امام خمینی ثابت و استوار

امام خميني
ثابت و استوار از آغاز تا پايان

روابط خارجي

«روابط ما با
تمام خارجي‌ها بر اساس اصل احترام متقابل خواهد بود. در اين رابطه نه به ظلمي
تسليم مي شويم و نه به کسي ظلم خواهيم کرد و در زمينه تمام قراردادها بنابر اساس
مصالح سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ملت خودمان عمل خواهيم کرد». (10/8/1357)

«جمهوري
اسلامي ايران به صورت يک کشور صد درصد مستقل عمل خواهد کرد وهرگز خود را بازيچه
دست قدرتهاي استعمارگر نمي سازد و ما هرگز به هيج ملتي به خاطر منافع داخلي خودمان
تجاوز نمي کنيم و تا آنجا که در توان ملت ما باشد بر حسب تأکيدات اسلامي مي کوشيم
تا در رفع مشکلات ملت هاي مظلوم سهيم باشيم». (11/8/1357)

«اسلام با
همه کشورهايي که در جهان هستند مي خواهد که دوست باشد و دولت اسلامي با همه ملت ها
وبا همه دولت ها مي خواهد که تفاهم و ارتباط صحيح داشته باشد در صورتي که آنها متقابلاً
احترام دولت اسلامي را مراعات کنند. برنامه جمهوري اسلامي اين است که يک دولتي
بوجود بيايد که با هم قشرها به عدالت رفتار کند و امتياز بين قشرها را ندهد مگر به
امتيازات انساني که خود آنها دارند. ما اگر موفق بشويم و جمهوري اسلامي به تمام
معني در ايران بپا کنيم اين الگو خواهد شد از براي همه کشورها که معني دمکراسي را
به آن معناي حقيقي، نه به آن معناي طرحي بدون حقيقت، و معني آزادي را به آن معناي
حقيقي،‌ نه به آن معنايي که براي اغفال ديگران است، انشاءالله پياده بشود. ما
اميدواريم که با همه ملت‌ها و دولت ها با حسن جوار، با حسن نيت و با حسن رفتار و
با ارتباطات حسنه رفتار کنيم و دولت ما با همه دولت ها روابط حسنه متقابله داشته
باشد». (23/4/1358)

« ما با همه
ملتهاي عالم مي خواهيم دوست باشيم، با همه دولت هاي عالم به حسب طبع اولي مي
خواهيم که روابط حسنه، با احترام متقابل نسبت به همه داشته باشيم، مگر اينکه دولت
هائي باشند که با ما خلاف رفتار کرده باشند و بخواهند به ما ظلم بکنند، تحميل
بکنند، سلطه جوئي کنند بر ما، که ما با آنها مخالف هستيم و هرگز اجازه نخواهيم داد
که آنها دخالتي در مملکت ما بکنند و آن سلطه جوئي هائي که آن وقت مي کردند، بکنند
و با آنها البته نمي توانيم روابط داشته باشيم». (8/9/1358)

«ما بايد
همان گونه که در زمان صدر اسلام، پيامبر سفير به اين طرف و آن طرف مي فرستاد که
روابط درست کند، عمل کنيم و نمي توانيم بنشينيم و بگوئيم که با دولت ها چکار
داريم. اين بر خلاف عقل و بر خلاف شرع است و ما بايد با همه رابطه داشته باشيم،
منتها چند تا استثناء مي شود که الان هم با آنه رابطه نداريم…. البته ما طرفدار
همه مظلومين در همه جا هستيم و ميل داريم که مظلومين بر همه ستمگران غلبه کنندو
آقايان توجه کنند که روابط زمان سابق نباشد که در زمان سابق روابط يک طرفه بود،
آقايي و نوکري، چه در زمان قاجار و چه در زمان رضا خان و تا آخر… و اين که با
همه دولت ها رابطه داشته باشيم، يعني، رابطه دوستانه، نه روابط بين ارباب و رعيت و
ما اين روابط را نمي خواهيم مادامي که اين طور هست، و ما استقلال خودمان را مي
خواهيم حفظ کنيم و در دنيا زندگي کنيم و اسلام را به پيش ببريم». (6/8/1363)

«اسلام در
بعد سياسي، کشورها را در همه زمينه‌ها بدون تشبث به دروغ و خدعه و توطئه‌هاي
فريبنده، به اداره و تمشيت حکومت سالم هدايت مي کند و روابط را با کشورهاي ديگري
که زيست مسالمت آميز و خارج از ظلم و ستمکاري متعهد هستند،‌محکم و برادرانه مي
کند». (25/5/1364)

«مردم عزيز
ايران که حقاً چهره منور تاريخ بزرگ اسلام در زمان معاصرند، بايد سعي کنند که سختي
ها و فشارها را براي خدا پذيرا گردند تامسئولان بالاي کشور به وظيفه اساسي شان که
نشر اسلام در جهان است برسند و از آنان بخواهند که تنها برادري و صميميت را در
چهارچوب مصلحت اسلام ومسلمين درنظر بگيرند…. من باز مي گويم همه مسئولان نظام و
مردم ايران بايد بدانند که غرب و شرق تا شما را از هويت اسلامي تان- به خيال خام
خودشان- بيرون نبرند، آرام نخواهند نشست نه از ارتباط با متجاوزان خشنود شويد و نه
از قطع ارتباط با آنان رنجور، هميشه با بصيرت و با چشماني باز به دشمنان خيره شويد
و آنان را آرام نگذاريد که اگر آرام گذاريد، لحظه اي آرامتان نمي‌گذارند».
(2/1/1368)