مروری گذرا بر زندگی و مجاهدت‌های شهید یحیی سنوار – یحیی سنوار ایثار و شهادت عاشورائی را تنها راه نجات فلسطین می‌دانست – دکتر یعقوب توکلی

۱-سرزمین فلسطین از زمانی که به دست صهیونیست‌های کشورهای مختلف اشغال شد، در طی نزدیک به صد سال اخیر شاهد مظالم و جنایات فراوانی بوده است. دولت انگلستان در جریان جنگ جهانی اول و قبل و پس از آن، با هدف‌گذاری گسیل صهیونیست‌ها از مناطق مختلف جهان، روند اشغال تدریجی این سرزمین را فراهم آورد و با قتل و غارت و آدمکشی، ساکنان اصلی آن دیار را از خانه و کاشانه خود تاراند و آنان را برای سال‌های طولانی به زندگی در اردوگاه‌های موقت و چادرنشینی مجبور کرد؛ بماند که در همین اردوگاه‌های موقت هم علی‌الدوام آنان را مورد آزار و اذیت و شکنجه‌های مختلف قرار داد و ارتش تازه تأسیس انگلیسی، آمریکائی، اسرائیلی لحظه‌ای از نسل‌کشی و بمباران این آوارگان بی‌پناه دست برنداشت و گردنکشی، جباریت، بی‌رحمی و خشونت تمدن غربی خود را به‌تمامی در قالب جامعه تازه شکل گرفته رژیم صهیونیستی در منظر جهانیان به تماشا گذاشت.

“یحیی ابراهیم حسن السنوار” معروف به “یحیی‌سنوار” در سال ۱۹۶۲ در چنین شرایطی در اردوگاه پناهندگان خان‌یونس در غزه تحت حاکمیت مصر در خانواده‌ای که اهل عسقلان بودند و در جریان جنگ سال ۱۹۴۸ فلسطین، از اشکلون اخراج شده بودند دیده به جهان گشود. او از کودکی در دامان فقر و نداری و احتیاج بالید و زیر سایه سرنیزه‌ها، نظارت و جاسوسی و بمباران هوائی دشمن، طعم تلخ دوری از خانه پدری و مادری را به جان خرید. در دوران دبیرستان بود که دریافت که باید سرسختانه مبارزه کند و کار ناکرده‌ی اجداد و پدرانش را با جان‌سختی به سرانجام برساند و چه‌بسا جبران کند.

وی پس از پایان دبیرستان، به همراه اسماعیل هنیه تحصیلاتش را در رشته ادبیات عرب در دانشگاه اسلامی غزه به پایان رساند و در همان مقطع با شیخ احمد یاسین نزدیک شد و قبل از ۲۱ سالگی در دو مقطع بدلیل فعالیت ضد صهیونیستی دستگیر و زندانی و آزاد شد تا اینکه در سال ۱۹۸۸ و در ۲۵ سالگی پس از انجام عملیات به هلاکت رساندن دو سرباز صهیونیست و چهار مزدور فلسطینی که با دشمن صهیونیستی همکاری می‌کردند، دستگیر و به چهار بار حبس ابد محکوم شد.

ارزیابی کارشناسان اسرائیلی از سنوار به‌عنوان یک زندانی این مشخصات بوده است: بسیار منظم؛ دارای روحیه‌ای عجیب و غریب در تحمل سختی‌ها و از توان بالایی برای رهبری برخوردار است و دیگر اینکه سنوار در زندان زبان عبری را فرا گرفته و با تمام بازجوها با همین زبان حرف می‌زد و به‌شدت به فرهنگ صهیونیست‌ها مسلط ‌شده بود.

سنوار در این سال‌ها بارها گفته بود، برای مبارزه با اسرائیل لازم است که آنها را با دقت بشناسیم. او معتقد بود که رژیم صهیونیستی باید نابود شود و تأکید می‌کرد که در فلسطین جایی برای صهیونیست‌ها نیست.

۲-یحیی پس از آزادی به جنبش اسلامی حماس پیوست و به دلیل ارتباط نزدیک با شیخ احمد یاسین به‌تدریج متوجه شد که باید اصول و فنون سخت‌تری را در مبارزه در پیش بگیرد. او به این نتیجه رسید که با پرتاب سنگ و عملیات مقطعی فدائیان و احیاناً عملیات استشهادی علیه نیروهای رژیم صهیونیستی نمی‌توان فلسطین را آزاد کرد، بلکه علاوه بر تشکیل سازمانی منسجم، باید حلقه اطلاعاتی و امنیت جدی‌ای را سازماندهی کرد تا جامعه‌ی لطمه خورده‌ی فلسطین که به‌دلیل روح آزرده‌اش امکان سوءاستفاده امنیتی از اعضای آن وجود داشت و می‌شد با برخی از خدمات خرد و ریز و پیش پا افتاده، او را فریفت، در برابر اقدامات امنیتی موساد و شاباک مصونیت پیدا کند و حفظ شود. لذا در چهارچوب حماس دست به تأسیس سازمان اطلاعاتی «المجد» زد که وظیفه‌اش مقابله با جاسوس‌های رژیم صهیونیستی در غزه بود تا از حماس و نیروهای فلسطینی در برابر توطئه‌های رژیم صهیونیستی محافظت کند. همکاری سنوار با هنیه و محمد‌الضیف، قدرت حماس را به‌شدت افزایش داد تا جائی که آمریکا در سال ۲۰۱۵ سنوار و محمد‌الضیف را جزو لیست تروریستی خود قرار داد.

۳-رژیم صهیونیستی دارای زندان‌های متعدد است و یکی از مخوف‌ترین و خشن‌ترین زندان‌های این رژیم زندان “نفحه‌الصحراوی” در صحرای نقب است که خطرناک‌ترین رزمندگان مقاومت از منظر صهیونیست‌ها را که دارای سوابق انقلابی جدی‌تری هستند و باید بیشترین آزار و شکنجه را ببینند به این زندان فرستاده می‌شوند. یحیی سنوار هم مثل سمیر قنطار، مروان برغوثی، روحی مشتهی و… در این زندان نگهداری می‌شدند و تحت شدیدترین شکنجه‌ها قرار می‌گرفتند.

در مقطعی، گروهی از رزمندگان اسیر فلسطینی زندان عسقلان توانسته بودند با فریب مدیریت زندان یکدستگاه تلفن همراه وارد زندان کنند، دسته‌جمعی به زندان “نفحه‌الصحراوی” تبعید شدند. در اینجا تعاملاتی بین بچه‌های حزب‌الله و طیفی از فرماندهان حماس و جهاد اسلامی اتفاق افتاد که در نوع خودش جالب و جزو مسائلی است که خیلی‌ها نمی‌دانند و منشاء خیر و اتفاقات بسیار بزرگ بعدی بنفع نیروهای مقاومت گردید.

یحیی سنوار در دوران زندان، زبان عبری را به‌خوبی فراگرفت بنحوی که با زندانبانان خود با زبان عبری صحبت می‌کرد. دورۀ ۲۵ سالۀ زندان برای او، حکم دورۀ تمرینات بسیار دقیق برای شناسایی نقاط قدرت و ضعف رژیم صهیونیستی، برای به‌عهده گرفتن مسئولیتی دشوار در آینده شد. او در پی همین مطالعات بود که توانست نیروهای مبارز قدرتمندی را آماده کند و طرح عملیات بی‌نظیر “طوفان‌الاقصی” را پی‌ریزی و مرگبارترین حمله را در تاریخ بیش از ۷۵ سالۀ غاصبان سرزمین‌های اشغالی رقم بزند.

در سال ۲۰۱۱ و در پی عملیات دستگیری یک سرباز رژیم صهیونیستی به نام “گیلعاد شلیط”، توسط مجاهدین حماس، رژیم صهیونیستی پس از مذاکرات و جنگ و خونریزی‌های بسیار سرانجام ناچار شد ۱۳۰۰ زندانی فلسطینی را که یحیی سنوار نیز جزو آنها بود با این سرباز مبادله کند. سنوار که با موی سیاه و بشاشیت جوانی به زندان رفته بود، اینک با موی سپید میانسالی از زندان آزاد شد. دستگاه‌های امنیتی رژیم‌صهیونیستی اعتراف کردند که آزاد کردن سنوار در جریان تبادل زندانیان اشتباه مرگباری بوده است.

۴-ایستادگی تا آخرین لحظه، هوشمندی همه‌جانبه و فراگیر، درک عمیق از ذهنیت دشمن و تحلیل روابط و اتخاذ استراتژی مؤثر در برخورد با دشمن و مهم‌تر از همه، به منصه ظهور رساندن جسارت و جرئت و مبرّا بودن از هرگونه ترس و تردیدی برای مقابله با دشمن، از ویژگی‌های برجستۀ شهید یحیی سنوار بود.

وی در اظهاراتش به امام علی(ع) استناد می‌کرد که نشانه دسترسی او به متون بسیار دور از دسترس روائی شیعه و عمق مطالعات او در منابع دینی و احیاناً شیعی بود. ارجاعات متعدد و مکرر یحیی سنوار به واقعه عاشورا نشان می‌دهد که او ایدئولوژی عاشورائی را در کنار هستی‌شناسی و عقلانیت علوی به‌درستی درک کرده و ایثار و شهادت عاشورائی را به‌عنوان تنها راه نجات فلسطین برگزیده بود، چه اینکه شجاعت او قابل قیاس با شجاعت بسیاری از بزرگان عرصه تاریخ اسلام نیست. سنوار همواره می‌گفت اگر در غزه پیروزی برای ما حاصل نشود، کربلا اتفاق خواهد افتاد. دیدگاهش نسبت به مرگ، شهادت و عالم هستی براساس دیدگاه حضرت امیرالمؤمنین(ع) تعریف و مکرراً تکرار می‌کرد.

این شجاعت کم‌نظیر و هستی‌شناسی و استراتژی و روش‌ هوشمندانه در مبارزه با دشمن و خنثی‌سازی اقدامات اطلاعاتی او، از یحیی سنوار اسطوره‌ای را پدید آورد که نماینده رژیم صهیونیستی در سازمان ملل عکس او را به‌عنوان رئیس‌جمهور آینده فلسطین سر دست گرفت.

یحیی پس از مدتی ازدواج کرد و صاحب فرزندانی شد. او در تمام ملاقات‌های رسمی و بین‌المللی و در هر جمعی که حضور پیدا می‌کرد، فرزندش را قلمدوش می‌کرد و به‌رغم تمام حساسیت‌های امنیتی و خطری که متوجه او و پسرش بود، ابراهیم را به مسلخ‌های مختلف می‌برد تا همگان بدانند که ابراهیم و ابوابراهیم هر دو در مسلخ مبارزه با رژیم صهیونیستی حیّ و حاضرند و نسل‌های پس از ایشان هم باید چنین باشند.

یحیی سنوار در سال ۲۰۱۷ به‌عنوان رهبر حماس در غزه انتخاب شد. وی در سال ۲۰۲۱ از توطئه سوءقصد رژیم صهیونیستی جان سالم به در برد. تمام دشمنان قسم خورده یحیی سنوار به‌طرز گسترده‌ای او را مغز متفکر حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل در سال ۲۰۲۳ می‌شناسند. سازوکار عظیم حفر تونل در غزه و زمینه‌سازی گسترده در سرزمین کوچکی که از زمین و آسمان و چپ و راست به‌شدت تحت نظر بود، جز به مدد ذهنی خلاق و بی‌نظیر میسر نبود. سنوار دو سال تمام برنامه حفر تونل‌ها را برای حمله برنامه‌ریزی کرده بود. او توانست به همراه سایر فرماندهان مقاومت سازوکار نبرد طولانی مدت با دشمن تا بن دندان مسلح با امکانات بی‌حد و حصر را در سرزمینی بسیار کوچک و محصور فراهم سازد و نشان دهد که ناممکن فقط در ذهن انسان‌ها وجود دارد و می‌توان به مدد ایمان و اراده هر ناشدنی‌ای را شدنی کرد.

او توانست در ۷ اکتبر با عملیاتی گسترده، شاهرگ اصلی رژیم صهیونیستی را با تیغ آخته مقاومت از هم بدَرَد و با ضربه‌ای جانانه، جهانیان را به تماشای مرگ تدریجی این رژیم کودک‌کش بنشاند. در پی ضربه ۷ اکتبر، جهان برای همراهی با یحیی سنوار قامت برافراشت و به‌رغم تمام ابزارهای رسانه‌ای نظام سلطه، وجدان‌های بیدار، در دفاع از فلسطین در کنار او و یارانش به قامت ایستادند.

بدون ضربه ۷ اکتبر و بدون برملا شدن پای شکسته و لنگان رژیم صهیونیستی و بدون تیغ آخته مقاومت در دست‌های سنوار و محمد ضیف، جهان این چنین برای حمایت از مقاومت فلسطین به احترام از جا برنمی‌خاست.

واقعیت این است که با این ضربه، شاهرگ حیاتی رژیم صهیونیستی از هم دریده شد و خون از کالبد این رژیم منحوس آشکارا و به‌تدریج بیرون می‌رود و به‌زودی زوال و مرگش را رقم خواهد زد.

رژیم صهیونیستی، آمریکا و غرب در عصر وقاحت و دریدگی معاصر، خشونت‌بارترین و وقیحانه‌ترین رفتارهای ممکن و غیرقابل تصور را با مظلومان فلسطینی و لبنانی انجام داده‌اند، اما لحظه‌ای نتوانسته‌اند بر این واقعیت سرپوش بگذارند و بیداری جهانی چنان فراگیر شده که جهانیان در برابر رژیم سفاک و خونخوار صهیونیستی و حامیان آن بسیج شده‌اند و دانشگاه‌ها، رسانه‌ها، افکارعمومی، مجالس ملی، همه و همه در برابر عظمت کار یحیی سنوار و شهادت حماسی او سر تعظیم و تکریم فرود آورده‌اند.

اینک دیگر مقامات و حتی ورزشکاران و گردشگران صهیونیست در هیچ‌جای دنیا احساس آرامش نمی‌کنند و سنگ‌های یحیی سنوار، به دست‌ آزادی‌خواهان سراسر جهان بر سر آنها باریدن گرفته و سربازان رو به تزاید مقاومت، در پی پیکر به خون تپیده یحیی سنوار، علم مقاومت را برافراشته‌تر از قبل به احتزاز درآورده‌اند.

۵-شهید یحیی سنوار با جنگیدن در وسط میدان آن هم با سلاحی که بهتر از سلاح دیگر رزمندگان نبود، آستانه شهادت را بالا برد. یحیی سنوار کسی نبود که رژیم صهیونیستی او را بعد از دستگیری بکشد یا اعدام کند. حتی وقتی که زخمی شد، دست شکسته قلم‌شده‌اش را با سیم بست. پهپاد دشمن که آمد، نارنجک و چوب پرتاب کرد. هم دست‌هایش قطع شدند، هم فرق سرش با گلوله شکافته شد. صهیونیست‌ها چنان در برابر عظمت یحیی سنوار عاجز و درمانده شده بودند که صحنۀ شهادت وی را به‌عنوان فتح‌الفتوح و سمبل پیروزی خود منتشر کردند، ولی متعاقباً متوجه شدند که مرتکب اشتباهی بزرگ و موجب رسوایی بیشتر خود شده‌اند.

شهادت شکوهمند یحیی سنوار به همه ثابت کرد او هرگز از غزه فرار نکرده و در تونل‌ها پنهان نشده بود. خود ارتش صهیونیستی اعتراف کرد که نتوانسته بود محل حضور یحیی سنوار را در یک سال گذشته پیدا کند و نظامیان اسرائیلی به‌طور اتفاقی در یکی از خرابه‌های‌ غزه با او روبه‌رو شدند.

یحیی در آن شرایط به‌رغم شهادتش بر دشمن غلبه کرد و با شهادتش، هم امپراتوری دروغ جبهه استکبار را رسوا کرد و هم موجب شناخت بیشتر واقعیت و حقانیت مقاومت به جهانیان و رسوایی بیشتر رژیم صهیونیستی شد و دروغ‌هایی را که در بارۀ او  برملا ساخت.

شهید یحیی سنوار به تعبیر قرآن نمُرده است و زنده است. امیرالمؤمنین(ع) در باره مردان مردی چون او فرمود: «فَالْمَوتُ فِی حَیَاتِکُمْ مَقْهُورِینَ وَ اَلْحَیَاهُ فِی مَوْتِکُمْ قَاهِرِین: اگر مقهور شوید، زندگی‌تان مرگ است و اگر پیروز شوید، مرگتان زندگى است.» مرگ در این است که انسان زنده باشد و شکست خورده و حیات در این است که انسان حتی اگر مرده باشد، قاهر بر دشمن باشد.

یحیی سنوار شکوهمندترین، عارفانه‌ترین و حماسی‌ترین شهادت را با لبانی تشنه و تنهای تنها در میدان مبارزه با دشمن صهیونیستی به نمایش گذاشت. او اثبات کرد که چه سُنی باشد، چه شیعه، پیرو حسین بن علی(ع) است. او همچون صحنه عاشورا، همانند عباس بن علی(ع) با وجود بریده شدن دست‌هایش، علم اسلام را بر زمین ننهاد و در دفاع از اسلام و مظلومین فریاد ایستادگی و مقاومتش را به گوش جهانیان رساند.

از این پس جهان سنوارهای بی‌شماری را تجربه خواهد کرد. پویندگان راه یحیی سنوار، جهانی بدون صهیونیسم و ظلم و ستم غرب را برای بشریت به ارمغان خواهند آورد. جهانی امن، آرام و انسانی که آدمی در آن امکان زیستی شرافتمندانه، انسانی و شایسته را بیابد و در سایه برادری، مهر و همدلی، مدینه پیامبر(ص) را بار دیگر به نظاره بنشیند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *