راه بدهید و نه حزن و اندوه. کافی است ما در این مورد در پرتو نور قرآن و تذکراتی که بعد از شکست جنگ اُحد پیش آمدند که فرمود همیشه قبل از شما سنت‌هایی در صحنه عالم جاری بوده‌اند: «فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ»، بنگرید عاقبت و نهایت کار منکران حقیقت به کجا کشید. با توجه به این امر می­فرماید: «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» اصلاً جای سستی و کوتاهی نیست.

رهبر معظم انقلاب با نظر به شهادت سید مقاومت متذکر می­شوند که ما بیش از دیروز در مقابل با استکبار و صهیونیسم به صحنه می­آییم. جنس حرکت توحیدیِ انقلاب اسلامی چنین است.

 

۵-بعد از طرح آیات فوق در ادامه در آیه ۱۴۰ سوره آل­عمران جمع­بندیِ دقیقی برای فهم جایگاه تاریخی همه صحنه­های حق در مقابل با باطل با ما در میان می­گذارد و می­فرماید: «إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ، وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَاءَ، وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ» در هر جنگی هر دو طرف ضربه می­زنند و ضربه می‌خورند. بنا نیست وقتی جنگی در مقابل کفر شروع می­شود فقط شما غالب باشید. به گفته علامه طباطبایی در این صورت دیگر امتحانی برای مؤمنین پیش نمی­آید. امتحان یعنی در مسیر توحید، هم ضربه بخوریم و هم ضربه بزنیم، زیرا قاعده آن است که: «وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ» یعنی راز این نوع ضربه­ها آن است که روزگار دنیا در بین طبقات و مردمان در گردش باشد.

این یکی از نکات بسیار مهم در فلسفه تاریخ است که امروزه بدان پرداخته می­شود و می­توان با بشر جدید آن را در میان گذاشت که چرا خداوند می­فرماید سنت ما این است که روزگار و بهره­مندی از دنیا در بین مردم در گردش باشد. به گفته علامه طباطبایی پیروزی جبهه توحید به این معنا نیست که دشمن بعضاً سلطه نداشته باشد، ولی پیروزی ندارد. باید بین پیروزی و سلطه تفکیک قائل شد. با اسلحه­ها و رسانه­ها می­توان به‌ظاهر سلطه پیدا کرد ولی پیروزی نه، زیرا در سلطه بر انسان­ها روان آنها با سلطه­گر همراه نیست و همین امر موجب بی­آیندگی­اش می­شود، هرچند با سختی تمام بتواند مدتی سلطه خود را حفظ کند.

 

سئوال؟ مگر خدا از ایمان مؤمنین خبر ندارد؟

آری! خبر دارد ولی آیه: «وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا» به این معناست تا ایمان مؤمنین آشکار شود و الگوها و نمادهای دینداری معلوم شوند. مانند حضرت امیرالمؤمنین«ع» در جنگ احد که مانند کوه در مقابل دشمن و در کنار پیامبر خدا(ص) و دفاع از آن حضرت ایستادند، در حالی­که عده­ای فرار کردند. قرآن می‌فرماید ما این­طور برنامه­ریزی کردیم تا اولاً ایمان مؤمنین آشکار شود و ثانیاً: «وَیَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَاءَ،» شهدا در اینجا به معنای نماد و الگو هستند. یعنی امیرالمؤمنین­های دفاع مقدس را خداوند معلوم کند. آنهایی که در شکست­ها و پیروزی­ها و ضربه خوردن­ها و ضربه زدن­ها شخصیتشان­ معلوم می‌شود.

شایسته است روی این آیات کمی تأمل و تدبر شود که بالاخره چه کسانی روحیه خود را در مشکلات نمی­بازند؟ ملاحظه کرده­اید چگونه بعضی از روشنفکران غرب‌زده ما تا آنجا ترسیده­اند که پیشنهاد صلح با اسرائیل را به میان می­آورند، در حالی­که برای سرداران و مردان انقلاب اسلامی هر اندازه میدان مقابل با دشمنان انقلاب و حقیقت سخت­تر و تنگ­تر شود، امیدوارتر می­شوند که چگونه عظمت اسلام در همین میدان­ها بروز پیدا می‌کند.

قرآن کریم در ادامه آیه فوق می­فرماید: «وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ» خداوند چنین افرادی را که به حقیقت پشت کرده­اند و در مقابل جبهه توحید ایستاده­اند، دوست ندارد و هیچ کمکی به آنها نمی­کند، هرچند ممکن است در بعضی از مراحل، موقتاً سلطه‌ای پیدا کنند و این به جهت آن است که ما بیشتر به خود آییم. ولی بدانید مدیریت الهی در همه ابعاد در صحنه است و در این راستا: «وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ» خداوند نظری و محبّتی به ظالمین که مقابل جبهه توحیدی ایستاده­اند، ندارد.

 

۶-در ادامه، راز این شهادت­ها و سختی­ها را این­ طور بیان می­فرماید: «وَلِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَمْحَقَ الْکَافِرِینَ»(۳) به گفته علامه طباطبایی: تا به‌تدریج آلودگی­ها و کفر از قلب مؤمنین پاک و قلب آنها بیش از پیش نورانی و ایمانی شود.

مردان جنگ و مبارزه در جبهه توحید باید تا مرز خلوص حاج قاسم سلیمانی جلو بروند.(۴) زیرا خداوند اراده کرده است تمام حق در مقابل تمام باطل به صحنه آید. تمام حق با حاضر شدن مؤمنین در ایمان و معارف ناب توحیدی به صحنه می­آید و در این راستا باطل محو می­شود. لذا فرمود: «وَیَمْحَقَ الْکَافِرِینَ». «محق» به معنی آرام­آرام از بین رفتن است، به همان معنایی که گفته می­شود هلال ماه در مُحاق می­رود، یعنی آرام­آرام از حالتِ بدر و روشنی کامل به سوی هلال و باریک­ شدن و محو شدن جلو می­رود. قرآن می­فرماید: «وَیَمْحَقَ الْکَافِرِینَ» یعنی کفر را آرام­آرام از بین می­برد.

رهبر معظم انقلاب در ۱۴ خرداد ۱۴۰۳ فرمودند: «رژیم صهیونیستی دارد در مقابل چشم مردم دنیا ذوب می‌شود.» و این صادق­ترین سخنی است که از سر بصیرتِ تاریخی به میان آمد.

 

۷-سپس در آیه ۱۴۲ می­فرماید: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَلَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَاهَدُوا مِنْکُمْ وَیَعْلَمَ الصَّابِرِینَ»، مگر قرار بوده شما بدون امتحان به بهشت بروید؟ آیا تصور کرده­اید وارد بهشت می­شوید بدون آنکه ایمان مجاهدان شما آشکار شوند و معلوم نشود اهل صبر و مقاومت چه کسانی­اند؟ مدعیان دینداری که اهل مقاومت و صبر و پایداری در مقابل دشمنان اسلام و حقیقت نیستند، گمان نکنند مسیرشان مسیر ورود به بهشت است، زیرا میدان، میدان مقابله با دشمن حقیقت است که با امتحان‌های سخت و با جداشدن مرزهای حق از باطل معلوم می­شود چه کسی اهل ایمان است و چه کسی تنها ادعا می­کند. فرمود: «وَیَعلَمَ الصَّابِرِینَ»، صابر یعنی اهل مقاومت و استقامت و به همین جهت اگر با شهادت سید حسن نصرالله عزیز عزاداریم، ولی غمزده نیستیم. راه صابران، راه عجیبی است. در این راه شهید می­دهیم، ولی پایدار می­مانیم و می­دانیم شهید شدن برای ما به معنای فعال­ترشدن در صحنه مقابله با ظلم است. مقاومت و صبر برای ما مانند طنابی است که وارد چاه شد و حضرت یوسف«ع» را از آن چاه نجات داد.(۵) تا در ادامه حضور خود راهی را در مقابل انسان‌ها بگشاید و این یعنی شهادت سید حسن نصرالله و شهادت یحیی سنوار.

 

۸-ما در دل انقلاب اسلامی عظمت شهادت­ها را تجربه کردیم. در ادامه همین آیات در سوره آل‌عمران می­رسیم به آیات ۱۶۹ و ۱۷۰ که آیات مشهوری هستند. آنجا­ که می­فرماید: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا، بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»؛ «وَلَا تَحْسَبَنَّ» یعنی در فهم جایگاه­­هایی که در راه خدا شهید می­شوند با قواعد دنیایی محاسبه نکنید تا گمان کنید آنها مرده­اند «بَلْ أَحْیَاءٌ» بلکه آنها زنده­اند و از نعمت‌هائی که نزد پروردگارشان است، بهره­ می­برند.

وقتی فردی تصادف و رحلت می‌کند، روح او به برزخ می­رود. آیا شهدا نیز وقتی شهید شدند مانند آن فرد به برزخ می­روند؟ این­ معنای اَحیایی نیست که آیه فوق متذکر می‌شود. شهدا در همین صحنه­هایی که شما در تاریخ خودتان حاضرید، در صحنه حاضرند. هرکسی که از دنیا می‌رود به همان معنای «اَمْوَاتًا» به برزخ می­رود. در حالی­که قرآن می­فرماید شهدا زنده­اند و در نسبت خاصی که با پروردگارشان پیدا می‌کنند، از بهره­های خاصی برخوردار می­شوند. یعنی سید حسن نصرالله، به گفته رهبر معظم انقلاب که ذیل همین آیه نکاتی دارند، از این به بعد دستش بازتر و نطقش رساتر است. رهبر معظم انقلاب فرمودند: «نطق شهدا بعد از شهید شدن باز می­شود و با مردم حرف­ها دارند، صدای­شان تازه بعد از رفتن بلندتر می­شود.»(۶).

با این نگاه باید به آینده جهان نگاه کرد. با توجه به این امر، شهادت برای بیشتر حاضر شدن شهید در صحنه است. قرآن در ادامه می­فرماید: «فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ»(۷) یعنی با رسم شهادت جهانی گسترده­تر در مقابل شهید گشوده می­شود و می­یابد که چه آینده­ای در همان مسیری که شهید شد، در پیشِ‌روست.

با تأمل در این آیات امروز و فردای خودمان را درمی­یابیم و آن­ را بهتر احساس می­کنیم. واژه « یَسْتَبْشِرُونَ » حکایت بشارتی است که پیش می­آید. یعنی وقتی شهادت برای انسان پیش می­آید جهانی در مقابلش گشوده می­شود که احساس حضور بیشتر در همین جهان برایش آشکار می­شود و این ربطی به حضور برزخی او ندارد. نوعی بهره­مند شدن است در همین تاریخ. و لذا شروع می­کند به سخن­گفتن و بشارت­ دادن، به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب فرمودند نطقشان باز می­شود: «وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ» بشارت می­دهند به آنهایی که هنوز به شهدا ملحق نشده­اند. یعنی به کسانی که اظهار می­دارند راه سید حسن نصرالله راهِ آنها نیز هست.

حال، سید حسن نصرالله­ها که شهید شده­اند دارند می­گویند: «أَلَّا خَوفٌ عَلَیْهِم وَلَا هُم یَحْزَنُونَ» نه جای نگرانی نسبت به آینده است و نه جای غم و حزن نسبت به گذشته. «خوف» یعنی نگرانی نسبت به آینده و اینکه گمان کنیم حال که رژیم صهیونیستی فرمانده­ها را شهید کرده و رسانه­های جهان استکباری هم به نفع او تبلیغ می­کنند، پس نکند کار به نفع آنها تمام شود در حالی­ که خداوند سخن شهدا را به رفقای­شان متذکر می­شود که: «أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ» نگران آینده نباشند «وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ» و به گمان آنکه کوتاهی­های آنها منجر به این شهادت­ها شده است، غم کوتاهی‌های گذشته را نیز را نخورند. مثلاً در جریان­های اخیر بگوییم چرا ما زودتر متوجه برنامه­هایی که اتفاق افتاد، نشدیم! آیات فوق به ما متذکر می­شوند که اساساً قضیه و تقدیر چیز دیگری است و نباید ملامتی به خود راه دهیم و از آینده ناامید شویم.

 

۹-در جنگ اُحد به یک معنا ما شکست خوردیم و دشمن از ما حدود ۷۰ شهید گرفت و به طرف مکه برگشت. ابوسفیان و لشکرش در میانه راه به این فکر افتادند که برگردند و کارِ مسلمانان را یکسره کنند. عده­ای از منافقین خبر تصمیم لشکر ابوسفیان را به مسلمانان رساندند به امید آنکه مسلمانان مضطرب شوند و دست و پای خود را گُم کنند و از اطراف پیامبر«ص» خدا پراکنده شوند و آن حضرت را تنها بگذارند. پیامبر خدا«ص» برای مقابله با آن جریان دستور دادند فقط آنهایی که به‌نحوی از جنگ زخم برداشته­ و زخمی شده­اند برای مقابله با دشمن حرکت کنند و آنها به دستور پیامبر«ص» برای تعقیب ابوسفیان و لشکرش راه افتادند.

همین­که ابوسفیان متوجه شد برعکسِ تصور او لشکر اسلام تا این اندازه اهل مقاومت است، از حمله دوباره منصرف شد و به مکه برگشت و خداوند این آیه را نازل فرمود: «الَّذِینَ استَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِیمٌ»(۸) آنهایی که امر خدا و رسول خدا را اجابت کردند بعد از آنکه زخمی شده بودند: «لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ» برای آنهایی که نیکی و تقوا پیشه کردند، اجر عظیمی مقرر است، اجری که به جهت عظمت آن قابل توصیف نیست و این یعنی در مسیر توحید در دل شکست، پیروزی عظیمی وجود دارد.

آیه بعد در تبیین آن موضوع می­فرماید: «الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ»(۹) این اجر عظیم شامل آنهایی است که چون منافقین خبر دادند لشکر ابوسفیان آماده شده که مجدداً حمله کند، پس بترسید و خود را از میدان مهلکه خارج کنید:  «فَزَادَهُمْ إِیمَانًا» در مواجهه با چنین خبرِ به ظاهر خطرناک، نه­تنها خود را نباختند، بلکه به صورت معجزه­آسایی تازه ایمانشان زیادتر شد، به جهت اینکه ‌خوب فهمیده بودند باید در شرایط سخت، عظمت اسلام را به نمایش گذاشت و لذا: «وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ».

این جمله را در اوج خطر و در عین آنکه بدنشان در آن جنگ زخم­ها برداشته بود، بر زبان راندند که ما را مدد الهی کافی است و او برای ما بهترین وکیل و سرپرست خواهد بود. نتیجه آن شد که خداوند در قرآن می­­فرماید: «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَهٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ»(۱۰) علامه طباطبایی در این باره می­فرمایند در نتیجه امتیاز خاصی نصیب آنها شد که آن نعمت الهی و فضلی بود آسیب­ناپذیر، زیرا در مسیر الهی و با انگیزه طلب رضایت خداوند قدم برداشتند، خدایی که فضل عظیمی دارد و هرکسی که در مسیر او قدم بردارد، مفتخر به آن امتیاز خاص و آن فضل عظیم خواهد شد.

این یعنی پایمردی در جبهه مقاومت. یعنی پیام فوق­العادۀ رهبر معظم انقلاب که می­فرمایند: «لبنان به حول و قوه الهی دشمن متجاوز و خبیث را پشیمان خواهد کرد».(۱۱) برای اینکه روح فرزندان مقاومت، روح امیدواری به رحمت الهی است و در نتیجه بنا به وعده الهی و: «وَفَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ» از اموری بهره­مند می­شوند که آسیب­ناپذیر و شکست­ناپذیر است. جمهوری اسلامی نیز با همین روحیه­ای که تا آخر ایستاده است شکست­ناپذیر خواهد بود و ان‌شاءالله این روحیه برای کل جهان اسلام در مقابل استکبار پیش خواهد آمد.

علت اینکه چنین روحیه­ای به فضل الهی برای جبهه مقاومت پیش آمده و نمونه آن را در سید مقاومت یافتید: «وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ» بود و اینکه به دنبال رضایت خداوند بود، حتی تا آن حد که پیروزی بر دشمن برای­ او مسئله اصلی نبود زیرا :«وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ» خداوندی که شهدا برای رضایت او به صحنه آمده بودند دارای فضل عظیمی است و انسان را در جهانی حاضر می­کند که تصور آن را هم نمی­توان کرد.

امری که بحمدلله  در این مرحله از تاریخ انقلاب اسلامی ملاحظه می‌شود که خداوند زمینه برخورد مستقیم ایران با رژیم صهیونی را فراهم کرده است.

 

۱۰-با توجه به آیات فوق حیف است که ما در این تاریخ باشیم و همه عزم ما در راستای دنبال­کردن رضوان الهی در مقابله با رژیم صهیونیستی و آمریکا نباشد. حزب‌الله به این دلیل احساس شکست نمی­کند که جوانان آن می­دانند این راه، راه دنبال­کردن نتیجه رضوان و نتیجه آن حتماً فضل عظیم الهی است. بی­حساب نیست که رهبر معظم انقلاب در «جمعه نصر» در تاریخ ۱۳/۷/۱۴۰۳ فرمودند:

«مقاومت در غزه، چشم دنیا را خیره کرد؛ به اسلام عزت بخشید. در غزه، اسلام در برابر همه‌ شرارت و پلیدی سینه سپر کرده است. هیچ انسان آزاده‌ای نیست که بر این ایستادگی درود و بر دشمن سفاک و خون‌آشامش لعنت نفرستد.»

و در ملاقات با شهید اسماعیل هنیه نیز فرمودند: «امروز بلندترین پرچم اسلام در دستان مردم غزه است.»

قرآن در ادامه متذکر می­شود: «إِنَّمَا ذَلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»(۱۲) آن منافقین و جاسوسان و مشرکین، لشکر شیطانند و شیطان یاران و دوستداران خود را می­ترساند و شما اگر به‌واقع مؤمن هستید از من ترس و ابا داشته باشید. می­گویند رژیم صهیونیستی گفته کار حزب‌الله تمام شده است. آیه می­فرماید ای فرزندان اسلام شما سادگی نکنید و ذره­ای خوف به خود راه ندهید. این آدم­های خودفروخته هستند که می­گویند شکست خوردیم و تمام شد.

خداوند با توجه به این نکته می­فرماید: «وَلَا یَحزُنْکَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی‌الْکُفْرِ، إِنَّهُمْ لَن یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئًا، یُرِیدُ اللَّهُ أَلا یَجْعَلَ لَهُم حَظًّا فِی الْآخِرَهِ، وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ»(۱۳) از اینکه عده­ای تحت تأثیر آن سخنان قرار می­گیرند «وَلَا یَحزُنْکَ» شما را محزون نکند، آ­ها با عبور و جدا شدن از مسیری که شما گشوده­اید، هیچ آسیبی نمی­توانند به شما بزنند: «یُرِیدُ‌اللَّهُ أَلَّا یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِی‌الْآخِرَهِ، وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ»(۱۴) خداوند بنا دارد آن آدم­های سطحی و بُزدل و حتی شیخ­مسلک را که بویی از شجاعت و مبارزه نبرده­اند، از بهره­های­ آخرت محروم کند و برای آنها که نسبت به چنین جبهه­ای که جبهه مقابله با ظلم و کفر است، بی‌اعتنا هستند، عذاب عظیمی است.

آیه فوق مربوط به کسانی است که انتقاد می­کنند مبارزه با آمریکا و صهیونیست چه فایده­ای برای ما دارد و از ترس شکست، خود را باخته­اند. حرف و سخن روشنفکران غرب­زده این است که اسلام توان مقابله با کفر را در این زمانه ندارد. لذا پیشنهاد می­کنند با اسرائیل صلح کنید. در حالی­که قرآن می­فرماید خداوند اراده کرده این افراد که در واقع باطن خود را با این سخنان ظاهر می­کنند، از بهره­­های ابدی محروم کند و گرفتار عذاب عظیمی خواهند شد؛ زیرا نسبت به جبهه حق در مقابل باطل یا بی‌اعتنا­ بودند و یا به سوی آنها متمایل شدند. قضیه از این قرار است که: «إِنَّ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الْکُفْرَ بِالْإِیمَانِ لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ»(۱۵) آنانی که به جای ایمان، کفر را انتخاب کرده‌اند هیچ آسیبی به مسیری که خداوند گشوده، نمی­رسانند و برای آنان عذاب دردناکی است.

 

 

پی‌نوشت‌ها:

۱٫آل عمران/ ۱۳۷

۲٫آل عمران/ ۱۳۸

۳٫آل عمران/ ۱۴۱

۴٫رهبر معظم انقلاب«حفظه‌اللّه» در مورد شهید حاج قاسم سلیمانی می‌فرمایند: «می‌دانید که مردم قدر پدر شما را دانستند و این ناشی از «اخلاص» است؛ این «اخلاص» است. اگر «اخلاص» نباشد، این جور دل‌های مردم متوجه نمی‌شود؛ دل‌ها دست خداست؛ اینکه دل‌ها این جور همه متوجه می‌شوند، نشان‌دهنده این است که یک «اخلاص» بزرگی در آن مرد وجود داشت.»

۵٫جناب مولوی در مورد صبر و مقاومت و پایداری و نتیجه آن می­فرماید:

یوسف حسنی و این عالم چو چاه

و این رسن صبر است بر امر اله‏

یوسفا آمد رسن در زن دو دست

از رسن غافل مشو بی‏گه شده است‏

حمد لله که این رسن آویختند

فضل و رحمت را به هم آمیختند

تا ببینی عالم جان جدید

عالم بس آشکارِ ناپدید

  1. به بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۲۱/۷/۱۳۹۸ رجوع شود.

۷٫آل‌عمران / ۱۷۰

۸٫همان / ۱۷۲

۹٫همان / ۱۷۳

۱۰٫همان / ۱۷۴

۱۱٫بخشی از پیام مورخ ۷/۷/۱۴۰۳ در مورد وقایع لبنان

  1. آل‌عمران / ۱۷۵

۱۳٫همان / ۱۷۶

۱۴٫همان

۱۵٫همان / ۱۷۷

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *