از گوشهای از مسجد کوفه مناجات روحبخشی را شنید و بدان سمت رفت و با امام سجاد(ع) روبرو شد. این دیدار آغازی برای یک پیوند ناگسستنی جوان کوفی، «ثابت بن دینار» با امام بود.
در پرتو این انس و ارتباط محدث بزرگ عراق که به ابوحمزه ثمالی شهرت یافت، سرمایههای بزرگ معنوی به دست آمدند. در میان صدها روایتی که از چهارمین امام به یادگار ماند، دو میراث بزرگ در اوج ثمرات این پیوند بودند: «دعای ابو حمزه ثمالی» و «رساله حقوق».
این دو میراث، تصویر ارتباط زنده، با نشاط، و جامع انسان با خدا، خود و جامعه هستند.
امام به ابوحمزه در قالب آن «مناجات» و «منشور»، سبک زندگی توحیدی تراز را آموخت تا همسو با نجوای عاشقانه با خدا، زمینه یک زندگی الهی شکل بگیرد و هر یک از اضلاع این حیات نقش مشخص و حق مختص به خود را داشته باشند.
دعای ابو حمزه که با جمله «إِلَهِی لا تُؤَدِّبْنِی بِعُقُوبَتِکَ» آغاز و به جمله «وَ رَضِّنِی مِنَ الْعَیْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِی یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ» ختم میشود، یادگار مناجاتهای سیدالساجدین(ع) در شبهای ماه رمضان است.
این دعا که مشتمل بر معانی بلند و الفاظ فصیح و تعابیر بدیعی است، راه توبه و انابه و تضرع و پرهیزگاری را ترسیم کرده و نعمتهای بزرگ الهی را برشمرده، دشواریهای قبر و قیامت و تاریکی و تنهایی و سنگینی بار گناهان را متذکر شده و بر لزوم اطاعت و پیروی از پیامبر اکرم(ص) و خاندان معصومش«ع» تأکید فرموده و در آن وسعت روزی و حج خانه خدا و محفوظ ماندن از شر شیطان و زمامداران و پاک شدن از صفات ناپسند و تنبلی و سرخوردگی و غم و اندوه درخواست شده است.
در این دعا گذشته از درسهای خداشناسی و معادشناسی و تأکید مقام نبوت و امامت، جامعترین خواستههای هر فرد مؤمن برای سعادت دنیوی و اخروی بیان شدهاند.
رساله حقوق نیز به عنوان یک منشور کامل حکمتآمیز حیات بشری نیز غرورآفرین و نویدبخش است. در این باره چند نکته شایسته ذکرند:
۱. رساله حقوق بر محور ۵۱ حق به زیبایی سه حوزه:
روابط انسان با خدای خویش،
انسان با خویش
و انسان با همنوع خویش بیان شده است.
به گفته ویلیام چیتیک اهمیت این کتاب به موضوعاتی مشابه صحیفه سجادیه پرداخته، اما با سبک و زبانی متفاوت از آن نگاشته شده است.
در این کتاب علیبنالحسین«ع» تصریح میکند که سلسله مراتب اولویتها همیشه باید رعایت شود. فرد قبل از اجتماع، معنا قبل از عمل و دانش قبل از حرکت میآیند.
فرد وظایف اجتماعی فراوانی دارد، اما ضروریتر از وظایف، ایمان به خداست و ارتباط مناسب با حقیقت نعمت ماورایی.
- ۲. از منظری دیگر میتوان این رساله را منشوری برای آینده حکومت اسلامی دانست که همه مناسبات و روابط، بهخصوص حقوق متقابل مردم و حاکم اسلامی به زیبایی در آن متبلور است.
تحریف اندیشه اصیل اسلامی، غلبه اندیشه جاهلی و پراکندگی و متلاشی شدن تشکیلات شیعی بر اثر فشارهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، اهم مشکلاتی بودند که چهارمین امام را به فکر بازسازی و ارتقاء جایگاه شیعه انداختند.
حضرت در ذیل دعا و موعظه و بهخصوص ارایه این منشور، اندیشههای ناب توحیدی را برای جامعه و بهویژه شیعیان تبیین کردند.
افق نگاه امام شکلگیری دوباره و ارتقا یافته تشکیلات منسجم و شایستهای از شیعیان بود تا زمینهای برای تشکیل حکومت اسلامی شود.
سمیره مختار لیثى، دانشآموخته دانشگاه عینالشمس مصر، در رساله دکترای خود با عنوان «جهاد الشیعه»، مجموعه جهادها و مقاومتهایی را که شیعیان، بهخصوص در سده نخست حاکمیت عباسیان به خاطر دینداری خود متحمل شدند به تصویر کشید.
این نویسنده زن با آنکه به تفکرشیعی پایبند نیست، این حقیقت را درک کرده و نوشته است:
«گروه شیعیان پس از شهادت حسین«ع» به صورت تشکیلات منظمی درآمدند که اعتقادات و روابط سیاسی، آنان را به یکدیگر پیوند میداد و اجتماعات و رهبرانی داشتند.»
بیشک نقش محوری را میتوان در مواعظ و حقوق ترسیمی چهارمین امام«ع» پیدا کرد.
۳. «حق» به عنوان امری تحقق یافته و ثابت در نظام «هستها» و «بایدها»، محور این منشور تشکیلاتی است و تبیین آن برای یک شیعه پایبند به «تکلیف» برای ساخت یک زندگی در سایه دین، لازم و شایسته است. بهخصوص اگر به این منشور توحیدی در مقایسه با مانیفستهای ساخته ذهنیتهای حقیر، محدود و وابسته مکاتب مادی بشری نگریسته شود، توفق و جامعیت آن مبرهن میگردد.
این حقوق ترسیمی در رساله ناظر به بسیاری از مناسبات انسان با خدا و خود و جامعه است و روابط اجتماعی هر فرد نسبت به پدر، مادر، همسر، فرزند، همسایه، استاد، شاگرد، مؤدن، امام جماعت، حکومت در آن تبلور یافته است.
۴. رساله حقوق در سه کتاب «تحف العقول» اثر ابن شعبه حرّانی (درگذشته ۳۸۱ق)، «من لا یحضره الفقیه» و «الخصال» اثر شیخ صدوق(درگشته۳۸۲ق) ذکر شده است که گواه انتساب آن به امام سجاد«ع» است.