دانستيهائي از قرآن

دانستني هايي
از قرآن

بسم الله
الرحمن الرحیم

ضرورت وفای به عهد

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ…».[1]

«ای مومنان، به پیمانها و قراردادهای خود
باوفا باشید».

(سوره مائده- آیه اول)

در این آیه شریفه، مومنین ملزم شده اند به
اینکه اگر پیمان و قراردادی را بستند، چه با خدای خود و چه با مردم، حتما باید آن
پیمان را بجای آورده و نشکنند، که هیچ چیز در آئین مقدس اسلام، نکوهیده تر از
پیمان شکنی نیست. و این گناهان نیز یکی از مصادیق بارز پیمان شکنی انسان با خدای
خود است؛ خدائی که انواع نعمتها را به انسان ارزانی داشته و از او خواسته است که
در برابر آن همه نعمت ارزنده، تنها او را بپرستد و عبادت کند و در روز «الست»، از
او پیمان گرفته است، پس اگر انسان نافرمانی و تمرد کند و از دستورهای خدایش،
سرپیچی و عصیان نماید، او در حقیقت پیمان خود را با خدایش شکسته است و چه دشوار و
سخت است پیمان شکنی آن هم با خداوند.

حال که از نظر عقلی و نقلی، ثابت شده است،
قراردادها و پیمان ها را نباید بشکنیم و حتما متعهد به انجام پیمان ها تا آخر
باشیم، پس بی گمان وجوب وفای به عهدهای پروردگار و بجای آوردن آن عهد و پیمان ها،
امری بدیهی و بی چون و چرا خواهد بود.

اکنون ببینیم چند پیمان وجود دارد که ما ملزم
به ادای آن ها هستیم؟

راغب می گوید:

عقد با توجه به وضع طرفین، سه قسم است:

1- عقد میان خدا و بنده اش.

2- عقد میان انسان و سایر انسانها.

3- عقد میان انسان و خودش. (که البته در این
صورت انسان، خودش را دو طرف قرارداد به حساب می آورد.)[2]

و تمام این عقد و پیمان ها، هنگامی که بسته
شد، مستلزم این است که انسان به آن وفادار بوده و هرگز آن را نشکند. و این اطلاقی
که در آیه آمده است، شامل کلیه پیمان ها و قراردادها می شود هرچند با غیر مسلمین
نیز بسته شود. پرواضح است که پیمان ها چون دوطرفه است، در قراردادهای عملی، التزام
هر دو طرف به قرارداد، ضروری است و اگر یکی، پیمان را نقض کرد، وجوب وفای به آن،
بر دیگری نخواهد بود.

در هر صورت، آنچه از این آیه و از تاکیدها و
سفارشات معصومین علیهم السلام، استفاده می شود، این است که وفای به عقد و عهد، نه
تنها از حقوق مومنین است که از حقوق انسان بر انسان می باشد و قطعا انسان مومن،
بیش از دیگران باید، از حقوق انسانها دفاع نماید و به آن پایبند باشد، گواینکه در
این آیه نیز تصریح بدان شده است.

امام صادق علیه السلام می فرماید:

«ثلاث لم یجعل الله عزوجل لاحدفیهن رخصة: اداء
الامانه الی البرّ و الفاجر، والوفاء بالعهد للبرّ و الفاجر، و برّالوالدین برین
کانا او فاجرین»[3]

سه چیز است که خداوند در آنها، اجازه ی مخالفت
به هیچ کس را نداده است: پرداختن امانت به هر انسان خوب و بدی و همچنین وفای به
عهد نسبت به نیکوکاران و بدکاران و احسان به پدر و مادر خواه خوب باشند و خواه بد.

و حتی در فرمان حضرت امیر علیه السلام به مالک
اشتر آمده است که :

هیچ یک از واجبات الهی مانند وفای به عهد در
میان تمام مردم با اختلاف نظرها و عقیده- هاشان، مورد اتفاق و وحدت نبوده است، حتی
مشرکین دوران جاهلیت نیز از این امر مستثنی نبوده و به آن احترام می گذاردند زیرا
عواقب بد پیمان شکنی را دریافته بودند.[4]

بنابراین ما که خود را ملزم به احکام الهی
دانسته و متعهد به انقلابی الهی و اسلامی هستیم و خود را پیرو معصومین سلام الله
علیهم می دانیم، لازم است که برای تمام ملتهای جهان، الگو و نمونه ای از وفاداران
به عهدها و پیمان های خود باشیم، نه اینکه خدای نخواسته ضرب المثلی باشیم در پیمان
شکنی و اهمیت ندادن به قراردادها و عهدهای خویش. و آنچه بیش از همه اهمیت دارد،
پیمان های الهی را بجای آوردن و تا آخر از آن سرپیچی نکردن است که امید است ملت
عزیز و انقلابی ایران، بیش از پیش خود را مقید و ملزم به آن نمایند که خیر دنیا و
آخرت در آن است.

 



[1]
به هر گونه عهد و
پیمانی «عقد» گفته می شود. راغب در مفردات گوید: «عقد در اصل بمعنای جمع کردن گوشه
های یک شیء محکم است. و لذا گره زدن دو سر یک طناب یا دو طناب با هم را «عقد» می-
گویند. و همین معنای حسی به مفهوم معنوی انتقال یافته است که شامل تمام قراردادها
و پیمانها می- شود مانند عقد بیع و عقد قرارداد و غیره.»

ولی طبق برخی از تفاسیر، «عقد» مفهومی
محدودتر از عهد دارد زیرا عقد به پیمانی گفته می شود که استحکامی کافی دارد هرچند
در برخی از روایات «عهد» و «عقد» به یک معنی آمده است.