تقدير از فيلمي خوب:
«توئي كه نميشناختمت»
عيب مي جمله بگفتي هنرش نيز بگوي نفي حكمت مكن از بهر دل عامي چند
در ميان انبوه اعتقادات بعضاً صحيي
كه از نهمين فستيوال فيلم فجر ميشد منتقدين و مدافعين به رد و دفاع از چند فيلمي
پرداختند كه به هيچ روي با فرهنگ ديني و انقلابي مردم ما سازگار نبوده و چه بسا
وزارت اراشد اسلامي نيز مجوّز به روي پرده آوردن –اكران عمومي- آنها را ندهد، كه
اميدواريم چنين شود. اما در بين فيلمهايي كه در اين جشنواره به نمايش درآمد و به
عنوان يكي از فيلمهاي برتر شاخته شد فيلم « توئي كه نميشناختمت» تشكيل شده است.
در بخش «دو كبوتر و يك پرواز» داستان دو برادر دوقلو را به نمايش ميگذارد كه با
هم به جهبه رفته و در تمامي دوران آموزش رزمي و حتّي عمليّات از هم جدا نميشوند و
بالاخره اين دو كبوتر عاشق همانگونه كه پا به اين دنيا گذاشته بودند يعني با يك
ساعت فاصله زماني، به شهادت ميرسند.
در قستم «آبي امّا به رنگ غروب» نيز
سعي شده تا گوشهاي از همكاريهاي منافقين با دشمنان انقلاب را به نمايش بگذارد.
«آقاي موسوي» همان فرمانده گردان موسي بن جعفر(ع) كه معلّم آن برادران دوقلو و
فرماندهشان در جبهه بود پس از پايان عمليات پيروزمندانه در حال بازگشت به خانه و
نزد همسر و دختر خردسالش ميباشد در اين ميان دختر كوچك او از شوق ديدار پدر
مهربانش بيطاقت شده از خانه بيرون زده و در سر كوچه به انتظار مينشيند. بعد از
مدّتي پدر با دست مجروح از تاكسي پياده و با چهرهاي متبسّم به سمت دخترك حركت ميكند.
در اين لحظه دو موتورسوار جلوي پدر را گرفته و با شليّك دو تير او را در جلوي چشم
دخترش به شهادت مي رسانند.
قسمت سوّم نيز جلوهناي از يكي از
عمليّات متهوّرانه رزمندگان اسلام در جدال با تانكهاي عراقي است. يكي از رزمندگان
مجروح پس از يك روز نبرد دشوار و نابرابر در ميان صحنه نبرد بيهوش گشته و پس از
بهوش آمدن در حاليكه تنها يك فشنگ برايش باقيمانده جهت محل استقرار نيروهاي خودي و
دشمن را گم كرده و در حال سرگرداني در كنار يك سنگر مخروبه عراقي آن تنها تيرش را
به منظور علامت به نيروهاي خودي شليك ميكند شيك تير همان و تسليم شدن نيروهاي
عراقي مستقر در سنگر همان.
جلوههاي ويژهاي كه در اين فيلم
بكار گرفته شده و فضاي حزب اللهي حاكم بر فيلم از ويژگيهاي خوب «توئي كه نميشناختمت»
ميباشد و تذكر و يادآوري دوران پرشكوه دهه اول انقلاب ميباشد.
«پاسدار اسلام ضمن تشكّر از دست
اندركاران تهيّه اين فيلم به آنانكه خواهان يادآوري حماسهها و ايثارهاي حزب الله
در انقلاب هستند ديدن فيلم « توئي كه نميشناختمت» را توصيه ميكند.
«اجركم علي الله»
«حديث جان»
گرچه ملال دار مي ني پروبال داريم زين قفسي كه ديدهام فكر فردا دارمي
شرط وصال گفتهاي گرچه محال گفتهاي زين همه جور دلبرا قصد هوا دارمي
سرزده در حريم دل خويش نمودهام بهل صيد بخون طپيدهام جان فكار دارمي
من كه بلا كشيدهام ناز ترا خريدهام جان بلب رسيده را قصد نثار دارمي
ساقي بزم عاشقان گفت مرا حديث جان من كه بدام آمدم شرط چه كاردارمي
شاهد خوبروي من صيحه مزن بروي من دام گسسته ديدهام عرم قرار دارمي
بلبل باغ و گلشنم عاشق روي سوسنم جلوه فروش دلبرا من كه نه يار دارمي
مست لقاء دوستم ميكني ارچه پوستم اين سروجان خسته را بهر چه كار دارمي
آتش بيقرار غم ميبردم ره عدم از سر اين جهان دون قصد گذار
دارمي
ره به نجات ميبرد هر كه چو من وفا
كند باغ وفاست دوستي همچو بهار دارمي
«بجنورد- يوسف نجات»