رهنمود های مقام معظّم رهبری

رهنمودها

مقام معظم رهبر حضرت آيت الله خامنه اي

امروز روحانيت ما و حوزه هاي علميه بايد با توليد کراهي
فکري درعين شجاعت صراحت و قوت علمي به سخنان بيهوده پيرامون مباحث اسلامي پاسخ
دهند و تحرک جديدي را در اين زمينه بوجود آورند. (30/11/71)

ما سازندگي و رونق اقتصادي را براي نزديک شدن به عدالت
اجتماعي، رفع محروميت و فقر، زدودن مناطق محروم از کشور و از بين رفتن فاصله فقر و
غني مي خواهيم و مسئولان و برنامه ريزان بايد اين جهت گيري را در برنامه دوم رعايت
کنند، زيرا اين امر براي حرکت دولت و ملت به سمت اهداف انقلاب ضروري است.

دشمنان ما تلاش خود را بر از بين بردن يکپارچگي مالت ما
متمرکز کرده اند و اين مسأله در جاي خود اهميت و کارساز بودن وحدت ملي را در حلّ
مشکلات کشور نشان مي دهد. آنها مي خواهند بين ملت و دولت و مسئلين و آحاد مردم
جدايي ايجاد کنند و ميان مردم با اسلام و هدف هاي انقلاب فاصله بياندازند، لذا
مردم بايد هرچه بيشتر به تلاش خود در جهت اسلام و انقلاب بيافزايند.

آحاد مردم بويژه جوانان با ايمان بايد امر به معروف و نهي
از منکر را در جامعه ترويج کنند و دستگاههاي مختلف کشور نيز خود را هرچه بيشتر به
موازين و اصول انقلابي و اسلامي نزديک سازند. (4/1/72)

آنچه امروز در فلسطين، بوسني، و هرزگوين، افغانستان،کشمير،
تاجيکستان، هند و برخي کشورهاي ديگر مي گذرد از جمله مصائبي است که جهان اسلام با
داشتن امکانات و ثروت فراوان طبيعي و انساني از آن رنج مي برد و تفرقه و تشتت ميان
مسلمين، بزرگترين مصيبتي است که اصلاح آن از نيازهاي اساسي دنياي اسلام محسوب مي
شود. (4/1/72)

مسأله قناعت را جدي بگيريد و نعمت الهي را با اسراف و رعايت
نکردن حد، ضايع نکنيد. اسراف حرام و يک گناه و خلاف شرع است که متاسفانه گاهي در
خانواده هاي متوسط نيز به اين مسأله مهم بي توجهي مي شود.

در حالي که دشمن غاصب صهيونيست، مردم مظلوم فلسطين را
همچنان در زير ضربات و فشارهاي خود قرار داده است، متأسفانه بسياري از دولت هاي
مسلمان در برابر حادثه تاريخي تبعيد صدها تن از شخصيت هاي معروف و برجسته فلسطيني
از خانه و زادگاه خود سکوت اختيار کرده اند.

جمهوري اسلامي ايران به سبب حفظ منافع ملي و ايستادگي در
برابر مطامع دشمنان اسلام و نيز برچيدن بساط نوکران استکبار در اين کشور، امروز
براي قدرتهاي مستکبر جهان يک موجود منفور محسوب مي شود. ولي ما از آن ناراحت
نيستيم،زيرا اين امر ما را به صحت راهمان مطمئن مي کند. آن روزي که آنها از ما
راضي و خشنود باشند، روزي است که بايد در صحت راه خود شک کنيم، لذا هرچه جمهوري
اسلامي در نظر مستکبران و جهانخواران شيطان صفت، منفورتر باشد، ما خوشحالتر هستيم.

انقلاب اسلامي همزمان با وقوع خود در ايران به جهان نيز صادر
شد. انقلاب يک بار صادر مي شود و آنهم انجام شده است، جذابيت انقلاب اسلامي از 14
سال پيش دنيا را فراگرفته است و اين همان چيزي است که قدرتهاي شيطاني و امروز از
آن نگران و ناراضي هستند، اما قادر به انجام هيچ کاري در برابر آن نيستند.
(4/1/72)

در کشور ما و نظام جمهوري اسلامي هدف اصلي از برنامه ريزي
دولت بايد کمک به طبقات محروم جامعه و نزديک شدن هرچه بيشتر به عدالت اجتماعي
باشد. رونق اقتصادي و تلاش براي سازندگي مقدمه تأمين عدالت اجتماعي است و هدف اين
نيست که در سايه سازندگي و پيشرفت مادي و اقتصادي عده اي از تمکن بيشتر برخوردار
شوند و عده اي فقيرتر شوند،زيرا چنين چيزي به هيچوجه مورد رضاي الهي و اسلام نيست.
(4/1/72)

 

 

 

از ميان نامه ها

آيا صبح نزديک نيست؟

بايد نگاه کرد…

آن سو که چشمها شام تيره را نشانه رفته اند… آن سوي آب در
اين شام سياه، شهري در آتش بيداد مي سوزد. در سرزمين بوسني، در کوجه هي گواژده و
در خانه هاي سارايوو جوي خون جاري است!.. و چگون بايد گريست وقتي که صربها دستهي
خويش را در جوي خون که از کودکان جاري کرده اند مي شويند و چهره خويش را بر آئينه
خون مي يابند، آن جا! آن سوي درياي آدرياتيک،صربها به رقص جنون افتاده اند در ضجه
هاي زناني که ناباورانه سکوت مرگبار جهان را در ويراني تمامي حصارهاي عفت به نظاره
نشسته اند، بايد نگاه کرد، … در اين شام تيره بدان سو که دستها اشاره مي کنند،
آن سوي خاک در کشور همسايه عاشقان بجرم حق طلبي در باتلاقها جن مي سپارند…

بايد نگاه کرد…

آن سوي آسمان، در سرزمين قداست، در معراج گاه پيامبر، در
بيت المقدس قساوت حاکم است و مناديان توحيد را صهيونها به قربانگاه يهود مي برند،
بايد شنيد… از ميانه شبه قاره، غوغاي جواناني را که جامه جهل بر تن کرده اند.
بدستور کاهنان اهريمن و در پيروي برهمنان شيطاني که در جستجوي ذروان تاريکي روز را
گم کرده اند به خانه خداوند يورش مي آورند تا تمدن هزار ساله را به يغما برند و چه
غمگين است که در بحبوحه جهل و جنون مناره اي زيبا در کوير شبه قاره که گم کرده گان
راه را به خويش مي خواند ويران مي شود، آري در ميانه شب در بلواي جاهلان، غم انگيز
و غمناک مسجد بابري فرو مي ريزد…

بايد گريست… بايد گريست…

سوگند به صبح که ما در انتظار سوار سپيده خواهيم ماند، در
انتظار مردي سپيد که به دستهاي سبز او ايمان داريم. ما چشم انتظار صبحي خواهيم
نشست که شام دروغين را در پرتو ظلمت سوز خورشيد جهره خويش محو خواهد نمد، صبحي که
شام در پي آن نيست.

سوگند به صبح خداوند که نهال سبز اسلام از ويران هاي مسجد
بابري قدخواهد کشيد و درهمه دلها ريشه خواهد دواند و تشيع سرخ علوي از گلدسته هاي
گلوله خورده امام آزادگان و از صحن ويران شده پرچمدار کربلا پر مي کشد و پروازش
همه همه کران جهان را پر خواهد کرد…

سوگند به صبح خداوندي که آواي توحيد از ميان رگبار مسلسلها
در سارايوو و چون شمعي شب سوز از دل تمدن سياه غرب زبان مي کشد و جهان را روشن
خواهد کرد…

پدران ما گفته اند وقتي که برگهاي تاريخ سياه شود، سياه تر
از شب و کارنامه انسان آن گونه تباه شود که هر انسان از انسان بودن خويش شرمگين
باشد، صبح راستين خواهد دميد و سپيده گستر جهان با آواي توحيد و نجات انسان خواهد
آمد…

و در اين سياهي شب آيا صبح نزديک است؟

والسلام

«شيراز- رامش خواه»