اخطار امام برای بقای انقلاب و نظام

اخطار امام
برای بقای انقلاب و نظام

اخطار در
مورد خطر غفلت از بسیج

قسمت سوم

محسن محمدی
معین

«قل انما
اعظکم بواحده أن تقوموا لله مثنی و فرادی ثم تتفکروا» (قرآن کریم- سوره سبا- آیه
46)

«من تا آخر
پشتیبان ارتش و سپاه و بسیج خواهم بود و تضعیف آنان را حرام می دانم. من به عنوان
فرمانده کل قوا به مسئولین و تصمیم گیرندگان نیز دستور می دهم که در هیج شرایطی از
تقویت نیروهای مسلح و بالا بردن آموزش های عقیدتی و نظامی و توسعه تخصص های لازم و
خصوصا حرکت به طرف خودکفایی نظامی غفلت نکنند و این کشور را برای دفاع از ارزش های
اسلام ناب و محرومین و مستضعفین جهان در آمادگی کامل نگهدارند و مبادا توجه به
برنامه های دیگر موجب غفلت از این امر حیاتی گردد که مطمئناً غفلت از تقویت بنیه
دفاعی کشور، طمع تهاجم و تجاوز و بیگانگان و نهایتاً تحمیل جنگ ها و توطئه ها را
به دنبال می آورد». (امام خمینی «ره» – 28/1/68)

سومین بخش از
این سلسله مطالب، اختصاص به اخطاری دیگر از امام خمینی (رضوان الله علیه) در مورد
عدم غفلت از بسیج دارد. درباره بسیج و مبانی تفکر بسیجی قبلا مطالبی در شماره های
پیشین «پاسدار اسلام» درج گردید که در خصوص اهمیت جایگاه بسیجدر تفکر اسلام ناب
محمدی «ص» بود اما آنچه امروز دباره  آن
تذکر داده خواهد شد، حساسیت موضوع «بسیج» و خطراتی است که بر عدم توجه به بسیج و
بسیجیان مترتب است و هویت انقلاب و نظام ما را مورد تهدید قرار می دهد. خطراتی که
امام راحلمان در مواقع مختلف به امت مان هشدار داده و همگان را نسبت به آن متوجه و
حساس ساختند.

ابتدا لازم
است برای درک هرچه بهتر سخن امام، معیارهایی ر ا که ایشان در این ارتباط مطرح
فرموده اند عیناً درج نماییم تا در ادامه مطلب دچار عدم دریافت جوانب مختلف اخطار
امام در مورد غفلت از بسیج نگدیم.

تعریفی که امام
راحلمان از بسیج و وظایف و مسئولیتهای حقیقی آن دارد بدین شرح است:

«با تشکر و
تقدیر از اقدامات خداپسندانه بسیج مستضعفین در راه هدف مقدس اسلام و استقلال کشور
و آزادی ملتهای دربند و با تشکر از کوشش های آنان در کوتاه کرده دست چپاولگران،
امید است با تحصیل اخلاص در همه امور، چه تعلیم و تعلم و تقویت فرهنگ اسلامی و
آموزش کافی فنون مختلف نظامی و چه در راه بسیج توده های مظلوم و مستضعف جهان بر ضد
استکبار جهانخوار، تا قطع طمع آنان نه تنها از کشورهای اسلامی، که از همه ممالک
تحت ستم جهان و چه در راه تقویت هرچه بیشتر بسیج برای حراست از اسلام بزرگ و ایران
عزیز و با صبر و شکیبایی در این مقاصد بزرگ، این خدمت گرانقدر را رنگ الهی داده و
از عبادت بزرگ قرار دهد». (امام خمینی «ره» 30/8/63)

مع الاسف
تفکری که تحت عنوان تفکر اسلام آمریکایی دارای طرفدارانی در برخی سطوح کشور بوده و
هست در مورد بسیج و بسیجی، تعریفی دیگر را غیر از آنچه که امام راحلمان مطرح نموده
و مقام معظم رهبری بر تداوم آن تأکید دارند،؛در جامعه تبلیغ و القاء کرده و سعی در
تثبیت این تعریف غلط از بسیج و بسیجی را در دستور کار عناصر و عوامل خود قرار داده
اند.

کمترنی تأثیر
القائات این جریان چنین خواهد بود که بسیج و بسیجی را از قالب یک فکر دارای مبانی
و معیار آرمان واقعیت و امتحان شده در طول دوران دفاع مقدس، خارج ساخته و در حد یک
نهاد صرفاً نظامی و محدود به دوران جنگ، منحصر سازد. در دوران پرالتهاب و حماسه
آفرین جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، آنچه موجب بطلان تبلیغات مسموم جریان اسلام
آمریکایی علیه بسیج و تفکر بسیجی می گردید، حضور آگاهانه بیداردلان بسیجی در
سنگرهای عزت و شرف جبهه اسلام بود. حضوری که این مهر تأیید را از امام دریافت
نمود:

«ما در جنگ
برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کرده ایم
که ما برای ادای تکلیف جنگیده ایم و نتیجه فرع آن بوده است. ملت ما تا آن روز که
احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود و خوشا با حال آنان که
تا لحظه آخر هم تردید ننمودند؛ آن ساعتی هم که مصلحت بقای انقلاب را در قبول
قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفه خود عمل کرده است». (3/12/67)

اما از آنجا
که جریان اسلام آمریکایی، تداوم حیات خود را در گرو مخدوش ساختن و از بین بردن
اسلام ناب محمدی «ص» و احیا کننده آن در این عصر و مصر. امام خمینی، می دید (می بیند)،
از فردای پذیرش قطعنامه، مخدوش نمودن آرمانهای تفکر بسیجی را نیز در تبلیغات
گسترده خود در سطح جامعه، تشدید نمود. با این برداشت که تفاوتی میان اسلام ناب
محمدی «ص» و تفکر امام و تفکر بسیجی وجود ندارد و این هر سه، یکی است و خود امام
نیز این حقیقت را اینگونه اعلام کرده بودند:

«من همواره
به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می خورم و از خدا می خواهم تا با بسیجیانم محشور
گرداند، چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجی ام». (2/9/67)

بدین ترتیب
در القائات جریان اسلام سرمایه به جامعه، پایان دوران شور و انقلاب و شعار و ایثار
اعلام می گردید و سمبل مجسم عناصر دوران «منقرض شده» دفاع مقدس؟! بسیجی ها بودند و
در واقع خط امام و تفکر اسلام نبا محمدی «ص» را با این مسأله، مورد هدف تبلیغات
زهرآگین خود قرار می دادند. اینان از محدود ساختن بسیج و تفکر بسیجی درصدد تحدید
انقلاب در چارچوب مرزهای ایران بوده و منتفی شدن صدور انقلاب اسلامی را به
جهانخواران و صاحبان قدرت و پول و مراکز نیرنگ و فریب جهانی، نوید می دادند.

پذیرش
قطعنامه و ایجاد نوعی سرخوردگی در میان صفوف نیروهای انقلاب در آن منقطع بالاخص
بسیجیان رزمنده میادین جنگ تحمیلی از یکسو و سوء استفاده جریان اسلام متحجرین و
غربزده ها و شیطان زده ها از انفعال نیروهای حزب اللهی و فعالیت هرچه بیشتر در
القاء خط خود به جامعه تازه فارغ شده از کوران کمرشکن جنگ، از سوی دیگر، خط امام و
تفکر بسیجی را به انزوای هرچه بیشتر فرا می خواند. در این میان باز هم، امام خمینی
(ره) به صورتی فعال مبادرت به تبیین و دفاع از تفکر بسیجی نموده و موجبات برهم زدن
معادله فوق را نفع بسیجیان فراهم ساخت.

در واقع
حرکتی که جریان اسلام آمریکایی با هدف خدشه دار نمودن تفکر بسیجی آغاز کرده بود و
شرایط پیش آمده در اواخر سال 66 و اوائل سال 67 را مساعد برای پیروزی قطعی حرکت
خویش تلقی می نمود،با پیامهای پی در پی و خارق العاده امام خمینی در دفاع از بسیج
و بسیجیان، تبدیل به بستری گردید که بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران، رهبر
کبیر انقلاب و بنیانگذار بسیج، معیارهای تفکر بسیجی را برای پیروانش در زمان حال و
آیندگان تبیین و تشریح نمایند. بدین سبب است که در نگاهی گذرا و اجمالی به بیانات
و فرمایشات آن امام راحل پیرامون موضوع بسیج و بسیجیان را عمده ترنی معیارها و
لطیف ترنی بیان و بالاترین تمجیدها را در همین تعابیر و پیامها، منشور بسیج مستضعفین
را تشکیل می دهند. تعابیری که در کلمه کلمه آنها باید به اعتقاد به معیارها و اصول
خط امام مورد مداقه قرار گرفته و مبنای عقیده و عمل نظام و انقلاب قرار گیرد. در
حقیقت اگر می خواهیم انقلاب اسلامی و نظام مان را از گزند قدرتها و ابرقدرتها به
شکلی صحیح و اصولی مصون سازیم؛ اگر می خواهیم چشم طمع جهانخوران از کشورمان
برداشته شود؛ اگر می خواهیم با صحت اصول و معیارهای شهیدان انقلاب، پرچم این انقلاب
را به دست صاحب اصلی مان امام زمان (عج) بسپاریم و صدها و هزاران اگرهای خوب دیگری
که در این ارتباط مطرح است و می تواند مطرح شود، همه در گرو آگاهی و دل آگاهی از
این مطالب نورانی عنوان شده از جانب امام می باشد و بس، او که فرمود:

«من مجدداً
به همه ملت بزرگوار ایران و مسئولین عرض می کنم چه در جنگ و چه در صلح، بزرگترین
ساده اندیشی این است که تصور کنیم جهان خوران خصوصا آمریکا و شوروی از ما و اسلام
عزیز دست برداشته اند. لحظه ای نباید از کید دشمنان غافل بمانیم… ملتی که در خط
اسلام ناب محمدی- صلی الله علیه و آله و سلم- و مخالف با استکبار و پول پرستی و
تحجرگرایی و مقدس نمایی است، باید همه افرادش بسیجی باشند». (2/9/67)

هشدارها و
اخطارهای امام در این رابطه شامل چهار محور عمده می شود:

اول- عدم
غفلت از تقویت بنیه دفاعی کشور و تقویت نهاد بسیج به منظور دفاع هرچه باصلابت تر
در مقابل هجوم دشمنان به کشور اسلامی مان.

دوم-فراموش
نکردن اهداف تشکیل بسیج، که مهمترین آن؛ مسأله صدور انقلاب و گسترش فرهنگ انقلاب و
تفکر بسیجی (اسلام ناب محمدی) به دنیا می باشد.

سوم- حضور
مستمر نیروهای بسیجی و مؤمن به انقلاب در همه صحنه ها.

چهارم- توجه
به زندگی روزمره بسیجیان توسط مسئولین و آنهم نه در شعار بلکه در عمل و در متن
قوانین و مقررات کشوری.

در ارتباط با
نخستین محور مورد تأکید امام در این زمینه به ذکر یک نمونه بسنده می گردد.

در نامه امام
به مناسبت تکلیف مسئولین و مردم در دوران بازسازی:

«با قبول و اجرای
صلح، کسی تصور نکند که ما از تقویت و بنیه دفاعی و نظامی کشور و توسعه و گسترش
صنایع تسلیحاتی بی نیاز شده ایم، بلکه توسعه و تکامل صنایع و ابزار مربوط به قدرت
دفاعی کشور از اهداف اصولی و اولیه بازسازی است و ما با توجه به ماهیت انقلابمان
در هر زمان و هر ساعت احتمال تجاوز را مجددا از سوی ابرقدرتها و نوکرانشان باید
جدی بگیریم». (11/7/67)

ذکر این
هشدار امام از آن رو بیشتر ضروری می نماید که برخی مسئولین خوش باورانه تصور می
کنند که ایران اسلامی در زمان صلح می تواند کشوری باشد همچون «سوئیس»؟! فلذا مرعوب
تبلیغات غرب شده و سعی دارند مسئولین بالای نظام را از تقویت بنیه دفاعی و نظامی
کشور منصرف نمایند و مشوق اعلام بیطرفی کشور در همه امور بین المللی (که البته
خود، نوعی طرفداری از قدرت مسلط جهانی و نظم نوین آمریکایی تلقی می شود) هستند.

در خصوص محور
دوم یعنی فراموش نکردن اهداف تشکیل بسیج این هشدارها از امام راحل مؤکداً اعلام می
گردید:

«اگر بر
کشوری ندای دلنشین تفکر بسیحی طنین انداز، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور
خواهد گردید و الا هر لحظه باید منتظر حادثه باشیم». (2/9/67)

«مسئولان ما
باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایرن نقطه شروع انقلاب
بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت- ارواحنا فداه- است که خداوند بر همه
مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسائل اقتصادی
و مادی اگر لحظه ای مسئولین را از وظیفه ای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ
و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد».(2/1/68)

«من بار دیگر
از مسئولین بالای نظام جمهوری اسلامی می خواهم که از هیچ کس و از هیچ چیز جز خدای
بزرگ نترسند و کمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد علیه فساد و فحشاء سرمایه
داری غرب و پوچی و تجاوز کمونیزم نکشند که ما هنوز در قدم های اول مبارزه جهانی
خود علیه غرب و شرقیم»(2/1/68)

«باید
بسیجیان اسلام در فکر ایجاد حکوومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است، چرا که بسیج
تنها منحصر به ایران اسلامی نیست. باید هسته های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد
و در مقابل شرق و غرب ایستاد». (2/9/67)

«بار دیگر
تأکید می کنم که غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونی، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانی
را به دنبال خواهد داشت». (مأخذ قبل)

در مورد محور
سوم هشدارهای امام که روی سخن ایشان بیشتر با بسیجیان است تا با دیگران و به همین
دلیل لحن امام صمیمانه تر است:

«شما آینه
مجسم مظلومیت ها و رشادت های این ملت بزرگ در صحنه نبرد و در تاریخ مصور انقلابید.
شما فرزندان دفاع مقدس و پرچمداران عزت مسلمین و سپر حوادث این کشورید… و
از  آنجا که من بین خودم و شما فاصله ای
نمی بینم و سخن دل شما همه عاشقان انقلاب اسلامی را پیش از این که به کاغذ و قلم
کشیده شود درک می نمایم… در هر حال ما باید آماده و مهیا باشیم. روزهای حساس و
تعیین کننده ای در پیش روی داریم و انقلاب اسلامی هنوز سال ها و ماه های تعیین
کننده دیگر در پیش خواهد داشت که واجب است پیش کسوتان جهاد و شهادت در همه صحنه ها
حاضر و آماده باشند». (26/6/67)

«شما باید
بدانید که کارتان به پایان نرسیده است، انقلاب اسلامی در جهان نیازمند فداکاری های
شماست؛ مسئولین تنها با پشتوانه شماست که می توانند به تمامی تشنگان حقیقت و صداقت
اثبات کنند که بدون آمریکا و شوروی می شود به زندگی مسالمت آمیز توأم با صلح و
آزادی رسید. حضور شما در صحنه ها موجب می شود که ریشه ضد انقلاب در تمامی ابعاد از
بیخ و بن قطع گردد». (2/9/67)

چهارمین محور
از هشدارها و اخطار امام، مربوط است به زندگی روزمره بسیجیان و حزب اللهی ها و در
واقع روی سخن امام در این رابطه با یکایک مسئولین نظام جمهوری اسلامی است بگونه ای
که حتی عواقب رسیدگی به وضعیت این فرزندان حقیقی انقلاب را سوختن در آتش دوزخ الهی
اعلام می نمایند:پ

« (باید) به
شما اطمینان بدهم که تا زنده هستم و تا رمق در جسم و جان دارم، از حمایت و دعای
خیر برای شما دریغ نخواهم کرد و شما را از بهترین عزیزان و همراهان خود می دانم و
همان گونه که در ایام جنگ در کنار شما بوده ام و شاید یکایک شما محبت و ارادتم را
به خود احساس کرده اید، بعد از این نیز چنین خواهم بود». (26/6/67)

«بر دست
اندرکاران نظام است که همه ذوق و استعداد و توان خود را در هرچه بهتر رسیدن به
امور معنوی و مادی و ارزشی و فرهنگ این یادگاران هدایت و نور به کار گیرند و از
خدمت بی شائبه و بی منت به آنان دریغ نکنند که هرچه انقلاب اسلامی ایران دارد از
برکت مجاهدت شهدا و ایثارگران است… همه نیز می دانیم که اکثریت این قشر و
رزمندگان عزیز اسلام از طبقات محروم و کم درآ»د بودند… وظیفه ماست که در حد توان
و مقدورات قدرشنانس زحمات آنان باشیم و من میل ندارم که این قدرشناسی فقط در حد
تعریف و تمجید ظاهری خلاصه شود بلکه باید در همه نوع امتیازات اجتماعی و اقتصادی و
فرهنگی به آنان بها داده شود». (11/7/67)

و بالاخره
این اخطار تکان دهنده امام با تأکید بر کلمه «می دانم» پایان بخش این قسمت است:

«من دست
یکایک شما پیشگامان رهایی را می بوسم و می دانم که اگر مسئولین نظام اسلامی از شما
غافل شوند. به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت». (2/9/67 پیام امام به مناسبت سالگرد
بسیج)

بدین ترتیب
با نگرشی اینچنین نسبت به بسیج و بسیجیان، باید در بسیاری از اموری که عناصر مخالف
با چنین تفکری به مناصب و پستهای کلیدی نظام دست می یابند، زنگ خطر را به صدا در
آورد و انقلاب و نظام را از خطر غلطیدن به دامان صاحبان قدرت و پول جهانی نجات داد
که هشدار 12/8/72 مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در مورد مرعوبینی که
نغمه شوم مذاکره و رابهط با آمریکا را سرداده اند نمونه ای از به صدا در آمدن این
زنگ خطر می باشد.

انشاء الله
در شماره آتی، اخطاری دیگر از امام برای بقای انقلاب و نظام یادآوری خواهد شد.

ادامه دارد