امام خمینی ثابت و استوار

امام خميني
ثابت و استوار از آغاز تا پايان

 

انگيزه قيام
حسيني

«اين کلمه
»کل يوم عاشورا و کل ارض کربلا» يک کلمه بزرگي است که اشتباهي از او مي‌فهمند،
آنها خيال مي‌کنند که » يعني آنها خيال مي‌کنند که ـ يعني هر روز بايد گريه کرد
لکن اين محتوايش غير از اين است. کربلا چه کرد، ارض کربلا در روز عاشورا چه نقشي
را بازي کرد، همه زمين‌ها بايد اينطور باشند، نقش کربلا اين بود که سيد الشهدا
سلام الله عليه با چند نفر جنگ کرد، عدد معدود آمدند کربلا و ايستادند در مقابل
ظلم يزيد و در مقابل دولت جبار، در مقابل امپراطور زمان ايستادند و فداکاري کردند
و کشته شدند، ولکن ظلم را قبول نکردند و شکست دادند يزيد را، همه جا بايد اينطور
باشد، و همه روز هم بايد اينطور باشد، همه روز بايد ملت ما اين معنا را داشته باشد
که امروز روز عاشوراست و ما بايد مقابل ظلم بايستيم و همين جا هم کربلاست و بايد
نقش کربلا را ما پياده کنيم، انحصار به يک زمين ندارد، انحصار به يک افراد نمي‌شود،
قضيه کربلا منحصر به يک جمعيت هفتاد و چند نفري و يک زمين کربلا نبوده، همه زمين‌ها
بايد اين نقش را ايفاد کنند و همه روزها، غفلت نکنند ملت‌ها از اينکه بايد هميشه
مقابل ظلم بياستند. در بعضي روايات که من حالا نمي‌دانم صحت و سقمش را، هست که يکي
از چيزهاي مستحب اين است که مؤمنين در حال انتظار اسلحه هم داشته باشند، اسلحه
مهيا، نه اينکه اسلحه را بگذارند کنار و بنشينند منتظر، اسلحه داشته باشند براي
اينکه با ظلم مقابله کنند، با جور مقابله کنند. تکليف است، نهي از منکر است، به
همه ما تکليف است که بايد مقابله کنيم با اين دستگاه‌هاي ظالم خصوصا دستگاه‌هائي
که با اساس مخالفند».

(4/7/58)

«اين را
بايد همه گويندگان توجه بکنند و ما بايد همه متوجه اين معنا باشيم که اگر قيام
حضرت سيد الشهدا سلام الله عليه نبود، امروز هم ما نمي‌توانستيم پيروز بشويم. تمام
اين وحدت کلمه‌اي که مبدأ پيروزي ما شد، براي خاطر اين مجالس عزا و اين مجالس
سوگواري و اين مجالس تبليغ و ترويج اسلام شد. سيد مظلومان يک وسيله‌اي فراهم کرد
براي ملت که بدون اينکه زحمت باشد براي ملت، مردم مجتمعند. اسلام مساجد را سنگر
قرار داد و وسيله شد از باب اينکه از همين مساجد از همين جمعيت‌ها، از همين جمعات،
از همين جمعه‌ها و جماعات، همه اموري که اسلام را به پيش مي‌برد و قيام را به پيش
مي‌برد مهيا باشد و بالخصوص حضرت سيد الشهدا از کار خودش به ما تعليم کرد که در
ميدان وضع بايد چه جور باشد و در خارج ميدان وضع چه جور باشد و بايد آنهايي که اهل
مبارزه مسلحانه هستند چه جور مبارزه بکنند و بايد آنهايي که در پشت جبهه هستند
چطور تبليغ بکنند کيفيت مبارزه را، کيفيت اينکه مبارزه بين يک جمعيت کم با جمعيت
زياد بايد چطور باشد، کيفيت اينکه قيام در مقابل يک حکومت قلدري که همه جا را در
دست دارد، با يک عده معدود بايد چطور باشد، اينها چيزهايي است که حضرت سيدالشهدا
به ملت آموخته است و اهل بيت بزرگوار او و فرزند عاليمقدار او هم فهماند که بعد از
اينکه آن مصيبت واقع شد بايد چه کرد، بايد تسليم شد؟ بايد تخفيف در مجاهده قائل
شد؟ يا بايد همانطوري که زينب سلام الله عليها در دنباله آنها مصيبت بزرگي که«تصغر
عنده المصائب» ايستاد و در مقابل کفر و در مقابل زندقه صحبت کرد و هر جا موقع شد،
مطلب را بيان کرد و حضرت علي ابن الحسين سلام الله عليه با آن حال نقاهت، آنطوري
که شايسته است، تبليغ کرد».

(25/7/61)

«سيد الشهدا
به حسب روايات ما و به حسب عقايد ما از آنوقتي که از مدينه حرکت کرد مي‌دانست که
چي دارد مي‌کند، مي‌دانست شهيد مي‌شود، قبل از تولد او اطلاع داده بودند به حسب
روايات ما. وقتي که آمد مکه و از مکه در آن حال بيرون رفت، يک حرکت سياسي بزرگي
بود که در يک وقتي که همه مردم دارند به مکه مي‌روند، ايشان از مکه خارج بشود. اين
يک حرکت سياسي بود، تمام حرکاتش، حرکات سياسي بود، اسلامي ـ سياسي و اين حرکت
اسلامي ـ سياسي بود که بني اميه را از بين برد و اگر اين حرکت نبود، اسلام پايمال
شده بود.

آن روزي که
افراد ادراک مي‌کنند که احتمال هم بدهند که اسلام در خطر است، آن روز همان کاري که
امام حسين کرد بايد بکنند. آن روزي که احتمال ما بدهيم که اسلام در خطر است، بايد
همه‌مان فداکاري بکنيم، بايد برويم دنبال کار. اگر احتمال بدهيم که به واسطه
تبليغات انتخاباتي ما اسلام و جمهوري اسلامي در خطر است بايد آنجور تبليغاتي که
خطرناک است، دست از آن برداريم، براي اينکه ضد اسلام است و گاهي با اسم اسلام يا
با توهم اسلام بودن، يک اموري انجام مي‌گيرد که بر خلاف اسلام است».

(13/7/62)