امام خمینی ثابت و استوار

امام خميني
ثابت و استوار از آغاز تا پايان

عيد واقعي

«عيد ملت
مستضعف روزي است که مستکبرين دفع شوند. عيد ملت ما روزي است که ريشه‌هاي فسادي که
امروز در بعضي از نقاط ايران هستند از بين بروند و مي‌روند».

(11/7/1358)

«عيد مسلمين
وقتي سعيد و مبارکهست که مسلمين خودشان استقلالشان را و مجدشانر ا؛ آن مجدي که در
صدر اسلام براي مسلمين بود، به دست بياورند. مادامي که مسلمين در اين حال هستند،
در حال تفرق و تشتت و در حالي که همه چيزشان پيوسته به غير است، هيچ روزي براي
آنها مبارک نيست. مبارک آن روزي است که دست اجانب از ممالک ما، از ممالک اسلامي
کوتاه شود و مسلمين روي پاي خودشانب ايستند وامور مملکتشان را خودشان به دست
بياورند».

(10/8/1358)

«آن روز
مبارک است بر ما که سلطه جهانخواران بر ملت مظلوم ما و بر ساير ملت‌هاي مستعضف
شکسته شود و تمام ملت‌ها، سرنوشت خودشان را به دست خودشان بگيرند».

(1/1/1360)

«ما آن روز
عيد داريم که مستمندان ما، مستضعفان ما به زندگي صحيحر فاهي و به تربيت‌هاي صحيح
اسلامي ـ انساني برسند».

(23/10/1360)

«تبريک عظيم
در وقتي است که مسلمين توجه بکنند به گرفتاري‌هائي که دارند و توجه بکنند به اينکه
از کجا اين گرفتاري‌ها آمده است و علل آمدن اين گرفتاري‌ها چيست و راه نجات از آن
چيست».

(12/10/1361)

«انشاءالله
خداوند همه را بيدار کند و هشيار کند و اين عيد سعيد را مبارک کند. و مبارک آن
روزي است که دست قدرت‌ها، دست خيانتکارها، دست جنايتکارها از سر مظلومين جهان قطع
بشود و انشاءالله اميداورم نزديک باشد يک همچو وقتي».

(27/6/1362)

«عيد سعيد و
مبارک در حقيقت آن روزي است که باب يداري مسلمين و تعهد علماي اسلام تمام مسلمانان
جهان از تحت سلطه ستمکاران و جهانخواران بيرون آيند و اين مقصد بزرگ زماني ميسر
است که ابعاد مختلفه احکام اسلام را بتوانند به ملت‌هاي زير ستم ارائه دهند و ملت‌ها
را با اسلام ناشناخته آشنا کنند و فرصت‌ها را براي اين امر بزرگ سرنوشت‌ساز مغتنم
شمرده و از دست ندهند».

(7/6/1363)

«عيد براي
ما يک معنا دارد، براي ابراهيم و براي پيغمبرها يک معناي ديگر دارد. ما هم عيد مي‌گيريم،
آنها هم عيد مي‌گيرند، لکن آنهائي که عيد مي‌گيرند؛ عيد لقاء است، آنها عود مي‌کنند
به آن جايي که از آنجا ظاهر شدند و عيد مي‌گيرند براي اين امر، البته بعد از ارجاع
ـ به، باز ـ از آن معناي سير الهي، بعد از ارجاع اسمش عيد مي‌شود. و بعدهاي معنويش
بسيار زياد است و دست ما از آن کوتاه است و بعدهاي سياسي و اجتماعي‌اش هم زياد است
و زياد بوده است و اميدواريم که زياد بشود».

(15/6/1363)

«اميدوارم
که اين عيد سعيد براي همه مسلمين عيد به معناي واقعي باشد و براي ملت ايرانب رکات
عيد از جانب خداي تبارک و تعالي نازل شود. عيد واقعي آن وقتي است که انسان رضاي
خدا را به دست بياورد، درون خود را اصلاح کند».

(19/3/1365)

«تحويل حال
الي احسن الحال اين است که انشاءالله در اين سال نو، ما تغييرات روحي بدهيم، يعني
واقعا تحول بر ايمان حاصل بشود… و ما اميدواريم که ملت ما در اين سال نو، به
طوري عمل بکند که سيره انبيا بوده است، به طوري عمل بکند که سيره اوليا بوده است و
عمده اين است که هواهاي نفس از بين برود، انسان در طول عمر مبتلاي به اين هواي نفس
است که محتاج به رياضت است و من که گوينده‌ام موفق نشدم به اين عمل، و من اميدوارم
که ملت ايران و همه مسلمانان دنيا يک تحولي پيدا کنند در اين سال نو، که براي خدا
کار کنند، براي سلطه خودشان نباشد، براي پيروزي خودشان نباشد، براي هواهاي نفساني
نباشد».

(29/12/1367)