با اعلام آتشبس میان مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی در باریکه غزه، عملیات جنگی که از یک سال و چهار ماه قبل آغاز شده بود متوقف شد و طبق توافقی که در آن، قطر و مصر و آمریکا نقش میانجی را ایفا کرده بودند، مقرر شد اسرای دو طرف در چندین مرحله مبادله شوند. این آتشبس در سه مرحله تعریف شده و هر مرحله شش هفته خواهد بود و در نهایت باید به آتشبس دائمی و عقبنشینی کامل ارتش رژیم صهیونیستی از نوار غزه منتهی شود. این آتشبس قرار است به این جنگ ۴۷۱ روزه پایان دهد و ورود کمکهای انسانی را به مردم جنگزده غزه تسهیل کند و عملیات بازسازی در غزه را نیز فراهم سازد. در تحلیل این توافق چند نکته قابل توجه است.
هر دو طرف با ادعاهایی که مطرح کردند بهگونهای تصور پیروزی دارند، ولی واقعیت چیست؟ مقاومت معتقد است استمرار مقاومت فلسطین در طول ۱۶ ماه گذشته در برابر یک رژیم تا بندندان مسلح و با مشارکت همۀ غرب، بهویژه آمریکا، پیروزی مهمی برای آنها محسوب میشود. رژیم صهیونیستی نیز که با نسلکشی و راهبرد سرزمین سوخته و ویرانی، نزدیک به ۵۰ هزار فلسطینی را به قتل رساند و ۱۲۰ هزار نفر دیگر را مجروح یا قطع عضو کرد و نزدیک به ۸۰% خانههای مردم غزه را ویران ساخت، بر این باور است که به پیروزی دست یافته است. این تصور زمانی ارزش دارد که این پیروزی محسوس باشد و افکار عمومی آن را تصدیق کند.
با اعلام آتشبس، مردم غزه با تظاهرات گسترده، جشن گرفتند؛ اظهار شادمانی کردند؛ با شعارهای سیاسی پیروزی مقاومت را تبریک گفتند و اعلام همبستگی کامل خود را با نیروهای القسام و دیگر نیروهای مقاومت اظهار داشتند.
در مقابل در رژیم صهیونیستی صحنه، صحنه اعتراض بود و «بنگفیر» وزیر امنیت داخلی، همچنین «هالیووی»، رئیس ستاد و فرمانده ارتش رژیم صهیونیستی و نیز فرمانده جبهه جنوبی که اداره عملیات غزه زیر نظر او جریان داشت، بهعنوان اعتراض به این توافق از سمت خود استعفا کردند. همچنین «اسموتریچ» وزیر دارایی با تهدید اعلام کرد که اگر نتانیاهو نخستوزیر پس از مرحله اول آتشبس، به جنگ بر نگردد استعفای خود را اعلام خواهد کرد.
یک مثل عربی میگوید: «پیروزی صد تا صاحب دارد، ولی شکست یتیم است.» در غزه و همه سرزمین فلسطین و همه محور مقاومت، مردم پیروزی مقاومت را تصدیق کردند و با اظهار شادمانی آن را جشن گرفتند؛ در حالی که در رژیم صهیونیستی نه تنها هیچگونه اظهار شادمانی دیده نشد که مسئولان سیاسی و فرماندهان نظامی رژیم با استعفا تلاش کردند مسئولیت این شکست را به گردن یکدیگر بیندازند.
البته طبق تعریف علمی، پیروزی در این جنگ نامتقارن نیز بر پایه تحقق اهداف جنگی که هر کدام از دو طرف اعلام کردند قابل بررسی است. فلسطینیها از همان آغاز اعلام کردند که این جنگ را با هدف اسیر گرفتن انجام دادهاند تا اسرای فلسطینی را از طریق مبادله از قید و بند زندان رژیم رها و طرح خائنانه به اصطلاح «صلح ابراهیمی» را متوقف کنند. در این طرح قرار بود بدون شرط حل بحران فلسطین، دشمن صهیونیستی را به رسمیت بشناسد و روابط را عادیسازی کنند.
در مقابل، رژیم صهیونیستی اهداف متعددی چون آزادسازی بدون قید و شرط اسرای رژیم، ریشهکنی کامل حماس و مقاومت در غزه، قطع هرگونه آتشباری از سوی غزه به سوی سرزمینهای اشغالی، اعلام شمال غزه (شمال راه نتساریم) بهعنوان منطقه غنیمت جنگی و اعلام برنامه اسکان یهودیان در آن، استقرار کامل و همیشگی در محور فلادلفیا و قطع کامل ارتباط زمینی میان غزه و مصر و تلاش برای آوارهسازی مردم غزه به خارج تحتعنوان مهاجرت داوطلبانه را تحت عنوان اهداف جنگ اعلام کرده بود. قرار بود در روز بعد از جنگ حماس در غزه باقی بماند و در حاکمیت مشارکت نداشته باشد. چندین هدف دیگر هم از سوی مسئولان صهیونیستی، بهویژه نتانیاهو که بر پیروزی قطعی و مطلق تاکید زیادی داشت، اعلام شدند.
نگاهی اجمالی به پیامدهای جنگ ۱۶ ماهه غزه نشان میدهد که عمده اهداف مقاومت فلسطین محقق شدهاند، در حالیکه همه اهداف رژیم صهیونیستی زمین مانده ماندهاند. مقاومت از روز اول بر دو اصل اصرار داشت: آتشبس دائمی و عقبنشینی کامل متجاوزین از غزه. هیچگاه هم از این دو اصل عقبنشینی نکرد. هدف اصلی آن یعنی مبادله اسرای صهیونیستی با فلسطینیان دربند، هرچند قطرهچکانی ادامه دارد.
مقاومت ابتدا اعلام کرد همه اسرای فلسطینی در مقابل اسرای صهیونیستی باید آزاد شوند، ولی در نهایت با ۴۰ نفر فلسطینی دربند در برابر هر اسیر صهیونیستی به توافق رسید. این صحنه نشان میدهد که اهداف مقاومت تا حد زیادی تحقق یافتهاند.
در مقابل تقریباً هیچ یک از اهداف اعلامی رژیم صهیونیستی جز کشتار و ویرانی و جنایت که در آن همه مقررات بینالمللی را زیر پا گذاشت تحقق نیافت و به منفورترین رژیم در جهان تبدیل شد.
اینک نخستوزیر، وزیر سابق جنگ، فرماندهان و نظامیان آن بهعنوان جنایتکاران جنگی در بیش از صد کشور جهان تحت تعقیباند و دادگاه عفو بینالملل و دادگاه جنایات جنگی مهمترین دادگاههای بینالمللی این رژیم را تحت تعقیب قرار دادهاند.
این رژیم با همه ادعاهای برخورداری از علوم پیشرفته مثل هوش مصنوعی و… تا روز آخر نتوانست اسرای خود را با زور آزاد کند و در نهایت ناچار شد با حماس و مقاومت توافق کند تا اسرا مبادله شوند.
موضوع ریشهکنی حماس گندهگوییای بود که تحقق نیافت و اساساً قابل تحقق نیست. نتانیاهو با همه تکبرش ناچار شد آتشبس را با حماس و نه کس دیگری بپذیرد.
موضوع ضرورت قطع آتشباری از غزه نیز تا روز آخر ادامه داشت هرچند مقاومت به علت محدودیت ذخیره یا مدیریت آتشباری، تعداد موشکهای شلیک شده و زمانهای شلیک را در چند ماه اخیر کاهش داد، اما هرگز قطع نشد.
ایجاد «جاده نتساریم» از سوی رژیم صهیونیستی و تقسیم غزه به شمال و جنوب و اعلام مناطق شمالی نتساریم بهعنوان غنیمت جنگی هدفی است که با عقبنشینی رژیم صهیونیستی از جاده نتساریم فرو ریخته و نیم میلیون نفر به این مناطق برگشتند و مجلس شهرکسازی صهیونیستی که از این منطقه دیدن کرد و برنامههای آینده خود را ده روز قبل از آتشبس اعلام کرده بود فعلاً خفقان گرفته و کاملاً ساکت شده است.
استقرار ارتش صهیونیستی در محور فیلادلفیا و مرز غزه با مصر بهرغم تخریب این منطقه و بستن کامل آن در چند روز گذشته پس از عقبنشینی نیروهای اسرائیلی از این محور بازگشایی و رفت و آمد از این نقطه از سر گرفته شده است. اما در مورد موضوع حذف حماس از صحنه فلسطین و آینده آن کافی است که بدانیم که توافق با حماس انجام شده و توزیع کمکها از سوی حماس خواهد بود و ایجاد هر ساختاری در غزه در آینده، بدون هماهنگی با حماس امکان پذیر نیست.
البته علاوه بر این اتفاقات، مراسم مبادله اسرا خود بهتنهایی شرایط صحنه و واقعیتها را نشان میدهد. رژیم صهیونیستی از خانوادههای اسرای فلسطینی که فرزندانشان آزاد میشوند تعهد میگیرد که هیچگونه مراسم جشنی برگزار نکنند و همچنین اسرای آزاد شده خود را نیز از هرگونه اظهار نظر ممنوع کرده است.
البته این رفتار بیتردید مشخص میکند که اسرای فلسطینی در چه شرایط غیر انسانیای قرار داشتند در حالی که زندانیان این رژیم قبل از منع مصاحبه از رفتار انسانی مقاومت تشکر میکنند.
در مجموع تا اینجا صحنهها و تصدیقها میگوید که این رژیم در برابر محور مقاومت شکست بزرگی خورده است و همه کمکهای غربی در ابعاد نظامی، سیاسی و اقتصادی نتوانست این شرایط را بنفع آنان تغییر دهد. البته این شکست بزرگ در آیندۀ نزدیک پیامدهای ویرانگری بر ساختار پوشالی این رژیم خواهد داشت و رژیم صهیونیستی از درون به علت فعالسازی شکافهای اجتماعی دچار مشکلات جدی خواهد شد و توصیف قرآن در بارۀ عملیات ویرانسازی خانههای خود از طریق خود آنها و مؤمنان آغاز خواهد شد.