يادداشتها و خاطراتي از زندگي امام خميني(قدس سره)
قسمت نهم
درس خواندن براي چه؟
در تاريخ 20/5/65 نامه يکي از ائمه جمعه محترم که مورد شناخت حضرت امام و
از شاگردان معظم له ميباشد با اين مضمون که هفت سال است امام جمعه هستم و روزي 14
ساعت اشتغال دارم. از کارهاي علمي بازماندهام و محفوظاتم را از دست دادهام،
اجازه بدهيد استعفا کنم و مدتي را دوباره به حوزه باز گردم. به عرض مبارکشان رسيد.
حضرت امام فرمودند:
«درس خواندن براي خدمت به اسلام و مسلمين است و الآن شما مشغول اين خدمت
هستيد. اگر مشکل شما در اين است که ميخواهيد درس بخوانيد، به کارتان مشغول باشيد
ليکن سعي کنيد مطالعه هم داشته باشيد».
آقايان طلبه باشند
يکي از ائمه جمعه مرکز استان نامهاي نوشته بود مبني بر اين که مبلغ
مختصري که به عنوان شهريه به ائمه جمعه داده ميشود به جائي نميرسد و فقط هزينه
اجاره دفتر، يا تلفن دفتر، يا حقوق آبدارچي دفتر آنان ميشود و… و درخواست
افزايش کرده بود. حضرت اما فرمودند: «آقايان طلبه باشند».
سکوت!
يکي از روحانيون طي نامهاي استجازه کرده بود که مبلغ هفتاد هزار تومان از
وجوه شرعيهاي را که دريافت ميکند بابت خريد يک دستگاه پيکان پرداخت کند. حضرت
امام سکوت کردند و هيچ چيز نگفتند ـ که به معني عدم اجازه بود ـ .
چه شده است؟
يکي از مشاهير که مشغول ساختن مدرسه علميه بود، طي نامهاي درخواست کرده
بود که حضرت امام اجازه بدهند وجوه شرعيه را دريافت و براي تکميل ساختمان مدرسه
مصرف کند و يا آن که خود حضرت امام در اين رابطه کمک مالي کنند. حضرت امام بدون
آنکه در مورد درخواست چيزي بگويند. فرمودند: «من نميدانم چه شده است، آقايان همه
ميخواهند براي خودشان مدرسه بسازند!».
تعجب از سهميه اتومبيل
يکي از روحانيون محترم که از شاگردان قديمي حضرت امام بود، نامهاي نوشته
بود که از سهميه فلان تشکيلات مربوط به روحانيت، يک دستگاه اتومبيل براي اينجانب
منظور شده ولي پول ندارم و حضرتعالي…
حضرت امام با اظهار تعجب توأم با ناخشنودي از اين که تشکيلات روحانيت هم
سهميه اتومبيل دارد! در مورد درخواست شخصت مزبور فرمودند: «چه لزومي دارد که
آريالاين همه ماشين داشته باشند؟!»
اشکال ندارد
در تاريخ 6/12/64 ـ بعد از انجام کارها به عرض رسيد که آيا از پول جبهه ميشود
براي خانواده فرماندهاني که خودشان در جبهه هستند و ماهها به خانهشان نيامدهاند
و گرفتاري ماده دارند پرداخت شود؟
فرمودند: «اشکال ندارد. اگر آنها به جبهه نروند که جنگ نميشود».
تهران، بلاد کبيره
سؤال شد که: آيا شميران جزء تهران بزرگ هست يا نه؟ فرمودند: جزء تهران
بزرگ است و تشبيه کردند به دو دريا که بين آنهاف اصله است، وقتي که فاصله برداشته
شد، ديگر دو دريا نيست، يک دريا ميشود، و اگر شميران و شهر ري و امثال آنها جزء
تهران بزرگ نباشند تهران در اين فرض از بلاد کبيره نيست و با اينها است که بلد
کبيره محسوب ميشود.
(19/3/63)
مقصد در سفر
از قول يکي از اعضاي محترم هيئت استفتاء سؤال کردم، در سفر اگر تا اول شهر
مقصد کمتر از چهار فرسنگ و تا نقطهاي که در شهر مقصد طي ميشود بيشتر از چهار
فرسنگ شرعي باشد آيا کدام يک ملاک است؟ حضرت امام فرمودند: «اين فرق ميکند، شهرها
فرق ميکند. اگر بلاد کبيره باشد…» عرض کردم: سؤال در مورد بلاد غير کبيره است.
حضرت امام ادامه دادند: «اگر مقصد خود شهر است، اول شهر ملاک است و اگر کاري به
شهر ندارد و مثلا ميخواهد به فلان کارخانه برود و آنجا کار دارد و کاري به شهر
ندارد ملاکآن نقطه است».
قمه زدن!
از قمه زدن به عنوان عزاداري براي امام حسين از محضر امام سؤال شدهب ود که
به عرض معظم له رسيد فرمودند: «شما ميخواهيد براي خدا کاري انجام دهيد. در شرائطي
که کاري به ضرر اسلام تمام شود بهتر است چنين کارهائي انجام نگيرد. مثلا قمه زدن
که موجب وهن اسلام ميشود. شما تا ميتوانيد دستجات و سينهزني را با شکوهتر انجام
دهيد.»
حضرت امام همين مضمون را در پاسخ کتبي به استفتاءات متعدد، بيان فرمودهاند
مانند:
بسمه تعالي
در وضع موجود قمه نزنند و شبيهخواني اگر مشتمل بر محرمات و موجب وهن مذهب
نباشد. مانع ندارد. اگرچه روضه خواني بهتر است و عزاداري براي سيد مظلومان از افضل
قربات است.
و در پاسخ به اين سؤال که: سينه زدن با تيغ، سوزن ته گرد و زنجير با چاقوي
دو طرفه که منجر به زخميش دن بدن و جاري شدن خون ميگردد ولي ظاهرا خطر جاني
ندارد. چه حکمي دارد؟، پاسخ فرموده بودند:
بسمه تعالي
عزاداري و سينهزني براي سيد مظلومان از افضل اعمال است و سعي کنند که
منجر به زخمي شدن بدن و جاري شدن خون نشود و چنانچه اين اعمال موجب وهن مذهب است
جائز نيست و در هر صورت از اين اعمال احتراز کنند.
روح الله الموسوي الخميني
جال بتوجه است که تا پايان سطر دوم را هيئت استفتاء امام نوشتهاند ولي
سطر سوم را حضرت امام، قبل از هر شدن با خط خودشان اضافه کردهاند. که در آن ضمن
بيان اين ملاک کلي که: هر کاري که موجب وهن مذهب باشد جايز نيست، به طور مشخص و
صريح به احتراز اين نوع کارها را به عنوان مصاديق حکم مزبور، امر فرمودهاند.
ضمن آن که در پاسخي ديگر به يک استفتاء که دو سطر آخر آن با خط مبارک حضرت
امام اضافه شد است، عزاداري براي امام حسين(ع) را در صورتي که در آن مواعظ و احکام
بيان شود، بهترين وسيله تعليم و تربيت قلمداد کردهاند.
مشکل است!
از محضر امام سؤال کردم در حسابهاي بانکي که در آن بهره اصلي يا پول مخمس
و غير مخمس وجود دارد. آيا با قصد و نيت کردن هنگام دريافت قابل تفکيک است؟
فرمودند: «مشکل است».
1/12/64
ادامه دارد