دانستيهائي از قرآن

دانستنيهايي از قرآن

بيّنه و شاهد

«`yJsùr& tb%x. 4’n?tã 7poYÉit/ `ÏiB ¾ÏmÎn/§‘ çnqè=÷Gtƒur ӉÏd$x© çm÷YÏiB `ÏBur ¾Ï&Î#ö7s% Ü=»tFÏ. #Óy›qãB $YB$tBÎ) ºpyJômu‘ur 4 y7Í´¯»s9’ré& tbqãZÏB÷sム¾ÏmÎ/ 4 `tBur öàÿõ3tƒ ¾ÏmÎ/ z`ÏB É>#t“ômF{$# â‘$¨Y9$$sù ¼çn߉ÏãöqtB 4 Ÿxsù à7s? ’Îû 7ptƒóÉD çm÷ZÏiB 4 çm¯RÎ) ‘,ysø9$# `ÏB y7Îi/¢‘ £`Å3»s9ur uŽsYò2r& Ĩ$¨Y9$# Ÿw šcqãYÏB÷sム» (سوره هود- آيه 17)

-آيا آن کس که بر بصيرت و آگاهي از پروردگار خويش است
و در پي او يک گواه ازخودش دارد که تصديقش مي کند و پيش از او کتاب موسي آمده است
که هم راهنما و هم رحمت براي مردم بوده (با کسي که بصيرت ندارد يکسان است؟) آنان
به او ايمان مي آورند وهرکه به او کافر شود از گروه هاي مردم، پس وعده گاهش دوزخ
است. از اين روي در قرآن شک و ترديد نداشته باش که حق است و از سوي پروردگارت مي
باشد ولي بيشتر مردم ايمان نمي آورند.

رسول خدا (ص) است که بر بصيرت و آگاهي الهي است و
همانا شاهد و گواهي از خود او، او را تصديق مي کند وشهادت بر نبوتش ميدهد که اين
گواه صدق5 نمي کند بر کي جز شخص حضرت امير (ع)؛ او استکه از خود پيامبر و از جان
پيامبر است و او است که براستي او را تصديق کرده و در پي او آمده است. او است که
وصي و جانشين و خليفه بعد از پيامبر است و بر او گواهي داده و راهش را ادامه مي
دهد.

آيه در مقام استدلال بر حقيت قرآن است و مي خواهد بيان
فرمايد که: آن شخصي که بر بصيرت است و امر خود را حق مي داند و قرآن را از سوي خداوند مي داند و شهادت بر آن مي
دهد (با شخصي که بصيرت و آگاهي ندارد، تفاوت دارد) و اين انسان که بصيرت الهي
دارد، يک گواه و شاهدي نيز از خودش دارد که بر او شهادت مي دهد و او را تصديق مي
نمايد و دليل ديگر اينکه قبل از قرآن، کتاب آسماني ديگري نيز بر حضرت موسي علي
نبيّنا و آله و عليه السلام نازل شده است که آن کتاب نيز راهنماي مردم و رحمت بر
آنان بوده است. پس اي انسان ها در اين امر هيچ شک و ترديد به خود راه ندهيد قرآن
را از سوي خدا بدانيد و پيامبر را که داراي بيّنه الهي است و شاهد و گواهي چون علي
دارد، تصديق کنيد؛ اين پيامبر هيچ غفلتي در امرش نيست چرا که به قرآن خود و به
رسالت خود ايمان دارد چنانکه قبل از او نيز موسي با کتابش براي راهنمائي و رحمت بر
مردم آمده بود، و اين پيامبر از اِعراض و روي گرداني مردم هرگز وحشتي ندارد چرا که
خود به قرآنش کاملا مؤمن است و گواه و شاهدي مؤمن نيز از خودش وجود دارد که او را
تأييد و تصديق مي کند و اين پيامبر را کافي است.

مرحوم کليني در کافي از احمد خلال
نقل کرده که گفت: از امام کاظم عليه السلام درباره اين آيه سؤال کردم (افمن کان
علي بينة…) حضرت فرمود:

«اميرالمؤمنين (ع) هو الشاهد من
رسول الله و رسول الله علي بيّنة من ربه».

-امير المؤمنين (ع)شاهدي است از
رسول خدا و رسول خدا است که بر بصيرت از پروردگارش است.

در بصائر الدرجات، أصبغ بن نباته
طي يک روايت طولاني ازحضرت امير (ع) نقل مي کند که يک نفر برخاست و ازحضرت پرسيد:
يا امير المؤمنين! چه آيه اي درباره شما نازل شده است؟

حضرت فرمود: آيا سخن خدا را نشنيدي
که فرمود:

«أفمن کان علي بيّنة من ربه و
يتلوه شاهد منه…»؟ همانا رسول خدا بر بيّنه اي از پروردگار خويش است و من شاهد
بر او و از او هستم.

جالب است که شبيه اين روايت را اهل
سنّت نيز در تفاسير خود به حد کافي نقل کرده اند.

در تفسير درالمنثور از ابن ابي
حاتم و ابن مردويه و ابو نعيم نقل کرده و تفسير ثعلبي از شعبي و ابن مغازلي نقل
کرده. حافظ ابونعيم از سه طريق از ابن عباس نقل کرده است که علي را شنيدم پس از
ذکر اين آيه شريفه، مي فرمود:

«رسول الله علي بينه و أنا الشاهد»
-رسول خدا بر بينه است و من شاهد او هستم.

خداوندا! ما هرگز در شک و مرويه
نيستيم و اين بيّنه و شاهد را بادل و جان قبول داريم و به آنها ايمان داريم، پس ما
را جزء مؤمنان به آن دو قرار بده و «أولئک يؤمنون به» را درباره ما نيز محقق بفرما
تا از «اکثر الناس» نباشيم.

آمين رب العالمين