شهید سید حسن نصرالله نماد حیات متعالی انسانِ مقابل با استکبار بود و شهادت او شهادتی است که امیدها را برای عطایی بس بزرگتر زنده و زندهتر میکند. به امید آنکه متوجه عطایایی بشویم که در راستای چنین شهادتهایی پیش میآیند، عطایایی که تنها در مسیر توحید تاریخی ظهور مییابند و ما به کمک آنها میتوانیم بیش از پیش فردای خود را با احساسی متعالیتر درک کنیم و این است معنای حضور در آینده تاریخِ توحیدی با گستردگی آخرالزمانی.
۱- با نظر به آیاتی که متذکر شکست اولیه ما در جنگ اُحد هستند، قرآن قصه خودِ ما را در امروزمان با ما در میان میگذارد. با تدبر در آیه ۱۳۷ سوره آلعمران متوجه خواهیم شد که در این تاریخ چه نوع حضوری میتوانیم داشته باشیم و باید سعی کنیم به کمک آیات قرآن عملکرد خود را ارزیابی کنیم.
۲- بعد از آنکه مسلمانان ظاهراً در جنگ احد شکست خوردند و بعضی از مؤمنین که همراه با پیامبر خدا«ص» وارد جنگ با کفار شده بودند تعجب کردند که چگونه جبهه حق شکست خورد؛ حضرت حق این آیه را نازل کرد: «قَد خَلَت مِن قَبلِکُم سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ»(۱) شما را چه شده است؟ چرا به حضور تاریخی جبهههای حق در مقابل باطل در گذشته نگاه نمیکنید؟ «قَد خَلَت مِن قَبلِکُم سُنَنٌ» قبل از شما هم سنتهایی بودهاند و خداوند در تاریخ، سنتهای خاصی دارد: «فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ» بروید با نگاه تاریخی- جغرافیای زمین را بنگرید: «فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ» پس ملاحظه کنید عاقبت کار انکارکنندگانِ حقیقت به کجا کشیده شد، در حالیکه در گذشته هم به ظاهر لشکر ابوسفیانها و یزیدها پیروز شدند، ولی اگر به عاقبت کار آنها بنگرید با صحنههای نابودی آنها در تاریخ مواجه میشوید، زیرا در مقابل حقیقت ایستادند. آری: «فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ؛».
۳- خداوند در ادامه آیه فوق با ما گفتوگوهایی دارد و بصیرت تاریخیِ خوبی را با ما در میان میگذارد، زیرا هنگامی که به پدیدههای تاریخی با نظر به جایگاه تاریخی آنها بنگریم، نسبت به حرکات توحیدی، متوجه آیندهای متعالی و پایدار میشویم که در مقابل جبهه توحیدی در افق آینده گشوده میشود. در همین زمینه در ادامه میفرماید: «هَذَا بَیَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَهٌ لِلْمُتَّقِینَ»(۲) بالاخره این نور قرآن است که مشخص میکند ما در کجای تاریخ ایستادهایم: «هَذَا بَیَانٌ لِلنَّاسِ» این قرآن برای مردم روشنکننده حق از باطل است: «وَهُدًى وَمَوْعِظَهٌ لِلْمُتَّقِینَ» و برای اهل تقوا هدایت و موعظه است.
برای مردم عادی اگر در ندای فطرت خود حاضر باشند و خود را فریب ندهند؛ قرآن بهخوبی روشن میکند که جبهه حق کدام است و جبهه باطل کدام. همان قرآن برای متقین هدایت است و حقایق را در افق پیش رویشان نمایان میسازد و مدّ نظر میآورد. یعنی آن افقهای دور را نسبت به حضوری که با شهادت پیش آمده، نشان میدهد و علاوه بر هدایت، «وَمَوعِظَهٌ لِلْمُتَّقِینَ» موعظهای است برای اهل تقوا که آن ایمانی است بعد از ایمانی.
۴–در ادامه در آیه ۱۳۹ میفرماید: «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» با توجه به آیندهای که در دل همین تنگناها در پیش است به گفته علامه طباطبایی در اقامه دین و مقابله با دشمنان اسلام، نه ضعف و سستی به خود راه بدهید و نه حزن و اندوه. کافی است ما در این مورد در پرتو نور قرآن و تذکراتی که بعد از شکست جنگ اُحد پیش آمدند که فرمود همیشه قبل از شما سنتهایی در صحنه عالم جاری بودهاند: «فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ»، بنگرید عاقبت و نهایت کار منکران حقیقت به کجا کشید. با توجه به این امر میفرماید: «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» اصلاً جای سستی و کوتاهی نیست.
رهبر معظم انقلاب با نظر به شهادت سید مقاومت متذکر میشوند که ما بیش از دیروز در مقابل با استکبار و صهیونیسم به صحنه میآییم. جنس حرکت توحیدیِ انقلاب اسلامی چنین است.
۵-بعد از طرح آیات فوق در ادامه در آیه ۱۴۰ سوره آلعمران جمعبندیِ دقیقی برای فهم جایگاه تاریخی همه صحنههای حق در مقابل با باطل با ما در میان میگذارد و میفرماید: «إِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ، وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَاءَ، وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ» در هر جنگی هر دو طرف ضربه میزنند و ضربه میخورند. بنا نیست وقتی جنگی در مقابل کفر شروع میشود فقط شما غالب باشید. به گفته علامه طباطبایی در این صورت دیگر امتحانی برای مؤمنین پیش نمیآید. امتحان یعنی در مسیر توحید، هم ضربه بخوریم و هم ضربه بزنیم، زیرا قاعده آن است که: «وَتِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ» یعنی راز این نوع ضربهها آن است که روزگار دنیا در بین طبقات و مردمان در گردش باشد.
این یکی از نکات بسیار مهم در فلسفه تاریخ است که امروزه بدان پرداخته میشود و میتوان با بشر جدید آن را در میان گذاشت که چرا خداوند میفرماید سنت ما این است که روزگار و بهرهمندی از دنیا در بین مردم در گردش باشد. به گفته علامه طباطبایی پیروزی جبهه توحید به این معنا نیست که دشمن بعضاً سلطه نداشته باشد، ولی پیروزی ندارد. باید بین پیروزی و سلطه تفکیک قائل شد. با اسلحهها و رسانهها میتوان بهظاهر سلطه پیدا کرد ولی پیروزی نه، زیرا در سلطه بر انسانها روان آنها با سلطهگر همراه نیست و همین امر موجب بیآیندگیاش میشود، هرچند با سختی تمام بتواند مدتی سلطه خود را حفظ کند.
سئوال؟ مگر خدا از ایمان مؤمنین خبر ندارد؟
آری! خبر دارد ولی آیه: «وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا» به این معناست تا ایمان مؤمنین آشکار شود و الگوها و نمادهای دینداری معلوم شوند. مانند حضرت امیرالمؤمنین«ع» در جنگ احد که مانند کوه در مقابل دشمن و در کنار پیامبر خدا(ص) و دفاع از آن حضرت ایستادند، در حالیکه عدهای فرار کردند. قرآن میفرماید ما اینطور برنامهریزی کردیم تا اولاً ایمان مؤمنین آشکار شود و ثانیاً: «وَیَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَاءَ،» شهدا در اینجا به معنای نماد و الگو هستند. یعنی امیرالمؤمنینهای دفاع مقدس را خداوند معلوم کند. آنهایی که در شکستها و پیروزیها و ضربه خوردنها و ضربه زدنها شخصیتشان معلوم میشود.
شایسته است روی این آیات کمی تأمل و تدبر شود که بالاخره چه کسانی روحیه خود را در مشکلات نمیبازند؟ ملاحظه کردهاید چگونه بعضی از روشنفکران غربزده ما تا آنجا ترسیدهاند که پیشنهاد صلح با اسرائیل را به میان میآورند، در حالیکه برای سرداران و مردان انقلاب اسلامی هر اندازه میدان مقابل با دشمنان انقلاب و حقیقت سختتر و تنگتر شود، امیدوارتر میشوند که چگونه عظمت اسلام در همین میدانها بروز پیدا میکند.
قرآن کریم در ادامه آیه فوق میفرماید: «وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ» خداوند چنین افرادی را که به حقیقت پشت کردهاند و در مقابل جبهه توحید ایستادهاند، دوست ندارد و هیچ کمکی به آنها نمیکند، هرچند ممکن است در بعضی از مراحل، موقتاً سلطهای پیدا کنند و این به جهت آن است که ما بیشتر به خود آییم. ولی بدانید مدیریت الهی در همه ابعاد در صحنه است و در این راستا: «وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ» خداوند نظری و محبّتی به ظالمین که مقابل جبهه توحیدی ایستادهاند، ندارد.
۶-در ادامه، راز این شهادتها و سختیها را این طور بیان میفرماید: «وَلِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیَمْحَقَ الْکَافِرِینَ»(۳) به گفته علامه طباطبایی: تا بهتدریج آلودگیها و کفر از قلب مؤمنین پاک و قلب آنها بیش از پیش نورانی و ایمانی شود.
مردان جنگ و مبارزه در جبهه توحید باید تا مرز خلوص حاج قاسم سلیمانی جلو بروند.(۴) زیرا خداوند اراده کرده است تمام حق در مقابل تمام باطل به صحنه آید. تمام حق با حاضر شدن مؤمنین در ایمان و معارف ناب توحیدی به صحنه میآید و در این راستا باطل محو میشود. لذا فرمود: «وَیَمْحَقَ الْکَافِرِینَ». «محق» به معنی آرامآرام از بین رفتن است، به همان معنایی که گفته میشود هلال ماه در مُحاق میرود، یعنی آرامآرام از حالتِ بدر و روشنی کامل به سوی هلال و باریک شدن و محو شدن جلو میرود. قرآن میفرماید: «وَیَمْحَقَ الْکَافِرِینَ» یعنی کفر را آرامآرام از بین میبرد.
رهبر معظم انقلاب در ۱۴ خرداد ۱۴۰۳ فرمودند: «رژیم صهیونیستی دارد در مقابل چشم مردم دنیا ذوب میشود.» و این صادقترین سخنی است که از سر بصیرتِ تاریخی به میان آمد.
۷-سپس در آیه ۱۴۲ میفرماید: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَلَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَاهَدُوا مِنْکُمْ وَیَعْلَمَ الصَّابِرِینَ»، مگر قرار بوده شما بدون امتحان به بهشت بروید؟ آیا تصور کردهاید وارد بهشت میشوید بدون آنکه ایمان مجاهدان شما آشکار شوند و معلوم نشود اهل صبر و مقاومت چه کسانیاند؟ مدعیان دینداری که اهل مقاومت و صبر و پایداری در مقابل دشمنان اسلام و حقیقت نیستند، گمان نکنند مسیرشان مسیر ورود به بهشت است، زیرا میدان، میدان مقابله با دشمن حقیقت است که با امتحانهای سخت و با جداشدن مرزهای حق از باطل معلوم میشود چه کسی اهل ایمان است و چه کسی تنها ادعا میکند. فرمود: «وَیَعلَمَ الصَّابِرِینَ»، صابر یعنی اهل مقاومت و استقامت و به همین جهت اگر با شهادت سید حسن نصرالله عزیز عزاداریم، ولی غمزده نیستیم. راه صابران، راه عجیبی است. در این راه شهید میدهیم، ولی پایدار میمانیم و میدانیم شهید شدن برای ما به معنای فعالترشدن در صحنه مقابله با ظلم است. مقاومت و صبر برای ما مانند طنابی است که وارد چاه شد و حضرت یوسف«ع» را از آن چاه نجات داد.(۵) تا در ادامه حضور خود راهی را در مقابل انسانها بگشاید و این یعنی شهادت سید حسن نصرالله و شهادت یحیی سنوار.
۸-ما در دل انقلاب اسلامی عظمت شهادتها را تجربه کردیم. در ادامه همین آیات در سوره آلعمران میرسیم به آیات ۱۶۹ و ۱۷۰ که آیات مشهوری هستند. آنجا که میفرماید: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا، بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»؛ «وَلَا تَحْسَبَنَّ» یعنی در فهم جایگاههایی که در راه خدا شهید میشوند با قواعد دنیایی محاسبه نکنید تا گمان کنید آنها مردهاند «بَلْ أَحْیَاءٌ» بلکه آنها زندهاند و از نعمتهائی که نزد پروردگارشان است، بهره میبرند.
وقتی فردی تصادف و رحلت میکند، روح او به برزخ میرود. آیا شهدا نیز وقتی شهید شدند مانند آن فرد به برزخ میروند؟ این معنای اَحیایی نیست که آیه فوق متذکر میشود. شهدا در همین صحنههایی که شما در تاریخ خودتان حاضرید، در صحنه حاضرند. هرکسی که از دنیا میرود به همان معنای «اَمْوَاتًا» به برزخ میرود. در حالیکه قرآن میفرماید شهدا زندهاند و در نسبت خاصی که با پروردگارشان پیدا میکنند، از بهرههای خاصی برخوردار میشوند. یعنی سید حسن نصرالله، به گفته رهبر معظم انقلاب که ذیل همین آیه نکاتی دارند، از این به بعد دستش بازتر و نطقش رساتر است. رهبر معظم انقلاب فرمودند: «نطق شهدا بعد از شهید شدن باز میشود و با مردم حرفها دارند، صدایشان تازه بعد از رفتن بلندتر میشود.»(۶).
با این نگاه باید به آینده جهان نگاه کرد. با توجه به این امر، شهادت برای بیشتر حاضر شدن شهید در صحنه است. قرآن در ادامه میفرماید: «فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ»(۷) یعنی با رسم شهادت جهانی گستردهتر در مقابل شهید گشوده میشود و مییابد که چه آیندهای در همان مسیری که شهید شد، در پیشِروست.
با تأمل در این آیات امروز و فردای خودمان را درمییابیم و آن را بهتر احساس میکنیم. واژه « یَسْتَبْشِرُونَ » حکایت بشارتی است که پیش میآید. یعنی وقتی شهادت برای انسان پیش میآید جهانی در مقابلش گشوده میشود که احساس حضور بیشتر در همین جهان برایش آشکار میشود و این ربطی به حضور برزخی او ندارد. نوعی بهرهمند شدن است در همین تاریخ. و لذا شروع میکند به سخنگفتن و بشارت دادن، به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب فرمودند نطقشان باز میشود: «وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ» بشارت میدهند به آنهایی که هنوز به شهدا ملحق نشدهاند. یعنی به کسانی که اظهار میدارند راه سید حسن نصرالله راهِ آنها نیز هست.
حال، سید حسن نصراللهها که شهید شدهاند دارند میگویند: «أَلَّا خَوفٌ عَلَیْهِم وَلَا هُم یَحْزَنُونَ» نه جای نگرانی نسبت به آینده است و نه جای غم و حزن نسبت به گذشته. «خوف» یعنی نگرانی نسبت به آینده و اینکه گمان کنیم حال که رژیم صهیونیستی فرماندهها را شهید کرده و رسانههای جهان استکباری هم به نفع او تبلیغ میکنند، پس نکند کار به نفع آنها تمام شود در حالی که خداوند سخن شهدا را به رفقایشان متذکر میشود که: «أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ» نگران آینده نباشند «وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ» و به گمان آنکه کوتاهیهای آنها منجر به این شهادتها شده است، غم کوتاهیهای گذشته را نیز را نخورند. مثلاً در جریانهای اخیر بگوییم چرا ما زودتر متوجه برنامههایی که اتفاق افتاد، نشدیم! آیات فوق به ما متذکر میشوند که اساساً قضیه و تقدیر چیز دیگری است و نباید ملامتی به خود راه دهیم و از آینده ناامید شویم.
۹-در جنگ اُحد به یک معنا ما شکست خوردیم و دشمن از ما حدود ۷۰ شهید گرفت و به طرف مکه برگشت. ابوسفیان و لشکرش در میانه راه به این فکر افتادند که برگردند و کارِ مسلمانان را یکسره کنند. عدهای از منافقین خبر تصمیم لشکر ابوسفیان را به مسلمانان رساندند به امید آنکه مسلمانان مضطرب شوند و دست و پای خود را گُم کنند و از اطراف پیامبر«ص» خدا پراکنده شوند و آن حضرت را تنها بگذارند. پیامبر خدا«ص» برای مقابله با آن جریان دستور دادند فقط آنهایی که بهنحوی از جنگ زخم برداشته و زخمی شدهاند برای مقابله با دشمن حرکت کنند و آنها به دستور پیامبر«ص» برای تعقیب ابوسفیان و لشکرش راه افتادند.
همینکه ابوسفیان متوجه شد برعکسِ تصور او لشکر اسلام تا این اندازه اهل مقاومت است، از حمله دوباره منصرف شد و به مکه برگشت و خداوند این آیه را نازل فرمود: «الَّذِینَ استَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِیمٌ»(۸) آنهایی که امر خدا و رسول خدا را اجابت کردند بعد از آنکه زخمی شده بودند: «لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ» برای آنهایی که نیکی و تقوا پیشه کردند، اجر عظیمی مقرر است، اجری که به جهت عظمت آن قابل توصیف نیست و این یعنی در مسیر توحید در دل شکست، پیروزی عظیمی وجود دارد.
آیه بعد در تبیین آن موضوع میفرماید: «الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ»(۹) این اجر عظیم شامل آنهایی است که چون منافقین خبر دادند لشکر ابوسفیان آماده شده که مجدداً حمله کند، پس بترسید و خود را از میدان مهلکه خارج کنید: «فَزَادَهُمْ إِیمَانًا» در مواجهه با چنین خبرِ به ظاهر خطرناک، نهتنها خود را نباختند، بلکه به صورت معجزهآسایی تازه ایمانشان زیادتر شد، به جهت اینکه خوب فهمیده بودند باید در شرایط سخت، عظمت اسلام را به نمایش گذاشت و لذا: «وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ».
این جمله را در اوج خطر و در عین آنکه بدنشان در آن جنگ زخمها برداشته بود، بر زبان راندند که ما را مدد الهی کافی است و او برای ما بهترین وکیل و سرپرست خواهد بود. نتیجه آن شد که خداوند در قرآن میفرماید: «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَهٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ»(۱۰) علامه طباطبایی در این باره میفرمایند در نتیجه امتیاز خاصی نصیب آنها شد که آن نعمت الهی و فضلی بود آسیبناپذیر، زیرا در مسیر الهی و با انگیزه طلب رضایت خداوند قدم برداشتند، خدایی که فضل عظیمی دارد و هرکسی که در مسیر او قدم بردارد، مفتخر به آن امتیاز خاص و آن فضل عظیم خواهد شد.
این یعنی پایمردی در جبهه مقاومت. یعنی پیام فوقالعادۀ رهبر معظم انقلاب که میفرمایند: «لبنان به حول و قوه الهی دشمن متجاوز و خبیث را پشیمان خواهد کرد».(۱۱) برای اینکه روح فرزندان مقاومت، روح امیدواری به رحمت الهی است و در نتیجه بنا به وعده الهی و: «وَفَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ» از اموری بهرهمند میشوند که آسیبناپذیر و شکستناپذیر است. جمهوری اسلامی نیز با همین روحیهای که تا آخر ایستاده است شکستناپذیر خواهد بود و انشاءالله این روحیه برای کل جهان اسلام در مقابل استکبار پیش خواهد آمد.
علت اینکه چنین روحیهای به فضل الهی برای جبهه مقاومت پیش آمده و نمونه آن را در سید مقاومت یافتید: «وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ» بود و اینکه به دنبال رضایت خداوند بود، حتی تا آن حد که پیروزی بر دشمن برای او مسئله اصلی نبود زیرا :«وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ» خداوندی که شهدا برای رضایت او به صحنه آمده بودند دارای فضل عظیمی است و انسان را در جهانی حاضر میکند که تصور آن را هم نمیتوان کرد.
امری که بحمدلله در این مرحله از تاریخ انقلاب اسلامی ملاحظه میشود که خداوند زمینه برخورد مستقیم ایران با رژیم صهیونی را فراهم کرده است.
۱۰-با توجه به آیات فوق حیف است که ما در این تاریخ باشیم و همه عزم ما در راستای دنبالکردن رضوان الهی در مقابله با رژیم صهیونیستی و آمریکا نباشد. حزبالله به این دلیل احساس شکست نمیکند که جوانان آن میدانند این راه، راه دنبالکردن نتیجه رضوان و نتیجه آن حتماً فضل عظیم الهی است. بیحساب نیست که رهبر معظم انقلاب در «جمعه نصر» در تاریخ ۱۳/۷/۱۴۰۳ فرمودند:
«مقاومت در غزه، چشم دنیا را خیره کرد؛ به اسلام عزت بخشید. در غزه، اسلام در برابر همه شرارت و پلیدی سینه سپر کرده است. هیچ انسان آزادهای نیست که بر این ایستادگی درود و بر دشمن سفاک و خونآشامش لعنت نفرستد.»
و در ملاقات با شهید اسماعیل هنیه نیز فرمودند: «امروز بلندترین پرچم اسلام در دستان مردم غزه است.»
قرآن در ادامه متذکر میشود: «إِنَّمَا ذَلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»(۱۲) آن منافقین و جاسوسان و مشرکین، لشکر شیطانند و شیطان یاران و دوستداران خود را میترساند و شما اگر بهواقع مؤمن هستید از من ترس و ابا داشته باشید. میگویند رژیم صهیونیستی گفته کار حزبالله تمام شده است. آیه میفرماید ای فرزندان اسلام شما سادگی نکنید و ذرهای خوف به خود راه ندهید. این آدمهای خودفروخته هستند که میگویند شکست خوردیم و تمام شد.
خداوند با توجه به این نکته میفرماید: «وَلَا یَحزُنْکَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِیالْکُفْرِ، إِنَّهُمْ لَن یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئًا، یُرِیدُ اللَّهُ أَلا یَجْعَلَ لَهُم حَظًّا فِی الْآخِرَهِ، وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ»(۱۳) از اینکه عدهای تحت تأثیر آن سخنان قرار میگیرند «وَلَا یَحزُنْکَ» شما را محزون نکند، آها با عبور و جدا شدن از مسیری که شما گشودهاید، هیچ آسیبی نمیتوانند به شما بزنند: «یُرِیدُاللَّهُ أَلَّا یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِیالْآخِرَهِ، وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ»(۱۴) خداوند بنا دارد آن آدمهای سطحی و بُزدل و حتی شیخمسلک را که بویی از شجاعت و مبارزه نبردهاند، از بهرههای آخرت محروم کند و برای آنها که نسبت به چنین جبههای که جبهه مقابله با ظلم و کفر است، بیاعتنا هستند، عذاب عظیمی است.
آیه فوق مربوط به کسانی است که انتقاد میکنند مبارزه با آمریکا و صهیونیست چه فایدهای برای ما دارد و از ترس شکست، خود را باختهاند. حرف و سخن روشنفکران غربزده این است که اسلام توان مقابله با کفر را در این زمانه ندارد. لذا پیشنهاد میکنند با اسرائیل صلح کنید. در حالیکه قرآن میفرماید خداوند اراده کرده این افراد که در واقع باطن خود را با این سخنان ظاهر میکنند، از بهرههای ابدی محروم کند و گرفتار عذاب عظیمی خواهند شد؛ زیرا نسبت به جبهه حق در مقابل باطل یا بیاعتنا بودند و یا به سوی آنها متمایل شدند. قضیه از این قرار است که: «إِنَّ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الْکُفْرَ بِالْإِیمَانِ لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ»(۱۵) آنانی که به جای ایمان، کفر را انتخاب کردهاند هیچ آسیبی به مسیری که خداوند گشوده، نمیرسانند و برای آنان عذاب دردناکی است.
پینوشتها:
۱٫آل عمران/ ۱۳۷
۲٫آل عمران/ ۱۳۸
۳٫آل عمران/ ۱۴۱
۴٫رهبر معظم انقلاب«حفظهاللّه» در مورد شهید حاج قاسم سلیمانی میفرمایند: «میدانید که مردم قدر پدر شما را دانستند و این ناشی از «اخلاص» است؛ این «اخلاص» است. اگر «اخلاص» نباشد، این جور دلهای مردم متوجه نمیشود؛ دلها دست خداست؛ اینکه دلها این جور همه متوجه میشوند، نشاندهنده این است که یک «اخلاص» بزرگی در آن مرد وجود داشت.»
۵٫جناب مولوی در مورد صبر و مقاومت و پایداری و نتیجه آن میفرماید:
یوسف حسنی و این عالم چو چاه
و این رسن صبر است بر امر اله
یوسفا آمد رسن در زن دو دست
از رسن غافل مشو بیگه شده است
حمد لله که این رسن آویختند
فضل و رحمت را به هم آمیختند
تا ببینی عالم جان جدید
عالم بس آشکارِ ناپدید
- به بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۲۱/۷/۱۳۹۸ رجوع شود.
۷٫آلعمران / ۱۷۰
۸٫همان / ۱۷۲
۹٫همان / ۱۷۳
۱۰٫همان / ۱۷۴
۱۱٫بخشی از پیام مورخ ۷/۷/۱۴۰۳ در مورد وقایع لبنان
- آلعمران / ۱۷۵
۱۳٫همان / ۱۷۶
۱۴٫همان
۱۵٫همان / ۱۷۷