امام خمینی ثابت و استوار

امام خمینی ثابت
و استوار از آغاز تا پایان

 

دنیاگرائی یا
رفاه!

«آن روزی که زرق
و برق دنیا پیدا بشود و شیطان در بین ما راه پیدا کند و راهنمای ما شیطان باشد، آن
روزاست که ابرقدرتها می‌توانند در ما تأثیر کند و کشور ما را به تباهی بکشند.
همیشه این کشور به واسطۀ این کاخ‌نشینها تباهی داشته است! این سلاطین جور که همه
کاخ‌نشین تقریبا  بودند، اینها به فکر مردم
نمی‌توانستند باشند، احساس نمی‌توانستند بکنند فقر یعنی چه، احساس نمی‌توانستند
بکنند بی‌خانمان یعنی چه، اینها اصلا ً احساس این را نمی‌توانستند بکنند. وقتی که
کسی احساس نکند که فقر معنایش چی است، گرسنگی معنایش چی است، این نمی‌تواند به فکر
گشنه‌ها و به فکر مستمندان باشد، لکن آنهائی که در بین همین جامعه بزرگ شده‌اند و
احساس کردند فقر چی است، دیدند، چشیدند فقر را، احساس می‌کردند، ملموس‌شان بوده
است که فقر یعنی چه، اینها می‌توانند به حال فقرا برسند. کوشش کنیم که این وضعیّت
در همه ما محفوظ باشد، در مجلس ما، در ارگانهای دولتی ما، در مجاهدین ما، در ارتش
ما، در قوای مسلّحه، در قوای قضائیّه باید این معنویت محفوظ بماند، توجّه به خدا
محفوظ بماند».

(1/1/62)

«ملّت عزیز ما که
مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند بخوبی دریافته‌اند که مبارزه با رفاه‌طلبی
سازگان نیست و آنها که تصوّر می‌کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و
محرومان جهان با سرمایه‌داری و رفاه‌طلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانه‌اند
و آنهائی هم که تصوّر می‌کنند سرمایه‌داران و مرفّهان بی‌درد با نصیحت و پند و
اندرز متنبّه می‌شوند و به مبارزان راه آزادی پویسته و یا به آنان کمک می‌کنند آب
در هاون می‌کوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت‌طلبی، بحث
دنیاخواهی و آخرت‌جوئی دو مقوله‌ایست که هرگز با هم جمع نمی‌شوند و تنها آنهائی تا
آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیّت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و
متدیّنین بی‌بضاعت، گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلاب‌ها هستند.

ما باید تمام
تلاشمان را بنمائیم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ
کنیم.»

«هیچ چیزی به
زشتی دنیاگرائی روحانیت نیست و هیچ وسیله‌ای هم نمی‌تواند بدتر از دنیاگرائی،
روحانیّت را آلوده کند. چه بسا دوستان نادان یا دشمنان دانا بخواهند با دلسوزیهای
بی‌مورد مسیر زهدگرائی آنان را منحرف سازند و گروهی نیز مغرضانه یا ناآگاهانه
روحانیت را به طرفداری از سرمایه‌داری و سرمایه‌داران متّهم نمایند. در این شرایط
حسّاس و سرنوشت‌سازی که روحانیت در مصدر امور کشور است و خطر سوءاستفاده دیگران از
منزلت روحانیون متصوّر است باید به شدّت مواظب حرکات خود بود چه بسا افرادی از
سازمانها و انجمنها و تشکیلات سیاسی و غیر آنها با ظاهری صد در صد اسلامی بخواهند
به حیثیّت و اعتبار آنان لطمه وارد سازند و حتی علاوه بر تأمین منافع خود روحانیّت
را رودرروی یکدیگر قرار دهند. البته آن چیزی که روحانیون هرگز نباید از آن عدول
کنند و نباید با تبلیغات دیگران از میدان بدر روند حمایت از محرومین و پابرهنه‌هاست
چرا که هر کسی از آن عدول کند از عدالت اجتماعی اسلام عدول کرده است.

ما باید تحت هر
شرایطی خود را عهده‌دار این مسئولیّت بزرگ بدانیم و در تحقق آن اگر کوتاهی بنمائیم
خیانت به اسلام و مسلمین کرده‌ایم.»

(29/4/67)

«من مطمئنم که
ملت ایران یک لحظه استقلال و عزت خود را با هزار سال زندگی در ناز و نعمت ولی
وابسته به اجانب و بیگانگان معاوضه نمی‌کند.»

(4/9/67)

«مردم باید تصمیم
خود را بگیرند. یا رفاه و مصرف‌گرائی یا تحمل سختی و استقلال و این مسأله ممکن است
چند سال طول بکشد ولی مردم ما یقینا ً دومین راه را که استقلال و شرافت و کرامت
است انتخاب خواهند کرد.»

(20/10/67)