همگرایی و تعامل عالمان لبنان و ایران در سرنوشت جبهه مقاومت – -حجت‌الاسلام والمسلمین سید سجاد ایزدهی

مقدمه

شیعیان و عالمان شیعه در طول سالیان متمادی عصر غیبت که جهان اسلام و کشورهای اسلامی تحت سلطه حاکمان جائر غیرشیعی قرار داشت، به‌عنوان اقلیتی مذهبی، ‌همواره در معرض آزار، تهدید و فشار از جانب حاکمان جائر قرار داشتند و لذا بر اساس منطق شیعه، تقیّه در پیش گرفتند و سعی می‌کردند در این بستر، ضمن مقاومت در برابر استبداد و ظلم حاکمان جائر، هویت فرهنگی و مذهبی خویش را حفظ و با اتخاذ راهبردها، راهکارها و شیوه­های عقلانی برآمده از نصوص دینی، غایات و اهداف کلان دین و مذهب را در جامعه محقق کنند.

با وجود اینکه از زمان بنی‌امیه و بنی‌عباس، (جز در زمان­هایی محدود) جهان اسلام، ذیل حاکمیت و سلطه حاکمان سنّی مذهب قرار داشت و بخش اعظم جهان اسلام را مسلمانان سنّی مذهب تشکیل می­دادند، اما جهان اسلام، همواره مشتمل بر جوامعی بود که در بسیاری از نقاط جامعه اسلامی یا (دارالاسلام) بر اساس مذهب، فرهنگ و سبک زندگی شیعی زندگی می­کردند و عملاً ذیل عنوان «دارالإیمان» هویّت و سرنوشت مشترکی داشتند. این جوامع متشکل از عده زیادی از شیعیان، عالمان شیعی و حوزه­های علمیه بودند و در بخش­های وسیعی از کشور ایران،‌ عراق و جبل عامل (لبنان)‌ و یمن و… زندگی می­کردند.

با وجود اینکه جوامع شیعی در نقاط مختلفی از جهان اسلام قرار داشتند و لذا ارتباط وثیق زبانی،‌ فرهنگی و ارتباطی بین آنها وجود نداشت، اما تعلّق خاطر مذهبی و دغدغه مشترک این جوامع  در مورد مذهب شیعه، ضرورت انسجام شیعیان در حفظ هویّت شیعی و هم‌افزایی قدرت آنان برای توسعه تشیّع، موجب ارتباطات و تعاملات بسیاری در بین این جوامع، به‌خصوص در سطح نخبگانی و عالمان دینی می­شد. از آن جمله می‌توان به حضور عالمان این مناطق در برخی از حوزه­های علمیه مناطق دیگر برای استفاده و افاده یاد کرد.

 

نقش و جایگاه عالمان جبل عامل (لبنان) در جهان اسلام

منطقه جبل عامل لبنان از سده­های اولیه اسلام، از مناطق شیعی جهان اسلام بود و با آنکه در محدوده مناطق غربی جهان اسلام و دورتر از مناطقی چون عراق و ایران (به‌عنوان مراکز اصلی تجمع شیعیان) قرار داشت، اما همواره مردمانی مومن، مقیّد و مبارز داشت و خاستگاه رشد و نموّ عالمان دینی و حوزه­های علمیه غنی و قویم بود. از جمله عالمان این منطقه که موجب تحول و توسعه تشیّع در مناطق خود و بلکه در سایر مناطق شیعی مذهب شدند می­توان به شهید اول، شهید ثانی، شیخ بهایی، محقق کرکی، شیخ حرّ عاملی و عبدالحسین شرف‌الدین اشاره کرد که بقا و توسعه تشیّع در آن منطقه، بلکه تحول شیعه در بسیاری از نقاط جهان اسلام، مدیون تلاش‌های علمی و عملی ایشان است.

عالمان منطقه جبل عامل از چند جهت، ذیل عالمان مقاومت قرار می­گیرند. از یک جهت، منطقه مصر و شام در زمان حاکمیّت ممالیک (قرن  هفتم تا دهم قمری) که گرایش مذهبی سنی داشتند و تلاش فراوانی برای قدرت‌گیری مذاهب اهل سنت انجام دادند. این تلاش بیشتر برای کسب مشروعیت سیاسی و مذهبی از علما بود و تبعات فراوانی مانند مهاجرت بخشی از مردم و عالمان را در پی داشت و صدماتی را به حوزه جبل عامل وارد کرد. طبعاً سلطه فراگیر حاکمان اهل سنّت شیعه‌ستیز (ممالیک)، مستلزم تلاش وافر عالمان شیعی در حفظ هویّت شیعی و بقای آن در بین شیعیان منطقه جبل عامل بود. عالمان مجاهد این دیار با تلاش و جانفشانی، هویّت شیعی، مذهبی این منطقه و شیعیان آن را حفظ و استمرار آن را تضمین کردند. بسیاری از این عالمان در این مسیر، شهد شهادت نوشیدند و الگوی بسیاری از شیعیان شدند.

از جهت دیگر، تحول جامعه شیعی در گرو تحولات اندیشگی و ارائه نقشه راه زندگی شیعیان متناسب با زمانه بود و بسیاری از فقیهان این منطقه را می­توان نماینده تحول فقه در دوره فقهی خودشان و راهبر توسعه مذهب در آن دوره دانست.

از جمله اموری که نشانه راهبری این فقیهان در عرصه مقاومت است، ارائه نقشه راه مقاومت و سبک زندگی مومنانه در جوامع شیعی است؛ چنانکه شهید اول، کتاب «اللمعه الدمشقیه» را  به درخواست شمس‌الدین محمد آوی از یاران سلطان علی بن مؤید واپسین فرمانروای سربداران خراسان برای شیعیان آن سرزمین نگاشت.(۱) طبعاً‌ آنچه فاصله مکانی زیاد میان سربداران خراسان و عالمان جبل عامل را از میان برداشت،‌ دغدغه هویت شیعی و کمک به شیعیان در سایر نقاط جهان اسلام بود. چنانکه سلطان علی بن مؤید به‌عنوان آخرین امیر سربداران خراسان (در سال ۷۶۶ ق) به‌طور رسمی از شهید اول درخواست کرد که به خراسان برود و منصب مرجعیت ایشان را برعهده بگیرد. در بخشی از نامه وی به شهید اول این گونه آمده است: «ما در میان خویش کسی را که به فتوایش از لحاظ علمی بتوان اعتماد کرد یا مردم بتوانند عقاید درست را از وی فراگیرند نمی‌یابیم. از خدای متعال مسئلت داریم که حضرتت به ما افتخار حضور و افشاندن نور بخشد تا از علمش پیروی کنیم و از راه و رسمش رفتار آموزیم. هرگاه لطف فرمایید و با توکل به خدا و پرهیز از عذر آوردن به اینجا تشریف بیاورید، مزید احسان خواهد بود.»(۲) شهید اول گرچه این درخواست را نپذیرفت، اما کتاب «اللمعه الدمشقیه» را برای هدایت و راهنمایی شیعیان خراسان در قلمرو حکومت سربداران نوشت.

در سال‌های بعد، حضور عالمانی از حوزه حلّه مانند علامه حلّی و برخی دیگر از عالمان منطقه حلّه در دربار حاکمان مغول و تأثیر به­سزای ایشان در علاقه سلطان محمد خدابنده به مذهب شیعه و ترویج آن در ایران اشاره کرد.  علامه حلّی در این راستا کتاب «نهج الحق و کشف الصدق» را تألیف و به همراه فخرالمحققین از شهر حلّه به سوی سلطانیه حرکت کرد و به دربار سلطان محمد رفت. وی دو کتاب «منهاج الکرامه» و «نهج الحق» را که کتاب شناخت ائمّه معصومین (ع) و یک دوره امام‌شناسی است برای سلطان هدیه برد.

حضور عالمان لبنان در دربار صفویان

از جمله فقیهان سرزمین جبل عامل که تأثیر به‌سزایی در توسعه شیعه به‌خصوص در کشور ایران داشت، محقق کرکی است که در پی تأسیس صفویه در ایران و رسمیّت یافتن مذهب شیعه در ایران، به دعوت حاکمان شیعه مذهب صفوی و برای اداره کشور بر محور قوانین و مقررات شیعه، به ایران آمد و تلاش بسیاری برای ترویج مذهب شیعه در ایران، تعمیق تفکر شیعی و تغییر شیعه اعتقادی و صوفی به شیعه اعتقادی و شرعی انجام داد.

محقق کرکی که در فضای درگیری حکومت عثمانی با صفویه و فشار و سخت‌گیری بر شیعیان در مناطق تحت سلطه عثمانی، با دعوت شاه اسماعیل به ایران آمد،(۳) در زمان شاه طهماسب به مقام شیخ الاسلامی که بالاترین مقام دینی به شمار می­رفت دست یافت. وی از این فرصت برای اصلاح برخی از امور و قوانین دربار استفاده مطلوب کرد و از این فضا برای ترویج مکتب تشیع و تثبیت مبانی آن در قلمرو حکومت صفوی نهایت بهره را برد.(۴)

وی برای تثبیت حاکمیّت شیعه مذهب صفوی در ایران، (به‌عنوان رقیب حاکمیت سنی مذهب عثمانی)، به نیابت از فقیهان، برای سلاطین صفوی، مشروعیّت ثانوی را در نظر گرفت و به‌عنوان نهادی سیاسی اجتماعی و به‌مثابه رسانه‌ای قوی در ارتباط حاکمیّت و توده مردم، حکم به جواز اقامه نماز جمعه داد و با نگارش کتاب «قاطعه اللجاج» به بیت‌المال عمومی صفویه در قالب خراج، رسمیّت بخشید.

بعدها دو فرزند محقق کرکی و نوه­های وی نیز که غالبا عالم بودند، حائز مناصب حکومتی چون شیخ‌الاسلام و حتی صدراعظم حکومت صفوی شدند. میرداماد از نوادگان دختری محقق کرکی به شمار می‌رفت و بخشی از شهرتش را مدیون انتساب به محقق کرکی بود.

از جمله عالمان جبل عامل که در ایران حضور و خدمات موثر داشتند می­توان به شیخ حسین بن عبدالصمد پدر شیخ بهایی اشاره کرد که سال‌ها در هرات، مشهد و قزوین حائز مناصبی بود. فرزند او شیخ بهایی، عالمی فرهیخته و صاحب‌نام و از نزدیکان شاه عباس بود و خدمات بسیاری به ایران کرد، از جمله ساخت مساجد و ابنیه­های مشهوری که هنوز هم از آنها به نیکی یاد می­شود.

حضور عالمان ایران در لبنان

اهمیّت لبنان و شیعیان آن به‌عنوان خط مقدّم مقاومت علیه نظام سلطه به‌گونه­ای است که با رحلت مرحوم سید عبدالحسین شرف الدین، بنا به دعوت بسیاری از شیعیان لبنان و پیشنهاد آیت‌الله بروجردی، امام موسی صدر برای مدیریت امور شیعیان لبنان به این کشور مهاجرت کرد و از حیث فرهنگی، علمی، سیاسی و نظامی برای توسعه و ترقی جامعه شیعیان لبنان خدمات فراوانی را انجام داد. در این دوره، علاوه بر تلاش برای تقویت هویّت شیعی، شیعیان جنوب لبنان با کمک و همراهی شهید چمران، جنبش «أمل» را به‌عنوان نهادی شبه نظامی در برابر سلطه رژیم صهیونیستی بنا نهادند.

با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تعامل بیشتری بین شیعیان لبنان و کشور ایران برقرار شد به‌گونه‌ای که شهید چمران برای مقابله با تهاجم رژیم بعثی عراق به ایران عزیمت کرد و در سمت­های مختلف، به دفاع از کشور پرداخت و در نهایت در این مسیر مقدس به شهادت رسید. ضرورت تعامل شیعیان ایران و لبنان به عزیمت نیروهای مستشاری سپاه ایران به لبنان و خروج رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان و تشکیل سازمان مقاومت «حزب الله» انجامید.

در عصر حاضر که مقاومت، رویکردی منطقه‌ای یافته و بسیاری از شیعیان کشورهای عراق، لبنان، یمن، افغانستان، پاکستان و … با همراهی جمهوری اسلامی ایران، در مقابل نظام سلطه به سردمداری آمریکا و ناتو، قیام کرده‌اند و با نماینده این نظام سلطه (رژیم صهیونیستی) مقابله می­کنند، سید حسن نصرالله به‌عنوان روحانی تربیت شده حوزه علمیه قم و نجف، راهبری خط مقدم مقابله با رژیم منحوس صهیونیستی را عهده‌دار شد و عملا جنوب لبنان را به عمق راهبردی مقاومت اسلامی تبدیل کرد. در زمان هجوم تروریست­های داعشی به مناطق و عتبات مقدس شیعه در سوریه و عراق، اعضای حزب‌الله به کمک نیروهای مقاومت آمدند و در نهایت در اثر تعامل و همراهی نیروهای مقاومت شیعی، داعش شکست خورد و امنیّت حرم­های مقدس تضمین شد و منطقه مقاومت از شرّ سلطه دشمنان نجات یافت.

جمع‌بندی

با توجه به نکات فوق باید گفت شیعیان جهان اسلام که دغدغه مذهبی، فرهنگی و سیاسی مشترکی در تحقّق غایات شیعه دارند، در مبارزه با دشمنان و رهائی از معضلات، همواره پشتیبان یکدیگر بوده و در تعامل با هم، مشکلات همدیگر را مرتفع کرده­اند. بر این اساس، جوامع شیعی در جهان اسلام را باید یک کل یکپارچه و منسجم دانست که در زمان­ها و شرایط لازم به کمک یکدیگر آمده و شجره طیبه شیعه را تقویت کرده و به نیازمندی­های یکدیگر بی­اعتنا نبوده­اند.

بر اساس این منطق، کمک و مساعدت مردم مومن و مقاوم ایران به شیعیان سلحشور لبنان و خانواده­های آسیب‌دیده در حملات وحشیانه و جنایتکارانه رژیم غاصب صهیونیستی، نه تنها کمک به مردم لبنان، بلکه کمک به خط مقدم جبهه مقاومت شیعی در برابر دشمن مشترک و مستند به ادله مختلفی چون ضرورت انسانی، دینی، مذهبی، فرهنگی و اجتماعی است. تقویت منطقه استراتژیک و موثر شیعی، عالم‌خیز و مقاوم جنوب لبنان، در حقیقت، تقویت عمق راهبردی انقلاب اسلامی و تلاش برای توسعه منطق انقلاب و سدی محکم در سنگر مقدم مقاومت در برابر نظام سلطه است.

 

پی‌نوشت‌ها:

  1. شهید اول، لمعه، جلد ۱ (مقدمه)، ص ۲۳ و ۲۴
  2. علامه امینی، شهیدان راه فضیلت، ص۱۶۸
  3. جعفریان، صفویه از ظهور تا زوال، ص۹۸
  4. تنکابنی، قصص العلماء، ص۳۴۷

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *