دانستنيهايي از قرآن
معامله با خداوند
بسم الله الرحمن الرحيم
«¨bÎ) ©!$# 3utIô©$# ÆÏB úüÏZÏB÷sßJø9$# óOßg|¡àÿRr& Nçlm;ºuqøBr&ur cr’Î/ ÞOßgs9 sp¨Yyfø9$# 4 cqè=ÏG»s)ã Îû È@Î6y «!$# tbqè=çGø)usù cqè=tFø)ãur ( #´ôãur Ïmøn=tã $y)ym Îû Ïp1uöqG9$# È@ÅgUM}$#ur Éb#uäöà)ø9$#ur 4 ô`tBur 4nû÷rr& ¾ÍnÏôgyèÎ/ ÆÏB «!$# 4 (#rçųö6tFó$$sù ãNä3Ïèøu;Î/ Ï%©!$# Läê÷èt$t/ ¾ÏmÎ/ 4 Ï9ºsur uqèd ãöqxÿø9$# ÞOÏàyèø9$#
».
(سوره توبه- آيه
111)
خداوند جان و مال
مؤمنان را به بهاي بهشت خريداري كرد. آنان در راه خدا كارزار ميكنند، پس ميكشند
و كشته ميشوند، و اين وعدۀ حقي است كه خداوند در تورات و انجيل و قرآن داده است و
چه كسي از خدا باوفاتر به عهد است. پس اي اهل ايمان، با اين معاملهاي كه رديد شما
را بشارت باد كه همانا پيروزي بزرگي بدست آورديد.
در اينجا يك معامله
و خريد و فروش است. فروشنده: مؤمن. خريدار: خدا. كالاي معامله شده: جان و مال.
بها: بهشت جاويدان سند معامله: تورات و انجيل و قرآن.
چه لطف و مرحمتي
بالاتر از اين كه خداوند، با ما اينچنين معامله كند و اضافۀ بر آن همه نعمتها كه
به ما ارزاني داشته است، تبريك و تهنيت به بهشت جاويدان بگويد، و يك معاملۀ با
خويش را با پايدارترين و ارزشمندترين بها، پاسخ دهد.
جابربن عبدالله
انصاري نقل ميكند كه:
وقتي اين آيه نازل
شد، حضرت رسول اكرم (ص)در مسجد بود، حضرت آيه را با صداي بلند تلاوت كرد و مردم با
شادي، تكبير گفتند. يكي از انصار نزد حضرت آمد و با شگفتي پرسيد: راستي اين آيه
بود كه نازل شد؟
حضرت فرمود: آري!
آن شخص گفت: چه
معامله پرسودي! نه اين معامله را باز ميگردانيم و نه اگر از ما بازگشتي بخواهند،
قبول ميكنيم. «بيعٌ ربيح، لانقيل و لانستقيل».
بهرحال دنيا پلي
است كه چند روزي بر روي آن هستيم و سپس به مقصد و منزل اصلي و جاويدان ميرسيم و
هيچ راهي جز گذشت از اين پل نيست. مرگ هم قطعي و حتمي است، چه حضرت سيد الشهدا (ع)كه
فرزند و نور چشم پيامبر باشد و چه يزيد بن معاويه لعنة الله عليه كه پليدترين
انسان تاريخ است؛ به سراغ همه ميآيد؛ پس چه بهتر كه معاملهاي با خدا شود كه منزل
مقصود به بهترين وجهي تضمين گردد. خداوند به ما، جان و مال داده و اختيارش را هم
به خودمان واگذار كرده است؛ پس اگر راه حسين رفتيم به پيروزي نائل خواهيم آمد و به
بهشت برين و رضوان الهي كه از بهشت هم بالاتر است خواهيم رسيد و اگر از ياري كردن
حسين دست برداشتيم، بيگمان خود را در راه يزيد انداختهايم و به آن سوي كشيده شدهايم؛
مرگ هم دير يا زود خواهد رسيد و ما را دربر خواهد گرفت؛ پس چه بهتر كه در اين چند
روزۀ دنيا، از اين معامله بزرگ با خداي خود غفلت نكنيم و در راه حسين كه راه او
است، گام برداريم و با همان نيت و روش حسين، امر به معورف و نهي از منكر كنيم و
جلوي پيشروي اين همه مفاسد اجتماعي را در ميان امّت اسلامي بگيريم و به خاطر اصلاح
در امت پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم، يكّه و تنها هم اگر شده است، قيام كنيم،
تا پيروز و سعادتمند گرديم و هنگامي كه در حوض كوثر، بر پيامبر خدا (ص)وارد شديم،
به او عرض كنيمك اگر كربلا نبوديم كه فرزندت را ياري كنيم «و هل من ناصر ينصرني»
او را لبيك گوئيم، در راه او قدم برداشتيم و از هدف و آرمان والاي او دفاع و
پشتيباني كرديم.
و امّا اگر خداي
نخواسته پاسخ حسين را ندهيم و در راه مقدسّش قدم نگذاريم، خواه ناخواه در خطّ يزيد
و يزيديان افتادهايم و با روئي سياه در روز رستاخيز، به ملاقات پروردگار خود
خواهيم رفت كه خدا نياورد آن روز را.
برادران و خواهران!
ما هم موظفيم و تكليف شرعي داريم كه از آرمان حضرت سيد الشهداء سلام الله عليه كه
جان عزيز خود را در راه محبوبش نثار كرد دفاع كنيم. امروز حيثيّت و شرافت و همه
چيز ما بستگي به اين انقلاب اسلاميمان دارد كه نبايد بگذاريم نااهلان در آن رخنه
كنند و ارزشهاي مقدسش را لكه دار كنند. بپ ا
خيزيد و از حيثيّت و شرافت و شخصيّت خود و انقلابمان دفاع كنيد و راه حسين را با
پيروي از رهنمودها و فرمايشاتش بپيمائيد و نگذاريد بيگانگان و دشمنان حسين با اين
تهاجم فرهنگي بسيار خطرناك، نام حسين عزيز را در كشور امام حسين سلام الله عليه،
به فراموشي بسپارند. والسلام.