نگاهی به
بحران کشمیر
قسمت اول
دکتر محمدرضا
حافظ نیا
اشاره:
دنیای اسلام
در گوشه و کنار خود شاهد دو نوع بحران می باشد،یکدسته بحرانهائی است که طرفین آن
را متأسفانه گروهها و اجتماعات مسلمان تشکیل می دهد و دسته دوم آنهائی هستند که در
یک طرف مسلمانان و در طرف دیگر غیر مسلمانان قرار دارند. بحران کشمیر در دسته دوم
جای می گیرد زیرا یک طرف آن مسلمانان جامو و کشمیر و طرف دیگر دولت غیر مسلمان هند
واقع است. تحلیل بحران کشمیر و بررسی عمل و آینده آن مستلزم کاوش عمیق تر و گسترده
تری است، معهذا سعی خواهد شد در حد امکان به بررسی مبانی بحران و علل مذبور و
تحلیل منازعه هند و پاکستان پرداخته شود. از آنجائیکه برای انجام چنین امری در
خصوص هر بحران منطقه ای و محلی، می بایست ویژگیهای منطقه کشمیر که آشنائی با آنها
برای تجزیه و تحلیل بحران ضروری می باشد پرداخته می شود:
منطقه کشمیر
بخش جنوبی گره گاه پامیر به عنوان بام جهان را تشکیل می دهد و دارای قلل مرتفع
فراوانی است بطوری که از بین 27 قله آن تعدا 25 قله دارای ارتفاع بیش از ده هزار
پا می باشد و بلندترین قله آن را دمار با 26629 پا ارتقاع تشکیل می دهد که هشتمین
قله مرتفع جهان است.[1] موقعیت
مرتفع کشمیر آن را بر بخش شمالی فلات دکن و شرق فلات ایران و جنوب آسیای میان و
غرب چین مشرف نموده است. یعنی کشورهای هندوستان، پاکستان، افغانستان، چین و
تاجیکستان در پائین دست آن قرار دارند و موقعیت جغرافیائی آن به گونه ای است که
هندوستان در جنوب، چین و تاجیکستان در شرق و شمال و پاکستان در غرب آن قرار گرفته
است. همچنین کشور افغانستان از طریق باریکه ای در شمال غرب با کشمیر ارتباط پیدا
می کند. منطقه کشمیر و پامیر از سوئی دیگر امکان ارتباط جنوب آسیا با چین و آسیای
مرکزی را برقرار می نماید و چین و تبت و قرقیزستان و قزاقستان را از طریق جاده
استراتژیک و افالته ای که از کاشغر و ایالت سین کیانگ به نقطه مرزی سوست در مرز
پاکستان و چین و سپس گیلگیت و دسو و پتان و منسرا و راولپندی و اسلام آباد می گذرد
به پاکستان مرتبط می نماید. بنابراین کشمیر به لحاظ ترکیب سه ویژپی جغرافیایی
موقعیت، ارتفاع و ارتباط از اهمیت استراتژیکی ویژه ای در آسیا برخوردار می باشد،
به خصوص اینکه پایتختهای دو کشور هند و پاکستان (یعنی دهلی و اسلام آباد) در
مجاورت آن قرار گرفته و منطقه کشمیر برآنها مشرف می باشد.
منطقه کشمیر
به دلیل ساختار کوهستان فشرده و نیز قرار گرفتن در مسیر یال جنوبی ارتفاعات
هیمالیا و بهره مندی از بادهای موسمی باران آور اقیانوس هند، به صورت حوضه آبریز
رودخانه های بزرگی در آمده است که سرنوشت زندگی و حیات نه تنها منطقه کشمیر بلکه
کشور پاکستان را رقم زده است. در واقع سرچشمه و حوضه آبریز رودخانه های بزرگ سند،
جهلم، چناب، راوی و ستبح که منطقه پنجاب نام خود را از آنها گرفته است در منطقه
عمومی کشمیر قرار دارد و اقتصاد منطقه ای کشمیر و نیز کشور پاکستان که ساختار
کشاورزی دارد بر آبهای حوضه آبریز کشمیر اتکا نموده است و از این لحاظ برای کشور
پاکستان نیز دارای اهمیت استراتژیکی خاصی است.
کشمیر همچنین
دارای ویژگیهای جغرافیائی خاصی است که باعث گردیده به آن القاب گوناگون اطلاق
گردد. القابی نظیر ایران صغیر، سوئیس آسیا، جنت نظیر و مینو نظیر، بهشت و فردوس
روی زمین.
اطلاق ایران
صغیر به منطقه کشمیر اشاره ای است به تشابه خصلتهای فرهنگی و اجتماعی منطقه با
ایران که به آن داده شده است. تشابه مزبور نیز در اثر تلاشهای مرحوم سید علی
همدانی و هیئت همراه او به وجود آمده است.
آن مرحوم به
همراه حدود هفتصد نفر از یاران خود که در زمینه های مختلف نیز تبحر داشتند از
ایران، رهسپار کشمیر شد و دگرگونی های فرهنگی، اجتماعی و معماری را در منطقه باعث
گردید و به عبارتی فرهنگ اسلامی-ایرانی را در آنجا پیاده کرد، به نحوی که مردم این
منطقه خود را مدیون زحمات و تلاشهای او می دانند.
اطلاق سوئیس
آسیا اشاره ای است به ویژپی های طبیعی منطقه. زیرا منطقه کشمیر به لحاظ بافت
جغرافیائی خود از مناظر زیبا و دلکش، جنگلها، گیاهان و حیوانات و پرندگان، دره ها
و سواحل و دامنه های زیبا برخوردار است و در منطقه مرتفع آسیا و جهان قرار گرفته
است و دقیقا مشابه سوئیس در اروپا می باشد.
اطلاق جنت و
مینو و بهشت و فرودس روی زمین نیز اشاره است به طبیعت زیبای منطقه کشمیر که غالب
شعرا به ویژه شعرای پارسی گوی از این تعبیرات استفاده نموده اند. برای نمونه[2]
اگر فردوس بر
روی زمین است
همین است و همین
است و همین است
خوشا کشمیر و
خاک پاک کشمیر
که سر بر زد بهشت
از خاک کشمیر
از نظر
تاریخی سابقه مکتوب آن به دوره کشورگشائی اسکندر مقدونی و به سال 326قبل از میلاد
بر می گردد که مبین وجود جاذبه هایی در کشمیر برای او بوده است. از این زمان
خانواده موریا بر منطقه کشمیر حکومت نموده و شهر سرینگر را تأسیس کردند پس از آنها
خانواده کشان که مبلغ دین بودائی بودند و سپس راجه ها که مبلغ دین برهمنی بودند[3]
بر کشمیر حکومت کردند. بعدها هونهای سفید به کشمیر حمله کرده و بر آن حکمرانی
نمودند.[4]
بعد از این
دوران و پس از انتشار اسلام در منطقه کشمیر تاریخ نویسان اشاره می کنند که در سال
92 هـ ق محمد بن قاسم با تصرف ولایت سند به مرزهای کشمیر دست یافت و به تدریج
اسلام از طریق تردد بازرگانان و مسلمانان به کشمیر انتشار یافت ولی حکومت در دست
مسلمانان نبود. تا اینکه در ال 725 هـ ق آخرین حاکم راجه هندوی کشمیری به نام
رتنجوت به دست سید شریف الدین معروف به سید بلبل شاه که مرید سید شهاب الدین سهره
وردی بود مسلمان شد و به نام سلطان صدر الدین مشهور گردید و به توسعه و ترویج دین
اسلام کوشش نمود.[5]
از این زمان
به بعد دائما حکمرانان یکی پس از دیگری بر کشمیر حکومت نمودند. نظیر خانواده
شاهمیری، سلاطین چک،بابریان و افاغنه. پس از زوال حاکمیت افاغنه (احمد شاه ابدالی)
و بابریان، دوره سیه روزی مردم مسلمان کشمیر با حاکمیت سیکها و دوگره های هندی در
سال 1819 م آغاز گردید و در 16 مارس 1846و بروری کار آمدن مهاراجه گلتب سینگ دو
گره و براساس قرار داد ارتیسار، دولت انگلیس کشمیر را به همراه جمعیتش به مبلغ
750000 روپیه به گلاب سنگ فروخت و از آن تاریخ با مسلمانان کشمیر به صورت بردگان
رفتار می شد.[6]
مرحوم اقبال
لاهوی شاعر و فیلسوف معروف درباره حاکمیت جدید سیکها و دو گره ها بر کشمیر و وضع
مسلمانان آن چنین می سراید:[7]
تاکنون کشمیر
مجبور است و مقهور و فقیر
آنکه در اهل نظر بود است
ایران صغیر
دهقان و کشت
و جوی و خیابان فروختند
قومی فروختند و چه ارزان
فروختند
در رابطه با
گسترش اسلام در منطقه کشمیر لازم است به نقش تاریخ ساز مرحوم میر سید علی همدانی
بیشتر اشاره شود. ایشان متولد همدان بود و حدود 31 سال در نقاط مختلف جهان بویژه
بلاد اسلامی به سیر و سیاحت پرداخت. میر سید علی در دوره تهاجم تیمور به ایران و
به منظور انجام وظیفه به همراه 700تن از سادات و مریدانش به وادی کشمیر وارد شد و
در سال 774هـ ق مورد احترام و استقبال سلطان شهاب الدی، پنجمین حکمران مسلمان
کشمیر قرار گرفت. او با بزرگان و علمای بنام هندو بحثها و جدلهای بسیاری انجام داد
و به تدریج محبوبیت و نفوذ زیادی بین توده ها پیدا نمود بطوری که مردم بتها را
شکتسه و به میر سید علی همدانی لقب بت شکن دادند. تلاش سید در سه سفر جداگانه به
منطقه کشمیر و نیز یاران و همراهانش باعث گسترش اسلام در این منطقه شد به نحوی که
مسلمانان کشمیر وی را بنیانگذار اسلام در کشمیر می دانند. پس از مرگ وی فرزندش میر
محمد همدانی نیز راه پدر را ادامه داد. میر سید علی همدانی در سن 72 سالگی و پس از
سومین سفر خود به کشیمر در مسیر کشمیر به آسیای میان در گذشت و در دهکده کولاب در
شرق بدخشان به خاک سپرده شد.[8]
منطقه کشمیر
پس از جدائی هند و پاکستان در سال 1947 در چارچوب سه دیدگاه منطقه ای گرفتار آمد
که عبارتند از : الحاق به پاکستان، الحاق به هند و استقلال آن به صورت منطقه
خودمختار و یا کشور مستقل، که متأسفانه هنوز بحران آن در چارچوب سه دیدگاه مزبور
ادامه دارد. کشمیر همیشه مورد منازعه دو کشور پاکستان و هند بوده است و برخوردهای
نظامی را بین آنها در سالهای 1948 و 1965 و 1971م باعث گردیده است و برابر مفاد
آخرین توافقنامه هند و پاکستان که به سیملا معروف است[9]
خط آتش بس تحت عنوان خط کنترل در منطقه کشمیر تعیین و تثبیت شده و بدین ترتیب
کشمیر به دو منطقه، تحت عنوان کشمیر آزاد به مرکزیت مظفر آباد که در حوزه نفوذ
پاکستان قرار دادر و کشمیر اشغالی به مرکزیت سرینگر که تحت سلط هند قرار دارد
تقسیم شد. ناگفته نماند که شورای امنیت سازمان ملل متحد در سالهای 1948 و 1949م طی
دو قطعنامه تعیین و سرنوشت کشمیر را به عهده مردم آن قرار داد که پاکستان در
سیاستهای خود تاکنون از آن دفاع نموده ولی هند به عناوینه مختلف از پذیرش مفاد
آنها خودداری می نماید و بدون دلیل، حاکمیت غیر قانونی و نامشروع خود را همچنان بر
اکثریت مردم مسلمان منطقه جامو و کشمیر ادامه می دهد و برای تثبیت خود دائما بر
نیروهای نظامی اش می افزاید و در حدود 300 هزار نفر سرباز را به منطقه اعزام نموده
است.[10]
-از نظر
سازمان اداری، قضائی هر یک از دو منطقه کشمیر دارای استانها و شهرستانهای زیر می
باشند:[11]
الف: منطقه
اشغالی جامو و کشمیر: دارای سه استان جامو، کشمیر و لداخ
1-استان جامو
دارای شش شهرستان؛ جامو با 4 بخش، کتهومه با 4بخش، اورهم پور با 4 بخش، راجوری با
4 بخش، یونچره با 3 بخش و دوره با 4 بخش.
2-ستان سینگر
دارای هفت شهرستان؛ سرینگر با 2 بخش، اننت ناگ با 4 بخش، بدگام با 3 بخش، پولمه با
3 بخش، مانس بل با 2 بخش، باره موله با 4 بخش و کپواره با 3 بخش.
3-استان لداخ
دارای دو شهرستان: لهیه با 3 بخش، کرگل با 2 بخش.
ب: منطقه
کشمیر آزاد: دارای دو استان به نام آزاد کشمیر و گلگیت و بلتستان.
1-استان
کشمیر آزاد دارای پنج شهرستان: میرپور با 4 بخش، کوتلی با 3 بخش، پونچره با 3 بخش،
غذر با 4 بخش، اسکردو با 3 بخش و گهانچی با 3 بخش.
لازم به
توضیح است از این استان به عنوان مناطق شمالی پاکستان نیز یاد می شود.
منطقه کشمیر
از نظر اقتصادی و اجتماعی دچار عب افتادگی است و فقر اقتصادی و بی سوادی و کمبود
امکانات بهداشتی و درمانی و آموزشی و ارتباطی در منطقه مشهود است و علت اصلی آن
نیز بحرانی بودن منطقه می باشد که بر مردم مظلوم و محروم آن تحمیل شده است.
ترکیب دینی و
مذهبی منطقه کشمیر نشان می دهد که اکثریت جمعیت آن از مسلمانان تشکیل شده است. در
منطقه کشمیر آزاد حدود 90% جمعیت مسلمانند که در نواحی گلگیت و بلتستان حدوتد
80درصد آنها را شیعیان تشکیل می دهند و در منطقه جامو و کشمیر یا کشمیر اشغالی و
تحت سیطره حکومت هند (در دوران مهاتما گاندی، نهرو، ایندیراگاندی و دولت
کنونی)ترکیب مذهبی بدین شرح است: 77درصد مسلمان، 6/20 درصد هندو، 2/1 درصد سیمک
1/1 درصد بودائی و بقیه سایر ادیان.[12]
[1] – P .N .K Bumzai, Georaphy of jammo and Kashmir Shirkat Prinding Press
Lahore, 1991, lahore, P.5